نزدیک به چهار سال از شروع جنگ تحمیلی می گذشت. در این مدت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران موفق شده بود ضربات مهلکی بر پیکره عراق وارد نماید. عراقی ها که از روز اول می دانستند که برای پیروزی در این جنگ باید نیروی هوایی ایران را نابود کنند - که در اولین حرکت نیز به تقلید از رژیم صهیونستی در جنگ شش روزه که توانسته بود با یک حمله برق آسا نیروی هوایی مصر را زمینگیر کند اقدام به حمله گسترده به پایگاههای هوایی ایران نمود - ولی درحالی که آنها هنوز در باد پیروزی خیالی خود بودند، تنها دو ساعت پس از این حمله با پاسخ دندان شکن نیروی هوایی ایران مواجه شدند.
تمام این پیروزی ها در این مدت در حالی رقم می خورد که عراق هر روزه توسط دول غربی به جدیدترین تجهیزات، سلاح و هواپیماها مجهز می شد؛ ولی این چیزی از اراده پولادین مردان آهنین بال نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران کم نمی کرد و آن به این دلیل بود که خلبانان ما علاوه بر مهارت درهدایت پرندگان خود، از نیروی ایمان و عشق به وطن و مردم خود سود می جستند و اینها دلایلی بود که آنها را شکست ناپذیر می کرد.
در حدود 48 ماه گذشته، خلبانان شجاع نیروی هوایی بارها مواضع و مناطق نظامی عراق را آماج حملات خود قرار داده بودند ولی بعضی از نقاط کلیدی که برای عراق بسیار ارزشمند بود بعد از حملات ابتدایی نیروی هوایی ایران، با تدابیر خاصی که عراق اندیشیده بود با مستقر کردن پیشرفته ترین تجهیزات پدافندی، به شدت از آنها محافظت می کرد.
صادرات نفت از کرکوک باید قطع می شد
یکی از این مراکز مهم پالایشگاه کرکوک بود. این پالایشگاه به عنوان بزرگ ترین پالایشگاه عراق، قلب تپنده صادرات نفت عراق بود. وجود بزرگ ترین تلمبه خانه در این پالایشگاه، آن را در بین مراکز دیگر منحصر به فرد می کرد و با توجه به این که صادرات نفتی عراق از این جا انجام می شد، نیروی هوایی ایران می توانست با از کار انداختن این پالایشگاه عملا شاهرگ حیاتی صادرات نفت عراق را قطع کند؛ زیرا با از کار افتادن این مرکز، صادرات نفت عراق از طریق ترکیه و بندرعقبه اردن قطع می شد و این یک ضربه مهلک و جبران ناپذیر برای عراق بود.
صدام و صدامیان که بعد از حملات متعدد عقابان تیزپرواز نیروی هوایی در چهار سال گذشته متوجه شده بودند که هیچ مانعی از جمله مسافت، خللی در انجام ماموریت توسط خلبانان ایرانی ایجاد نمی کند، تصمیم گرفته بودند که با استفاده از رینگ های پدافندی و انجام گشت های متعدد هوایی، امکان هر گونه حمله هوایی را به حداقل برسانند.
شهر کرکوک یکی از مکان هایی بود که برای عراق اهمیت ویژه ای داشت، پایگاه هوایی کرکوک و پالایشگاه کرکوک این شهر تا حدی برای عراق مهم کرده بود که آنها مردم محلی این شهر را کوچ داده بود و نیروهای بعثی را همراه با خانواده های شان در کرکوک اسکان داده بود و به همین دلیل مدرن ترین تجهیزات خود را برای محافظت از کرکوک در اطراف و حومه شهر مستقر کرده بود تا کار حراست شبانه روزی را برعهده گیرند.
نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در ماه های ابتدایی جنگ، بارها کرکوک را مورد حمله قرار داده بود اما بعد از استقرار سامانه های جدید پدافندی چندین ماموریت در این منطقه انجام داده بود که همگی آنها چندان موفقیتی در پی نداشت.
در همین زمان از عراق خبر می رسید که این کشور روزانه ده ها هزار بشکه نفت خام را از این پالایشگاه صادر می کند و اعلام می کرد با توجه به تجهیزات پیشرفته پدافندی این شهر غیرقابل نفوذ است. با دریافت این اخبار، نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت با یک حمله برق آسا این پالایشگاه را مورد هدف قرار دهد.
طراحی عملیات
در اولین اقدام تصمیم براین شد که این عملیات توسط یک فروند جنگنده فانتوم صورت پذیرد و به این دلیل بود که در این حالت امکان شناسایی توسط دیده بان های مرزی و رادارهای دشمن کمتر بود.
در دومین اقدام به دلیل این که لازم بود اهداف با دقت مورد هدف قرار گیرند، مقرر شد علاوه بر بمب جنگنده از راکت نیز استفاده کند تا ضربه بیشتر و تاثیرگذارتر باشد.
جنگنده باید بیست دقیقه قبل از طلوع خورشید از پایگاه سوم شکاری همدان به پرواز در می آمد، با حفظ ارتفاع در 15000 پایی و با سرعت 350 نات از آسمان کرمانشاه وارد آسمان ایلام شود سپس با نزدیک شدن به مرز خلبانان iif را خاموش کرده و به خاطر این که توسط رادارهای مرزی شناسایی نشوند، ارتفاع را به حداقل برسانند و با سرعت 450 نات از مرز عبور کنند. با نزدیک شدن به هدف خلبانان باید با یک گردش 180 درجه هدف را دور زنند و حمله را انجام دهند سپس با کم کردن ارتفاع تا حد ممکن با حداکثر سرعت به سمت ایران پرواز نمایند.
اما مهم ترین قسمت عبور از دیوار دفاعی کرکوک بود. رینگ های پدافندی عراق در این منطقه مجهز به موشک های بلند زن سام 2 و سام 6 و موشک های کوتاه رولند بود. در بین این رینگ ها عراق از ده ها عراده توپ های 23 و 35 و 57 میلیمتری سود می جست و تصور این که تمامی آنها بخواهند با هم شکلیک کنند آن جا باید تبدیل به جهنمی غیر قابل تصور شود. بجز این پدافند قدرتمند، با توجه به قرار گرفتن پایگاه هوایی کرکوک در نزدیکی پالایشگاه، این محدوده به صورت شبانه روزی توسط هواپیماهای رهگیر میگ 23 محافظت می شد. پس مهم ترین اصل در این ماموریت اصل غافلگیری بود.
با توجه به تمامی این موارد، تصمیم گرفته شد برای مشخص نمودن دقیق مواضع دشمن منطقه شناسایی شود؛ لذا مقرر شد که یک فروند هواپیمای فانتوم شناسایی به منطقه اعزام گردد و موقیت پدافند برای انجام عملیات مشخص شود.
فانتوم شناسایی پرواز کرد
چند روز بعد راس ساعت مقرر، یک فروند هواپیمای فانتوم شناسایی از پایگاه سوم شکاری به پرواز در آمد و با گشت زنی در آسمان ایلام منتظر دستور رادار برای ورود به خاک عراق شد. در این هنگام یک تانکر سوخت رسان و یک فروند هواپیمای رهگیر اف 14 نیز همراه ایشان بود تا از تانکر و هواپیمای شناسایی محافظت کند. سرانجام دستور ورود به خاک عراق صادر شد. فانتوم بلافاصله با کم کردن ارتفاع تا حد ممکن از لابلای دره های مرزی عبور کرد و با سرعت وارد خاک عراق شد. در این هنگام خلبان سرعت را به 550 نات افزایش داد و به سمت هدف پرواز کرد. بجز این ماموریت، آنها ماموریت داشتند از پل مواصلاتی اربیل به موصل نیز عکس برداری کنند فانتوم بعد از پایان عکسبرداری به سمت کشور تغییر مسیر داد ولی در همین زمان کمک به خلبان اطلاع داد که توسط دو فروند از گشتی های دشمن تعقیب می شوند. در فاصله ای دورتر، دو فروند هواپیمای مدرن میراژ اف 1 مجهز به موشک های سوپر ماترا در تعقیب فانتوم بودند.
هواپیماهای دشمن هر لحظه نزدیک تر می شدند و خلبان چاره ای نداشت جز این که ریسک بزرگی انجام دهد؛ چون هواپیما حامل عکس های با ارزشی بود و نباید این عکس ها به دست عراقی ها می افتاد. لذا خلبان ارتفاع را پایین آورد و سرعت را به 1350 کیلومتر در ساعت رساند. این حداکثر سرعتی بود که در آن ارتفاع می شد آن را تحمل کرد. ارتفاع هواپیما به حدی پایین بود که اگر فردی برروی زمین بود، آتش اگزوز هواپیما آن را می سوزاند. در این هنگام و به دلیل سبک بودن هواپیما، فرامین بسیار حساس هستند و با کوچک ترین اشتباه و یا لغزشی هواپیما بلافاصله با زمین برخورد می کند.
هواپیما سالم به زمین نشست و حقایقی روشن شد
در این شرایط هواپیماهای دشمن دیگر نمی توانستند جنگنده ایرانی را پیدا کنند ولی کماکان به تعقیب خود ادامه می دادند. در همین زمان با اعلام رادار مرزی ایران، یک فروند دیگر جنگنده رهگیر اف 14 به منطقه اعزام شده بود و به دلیل شرایط حساس، هر دو تامکت وارد خاک عراق شدند. لحظاتی بعد وقتی خلبانان عراقی متوجه شدند رادار قدرتمند اف 14 درحال جست وجوی آنهاست بلافاصله تغییر سمت دادند و از مهلکه گریختند. در این شرایط رادار به خلبانان اطلاع می دهد که خطر رفع شده و می تواند با آسودگی ولی با احتیاط، وارد کشور شود که خلبان بلافاصله ارتفاع گرفته و سرعت را کم می کند. بنزین به حدی کم شده بود که امکان رسیدن به تانکر بسیار اندک بود؛ ولی خلبان با رساندن خود به ارتفاع 18000 پایی و آوردن سرعت به حداقل، موفق می شود از مرز عبور کند و در آخرین لحظات عملیات سوختگیری هوایی را نیز انجام دهد و با موفقیت در پایگاه فرود آید.
بعد از ظهور عکس های گرفته شده، نکات بسیار مهم و حیاتی از عکس ها بدست آمد که چه بسا اگر بدون عکس برداری قرار بود این ماموریت با شیوه های قبلی انجام شود، صددرصد با شکست مواجه می شد.
در ماموریت های قبلی که نیروی هوایی ایران انجام داده بود، عراق به این نکته پی برده بود که خلبانان ایرانی هدف را دور می زنند و ازغرب به آن حمله می کنند؛ لذا آنها علاوه بر شرق، تعداد انبوهی از تجهیزات پدافندی بخصوص موشک های مرگبار رولند را در غرب قرار داده بودند.
طرح عملیات عوض شد
با بدست آمدن این اطلاعات، قرار شد خلبانان تا نزدیکی هدف به شکل قبل عمل کنند و در آن جا نیز با گردش به سمت غرب ادامه دهند؛ ولی این بار گردش را تا 90 درجه ادامه دهند و سپس بلافاصله از سمت جنوب به هدف حمله کنند و در دومین مرحله بر روی حد فاصل غربی دور بزنند و دومین مرحله عملیات را انجام دهند و سعی نمایند مخزن های شرقی پالایشگاه را هدف قرار دهند.
با توجه به این شرایط، ماموریت بسیار سخت شده بود. از طرفی به دلیل حیاتی بودن، این ماموریت باید انجام می شد. لذا در پایان به یک نکته مهم اشاره شد و آن این بود که با توجه به اطلاعاتی که در دست بود و با توجه به تجزیه و تحلیل پدافند کرکوک، کوچک ترین اشتباه جبران ناپذیر خواهد بود. همچنین تاکید شد امکان برگشت از این ماموریت بسیار ضعیف می باشد. لذا مقرر شد از بین خلبانان منتخب، دو خلبان پرواز به صورت داوطلبانه انتخاب شوند و عملیات در سکوت مطلق رادیویی انجام شود.
شب قبل از عملیات خلبانان انتخاب شدند. روز عملیات خلبانان به اتاق بریفینگ رفتند و آخرین تجزیه و تحلیل ها را انجام دادند. عکس های هوایی نیز که نشان دهنده محل استقرار موشک ها و توپ های ضد هوایی بود، در اختیار آنها قرار گرفت.
خلبانان آماده پرواز شدند
پس از توجیهات، خلبانان به اتاق تجهیزات رفته و با تحویل گرفتن چتر و کلاه به طرف آشیانه حرکت کردند.
ماموریت بسیار سخت و حیاتی بود و امکان برگشت نیز بسیار کم.
تعدادی از خلبانان به آشیانه پروازی آمده بودند تا دوستان خود را بدرقه کنند و قوت قلبی برای آنان باشند.
دقایقی بعد هر دو خلبان در جای خود قرار گرفتند و با اشاره دست، خلبان ابتدا موتور سمت راست و سپس موتور سمت چپ روشن شد.
با درخواست خلبان مبنی بر خواندن آیت الکرسی، هر دو خلبان مشغول خواندن شدند و سپس هواپیما را به آرامی به سمت باند هدایت کردند. در کنار باند تعدادی از فرماندهان و پرسنل فنی برای بدرقه آمده بودند.
پرواز به سمت هدف
هواپیما به ابتدای باند رسید و ثانیه هایی با دریافت علائم کد، غرش کنان در دل آسمان جای گرفت.
خلبان ابتدا ارتفاع را به 13000 پا رساند و سپس با ورود به آسمان کرمانشاه، ارتفاع را تا 15000 پا افزایش داد. با نزدیک شدن به مرز، خلبانان ارتفاع را کم کردند. در آن صبح زود فقط نور چراغ خیابان های شهری مرزی معلوم بود و مردم در خوابی خوش بسر می بردند؛ چون می دانستند که رزمندگان غیور این مرز بوم تمام تلاش خود را برای محافظت از آنها بکار می بندند.
ثانیه هایی بعد هواپیما با سرعت 450 نات و با ارتفاع حدود 100 پا از مرز گذشت. هر دو خلبان با ورود به خاک عراق ارادتی به آقا سیدالشهداء کرده و به راه خود ادامه دادند. با ورود به خاک عراق، خلبان بلافاصله سویچ بمب ها و راکت ها را روشن کرد و از کمک هم درخواست کرد که مراقب کوچک ترین تحرک دشمن باشد.
ثانیه هایی بعد ناگهان ضدهوایی های دشمن به کار افتاد و همگی جنگنده ایرانی را هدف قرار دادند. ظاهرا در هنگام ورود به خاک عراق دیدبان مرزی آنها را دیده و موقیت را به اطلاع رسانده بود.
گلوله های ریز و درشت به سمت هواپیما می آمد و در آن هوای صبحگاهی که نزدیک به طلوع کامل آفتاب بود، آسمان را روشن می کرد. گلوله ها در زیر و اطراف هواپیما منفجر می شدند ولی خلبانان مصمم به انجام ماموریت بودند.
عراقی ها غافلگیر، پالایشگاه در آتش
سرانجام هواپیما به نزدیکی پالایشگاه رسید و خلبانان شعله های پالایشگاه را از چند مایلی دیدند. اولین موشک به سمت هواپیما شلیک شد که خلبان با مهارت آن را منحرف کرد. معلوم بود که عراق خود را بیشتر برای پذیرایی در غرب آماده کرده بود. خلبانان در نزدیکی هدف به سمت غرب گردش کردند. می توان حدس زد که عراقی های از این کار بسیار خشنود بودند و موشک های کوتاه رولند خود را آماده کرده بودند که بعد از گردش هواپیمای ایرانی و هنگام ورود از سمت غرب، آن را هدف قرار دهند؛ ولی تمام محاسبات آنها غلط از کار در آمد.
هواپیما درحالی که به سمت غرب گردش می کرد ناگهان از گردش ایستاد و راه جنوب پایگاه را در پیش گرفت. عراقی ها که منتظر این حرکت نبودند، بی هدف به آسمان آتش گشودند. آتش موشک ها و پدافند لحظه ای قطع نمی شد.
با رسیدن به هدف، خلبان عمل پاپ را انجام داد و با ارتفاع گرفتن به میزان 200 پا، در حالت شیرجه قرار گفت و در اولین مرحله بمب ها را بر روی هدف فرو ریخت و راکتی نیز به سمت یکی از مخازن اصلی سوخت رها کرد. با رها شدن راکت صدای انفجار مهیبی در زیر هواپیما شنیده شد ولی تمامی عملگرها به خوبی کار می کردند و نشانی از برخورد موشک به هواپیما دیده نمی شد. پالایشگاه به جهنمی تبدیل شده بود و آن ناشی از برخورد راکت به مخزن سوخت بود.
خلبان با گردشی سریع به سمت شرق به وسیله دومین راکت بزرگ ترین مخزن سوخت را در قسمت شرقی پالایشگاه هدف قرار داد. آتش در پالایشگاه دو چندان شده بود با انفجار این مخزن و برخورد ترکش های آن و موج انفجار ناشی از آنف سیستم پدافند شرقی که به صورت اتوماتیک عمل می کرد، از کار افتاد.
خلبان نیز با خیالی آسوده ارتفاع را کم کرد و با حداکثر سرعت از پالایشگاه دور شد.
خطر در کمین فانتوم
خطر هنور در کمین بود. رادار به خلبانان اطلاع داد که هرگز ارتفاع نگیرند زیرا دو فروند هواپیمای میگ 23 عراقی در ارتفاع بالا منتظر هستند که با ارتفاع گرفتن جنگنده ایرانی آن را هدف قرار دهند. اما این بسیار خطرناک بود زیرا پدافندهای عراقی به راحتی می توانستند آنها را هدف قرار دهند.
در همین اوضاع، اتفاقی که نباید رخ می داد افتاد. چندین گلوله ضد هوایی با زیر هواپیما برخورد کرد، چند گلوله هم با موتور سمت راست برخورد کرد و ثانیه هایی بعد کمک به خلبان اطلاع داد که موتور دچار واماندگی شده است.
با این شرایط جنگنده مشکل می توانست به پایگاه برسد. خلبان دستگیره گاز موتور را در حالت صددرصد قرار داد تا بلکه بتواند از شر میگ ها خلاصی یابد. در این هنگام به دلیل ارتفاع کم و سرعت نسبتا پایین، خلبان مجبور بود کمی ارتفاع گیرد که بلافاصله با اخطار رادار مبنی بر ثابت نگه داشتن ارتفاع، دوباره ارتفاع خود را کم کرد. هنوز فاصله زیادی تا مرز مانده بود.
در این هنگام رادار به پایگاه شکاری اصفهان اطلاع می دهد که احتیاج به حمایت هواپیماهای رهگیر دارند که بلافاصله دو فروند تامکت مسلح از اصفهان به پرواز در می آیند.
در این طرف ماجرا مرتب گلوله های ریز و درشت به زیر بال هواپیما برخورد می کرد. اضطراب همه را در بر گرفته بود.
با آمدن اف 14 ها دشمن پا به فرار گذاشت
شکاری های اف 14 با رسیدن به مرز بلافاصله وارد خاک عراق شدند و شروع به رهگیری میگ ها کردند. که مشابه دفعه قبل هر دو جنگنده عراقی تغییر مسیر دادند.
با حمایت اف 14 ها جنگنده موفق شد به داخل خاک کشور برسد و اولین تبریک را خلبانان اف 14 به آنها گفتند.
اینک فرصت آن رسیده بود که خلبان مقدار ارتفاع بگیرد. نشانگر بنزین کم تر از حد لازم را نشان می داد. خلبان با برج تماس می گیرد و موقعیت خود را اطلاع می دهد و از برج تقاضا می کند با توجه به کمی سوخت بر خلاف جهت باند بر زمین بنشیند و همچنین اطلاع می دهد که آنها خود را برای فرود اضطراری آماده کنند.
بلافاصله در پایگاه اعلام وضعیت اضطراری می شود. باریر بر روی باند پهن می شود و ماشین های آتش نشانی و آمبولانس نیز در کنار باند مستقر می شوند. خلبان و کمک درحال فرود پرسنل کروی پروازی را می بینند که دوان دوان به سمت باند می دویدند.
فرود در شرایط سخت
به دلیل از کار افتادن یک موتور، خلبان مجبور بود با یک موتور فرود آید و برای حفظ تعادل مجبور بود سرعت را بیشتر از حد مجاز نماید. به هرحال با هر زحمتی که بود چرخ های هواپیما ابتدای باند را لمس کرد. هواپیما غیر قابل کنترل بود و غرش کنان به انتهای باند نزدیک می شد. ترمزها هم به دلیل سرعت بالا به خوبی جواب نمی دادند. نشان دهنده های مسافت تا انتهای باند هم به سرعت از جلوی چشمان خلبانان عبور می کرد و آنها هر لحظه به انتهای باند نزدیک تر می شدند. در همین هنگام هواپیما به باریر گیر کرد و کش باریر شروع به کم کردن سرعت هواپیما نمود تا سرانجام جنگنده در انتهای باند از حرکت ایستاد.
پرسنل فنی که بسیار هم خوشحال بودند، به خلبانان کمک کردند تا ازهواپیما پیاده شوند. خلبانان بعد از پیاده شدن از مرکب آهنین بال خود، درحالی که از موفقیت در این عملیات خوشحال بودند. با دیدن هواپیمای خود و میزان خسارت های وارده به یک موضوع پی بردند که این عملیات تنها با لطف خداوند و عنایت سیدالشهداء (ع) با موفقیت به پایان رسیده است.
با انجام این عملیات تا مدت ها صدور نفت از پالایشگاه کرکوک متوقف شده بود و عراق یکی از منابع اصلی تامین تجهیزات خود را از دست داده بود.
منبع: sajed.ir