0

چرا اندیشه دینی به یک مصلح احیاگر نیازمند است ؟ - 15 شعبان مبارك

 
M_SALEHY
M_SALEHY
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 443
محل سکونت : اصفهان

چرا اندیشه دینی به یک مصلح احیاگر نیازمند است ؟ - 15 شعبان مبارك

چرا اندیشه دینی به یک مصلح احیاگر نیازمند است ؟

یادداشت هایی از امام خمینی  و شهید مطهری

محمد صالحی – 17/6/88 – شب احیا رمضان المبارک

مقدمه : انحطاط مسلمين در عصر حاضر 1

 

در ميان كشورهای دنيا به استثنای بعضی كشورها ، كشورهای اسلامی عقب‏ مانده‏ترين و منحطترين كشورها است . نه تنها در صنعت عقب هستند ، در علم عقب هستند ، در اخلاق عقب هستند ، در انسانيت و معنويت عقب هستند . چرا ؟

يا بايد بگوئيم ، اسلام ، يعنی همان حقيقت اسلام در مغز و روح اين‏ ملتها هست ، ولی خاصيت اسلام اينست كه ملتها را عقب می‏برد ( دشمنان‏ دين هم بزرگترين حربه تبليغی آنها همين انحطاط فعلی مسلمين است ) و يا بايد اعتراف كنيم كه حقيقت اسلام به صورت اصلی در مغز و روح ما موجود نيست بلكه اين فكر اغلب در مغزهای ما به صورت مسخ شده موجود است ، توحيد ما توحيد مسخ شده است ، نبوت ما نبوت مسخ شده است ، ولايت و امامت ما مسخ شده است ، اعتقاد به قيامت ما كم و بيش همينطور . تمام‏ دستورهای اصولی اسلام در فكر ما همه تغيير شكل داده . در دين صبر هست ، زهد هست ، تقوا هست ، توكل هست . تمام اينها بدون استثناء به صورت‏ مسخ شده در ذهن ما موجود است . 1 ....

 

در مسأله ولايت و امامت طرز فكر ما به صورت عجيب و معكوس در آمده‏ است . آيا اين عجيب نيست كه ما مقتدايانی مثل اهل بيت پيغمبر داشته‏ باشيم ، علی بن ابی طالب داشته باشيم ، حسن بن علی داشته باشيم ، حسين‏ بن علی داشته باشيم ، زين العابدين داشته باشيم و همچنين ساير ائمه ع ، آنگاه بجای اينكه وجود اين پيشوايان ، محرك ما و مشوق ما باشد به عمل‏ ، وسيله تخدير ما و تنبلی ما و گريز ما از عمل شده است . تشيع و دوستی‏ اهل بيت پيغمبر را وسيله قرار داديم برای اينكه از زير بار اسلام‏ بيرون بيائيم . حالا ببينيد اين فكر چقدر مسخ شده است ! اين حقيقت عالی‏ به شكل منكوس در فكر ما وارد شده ، در ما نتيجه معكوس داده ، وسيله‏ تنبلی شده ، وسيله هيچ كار نكردن با انتظار اينكه همه كارها را مولا كرده‏ ، در قيامت هم مولا می‏كند . 2 ....

با توجه به مطلب فوق از شهید بزرگوار مطهری ؛ به یاد مطلبی افتادم که بد نیست عنوان کنم :

از زمان کودکی همیشه شنیده بودیم که امام عصر عج وقتی ظهور می کنند ، دین را بگونه ای ابلاغ می کنند که گویی ( و گویند ) : " دین جدیدی آورده است " 3 . این امر همواره در ذهن کودکی من همانند پتکی می کوبید که : " چگونه ممکن است در جامعه ای که روحانیت سنتی و علمایی ریشه دار حاکمیت اندیشه دینی را برعهده داشته و دارند ، امام زمان عج مفاهیم و معارفی را عرضه کنند که مسبوق به سابقه نبوده و گویی همه چیز جدید است و حتی بزرگان علوم دین هم نشنیده و در استنباط خود به این تفقه نرسیده اند ؟ ! "

 

