هیله مارانی : ( تخم مرغ شکستن ) این بازی که به صورت برد و باخت انجام می گرفت به این صورت بود که در هر مرحله دو نفر با هم روبرو می شدند هر کدام از طرفین تخم مرغی را محکم در دستش نگه می داشت به طوری که یک سر تخم مرغ به طرف بالا باشد و دیده شود سپس فرد دیگری تخم مرغ خود را از طرف سر آن به تخم مرغ طرف مقابل می زد اگر تخم مرغ یکی از آنهاترک بر می داشت این بار دو سر دیگر تخم مرغ را به هم می زدند اگر این بار نیز همان تخم مرغ ترک بر می داشت صاحب این تخم مرغ بازنده محسوب می شد و می بایست تخم مرغ خود را به طرف مقابل بدهد و اگر هر دو ترک برمی داشتند آن طرفی بازنده محسوب می شد که تخم مرغش بیشتر شکسته باشد . به این طریق یک فرد ممکن بود در روز چند تخم مرغ را صاحب شود .
درباره ی بازی بعضی از پژوهندگان گفته اند که نزد انسان چون حیوان مبنای غریزی دارد . مک دوگال بازی آدمی را ناشی از غریزه ی تعدی او می داند و صفت رقابت جنگجویی را که با اکثر بازیها قرین است شاهد مثال می آورد . راس معتقد است اشتیاق مردم امروزی به بازی از عطش غریزی حاکی است چه در دنیای یکنواخت و زندگی شاق و ملال انگیز کنونی بازی فرد را از امور عادی حیات منصرف می کند و به اموری تازه که مطبوع طبع است معطوف می دارد . استانلی هال بازی رایاد آور تجارب نخستین و کهنترین نژادهای انسانی می پندارد . برخی دیگر بازی را گسترش فعالیتهای آدمی که ذاتا لذت بخش باشد محسوب می دارند و بر آنند که غایت بازی را در خود آن باید جست چه اینگونه فعالیتها به نفسه رغبت آور و خوشایند است . کارل گروس معتقد است بازی فرد را آماده ی ایفای نقش های آینده می کند و احترام به مقررات و انضباط را به او می آموزد و به همدستی و همکاری با همگنان خو می دهد و ولی در حقیقت هدف اصلی رهایی از انقباض درونی و فشارهای زندگی و به خوش گرایی و خویشتن نوازی است .
بازی نیروهای اضافی را که سر بار تن و جان است به مصرف کارهای دلپذیر می رساند و ذهن را از مشغله های گران روزانه پاکیزه می نماید و از این راه به تجدید قوا یاری می کند . چون در بازی بیش از یک نفر دخالت دارد آن را مانند بسیاری از مظاهر فرهنگی مایه ی همبستگی افراد دانسته و گفته اند بازی آدمی را با گروه و جامعه پیوند می دهد .
اما نظریه ای که امروزه بیشتر مورد توجه است این است که بازی نوعی کار آموزی و آماده سازی هدفدار است که به وسیله ی تکرار و تمرین صورت می گیرد . بازی در نزد انسانها اشکال مختلف دارد و بدون شک نقش جامعه در این تنوع بی تاثیر نبوده است . بازی یا به صورت انفرادی صورت می گیرد یا به صورت دسته جمعی .
در بازیهای دسته جمعی می توان هدفداری را بهتر مشاهده نمود زیرا از اهداف بازیهای اجتماعی این است که خود خواهی و خود کامگی شخص را تعدیل می کند تا تمایلات فردی او تبدیل به تمایلات جمعی شود . همچنین این نوع بازیها فرد را برای زندگی اجتماعی و مقابله با مشکلات و پیشامدهای غیر منتظره آماده می کند.
در بخشهای بعدی سعی خواهیم کرد چند مورد از بازیهایی که در گذشته درهورامان انجام می شده ولی اکنون نسبت به گذشته کمرنگ تر شده شرح دهیم .
خلورتانی : ازمخروط های چوبی استفاده می کردند و دور آن را نخ محکمی می پیچاندند و به نوک آنها یک میخ فلزی ته گرد که بیشتر در نعل اسب و قاطر استفاده می گردد می زدند سپس با کشیدن نخ مخروط شروع به دوران روی زمین می نمود و با چنان سرعتی می چرخید که صدایی نیز ایجاد می کرد . برای به حرکت درآوردن آن می بایست سر بالایی نخ را به صورت حلقه ای در آورند و انگشت اشاره را در آن قرار دهند سپس مخروط ها را که در دست بود محکم به طرف زمین پرتاب می کردند و نخ را می کشیدند بعضی اوقات مخروط خود رابه مخروط افراد دیگری که در حال چرخش بود می زدند و به این ( خلورته مارانی ) یا مخروط شکستن می گفتند اگر مخروط شخصی بدون ترک برداشتن موفق می شد مخروط دیگران را بشکند یا ترک اندازد مخروط او بهترین مخروط محسوب می گردید .
هه ملوقوانی یا گوره کانی : هه ملوقوانی از بازیهایی است که دختران انجام می دادند به این صورت که پنج قطعه سنگ به اندازه ی بزرگتر از یک حبه قند انتخاب می کردند و هر کدام از بازیکنان به نوبت با آنها به بازی می پرداختند . برای این کار ابتدا با یک دست سنگ ها را روی زمین ولو می کرد و سپس یکی از آنها را بر می داشت و ضمن اینکه آن را هوا می کرد سنگی را از روی زمین برمی گرفت و می بایست قبل از اینکه سنگ هوا شده به زمین برسد او سنگ خود را برداشته باشد و با همان دست سنگ هوا شده را نیز بگیرد . این بازی چندین مرحله مختلف داشت ابتدا سنگ ها را تک تک بر می داشتند سپس دو تا دو تا سپس یک تکی و یک سه تایی و به همین ترتیب تا پایان تمام مراحل . اگر در حین بازی سنگ هوا شده به زمین می خورد بازیکن دیگر بازی را شروع می نمود و به همین ترتیب بازی دور می زد و هر بار بازیکن بازی را از مرحله ای آغاز می کرد که قبلا نتوانسته بود تا اینکه یکی از آنها زودتر به پایان مراحل برسد و برنده محسوب شود. از دیگر بازی های دخترانه می توان به بازی آلنجی کولنجی یا آسمان رنگه و چوزی و خط خط اشاره نمود.
زوران قچله (کشتى محلي) (کردستان
)
|
اين بازى از نظر نحوه
ٔ
انجام آن، فنونى که در آن بهکار گرفته مىشود و چگونگى برنده شدن مشابه کشتى
'
پاتوله
'
است
.
دو کشتىگير مقابل هم مىايستند. هر کشتىگير يک دست از رو و دست ديگر را از زير بازوى حريف قفل مىنمايد و سعى مىکند با قدرت و فشار کمر، حريف را خم کرده و تعادل او را برهم زده و پشت او را به خاک برساند. در اين کشتى نيز کشتىگير مىتواند با 'پاش قل' تعادل حريف را برهم زند يعنى يک پاى خود را پشت پاى حريف قفل نمايد
.
ابتدا پولها را در يک ستون بهطور ايستاده مىچينند، يعنى لبه
ٔ
پول را در زمين فرو مىبرند که بتواند بايستد. آنگاه بازيکنان دور از پولها ايستاده و سنگهاى گردى را (گلولهها) که در دست دارند بهسمت پولها قِل مىدهند
.
گلوله
ٔ
هرکس بههرکدام از پولها که برخورد کند، او برنده
ٔ
آن پول خواهد بود
.
هنورى ، منورى (انگورى) (قروه
)
|
|
بازيکنان به دو گروه تقسيم مىشوند و در مقابل يکديگر در دو صف قرار مىگيرند. هريک از افراد براى خود نامى انتخاب مىکند مانند: انار، سيب، انگور و ... بعد نفرات اول هر دو صف بهوسط مىآيند و يکى از آن دو چشم ديگرى را مىبندد
.
پس از خواندن عبارتى شعرگونه و ذکر نام ميوهاى مثل انار توسط بازيکن اول، انار از صف خود بيرون آمده و با انگشت بر پيشانى بازيکن چشم بسته مىزند و مىرود و در جاى خود قرار مىگيرد. در اين هنگام بازيکن چشم بسته، چشمان خود را باز مىکند و پس از نظرى به هر دو صف فردى را که حدس مىزند نامش انار باشد، ذکر مىکند. اگر حدس او درست بود همان فرد (انار) را خر خود مىکند و سوارى مىگيرد و در غير اينصورت از بازى اخراج مىشود و بازى بههمين ترتيب ادامه پيدا مىکند
.
|