امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند:
«نزدیکترین حالت بنده، به خداوند بزرگ وقتی است که در سجده است.»
خداوند فرمود: «سجده کن و تقرب جوی.»[۱]
در جای دیگر فرمودند:
«به خدا قسم کسی که حق سجود را به جای آورد و سجده حقیقی کند به هیچ عنوان زبان متوجه او نشود، اگر چه در تمام مدت عمر چنین سجودی را یک بار به جای آورد.»[۲]
۱ـ۵: فرع پنجم، تعداد سجدههای شکر برای هر سجده
امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند:
«فى کلِّ نَفَسٍ مَنْ اَنْفاس شکرٌ لازمٌ لَکَ بَلْ اَلْف وَ اَکْثَر».
برای هر نفس از نفسهای (شما) شکری بر تو لازم است، بلکه هزار (شکر) یا بیشتر.
از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش بدر آید.[۳]
«اعملوا آلَ داوود شکراً و قلیلٌ من عبادی الشّکور».[۴]
بنده همان به که ز تقصیر خویش عذر بدرگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که به جای آورد.[۵]
زیباترین نوع تشکر از خداوند در قالب سجده تحقق پیدا میکند و به صورت کاربردی در میآید. وقتی تشکری زیبا، در زیباترین صورت خود، در قالب یک سجده صورت میگیرد تازه به دنبال آن بینهایت شکر لازم، بر دوش انسان میآید.
قرآن مجید میفرمایند:
«و اِنْ تَعُدّوا نِعمَهَ اللهِ لَا تُحْصُوها». یعنی «و اگر بخواهید نعمتهای خداوندی را بشمارید از شماره آنها ناتوان خواهید گشت.»[۶]
مسأله فراتر از ریاضی و حساب و کتاب است. شاید توسط وجدان، بهتر بتوان به این نکات بلند معنوی پی برد تا به حساب و کتاب ظاهری.
وقتی بینهایت کوچک در مقابل بینهایت بزرگ قرار بگیرد، روال کار همین است با همانگونه که از «روح روایات» به دست میآید.
از برای هر نَفَسی هزاران شکر لازم و برای هر سجده، هزاران سجده شکر واجب و برای هر سجده شکر، هزاران سجده شکر دیگر. و به دنبال آن بینهایت سجده شکر، برای بینهایت نعمت مادی و معنوی.
اصل دوم:
رهآورد سجده در آیات و روایات معصومین ـ علیهم السّلام ـ
۲ـ ۱: فرع اول، آرامش آرمانی
سجده، یک نوع مسافرت معنوی است که دستآورد فراوانی را به همراه خواهد آورد. یکی از دستآوردهای بزرگ این رهآورد «آرامش آرمانی» است که در سایه این آرامش بزرگ، انسان به «اِسْری» الهی دست خواهد یافت.
آرامش زیبا و با معنا، همان آرامش شب.
وَ الَّیلِ اِذا سَجی.
سوگند به شب در آن هنگام که آرام گیرد.[۷]
سوگند به آرامش بزرگ و آرامش آرمانی. زمانی که گستره آن، تمام هستی را فرا گرفته است و همانند خورشید پرتو افشانی میکند. سجده همسان شب. آرامبخش و آرامشآفرین است و در واقع سجدهگاه، گهوارهای است که در آن بندگان الهی به آرامش جان دست مییابند.
«اَلا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنَّ القُلوب.»[۸]
اگر این آرامش بزرگ، در زندگی فردی و اجتماعی به دست آید؛ جامعه انسانی به جامعه دینی، سپس به جامعه آرمانی دست خواهد یافت.
اگر تمام انسانها، جلوی فردی زانوی شاگردی به زمین بزنند،
اگر همه بشریت پشت سر فردی اقتدا نمایند،
اگر کل جهان را به فردی، هدیه بدهند،
اگر قدرت جهانی را به فردی بسپارند،
اگر در تمام عمر، زندگی شخصی، در «سمور» سپری گردد،
اگر اسمش بر تابلوهای طلایی نگاشته گردد،
اگر نامش در کتابهای آسمانی ثبت گردد،
اگر تاریخ جهانی، به نام فردی ثبت و ضبط گردد،
اگر جایزه جهانی به وی اختصاص یابد،
اگر او را برای تفریح در شهر به شهرِ جهان بگردانند،
اگر بتواند با دو بال مصنوعی بر تمام کرات، کره ماه و کیهان جهانی گشت زند،
اگر تمام حرکات و سکنات زندگی وی حتّی نفس کشیدنهای وی جهت یادبود به فیلم کشیده شود و عکسبرداری گردد،
و اگر ...، ذرّهای از آن آرامش آرمانی بدست نخواهد آمد و غیر از خدا کسی نمیتواند تکیهگاه و پناهگاه انسان باشد.
