0

خمپاره

 
hamed_yurdum
hamed_yurdum
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1390 
تعداد پست ها : 35378
محل سکونت : آذربایجان غربی-سولدوز

خمپاره

خمپاره / سیده فخرالسادات موسوی  PDF چاپ نامه الکترونیک

بر ابرهای حادثه همواره می رفت


بغض گلو گیری که سمت جاره می رفت



تا چکه چکه از عطش شد دامن آب


از دشت تا هر ناکجا آواره می رفت



« ذبح عظیمش » از نیایش های لیلا


با اشک هاجر ،آه ِ خیس  ساره  می رفت



بوی خدا پیچید در تن / های بی سر


بر روی نیزه آیه های پاره می رفت



ماهی که بر پیشانی شب می در خشید


ای وای من آماج سنگ خاره می رفت



یک قافله دل ، سرو ، دنیایی شقایق


بر شانه های خسته ی گهواره می رفت




آنجا اگر تیر سه شعبه بر گلو بود


اینجا هم از گل زخم ها فواره می رفت



آنجا سری بر روی نیزه می درخشید


اینجا سری بر دوش یک خمپاره می رفت ... !


پل ارتباطی :  daniz_0443@yahoo.com

پنج شنبه 20 بهمن 1390  2:02 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها