0

زندگی نامه امیر سرلشگر شهید یعقوب علیاری

 
abdo_61
abdo_61
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1388 
تعداد پست ها : 37203
محل سکونت : ایران زمین

زندگی نامه امیر سرلشگر شهید یعقوب علیاری

 


 

به روایت برادر و همرزمان شهید

امیر سرلشگر شهید یعقوب علیاری در مهر ماه سال 1318 هـ . ­ش در محله هفت­آسیاب شهرستان ارومیه دیده به جهان گشود . جدّ مادری­اش مرحوم حجت الاسلام حاج میرزا عباس طوسی ملقّب به « مجد­الذاکرین » که از علمای خوشنام ، امین و مؤمن زمان خود بوده است .

دوران تحصیل ابتدائی را در دبستان نوید فتح و دوره متوسطه را در دبیرستان ابن سینا به تحصیل علم و دانش پرداخت . به دلیل ذوق و شوق سربازی ، در دو سال آخر تحصیل در مقطع متوسطه بطور همزمان در دبیرستان نظام به طی آموزش مقدماتی نظامی و سپاهیگری پرداخت .

در سال 1338 هـ . ش وارد دانشکده افسری گردید و در سال 1341 هـ . ش با درجه ستوان دومی و رسته پیاده به دوره مقدماتی اعزام شد . بعداز یک سال با نمره ممتاز فارغ التحصیل و به یگان چترباز ، که بعداً تیپ 23 نیروهای مخصوص نامیده شد منتقل شد .

دوره‌های عرضی نظامی همچون دوره چتربازی ، مربی پرش چتربازی و دوره نیروی ویژه را در ایران ، دوره­های  تیزیلان ، رنجر و نیروهای مخصوص را در آمریکا ، دوره اسکی و جنگ در کوهستان را در فرانسه و دوره آموزشی زبان انگلیسی را در مرکز آموزش زبان­های خارجی طی نمود و به قول خودش همه دوره­ها را از دم با نمره ممتاز به پایان برد .

دوره عالی پیاده نظام را در سال 1351 هـ . ­ش با نمره ممتاز به پایان برده و مجدداً به تیپ 23 نوهد منتقل گردید .

در سال 1353 هـ . ش جزو سپاه صلح سازمان ملل به مدت 6 ماه به کشور ویتنام اعزام گردید که خود عاملی برای پیشرفت و بالا بردن دانش نظامی بود . در چندین مورد بعنوان نماینده ارتش ایران در طرح ریزی­های نظامی در کشور آلمان و پایگاه نیروهای ویژه در شهر « بدتولز » و کشور عمان شرکت نمود .

زبان انگلیسی را خیلی سلیس و روان صحبت می­کرد و در کلیه دوره­های نظامی شاگردی ممتاز ، شاخص و شایسته بود

 

آخرین دوره نظامی و سپاهیگری ، « دوره فرماندهی و ستاد مشترک ارتش » را در دانشگاه نظامی کویته کشور پاکستان که از معتبرترین دانشگاه­های نظامی دنیاست به پایان برده و با کوله­باری از اطلاعات و دانش نظامی برای خدمت به کشور بازگشت و مدتی بعنوان مدرس در دانشکده فرماندهی و ستاد مشترک به تدریس پرداخت .

در سال 1358 هـ . ش و در اجرای فرمان ابلاغی ، تأسیس ، سازمان دهی ، آموزش و فرماندهی تیپ 58 تکاور ذوالفقار را بعهده گرفت و پس از آموزش با همان تیپ تکاور سبک به جبهه اعزام گردید .

مأموریت های واگذاری را با شجاعت و مدیریت لازم انجام داده و مورد تشویق و تقدیر مقامات ارتش قرار گرفت .


دوران دفاع مقدس

نوزده سال بود لباس نظام تنش کرده بود و در امریکا و پاکستان دوره­هایش را تمام کرده بود که انقلاب اسلامی مردم ایران پیروز شد . موقعیت خوبی در ارتش داشت ، اما به دریای مبارزات با رژیم پیوست و در اقیانوس ولایت غوطه­ور شد .

