چرا اندیشه دینی به یک مصلح احیاگر نیازمند است ؟
یادداشت هایی از امام خمینی و شهید مطهری
محمد صالحی – 17/6/88 – شب احیا رمضان المبارک
مقدمه :
انحطاط مسلمين در عصر حاضر
1
در ميان كشورهای
دنيا به استثنای بعضی كشورها ، كشورهای اسلامی عقب
ماندهترين و منحطترين
كشورها است . نه تنها در صنعت عقب هستند ، در
علم عقب هستند ، در اخلاق عقب
هستند ، در انسانيت و معنويت عقب هستند
.
چرا ؟
يا بايد بگوئيم ، اسلام ، يعنی
همان حقيقت اسلام در مغز و روح اين
ملتها هست ، ولی خاصيت اسلام اينست كه
ملتها را عقب میبرد ( دشمنان
دين هم بزرگترين حربه تبليغی آنها همين انحطاط
فعلی مسلمين است ) و يا
بايد اعتراف كنيم كه حقيقت اسلام به صورت اصلی در مغز و
روح ما موجود
نيست بلكه اين فكر اغلب در مغزهای ما به صورت مسخ شده موجود است ،
توحيد ما توحيد مسخ شده است ، نبوت ما نبوت مسخ شده است ، ولايت و
امامت ما
مسخ شده است ، اعتقاد به قيامت ما كم و بيش همينطور .
تمام
دستورهای اصولی
اسلام در فكر ما همه تغيير شكل داده . در دين صبر هست ،
زهد هست ، تقوا هست ،
توكل هست . تمام اينها بدون استثناء به صورت
مسخ شده در ذهن ما موجود است
.
1
....
در مسأله ولايت و امامت طرز فكر ما به صورت عجيب و معكوس در آمده است
. آيا اين عجيب نيست كه ما مقتدايانی مثل اهل بيت پيغمبر داشته باشيم ، علی بن ابی طالب داشته باشيم ، حسن بن علی داشته باشيم ، حسين بن علی داشته باشيم ، زين العابدين داشته باشيم و همچنين ساير ائمه ع ، آنگاه بجای اينكه وجود اين پيشوايان ، محرك ما و مشوق ما باشد به عمل ، وسيله تخدير ما و تنبلی ما و گريز ما از عمل شده است .
تشيع و دوستی اهل بيت پيغمبر را وسيله قرار داديم برای اينكه از زير بار اسلام بيرون بيائيم
. حالا ببينيد اين فكر چقدر مسخ شده است ! اين حقيقت عالی به شكل منكوس در فكر ما وارد شده ، در ما نتيجه معكوس داده ، وسيله تنبلی شده ، وسيله هيچ كار نكردن با انتظار اينكه همه كارها را مولا كرده ، در قيامت هم مولا میكند .
2
....
با توجه به مطلب فوق از شهید بزرگوار مطهری ؛ به یاد مطلبی افتادم که بد نیست عنوان کنم :
از زمان کودکی همیشه شنیده بودیم که امام عصر عج وقتی ظهور می کنند ، دین را بگونه ای ابلاغ می کنند که گویی ( و گویند ) : "
دین جدیدی آورده است
"
3
. این امر همواره در ذهن کودکی من همانند پتکی می کوبید که
: " چگونه ممکن است در جامعه ای که روحانیت سنتی و علمایی ریشه دار حاکمیت اندیشه دینی را برعهده داشته و دارند ، امام زمان عج مفاهیم و معارفی را عرضه کنند که مسبوق به سابقه نبوده و گویی همه چیز جدید است و حتی بزرگان علوم دین هم نشنیده و در استنباط خود به این تفقه نرسیده اند ؟ ! "
وقتی جستجو کردم و پرسیدم ، جوابی که می شنیدم چیزی بیش از این نبود
:
" بی حجابی جامعه را فرا می گیرد ، حرامخواری زیاد می شود ، بی تفاوتی به شعائر دین از جمله نماز و روزه و خمس و ... همه گیر می گردد ، و ... "
ولی چیز قانع کنندهای در لابلای آن جوابها نمی یافتم و با خود می گفتم :
·
آن کس که حجاب را رعایت نمی کند ، مسلم که می داند خلاف دین عمل می کند ، پس اگر امام زمان به حجاب امر کنند ، کسی احساس دینی جدید نخواهد کرد .
·
آن کس که به راه حرام ، زندگی می گذراند ، مطمئن که می داند منکریست که اگر امام بیایند از آن نهی خواهند کرد .
·
و آن کس که نسبت به شعائر دینی بی تفاوت شده ، حتما می داند که آنچه می کند ، دستور دین و شارع مقدس نیست . پس اگر حضرت حجت بیایند و امر به نماز و روزه و .. نمایند ، کسی معترض نخواهد شد که ایشان دین جدیدی آورده است
.
پس مسئله چیست ؟ و پاسخ این مشکل را کجا باید جستجو کرد ؟
در همان ایام ، در اندیشه های خود به این جواب رسیدم که :
"
قبل از ظهور حضرت ، آنچه زیر بناهای دین را میساخته و نبی مکرم ص مامور به ابلاغ آن بوده ، بایستی چنان تغییری کرده باشد و مفاهیم متفاوت و حتی متضاد ، چنان به عنوان دین ، از بعض پیشوایان اندیشه دینی و مدعیات راهبری جامعه دینی ، به مردم نه تنها تحمیل که به عنوان تنها معیار حق و باطل در مفهوم و ماهیت دین ارائه شده باشد که با ظهور امام عصر و ابلاغ آنچه که حقیقت دین محمد ص و وحی الهی بوده است ، به یکباره ، همه آن ساختارهای دینی خودساخته مدعیان و مبلغان ، تخریب و به چالش کشیده می شود و همانها یند که فریاد برخواهند آورد که دین جدیدی آمده و به حکم بدعت ، تکفیر و ..
"
با بزرگ و بزگتر شدن ، این جواب هم برایم مطمئن تر شد و هم نگران کننده ، که با این همه مصادر تحقیق و تفکر در دین و عالمان و اندیشمندان دینی ، چگونه می توان مرگ دین را به نظاره نشست تا بدنبال آن زنده کننده دین بیاید و آن کند که در کلام مولا علی ع بصراحت تعبیر به زنده کردن آن نموده است
4
.
در اینجا به گوشه ای دیگر از نوشته های استاد مطهری و حضرت امام خمینی نظری دوباره می کنیم :
" در نهج البلاغه راجع به وجود مقدس حجة بن الحسن عجل الله تعالي فرجه تعبيراتي هست كه يك جمله اش كه الان يادم هست اينست : " و يحيي ميت الكتاب و السنة "
5
زنده مي كند قرآن و سنت مرده را
. قرآني كه در ميان مردم مي ميرد و سنتي كه مي ميرد ، زنده مي كند . اين ، تعبير علي ع است نه تعبير من : او مي آيد زنده مي كند . وجود مقدس ثامن الائمه به يكي از شيعيان مي فرمايد : " احيوا امرنا " امر ولايت ما را زنده كنيد . او عرض مي كند : چگونه ما مي توانيم احياء كنيم ؟
دستور مي دهد كه حقايق سخنان ما را ، محاسن كلام ما را ، سيرت ما را ، حقايق ما را براي مردم بگوئيد و تشريح بكنيد . اين زنده كردن كار ما است . ...
6
"
حقايق دين و اصول كلي كه دين ذكر كرده است هرگز مردني نيست . آن چيزي كه مي گوئيم مي ميرد - اگر در زبان خود دين وارد شده است كه قرآن يا سنت مي ميرد - معنايش اينست كه در ميان مردم مي ميرد ، فكر مردم درباره دين فكر مرده اي است
. مقصود ما اين است ، و الا دين خودش در ذات خودش نه مي ميرد و نه مردني است . اسلام يك حساب دارد و مسلمين حساب ديگري دارند . اسلام زنده است ومسلمانان فعلي مرده . يكي از مسائلي كه امروز علماي اجتماع دنيا رويش حساب مي كنند ، زنده بودن اسلام است در عمل ." 7...
" آنجا كه ما مي گوئيم فكر ديني مرده است در كشورهائي است كه قرنها است مسلمان هستند . در اين كشورها عواملي پيدا شده است كه اين فكر را در مغز آنها ميرانده است ، يعني در يك حالت نيمه زنده و نيمه مرده اي درآورده است از قبيل ملتهائي امثال ما
.
آنجا كه احتياج دارد روي عنوان " احياء فكر ديني " بحث بشود ، فكر بشود ، قاره سياه نيست : آنجا بايد گفت " ايجاد فكر ديني " . در اروپا نيست . آنجا هم همين طور . در شرق اقصي و ژاپن نيست . آنجا هم بايد رفت و از نو ايجاد كرد
.
اتفاقا در همه جا زمينه هست . آنها كه احتياج دارند به " احياء فكر ديني " ما هستيم . يعني ما دين داريم ، فكر ديني در ما هست ولي در يك حالت نيمه بيدار و نيمه خواب ، در يك حالت نيمه مرده و نيمه زنده ، در يك حالت بسيار بسيار خطرناك . اين است كه بايد روي اين مطلب بحث كرد
. " 8
یکی از مسائلی که در بین ملت شیعه عامل سو استفاده شده بحث آقا امام زمان عج است
، درست است که ایشان باید ظهور نماید ، ولی ایشان جنبه جهاني دارد نه اينكه مخصوص به عالم شيعه باشد ، و آن ، وجود مقدس حضرت حجت عج است . ايشان مربوط به همه عالم اند . آنهائي كه شنيده ايد در منبرها مي گويند بيايد يك مشت شيعه را نجات دهند ، يك مشت شيعه دروغ است . يك مشت شيعه كه قالتاق ترين مردم دنيا هستند امام زمان عج حامي اينها نيست .
او مصلح كل عالم است . درباره او هم ما هيچ حق نداريم به اين كه وقت معين كنيم
، حساب بكنيم چند سال ديگر ، ده سال ديگر ، از اين حساب ابجدهائي كه هر روز مي كنند ، يك دفعه مي آيند آيه : ان الارض لله يورثها من يشاء
9
و يك وقت آيه : و لقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادي الصالحون
10
را حساب مي كنند كه مثلا در فلان سال حضرت ظهور مي كند
. از اينها بترسيد و تكذيب بكنيد كه كذب الوقاتون
11
. "
12
تحجرگرايي و مقدس مآبي در کلام امام خمینی :
"
امروز عده اي با ژست مقدس مآبي چنان تيشه به ريشه دين و انقلاب و نظام مي زنند كه گويي وظيفه اي غير از اين ندارند. خطر تحجرگرايان و مقدس نمايان احمق در حوزه هاي علميه كم نيست . طلاب عزيز لحظه اي از فكر اين مارهاي خوش خط و خال كوتاهي نكنند. اينها مروج اسلام آمريكايي اند و دشمن رسول الله
. " 13
زیر نویسها :
1-
کتاب ده گفتار- احیائ فکر دینی – شهید مطهری – ص 144
2-
همان – ص 145و146
3-
و 4 – و 5 .. و یحیی میت الکتاب و السنه – نهج البلاغه – خطبه 136 – ص 133 – کتاب فوق الذکر
6 - همان کتاب – ص 133
7 – همان کتاب – ص 134
8 – همان کتاب - ص 135
9 – اعراف - آیه 128
10 – انبیائ - آیه 105
11 – اصول کافی – ج 1 – ص 368
12 – کتاب ده گفتار – ص 142
13 - صحيفه نور , ج 21 , ص .91
http://mahsan.parsiblog.com
/