پرش بر لبه تیغ
مقدمه
از ابتدا قرار بود که بازی جدید Splash Damage اثری بسیار نوآور و بلند پرواز باشد. زمان زیادی صرف تولید این بازی شد و افراد بزرگی هم پشت ساخت آن بودند که به تازگی بازی وارد بازار شد. با هم بررسی می كنیم تا ببینیم آیا این بازی ارزش صبر كردن را داشت؟
داستان
داستان Brink حول محور شهری به نام The Ark می گذرد. این شهر خیالی كه در سن فرانسیسكو ساخته شده، قرار بوده که مدینه فاضله ای برای مردم باشد كه فقط 5000 نفر در آن زندگی كنند، ولی جمعیت مردم طی چند سال به 50000 نفر افزایش یافت و نتیجه كمبود غذا، پوشاك و وضعیت اقتصادی بد شد. در این بین، گروهی به نام Resistance شكل گرفت تا علیه دولت و مشكلات آن ایستادگی كند. این گروه خود را به اسلحه های پیشرفته مجهز كرد و به جنگ دولت رفت. از آن طرف دولت هم با تشكیل گروهی به نام Security سربازهای خبره ای را استخدام كرد تا علیه Resistance برخیزند. داستان بازی همین موضوع ساده و بسیار كلیشه ای را مطرح می كند و چیز خاصی ندارد. Brink از آن دسته بازی هایی است كه با ارائه یك پیش زمینه داستانی، تمام مراحل خود را توجیح می كند، پس زیاد به این قسمت بازی توجه نكنید.
http://p30gamenew2.persiangig.com/عکس%20بازی/982/2.jpg
گرافیك
Brink از لحاظ بصری خیلی شبیه به ساختار دنیای Killzone است، ولی از نظر رنگ بندی شبیه به رنگ های شاد Mirror's Edge است. متأسفانه Brink نمی تواند به خوبی به هیچ یك از عناوین نام برده شده برسد و ما با یك بازی معمولی از نظر بصری روبرو هستیم. نكته ای كه مطرح می شود، طراحی شخصیت ها بازی است. سازندگان سعی كرده اند دنیایی خیالی با شخصیت های خیالی خلق كنند كه به درد بخش چندنفره بازی می خورد، ولی عملاً این طرح ها خیلی زمخت و زشت هستند. بازی پر از HUD است و بیشتر از تصاویر، شما مشغول دیدن نوشته ها هستید. هر آدمی یك نام بالای سرش دارد و دور تا دور تصویر پر از اطلاعات است. این موضوع به شدت به گرافیك و گیم پلی بازی ضربه زده و دید شما را كم می كند. استفاده از رنگ های شاد خیلی خوب كار شده و بازی بسیار روشن است، طراحی اسلحه ها متنوع و خوب كار شده است.
موسیقی/صداگذاری
موسیقی های بازی خوب هستند و از قطعات متنوعی در آن استفاده شده است. صداگذاری شخصیت ها هم بسیار زیاد و متنوع است و همه شخصیت ها، چه دشمن و چه یاران خودی در طول بازی در حال حرف زدن و داد زدن هستند. اما مشكلی كه در صداگذاری وجود دارد، ساكت بودن محیط است و این مسئله بدین شكل است كه در خلاء صدای بلند تیراندازی و داد و فریاد بشنوید. این موضوع جوی غیر واقعی و مرده به دنیای رنگی Brink می دهد.
گیم پلی
Brink قصد داشت با تركیب گیم پلی بازی های بزرگی چون Mirror's Edge ،Killzone و Borderlands عنوانی بلند پروازانه خلق كند كه متأسفانه در هر بخش از آن ما شكست را مشاهده می كنیم. در ابتدای بازی از شما سوال می شود كه آیا دوست دارید The Ark را نجات دهید و یا از آن فرار كنید. اگر قصد نجات آن را داشته باشید، به گروه Security ملحق می شوید و اگر قصد فرار از آن را دارید، به گروه Resistance خواهید پیوست. حال باید با انتخاب جبهه مورد نظر، شخصیت خود را خلق كنید. طراحی خوبی در این بخش شده و شما می توانید کوچك ترین جزئیات را تغییر دهید و شخصیت خود را بسازید و در طول بازی با جمع آوری امتیاز بیشتر به طور مثال لباس و یا خالكوبی جدیدی آزاد كنید.
پس از ساختن شخصیت مورد نظر، یك دموی بسیار طولانی برای شما پخش می شود كه در آن بازی آموزش داده می شود. درست است كه Brink بازی بسیار پیچیده ای است (كه این موضوع را می توان یك ضعف نامید)، ولی آموزش نكات اولیه بازی طی یك دمو، كار منطقی ای نیست و در طول بازی هیچ آموزشی به شما داده نمی شود كه مثلاً چه دكمه ای چه كاری را انجام می دهد و دموی ابتدای بازی آنقدر طولانی و خسته كننده است كه واقعاً حوصله مخاطب را سر می برد. در حالیكه قشر عظیم مخاطبان بازی كسانی هستند كه به اكشن سریع عادت دارند، گذاشتن یك كلاس درس و آموزش دادن هزاران نكته در یك زمان كار منطقی به نظر نمی رسد.
پس از آموزش طولانی، شما می توانید كلاس مورد نظر خود را انتخاب كنید. مثلاً اگر سرباز باشید، قدرت تیراندازی و نارنجك بیشتری خواهید داشت. اگر پزشك باشید، می توانید خود را درمان كنید و هم تیمی های قوی تری داشته باشید. اگر مهندس باشید، می توانید كارهای زیادی با بمب و تجهیزات الكتریكی در بازی انجام دهید. این كلاس بندی ها خیلی خوب كار شده اند و در بخش چندنفره خیلی جذاب می توانند عمل كنند. پس از ورود به بازی اولین نكته ای كه شما را از Brink دل سر می كند، كنترل بسیار بد آن است، به طوری كه واقعاً غیر ممكن است که بتوانید به یك هدف مورد نظر به درستی شلیك كنید. این در حالیست كه تكیه اصلی گیم پلی Brink بر مبنای سرعت و حركت بیشتر است.
در اینجاست كه نسخه PC بازی به دلیل وجود ماوس بهتر عمل می كند. همانطور كه گفته شد، بازی الهاماتی از Mirror's Edge گرفته كه در آن می توانید با استفاده از تكنیك های پاركور از موانع بگذرید. این بخش چه از نظر كنترل و چه از نظر اجرا یك كپی محض از Mirror's Edge است كه در اول بازی شاید جالب به نظر برسد، ولی در ادامه تكراری و بی مصرف می شود. در این بازی مدام باید در حال حركت باشید، چون از همه جا تیر می بارد و همیشه باید دقت كنید كه در كنار هم تیمی های خود هستید. بازی از نظر جای دادن عناصر RPG شبیه به Borderlands كار شده، ولی فاصله زیادی از فرمول موفق آن بازی دارد.
Borderlands در عین سادگی دنیای عظیم و مضامین بسیار زیادی را در اختیار شما قرار می داد، ولی Brink در استفاده از آن ها مشكل دارد. تعداد بی شمار اسلحه ها نكته مثبتی از Brink می تواند باشد كه این موضوع هم نگاهی بر موفقیت Borderlands داشته است. هوش مصنوعی یاران خودی و دشمنان بسیار ضعیف است و آنقدر محیط ها شلوغ و آدم ها شبیه به هم هستند که سخت می توان دشمن را از یار خودی تشخیص داد. بخش چندنفره بازی با توجه به مضامین بازی خوب است، ولی دارای Lagهای فراوان بوده كه باعث شده Brink از اصلی ترین تكیه گاه خود كه در حقیقت خلق یك بازی چندنفره خوب است هم ضربه بخورد. به طور كلی Brink بازی سختی است كه بیشتر این سختی، از مشكلات گیم پلی آن سرچشمه گرفته است. پیچیدگی Brink هم نشان از غنی بودن بازی نیست، بلكه نشان از بی نظمی سازندگان در استفاده از ابزارها است.
Brink آنقدر بلند پروازی كرد كه با اشتباهاتش سقوط سنگین تری را تجربه كرد. متأسفانه بازی در هیچ زمینه از ایده های سازندگان، موفق عمل نكرد و حركتی كه سازندگان بر لبه تیغ داشتند منجر به سقوط و بریده شدن تمام ایده های آن ها شد.