0

مطالب خواندنی ماه رمضان

 
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

زمزمه ملکوت (2)

اشاره:

به بارگاه ملکوت از راه دعا می توان بار یافت و شهد فیض لایزال را از جام دعا می بایست سر کشید.

دعا، تنها صحنه خواندن نیست عرصه شناختن هم هست. رهاورد دعا، تنها روحانیت نیست عقلانیت هم هست.

باید بر سجاده دعا نشست و محبوب را تمنا کرد.

رمضان، این سفره گشوده خدا، گاه اجابت خواهش هاست، رمضان را دریابیم و دل و جانمان را با جوهر دعا صیقل بخشیم.

آنچه به خامه می آید بازنوشته سخنرانی مجتهد فرزانه، آیت الله آقا مجتبی تهرانی است که در این روزهای پر برکت ماه رمضان در مدرسه نور تهران واقع در خیابان ایران، ایراد می شود. موضوع این سلسله گفتارها دریافتی از ادعیه مأثور و ترسیم تصویری از بایسته های بندگی است.

 به منظور بهره مندی بیشتر، فایل صوتی هر جلسه نیز ضمیمه خواهد شد.

دعا کردن

 

جلسه دوم: چه کنم دعایم مستجاب شود

اعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم؛  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبّ‏ِ الْعَلَمِین وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرِینَ وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُكَ

فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْكَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْكَ»[1]

خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و صدایم را بشنو هنگامی که تو را صدا میزنم؛ به دعایم گوش فرا ده، آن هنگام که تو را میخوانم و رو به من فرما در آن زمان که با تو نجوا میکنم.  همانا من به سوی تو فرار کرده‌ام و در مقابل تو ایستاده ام.

مروری بر مباحث گذشته

بحث ما راجع به دعا بود و جلسه گذشته عرض کردم كه در باب دعا چند تقسیم بندی وجود دارد كه یکی از آنها دعای مأثور و غیر مأثور است. دعای مأثور به این معنا است که از ناحیه اولیای خدا قالب ریزی شده است و انسان نمیتواند در آنها دخالت و تصرف کند. ما بعداً وارد این بحث میشویم و ادعیه ای را که از ائمه و معصومین (صلوات الله علیهم اجمعین) وارد شده است، بررسی خواهیم كرد. ـ ان‌شاءالله ـ  دعای غیرمأثور هم دعایی است که انشا و قالب ریزی آن به عبد واگذار شده است. یعنی هرکس میتواند خواسته هایش را در قالبی بریزد و از خدا تقاضا کند. این را می‌گوییم دعای غیرمأثور. بحث من در سال گذشته بر روی ادعیه غیرمأثوره متمرکز بود.

این را هم عرض کردم که اینطور نیست که دعای غیرمأثور به طور مطلق باشد و هیچ شرایطی نداشته باشد؛ بلکه دارای یك سری آداب و شرایطی است که من در جلسات گذشته شاید در بیش از بیست جلسه اموری را نسبت به قالب های دعا و نوع تقاضاهایی که بنده از خدا میخواهد مطرح کردم که عبد باید آن شرایط را رعایت کند.

اخلاص در دعا مهم‎ترین مسأله برای مستجاب شدن دعا است. اینکه می‎گوید از روزه کمک بگیر، از نماز کمک بگیر، کمک آنها چیست؟ کمک آنها این است که انسان را بیشتر به خدا متوجه می‎کند. لذا درخواستی که می‎خواهی بکنی، با نماز و روزه محكمش كن تا خالص‎تر شود و قوی‎تر شود. این كار برای این است.

بررسی امور تأثیرگذار بر استجابت دعا

اما آنچه که میخواستم به آن اشاره كنم این است كه ما به طور کلی در معارفمان به دستوراتی برخورد میکنیم كه از ناحیه اولیای خدا در باب دعا كردن صادر شده است و میبینیم كه این دستورات را در روابط گوناگون مطرح می‌کنند.[2] اولیاء خدا در این روایات اموری را در رابطه با دعا مطرح میکنند که گویی بر روی دعا اثر دارند. اصل بحث من این است كه اثر این امور بر روی دعا چگونه اثری است؟[3]

تأثیر ماه مبارك رمضان بر دعا

یك مثال میزنم برای اینکه سطح مطلب تقریباً تا حدودی عمومی شود. مثلاً در جلسه گذشته ما روایتی را مطرح كردیم که دعا در ماه مبارک رمضان مستجاب است. این روایت مسأله «زمان» را در اینجا مطرح میکند. یعنی زمان روی دعا مؤثر است. یا در مسأله ضریب پاداش تلاوت قرآن نازل، یك آیه از آن اگر در این ماه خوانده شود، پاداش آن مساوی با تلاوت یک ختم قرآن در ماه‌های دیگر است. جلسه گذشته من این روایات را خواندم. هم نسبت به قرآن نازل داریم که این ماه در پاداش آن بسیار تأثیر دارد، هم درباره قرآن صاعد -یعنی دعا- داریم که این زمان خاص، تأثیرگذار است. قرآن سخن ربّ با عبد است و دعا سخن عبد با ربّ است. در این قرآن صاعد هم دوباره می‌بینیم كه همین زمان، مؤثر است و دعا در این ماه مستجاب میشود.

تأثیر زمان و مكان بر دعا

بحث من به صورت کلی است. یک وقت بحث «زمان» مطرح است، یک وقت بحث «مکان» است كه بر روی دعا تأثیر میگذارد؛ مثل مسجد، حرمهای مطهره ائمه(علیهم السلام) و حرم و حائر حسینی (علیه السلام).[4] بعد هم می‌بینیم که یک سنخ اعمال را هم مطرح می‎کنند که مثلاً اگر قبل از دعا انجام شود، روی دعا اثر می‎گذارد. حالا من سرآمد اعمال را مطرح می‎کنم، روایاتِ آن را هم مطرح می‎کنم. بحث در این است که این امور بر روی دعا اثر دارد. این یعنی چه؟

تأثیر نماز و روزه بر دعا

من دو عمل را که بخصوص در ماه مبارک رمضان بیشتر مورد ابتلاء ما هست، مطرح می‎کنم. ما در روایات بسیار داریم که کسی که حاجتی دارد، اگر نماز بخواند و در نماز یا بعد از نماز دعا کند، دعایش مستجاب است.

- طهارت و نماز

این روایت را شاید من قبلاً خوانده باشم. دیلمی این روایت را در ارشاد القلوب نقل می‎کنند که پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله وسلّم) فرمود: «یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى مَنْ أَحْدَثَ وَ لَمْ یَتَوَضَّأْ فَقَدْ جَفَانِی وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ لَمْ یُصَلِّ رَكْعَتَیْنِ فَقَدْ جَفَانِی وَ مَنْ أَحْدَثَ وَ تَوَضَّأَ وَ صَلَّى رَكْعَتَیْنِ وَ دَعَانِی وَ لَمْ أُجِبْهُ فِیمَا سَأَلَنِی مِنْ أَمْرِ دِینِهِ وَ دُنْیَاهُ فَقَدْ جَفَوْتُهُ وَ لَسْتُ بِرَبٍّ جَافٍ»؛[5] خداوند فرموده است اگر کسی مُحدِث شود و وضو نگیرد، به من جفا کرده است؛ اگر مُحدِث شد و وضو گرفت ولی دو رکعت نماز نخواند و دعا نکرد و از من چیزی نخواست، به من جفا کرده است؛ اگر کسی وضو گرفت و نماز خواند و از من چیزی درخواست كرد و من به او عطا نکردم، من به او جفا کردم. -حالا درخواست او میخواهد امر دینی باشد یا امر دنیایی باشد؛ هرچه باشد، باشد- اگر من به او عطا نكنم به او جفا كرده‎ام و من هم پروردگاری جفاکار نیستم. در این روایت نماز را مطرح می‎کند.

- نماز و حمد و ثنای الهی

یک روایتی از امام صادق (علیه السلام) است که حضرت فرمود: «إِذَا كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَتَوَضَّأْ وَ صَلِّ رَكْعَتَیْنِ ثُمَّ احْمَدِ اللَّهَ وَ أَثْنِ عَلَیْهِ وَ اذْكُرْ مِنْ آلَائِهِ ثُمَّ ادْعُ بِمَا تُحِبُّ».[6] اگر حاجتی داشتی وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان و حمد و ثنای الهی را به جا آور، نعمتهای خداوند را یادآور شو و بعد، از خدا تقاضا کن. در این صورت دعایت به اجابت میرسد.

- نمازهای واجب

عرض کردم در این باب روایات زیاد داریم. در یک روایتی از پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله وسلّم) است که حضرت فرمود: «مَنْ أَدَّى فَرِیضَةً فَلَهُ عِنْدَ اللَّهِ دَعْوَةٌ مُسْتَجَابَ».[7] اگر کسی نماز واجبی را بخواند، نزد خداوند یک دعای مستجاب دارد. گویی از خدا به اندازه یک دعای مستجاب طلبکار میشود.

- نماز حاجت در مصلّای خانه

این روایت را خوب دقت کنید! روایت از امام ششم (علیه السلام) است كه به مِسمَع می‎گوید: «یَا مِسْمَعُ مَا یَمْنَعُ أَحَدَكُمْ إِذَا دَخَلَ عَلَیْهِ غَمٌّ مِنْ غُمُومِ الدُّنْیَا أَنْ یَتَوَضَّأَ ثُمَّ یَدْخُلَ مَسْجِدَهُ وَ یَرْكَعَ رَكْعَتَیْنِ فَیَدْعُوَ اللَّهَ فِیهِمَا أَ مَا سَمِعْتَ اللَّهَ یَقُولُ وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة».[8] حضرت به مِسمَع میفرماید چه مانعی وجود دارد كه وقتی شما یک ناراحتی و گرفتاری دنیوی پیدا کردید، بروید وضو بگیرید و بروید در محلی که معمولاً در آنجا نماز می‎خوانید، آنجا دو رکعت نماز بخوانید و بعد در نمازتان از خدا بخواهید که خدا این گرفتاریتان را برطرف کند؟! آیا نشنیده‎ای که خداوند در قرآن میگوید: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة»[9].

معنای كمك گرفتن از نماز و روزه

این روایت از نظر طلبگی، مفسّر تمام روایاتی است که در باب دعا وارد شده و می‌فرماید «نماز بخوان، بعد دعا کن». این روایت، مفسّر تمام آنها است. من اینها را پشت سر هم و به ترتیب خواندم تا آن‎هایی که اهل فضلند، دقت کنند. این روایت، مفسّر آن روایت‎ها است.[10] اینجا دارد: «إِستَعینوا»  إستعینوا از «عون» به معنی كمك است. عون و اعانه، یعنی «کمک کردن» و إستعانت یعنی «کمک گرفتن». «اِسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة» یعنی از نماز و روزه کمک بگیرید. حضرت این را کجا میفرماید؟ در آن‎جایی که می‎خواهی دعا کنی و باید تیر دعای تو به هدف استجابت بخورد، میگوید این‎جا از نماز کمک بگیر.

معنای کمک گرفتن چیست؟ معنایش این است که مثلاً من كاری را میخواهم انجام بدهم و اینجا به تنهایی نمی‎توانم موفق شوم. یعنی آن کاری که می‎خواهم انجام دهم، بُرد و کاربرد دارد، اما من را به مقصد و هدفی كه می‎خواهم نمی‎رساند. لذا باید از یك چیز دیگری کمک بگیرم تا کاربرد آن تأمین شود. باید برای اینكه به هدف برسم، کمک بگیرم. معنای «إستعینوا» این است. از صبر و نماز برای اینکه دعایت به اجابت برسد، کمک بگیر.

نقش نماز و روزه در تشدید مقتضی، به فعلیت رساندن یا تسریع اجابت دعا

اینجا بحث این نیست که نماز نسبت به دعا مقتضی درست میکند که به اجابت برسد. در خودِ دعا مقتضی برای اجابت وجود دارد. نماز این مقتضی را یا تشدید می‎كند یا به فعلیّت می‎رساند و یا به اجابت سرعت می‎دهد.[11] یکی از این سه مورد است. خود دعا مستقلاً کاربرد دارد. دعا کاربرد دارد، اما این امور کمک هستند برای دعا؛ یا برای اینکه مقتضی را تشدید کنند، یا به فعلیت برسانند و یا سرعت در اجابت ایجاد کنند. جمع بین تمام روایات و آیاتی که ما در این باب داریم این است که من عرض کردم. آن‌وقت در این‎جا حضرت میگوید كه از نماز کمک بگیر! یعنی در خودِ دعا مقتضی به اجابت رسیدن هست. اما از نماز کمک بگیر. این‌ها کمکند.

روزه، مصداق بارز صبر

در باب صبر هم در ذیل همین آیه شریفه ما روایات بسیاری داریم؛ نه یکی دو مورد. روایات زیادی هست که مراد از صبر همان صوم و روزه است. روایت از امام هفتم (علیه السلام) است که: «الصَّبْرُ الصَّوْمُ إِذَا نَزَلَتْ بِالرَّجُلِ الشِّدَّةُ أَوِ النَّازِلَةُ فَلْیَصُمْ إنَّ اللَّهُ یَقُولُ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ».[12] یا امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند: «الصَّبْرُ الصِّیَامُ».[13] و یا در روایت دیگری دارد: «إِذَا نَزَلَتْ بِالرَّجُلِ النَّازِلَةُ وَ الشَّدِیدَةُ فَلْیَصُمْ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ یَعْنِی الصِّیَامُ».[14] روایت متعددی هست، آنهایی که اهل این مباحث هستند، بروند و در این روایات دقت کنند. این روایات می‌گوید از روزه و نماز کمک بگیر. دعا کاربرد دارد، اما عواملی هستند که در تقویت مقتضی، یا به فعلیت رساندن، یا تسریع در اجابت بر روی دعا اثر میگذارند.

سرّ دعاهای بعد از نماز

من اوّل این دو عمل را مطرح کردم كه شما نگاه کنید به آدابی که راجع به ماه مبارک رمضان هست، ببینید اوّلین دعاهایی که مخصوص این ماه وارد شده است، دعاهای بعد از نماز است. «اللّهُمَّ ارزُقنِی حَجَّ بَیتِکَ الحَرَام...»، «یَا عَلِی ُّیَا عَظِیمُ یَا غَفُورُ یا رَحیم...»، «اللَّهُمَّ أدخِل عَلَی أهلِ القُبُورِ السُّرُور...»؛ این دعاها همه، برای بعد از نماز است؛ آن هم در ماه رمضان كه انسان روزه است. دقیقاً همه این‎ها حساب شده است. چون کاربرد دعا با نماز و روزه بیشتر است. هم روزه کاربرد دارد، هم نماز و هم ایام این ماه کاربرد دارد و همه این عوامل در مستجاب شدن دعا كمك می‎كنند. همه این‎ها كمك میکنند که دعا به مقصد و هدف اجابت برسد.[15]

سرّ تأثیر نماز و روزه بر دعا

اما ریشه کار چیست که صوم و صلا? روی دعا اثر میگذارند؟ سرّ آن چیست؟ من فقط یک اشاره کنم و بگذرم؛ جلسه گذشته هم گفتم که سرّش این‎ است كه این كارها، روح عبد را از نظر اتصال به ربّش تقویت میکند که این اتصال به خدا اهمّ امور در دعا است؛ یعنی «انقطاع عَن غیر الله و اتصال بالله تعالی». اخلاص در دعا مهم‎ترین مسأله برای مستجاب شدن دعا است. اینکه می‎گوید از روزه کمک بگیر، از نماز کمک بگیر، کمک آنها چیست؟ کمک آنها این است که انسان را بیشتر به خدا متوجه می‎کند. لذا درخواستی که می‎خواهی بکنی، با نماز و روزه محكمش كن تا خالص‎تر شود و قوی‎تر شود. این كار برای این است.

اینجا بحث این نیست که نماز نسبت به دعا مقتضی درست میکند که به اجابت برسد. در خودِ دعا مقتضی برای اجابت وجود دارد. نماز این مقتضی را یا تشدید می‎كند یا به فعلیّت می‎رساند و یا به اجابت سرعت می‎دهد

چون مطلبم کلّی بود، می‎خواستم این را عرض کنم كه این عواملی که در بحث دعا وارد شده است -چه زمانی، چه مکانی، چه عملی- اینها همه جنبه های کمکی دارند. خود دعا کاربرد دارد، اما من و تو ناقصیم و اگر یک انسان کامل دعا کند، ردخور ندارد و حتماً مستجاب می‎شود.

ذكر مصیبت غلام امام حسین (علیه السلام)

بروم سراغ ولیّ بزرگی از اولیاء خدا، انسان برتر عالم وجود، تا ببینید دعایش چه میکند! جلسه گذشته دعایی از علی (علیه السلام) گفتم، امشب از حسین (علیه السلام) می‎گویم. حسین (علیه السلام) غلام سیاهی دارد كه «جون» نام دارد. میگویند روز عاشورا وقتی اصحاب رفتند و شهید شدند، جون دید كه همه رفته‌اند و نوبت به او نرسیده است. آمد خدمت حسین (علیه السلام) و گفت اجازه میدهید میدان بروم؟ حضرت به او فرمود: «أنْتَ فِی إذْنٍ مِنّی یَا جُوْن»؛ تو برو! تو مرخصی! تو در راحتیها با ما بودی، خودت را به این بلاهای ما مبتلا نکن. ما گرفتار شده‎ایم، تو خودت را به گرفتاریهای ما گرفتار نکن. می­نویسند: «فَوَقَعَ جُوْنُ عَلَی قَدَمَیْ أبِیعَبْدِالله(علیه السلام)». اینجا بود كه جون دیگر تحمل نیاورد و خود را به روی پاهای حسین (علیه السلام) انداخت و شروع کرد به بوسیدن پاهای حضرت. گفت: «یَابْنَ رَسُولِ الله»، درست است كه من بدبو هستم؛ دارای شخصیت خانوادگی نیستم؛ رویم سیاه است؛ اینها همه درست است، اما بیا بر من منّت بگذار، اجازه بده من خوشبو و رو سفید شوم... بعد دیگر تحمل نیاورد و گفت: «وَ اللهِ لَا اُفَارِقُکُم»؛ به خدا قسم دست از شما برنمی‎دارم، «حَتَّی مَا اختَلَطَ دَمِیَ الأسْوَدَ بِدِمَائِکُم»، تا اینكه این خون سیاهم را به خون‌های شما آمیخته کنم.

در مقاتل دارد: «فَأذِنَ لَهُ الحُسَینُ (علیه السلام)»، حسین به او اجازه داد. جون به میدان رفت و جنگید تا به روی زمین افتاد. اما مگر میتواند به خودش اجازه بدهد كه آقایش را صدا کند و بگوید «یا اباعبدالله»؟ من کجا، حسین کجا؟ طولی نکشید که دید سرش را یکی دارد از روی زمین بلند میکند. ابی‌عبدالله سرِ جون را بر دامان خود گرفت. می‌نویسند: «فَتَبَسَّمَ جُوْن»؛ این غلام سیاه لبخندی زد. مینویسند حسین (علیه السلام) صورت به صورت جون گذاشت. اینجا دعای حسین(علیه السلام) شروع شد: «اللَّهُمَّ بَیِّضْ وَجْهَهُ وَ طَیِّبْ رِیحَهُ وَ احْشُرْهُ مَعَ الْأَبْرَارِ»؛[16] خدا! روسفیدش کن... میخواهم بگویم یا حسین، امشب یک چنین دعایی هم برای ما میکنی؟...

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:35 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

مراسم افطار در حرم امام رضا علیه السلام

  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام
  • مراسم افطار در حرم امام رضا عليه السلام

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:35 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

روزه و روزه داری در دین مسیحیت

روزه كودكانه

تاریخ روزه داری در دین مسیحیت به قبل از قرن هشتم میرسد، روزه در تقویم کلیسا هم ثبت شده و جزو آداب فقهی به شمار میرود. در انجیل آمده است که حضرت مسیح پیروان خود را امر به روزه داری نموده است: آنگاه عیسی به قوت روح به پایان برده شد تا ابلیس او را امتحان کند، پس چهل شبانه روز روزه داشته و نهایتاً گرسنه گردید.

در اناجیل به وجوب روزه تصریح شده و روزه دار را ستوده و او را از ریا برحذر داشته است.

سنت یهودی تا زمان حضرت عیسی – در صورت های مختلفش- یعنی پرهیز از خوراک، پرهیز از سخن و... رایج بوده و پس از او هم میان حواریان و کسانی که مبلغ پیامش در مناطق مختلف جهان شدند، رواج داشته است. بطوری که روزه داری از خصوصیات حواریون و رسولان پیام عیسی بوده است.

این امر نشانگر آن است حضرت عیسی خود به روزه عملاً و قولاً توجه داشته و شاگردانش نیز پس از وی به امر روزه توجه داشته اند. جیمز هاکس در این باب میگوید: حیات حواریون و مومنین- (مسیحی) ایام گذشته، عمری مملو از افکار، لذت و زحمات بیشمار و روزه داری بود.

حضرت عیسی بی شک پیش از آغاز رسالتش، همچون یک یهودی، ایام روزه داری در دین یهود مثل روزه یوم کیپور را مراعات میکرده و به نظر برخی ، او تنها اصول را بیان کرده و وضع قوانین را به عهده کلیسا نهاده است.

چند نکته ای که در این دین حائز اهمیت است، این است که اولاً در مسیحیت دو واژه روزه و پرهیز وجود دارد که بین این دو تفاوتی وجود دارد به این نحو که در ایامی که باید پرهیز را رعایت کرد، تنها از مصرف گوشت پرهیز میکنند ولی در ایام رعایت روزه همراه با پرهیز از گوشت غذای مصرفی و دفعات وعده غذا هم محدود میشود، دوماً یکی از روزهای مهم در مسیحیت روز عید پاک یا the easter day است که به مناسبت قیام عیسی از قبر گرامی داشته میشود. هفته پیش از این روز «هفته مقدس» گفته میشود که در تعیین بسیاری از روزه ها هم نقش مهمی دارد.

نصارا در ماه رمضان روزه می گرفتند اما چون این ماه با فصل گرمای شدید تابستان مواجه می شد، ماه رمضان را به ماههای شمسی انتقال دادند تا ماه رمضان ثابت بماند. به مرور زمان و به میل و سلیقه کشیشان و اسقفها 10 روز دیگر نیز به این روزه اضافه شد و در مجموع روزه اهل نصارا به 50 روز رسید. آنها به مدت چهل روز از اغذیه چرب و شیرین خودداری می کنند و روز قبل از این 40 روز را سه شنبه چاق گویند که در آن روز هر چه بخواهند می خورند و می آشامند. هر یک از شاخه های دین مسیحی نیز نوعی روزه مخصوص به خود دارند .

حضرت عیسی خود به روزه عملاً و قولاً توجه داشته و شاگردانش نیز پس از وی به امر روزه توجه داشته اند

فلسفه روزه در مسیحیت

برخی میگویند که روزه و دعا وسایلی برای مقابله با وسواس های شیطانی است و روزه حقیقی آن است که هیچ بدی مرتکب نشوی و با قلبی خالص خود را وقف خدمت به خداوند کنی.

مسیحیان معتقدند که روزه ظاهری نیست بلکه باطنی و معنوی است و هدف اصلی آن این است که با فروتنی به خدا تقرب جویند و هدایت های او را بطلبند. همچنین در کتاب اشعیاء نبی، فصل 58، آیات 6-9 در این باره چنین آمده که: «مگر روزهای که من می پسندم این نیست که بندهای شرارت را بگشائید و گره های یوغ را باز کنید و مظلومان را آزاد سازید و هر یوغ را بشکنید؟ مگر این نیست که نان خود را بین گرسنگان تقسیم کنی و فقیران رانده شده را به خانه آوری و چون برهنه را بپوشانی و ... آنگاه دعا خواهی کرد و خداوند توبه را اجابت خواهد فرمود و استغاثه خواهی نمود و او خواهد گفت که اینک حاضر هستم».

روزه مسیحی به منظور صواب و ریاضت و یا به دست آوردن دل خدا و نجات از گناه به جا آورده نمیشود زیرا آنان معتقدند با ریخته شدن خون مسیح بر صلیب و مرگ و دفن و قیام او از مردگان نجات از گناه و طریق راه یافتن انسان به حضور خدا مهیا گردیده است.

بعضی از دلایل روزه گرفتن مسیحیان به شرح زیر میباشد:

من، روزه‌دار عاشقی‌ام

1- اینکه دل در حضور خدا نرم و فروتن شود.

2- مسیحیان به صدا و هدایت حضور خدا حساس باشند.

3- نفس سرکش ضعیف و سرکوب باشد.

4- پرستش و دعای مسیحی قویتر و موثرتر باشد.

آنها میگویند روزه مسیحی کمک میکند که یاد بگیریم از خودخواهی انسان دوری و از خودگذشتگی داشته باشیم و بیشتر قدر و ارزش فداکاری عظیم را درک کنیم.

همچنین باید از ریاکاری و هرگونه ظاهرسازی و خودنمایی به دور باشد. چرا که عیسی در (انجیل متی فصل6، آیات 18-16 ) بدان اشاره کرده و میفرماید: «وقتی روزه میگیرید مانند ریاکاران خودتان را افسرده نشان ندهید. آنان قیافه های خود را تغییر میدهند تا روزه دار بودن خود را به رخ بکشند. اما تو وقتی روزه میگیری سرت را روغن بزن و صورت خود را بشوی تا مردم از روزه تو باخبر نشوند بلکه فقط پدر تو که در نهان است آن را بداند».

روزه در مسیحیت جامع احکام مذهبی نیست به همین دلیل روزه مسیحی در زمان و تحت قوانین خاصی نیست، آنها آزادند در هر زمان و با هدایت روح خدا بطور فردی و جمعی برای یک یا چند روز و حتی برای چند ساعت روزه بگیرند.

روزه های مهم مسیحیان عبارت است از:

1- روزه روز جمعه قبل از عید پاک که در قرن دوم متداول بود.

2- روزه غیرکامل دوشنبه تا پنجشنبه هفته مقدس

3- روزه چهل روز قبل از عید پاک

4- روزه چهل روز قبل از هفته مقدس

5- روزه چهارشنبه و جمعه هر هفته؛ به مناسبت روز توطئه یهودیان برای دستگیری عیسی و روز جمعه بدلیل به صلیب کشیدن عیسی

6-روزه های فصلی

7- روزه، بعنوان کفاره گناهان

روزه روزهای یکشنبه روز عید پاک، روزه در روز نیطیکاست - بدان سبب که روز جشن و شادمانی است - ممنوع است.

سه فرقه کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان در مسیحیت روزه های خاص به خود را دارند و روزه هایشان با یکدیگر فرق میکند که در زیر به بعضی از آنها اشاره شده است:

کاتولیکها

آنها روزه روز چهارشنبه و جمعه الصلیب را میگیرند بعلاوه تمامی روزهای جمعه ماه انابت را که به دوران توبه و تعمق معروف است را روزه میگیرند، و در این دوران دو نوع غذای ساده و یک غذای معمولی میخورند و از خوردن گوشت پرهیز میکنند.

 

ارتدوکس شرق

آنها نیز ماه انابت، روزه رسولان، روزه معراج مریم به آسمان، روزه ویژه میلاد مسیح و چند تا روزه یک روزه دارند بعلاوه تمامی روزهای چهارشنبه و جمعه که در این دوران از خوردن گوشت، لبنیات ، تخم مرغ و ماهی پرهیز میکنند.

 

پروتستان

روزه آنها به خود افراد، کلیساها و سازمانها بستگی دارد و در این مدت بطور کامل از لب زدن به آب و غذا خودداری میکنند و برخی مایعات را نمیخوردند و از خوردن یک یا چند وعده غذا صرف نظر میکنند.

