گروه اجتماعی: جباران، شغلش كشاورزی بود و با درآمد ناچيزی زندگی خود را میگذراند؛ اما با همين درآمد محدود در كارهای خير شركت میكرد. عباس جباران از دنيا رفت اما هنوز نام او ماندگار است و موقوفهاش ذخيرهای گرانسنگ برای ديار ابديش شده است.
آنقدر مقيد به پرداخت خمس و زكات بود كه وقتی محصولات انگور خود را برداشت میكرد، در همان باغ زكات آن را كنار میگذاشت و مابقی انگورها را به خانه میآورد. اين مرد زحمتكش همواره دست در كار خير داشت وی در قم مالی وقف كرده كه با آن خانهای برای طلاب ساخته شود و مورد استفاده آنها قرار گيرد.
عباس جباران در سال 1298 در ملاير چشم به جهان گشود. شغل او كشاورزی بود و با درآمد ناچيزی زندگی خود را میگذراند؛ اما با همين درآمد محدود در كارهای خير شركت میكرد و در راستای حل مشكلات مردم قدم برمیداشت. وی در 56 سالگی از دنيا رفت اما هنوز نام او ماندگار است و همچون ستارهای درخشان میدرخشد و موقوفهاش ذخيرهای گرانسنگ برای ديار ابديش شده است.
در ادامه گفتوگويی صميمی با حجت الاسلام محمدرضا جباران، فرزند آن مرحوم را میخوانيد كه خالی از لطف نيست.
*نظر شما درباره سنت حسنة وقف چيست؟
در دين اسلام سنتهای مباركی وجود دارد كه يكی از آنها وقف است كه يك حكم دينی به حساب میآيد و بايد مورد توجه قرار بگيرد و اين موضوع در بين مردم به عنوان يك فرهنگ نهادينه شود.
*پدر شما با چه هدفی وقف كردند و نيت ايشان چه بود؟
پدر من انسان متدينی بودند و بنابر اين داشت كه در امور خيری كه در شهر وجود داشت، مشاركت كند و حتی گاهی وسايل زندگی خود را وقف مینمود. در مناسبتهای خاص؛ مثل ماه رمضان كه مسجد نياز به فرش بيشتری داشت، پدرم فرشهای خانه را جمع میكرد و به مسجد میبرد تا مردم بتوانند در مسجد حاضر شوند و به عبادت بپردازند.
* اهميت وقف در جامعه تا چه اندازهای است؟
كارهای خيری كه ما انجام میدهيم بايد در محدوده شرع مقدس باشد و نبايد بگذاريم وقف به عنوان يك كار خير مشروع در جامعه از بين برود؛ چرا كه در اين صورت مردم آن جامعه خيری نخواهند ديد و تشويق مردم برای عمل وقف، موضوع مهمی به حساب میآيد.
*پيشنهاد شما برای كسانی كه قصد كار خير دارند چيست؟
ما بايد بدانيم كه فقط متعلق به دنيا نيستيم و برای آخرت خود نيز بايد توشه ای داشته باشيم؛ كه از طريق وقف میتوان توشهای ارزشمند مهيا نمود. در رواياتی آمده است كه پيامبر اكرم(ص) گوسفندی را كشته و گوشت آن را بين مردم تقسيم كردند و فقط گردن اين گوسفند باقی ماند؛ به عايشه فرمودند با آن آبگوشتی درست كند كه عايشه گفت فقط همين گردن برای ما باقی مانده است؟ حضرت رسول(ص) فرمودند: همه گوسفند مانده است و فقط اين گردن را كه خودمان خورديم از دست رفت.
اگر ما هم پيرو ائمه معصومين(ع) بوده و چنين نيتی داشته باشيم، میتوانيم برای آخرت خود كارهای خيری انجام دهيم و هر كسی توان مالی دارد بايد در اين راه گام برداشته و به مردم خدمت كند. البته بهترين توشه برای انسان تقوا است كه اگر ماتقوا پيشه كنيم میتوانيم به سعادت اخروی دست پيدا كنيم و البته تقواست كه انسان را به سوی انجام امور خير رهنمون میگردد.
اگر انسان در هنگام زنده بودن از مالش بخشش كند اجر بسيار زيادی دارد؛ ولی زمانی كه از دنيا برود و بازماندگان مال او را در راه خير بدهند، هيچگاه اجر و پاداش زمان زنده بودنش را ندارد.
در اينباره نيز میگويند؛ شخصی انبار خرما داشت كه سفارش كرده بود پس از مرگش آن را بين مردم توزيع كنند، پيامبر(ص) موقع تقسيم اين خرماها خرمای پوسيدهای را كه روی زمين افتاده بود برداشت و گفت: «اگر آن شخص هنگام زنده بودن همين يك عدد خرمای پوسيده را بخشيده بود، به اندازه تمام اين انبار خرما اجر و پاداش نصيبش میشد».
*چگونه میتوان سنت حسنه وقف را در بين مردم نهادينه كرد و اين فرهنگ را گسترش داد؟
متأسفانه نسل فعلی ما از اين معارف آگاهی ندارند و بايد در رابطه با وقف و اهميت آن آگاهی لازم را پيدا كنند و بايد در اين زمينه به صورت جدی كارهای فرهنگی صورت بگيرد. همچنين بايد عملی كه انجام میشود خالصانه و بدون ريا باشد؛ چرا كه خداوند متعال هيچگاه كار غير خالص را نمیپذيرد و لازم است در اعمال خير تنها رضای خداوند مد نظر باشد و هيچ شريكی قرارداده نشود.
در انجام كار خير نبايد بگذاريم شيطان كار را به تأخير انداخته و در دل ما وسوسه ايجاد كند. تبليغ و بيان وقف در بين مردم بسيار مهم است كه بايد مبلغان دين اين وظيفه را به خوبی انجام دهند و در مناسبتهای مختلف كه برنامههای گوناگون اجرا میشود، زمانی را هم به بيان اينگونه مباحث اختصاص دهند و سخنان ائمه(ع) را در اين باره به گوش مردم برسانند.
مردم زمانی وقف میكنند كه فايده و اهميت وقف را بدانند؛ ولی اگر اطلاعات كافی در اين زمينه نداشته باشند برای انجام اين كار رغبتی پيدا نمیكنند.
*پدر شما در چه زمينههايی وقف میكردند؟
ايشان درآمد چندانی نداشتند؛ ولی همان مقدار كم را هم صرف كار خير میكردند و از حيوانات بیصاحب سرپرستی میكردند و در ساخت و خريد مسجد، پل و جاده هم سهمی داشتند. همچنين ايشان به درختكاری میپرداختند و تمام اين اعمال را با جان و دل انجام میدادند؛ بدون اينكه از كسی چشم داشتی داشته باشند.
*خاطرهای از پدر كه برای خودتان هم جالب بوده تعريف كنيد؟
اين خاطره تقريباً برای پنجاه سال پيش است، پدرم همواره در مسجد فعاليت داشت. روزی جلسه ای تشكيل شد تا همه جمع شوند و بگويند كه هركس برای دادن حقوق ماهيانه امام جماعت چقدر كمك میكند. آن زمان قرار شده بود تا 600 تومان به امام جماعت بدهند.
يك نفر از جمع گفته بود من پنجاه تومان میدهم و پدر من هم برای دادن پنج تومان در ماه اعلام آمادگی كرده بود. وقتی به خانه آمدند برادرم گفت چرا شما هم مانند فلانی پنجاه تومان نمیدهيد؟ پدرم در پاسخ گفت: كار خير بايد به صورت مستمر باشد و هيچگاه برای انفاق و انجام كار خير، نبايد در نيت او ريا باشد.
گفتوگويی برگرفته از سايت اداره كل اوقاف و امور خيريه استان قم
|