وقتی جستجو کردم و پرسیدم  ، جوابی که می شنیدم چیزی بیش از این نبود : " بی حجابی جامعه را فرا می گیرد ، حرامخواری زیاد می شود ، بی تفاوتی به شعائر دین از جمله نماز و روزه و خمس و ... همه گیر می گردد ، و ... "

ولی چیز قانع کنندهای در لابلای آن جوابها نمی یافتم  و با خود می گفتم  :

·        آن کس که حجاب را رعایت نمی کند ، مسلم که می داند خلاف دین عمل می کند ، پس اگر امام زمان به حجاب امر کنند ، کسی احساس دینی جدید نخواهد کرد .

·        آن کس که به راه حرام ، زندگی می گذراند ، مطمئن که می داند منکریست که اگر امام بیایند از آن نهی خواهند کرد .

·        و آن کس که نسبت به شعائر دینی بی تفاوت شده ، حتما می داند که آنچه می کند ، دستور دین و شارع مقدس نیست . پس اگر حضرت حجت بیایند و امر به نماز و روزه و .. نمایند ، کسی معترض نخواهد شد که ایشان دین جدیدی آورده است .

پس مسئله چیست ؟ و پاسخ این مشکل را کجا باید جستجو کرد ؟

 

در همان ایام ، در اندیشه های خود به این جواب رسیدم که : " قبل از ظهور حضرت ، آنچه زیر بناهای دین را میساخته و نبی مکرم ص مامور به ابلاغ آن بوده  ، بایستی چنان تغییری کرده باشد و مفاهیم متفاوت و حتی متضاد ، چنان به عنوان دین ، از بعض  پیشوایان اندیشه دینی و مدعیات راهبری جامعه دینی ، به مردم نه تنها تحمیل که به عنوان تنها معیار حق و باطل در مفهوم و ماهیت دین ارائه شده باشد که با ظهور امام عصر و ابلاغ آنچه که حقیقت دین محمد ص و وحی الهی بوده است ، به یکباره ، همه آن ساختارهای دینی خودساخته مدعیان و مبلغان ، تخریب و به چالش کشیده می شود و همانها یند که فریاد برخواهند آورد که دین جدیدی آمده و به حکم بدعت ، تکفیر و .. "

با بزرگ و بزگتر شدن ، این جواب هم برایم مطمئن تر شد و هم نگران کننده ، که با این همه مصادر تحقیق و تفکر در دین و عالمان و اندیشمندان دینی ، چگونه می توان مرگ دین را به نظاره نشست تا بدنبال آن زنده کننده دین بیاید و آن کند که در کلام مولا علی ع بصراحت تعبیر به زنده کردن آن نموده است   4 .

 

در اینجا به گوشه ای دیگر از نوشته های استاد مطهری و حضرت امام خمینی نظری دوباره می کنیم :

 

"  در نهج البلاغه راجع به وجود مقدس حجة بن الحسن عجل الله تعالي فرجه تعبيراتي هست كه يك جمله اش كه الان يادم هست اينست : " و يحيي ميت الكتاب و السنة "  5  زنده مي كند قرآن و سنت مرده را . قرآني كه در ميان مردم مي ميرد و سنتي كه مي ميرد ، زنده مي كند . اين ، تعبير علي ع است نه تعبير من : او مي آيد زنده مي كند . وجود مقدس ثامن الائمه به يكي از شيعيان مي فرمايد : " احيوا امرنا " امر ولايت ما را زنده كنيد . او عرض مي كند : چگونه ما مي توانيم احياء كنيم ؟

دستور مي دهد كه حقايق سخنان ما را ، محاسن كلام ما را ، سيرت ما را ، حقايق ما را براي مردم بگوئيد و تشريح بكنيد . اين زنده كردن كار ما است . ... 6

" حقايق دين و اصول كلي كه دين ذكر كرده است هرگز مردني نيست . آن چيزي كه مي گوئيم مي ميرد - اگر در زبان خود دين وارد شده است كه قرآن يا سنت مي ميرد - معنايش اينست كه در ميان مردم مي ميرد ، فكر مردم درباره دين فكر مرده اي است . مقصود ما اين است ، و الا دين خودش در ذات خودش نه مي ميرد و نه مردني است . اسلام يك حساب دارد و مسلمين حساب ديگري دارند . اسلام زنده است ومسلمانان فعلي مرده . يكي از مسائلي كه امروز علماي اجتماع دنيا رويش حساب مي كنند ، زنده بودن اسلام است در عمل ." 7...

" آنجا كه ما مي گوئيم فكر ديني مرده است در كشورهائي است كه قرنها است مسلمان هستند . در اين كشورها عواملي پيدا شده است كه اين فكر را در مغز آنها ميرانده است ، يعني در يك حالت نيمه زنده و نيمه مرده اي درآورده است از قبيل ملتهائي امثال ما .

آنجا كه احتياج دارد روي عنوان " احياء فكر ديني " بحث بشود ، فكر بشود ، قاره سياه نيست : آنجا بايد گفت " ايجاد فكر ديني " . در اروپا نيست . آنجا هم همين طور . در شرق اقصي و ژاپن نيست . آنجا هم بايد رفت و از نو ايجاد كرد .

اتفاقا در همه جا زمينه هست . آنها كه احتياج دارند به " احياء فكر ديني " ما هستيم . يعني ما دين داريم ، فكر ديني در ما هست ولي در يك حالت نيمه بيدار و نيمه خواب ، در يك حالت نيمه مرده و نيمه زنده ، در يك حالت بسيار بسيار خطرناك . اين است كه بايد روي اين مطلب بحث كرد . " 8

یکی از مسائلی که در بین ملت شیعه عامل سو استفاده شده بحث آقا امام زمان عج است ، درست است که ایشان باید ظهور نماید ، ولی ایشان جنبه جهاني دارد نه اينكه مخصوص به عالم شيعه باشد ، و آن ، وجود مقدس حضرت حجت عج  است . ايشان مربوط به همه عالم اند . آنهائي كه شنيده ايد در منبرها مي گويند بيايد يك مشت شيعه را نجات دهند ، يك مشت شيعه دروغ است . يك مشت شيعه كه قالتاق ترين مردم دنيا هستند امام زمان عج حامي اينها نيست .

او مصلح كل عالم است . درباره او هم ما هيچ حق نداريم به اين كه وقت معين كنيم ، حساب بكنيم چند سال ديگر ، ده سال ديگر ، از اين حساب ابجدهائي كه هر روز مي كنند ، يك دفعه مي آيند آيه : ان الارض لله يورثها من يشاء 9 و يك وقت آيه : و لقد كتبنا في الزبور من بعد الذكر ان الارض يرثها عبادي الصالحون 10 را حساب مي كنند كه مثلا در فلان سال حضرت ظهور مي كند . از اينها بترسيد و تكذيب بكنيد كه كذب الوقاتون 11 . " 12

 

تحجرگرايي و مقدس مآبي در کلام امام خمینی : "  امروز عده اي با ژست مقدس مآبي چنان تيشه به ريشه دين و انقلاب و نظام مي زنند كه گويي وظيفه اي غير از اين ندارند. خطر تحجرگرايان و مقدس نمايان احمق در حوزه هاي علميه كم نيست . طلاب عزيز لحظه اي از فكر اين مارهاي خوش خط و خال كوتاهي نكنند. اينها مروج اسلام آمريكايي اند و دشمن رسول الله . " 13

 

زیر نویسها :

 

1-    کتاب ده گفتار- احیائ فکر دینی – شهید مطهری – ص 144

2-    همان – ص  145و146

3-    و 4 – و 5 .. و یحیی میت الکتاب و السنه – نهج البلاغه – خطبه 136 – ص  133 – کتاب فوق الذکر

6 - همان کتاب – ص 133

7 – همان کتاب – ص 134

8 – همان کتاب  - ص 135

9 – اعراف  - آیه 128

10 – انبیائ - آیه 105

11 – اصول کافی – ج 1 – ص 368

12 – کتاب ده گفتار – ص 142

13 - صحيفه نور , ج 21 , ص .91

http://mahsan.parsiblog.com /

 

دوشنبه 4 مرداد 1389  3:52 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها