گروه اقتصاد: عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ايرانی پيشرفت با اشاره به ويژگیهای انسان در اقتصاد اسلامی گفت: انسان در اقتصاد اسلامی با هدف عبوديت و كمال آفريده شده و توسعه و رفاه نبايد با اين هدف منافات داشته باشد؛ تمام اصول مكتبی اقتصاد اسلامی بايد به گونهای تنظيم شود كه زمينهساز حركت انسان به سمت عبوديت باشد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، حجتالاسلام والمسلمين سيدحسين ميرمعزی، عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، در نشست «انسانشناسی و اقتصاد در قرآن كريم» كه شب گذشته، دوم مردادماه، در بخش دانشگاهی بيستمين نمايشگاه بينالمللی قرآن كريم برگزار شد، با اشاره به اين مطلب گفت: آزادی فردی و دخالت دولت در اقتصاد اسلامی در چارچوب شريعت تعريف میشود و اين مهمترين تفاوت اقتصاد اسلامی با غربی است كه ما بر اساس تفاوت انسان در اقتصاد اسلامی و غربی به آن میپردازيم.
وی با اشاره به اينكه اقتصاد جزء علوم انسانی و اجتماعی است، گفت: موضوع بحث علم اقتصاد رفتارهايی است كه در توليد، توزيع و مصرف از انسان سر میزند و رفتارهای اقتصادی انسان، ظهور و بروز شانی از شئون انسانی است و بنابراين شناخت انسان در اين علم، نقش محوری دارد.
ميرمعزی با اشاره به اينكه اقتصاد غرب مبتنی بر بينشهای مكتب ليبراليستی است، افزود: اين اقتصاد نسبت به انسان نگاهی فردگرايانه كه از آن به عنوان اصالت فرد ياد میشود و بر اين اساس انسان، موجوی تنها و منفرد است كه مالك خويش است و هيچ كس مالك او نيست و تنها اميالش او را به حركت وا می دارد.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی با اشاره به اينكه اهداف انسان در اين ديدگاه بر اساس اميال تعيين میشود، افزود: عقل ابزاری برای دستيابی به اميال انسان غربی است و هيچ فرمانی از ناحيه خداوند و يا از طرف دولت نمیتواند چنين انسانی را محدود كند و حتی تجربيات ديگران نيز برای اينگونه انسانی بیارزش است.
ميرمعزی با اشاره به اينكه نظام اقتصادی غرب مبتنی بر آزادیهای مطلق است، افزود: عدم دخالت دين و دخالت دولت از اصول مكتبی نظام اقتصادی غربی است و انسان اقتصاد غربی بر اساس لذت و نفع شخصی خود به حركت درمیآيد و در ميدان اقتصاد میجنگد تا اگر هوش بيشتری داشت پيروز شود و در غير اين صورت شكست میخورد و اين همان انسانی است كه علم اقتصاد غرب به تحليل رفتارهای او میپردازد.
حجتالاسلام سيدحسين مير معزی: |
انسان در اقتصاد اسلامی با هدف عبوديت و كمال آفريده شده است و بر اين اساس اقتصاد بايد زمينه رسيدن انسان به اين هدف باشد و توسعه و رفاه نبايد با هدف رسيدن به عبوديت منافات داشته باشد |
عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ايرانی پيشرفت افزود: تحليلها و سياستها و دستورالعملهای اقتصاد غربی بر اساس اين تعريف و تلقی از انسان تعيين میشود در حالی كه اين انسان غربی از ديدگاه اسلامی و آيات و روايات به حيوان و بلكه پستتر از حيوان تعبير شده است.
ميرمعزی با اشاره به ويژگیهای انسان در اقتصاد اسلامی گفت: انسان در اقتصاد اسلامی با هدف عبوديت و كمال آفريده شده است و بر اين اساس اقتصاد بايد زمينه رسيدن انسان به اين هدف باشد و توسعه و رفاه نبايد با هدف رسيدن به عبوديت منافات داشته باشد و تمام اصول مكتبی اقتصاد اسلامی بايد به گونهای تنظيم شود كه زمينهساز حركت انسان به سمت عبوديت باشد.
وی با اشاره به اينكه اقتصاد اسلامی بوی عبوديت خداوند را میدهد، افزود: اقتصاد اسلامی، اقتصادی الهی است و اين برخلاف اقتصاد غرب است كه لذت انسان را محور قرار میدهد و در نتيجه عدالت جزء اهداف مهم اقتصاد در اسلام است و در درجه دوم، رشد قرار میگيرد تا در خدمت عدالت درآيد.
ميرمعزی با اشاره اينكه عدالت زمينهساز عبوديت است، افزود: رشد، هدف دومی است كه در اقتصاد اسلامی مطرح میشود تا موجب تحقق عدالت شود و بنابراين رشدی كه موجب تمركز ثروت باشد هدف اقتصاد اسلامی نمیتواند باشد.
حجتالاسلام سيدحسين مير معزی: |
رشد هدف دومی است كه در اقتصاد اسلامی مطرح می شود تا موجب تحقق عدالت شود و بنابرين رشدی كه موجب تمركز ثروت باشد هدف اقتصاد اسلامی نمی تواند باشد |
عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ايرانی پيشرفت با اشاره به ديگر ويژگیهای انسان اسلامی گفت: انسان موجودی است كه دارای دو بعد مجرد و مادی است كه در آيات قرآن نسبت به اين دو بعد بدن و روح تصريح شده است و بعد روحانی را اصيل دانسته كه بدن ابزار آن است و اين با ديدگاه و نگرش غرب نسبت به انسان كه انسان را صرفاً مادی میبيند، در تقابل است.
ميرمعزی با اشاره به اينكه روح انسان از ديدگاه اسلام دارای دو ويژگی عقلانی و غريزی است، افزود: جنبه ادراكی روح، بعد عقلانی آن است و بعد غريزی روح يا نفسانيات نيز به دو بخش تقسيم میشود كه بخشی به كمال و بخشی به هوا و هوس گرايش دارد و آنچه مميزه انسان است گرايشهای فطری به سمت كمال و بعد عقلانی او است.
وی با اشاره به اينكه در انسانشناسی ليبراليستی غرب، انسان اسير غرايز و مجبور به تبعيت از آنها است، افزود: اينگونه انسانی دارای عقل است اما عقل او تنها ابزاری است برای رسيدن به اميال و هوای نفس او زيرا انسان در انديشه ليبراليستيی دارای بعد روحانی نيست و محدود به غرايز است و اين با نگاه اسلامی به انسان تفاوت بسيار دارد.
ميزمعزی با اشاره به اينكه دستيابی به كمال و پيمودن مسير عبوديت با حاكميت عقل ميسر میشود، گفت: غرايز چنين انسانی بايد به وسيله عقل او تعديل شود زيرا انسان ديدگاه اسلام، مختار است در حالی كه انسان تشكيلدهنده زير بنای اقتصاد غربی مجبور است به دنبال غرايز برود و عقل خود را به استخدام غرايز بگيرد.
عضو شورای عالی الگوی اسلامی ـ ايرانی پيشرفت افزود: انسان مختار جزء مفروضات قرآن كريم است لذا ثواب و عقاب بر اعمال انسان در اسلام تعريف میشود و جايگاه میيابد.
ميرمعزی با اشاره به فرمايشاتی از اميرالمؤمنين(ع) در مورد وجود انسانی گفت: امير مؤمنان(ع)، انسان را دارای عقل و هوس میدانند كه عقل همراه لشكر رحمان و هوس رهبر لشكر شيطان است كه اين دو در حال تزاحم و در وجود انسان در حال جنگ هستند.
وی با اشاره به غلبه هوا و هوس بر عقل در انسان تشكيلدهنده انديشه سرمايهداری غرب، گفت: انسان اقتصاد اسلامی، انسانی است كه عقلش بر هوای نفسش غالب شده است و چنين انسانی اسراف نمیكند و تجملگرا و رباخوار نيست.
ميرمعزی با اشاره به ديگر ويژگی انسان اسلامی، گفت: انسان اسلامی خليفه و جانشين خداوند و امانتدار الهی بر روی زمين است و همه چيز حتی وجودش از آن خداوند است و اين مالكيت تكوينی است و نه اعتباری و اين يكی ديگر از فرق های اقتصاد اسلامی با غربی است چراكه انسان غربی مالك وجود خويش است و از هيچ كس فرمان نمیبرد.
وی با اشاره به اينكه تصرفات انسان در اقتصاد اسلامی، محدود به حدود الهی است، افزود: انسان در اقتصاد اسلامی اگرچه مالك اموال خويش است ولی مالك اصلی خداوند است پس انسان در تصرفات خويش مسئول است و آزادیهايش همراه با مسئوليت است و بايد نسبت به اموال خود نزد خداوند حساب و كتاب پس بدهد لذا امام صادق(ع) میفرمايند: مال، مال خداوند است و نزد انسان به امانت گذاشته شده است.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی با اشاره به اينكه هر تصرفی از سوی انسان در اسلام محدود به حدود الهی است، افزود: انسان، مسئول است در نزد مالك اصلی و اگر مالی را از راه حرام به دست آورد مجازات میشود و در نتيجه چنين انسانی رفتاری متفاوت از رفتار مستقل انسان در غرب دارد و اينها فرقهايی ريشهای است كه موجب می شود اقتصاد اسلامی در چارچوب شريعت الهی باشد اما اقتصاد غربی اينگونه نباشد.
حجتالاسلام سيدحسين مير معزی: |
انسان در اقتصاد اسلامی اگرچه مالك اموال خويش است ولی مالك اصلی خداوند استپس انسان در تصرفات خويش مسئول است و آزادی هايش همراه با مسئوليت است و بايد نسبت به اموال خود نزد خداوند حساب و كتاب پس بدهد |
ميرمعزی گفت: فقه و شريعت اسلام بر اقتصاد اسلامی سايه میافكند و چنين چارچوبهايی برای اقتصاد غربی وجود ندارد كه اين اختلاف اساسی اقتصاد غربی و اسلامی است.
وی در پايان در پاسخ به سوالی در مورد فقری كه منجر به كفر می شود، گفت: منظور از فقری كه منجر به فقر میشود، فقر مطلقی است كه انسان در آن حالت از مواهب اوليه در زندگی بهرهمند نباشد؛ به طوری كه از تعقل بازماند و منجر به كفر گردد و اين ناظر به زندگی عادی بشر نيست چرا كه اصولاً اگر زندگی انسان در دنيا مبتنی بر هدف عبوديت باشد زندگی دنيا وسيلهای برای حركت به سمت كمال و رسيدن به عبوديت خواهد بود و رعايت حدود و تعادل برای اين منظور لازم است.
|