زن ایستاده بر جریان های توأمان • فرشته رستمی |
|
|
|
زن ایستاده بر جریان های توأمان
در روبه روی حادثه، در بطن ناگهان
با خود تمام دغدغه ها را به خیمه برد
یک زن در آستانه ی اندوه بی امان
پیداست گریه می شود و بغض می کند
در او شکسته است جهان های خیزران
بانوی قد خمیده، نگو خته نیستی
این را خطوط چهره ی تان می دهد نشان
بشکن سکوت کهنه ی بغض عمیق را
شاید کمی سبک شود از بغض آسمان
بنشین کنار درد کسانی که نیستند
در خود نبار این همه بانوی مهربان
بنشین کنار بی کسی ام درد دل کنیم
حتماً دو زن، دو خسته، شبیهند بی گمان
دارد غروب می شود ومحو می شود
تصویر غم گرفته و گنگِ زنی جوان
تاریخ می رود که خودش را رقم زند
در شرح ظلم تازه تری بر پیمبران