همانطور که قبلاً اشاره شد روزه به عنوان یک مقوله دینی و عبادی امری نیست که به چند دین محدود باشد و اثری از آن در ادیان نباشد. شواهد تاریخی حاکی از آن است که اگر اختلافی هست در صورت و کیفیت توجه به آن است نه در اصل آن و در میان اقوام مختلف در گذشته و حال، روزه و پرهیز جایگاه خاصی برای خود داشته و دارد.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:36 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

روزه در ادیان و فرق

پیروان ادیان مختلف چگونه روزه می‌گیرند؟

پیشینه گرفتن روزه در میان ادیان الهی را باید در تاریخی بسیار طولانی و با رانده شدن حضرت آدم و حوا از بهشت مقارن دانست. تحقیقات انسان شناسی نیز موید آن است که حتی قبایل بدوی نیز قبل از انجام مراسمی چون شکار، برداشت محصول، یا قربانی نمودن روزه می گرفتند.

البته هدف و غایت هر یک از ادیان نیز با دیگری متفاوت بود؛ چنانکه سرخ پوستان آمریکا روزه را به خاطر دفع آفت، آشوری ها و بابلی ها برای توبه از گناهان خود، قبایل سرخ پوست مکزیکی و اینکاهای اهل پرو برای به دست آوردن دل خدایان خود، و بابلی ها برای توبه از گناه، رومانی ها به عنوان پرستش بت مزسس (سیاره مشتری)، یونانی ها به عنوان عبادت بت کشاورزی، ذیمیز و هندی ها نیز برای به دست آوردن خشنودی خدایان خود روزه می گرفتند.

در عین حال ابن اثیر معتقد است: «در هیچ ملتی از ملل مشرک و بت پرست، برای بت ها روزه نمی گرفتند؛ اگر چه برای بتها نماز می خواندند، قربانی می کردند و مراسم دیگر داشتند. روزه تنها برای خداست و هیچ مشرک و بت پرستی، برای تقرب به بت روزه نگرفته است، چون روزه فرمانی الهی است، اما سایر عبادات، مورد شرک قرار گرفته و برای غیر خدا هم انجام می دادند؛ اما خدای متعال روزه را به خود اسناد داده و شخصا جزای روزه را به عهده گرفته است.»

روزه در تمام ادیان به معنای «پرهیز و ترک» آمده است و مردم با این عبادت به خداشناسی، تزکیه نفس، تعدیل اراده در امور دنیوی، رعایت اصول اخلاقی، بهداشتی و اجتماعی دعوت می شوند.

در ادیانی غیرآسمانی همچون زرتشت، بودا و کنفسیوس، روزه از بهترین و مقدس ترین عبادتها برای تزکیه نفس به شمار می رود.

- صائبین یا مندائیان (پیروان حضرت یحیی) در روزهای ویژهای از سال که آنها را مبطل مینامند از خوردن گوشت، ماهی، تخم مرغ خودداری میکنند از جمله این روزها 26 و 27 و 28 و 29 و 30 ماه سمبلتا، روزهای ششم و هفتم ماه دولا و روز دوم ماه هطیا است.

آنها روزه واقعی را روزه دار بودن اعضا و جوارح آدمی میدانند که در کتاب کنزاربا یا صحف آدم مقدسترین کتاب مندائیها آمده است:

«ای مومنان برایتان گفتم که روزه بزرگ فقط نهی از خوردن و آشامیدن نیست بلکه دیدگانتان را از نگاههای هیز و شیطانی و گوشهایتان را از شنیدن حرفهایی که مردم در خانه خود میزنند برحذر دارید و زبانهایتان را به گفتارهای دروغ و ناپسند نیالائید و .... ».

- هندوها نیز معمولاً در روزهای ماه جدید و جشن هایی مانند شیوراتری، دورگا دپوجا روزه می گیرند. زنان شمال هند در روز کارواچاتوآ روزه می گیرند.چگونگی روزه گرفتن به خود فرد بستگی دارد. ممکن است روزه، امتناع از خوردن و آشامیدن هر نوع غذا یا نوشیدنی برای مدت 24 ساعت باشد، اما بیشتر شامل نخوردن غذاهای جامد است و نوشیدن مقداری آب یا شیر مجاز است .

تمامی فرقه های اصلی بودیسم نیز دوره هایی برای روزه دارند که معمولاً روزهای چهاردهم ماه و دیگر روزهای مقدس است. در آیین بودا، روزه به معنای خودداری از خوردن غذاهای جامد است، ولی استفاده از برخی مایعات مانعی ندارد

 زاهدان پیرو آئین جین و آئین هندو برای ایجاد آمادگی روحی خود برای برخی جشنها و اعیاد روزه نگه میدارند، همچنین پارسایان آئین جین بهترین مرگ را مرگ در اثر پرهیز کامل از غذا و آب میدانند و بسیاری از آنها داوطلبانه راه روزه دار را در پیش می گیرند تا بدین طریق به زندگی خود پایان بخشند.

- تمامی فرقه های اصلی بودیسم نیز دوره هایی برای روزه دارند که معمولاً روزهای چهاردهم ماه و دیگر روزهای مقدس است. در آیین بودا، روزه به معنای خودداری از خوردن غذاهای جامد است، ولی استفاده از برخی مایعات مانعی ندارد. روزه بودائیان روشی برای پاک سازی است. راهبان و راهبه های بودایی به دنبال قوانین «وینایا» هر روز پس از وعده غذایی ظهر چیزی تناول نمی کنند. برخی از فرقه های بودایی نیز تنها از خوردن مایعات پس از صرف وعده غذایی ظهر پرهیز می کنند. مومنان بودایی روزه را در قالب ریاضت در نظر می گیرند و ریاضت نیز در میانه روی که بودا جایگزین ریاضت کرد نفی شده است. در فرقه هایی از بودیسم که مؤمنان آن روزه می گیرند، هدف از روزه داری را تادیب نفس در راه رسیدن به کنترل فردی اعلام کرده اند. نقش روزه در ادیان بزرگ جهان صرف نظر کردن از یک یا چند وعده غذایی به منظور کمک کردن به افرادی است که در زندگی اقبال کمتری داشته اند.

من، روزه‌دار عاشقی‌ام

بسیاری از راهبان و راهبه های بودایی مذهب، تنها به یک وعده غذا در روز اکتفا میکردند و اول ماه و نیمه ماه را روزه کامل میگرفتند، امروزه مردم عامی بودائی هر ماه چهار بار روزه داشته و به گناهان خود اقرار میکنند و در استقبال از سالروز فوت بودا مدت پنج روز از خوردن گوشت خودداری میکنند.

- لامائیستها در هر ماه روزهای 14 و 15 و 29 و 30 تنها از غذای آردی و چای تناول میکنند ولی پارسایان این مذهب در طول این چهار روز تا غروب آفتاب هیچ نمیخورند.

- مردم تبت مراسمی به نام نانگ نس (روزه مدام) دارند که چهار روز طول میکشد. آنها دو روز اول را با دعا، اقرار به گناهان و تلاوت متون مقدس به سر می آورند و روز سوم پرهیز شدیدی را رعایت میکنند و هیچ نمیخورند و حتی آب دهان خود را هم فرو نمیبرند و این روزه را با دعا و اقرار به گناهان تا طلوع آفتاب در روز چهارم ادامه میدهند.

- در میان چینیان کهن بخصوص پیروان مذهب تائو روزه قلب وجود داشت و بر آن بیش از روزه تن تاکید دارند، پیروان مکتب کنفوسیوس روزه داری را بعنوان آماده سازی خود، برای بهتر به انجام رساندن اوقات پرستش ارواح نیاکان مورد توجه داشتند.

- در مصر کهن، پس از مرگ پادشاه رعایای او روزه میداشتند و از مصرف گوشت، نان، گندم، شراب و هر تفریحی پرهیز میکردند و نیز از استحمام، تدهین (مالیدن روغن به موی سر) و بستر نرم خودداری میکردند.

- قبایل بومی آمریکا معتقد بودند روزه گرفتن در کسب هدایت و راهنمایی از روح اعظم موثر است و از جمله مراسم عزاداری آنها پرهیز غذا بوده است.

همچنین در نزد بسیاری از اقوام کهن پرهیز از آشامیدن و خوردن به عنوان ابزار ندامت به درگاه خدا (یان) و به عنوان فدیه و کفاره گناهان انجام میشد؛ مردم کهن مکزیک امساک از غذا را به عنوان کفاره گناهان بجا میآوردند و مدت آن از یک روز تا چند سال متفاوت بوده است و پارسایان آنها در هنگام بروز مصیبتی عام، ماهها راه امساک را در پیش میگرفتند.

در آیین زرتشت، زرتشتیان باید در سه بخش معنوی شنوایی، اندیشه و احساس همیشه روزه باشند؛ به آن معنا که از طریق این سه حس از نیکی دور نشوند و اندیشه و احساس و شنوایی شان همیشه سرشار از نیکی باشد. با این حال زرتشتیان برای افراط نکردن در خوردن گوشت حیوانات روزهای دوم، دوازدهم، چهاردهم و بیست و یکم هر ماه از خوردن گوشت پرهیز می کنند. همچنین پس از مرگ یکی از نزدیکان، به مدت سه شب از پختن یا خوردن گوشت پرهیز می کنند.

آئین سیک تنها آئین سازمان یافته ای است که روزه را مگر برای اهداف پزشکی واجب نکرده است. گوروهای سیک مومنان را از روزه منع کرده اند و آن را فاقد ارزش معنوی برای فرد می دانند.

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:36 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

روزه و روزه داری در دین یهود

من، روزه‌دار عاشقی‌ام

روزه عملی عبادی و هماهنگ با روح و روان انسان است كه در صورت تحقق دقیق با توجه به شرایط و معیارهای یك روزه واقعی نتایج گرانی را در امور روحی، روانی، معنوی، بهداشتی، اقتصادی و ... برای فرد و اجتماع به ارمغان می آورد.

روزه ظهور در پیروان ادیان الهی دارد، چون ناشی از مبدا ایمان و امر خدا میباشد و نیروی مقاومت را افزایش میدهد تا انسان را به مقام تقوا برساند.

روزه ضمن وجوب در ادیان الهی، انگیزه فطری نیز داشته زیرا بشر تعالی طلب كه نمیخواست تا سطح حیوانات پایین بیاید و یكسره محكوم تمایلات و شهوات حیوانی گردد، روزه را وسیله و سپری برای مقاومت در برابر این گونه تمایلات قرار داده تا خود را به كمال برساند.

روزه گرفتن در میان ادیان الهی، تاریخی بس طولانی دارد و از جمله عبادات دیرینی است كه پیدایش آن را میتوان با رانده شدن حضرت آدم و حوا از بهشت مقارن دانست.

بعضی مفسران میگویند كه خداوند روزه روزهای سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه را بر آدم واجب كرد، علت آن بود هنگامی كه آدم به زمین آمد از گرمی و تابش آفتاب سوخت و سیاه شد ولی پس از روزه بدنش سفید شد و به این جهت آن سه روز را ایام البیض خواندند.

صوم در لغت به معنای خودداری از عمل است البته در معنای آن این قید را اضافه كرده اند كه به معنای خودداری از كارهای مخصوصی است كه دل آدمی مشتاق آن باشد و اشتهای آن را داشته باشد.

اما صوم در فرهنگ و شریعت دینی عبارت از خودداری و پرهیز از چیزهایی خاص در زمان معین است.

در روایات اسلامی آمده كه كتابهای بزرگ آسمانی همچون تورات، انجیل، زبور، صحف و قرآن در رمضان نازل شده اند. امام صادق علیهالسلام میفرماید: تورات در ششم ماه رمضان، انجیل در دوازدهم ماه رمضان، زبور داود در هجدهم ماه رمضان و قرآن در شب قدر نازل شده است.

تفاوت روزه در ادیان از جهت تعداد روزها و چگونگی روزه هاست، هرچند در ادیان مختلف جزئیات و كیفیت روزه تفاوت دارد اما اصل حكم روزه وجود دارد و هدف آن بطور كلی تهذیب نفس و ایجاد طهارت و پاكی معنوی و رفع رنج و بلاست .

غرض از ذكر مطالب یاد شده این است كه باید بدانیم در بررسی پرهیز و روزه در ادیان دیگر، باید ذهن خود را از معنای مصطلح آن در اسلام و آنچه در شرع اسلام مبطل روزه محسوب میشود بخصوص خوردن و آشامیدن فراتر ببریم.

این فرانگری باید عوارض و لوازم آن را نیز دربگیرد، برای مثال روزه سکوت که به واسطه نذر، سوگند و ... واجب می شده و در میان قوم یهود متداول بوده به روزه مسلمانان شباهتی ندارد. حال به بررسی روزه در دین یهود می پردازیم.

 

روزه و روزه داری در دین یهود

در تورات آمده است که حضرت موسی(ع) چهل روز و شب روزه داشته است چنانکه از قول حضرت موسی در تورات آمده است: «هنگام آمدنم، لوحهای سنگی یعنی لوحهای «عهد» یا ده «فرمان» را که خداوند با شما بست، در کوه چهل شب و روز ماندم و غذا و آب ننوشیدم».

در دین یهود سه راه متعارف برای نزدیکی به خدا و کسب رحمت او موجود است: صم، قل، و مامون، یعنی روزه، دعا، و صدقه. بنابر این یک فرد مومن یهودی روزه می گیرد تا به خدا نزدیک شود.

روزه یوم کیپور یا روزه توبه به عنوان روزه بزرگ و مهمترین روزه در آیین یهود است. این روزه، مهمترین واقعه مذهبی یهودیان در طول سال است؛ روزی که تمام اقشار یهودی آن را گرامی می دارند، زیرا به اعتقاد آنان در این روز گناهان بخشوده می شوند. در یوم کیپور که در ماه سپتامبر یا اکتبر و تعطیلی مذهبی یهودیان است، مردم روزه می گیرند و در کنیسه، دعای صبر می خوانند. آن روز را، روز کفاره هم می گویند. یهودیان شش روز دیگر را نیز روزه می گیرند؛ روز نهم آوریل، روزی که معبد یهودیان در آن روز تخریب شد از آن جمله است.

در تورات «سفر تثنیه» فصل نهم شماره 9 آمده است که قوم یهود اغلب در موقعی که فرصت می کردند و می خواستند اظهار عجز و تواضع درحضور خدا نمایند، روزه می گرفتند تا به گناهان خود اعتراف کرده و به واسطه روزه و توبه رضای خداوند را به دست آورند.

واژه عبری برای کلمه روزه، لفظ صوم است؛ در آئین یهود روزه جزئی از مجموعه اعمالی است که یک یهودی برای ذلیل ساختن تن و رنجور ساختن آن انجام میدهد.

روزه در تمام اوقات در میان هر طایفه و ملت و مذهب موقع ورود اندوه و رحمت غیرمترقبه معمول بوده است (یونس5:3) و میتوان گفت که حکم طبیعت است که در این مواقع پرورش و نمو را ترک میکند.

در تورات آمده است که حضرت موسی (ع) چهل روز و شب روزه داشته است چنانکه از قول حضرت موسی در تورات آمده است: «هنگام آمدنم، لوحهای سنگی یعنی لوحهای «عهد» یا ده «فرمان» را که خداوند با شما بست، در کوه چهل شب و روز ماندم و غذا و آب ننوشیدم»

در عهد قدیم (کتاب مقدس) به هیچ وجه اشارهای نشده که قبل از ایام موسی روزه بطور صحیح معمول بوده، همچنین در تورات به وجوب روزه و حدود آن تصریحی نیست ولی روزه داران را ستوده است.

چگونگی روزه در آیین هندو،بودا و یهودیت

قوم یهود غالباً در موقعی که میخواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمایند روزه میداشتند تا گناهان خود را اعتراف نموده و به واسطه روزه و توبه رضای حضرت اقدس الهی را تحصیل نمایند. (داوود 26:20)

مخصوصاً در مواقع مصیبت عام روزه غیر مرسوم قرار میدادند و در این صورت اطفال شیرخوار و گاهی حیوانات را نیز از چرا منع میکردند. (یوئیل 16:2)

عهد قدیم از روزه داشتن فردی، همچون روزه داشتن داود، عزرا، الیاس، دانیال و جمعی بسیار سخن گفته که بیانگر یک ارب دینی کاملاً متداول برای نیل به هدف مورد نظر در میان یهودیان بوده است.

برای نمونه چند عبارت از کتاب عهد قدیم را آوردهایم:

« .... پس داود برای (سلامت) طفل از خدا استدعا كرد و داود روزه گرفت و داخل شده تمامی شب را بر روی زمین خوابید». (دوم سموئیل باب 12/16/15)

«و در روز بیست و چهارم این ماه بنی اسرائیل روزه دار و پلاس در بر و خاک بر سر جمع شدند». (نحمیا باب 9/1)

در تورات برای اولین بار دستور تعنیت (روزه) برای روز کیپور (بخشش گناهان) در دهم ماه تیشری ذکر شده ولی روزه های دیگر تاریخ یهود با یادبود اتفاقاتی که در مسیر خرابی بت بیت المقدس (همیقداش) روی داد، مناسبت پیدا میکنند.

روزه های مهم یهودیان عبارت است از:

1- یوم کیپور بزرگترین روزه یهودیان است که با نامهایی چون یوم ادیر یعنی جلیل و باعزت، یوم مقادوش یعنی روز مقدس و یوم عاسورا خوانده میشود.

2- روزه 10 طوت آغاز محاصره اورشلیم توسط بخت النصر

3- روزه 17 تموز خرابی دیوار اورشلیم و توقف قربانی و فتح اورشلیم توسط تیطس سردار رومی

4- روزه ی 9 آو خرابی دوباره بت همیقداش و یادآوری مصیبت ویرانی بیت المقدس

5- روزه 3 تبشری سقوط یهود و کشته شدن جدلیا حاکم یهودا.

 

فلسفه روزه یهود

کتاب عهد قدیم تاکید دارد که روزه هدف نیست بلکه وسیله ای است که از طریق آن انسان قادر است از گناهانی که مرتکب شده است اظهار ندامت و توبه کند و قلب خود را برای خداوند متواضع گرداند و با تغییر در رفتار و عمل خود توبه حقیقی از گناهان را متجلی سازد.

تعنیت (روزه) در دین یهود اهداف خاصی از جمله توبه، طلب بخشش و یادآوری سوگواری را در پی دارد.

از نگاه دین یهود صوم تنها به معنی پرهیز از خوردن و آشامیدن نیست بلکه خودداری از لذایذ جسمانی است.

کتاب مقدس یهودیان بر این مطلب تاکید دارد که روزه داشتن بدون توبه ای صمیمی و حقیقی بی ارزش و بی محتواست و صرف توجه به ظواهر روزه کارساز نیست.

این امر که فلسفه روزه صرفاً اجتناب از برخی نیازهای طبیعی و پرداختن به اموری دیگر چون دعا و ... عبارت – بدون ایجاد اثری مثبت در قلب و روح مومنان - نیست منحصر به آیین یهود نیست و در دیگر ادیان نیز مورد توجه قرار گرفته است.

قوم یهود در موارد مختلفی مبادرت به روزه گرفتن میکردند که از جمله آنها موارد زیر میباشد:

1- بر سر لطف آوردن خداوند به منظور پیشگیری پایان بخشیدن به یک مصیبت الهی.

2- هنگامی که یک تهدید یا حمله از سوی دشمنان و یا مصیبت طبیعی متوجه میشد به روزه عمومی توجه میکردند.

3- روزه داشتن به منظور کسب آمادگی برای قبول امری خطیر یا ملاقات با ارواح مردگان.

کتاب عهد قدیم تاکید دارد که روزه هدف نیست بلکه وسیلهای است که از طریق آن انسان قادر است از گناهانی که مرتکب شده است اظهار ندامت و توبه کند و قلب خود را برای خداوند متواضع گرداند و با تغییر در رفتار و عمل خود توبه حقیقی از گناهان را متجلی سازد

آداب و رسوم روزه داری

در دین یهود دختران از سن 12 سالگی و پسران در 13 سالگی موظف به گرفتن روزه میشوند و بیماران و زنان باردار و

من، روزه‌دار عاشقی‌ام

شیرده از روزه گرفتن معاف هستند.

آنها همراه روزه بعضی از اعمال را انجام میدهند مانند:

1- بیرون آوردن تورات از جایگاه بدون پوشش اصلی.

2- قرائت تورات، خواندن دعا و اعتراف به گناه.

3- زیارت قبور.

4- نواختن شوفار.

5- خوابیدن روی زمین.

6- خودداری از صحبت کردن و شنیدن موسیقی.

بر اساس یک طبقه بندی دورههای مرسوم در آیین یهود را میتوان به سه طبقه اصلی تقسیم کرد:

1- روزه های حکم شده در کتاب مقدس یا روزه های ایجاد شده به مناسبت تذکار  وقایع مطرح شده در کتاب مقدس مانند: روزه یوم کیپور، روزه نهم آو، روزه 17 تموز و ...

2- روزه های تعیین شده از سوی ربیها مانند: روزه اولین دوشنبه پس از عید فصح، روزه آخر هر ماه موسوم به یوم کیپور کوچک و ....

3- روزه های شخصی که اشخاص در مناسبتهای مختلف خصوصی به آن مبادرت میکنند، که این روزه ها وقت مشخصی ندارد و با توجه به رخداد پیش آمده برای افراد از سوی آنها روزه گرفته میشود مانند: روزه برای فوت والدین یا معلم، روزه عروس و داماد در روز ازدواجشان و ... در روز یوم کیپور و روزه نهم آو، وقت روزه از غروب آفتاب تا شامگاه روز بعد است ولی در دیگر روزه ها مدت روزه از هنگام طلوع آفتاب تا شامگاه همان روز است. همچنین اگر یکی از روزه ها به استثنای روزه یوم کیپور با روز شنبه مصادف شود، روزه به یکشنبه موکول میشود.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:36 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

فضیلت ماه مبارک رمضان

 شهر رمضان

«رمضان» در لغت از «رمض» به معنای شدت حرارت گرفته شده و به معنای سوزانیدن می‏باشد.1 چون در این ماه گناهان انسان بخشیده می‏شود، به این ماه مبارک رمضان گفته‏اند.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‏فرماید: «ماه رمضان به این نام خوانده شده است، زیرا گناهان را می‏سوزاند.» 2

رمضان یکی از چهار ماهی است که خداوند متعال جنگ را در آن حرام کرده است.(مگر جنبه دفاع داشته باشد.)

در این ماه کتاب‏های آسمانی قرآن‏کریم، انجیل، تورات، صحف و زبور نازل شده است.3

این ماه در روایات اسلامی ماه خدا و میهمانی امت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) خوانده شده و خداوند متعال از بندگان خود در این ماه در نهایت کرامت و مهربانی پذیرایی می‏کند؛ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‏فرماید: «ماه رجب ماه خدا و ماه شعبان ماه من و ماه رمضان، ماه امت من است،(4) هر کس همه این ماه را روزه بگیرد بر خدا واجب است که همه گناهانش را ببخشد، بقیه عمرش را تضمین کند و او را از تشنگی و عطش دردناک روز قیامت امان دهد.»

این ماه، در میان مسلمانان از احترام، اهمیت و جایگاه ویژه‏ای برخوردار و ماه سلوک روحی آنان است و مؤمنان با مقدمه‏سازی و فراهم کردن زمینه‏های معنوی در ماه‏های رجب و شعبان هر سال خود را برای ورود به این ماه شریف و پربرکت آماده می‏کنند، و با حلول این ماه با شور و اشتیاق و دادن اطعام و افطاری به نیازمندان، شب‏زنده‏داری و عبادت، تلاوت قرآن، دعا، استغفار، دادن صدقه، روزه‏داری و ... روح و جان خود را از سرچشمه فیض الهی سیراب می‏کنند.

 

فضائل ماه رمضان

گرچه ذکر تمام فضائل ماه مبارک رمضان از حوصله این مقال خارج است؛ ولی پرداختن و ذکر برخی از فضائل آن از نظر قرآن و روایات اسلامی خالی از لطف نیست.

 

1. برترین ماه سال

ماه مبارک رمضان به جهت نزول قرآن کریم در آن و ویژگی‏های منحصری که دارد در میان ماه‏های سال‏قمری برترین است؛ قرآن کریم می‏فرماید: «ماه رمضان ماهی است که قرآن برای هدایت انسان‏ها در آن نازل شده است.»( سوره بقره، آیه 185)

پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) درباره ماه رمضان می‏فرماید: «ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به شما روی آورد، ماهی که نزد خدا از همه ماه‏ها برتر و روزهایش بر همه روزها و شب‏هایش بر همه شب‏ها و ساعاتش بر همه ساعات برتر است، ماهی است که شما در آن به میهمانی خدا دعوت شده و مورد لطف او قرار گرفته‏اید، نفس‏های شما در آن تسبیح و خوابتان در آن عبادت، عملتان در آن مقبول و دعایتان در آن مستجاب است.... بهترین ساعاتی است که خداوند به بندگانش نظر رحمت می‏کند... .»5

 

2. نزول کتب آسمانی در این ماه

تمام کتب بزرگ آسمانی مانند: قرآن کریم، تورات، انجیل، زبور، صحف در این ماه نازل شده است. حضرت امام صادق(علیه السلام) می‏فرماید: «کل قرآن کریم در ماه رمضان به بیت المعمور نازل شد، سپس در مدت بیست سال بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) و صحف ابراهیم در شب اول ماه رمضان و تورات در روز ششم ماه رمضان، انجیل در روز سیزدهم ماه رمضان و زبور در روز هیجدهم ماه رمضان نازل شد.»

6
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‏فرماید: «ماه رمضان به این نام خوانده شده است، زیرا گناهان را می‏سوزاند.»

3. توفیق روزه

در ماه رمضان خداوند متعال توفیق روزه‏داری را به بندگانش داده است؛ «پس هر که ماه [رمضان] را درک کرد، باید روزه بگیرد.»( سوره بقره، آیه 185)

انسان افزون بر جنبه مادی و جسمی، دارای بُعد معنوی و روحی هم هست و هر کدام در رسیدن به کمال مطلوب خود، برنامه‏های ویژه را نیاز دارند، یکی از برنامه‏ها برای تقویت و رشد بُعد معنوی، تقوا و پرهیزگاری است؛ یعنی اگر انسان بخواهد خودش را از جنبه معنوی رشد و پرورش دهد و به طهارت و کمال مطلوب برسد، باید هوای نفس خود را مهار کند و موانع رشد را یکی پس از دیگری بر دارد و خود را سرگرم لذت‏ها و شهوات جسمی نکند. یکی از اعمالی که در این راستا مؤثر و مفید است روزه‏داری است، قرآن کریم می‏فرماید: «... ای افرادی که ایمان آورده‏اید! روزه بر شما نوشته شد، همان گونه که بر پیشینیان از شما نوشته شده، تا پرهیزگار شوید.»( سوره بقره، آیه 183) 

وجود شب قدر در ماه رمضان

4. وجود شب قدر در این ماه

شب قدر از شب‏هایی که برتر از هزار ماه است و فرشتگان در این شب به اذن خدا فرود می‏آیند و جمیع مقدرات بندگان را در طول سال تعیین می‏کنند(سوره قدر، آیه 1 ـ 5) و وجود این شب در این ماه مبارک نعمت و موهبتی الهی بر امت پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) است و مقدرات یک سال انسان‏ها (حیات، مرگ، رزق و...) براساس لیاقت‏ها و زمینه‏هایی که خود آنها به وجود آورده‏اند تعیین می‏شود و انسان در چنین شبی با تفکر و تدبر می‏تواند به خود آید و اعمال یک سال خود را ارزیابی کند و با فراهم آوردن زمینه مناسب بهترین سرنوشت را برای خود رقم زند.7

حضرت امام صادق(علیه السلام) می‏فرماید: «تقدیر مقدرات در شب نوزدهم و تحکیم آن در شب بیست و یکم و امضاء آن در شب بیست و سوم است.»8

 

5. بهار قرآن

نظر به این ‏که قرآن کریم در ماه مبارک رمضان نازل شده و تلاوت آیات آن در این ماه فضیلت بسیاری دارد، در روایات اسلامی، از ماه رمضان به عنوان بهار قرآن یاد شده است؛ چنان‏ که حضرت امام باقر(علیه السلام) می‏فرماید: «هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.»

9

 

 یک نکته!

بدیهی است فضائل و ثواب‏هایی که برای ماه مبارک رمضان و روزه‏داری ذکر شده و به برخی از آن‏ها اشاره شد، از آنِ کسانی است که حقیقت آن را درک کنند و به محتوای آن عمل و در گفتار و کردار به کار گیرند و به آن‏ها جامه عمل بپوشانند. چنان در روایات اسلامی برای روزه‏داری آدابی ذکر شده و کسانی که صرفاً تلاوت قرآن می‏کنند، ولی به آیات و احکام آن عمل نمی‏کنند و یا آن که از روزه‏داری تنها رنج گرسنگی و تشنگی را می‏کشند و بوسیله گناه، تأثیر روزه را از بین می‏برند و ماه مبارک رمضان و فضای معنوی آن تأثیری بر اشخاصی بر جای نمی‏گذارد، مورد نکوهش قرار گرفته‏اند.

چنان‏که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به زنی که با زبان روزه کنیز خود را دشنام می‏داد فرمود: چگونه روزه‏داری و حال آن‏که کنیزت را دشنام می‏دهی؟! روزه فقط خودداری از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه خداوند آن را علاوه بر این دو، مانع کارها و سخنان زشت که روزه را بی‏اثر می‏کنند قرار داده است، چه اندکند روزه‏داران و چه بسیارند کسانی که گرسنگی می‏کشند.»10

حضرت امام سجاد(علیه السلام) در دعای حلول ماه رمضان به درگاه خداوند عرض می‏کند: به وسیله روزه این ماه یاریمان ده تا اندام‏های خود را از معاصی تو نگه داریم و آنها را به کارهایی گیریم که خشنودی تو را فراهم آورد، تا با گوش‏هایمان سخنان بیهوده نشنویم و با چشمانمان به لهو و لعب نشتابیم و تا دستمانمان را به سوی حرام نگشاییم و با پاهایمان به سوی آن‏چه منع شده ره نسپاریم و تا شکمهایمان جز آن‏چه را تو حلال کرده‏ای در خود جای ندهد و زبان‏هایمان جز به آن‏چه تو خبر داده‏ای و بیان فرموده‏ای گویا نشود... .»11

بنابراین، در ماه مبارک باید تمام اعضا و جوارح را از حرام دور نگه داشت و با اخلاص، توکل و توسل از اهل‏بیت(علیهمالسلام) و عمل به دستورها و احکام قرآن کریم و دوری از گناهان، انجام توبه نصوح و واقعی، عبادت، شب‏زنده‏داری، درک فضیلت شب قدر و... فضیلت ماه مبارک رمضان را درک کرد و از آن در راستای رسیدن به کمال حرکت کرد و باید در این ماه به گونه‏ای خودسازی کرد که با اتمام ماه مبارک تأثیر و فواید آن در روح و جان افراد باقی باشد و اثر آن تا ماه رمضان سال بعد ماندگار باشد.

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:36 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

مام مهدی (عج) در ادعیه ماه رمضان

مهدی (عج)

ماه رمضان، بهار قرآن و هنگامهی معطر شدن جانهای مؤمنان با عطر دلنواز آیه های الهی است.

رسول گرامی(صلّی الله علیه و آله) عترت خود را همراه و قرین قرآن نامید، پس رمضان همان گونه كه بهار قرآن است. باید بهار ولایت نیز باشد. به همین خاطر در این ماه آن چنان كه از سوی پیشوایان دینی به قرآن دعوت شده است، جویندگان حقیقت به ولایت و امامت نیز فرا خوانده شده اند. این حقیقت را در ادعیه ای از ماه مبارك رمضان كه در ارتباط با امام مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ است به عیان میتوان مشاهده كرد.

ما در اینجا برخی از این ادعیه را از كتاب شریف مكیال المكارم1 نقل میكنیم. در این كتاب در این رابطه چنین آمده است:

تمام ماه رمضان (یكی از زمانهایی كه دعای برای امام مهدی(عج) در آن سفارش شده است، تمام ماه رمضان است.) به خصوص در شبهای آن ماه شریف، زیرا كه این ماه بهار دعا كردن است، و این هم بهترین دعاها میباشد. از همین روی از خود آن حضرت ـ كه خداوند فرجش را برساند ـ أمر و اهتمام به دعای افتتاح در شبهای این ماه رسیده است. بنابراین از خواندن آن غافل مشو كه جدّاً دعایی است نفیس، و جامع مطالب دنیا و آخرت میباشد.

و نیز مؤید این مطلب است آن كه رئیس محدثین شیخ بزرگوار صدوق ـ رحمة الله علیه ـ در كتاب فضائل شهر رمضان به سند خود از حضرت امام رضا (علیه السّلام) آورده كه درباره ی خوبی های ماه رمضان فرمود: كارهای نیك در ماه رمضان پذیرفته شود و بدیها آمرزیده گردد. هر كس در ماه رمضان یك آیه از كتاب خدای ـ عز و جل ـ بخواند چنان است كه در ماههای دیگر ختم قرآن كند، و هر كه در این ماه به روی برادر مؤمنش بخندد، روز قیامت او را ملاقات ننماید جز این كه در روی او خنده آورد، و وی را به بهشت مژده دهد، و هر كس در این ماه مؤمنی را یاری كند خدای تعالی او را در درگذشتن از صراط یاری نماید. روی كه قدمها در آن خواهد لغزید، و هر آن كه در این ماه خشم خود را فرو گیرد، خداوند روز قیامت خشم خود را از او باز دارد، و كسی كه در آن اندوهگینی را دادرس شود خدایش از بیم بزرگ روز قیامت در امان دارد، و هر كه در این ماه ستمدیده ای را یاری نماید خداوند او را بر هر كسی كه در دنیا با وی دشمنی ورزد یاری فرماید، و روز قیامت هنگام سنجش اعمال و حساب نیز یاریش كند.

ماه رمضان؛ ماه بركت؛ ماه رحمت؛ ماه مغفرت؛ و ماه توبه و بازگشت (به درگاه خداوند) است، و هر كس در ماه رمضان آمرزیده نشود پس در چه ماهی آمرزیده خواهد شد!؟ پس از خداوند بخواهید كه روزه را از شما بپذیرد. و آن رمضان را آخرین رمضان شما قرار ندهد، و این كه شما را در این ماه برای فرمانبرداریش توفیق بخشد، و از نافرمانیش محفوظ بدارد، كه او بهترین سئوال شدگان است.2

دعا برای تعجیل فرج و گشایش امر مولایمان حضرت حجت(عج) از اقسام یاری و كمك میباشد، كه در این جهت شریف یاری كردن مؤمن تأكید شده این كه در این ماه مبارك به آن عمل گردد، و بدون شك یاری كردن امام ـ علیه السلام ـ بهترین و تمامترین اصناف یاری كردن است.

و گواه بر آنچه ذكر شد از اهتمام به آن در ماه رمضان: دعایی است كه در كتاب اقبال و زاد المعاد از امام چهارم سید العابدین و فرزندش ابو جعفر باقر ـ علیه السلام ـ روایت آمده كه اولش چنین است: خدایا این ماه رمضان است... از تو میخواهم كه جانشین محمد و وصی محمد و قیام كننده ی به عدالت از اوصیاء محمد ـ كه درودهایت بر او و ایشان باد ـ را یاری نمایی، یاریت را بر آنان معطوف بدار.

تمام ماه رمضان (یكی از زمانهایی كه دعای برای امام مهدی (عج) در آن سفارش شده است، تمام ماه رمضان است.) به خصوص در شبهای آن ماه شریف، زیرا كه این ماه بهار دعا كردن است، و این هم بهترین دعاها میباشد. از همین روی از خود آن حضرت ـ كه خداوند فرجش را برساند ـ أمر و اهتمام به دعای افتتاح در شبهای این ماه رسیده است. بنابراین از خواندن آن غافل مشو كه جدّاً دعایی است نفیس، و جامع مطالب دنیا و آخرت میباشد

و نیز شاهد بر آن است روایتی كه ثقة الاسلام محمد بن یعقوب كلینی (ره) در كتاب الصوم فروع كافی از محمد بن عیسی به سند خود از امامان ـ علیه السلام ـ آورده كه فرمود: این دعا را شب بیست و سوم ماه رمضان در حال سجده و برخاستن و نشستن و در هر حال تكرار میكنی، و نیز هر قدر كه میتوانی و هرگاه كه به یادت آمد در دوران زندگیت، پس از

رمضان

حمد خدای تبارك و تعالی و درود بر پیغمبر(صلی الله علیه و آله) بگو: «اللهم كن لولیك فلان بن فلان فی هذه الساعه و فی كل ساعه ولیا و حافظا و ناصرا و دلیلا و قائدا و عینا حتی تسكنه أرضك طوعا و تمتّعه فیها طویلا.»3 خداوندا برای ولی خودت فلان فرزند فلان (در هر زمانی شیعیان نام امام عصر و نام پدرش را می گفتند و در زمان ما باید گفت: حجت بن الحسن علیه و علی آبائه السلام، در این ساعت و هر ساعت سرپرست و نگهدار و یاور و راهنما و پیشوا و مددكار باش تا این كه او را در زمین خویش (فرمانروای) مطاع گردانی و در آن دورانی طولانی بهره مند سازی.

