0

قصه‏هاى قرآنى

 
forogh1351
forogh1351
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1388 
تعداد پست ها : 462
محل سکونت : تهران

قصه‏هاى قرآنى

1. بنا به تحقيق، 208 قطعه داستانى در قرآنى مجيد آمده است که برخى ادامه برخى ديگر مى‏باشند و بعضى از آنها نيز کامل و مستقل مى‏باشند.
2. 63 سوره از 114 سوره قرآن کريم، حاوى قصه و حکايتى است و اين يعنى آن که بيش از نيمى از سوره‏هاى قرآن، با هنر قصه‏پردازى به انتقال پيام خود پرداخته‏اند.
3. بيشترين قصه‏هاى قرآنى ابتدا در سوره اعراف و پس از آن بقره مى‏باشند و سوره آل عمران در رتبه سوم قرار دارد.
4. بيشترين داستان‏هاى قرآنى درباره حضرت موسى و قوم بنى اسرائيل و فرعونيان است. پس از آن، بالاترين آمار متعلق به داستان‏هاى حضرت ابراهيم(ع) و داستان‏هاى حضرت عيسى (ع) و مادرش حضرت مريم (ع) است.
5. هيچ يک از داستان‏هاى قرآنى براساس خيال‏پردازى يا شخصيت‏هاى فرضى نيست و همه قصه‏هاى قرآن واقعيت داشته‏اند و در واقع، روايتى الهى از يک رويداد حقيقى مى‏باشند.
6. گروهى از داستان‏هاى قرآن با استفهام تقديرى آغاز مى‏شوند. اين نوع استفهام، يکى از صنايع ادبى در فن داستان نويسى است که مخاطب را تشويق مى‏کند تا قصه را پى‏گيرى نمايد؛(طه/9 و ص/20). در اين روش معمولاً داستان با اين مقدمه آغاز مى‏شود:«آيا اين خبر را شنيده‏ايد که...».
7. گروهى از داستان‏هاى قرآنى با روش نوين(چکيده نويسى)آغاز مى‏شود؛ يعنى قبل از شروع متن اصلى داستان، در جملات کوتاهى چکيده و هدف اصلى داستان مى‏آيد و سپس از ايجاد آمادگى ذهنى، به اصل مطلب پرداخته مى‏شود. به عنوان نمونه، به آيات 10 تا 20 سوره اعراف - داستان آفرينش - مراجعه نماييد. يک نکته جالب در داستان‏هاى قرآنى، شکسته شدن حصار زمان است. گاهى حتى يک داستان در دل داستان ديگر آورده مى‏شود؛ در حالى که در زمان‏هاى مختلف رخ داده‏اند. اين خصوصيت قرآن، باعث مى‏شود تا انسان با دقت و موشکافى، سعى در چيدن صحيح قطعات مختلف اين داستان‏ها نمايد و تمرکز بيشترى پيداکند.
8. گاهى از همين روش به صورت معکوس استفاده شده است ؛ يعنى ابتدا داستان اصلى آورده شده، سپس به بيان خلاصه و چکيده آن پرداخته شده است تا در جمع بندى به خواننده کمک نمايد؛(آل عمران/59).
9. شيوه قرآن در بيان قصه‏هاى عاشقانه بسيار لطيف و عبرت‏انگيز است. در قرآن کريم سعى شده است تا با مسائل عشقى به صورت سمبليک و اشاره‏وار برخورد شود و از ارائه جزئيات يا به زبان آوردن صريح و زننده، خوددارى شود. با خواندن داستان يوسف و زليخا، اين نکته را در خواهيد يافت.
10. يک نکته جالب در داستان‏هاى قرآنى، شکسته شدن حصار زمان است. گاهى حتى يک داستان در دل داستان ديگر آورده مى‏شود؛ در حالى که در زمان‏هاى مختلف رخ داده‏اند. اين خصوصيت قرآن، باعث مى‏شود تا انسان با دقت و موشکافى، سعى در چيدن صحيح قطعات مختلف اين داستان‏ها نمايد و تمرکز بيشترى پيداکند. 
11. نکته زيباى ديگر آن که در قصه‏هاى قرآنى، جايگاه خاص زنان و نقش تعيين کننده و محورى آنان در اغلب داستان‏هاى قرآنى است؛(تحريم 10 و زنان در داستان‏هاى قرآنى، به وضوح معرفى مى‏شوند و شخصيتى مستقل دارند.
12. قرآن در جاهايى که مى‏خواهد الگويى عمومى ارائه کند و يا اندرزى فراگير در داستان‏هاى خود مطرح کند، از کلمات عامى مانند مردى از خاندان فرعون(مؤمن/28) يا زن لوط و زن نوح(تحريم/10) استفاده مى‏کند.
یک شنبه 4 مرداد 1388  2:19 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها