مارک روتکو يک هنرمند آمريکايي که خود را يک نقاش
انتزاعي مينامد، گفته است که او کسي نيست که به روابط فرمها، رنگها يا
چيزهايي شبيه به اين علاقهاي داشته باشد. او خود را خيالباف نميداند،
بلکه خود را شخصي معرفي ميكند که تنها به احساسات اوليه انسان مثل سرنوشت،
غم، شادي و چيزهايي از اين دسته علاقه دارد. اين يک ديد شخصي از هنر است،
ولي بايد ببينيم که منظور اصلي از هنر در دنياي امروزي چيست و چهچيزي
مفهوم آن را بهتر توضيح ميدهد؟
هنر چيست؟
اين پرسش معمولا به ذهن
خطور ميکند و جوابهاي بسياري ممکن است براي آن پيدا شود. بسياري معتقدند
هنر توصيفشدني نيست. از جوانب مختلف ميتوان در اينباره بحث کرد. هنر
اغلب به پروسه يا محصولي که از قراردادن عناصر، در جهتي که احساس را به خود
جذب کند، اشاره ميکند. اين تعريف فعاليتهاي مختلف بشري، خلاقيت و
روشهاي گوناگون بيان مطلب مثل موسيقي، ادبيات، فيلم، مجسمهسازي و نقاشي
را دربرميگيرد.
هنر معمولا به هر فعاليت
يا محصولي تقسير ميشود که با يک هدف صريح توسط بشر انجام ميشود. چيزي که
يک ايده، يک حس يا حتي ديدي از جهان را توصيف ميکند. هنر جزيي از فرهنگ
است. اقتصاد و لايههاي اجتماعي را در طراحي خود نتيجه ميدهد و ايدهها و
افکاري که در طول تاريخ در هر فرهنگ جايگرفته را نشان ميدهد. هرکسي از
هنر تعريفي دارد. در بين تعاريف مختلفي که از هنر در ميان هنرمندان و
تاريخدانان وجود دارد، هيچ تعريف واحدي يافت نميشود و خود مفهوم هنر در هر
کشور متفاوت است.
هر برداشتي از هنر
مجادلهاي را آغاز ميکند و تفاسير چندگانهاي را بهوجود ميآورد. ميتوان
بهسادگي اين برداشت را از واژه هنر داشت که به مجموعه قوانين لازمي که
براي توسعه يک فعاليت بهکار ميرود يا هر عملکرد بشر را معنا ميکند، هنر
ميتوان گفت. اينکار مفهومي که از هنر خوب به ذهن ميآورد را عموميتر
ميکند. در اين مقاله منظور ما از هنر، صورت ابراز بشر از يک طبيعت خلاق
است.
سير تکاملي مفهوم هنر
از آنجا که تعريف هنر در
طول سالهاي مختلف تغيير کرده است، بخش هنري تاريخ آنقدر گسترش پيدا کرد
که بتوانيم تغييرات موجود در هنر را به شاخههاي مختلفي تقسيم کنيم تا
بتوانيم از تاثير هنر بر هنرمند و برعکس درک بهتري داشته باشيم.
آيا ميتوان خطي از هنر
سنتي تا هنر مدرن رسم کرد؟
الکساندر دانيلوف، نقاش
روسي ساکن ايتاليا معتقد است: «هيچکس نميتواند تا زمانيکه در اين حوزه
واقف نباشد چيزي بگويد. من ديد سنتي دارم و در مورد آثاري ميتوانم نظر دهم
که از هنرمند يا دوره خاصي سخن ميگويند.
من نميتوانم بگويم هنر
مدرن چيست و يا چه چيزي ميخواهد نشان دهد. مطمئنا ميتوان هنر مدرن و هنر
سنتي را بههم وصل کرد ولي نه با يک خط صاف. تنها چيزي که ميتوان گفت اين
است که بازار هنر توسعه پيدا کرده که بر خود هنر نيز تاثير ميگذارد.»
جاناتان بال، طراح مسايل
مختلف کامپيوتري نيز ميگويد: «قطعا ميتوان آن دو را به هم وصل کرد.
بيشتر تکنيکها در هر دو استفاده ميشوند. فقط ابزار تفاوت دارند. قوانين
يکساني وجود دارند که ميتوانيد با آنها هنر را خلق کنيد.»
هنر ديجيتال
جاناتان بال در جواب
سوال، سير تحولي هنر سنتي، توسعه هنر ديجيتال را چگونه توصيف ميکنيد؟
ميگويد: «هنر ديجيتال بسيار سريعتر از تکنيکهاي چند هزارساله دستي توسعه
مييابد. تمام نسلها در فتوشاپ و ابزار ديگر آورده شدهاند.
هنوز معتقدم که هنر
ديجيتال در ابتداي راه است. با وجود اينکه بهنظر ميرسد سختافزار
کامپيوتر بسيار پيشرفت کرده، محاسبات عمومي و حتي محاسبات در دسترس در
بيشتر استوديوهاي طراحي، بهاندازه کافي سريع نيستند تا بتوانند اندازه و
سطح جزئياتي که با رسانههاي سنتي ممکن بود، را دوباره بهراحتي بسازند. به
هر گالري ملي که ميخواهيد سر بزنيد. ميتوانيد کارهايي در اندازههاي
بسيار بزرگ ببينيد. سعي کنيد دوباره يک تابلوي نقاشي 10 فوتي با رزولوشن يک
هنر دستي در يک برنامه سهبعدي بسازيد. در خواهيد يافت اينکار غيرممکن
است. در واقع بيشتر برنامهها تلاش ميکنند يک تصوير با جزييات را با 300
dpi و در اندازه A4 رندر کنند.»
«زماني که يک نقاشي را
از نزديک نگاه ميکنيد ممکن است نقطهنقطه بهنظر برسد ولي خود الگوها زيبا
هستند، پر از رنگ، قدرتمند، اشباع و با تار و پود. از نزديک به يک نقاشي
ديحيتالي يا صفحه تلويزيون نگاه کنيد. کج و تصنعي است. اگر رزولوشن صفحه به
اندازه رسانه دستي شود و اگر فناوري کامپيوتر به ما اجازه دهد، بهراحتي و
بهسرعت، کارهاي با جزييات بالا و بزرگ خلق کنيم، در اينجا است که
ميتوانيم به رسانه سنتي برسيم.»
بيشتر هنر ديجيتالي در
سده 21 براي اين طراحي شدهاند که در دستگاههايي با رزولوشن پايين ديده
شوند. بيشتر اين هنرها در قرن بعد که دستگاهها و صفحههايي با رزولوشن
بالاتر ساخته شوند، بياستفاده خواهند بود و بيشتر آنها چون روي درايوهاي
سخت ذخيره ميشوند، در خرابي درايوها و يا بسته شدن يا توسعه دوباره
وبسايتها بالاخره از بين خواهند رفت.
باعث شرم است که بسياري
از اثرهاي بزرگ در رزولوشن محدود دوباره ساخته شدهاند و بهروشي که براي
نسلهاي بعدي سالم بمانند، نگهداري نميشوند.
محمد حسين کردوني
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه