ديدن اينكه دموها و تصاوير هنگام بارگذاري يك بازي در آغاز دهه دوم سده 21، 2بعدي باشد، خيلي تعجبآور است اما با اين وجود ماژين و امپراتوري متروكه، بازي محكم و قابل اتكايي است و هنگام بازي، آدم را بهياد زلداي 3بعدي دوستداشتني مياندازد. اما كسي كه بخش هنرهاي 2بعدي آن را بر عهده داشته بايد فكري به حال آن كند و احتمالا در نگارش آپديت بازي، آن را تغيير دهد.
گرافيك گيمپلي بازي با تلاش بسيار در نظر دارد فضايي را شبيهسازي كند كه سايه كلسوس (Shadow of Colossus) ايجاد كرده بود. دليل اصلي محبوبيت اين بازي وجود ماژين است؛ غول مودب، اما نه خيلي مثبت كه چهرهاي شبيه يك عروسك خيمهشببازي دارد و قدرتش همچون نيمهايزدان دنياي اساطيري است. معصوميت شيريني كه او دارد، اين بازي را نسبت به ديگر بازيهاي هم سبك خود جدا كرده و نيروي مثبتانديشي كودكانهاي را القا ميكند كه ديگر بازيها از چنين چيزي بيبهرهاند.
ماژين بجز موارد فوق، تقريبا در بقيه مولفههاي بازيهاي اكشن ماجراجويي ديگري كه بازي كردهايد، يكسان است. شايد تنها نكته مثبت آن را بتوان معماهاي آن دانست. بازي با كنترل يك دزد بينام و نشان آغاز ميشود كه ماژين را از اسارت آزاد و تلاش ميكند از او براي نجات دنيايي غيرقابل توصيف با تاريكيهاي چندشآوري كه مردم و زمين را نابود ميكند، استفاده كند.
شيوه روايت داستان در طول بازي با فلشبكهايي همراه است كه بهصورت فيلم پخش ميشود. گاهي اوقات هم گرههاي داستاني خوبي ايجاد ميشود و حتي چند لحظه دراماتيك نيز در آن وجود دارد كه توجه را به خود جلب ميكند.
اما تاثير اين شيوه روايت بشدت از مسالهاي بهنام «پسرداييهايمان را استخدام كرديم!» در صداگذاري رنج ميبرد. صداگذاري نهتنها خوب نيست كه انگار با گوشي موبايل و در يك مكان عمومي ضبط شده است. اينكه چرا برخي شركتهاي ژاپني نميگذارند بازيهايشان به زبانهاي ديگر دوبله شود و از زيرنويس استفاده ميكنند هم احتمالا به همين موضوع برميگردد. گويي كه صداگذار از خستگي و رنجي كه هنگام صداگذاري برده، ناراضي است و اين حس را به گيمر نيز منتقل ميكند.
بهتر است به دزد و ماژين برگرديم. بسته به قابليتهاي اين دو كاراكتر، شيوه بازي كاملا متفاوت و دچار دوگانگي است. ماژين بزرگ و قوي است و از آنجا كه هوش مصنوعي، بازي او را كنترل ميكند بسيار كودن است.
دزد سريع، باهوش و مخفي است. گيمپلي بازي اين دو قابليت را با يكديگر مخلوط كرده و هنگام نبرد و حل معما بهكار گرفته ميشود.
در يك سناريوي تكراري در اين نوع بازيها، ماژين قدرت خود را در ابتداي بازي ندارد و با گذشت زمان قدرت خود را بهدست ميآورد. اين پروسه دوباره كشف كردن ماژين، باعث ميشود بسياري از مسيرهاي رفته را بازگرديد و دوباره قفلها و درهاي بسته را امتحان كنيد كه خود منجر به دريافت قدرت بيشتر ميشود و....
زمان نبرد (و به ميزان كمتر هنگام خزيدن در مواقعي كه دزد از ماژين جدا شده) يكي از مهمترين بخشهاي بازي است ماژين در كل بيشتر به حل معما كمك ميكند و هيچ شيوه خاصي مشابه بازي God of War وجود ندارد كه با فشردن يك آجر معما حل بشود. معماهاي محيطي بيشتر شبيه بازي پرنس پارسي طراحي شدهاند و بايد متوجه شويد كه چطور ميتوان از قدرت ماژين استفاده كرد تا روي محيط تاثير گذاشت و دزد را به اهرمي رساند كه بايد آن را جابهجا كند. نبردهاي غولآخرها هم شبيه بازي Okami طراحي شدهاند و بيشتر معمايي هستند و بايد نقطهضعف غولآخر را بفهميد و سپس با قدرتهاي ماژين به آن نقاط حملهور شويد.
البته ماژين از چند اشتباه رنج ميبرد مهمترين آنها پيادهسازي قدرتهاي غيرقابل تصور ماژين براي حل معماهاست. هر وقت كه ماژين به يك قدرت دست پيدا ميكند، مطمئن خواهيد بود كه بزودي و در معماي بعدي قرار است از اين قدرت استفاده كنيد و قاعدتا ديگر نيازي به ديگر قدرتهاي ماژين نخواهيد داشت. البته براي غلبه بر غولآخرها بايد از تركيب چند قابليت استفاده كنيد. اما اغلب ممكن است نقطهضعف يك غول به ظاهرش نخورد و هر چقدر كه رعد و برقهاي ماژين قوي باشد، اگر غولآخر طوري طراحي شده باشد كه در مقابل باد ضعف داشته باشد، اين رعد و برق هيچ تاثيري روي آن نخواهد گذاشت.
يكي ديگر از مشكلات اين بازي نبود حس آزادي كامل و گشتوگذار در منطقه است. طراحي مراحل بازي طوري است كه با بازگشت به عقب ميتوان بخشهاي زيادي را از نو كشف كرد، اما بيشتر بازي كاملا خطي است و در راهروهاي تنگ بايد منتظر چالش بزرگ بعدي باشيد. تركيب اين دو فاكتور نشان ميدهد كه توسعهدهندگان بازي خيلي اهل تخيل يا بداههكاري نبودند و همان طور كه توليدكننده اين بازي Game Republic در نظر داشته است، بايد بازي كنيد يا يك ديسك ديگر در دستگاه بگذاريد.
صرفنظر از اين موارد، حداقل بخشي از اين بازي مشابه ديگر بازيهاي اكشن و ماجراجويي است. هر چند كه ماژين و امپراتوري متروكه اختراع جديدي در اين ژانر وارد نكرده، اما اين باعث نميشود كه بازي لذتبخش نباشد.
بازي تركيبي هوش مصنوعي و كاراكتر شما، هم در بخش حل معما و هم در بخش نبرد، جذابيت خاص خودش را دارد و داستان بازي نيز خوب روايت ميشود، با اين حال نميشود لقب بهترين بازي اكشن ماجراجويي سال را به آن اعطا كرد.
محمدرضا قرباني