0

فرهنگ آپارتمان نشيني؛ چهارديواري اختياري نيست!

 
ahmadfeiz
ahmadfeiz
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 20214
محل سکونت : تهران

فرهنگ آپارتمان نشيني؛ چهارديواري اختياري نيست!

سالها از زمان آپارتمان نشيني مي گذرد اما مشكلات زندگي در اين قبيل سكونتگاه ها همچنان پابرجاست. اين مشكلات به دليل آن است كه خانواده ها همچنان پيرو زندگي سنتي خود در خانه هاي حياط دار بودند به گونه اي كه صحبت كردن با صداي بلند، رفت و آمد در هر زمان از شبانه روز، صداي بلند تلويزيون و... را حق خود مي دانند. چون معتقدند كه چهار ديواري اختياري است.
ظهر است و كوچه خلوت و بي صدا. چشمانمان تازه گرم شده است كه ناگهان صداي تلويزيون همسايه كه اخبار ظهر را مي شنود فضاي خانه را پر مي كند. سرت را مي بري زير بالش و تلاش مي كني به صدا عادت كني كه ثانيه اي بعد در آسانسور با صداي مهيبي بسته مي شود.
با كسلي خواب نصف و نيمه ظهر قصد خريد مي كني در آسانسور كه باز مي شود بوي بد زباله مشامت را پر مي كند. تلاش مي كني از پاركينگ كه مي گذري توجهي به پرايد سياهي كه هر روز در محل پارك خودرو شما توقف مي كند بي توجه باشي و...
از اين دست اتفاقات هر روز زياد مي توان ديد. اينجا خبري از احترام به دايره خصوصي افراد نيست. اما از چه زماني شهروندان ما تصميم گرفتند از خانه هاي حياط دارشان كوچ كنند و آپارتمان نشيني را تجربه كنند.
آغاز زمان آپارتمان نشيني
با رشد شهرنشيني، افزايش جمعيت شهري در كنار كمبود فضاي ساخت و ساز و نيز كاهش هزينه هاي خريد مسكن، جهان در قرن گذشته به آپارتمان نشيني روي آورد تا تغييرات بنيادي و اساسي در نحوه و شكل زندگي خود بوجود آورد.
تغييراتي كه گاه از سرشوق و اشتياق بود. البته گاهي اين تغييرات از سر اجبار و نياز در جامعه نيز به وجود آمد كه ديگر چاره اي براي فرار از آن وجود نداشت. خارج شدن خانه ها از فضايي كه وسعت آن امروزه براي نسل جديد كمتر در تخيل مي گنجد و تبديل شدن آنها به خانه هايي در ابعاد كوچك تر، به گونه اي كه هر خانه روي خانه اي ديگر بنا شده، مدلي از زندگي را شكل بخشيده است كه به آن آپارتمان نشيني مي گويند.
باتوجه به شروع ساخت و ساز مجتمعهاي آپارتماني از دهه 40 شمسي در ايران كه تعداد آنها از تعداد انگشتان دست فراتر نمي رفت، قانون تملك آپارتمانها در سال1343به تصويب رسيد و آيين نامه اجرايي آن نيز چهار سال بعد يعني 1347 تدوين شد. اما به دليل نقصان در برخي مفاد آيين نامه مذكور در دهه 60 شمسي در حالي مورد بازبيني مجدد قرار گرفت كه مردم در اين دهه به زندگي در آپارتمان روي آورده و در كشاكش زندگي در اين مجتمع ها با مشكلات مختلفي روبه رو شده بودند.
ايستگاه اول؛ مشكلات آپارتمان نشيني
مشكلات زندگي آپارتماني از زماني آغاز شد كه خانواده ها همچنان پيرو زندگي سنتي خود در خانه هاي حياط دار بودند به گونه اي كه صحبت كردن با صداي بلند، رفت و آمد در هر زمان از شبانه روز، بلندي صداي تلويزيون، راديو و ضبط صوت تا آن ميزان كه تمايل دارند و با اين تفكر كه چهار ديواري اختياري است!همچنان بر شيوه زندگي جديد سايه انداخته بود اما آنان بر شيوه هاي زندگي سنتي پافشاري مي كردند، بدون آن كه توجهي به حقوق همسايه ديوار به ديوار يا همسايه طبقه پايين يا بالايي خود داشته باشند.
در حقيقت مردم ما اگر چه از خانه هاي حياط دار به آپارتمانهاي چند طبقه كوچ كرده اند اما نتوانستند خود را با فرهنگ جديدي از زندگي تطبيق دهند. برخي از آنها معتقدند چون پول خريد، رهن و يا اجاره ملك را داده اند مي توانند هرگونه كه بخواهند زندگي كنند. آنچه از شواهد امر برمي آيد فرهنگ مخصوص، نخستين شاخصه به وجود آمدن امكان مناسب براي آپارتمان نشيني است.
چنانچه مريم.م 27ساله كه ساكن يك آپارتمان 60متري در شهر تهران است درباره آپارتمان نشيني و مشكلات آن مي گويد: متأسفانه به رغم گسترش آپارتمان نشيني در اكثر شهرهاي كشور فرهنگ آپارتمان نشيني در ايران آن چنان كه بايد و شايد جانيفتاده و هنوز مردم حق همسايه ها را به درستي ادا نمي كنند.
حامد.الف يك دانش آموز پشت كنكوري است. او نيز با شكايت و گله از همسايه هاي آپارتمان شان مي گويد: ما هم مثل اكثر مردم تهران آپارتمان نشين هستيم اما اي كاش نبوديم. اي كاش آن قدر توانايي مالي داشتيم كه يك خانه از آن خودمان داشته باشيم حتي يك خانه 40متري اما مستقل.
او ادامه مي دهد: من امسال كنكور داشتم و تمام شرايط براي درس خواندنم مهيا بود ولي همسايه هاي محترم تمام زحمات مرا به باد دادند. در طبقه بالاي ما يك خانواده 6نفري زندگي مي كنند كه هر كدام ساز خود را مي زنند. حالا با اين اوضاع من چگونه مي توانستم در كنكور رتبه دلخواه را بياورم؟ چگونه بايد درس مي خواندم؟
بهروز معبوديان، كارشناس روان شناسي باليني و از اساتيد كلاسهاي آموزش شهروندي نيز در اين باره مي گويد: غالب افرادي كه به زندگي آپارتمان نشيني روي آورده اند از خانواده هاي هسته اي جدا شده و وارد فضاي امروزي شده اند و متأسفانه فرهنگ لازم براي اين فرم از زندگي را ندارند. او ادامه مي دهد: تراكم افراد در يك فضاي كوچك همراه با امكانات اندك افراد را دچار مشكل و حاشيه مي كند.
در اين زمينه معبوديان و بسياري از كارشناسان در يك جمع بندي ساده معتقدند توافق نداشتن ساكنان در نحوه استفاده از مشاع ها، وجود سليقه ها و فرهنگهاي گوناگون و نيز اختلاف محسوس اجتماعي ميان ساكنان همچنين نبودن ضوابط و مقررات مدرن براي طراحي، ساخت و بهره برداري از مجتمع ها، بي توجهي ساكنان به حقوق همسايگان و الزام نداشتن آنها به جبران خسارتهاي احتمالي تنها بخشي از مشكلات آپارتمان نشيني است.
ايستگاه دوم؛ محاسن آپارتمان نشيني
آپارتمان نشيني در كنار معايب و مشكلاتش، محاسني هم دارد. مثل فراهم شدن محيط اجتماعي شايسته براي تربيت بهتر كودكان. چرا كه در اين گونه از منازل افراد ارتباط نزديكي با يكديگر دارند. به عبارتي محيطي مساعد براي برخوردهاي اجتماعي مناسب كودكان فراهم مي شود و اين مسئله شامل حال بزرگسالان نيز مي شود. خانواده ها به طور طبيعي شبكه روابط اجتماعي خود و فرزندانشان را گسترش مي دهند و آنها به عضوي از يك خانواده بزرگ تبديل مي شوند.
در اين خانواده بزرگ افراد مختلف با مهارتهاي ويژه و گروههاي سني متفاوت زندگي مي كنند كه هر يك مي توانند اين مهارتها را به ديگران منتقل كنند. به دليل ارتباطات نزديكي عاطفي كه بين ساكنين آپارتمانها بوجود مي آيد افراد در كارها به كمك مي كنند. زندگي در اين گونه مجموعه ها حس همكاري داوطلبانه و مسئوليت پذيري اجتماعي را به خوبي ترويج مي كند.
ايستگاه آخر؛ آموزش شهروندي ضرورتي انكارناپذير
پذيرش قواعد زندگي شهرنشيني امروز به معني پذيرش تغييراتي در الگوهاي زيستي در اطراف ماست. اين تغييرات در رفتارهاي ما نيز وارد شده، علايق و قوانين جديد را به زندگي ما تحميل مي كنند. پس مفهوم خانه از قالب كهن و ديروزي خود كه همه امور اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در چارچوب آن حل مي شد، تهي شده است.
اين تغييرات به قالب زندگي اجتماعي ما با ديگران نيز سرايت كرده اما به همين محدود نمانده است. زندگيهاي امروزي در حقيقت ماهيت شيشه اي يافته اند. خانه ها يا همان آپارتمانها شيشه اي شده اند. در چنين شرايطي فرهنگ آپارتمان نشيني به معناي توجه به آداب، قواعد و الزامهاي زندگي در محيط جمعي معنا و مفهوم پيدا مي كند و دوري از آن باعث بالا رفتن مشكلات اجتماعي مي شود. بنابراين بسياري از كارشناسان، مشكلات آپارتمان نشيني و اختلاف ميان همسايگان را در نتيجه ناديده گرفتن دو نكته اساسي مي دانند.
ابتدا فرهنگ آپارتمان نشيني و سپس آموزش آپارتمان نشيني. براي آنكه اين دو نكته را در رفتار و روابط به گونه اي بازيابيم كه به ايجاد مناقشات و تنشها ختم نگردد بايد آموزش فرهنگ آپارتمان نشيني را در اولويت مباحث شهرنشيني قرار دهيم.
معبوديان، كارشناس روانشناسي باليني در اين خصوص به مهر مي گويد: بالا بردن آگاهي شهروندان از زندگي شهرنشيني و قواعد و اصول آن، زندگي آپارتمان نشيني را سهل و ساده مي كند.
او به آموزش فرهنگ آپارتمان نشيني اشاره مي كند و مي افزايد: در صورتي كه فرهنگ سازي انجام شود شهروندان امنيتي اجتماعي را بيشتر احساس مي كنند. در قالب زندگي امروز برخي اختيارات ما محدود شده و نقشهاي تازه اي به نقشهاي قديمي در زندگي افزوده شده است. در چنين شرايطي ديگر «چارديواري اختياري» نيست.

پیامبر (ص): صبر اگر به بیقراری رسید دعا مستجاب می شود.

عزیز ما قرنهاست که چشم انتظار به ما دارد!

سه شنبه 3 آبان 1390  11:38 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها