مأموريت قرارگاه کربلا
اين قرارگاه فرماندهي محور شمالي جبهه عمليات و مأموريت تصرف شهر بندري فاو را بر عهده داشت و بايد به ايجاد خط دفاعي از اروندرود تا درياچه نمک پس از تصرف منطقه بپردازد و مسئوليت آن بر عهده برادر احمد غلام پور قرار داشت.
مأموريت قرارگاه نوح
اين قرارگاه، فرماندهي محور جنوبي جبهه عمليات و تصرف سايتهاي موشکي ساحل به دريا و نيز تصرف منطقه رأس البيشه و تأمين جاده ساحلي ام القصر و ساحل خورعبدالله را بر عهده داشت. از سوي ديگر اين قرارگاه مأموريت پدافند در مقابل حمله احتمالي دشمن از طريق دريا و نيز انجام پشتيباني عمليات با کمک شناورهاي سنگين را پذيرفته بود. پس از انجام مأموريت فوق نيز، اين قرارگاه بايد خط دفاعي خود را در اطراف محور جاده ام القصر تا درياچه نمک تشکيل داده و در برابر پاتکهاي دشمن از اين سو، پدافند نمايد.
قرارگاههاي فرعي
همچنين قرارگاههاي ديگري با مأموريتهاي جداگانه به شرح زير تشکيل شده بودند.
1- قرارگاه يونس1، تحت امر قرارگاه نوح و با شرکت ناو تيپ کوثر که مأموريت حمله به اسکله الاُمَيه را بر عهده داشت.
2- قرارگاه يونس 2، قرارگاه عملياتي نيروي دريايي ارتش که تحت امر قرارگاه خاتم النبياء بود و مأموريت حمله به اسکله البَکر را بر عهده داشت، ولي عملاً اين قرارگاه، فعال نشد تا بتواند اقدامي انجام دهد.
3- قرارگاه رعد، قرارگاه عملياتي نيروي هوايي ارتش که مأموريت پشتيباني هوايي و پدافند هوايي را بر عهده داشت و با استقرار يک سايت موشکي ضد هوايي هاگ، در منطقه فعاليت ميکرد و توانست تعداد بسياري از هواپيماهاي دشمن را سرنگون نمايد. تنها در روز اول عمليات، اين سايت موشکي دوازده فرود موشک به سمت اهداف هوايي، پرتاب نمود. فرماندهي اين قرارگاه را شهيد خلبان عباس بابايي معاون عملياتي نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران بر عهده داشت.
4- قرارگاه شهيد سليمان خاطر، قرارگاه عملياتي هوانيروز که مأموريت تشکيل تيمهاي آتش با بالگردهاي کبري، تخليه مجروح با بالگردهاي 214 و نيز جابجايي تعدادي از نيروها را بر عهده داشت.
نکات مهم طراحي عمليات
با توجه به آنکه عمليات والفجر 8 از سوي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي برنامهريزي ميشد و ارتش جمهوري اسلامي ايران در طرحريزي آن نقشي نداشت؛ بنابراين، براي انتخاب منطقه عمليات و نيز تاکتيکهاي مناسب براي اجراي طرح عمليات، نکاتي، مد نظر فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي قرار داشت که به شرح زير است:
1- برنامهريزي براي انجام عمليات در منطقهاي صورت گيرد که بتوان با استفاده از تواناييها و نقاط قوت يگانهاي خودي به نقطه ضعف توان رزمي ارتش بعثي حمله کرد.
2- انجام عمليات در منطقهاي صورت گيرد که از امکان اجراي مانور براي يگانهاي مکانيزه و زرهي دشمن کاسته شود. بدين منظور منطقه عملياتي انتخاب شده بايد از عوارض طبيعي و مصنوعي مناسب برخوردار باشد.
3- عمليات در منطقهاي صورت گيرد که موفقيت حاصل از آن، موجب فعال شدن فضاي جبهههاي جنگ شود و در نتيجه، رکود و انفعال در جبهههاي نبرد، جاي خود را به نشاط و استمرار فشارها بر دشمن بدهد و ادامه تهاجمات عليه دشمن، امکان خروج وي را از لاک دفاعي ندهد.
4- عمليات در منطقهاي صورت گيرد که با توجه به تجهيزات و تسليحات موجود در داخل کشور و يا آنچه امکان ساخت آن در کارخانجات صنعتي وجود دارد، قابل انجام باشد. علاوه بر اين طرحريزي هم به گونهاي صورت گيرد که بتوان از موفقيت نبرد اطمينان حاصل کرد. لازم به ذکر است که طرح عمليات هم بايد مبتني بر توان رزمي يگانهاي موجود سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، برنامهريزي شود.
5- عمليات در منطقهاي صورت گيرد که از عوارض طبيعي زمين منطقه بتوان در افزايش توان رزمي نيروهاي خودي بهره برد؛ يعني زمين براي جنگيدن و پاتک يگانهاي دشمن نامناسب و براي مانور يگانهاي خودي مناسب باشد.
6- منطقهاي براي جنگيدن انتخاب شود که بتوان حتيالامکان بلافاصله پشت يک عارضه طبيعي مانند رودخانه يا عارضهاي مصنوعي مانند درياچه نمک، پدافند نمود تا دشمن نتواند به راحتي و با سهولت عليه يگانهاي خودي پاتک کند. حسن منطقه فاو اين بود که پس از تصرف جناحين آن که رودخانه اروند و خورعبدالله است بلافاصله تنها از يک سو بايد در مقابل دشمن به پدافند پرداخت و در اين حالت با استفاده از ماشين آلات مهندسي، امکان تشکيل خطوط دفاعي ميسر ميشد.
7- به دليل عدم امکان اجراي آتش تهيه سنگين از سوي گروههاي توپخانه خودي و نيز عدم امکان استفاده وسيع از بمب باران هوايي و همچنين نداشتن يگانهاي مانوري زرهي کافي براي شکستن خطوط مستحکم دشمن و با توجه به برتري ارتش بعثي در اين زمينه ها، جنگ فقط با استفاده از نيروهاي پياده شهادت طلب براي شکستن خط اول دشمن و نيز با استفاده از غافلگير کردن دشمن و با بهرهگيري از تاريکي شب انجام شود.
8- اجراي عمليات در سرزميني صورت گيرد که دشمن نتواند از همه آتشهاي خود به طور مؤثر عليه يگانهاي خودي، استفاده کند و توان وي در آن منطقه محدودتر باشد.
پس در واقع ميتوان اينگونه جمعبندي کرد که انتخاب منطقه فاو براي عمليات، دشمن را مجبور ساخت در ناحيهاي که تمايلي به جنگ در آن نداشت، درگير شود و براي مدت بسياري ابتکار عمل در اختيار رزمندگان اسلام قرار گيرد.