بازیهای بومی محلی استان مازندران
|
بازىهاى استان مازندران عبارتند از:
آل چميليک، آىتَرک، گِونتَرک (ماه ميخوام - آفتاب ميخوام)، اَته بزهکا، اُدنگ قلوک، ارکون ورکون، ارنگ و مرنگ، اُستا مىخوام بيايم از باغت گل بچينم، اغوزچالي، السلامعليک خال خالکه، اودنگهتير، بلّنىکا، بورد-بورد (رفت، رفت)، پاچوبازي، پَکپَکي، پلنگ پرشي، پنجه، پيشهکا، تب وچه له، تبکا (توپبازي)، ترنابازي، توپا قاچ، تلاجنگي، جوزکا، جهنمکا، چرخککا، چش بهچش، چَک بهچَک، چليککا، چلى مالکا، چوخر سواري، چهارراه ، خرجين هاله، خرسواري، دچرخهکا، دَسّه بزهکا، دغلبازي، دنقولکا، ديواري، ذکر خنجر، رسنکا، رسنکيوک، زوزو، سر بپرىکا، سرسنگ بهسنگ، سنگچران، سنگ کشتي، سيتکا، شاهوزيرکا، شير و پلنگ، شيطانبازي، علىخان جرجور، قابکا، کشتى باشال، کشتى کمري، کلاحسابه، کلکتراش، کمربندبازي، کيّوبه، گيروش (ترکمني)، گزکا، گودلهزني، لاپّهکا، ليسبرليس، مردخدا، مرغنه جنگي، نعش، وجهکا، هفت سنگ، يک چک دو چک، يک دبه - دو دبه و
...
|
◊ آی تَرک، گُون تَرک (ماه میخوام، آفتاب میخوام) (ترکمن صحرا)
|
◊ اره او، بله او، نادنی بوشه (آمل)
|
◊ پاچوبازی (گرگان)
|
◊ چلیککا (نقاط قشلاقی مازندران)
|
◊ دنقولکا (آمل)
|
◊ یک چک دو چک (کلاردشت)
|
|
|
|
|
آى تَرک، گُون تَرک (ماه مىخوام، آفتاب مىخوام) (ترکمن صحرا
)
|
|
بازيکنان به دو گروه تقسيم مىشوند و مقابل هم صف مىبندند و شعرهائى را بهصورت سئوال و جواب مىخوانند. گروه اول مىگويد: 'آى ترک، گون ترک' (ماه مىخوام، آفتاب مىخوام) و دسته
ٔ
دوم جواب مىدهد که آنها بايد به خواستگارى بيايند و دسته
ٔ
اول مشخصات دختر دلخواه خود را که بايد پولدار باشد و خدمتکار داشته باشد مىگويد. دسته
ٔ
دوم به آنها مىگويد که براى بردن دختر حمله کنند و آنها هم هجوم مىآورند و يکى از دخترهاى دسته
ٔ
اول را مىگيرند. اگر موفق شدند، دسته
ٔ
آنها برنده
ٔ
بازى است
.
|
|
|
اره او، بله او، نادنى بوشه (آمل
)
|
|
يکى از بازيکنان از ديگرى سئوال مىکند و او بايد در پاسخ، کلماتى را بگويد که غير از راه
(
آري)، بله (بلي)، نا (نه) باشد. يعنى در جواب اولى که مثلاً مىپرسد، امروز ناهار خوردي؟ دومى بگويد: خوردم يا نخوردم و نگويد 'اره' يا 'نه
' .
آنکه در پاسخ سئوالات از سه کلمه
ٔ
بالا استفاده کند، بازنده است و جريمه مىشود
.
|
|
|
هر بازيکن دو پاچو برمىدارد و پاى خود را در قسمت جاى پا قرار مىدهد و دسته
ٔ
چوب را زير بغل مىگذارد و مسابقه آغاز مىشود. بازيکنان مسافت تعيينشده را با اين شکل مىدوند و هرکس زودتر به خط پايان برسد برنده
ٔ
مسابقه است
.
|
|
|
چليککا (نقاط قشلاقى مازندران
)
|
|
بازيکن اولى چليک خود را به شيوه
ٔ
پرتاب نيزه با قدرت پرتاب مىکند تا نوک آن در زمين فرو برود و عمودى بايستد. نفر دوم بايد چليک خود را طورى پرتاب کند که نوک آن در همان سوراخى فرو برود که چليک قبلى فرو رفته بود و چليک را بىاندازد
.
که در آنصورت چليک نفر قبلى را برده است. بازى بههمين ترتيب ادامه مىيابد و کسى که چليک برده باشد برنده
ٔ
بازى خواهد بود. اگر چليک در هوا به چليک ديگرى برخورد کند امتيازى به پرتابکننده تعلق نمىگيرد
.
|
|
|
ابتدا به حکم قرعه چشم يکى از بازيکنان را مىبندند. بعد بازيکنان بهصورت يا پيشانى يا گلوى او دنقول يا تلنگر مىزنند. اگر بازيکن چشمبسته، بگويد که با انگشت چه کسى زده شده، چشم آن باز و آزاد مىشود و آن کسى که تلنگرش شناخته شده، بايد چشمهاى خود را ببندد و به جاى او بنشيند و از سوى بازيکنان ديگر و بهنوبت دنقول بخورد
.
|
|
|
بازيکنان به دو گروه مساوى تقسيم مىشوند مثلاً در هر گروه چهار نفر. چوب دو شاخه را در مرکز زمين بازى فرو مىکنند. دو چوب ديگر را هم به آن تکيه مىدهند
.
فاصله
ٔ
استقرار دو گروه از جائىکه چوب را کاشتهاند بايد مساوى باشد
(
حدود
۱۶-۲۰
متر). براى اينکه مشخص شود توپ در دست کدام گروه باشد، پشک مىاندازند. افراد گروهى که صاحب توپ هستند توپ را به زمين خود مىبرند و کارها را تقسيم مىکنند. يکى توپ را پرتاب مىکند، يکى توپ را مىآورد و دو نفر ديگر مأمور مىشوند که توپ پرتاب شده توسط گروه مقابل را در هوا بگيرند. توپ پرتاب مىشود و بازيکنانى که مأمور گرفتن توپ در هوا هستند مىةوانند توپ را حتى پس از سه بار زمين خوردن هم بگيرند که اگر موفق شوند طرف مقابل آنها يک چک يا يک پا مىشود. اگر توپ پرتاب شده به چوبهاى کنارى اصابت کرد و هر دو جوب را انداخت و ياران همين گروه توپ را در هوا گرفتند، دوست آنها يک پا مىشود و اگر توپ را نگرفتند از بازى بيرون مىروند که اصطلاحاً مىگويند 'حرفت' شده است. اگر پرتابکننده
ٔ
توپ هر دو چوب را زد و طرف مقابل نتوانست توپ را بگيرد بازيکن طرف مقابل 'حرفت
'
مىشود. در اين بازى گروهى که افراد آن بيشتر از افراد تيم ديگر يک پا شده باشد، برنده است. گروه برنده به اندازه
ٔ
مسافتى که قبلاً تعيين شده از گروه بازنده کولى مىگيرد
.
|
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست) /عنکبوت20
شنبه 9 مرداد 1389 10:38 AM
تشکرات از این پست