0

ذات حقتعالی عقل بسیط است

 
pouya_123
pouya_123
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آذر 1390 
تعداد پست ها : 170
محل سکونت : اصفهان

ذات حقتعالی عقل بسیط است

گفتیم که بین مراتب علم، اعلی مرتبه‌ی آن علم عقلی است. اینکه می‌گوییم حقتعالی عقل بسیط است از باب این است که لفظی برای بیان آن نداریم وگرنه علم عقلی که به خداوند نسبت داده می‌شود با علم عقلی ای که به ما نسبت داده می‌شود فرق دارد.

او در مقام ذات واجد تمام معقولات و معلومات است به نحو بسیط. این مطلب اشاره ای است به مسئله‌ی کثرت در وحدت، یعنی اینکه تمام کثرات که به طورت مفصل در عالم حضور دارند به نحو اجمال و بساطت در مقام ذات هستند. الوجود البسیط کل الأشیاء یعنی حقیقتی که تمام هویت و حقیقتش عین بساطت است کل اشیاء است و لیست بشیء منها.

این مطلب را اول ارسطو گفته است و ملاصدرا می‌گوید اوّلین کسی هستم که آن را درست تبیین کرد و برروی زمین کسی را ندیدم که علم به این مسئله داشته باشد.

لب برهانی که در اثبات بسیط الحقیقه بیان شده این است که اگر از بسیط حقیقی چیزی سلب شود آن وجود مرکب از سلب آن حقیقت و اثبات حقیقت خودش می‌شود.

البته این را با مسئله ی صفات سلبیه خداوند اشتباه نگیرید. در صفات سلبیه خداوند، آنچه از خداوند سلب می‌شود، امور عدمی است. اما در این قائده امر وجودی است که سلب نباید بشود.

اشکال: اگر بسیط الحقیقه، کل اشیاء است و حقیقت همه‌ی موجودات برای بسیط الحقیقه اثبات می‌شود، پس بسیط الحقیقه مرکب از همه‌ی اشیاء می‌شود.

پاسخ: وقتی به شیء خاص اشاره می‌کنید این شیء خاص مرکب از دو حیثیت است، یکی سلوب ماسوای خودش و دیگری اثبات ذات خودش. اگر بخواهد در بسیط الحقیقه ترکیب پیش بیاید باید همه‌ی موجودات با همه‌ی حیثیت سلبی و ایجابی خود در او باشند. اما در قائده‌ی بسیط الحقیقه فقط ایجابات آنها است که در بسیط الحقیقه وجود دارد.

اگر خداوند بخواهد مرکب از همه‌ی اشیاء باشد باید اشیاء با هر دو حیثیت سلبی و ایجابی بر او حمل شوند. این می‌شود کلّ. امّا اشیاء فقط به حیثیت ایجابی بر خداوند حمل می‌شوند. پس بسیط الحقیقه کل الاشیاء من حیث الوجود و لیس بشیء منها من حیث الحدود.

امّا این شیء بدون داشتن این محدودیت ها این شیء نیست. این شیء وجود محدود به حدّ است. امّا آنکه به بسیط الحقیقه بر می‌گردد بدون حدّ است. «یابن آدم انا بحسناتک اولی منک و انت بسیئاتک اولی منّی» حسنات را که حساب کنی مربوط به حقتعالی است. امّ الحسنات و مادر نیکی‌ها و خیر ها وجود است. پس خداوند به وجود ما اولی است از خود ما. البته اولی نه به معنای اولویت عرفی بلکه به معنای وجود.

نکته: گناه و سیئه در پیامبران همان توجه به کثرت است. لزومی ندارد که کلمات را به معنای فقهی حمل کنیم و بعد مجبور شویم برای پیامبران این حرف ها را توجیه کنیم. گناه در پیامبران آنگونه که می‌گویند و توجیه می‌کنند شاید نباشد بلکه ممکن است به معنای توجه به کثرت باشد.

دو نکته:

۱ – این که معطی شیء فاقد شیء نیست منظور این است که کمال این شیء در فاعل و علّت او موجود است.

۲ – امّا بسیط الحقیقه مطلبش بالاتر از این حرف است. بحث بسیط الحقیقه این نیست که کمال شیء در بسیط الحقیقه هست. بلکه به معنای این است که همین مرتبه وجود نازله بما هو کمالً و موجودً در بسیط الحقیقه موجود است. البته ذکر شد که بدون سلوبات و فقط از نظر ایجاب و وجود.

 

مطلب بعدی اینکه وجود منبسط از خودش چیزی نیست. بلکه ظهور حقتعالی است. نمی‌توانی بگویی که وجود منبسط چیست؟ چون همینکه از ان سؤال کردی، آن را با وجود استقلالی فرض کرده‌ای. پس وجود منبسط موضوع هیچ گزاره و قضیه ای قرار نمی‌گیرد.

معرفت به خداوند یعنی معرفت به وجود منبسط. و اینطور هم نیست که بتوانی آن را برداری و مستقیم بدون در نظر گرفتن وجود منبسط به خداوند معرفت پیدا کنی. به هرکجا بروی باز وجود منبسط هست. در صقع حقتعالی است. درباره‌ی موجودات امکانی محدود هم هر حکمی که بدهی اگر وجود منبسط را لحاظ نکنی دچار جهل مرکّب شده‌ای.

نکته دیگر اینکه حرف عرفا به این حمل نشود که بگوییم همه‌ی این موجودات هیچ است و نیست. چون انکار مظاهر به انکار ظاهر یعنی خداوند می‌انجامد. بلکه باید انکار وجود استقلالی آنها کنی.

نکته: اگر دو معنا از واحب را مقایسه کنیم، یکی واجب الوجودی که فیض از صقع ذات اوست و به سبب نامتناهی بودنش جایی برای غیرش نگذاشته است و دیگری آنکه واجب الوجودی که فیض از صقع ذات او نیست، واضح است که اولّی کامل تر است. پس باید فیض را از صقع الهی بدانیم بنابر این بحث علم اینطور می‌شود که علم در مقام ذات، عقل بسیط است و در مقام فعل هم فعلش تحلی واحدی است که همه‌ی اشیاء را در بر گرفته و خود تجلی فعلی هم عین ربط و فقر محض به حقتعالی است. پس بین فاعل و فعل بینونت عزلی نیست. مظهر حقیقتش عبارت است از ظهور ظاهر. اما جاهل نپندارد که خداوند، همه‌ی اشیاء است.

چهارشنبه 14 دی 1390  9:26 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها