اخدود (نجران)
أخدود به عربی ( الأُخدود ) نام مکانی است در جنوب شهر نجران در کشور عربستان سعودی واز توابع یمن السعید (یمن خوشبخت) در دوران قدیم. نام این مکان در قرآن ودر سوره بروج آمدهاست [۱] چنانکه مردم مؤمنین نجران بدستور تبع ذونواس در آتش هولناکی در اخدود سوزانده شدند. مردم نجران به دعوت مبشر و عابد و زاهد وصاحب معجزات فیمیون به دیانیت نصرانیت مسیحی گرویدند، بعد از آنکه مشرکین وثنی و بت پرست بودند.[منبعی غیر از کتاب مذهبی] در آن دوران پادشاه یمن یکی از ملوک یهودی بنام یوسف ذی نواس بود، همچنین گفتند نامش زرعة بن تبان اسعد أبو کرب ولقبش ذی نواس بود، این پادشاه مردم یمن به زور وادار نمود که پیرو دیانت یهودی شوند. ذی نواس مسیحیان یمن در أخدودی که در قرآن ذکر شدهاست سوزانده وکشتهاست.[منبعی غیر از کتاب مذهبی]
شاه ذی نواس و مسیحیان نجران [ویرایش]
شاه ذی نواس مؤمنین مسیحیان به دین یهودیت فراخواند، وخطاب به آنان گفت: فقط دو راه در پیش دارید، یا اینکه مذهب ودین من بپذیرید ویهودی شوید و مسیحیت رها کنید، ویا اینکه شماهارا در آتش اخدود میسوزانم. مؤمنین مسیحیان راه دوم را اختیار نمودند، ودر آتش سوزان أخدود بدستور پادشاه یمن ذی نواس در سال ۵۲۴ میلادی سوزانده شدند. گفته شدهاست که برخی را یا شمشیر کشته و برخی را مثله کرده و برخی را به آتش سوزاندند و عدد کشته شدگان در آتش را بیست هزار نفر دانستهاند.[۲][منبع معتبر نه کتاب مذهبی]
در هنگام سوزاندن مردم در اخدود، یکی از مسیحیان به نام دوس بن ثعلبان توانست از این کشتار وحشتناک فرار کند ونجات یابد، اسب سواران شاه خواستند اورا دستگیر کنند، أما موفق نشدند. دوس بن ثعلبان خودرا به قیصر روم رساند، وبرای انتقام جویی قربانیان أخدود از قیصر طلب کمک نمود. چندی بعد قیصر روم با همیاری پادشاه حبشه به انتقام جویی کشته شدگان مسیحیان جیشی به سرپرستی ابرهٔ أشرم به سوی یمن گسیل داشت و یمن را اشغال نمود. این کار ذی نواس سبب شد که یمن مدت ۷۰ سال تحت نفوذ اشغالگران احباش قرار گیرد.[نیازمند منبع] یادواره شهادت مسیحیان نجران در تقویم رومی، در ۲۴ اکتبر، در تقویم ارتودکس شرقی(ژاکوبی)، در ۳۱ دسامبر، در تقویم اعراب ملکایت، در ۲ اکتبر، در تقویم سینکساری ارمنی، در ۲۰ اکتبر و در تقویم سنکسار اتیوپیایی، در ۲۲ نوامبر، برگزار میگردد.[نیازمند منبع]
منطقهٔ اخدود و همچنین شهر نجران یکی از غنیترین مناطق باستانی در شبه جزیره عربستان است، در این منطقه آثار باستانی گوناگونی وجود دارد، اثار برجسته أخدود ، نقوش و سنگ نبشتههای مختلف از دوران باستان، قلعهها، وکاخهای شاهان پیشین یمن، هزارها مواقع تاریخی وشگفت انگیز، واحات سر سبز وزیبا واماکن گردشگری مختلف که نظر گردشگران از سایر نقاط دنیا جلب میکند و به سوی خود میکشاند. از نقاط باستانی آن نقشهای برجسته أخدود است که در منطقهٔ آن استخوانهای مردگان نیز دیده میشود. در موزه منطقه سر برنزی شیری نیز به نمایش گذاشته شدهاست.
تاریخ [ویرایش]
این داستان را از دید تاریخی در روزگار پادشاهی ذونواس از شاهان حمیری یمن انگاشتهاند.[نیازمند منبع] ذونواس که گرایشهای یهودی داشته مسیحیان آن سامان را میآزردهاست و این آزار مسیحیان از بهانههای تازش حبشیان مسیحی به یمن بودهاست.[نیازمند منبع]
از منابع مختلف مسیحی، اعم از سریانی و حبشی، مجموعهای از اطلاعات به دست میآید که در تحلیل تاریخی این رخداد، کارآیی شایان توجهی دارد؛ این منابع عبارتند از «نامة سیمون بت ارشام» به رئیس دیر جبله(524م)[۳]،[ارجاع دقیق به منبع؟] نیز «کتاب حمیریان» که در آن از حملة مسروق پادشاه کافر حمیر به نجران سخن رفته است، کتاب «اعمال قدیس حارث»، «سرود یوحنای افسوسی» و گزارش یعقوب رهاوی[۴][ارجاع دقیق به منبع؟]
داستان اصحاب اخدود در قرآن [ویرایش]
این داستان در سوره بروج ایات ۱ تا ۸ چنین آمدهاست :
وَ السَّمَاءِ ذَاتِ الْبرُُوجِ، وَ الْیَوْمِ المَْوْعُودِ، وَ شَاهِدٍ وَ مَشهُْودٍ، قُتِلَ أَصحَْابُ الْأُخْدُودِ، النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ، إِذْ هُمْ عَلَیهَْا قُعُودٌ، وَ هُمْ عَلیَ مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شهُُودٌ، وَ مَا نَقَمُواْ مِنهُْمْ إِلَّا أَن یُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الحَْمِیدِ
ترجمه تفسیر المیزان: سوگند به آسمان داراى برجهاى بسیار، و به روز موعود، و به همه بینندگان آن روز و به خود آن روز که مشهود همه مىشود، که هلاک شدند ستمگرانى که براى سوزاندن مؤمنین چالههایى پر از آتش مىساختند، آتشى که براى گیراندنش وسیلهاى درست کرده بودند، در حالى که خودشان براى تماشاى ناله و جان دادن و سوختن مؤمنین بر لبه آن آتش مىنشستند، و خود نظارهگر جنایتى بودند که بر مؤمنین روا مىداشتند، در حالى که هیچ نقطه ضعفى و تقصیرى از مؤمنین سراغ نداشتند بجز اینکه به خدا ایمان آورده بودند.
البته در میان مفسرین بر سر آنکه آیا کافران ایشان را کشتند یا کافران در آن آتش نابود شدند اختلاف است؛ برای نمونه طبری کشتگان را همان باورمندان زیر شکنجه میداند.