غیر از خدا چه کسی میتواند ستار العیوب باشد؟!
کدام پدر؟ کدام جد؟
کدام مادر؟ کدام فرزند؟
کدام برادر و خواهر؟
کدام معلّم و دوست؟
کدام همسایه و همشهری؟
کدام بیگانه؟!!
چند بار و چه مدّت؟
غیر از خدا احدی نمیتواند رازدار انسان باشد و در تمام امور زندگی، فرد مطمئنی برای انسان محسوب گردد.
«با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا ... به سوی جایگاه ابدی سفر»[۹] کرد.
این است آرامش آرمانی و اِسری بزرگ.
۲ـ۲: فرع دوم، تواضع و تقرب:
اوج تواضع را باید در سجده جستجو کرد.
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرمایند:
«هنگامی که انسان نماز میخواند، سابیدن گونهها به خاک نشانه تواضع و گذاردن اعضای شریف بر زمین، دلیل کوچک و حقارت است.»[۱۰]
بنده خدا، بهترین عضو از اعضای بدن خود را بر خاک مینهد و با این کار بهترین ارتباط را با خدای خود برقرار میکند. با بهترین وجه با معبود خود سخن میگوید و با یکتای بیهمتا درددل میکند، ناله مینماید، گریه میکند و خود را به خاک میکشد و سر بر خاک مینهد تا فکر خودش را الهی کند و جان خود را نورانی نماید.
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرمایند:
مَالیِ لَا اَری عَلَیکُمْ حلاوهَ الْعِبادَهِ؟ وَ مَا حَلاوَهُ الْعِبادَهِ؟ قالَ اَلتّواضُعُ!
«چه میشود که شیرینی عبادت را در شما نمیبینم؟[۱۱] عرض کردند: شیرینی عبادت چیست؟ فرمود: تواضع است.»
سجدهگاه، آموزشگاهی است که بنده خدا، تواضع، تقرّب جستن، تخلّص، تزکیه، تنهایی، تفکر و تکلیف را در آن تجربه میکند و به صورت علمی و کاربردی تمرین مینماید.
۲ـ۳: فرع سوم، تشکّر و تذکّر:
جایی که «شعاع شمس»، برای خداوند سجده میکند؛ چرا انسان بر خداوند سجده نکند؟ چرا انسان تشکر زیبا به جا نیاورد؟
در اعمال مسجد بزرگ کوفه میخوانیم:
«اَنْتَ الّذی سَجَدَ لکَ شُعاع الشّمس»[۱۲] ؛ تو آن خدایی هستی که شعاع شمس (خورشید)، برای تو سجده میکند.
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرمایند:
آسمان سجدهگاه فرشتگان است.
«در دوران دیگری از آفرینش جهان، خداوند، آسمانهای فرازین را از درون شکافت و سرشار از فرشتگان ساخت. فرشتگانی گونه گون که:
ـ بی هیچ رکوعی تنها سر بر سجده دارند.
ـ دو دیگر گروهی که بی هیچ قیامی در رکوعی مدامند.
ـ سه دیگر گروه، صف به صف، قیام کنندگانی بیتزلزل و لرزشند.
ـ چهارمین گروه تسبیح گویان خستگی ناپذیرند که نه چشمشان پرده خواب فرو افتد و نه اندیشهشان به خطا میرود و نه خستگی به دژ تنهاشان راه مییابد و نه آگاهیشان به غفلت فراموشی مبدل میشود.
در تمام طبقات آسمان حتّی چندان پوست تخمی نمیتوان یافت که بر آن، فرشتهای در سجود یا کوشندهای در کار و تلاش نباشد.»
اگر آسمان سجدهگاه فرشتگان است؛ چرا دنیا فرودگاه و سجدهگاه عاشقان حق نباشد؟!
مگر شکر نعمت واجب نیست؟ پس از خداوند چگونه میتوان تشکر کرد؟
خداوند میفرماید: «سَبَّحَ لِلّهِ مَا فِی السّموَاتِ وَ الْاَرْضِ و هو العزیزُ الْحکیمُ»[۱۳]
«آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میگویند و او عزیز و حکیم است.»
انسان که اشرف مخلوقات است چه؟
دنیا، سرزمین تقدیر و تشکر است. و در قالب یک قاعده عقلایی، شکر منعم واجب است و بهترین نوع تشکّر، برای بهترینها است و زیباترین نوع تشکر، در قالب یک سجده ساده انجام میگیرد که هم اختصاص دارد برای خداوند منان و هم کاربردی و عملی است، نه صرفاً زبانی.
زندگی انسان، همان آواز آسمانی است و آوازها هم، آوای الهی میگویند.[۱۴] همه چیز موسیقی معنوی میخوانند و تسبیح میگویند.
در سجدههای طولانی، باید از خداوند تشکر کرد، سپس تار وجود خویش را نواخت.[۱۵]
در فرهنگ عرفان همیشه سخن از سحر است و سجده شکر. آسمانیان و زمینیان، همه باید با آواز بلند، خداوند را بخوانند.
وَ النّجمُ و الشَّجرُ یَسجُدان.[۱۶] گیاه و درخت سجده میکنند.
تشکر زیبا به جا میآورند. سجده کن صد بار میگو ای خدا نیست این غم غیر در خورد و سزا.[۱۷]
سجده، شیرینترین سرودی است که هر موجودی، توسط آن خودش را به توحید ناب و حق محض نزدیک میسازد.
سوختن عاشقانه را در سجدهگاه باید تمرین کرد و پرواز عارفانه را در سجده باید تجربه نمود. «پرّ من بگشای تا پرّان شوم در حدیقه ذکر و سیبستان شوم».[۱۸]
۲ـ۴: فرع چهارم، استکبار زدایی
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: «فَاللهَ فَاللهَ فی عاجِلِ الْبَغْیِ، ...»
«پس خدا را! پس خدا را! بپرهیزید از سرکشی در این جهان و بترسید از کیفر ناخوشایند ستم در آن جهان، و پایان زشت خودبینی که دامی است نهاده شیطان. دامی بزرگ و فریفتنی سترگ. بر دل مردان راه یابد، چون زهر کشنده که در اندامها شتابد. هیچگاه از کار باز نماند، و به خطا کس را از مکر خود نرهاند. نه دانشمندی را به خاطر دانش و نه مستمندی را در فرسودگی پوشش؛ و خدا بندگان با ایمان خود را از این آسیب بر کنار میدارد، با نمازها و زکاتها و روزه گرفتنهای دشوار، در روزهایی که واجب است تا اندامهاشان بیارمد با این کار، و دیدههاشان خاشع شود و جانهاشان خوار و سبک ساختن دلهای آنان، و بردن خودبینی از ایشان، به فروتنی که در عبادتها است: از چهرههای شاداب را به تواضع برخاک سودن، و با چسبانیدن اندامهای پاکیزه بر زمین خویش را نمودن، و رسیدنِ شکمها به پشت به فروتنی و خواری به خاطر روزهداری و آنچه در زکات است از دادن بهرههای زمین و جز آن، به مستمندان و بیچارگان.
________________________________________
[۱] . روضُ المتقین، ج۲، ص ۳۸.
[۲] . بحار الانوار، ج ۸۵، ص ۱۳۶.
[۳] . گلستان سعدی.
[۴] . سوره سباء، ۳۴ / ۳.
[۵] . گلستان سعدی.
[۶] . سوره نحل، ۱۶ / ۱۲.
[۷] . سوره الضحی، ۹۳ / ۲.
[۸] . سوره رعد، ۱۳ / ۲۸.
[۹] . وصیتنامه الهی سیاسی امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ .
[۱۰] . نهج البلاغه، خ ۱۹۲.
[۱۱] . میزان الحکمه، ج ۴، ص ۲۱۸۲۵.
[۱۲] . مفاتیح الجنان، اعمال مسجد کوفه.
[۱۳] . سوره حدید، ۵۷ / ۱.
[۱۴] . مفاتیح الجنان، نماز امام هفتم ـ علیه السّلام ـ .
[۱۵] . اشاره به داستان حکیم جهانگیرخان قشقایی.
[۱۶] . سوره الرحمن، ۵۵ / ۵ و ۶.
[۱۷] . مثنوی معنوی، دفتر پنجم، ۳۹۹۰.
[۱۸] . همان.
منبع:موسسه جهاني سبطين