در دوران دفاع مقدس، نبردهاي بسياري براي بيرون راندن ارتش متجاوز از سرزمينهاي اشغالي ايران و نيز براي ايجاد فشار نظامي بر قواي دشمن، جهت پايان دادن به جنگ تحميلي انجام شده است. برخي از اين نبردها در ادامه تلاش براي دفع تجاوز دشمن، در خاک دشمن انجام شده است. يکي از عملياتهاي بسيار مهم هم از نظر تعيين استراتژي عملياتي مناسب و نيز بهکارگيري تاکتيکهاي اجرايي بسيار دقيق و همچنين ارزش تعيين کننده سياسي، عمليات حمله به شبه جزيره فاو در خاک عراق بوده است. طبيعتاً طرحريزي چنين عملياتي و نيز ديگر نبردهايي که در سرزمين دشمن رخ داد، براي فتح نظامي کشور عراق، نبوده است بلکه هدف اساسي آنها رساندن دشمن به نقطهاي بوده است که از تحميل جنگ بر ايران پشيمان شده و در آينده نيز تصور انجام چنين كارهايي را در ذهن خود نپرورد. در اينجا مختصر نگاهي و گذرا به عمليات والفجر 8 که در خاک دشمن انجام شد خواهيم داشت.
نبرد فاو در ششمين سال جنگ تحميلي و در روز 20 بهمن سال 1364 در مرز جنوبي استان خوزستان و در جنوب جزيره آبادان، صورت گرفت. اين عمليات در منطقه بسيار حساسي انجام شد، زيرا از يک طرف در مرز اروندرود قرار داشت که رژيم بعثي عراق به بهانه تسلط بر آن، جنگ با ايران را آغاز کرده بود و از طرفي در تنها راه ارتباطي کشور عراق با درياي خليجفارس قرار داشت و ارتباط بندر امالقصر را از راه خورعبدالله با خليجفارس برقرار ميکرد.
از سوي ديگر، تنها اسکلههاي نفتي عراق به نامهاي «البکر» و «الاميه» در محدوده اين منطقه قرار دارند. زمين منطقه عمليات نيز يکي از زمينهاي پيچيده جنگي و عملياتي، در آن زمان بود، به گونهاي كه شامل انواع عوارض زمين از جمله رودخانه، نهر، نخلستان، باتلاق، چولان، جاده، روستا، شهر، ساحل، نمکزار، دشت، اسکله و بندر ميشد. براي طراحي عمليات در اين منطقه، علاوه بر آنکه بايد تواناييها و نحوه گسترش و آرايش دفاعي دشمن در نظر گرفته ميشد، بايد جنگ با عوارض طبيعي زمين نيز مورد توجه قرار ميگرفت؛ عوارضي مانند رودخانه، نهر، نخلستان، باتلاق و... .
همچنين طرحريزان عمليات بايد جنگ با عوارض مصنوعي ايجاد شده در زمين را هم مد نظر قرار ميدادند؛ عوارضي مانند انواع موانع، سيم خاردار، ميلههاي خورشيدي شکل و ميدانهاي مين و ... .
از سوي ديگر، از آنجا که مهمترين مسئله پس از شکستن خط اول دشمن و تصور منطقه عملياتي و رسيدن به هدف، انتخاب خط دفاعي مناسب براي مقابله با پاتکهاي وسيع دشمن بود؛ بنابراين، در طرحريزي عمليات بايد در انتخاب اين منطقه دفاعي، دقت بسياري به خرج داده ميشد تا با استفاده از بيشترين عوارض طبيعي زمين، مثل درياچه نمک، بتوان منطقه تصرف شده را براي مدت معيني حفظ كرد.
از طرفي تاکتيک سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، در طرحريزي هر نوع عمليات، پرهيز از تک جبههاي و تلاش براي دور زدن دشمن و يا نفوذ عميق و ايجاد رخنه گسترده در خطوط دشمن بود، براي همين، طرحريزي عمليات با توجه به محدوديتهاي نحوه تدارک نيروها و نيز چگونگي انجام پشتيباني از نيروهاي عمل کننده به دليل محاصره بودن زمين منطقه عمليات از سوي رودخانه اروندرود از سويي و نيز درياي خليجفارس از سوي ديگر، يکي از پيچيدهترين طرحريزيهاي نظامي و تاکتيکي به شمار ميرفت. اگر برتري هوايي ارتش بعثي و نيز قدرت تحرک و توان جابجايي يگانهاي دشمن نيز بر مشکلات فوق افزوده شود، برنامهريزي و طراحي چنين عملياتي از اطلاعات بسيار دقيق و به هنگام و نيز از طرح مانور درخور و مناسبي حکايت ميکند. با مطالعه روي نحوه برنامهريزي و چگونگي انجام عمليات والفجر 8، مشخص ميشود که فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي توانستهاند با استنباط درست از وضعيت دشمن، شرايط زمين مورد نظر براي عمليات و همچنين توان رزمي در اختيار، اين عمليات را طراحي و اجرا كند.
بنابراين، پياده کردن دانش و خبرگي فرماندهان اين عمليات ميتواند کمک شاياني به مدل سازي آن و
توسعه بازي جنگ و سناريو سازي براي نبردهاي احتمالي آينده بنمايد.
اهداف عمليات
مهمترين هدف اين عمليات، دستيابي به يک پيروزي قاطع از نظر نظامي در آن شرايط زماني در جبهههاي جنگ بود تا بدينوسيله دولتمردان و سياستمداران کشور براي حل مسئله جنگ و پايان دادن به نبردها از راه سياسي، بتوانند از قدرت عمل بيشتري برخوردار شوند. آقاي هاشمي رفسنجاني در صفحه 88 کتاب بي پرده با هاشمي رفسنجاني ميگويد: فاو يکي از عملياتهايي بود که براي ختم جنگ طراحي کرده بوديم. هدف هم اين بود که از جاده ساحلي به ام القصر برويم.
در آن زمان، مهمترين مسئله براي پايان جنگ، روشن شدن آغاز کننده جنگ و کشور متجاوز براي افکار عمومي جهاني و نيز جامعه بينالمللي بود. به همين منظور، حضرت امام خميني اصرار داشتند که بايد مسئول جنگ مشخص شود تا مشروعيت و امکان تجاوز به ايران در ذهن همسايگان ايران و قدرتهاي بزرگ شکل نگيرد.
بنابراين انجام نبرد فاو در آن شرايط زماني، مورد نياز مسئولان کشور و مردم چشم انتظار پيروزيهاي درخشان بود. همچنين اجراي عمليات والفجر 8، ميتوانست روحيه جديدي براي فرماندهان و طراحان عملياتي به وجود آورده و موجب نشاط رزمي در آنان شده و نيز قدرت دفاعي و عملياتي رزمندگان اسلام را بالا برده و يک بار ديگر نشان دهد بهکارگيري ابتکار عمل، قدرت خلاقيت و تفکر و به دست آوردن اطلاعات درست از دشمن، ميتواند برتري نظامي در صحنه نبرد را به همراه داشته باشد و دشمن را منفعل كند. از طرفي به لحاظ موقعيت جغرافيايي شمال خليجفارس و منطقه فاو، عمليات والفجر 8 از اهداف سياسي و نظامي ويژهاي برخوردار بود که مهمترين نتايجي که از آن، حاصل شد عبارت بودند از:
1ـ تصرف شهر فاو و تأسيسات بندري آن
شهر فاو در کنار رودخانه اروند داراي اسکلههاي کوچکي بود که از آن براي پهلوگيري شناورهاي سبک و کشتيهاي با آب خور کم، استفاده ميشد. انبارهاي ذخيره نفت و نيز تلمبه خانههاي مربوط به صدور نفت عراق از طريق پايانه نفتي «البکر» نيز در کنار اين شهر به سمت ساحل خورعبدالله، قرار داشت.
2ـ تصرف بخش انتهايي اروندرود و تسلط بر بخشي ديگر از آن که در مجموع بيش از بيست کيلومتر طول ميشد.
3ـ تأمين خور موسي و امکان رفتوآمد کشتيراني امن به بندر امام خميني(ره)
4ـ تهديد بندر ام القصر، محل استقرار ناوگان نيروي دريايي عراق
5ـ تأمين امنيت کشتيراني در شمال خليجفارس و کمک به افزايش امنيت در جزيره نفتي خارک
6ـ انهدام و يا تصرف سکوهاي پرتاب موشکهاي ضد سطحي HY2 در رأس البيشه
7ـ انسداد راه رفتوآمد ناوگان نظامي و تدارکاتي رژيم بعثي عراق به خليجفارس از راه خور عبدالله
8ـ ايجاد فشار رواني بر کشورهاي عضو شوراي همکاري خليجفارس براي قطع حمايتهاي مالي، نظامي، سياسي و تبليغاتي از رژيم صدام.
دلايل انتخاب منطقه فاو
با توجه به نياز کشور به انجام يک عمليات کاملاً موفقيتآميز براي رسيدن به اهداف مشخصي که در بند قبل به آن اشاره شد، با بررسيهاي فراواني که انجام گرفت، مشخص شد که در آن شرايط زماني، تنها منطقهاي که امکان بهکارگيري همه استعدادها و تواناييهاي قواي رزمي ايران عليه ضعفهاي دشمن براي رسيدن به يک هدف مهم، وجود دارد و از نظر نظامي در دسترس طرحريزي است، با توجه به نکات زير منطقه فاو است.
1ـ حساسيت نسبتاً کم دشمن نسبت به اين منطقه و غافلگير بودن منطقي نسبت به آن
دشمن با ديدگاه کلاسيک خود تصور يک عمليات گسترده از سوي قواي ايران با گذر از مانع اروندرود را نداشت. او حداکثر احتمال يک تک نفوذي و يا انجام يک عمليات محدود را از سوي رزمندگان اسلام در اين منطقه ميداد که پس از عمليات و تهاجم و گرفتن يک سرپل کوچک، دوباره قواي ايراني به مواضع خود باز ميگردند.
در يکي از اسناد به دست آمده پس از تصرف محل قرارگاه لشكر 26 ارتش بعثي در جريان عمليات والفجر 8، نامهاي از فرمانده تيپ 111 به فرمانده سپاه سوم ارتش عراق ديده شد که در آن، فرمانده تيپ در گزارش خود نوشته بود که چهارصد دستگاه لودر، بولدزر و کاميون ايراني در حال انجام فعاليتهاي مهندسي در ميان نخلستانهاي اطراف اروندرود هستند و او با آوردن قراين و شواهدي که از مشاهده فعاليتهاي گوناگون رزمندگان اسلام جمعبندي کرده بود، به اين نتيجه رسيده بود که ايرانيها ميخواهند در اينجا عمليات كنند، ولي ماهر عبدالرشيد فرمانده سپاه سوم در جواب وي نوشته بود که ايرانيها ميخواهند ما را در منطقه آبادان و فاو فريب دهند و شما بيخود ترس توي دل نيروها نيانداز، ما بهتر ميدانيم که ايران کجا ميخواهد عمليات انجام دهد.
2ـ ضعف خطوط پدافندي دشمن در اين منطقه نسبت به ديگر خطوط دفاعي جبههها به دليل:
الف) تصور دشمن از اروندرود به عنوان يک مانع قوي
ب) امکان نداشتن ايجاد استحکامات فراوان و احداث موانع مصنوعي گسترده در جلوي خط اول با توجه به نزديکي سنگرهاي دشمن در کنار رودخانه، دشمن بين سنگرهاي خود و آب اروندرود در شرايط جزر را با انواع موانع مصنوعي، از جمله ميلگردهاي خورشيدي و سيمهاي خاردار و ميادين مين پوشانده بود تا غواصان و رزمندگان پياده نتوانند از آن بگذرند.
3ـ حضور نداشتن لشكرها و تيپهاي قوي دشمن در خطوط دفاعي
4ـ نبود عمق دفاعي مناسب در خطوط دشمن به دليل غير ممکن بودن ايجاد ردههاي گوناگون پدافندي به خاطر شرايط نامطلوب زمين.
5ـ وجود جناحين امن براي نيروي تک کننده پس از تصرف مثلث فاو و محدود شدن دفاع از آن، تنها به يک جبهه.
6ـ مجبور ساختن دشمن به جنگيدن در سرزمين و در زماني که ارتش بعثي، تمايل به درگير شدن در آن نداشت.