جنگ که شروع شد ، عرصه­ای بود برای بروز مدیریت عالی و پویای علیاری که لباس ایثار به تن کرده و سربازی کند .

***

در عملیات‌های 8 سال دفاع مقدس با کوله­باری از دانش ، سواد نظامی و تجربه با مسئولیت­های مهم فرماندهی حضور فعال و شایسته داشت .

عملیات مطلع الفجر شیاه کوه : فرمانده تیپ 58 ذوالفقار .

تک های محدود و منطقه ای در سال 1359 و 1360 : فرمانده تیپ .

در سال های 1366 و 1367 : هدایت و فرماندهی عملیات­های غرب کشور .

عملیات فتح المبین : فرمانده تیپ عمل کننده قرارگاه نصر .

عملیات بیت المقدس : فرمانده تیپ عمل کننده قرارگاه نصر .

عملیات رمضان : فرمانده تیپ عمل کننده قرارگاه نصر .

عملیات محرم : فرمانده تیپ عمل کننده نصر .

عملیات کربلای 6 : بعنوان فرمانده قرارگاه عملیاتی غرب کشور .

***

دریافت دو نشان فتح

دریافت 2 نشان فتح از دست مبارک مقام معظم رهبری ، فرماندهی کل قوا گویا و مؤید ویژگی های متمایز برجسته و کم­نظیر امیر سرلشکر شهید یعقوب علیاری است .

 

1368 : دریافت نشان فتح ـ عملیات آزادسازی خرمشهر .

1369 : دریافت نشان درجه 2 فتح ـ عملیات فتح­المبین .

سیره فرماندهی

حتي تركش خمپاره‌ها و بمب‌هاي شيميايي نتوانستند او را از پا بيندازند. چندین بار تحت عمل جراحي قرار گرفته بود و هفت ماه در بيمارستان بستري شده بود. حالا ديگر ورد زبان‌ها شده بود و فرماندهان همه اعتراف داشتند كه او مظهر فرماندهي و شجاعت و لياقت و رهبري پدرانه و عشق به آب و خاك بود .

***

کارهای نو ـ بدیع و ابتکاری همیشه در برنامه کارش قرار داشت ، می‌گفت: واحد کوچکی بعنوان مین‌یاب و خنثی‌کننده تله‌های انفجاری و یگان کوچکی بعنوان خنثی‌کننده مواد شیمیایی سازمان داده بودیم که در کارآیی و نوع خود جالب توجه بود .

همیشه و عموماً در مناطق عملیاتی در خطوط مقدم جبهه حضور داشت . در منطقه عملیاتی که بودند کوتاهی ، قصور و سهل‌انگاری را از هیچکس نمی‌پذیرفت .

سه مرتبه مورد اصابت ترکش گلوله­های دشمن قرار گرفت و از ناحیه سینه ـ پای راست ـ زانو ـ ریه و گوش به شدت مجروح شد . بقول رئیس بهداری ارتش ، جای سالمی در بدن نداشت .

 


هجده سال از پايان جنگ گذشته بود. اصرار دوستانش باعث مي‌شود كه سري به امور ايثارگران بزند. مي‌گويد: نمي‌خواستم دنبال جانبازي شيميايي بيايم ، اصرار و تأكيد همكاران قديمي مجبورم كرد كه مزاحم شما شوم ؛ من دنبال چيزي نيستم ، ‌من با خدا معامله كرده‌ام .

... به شرط و به زور قبول کرده بود که بیاید و مورد عمل جراحی زانو قرار گیرد ، اول اینکه من یک چتربازم و بایستی دوباره توان پریدن را پیدا نمایم و دوم اینکه من فقط یک شب در بیمارستان خواهم ماند ... .

با قول مساعد پزشک معالج برای شرط اول ، عمل را انجام داده و شب دوم بیمارستان را ترک نموده و به جبهه بازگشت و فقط یک شب در بیمارستان بستری بود .

***

در حدیث دیگران

امیر احمدرضا پوردستان

شهید سرلشگر یعقوب علیاری ، قافله سالار شهدای جنگ تحمیلی بود که دفاع از اسلام ، قرآن و ولایت و تمامیّت ارضی کشور را سرلوحه خود قرار داده بود .

علیاری از همان ابتدای خدمت در لشگر ذوالفقار در هر کجا حضور داشت ، مؤثر بود و استادی بسیار متبحّر بود و به زیبایی عمل می‌کرد .

وی همیشه در فعالیت‌های علمی و عملی رتبه اول داشت و افسری بسیار رشید و توانمند در عرصه پیکار با دشمن بود و دشت‌های پهناور خوزستان و ارتفاعات شمالی و غرب کشور هیچگاه رشادت‌ها و دلیرمردی او را فراموش نخواهد کرد.

***

امیر حسنی سعدی :

در شروع جنگ تحمیلی اولین مأموریت خود را در منطقه غرب ، شیاه کوه و چرمیان با افتخار و غرور و با پیروزی انجام داد . او فردی مدیر ، مدبّر و برخوردار از خصوصیات بارز یک فرمانده شایسته بود .

 

امیر کیومرث حیدری :

امیر سرافراز ما از فرماندهان هشیار ، بیدار ، مدیر ، مدبّر ، دلسوز و پا‌در‌رکاب ارتش جمهوری اسلام بود . از چهره‌های درخشان و همیشه ماندگار دوران دفاع مقدس در جبهه‌های غرب ، جبهه‌های جنوب و ... بود .

***

مهندس حمید علیاری ، برادر شهید :

یک نظامی تمام عیار بود و زندگی‌اش را در این مسیر وقف نموده بود . با این وجود علاقه و محبت متقابل او و مادر بزرگوارش زبانزد بود و دیدار و سرکشی به ایشان جزء برنامه‌های منظم ، مستمر و مهم شهید بزرگوار بود .

***

جانبازی تا شهادت

مظلومانه و عارفانه ، روی تخت بیمارستان ، غرق افکار خود بود و از پنجره اتاقش چشم دوخته بود به انتهای افق ... صیاد ، آبشناسان ، نیاکی ... احساس می‌کرد مرغ روحش دیگر ساکن این قفس نیست باید می‌رفت .

حالا ديگر گازهاي شيميايي كه سال‌ها بود با او زيسته بودند، به تكاپو افتاده بودند سلول به سلول آكنده مي‌شدند و كپسول اكسيژن كنار دستش هم هيچ كاري از دستش برنمي‌آمد. تنفس،‌ تنفس، تنفس... نه اين بار متفاوت بود.

مي‌شد از پشت چهره يعقوب علياري كه حالا نحيف شده بود و به سختي نفس مي‌كشيد ، لبخند رضايتش را خواند.

***

در زمان جنگ تحمیلی صدام بعثی برای زنده و مرده این شهید والامقام جایزه تعیین کرده بود و لیکن به خواست خداوند متعال هیچگاه به انجام این مهم نایل نگردید و اقدامات ناجوانمردانه و زبونانه دشمن افتخار جانبازی را نصیب وی نمود.

بعلت برونشیت مزمن ریوی ناشی از مصدومیت شیمیایی در منطقه عملیات و ترکش گلوله‌های دشمن در سینه ـ بازو ـ زانو ـ پای راست و ... به افتخار جانبازی 70% نایل آمده بود .

در نهایت امیر سرلشگر یعقوب علیاری این سرباز فداکار و خستگی‌ناپذیر ارتش جمهوری اسلامی ایران پس از سال‌ها مبارزه و جهاد و تحمل درد و رنج در تاریخ 13/9/1385 بر اثر عوارض شیمیایی به خیل کاروان شهیدان والامقام  سال دفاع مقدس پیوست و یاد و نامش جاودانه شد .

هم‌اکنون پیکر مطهر شهید قطعه 29 بهشت‌زهراء تهران در جوار امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی که مدتی افتخار استادی‌اش را نیز داشت آرام گرفته و میعادگاه عاشقان و عارفان و دلسوختگان است .

 

یادش زنده نامش گرامی و راهش پر رهرو باد


http://www.urmia-ag.ir
 

 

مدیر سابق تالار آموزش خانواده

abdollah_esrafili@yahoo.com

 

  شاد، پیروز و موفق باشید.

شنبه 24 دی 1390  10:25 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها