( . . . اگِه مِه حرف گوش هاكني پلسِفيد كِه بُوردمِه تِسه خارچي خَريمبِه . ) مادران با اين بهانه دل بچه هاشون ، خصوصا آنهايي كه لج كرده بودند را بدست مي آوردند البته در آن زمان هنوز مشت رحمت عمو مغازه اي در اساس نداشت .
خارچي – يك چيز خوب – كه اغلب آدامس خروس نشان بود و بچه ، بنده خدا همان اول آنرا قورت مي داد . اما معجزه مي كرد ، چون براي بچه هاي محل وسيله اي براي فخر در برابر ديگران بود . جديدي ها بدانند لپ لپ همان خارچي است .