0

داستان كسى كه به خدمت امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه رسيده بود

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

داستان كسى كه به خدمت امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه رسيده بود

استاد بزرگوارمان آية اللّه حائرى (دامة بركاته ) مى فرمايند:

((از جمله قضاياى عجيبى كه در زمان خود ديدم ، اين بود كه گفتند در قم ، مردى است به نام آقاى اشكافى و او خدمت حضرت حجت سلام اللّه عليه مى رسد.

من يك روز عصر، ظاهرا با جناب آقاى حاج شيخ عبدالوهّاب روحى كه رفيق پنجاه ساله من است و جناب آقاى حاج مهدى اخوى (سلمهمااللّه تعالى عن الآفات و البليات ) خدمت اين مرد كه منزل او در خيابان ايستگاه راه آهن بود، رفتيم . مردى پير و نورانى بود و آثار حقيقت و درستى در جبهه او واضح و روشن بود و دستگاه راديوى او هم در همان اطاق پذيرايى بود، و اين دليل بود بر اينكه اين مرد هيچ اهل تظاهر و دكاندارى نيست . من داستان تشرّف را از او پرسيدم ، گفت : ((من خويى هستم . نظامى بودم و در مدرسه نظام كشور تركيه نيز تحصيل كرده ام . مدّتها در قشون بودم . يك زمانى در تهران پاى منبر بودم ، ناطق دستورى را براى كسى كه بخواهد به خدمت حضرت (عج ) برسد، ذكر كرد و من آن دستور را عمل كردم و خدمت حضرت رسيدم و حوايج خود را عرض كردم .))

پس از آنكه مرد نورانى دستور را بدون مضايقه و ترديد براى ما نقل كرد، من از او دو سؤ ال كردم : يكى آنكه آيا بطور معاينه خدمت آقا رسيدى ؟ معلوم شد به طور مكاشفه مى رسيده است . سؤ ال دوم اين بود كه شما چه خصوصيّت اخلاقى داشتيد؟ گفت : من در هيچ اوضاع و شرايط نماز خود را ترك نكردم و ديگر اينكه به احدى ظلم و ستم نكرده ام .)


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

سه شنبه 9 اسفند 1390  12:42 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها