در ۳۰ آذر ۱۳۵۴ در تربت حیدریه به دنیا آمد.
از چهار سالگی به همراه خانواده اش به تهران آمد
پدرش اهل کاشمر و مادرش اهل تربت حیدریه بود.
در کودکی( کلاس پنجم دبستان) یک تصادف خیلی سخت داشت که به لطف خدا به خیر گذشت.
در دوران دبیرستان در رشته تجربی تحصیل کرده و فارغ التحصیل رشته گرافیک در مقطع کارشناسی از دانشگاه آزاد اسلامی است.
پدرو مادرش هر دو دبیر هستند، پدرش دبیر زیست شناسی و مادرش دبیر زبان.
فرزند چهارم خانواده است و دو خواهر و دو برادر دارد( سارا، سیامک، ستاره و روز به).
سارا گریمور تئاتر است و در تئاتر شهر کار میکند.
سیامک آرشیتکت است و به شکل حرفه ای عکاسی میکند.
ستاره بازیگر سینما و تلویزیون و تئاتر است و روزبه هم مهندس عمران است و در زمینه طنز گهگاهی مطلب مینویسد.
عمویش مجری و تهیه کننده تلویزیون بود.
در طول تحصیل در دانشگاه پیشنهادهایی برای بازی داشت ولی این پیشنهادها را نمی پذیرفت و فکر میکرد که باید در رشته تحصیلی خودش فعالیت کند.
اولین تجربه اش در زمینه بازیگری، بازی در یک کار کوتاه در سال ۷۶ برای سینمای مستند و تجربی بود.
اولین حضور جدی او در مقابل دوربین به فیلم سینمایی(( متولد ماه مهر)) به کارگردانی احمد رضا درویش برمیگردد که حدودا ۱۰ سکانس بود.
قبل از حضور در مقابل دوربین، در چند صحنه پروژه به عنوان طراح صحنه کار کرده بود ودر تئاتر شهر هم در کنار خواهرش گریم را تجربه نمود.
از سال ۱۳۷۲ و در دوران دانشجویی عکاسی را با دوربین آنالوگ شروع کرد.
تا سال ۸۵ فقط با دوربین آنالوگ کار می کرد و بعد از ان بود که به عکاسی با دوربین دیجیتال هم پرداخت
آنقدر به عکاسی علاقمند بود که تصمیم گرفت در مقطع فوق لیسانس به رشته عکاسی بپردازد، ولی بازیگری و گرفتاریها ی آن به او این اجازه را نداد.
الگوی خاصی در بازیگری ندارد و سعی میکند با در نظر گرفتن موقعیتهای مکانی، زمانی و جغرافیایی به شخصیتهای مورد نظر معنا ببخشد.
سفر را بهترین تفریح خود میداند.
بعد از بازی در(( خاک سرخ)) بمدت یک سال و نیم در هیچ کاری بازی نکرد و در این مدت به اتفاق یکی از دوستانش نمایشگاهی در زمینه نقاشی و معماری داخلی دایر نمود.
از هواداران آبی و استقلال است و جزو گروهی از بانوان بازیگر بود که چند سال پیش برای تماشای بازی ایران و بحرین در ورزشگاه آزادی حضور یافتند.
به شکل حرفه ای طراحی هایش را با موزییک و کاشی اجرا میکند و تاکنون چهار نمایشگاه هم از تجربه های موزاییک و کاشی خود برپا کرده است.
یک نمونه از کارهایش را در این زمینه میتوانید در یک دیوار کاشی در اتوبان همت ببینید.
زیاد اهل موزیک پاپ نیست، موسیقی محلی و سنتی را دوست دارد و در مورد موسیقی خارجی هم به موسیقی ملل علاقمند است .
خواننده های مرد علاقه اش محمد رضا شجریان و شهرام ناظری هستند.
با خواهر شهاب حسینی (شبنم حسینی) رفاقت دیرینه ای دارد و از ۱۲-۱۳ سالگی باهم دوست هستند.
برای مطالعه رمان، داستانهای کوتاه وشعر( مخصوصا شعر نو) را ترجیح میدهد.
از میان ورزشها به شنا علاقمند است و فوتبال را هم دوست دارد و بازیهای ملی را دنبال میکند.
ناصر تقوایی، بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی و رخشان بنی اعتماد کارگردان های محبوب او هستند.
اولین معیارش برای پذیرس یک نقش، فیلمنامه است و میگوید: ((یک فیلمنامه خوب به دست هر کارگردانی قابل اجراست و بهترین کارگردان هم نمیتواند از یک فیلمنامه ضعیف شاهکار بسازد))
چندی پیش در نمایشگاه عکسی که برپا کرده بود ۴۲ قطعه عکس را پیرامون موضوع سفر و با عنوان(( سفر باید)) به نمایش عمومی گذاشت.
این عکس ها حاصل چهار سال سفر وی به کشورهای ایتالیا، آلمان، فرانسه و… بودند.
شهرزاد جواهری و کمند امیر سلیمانی بهترین دوستان او در دوران بازیگری هستند.
اعتقاددارد در بازیگری هر چیزی را که بدانید و تجربه کنید – حتی مثلا نجاری- حتما روزی به درد خواهد خورد.
خود رادر کل آدم انعطاف پذیری نمی داند.
شخصیت کارتونی محبوبش سیندرلا بوده و در کودکی به کارتونهای زیبای خفته، پسر جنگل، پلنگ صورتی و خانواده دکتر ارنست علاقه داشته است و اگر هم فرصت کند به تماشای کارتون می پردازد.
می گوید: در حقیقت بازیگری کشف زوایای پنهان آدمی است و به هنرپیشه این امکان و فرصت را میدهد که این زوایای ناشناخته را کشف کند.
حاتمی کیا را کارگردانی دقیق و سخت گیر می داند که در ژانری که کار می کند جزء کارگردانهای بسیار موفق است.