قهرمان علقمه(ولادت حضرت عباس علیهالسلام)
شجره طیبّه
عباس، شجره طیبهای است که ریشه در اعماق سرزمینی پاک و نمونه دارد. ریشههای این درخت، از منابعی تغذیه میکند که سرشار از کرامت و مجد و بزرگواری است. پدر بزرگوارش، کسی است که زادگاهش خانه خداست. او وصیّ پیامبر صلیاللهعلیهوآله و همسر حضرت زهرا علیهاالسلام بانوی بانوان همه عالَم است. مادرش امالبنین، فاطمه کلابیه، از شخصیتهای کمنظیر جهان اسلام است. او زنی بلندمقام و عارف به حق اهلبیت، خالص و پاک در رفتار و گفتار و اخلاق بود. به همین دلیل، شایستگی همسری حضرت علی علیهالسلام را پیدا کرد. ادب آن بانو چنان والاست که بعد از ازدواج با حضرت علی علیهالسلام ، از حضرت خواست تا او را فاطمه خطاب نکند، چون فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام به یاد مادرشان میافتند؛ از این رو، او را امّ البنین نامیدند.
میلاد ماه
هنگام تولدِ ماه است؛ ماه بنیهاشم که خودْ ماه هستی است. علی علیهالسلام را به ولادت نوزاد بشارت دادند، فورا به خانه رفت و فرزند دلبند را در آغوش گرفت و پیشانیاش را بوسه زد و در اجرای مراسم دینی، در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. نخستین آهنگی که پرده گوش نوزاد را نواخت، آهنگ توحیدیِ امیر مؤمنان بود، آن هم با کلمات اللّه اکبر، اشهد ان لا اله الّا اللّه. این کلمات مقدس، خلاصه رسالت همه پیامبران و آهنگ جان همه پرهیزکاران است که در اعماق وجود فرزند نفوذ میکند و تمام وجودش را فرامیگیرد؛ کلماتی که زندگیاش را با آنها آغاز کرد و استمرار بخشید و سرانجام در راه آن، هم سر و دست داد و هم جان عزیز خویش را خالصانه تقدیم نمود.
نامگذاری
امیر مؤمنان، علی علیهالسلام مظهر عقل وعاطفه و ایمان پاک است. طبعا او همانطور که در موقع انتخاب همسر گرایشهای خود راملحوظ میدارد، در موقع نامگذاری فرزند نیز دیدگاه خود را آشکار میکند. نوزاد همان است که پدر میخواهد و پدر هم آرمانهای خداپسندانه خود را در سیمای نورانی قمر بنیهاشم میخواند و به همین جهت، نامش را عباس مینهد؛ چرا که میداند این کودک، همان دلاورمرد آینده و همان قهرمان و پهلوان رزمندهای است که هرگز روی خوش به اهل باطل نشان نمیدهد. بدون شک، خشمناک در برابر باطل، شاداب در برابر حق و حقیقت است. علی علیهالسلام از این دو صفت متضاد، همان را برگزید که یگانه آرزو و منتهای امید و آرمانش بود. قمر بنیهاشم، در برابر قوای اهریمنی دشمنان اهلبیت خشمناک بود و به سر کردهها و بزرگان آنها فرصت نمیداد که نفس بکشند و خود را برای حمله یا دفاعی آماده سازند.
بنده نیک
یکی از کنیههای حضرت، عبد صالح است. امام صادق علیهالسلام در زیارتی که ابو حمزه ثمالی نقل کرده، در خطاب به او میفرماید: «السلام علیک ایّها العبد الصالح». عالیترین مرتبه یک انسان کامل، همین است که به درجه و مرتبهای برسد که بتوان او را بنده صالح نامید؛ زیرا بنده صالح کسی است که همه صلاحیتها در وجود او جمع است؛ همچنانکه یکی از القاب امام هفتم حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام نیز همین لقب بوده است.
در مکتب سه امام
حضرت عباس در محیطی الاهی پرورش یافت، تا برای پذیرفتن مسؤولیتی خطیر آماده گردد. اسلام ناب در کودکی از سرچشمه ولایت، یعنی پدرش در جان او نشست. تربیت او به قدری برای حضرت امیر علیهالسلام اهمیت داشت که حتی مشاغل سنگین و پر مسؤولیت خلافت، حضرت را از این امر بازنمیداشت. از طرفی برادرانش، امام حسن و امام حسین علیهمالسلام ، که هر دو نوههای پیامبر و وارث علم لدّنی بود و بعد از پدر، الگوی تمامعیار تربیتی حضرت ابوالفضل به شمار میآمدند. بنابراین، تمام لحظات عمر عباس، زیر نظر و عنایت بیت مقدس وحی و عصمت و طهارت سپری گشت.
