گروه انديشه: ديدگاه گروهی درباره رابطه ميان كتاب و سنت اين است كه سنت در عرض قرآن است و اعتبار و حجيت سنت در گرو قرآن نيست، بلكه در گرو عصمت پيامبر(ص) است و چنان كه قرآن بر قلب پيامبر معصوم نازل شده، حديث هم بر قلب پيامبر معصوم الهام شده است؛ بنابراين حجيت سنت میتواند مستقل از قرآن باشد.
حجتالاسلام والمسلمين علی شاهعليزاده، پژوهشگر مؤسسه دارالحديث و صاحب پاياننامه برتر حوزوی با عنوان «ضرورتها و آسيبهای تفسير مأثور»، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) ضمن بيان ديدگاه قرآنيون و اخباريون و رويكرد ميانه در خصوص رابطه ميان كتاب و سنت، به بررسی ادله و شواهد دو نگاه در رويكرد ميانه پرداخت.
وی خاطرنشان كرد: ديدگاه نخست از رويكرد ميانه كه سنت را در طول قرآن میداند، معتقد است كه اعتبار سنت از قرآن است و آياتی نظير «... وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ؛ آنچه را فرستاده [او] به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را بازداشت بازايستيد و از خدا پروا بداريد كه خدا سختكيفر است»(حشر/7) میخواهد به ما بگويد كه هر چه رسول به شما گفت، بگيريد و هرچه را از شما نهی كرد، شما هم فروبگذاريد و اين گروه با استناد به اين آيه شريفه، اعتبار كلام رسول را به اثبات میرسانند.
حجتالاسلام شاهعليزاده همچنين در اشاره به ديدگاه دوم از رويكرد ميانه اظهار كرد: اين گروه معتقدند كه سنت نه در طول قرآن، بلكه در عرض آن است و اعتبار و حجيت سنت در گرو قرآن نيست، بلكه اعتبار و حجيت سنت در گرو عصمت پيامبر است و چنان كه قرآن بر قلب پيامبر معصوم نازل شده است، حديث هم بر قلب پيامبر معصوم الهام شده است و بنابراين حجيت و اعتبار حديث و سنت در گرو عصمت پيامبر است و میتواند مستقل از قرآن باشد.
وی ادامه داد: اين گروه میگويند كه سنت از جهت معارف هم مستقل از قرآن است و اينطور نيست كه همه آموزههای سنت برگرفته از آموزههای قرآن باشد؛ آنها معتقدند كه آياتی نظير «... وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا...؛ آنچه را فرستاده [او] به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را بازداشت بازايستيد»(حشر/7) و «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ...؛ هيچ پيامبرى را نفرستاديم، مگر آنكه به توفيق الهى از او اطاعت كنند»(نساء/64) كه از سوی گروه اول به عنوان دليل و حجت سنت در ذيل حجيت قرآن مطرح میشود، در واقع نشانگر آن هستند كه در كلام رسولالله(ص)، مطالب و آموزههايی وجود دارد كه در قرآن نيست و شما بايد اين آموزهها را بگيريد و از رسولالله(ص) پيروی كنيد.
اين پژوهشگر مؤسسه دارالحديث با بيان اينكه اگر اينطور بود كه سنت تمام آموزههای خود را از قرآن گرفته بود، ديگر اطاعت از قرآن كافی بود و عبارت «أَطِيعُواْ اللّهَ» كافی بود، افزود: در اين صورت جايگاهی نداشت كه علاوه بر توجه به قرآن، از سخنان پيامبر تبعيت شود، زيرا اگر حجيت سخنان پيامبر در گرو حجيت قرآن باشد، مطلب جديدی در سخنان او وجود نخواهد داشت و اطاعت از قرآن، اطاعت از سنت را در دل خود داشت و تأكيد بر پيروی از رسول و أولیالأمر بیوجه تلقی خواهد شد؛ بر اين اساس، سنت هم از نظر اعتبار و هم از نظر معارف در گرو قرآن نيست.
وی خاطرنشان كرد: اين گروه معتقدند كه دلايل روايی مبنی بر عرضه احاديث به قرآن برای كشف صحت آن، از سوی گروه اول ناقص مطرح شده است، زيرا وقتی اين روايات را ملاحظه میكنيم، مشاهده میكنيم كه كشف صحت احاديث، منحصر در عرضه به قرآن نيست، بلكه بر مبنای اين روايات، احاديث را بايد به قرآن عرضه كرد و اگر مورد تأييد نبود، بايد به سنت عرضه شود.
صاحب پاياننامه برتر حوزوی ادامه داد: بر اين اساس، عرضه به سنت در كنار عرضه به قرآن وجود دارد و اگر سنت تمام آموزههای خود را از قرآن گرفته باشد، ديگر عرضه به قرآن كافيست و عرضه به سنت معنا ندارد و به اين ترتيب روشن میشود كه تأكيد بر عرضه روايات به سنت برای كشف صحت آنها، نشانگر استقلال سنت در حجيت و معارف است و همچنين روايات زيادی وجود دارد كه از آنها فهميده میشود كه سنت در كنار قرآن به عنوان يك مرجع دينی وجود دارد.
وی با اشاره به روايتی از امام صادق(ع) اظهار كرد: امام جعفر صادق(ع) میفرمايند: «مَا مِنْ شَیْءٍ إِلّا وَ فِيهِ كِتَابٌ أَوْ سُنّةٌ؛ چيزى نيست جز آنكه دربارهاش آيه قرآن يا حديثى وارد شده است»؛ اگر آيه قرآن و آموزههای قرآن كافی بود، ديگر معنا نداشت كه معصوم(ع) سنت را در كنار قرآن بيان كند، بنابراين معلوم میشود كه سنت هم در عرض قرآن، برای خود مرجعيت و آموزههای مستقل دارد و اگر چنين استقلالی نبود، اين توصيهها صورت نمیگرفت.
اين پژوهشگر ادامه داد: از ديدگاه اين گروه، اينكه بزرگانی به برای اثبات جامعيت قرآن به آيات شريفه «...وَنَزَّلْنَا عَلَیْكَ الْكِتَابَ تِبْیَانًا لِّكُلِّ شَیْءٍ...؛ اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است، بر تو نازل كرديم»(نحل/89) و «...مَّا فَرَّطْنَا فِی الكِتَابِ مِن شَیْءٍ...؛ هيچ چيزى را در كتاب [لوح محفوظ] فروگذار نكردهايم»(انعام/38) استناد كردهاند، میتوان در مخالفت با آنان چنين پاسخ داد كه قرآن جامعيت دارد، اما در كنار رسولالله(ص)، زيرا قرآن امر به اطاعت از او كرده است.
وی افزود: پس جامعيت قرآن به اين معناست كه قرآن جامع است و سنت رسولالله(ص) يكی از بخشهای جامعيت آن محسوب میشود كه توصيه به «... وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا...»(حشر/7) و «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللّهِ»(نساء/64) از اين باب است و جامعيت قرآن بايد در كنار سنت كه بخشی از توصيههای قرآن مربوط به آن است، فهميده شود و عدم وجود كاستی در قرآن نيز در همراهی با سنت فهميده میشود.
|