طائر بهشت
مقام حضرت عباس چنان بالاست که امام زین العابدین علیهالسلام در وصفِ آن چنین میفرماید: «خدای رحمت کند عباس را، برادر خویش را برگزید و جان خویش را فدای برادر کرد تا هر دو دست او جدا گشت و خداوند به جای دستها، دو بال به وی بخشید که با فرشتگان در بهشت پرواز کند؛ چنانکه جعفر بن ابیطالب و عباس را در روز قیامت و نزد خدای تعالی منزلتی است که شهدا حسرت آن را میخورند».
وارث پدر
در جنگ خندق پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله به هنگام رو به رو شدن امیر مؤمنان علیهالسلام با عمرو بن عبدود فرمود: «همه ایمان در برابر همه کفر ظاهر شده است». روز عاشورا هم با حضور عباس در برابر جبهه دشمن، همه ایمان در برابر همه شرک ظاهر شد. مردی که امام حسین علیهالسلام او را بازوی توانای خود و شیرازه انسجامبخش سپاه خود میداند، همه ایمان است.
گوشهای از زیارتنامه حضرت عباس علیهالسلام
در زیارتنامه حضرت عباس علیهالسلام که امام صادق علیهالسلام آن را انشا نموده است، چنین میخوانیم: «شهادت میدهم که تو در راه اخلاص، فراوان پیش رفتی و هر چه در توان داشتی بخشیدی. خداوند تو را در میان شهیدان برانگیزاند و روحت را با ارواح سعادتمندان قرار دهد و وسیعترین منزل و برترین غرفه بهشت را به تو دهد و یادت را در آسمانها بلندی بخشد و تو را با پیامبران و شهیدان و صالحان، محشور کند که اینها دوستانی نیکویند. شهادت میدهم که تو سست و ناتوان نشدی و در کار خود بصیرت داشتی و به صالحان اقتدا کردی و پیرو پیامبران بودی. خداوند میان ما و تو و پیامبر و اولیایش در منازل برگزیدگان جمع کند که او مهربانترین مهربانان است».
وفاداری
عباس را با حسین علیهالسلام عهدی محکم و میثاقی ناگسستنی است. او با امام نور همراه است. او در راه دینش وفادارترین است و به حکم وفایی که همچون خون در رگهایش جاری است، تمام خطرها را به جان میخرد و از اهلبیت دفاع میکند و سختیهای زمانه، نمیتواند او را از این خاندان والا مقام جدا سازد. وفاداری عباس علیهالسلام الگوی همه انسانهای آزادمردی است که شاگرد مکتب امامتاند.
ارتباط روحی با حسین علیهالسلام
حضرت عباس علیهالسلام از کودکی با ولایت همراه و همگام بود، به نحوی که در کارهای مهم آنان، شریک و سهیم میگشت. در غسل پیکر امام حسن علیهالسلام تنها کسی که حضرت ابا عبداللّه را همراهی کرد، عباس بود. همین همنشینی، موجب برقراری ارتباط روحی عجیبی بین این دو برادر شده بود، به نحوی که حضرت اباعبداللّه علیهالسلام فراوان به حضرت عباس میفرمود: «فدایت گردم».
اسوه صبر
صبر و ایمان جدای از هم نیستند و صبر برای ایمان به منزله سر است برای بدن. از امتیازهای مهم حضرت عباس علیهالسلام صبر او در برابر سختیها و نامردیهای روزگار است. ابوالفضل در پیچ و خم و فریبکاری زمانه، خم به ابرو نیاورد. او فرق خونین پدر را مشاهده کرد، صلح برادرش را با معاویه و مظلومیت حسینش را در کربلا میدید، ولی دم برنمیآورد و سکوت میکرد. حضرت ابوالفضل علیهالسلام در تمام مراحل قیام خونین کربلا، سخنی که حاکی از بیتابی باشد بر زبان نیاورد. این مصیبتها همچون امواجی که بر صخرهای عظیم اصابت کند، خم به ابروی دلاور دشت کربلا نمیآورد.ایمانی که در دل عباس نهاده شده بود، از او شخصیتی ساخته بود که او را یکهتاز میدان صبر و استقامت میدانند و مینامند.
پدر فضیلتها
عباس علیهالسلام دنیای فضیلتها و کمالات است. ذاتش آیینهای است که ویژگیهای سه امام در او تجلی کرده است؛ چرا که او تربیتیافته مکتب آن سه امام و بهترین شاگرد آن مکتب است. شجاعت و ایمان را از پدر به ارث برده و از کودکی ادب در محضر ولایت را، در دامن مادر در جان خویش پرورش داده است. عباس دریای معرفت است و آموزگار عشق و وفا. خون او شجره طیبه دین را آبیاری کرد و دستانش اسلام را یاری نمود. سلام بر او باید که معدن بزرگی و آزادمردی است؛ سلام بر ابوالفضل، پدر فضیلتها و نیکیها.
منبع : نشریه گلبرگ
v