این حدیث شریف دلالت دارد بر این كه دعا كردن برای آن امر بزرگ (زودتر شدن ظهور) در شب بیست و سوم ماه رمضان مهمتر و مؤكدتر است از وقتها و زمانهای دیگر، همچنان كه در ماه رمضان از سایر ماهها تأكید بیشتری دارد، به جهت این كه جهات استجابت و روی آوردن به درگاه خداوند و پاداش در آن شب جمع است، و نیز فرشتگان و روح در آن شب فرود می آیند، و درهای فتح و رحمت آن قدر گشوده میشود كه در شبهای دیگر گشوده نشوند. و بلكه از صریح بعضی از روایات به دست می آید كه آن شب همان شب قدر است كه از هزار ماه بهتر میباشد، چنان كه محمد بن یعقوب كلینی(ره) در كتاب اصول كافی باب النوادر كتاب فضل القرآن به سند خود از حضرت امام صادق (علیه السلام) از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آورده كه فرمود: قرآن در بیست و سوم ماه رمضان فرود آمد.4 این حدیث به ضمیمه ی این كه خدای عز و جل فرمود: «انا انزلناه فی لیله القدر» ما (قرآن) را در شب قدر فرو فرستادیم؛(قدر/1) دلالت دارد بر این كه شب قدر همان شب بیست و سوم ماه رمضان است، و این برای اهل بینش واضح است.

و محقق نوری در كتاب النجم الثاقب دعای مزبور را به گونه ی مبسوطی از كتاب المضمار تألیف سید علمای بزرگوار آن كه شایسته است عموم اهل بینش به او اقتدا كنند سید علی بن طاووس نقل كرده است، دعا چنین است: «اللهمّ كن لولیك القائم بأمرك الحجه بن الحسن المهدی علیه و علی آبائه أفضل الصلاه و السلام فی هذه الساعه و فی كل ساعه ولیاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و مؤیداً (مریداً ـ خ ل) حتی تسكنه أرضك طوعاً و تمتّعه فیها طولاّ و عرضاً و تجعله من الائمه الوارثین اللهم انصره و انتصر به و اجعل النصر منك له و علی یده و اجعل النصر له و الفتح علی وجهه ولا توجه الأمر الی غیره اللهم اظهر به دینك و سنه نبیك صلی الله علیه و آله حتی لا یستخفی بشیء من الحق مخافه احد من الخلق اللهم انی ارغب الیك فی دوله كریمه تعزّ بها الاسلام و اهله و تذلّ بها النفاق و اهله و تجعلنا فیها من الدّعاه الی طاعتك و القاده الی سبیك و آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار و اجمع لنا خیر الدارین و اقض عنا جمیع ما تحبّ فیهما و اجعل لنا فی ذلك الخیره برحمتك و منّك فی عافیه آمین ربّ العالمین و زدنا من فضلك و یدك الملاء فانّ كلّ معط ینقص من ملكه و عطاؤك یزید فی ملكك»؛

خداوندا برای ولی قائم به أمرت حجت بن الحسن مهدی ـ كه بر او و بر پدرانش بهترین درود و سلام باد ـ در این ساعت و در همه ی ساعتها سرپرست و نگهبان و پیشوا و یاور و راهنما و تأیید كننده (یا خواهان) باش تا این كه بر سراسر زمینت فرمانروای مطاعش سازی و از كران تا كران گیتی برخوردارش نمایی، و او و فرزندانش را از امامانِ وارث قرار دهی، خدایا او را یاری نموده و به وسیله ی او پیروزی را برای (دین) خویش تحقق بخش، و نصرت خود را برای او و به دست او فراهم آور، و یاری را به او اختصاص ده، و فتح و پیروزی را به روی او بگشای و امر (حكومت) را به غیر او متوجه مساز، خداوندا دینت و سنت پیغمبرت ـ كه درود و سلامت بر او و خاندانش باد ـ را به او آشكار كن، تا چیزی از حق را از بیم احدی از خلق مخفی ندارد، خدایا من به درگاه تو زاری میكنم به جهت دولتی گرامی كه اسلام و اهل آن را به آن عزت دهی و نفاق و اهل آن را خوار گردانی، و ما را در آن دولت از دعوت كنندگان به سوی طاعتت قرار داده و در شمار راهنمایان به راهت منظور داری، و در دنیا حسنه ای و در آخرت حسنه ای به ما عنایت فرمای و ما را از عذاب آتش نگهدار، و خیر دنیا و آخرت را برای ما فراهم ساز، و تمام آنچه در آن دوست داری برای ما قرار ده، و اختیار آن را برایمان محفوظ بدار به رحمت و منت خودت و با عافیت، اجابت فرمای ای پروردگار عالمیان،و از فضل و نعمتت بر ما بیفزای (و پیمانمان را) پر كن، كه هر بخشنده ای از داراییش كاسته میشود، ولی عطای تو در ملكت می افزاید.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:36 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

زنگ بیدار باش قیامت  

رمضان

مروری بر خطبه شعبانیه نبوی

 

در فرازی از خطبه شعبانیه(آخرین خطبه پیامبر در ماه شعبان)می خوانیم:

...و اذكروا بجوعكم و عطشكم فیه جوع یوم القیامة و عطشه..

اى گروه مردم! با گرسنگى ، و تشنگى ماه ، رمضان به یاد گرسنگى و تشنگى روز قیامت باشید، و در صدد نجات خود از آن روز عظیم باشید.

راستى آیا انسان ، در قیامت گرسنه و تشنه مى شود؟ در این صورت ، آب و خوراك خود را باید از كجا و چگونه تهیه نماید؟ و به چه وسیله ، سرى به آیات و روایات احوال قیامت بزنیم ، ببینیم ، چه خبر است ؟ و آیا واقعا باید در فكر آن باشیم ، و توشه از دنیا، براى آن جا برداریم یا راه دیگرى دارد.

امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه اى مى فرماید:

تجهزوا رحمكم الله فقد نودى فیكم بالرحیل و اقلوا العرجة على الدنیا و انقلبوا بصالح ما بحضرتكم من الزاد فان امامكم ، عقبة كثودا، و منازل مخوفة مهولة لابد من الورود علیها و الوقوف عندها 1

خدا شما را بیامرزد، آماده و مهیاى سفر آخرت باشید، به درستى كه بین شما صدا زدند و باید همه كوچ كنید و بروید.

پیامبر فرمود: فرمود: مردى را دیدم از امتم كه از شدت تشنگى ، زبانش بیرون آمده بود، به هر جا كه مى رفت ، ظرف آبى به او نمى دادند، تا سیراب گردد در این هنگام ، روزه هایى كه در ماه رمضان ، گرفته بود، جلو آمدند، و او را سیراب ساختند.

در گذشته براى حركت قافله تشریفاتى بود. هر چه سفر مهم تر بود، تشریفات مهمتر برگزار مى شود، جارچى ، از چند روز قبل در كوچه و برزن مى گشت و داد مى زد: مردم ! قافله اى در فلان روز به مقصدى حركت مى كند؛ هر كس عازم سفر است ، خود را آماده كند، و در روز موعود در بیرون شهر حاضر باشد. زمان ما هم كه قطار در هر ایستگاهى توقف مى كند، در بلندگو به اطلاع همه مى رسانند كه توقف قطار در این ایستگاه به منظور اداء نماز، مثلا بیست دقیقه است كسانى كه مكه مشرف شده اید، در فرودگاه بین المللى جده (و همچنین كسانى فرودگاههاى دیگر دنیا) معمول است بلندگو به زبان هاى مختلف صدا مى زند، پرواز شماره فلان به مقصد كجا در ساعت چند خواهد بود از مسافرین محترم تقاضا مى شود به سالن شماره فلان جهت بازرسى و سوار شدن به هواپیما تشریف ببرند.

و اقلوا العرجة على الدنیا! مردم ! ابقاء در دنیا را كم بدانید و بهترین توشه را،از آن چه در اختیار دارید، و در دسترس شما است تهیه كنید؛ زیرا در برابر شما گردنه هولناكى است ، عقبة كؤ دا. مثل تابلوهاى راهنمایى در كنار گردنه ها، در جاده دیده اید؛ یك جمجمه آن چنانى و دو استخوان درشت نوشته اند؛ گردنه خطرناك .

و منازل مخوفة مهولة ؛ توقفگاه وحشتناكى در جلو داریم ، حال احتضار، شب اول قبر، عالم برزخ روز قیامت . آیا مى شود از این سفر صرف نظر كرد و نرفت و یا از راه دیگرى رفت؟ هرگز! لابد من الورود علیها و الوقوف عندها؛ ناچاریم برویم و در آن جا ساكن شویم . برو برگرد ندارد، حلواى تن تنایى است . به آیات قرآن توجه كنید، گوش كنید.

 

وحشت روز قیامت 

یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ 2

اى گروه مردم ! از پروردگارتان بترسید؛ زیرا زلزله قیامت خیلى مهم است روزى كه این زلزله را مى بیند؛ آن چنان وحشت زا است كه مادر شیرده از فرزند شیرخوارش صرف نظر و غفلت مى كند و...

عزیزان! توجه دارید كه مادر نسبت به فرزند چه علاقه اى دارد و چگونه خود را به خاطر او به آب و آتش مى زند، و هر كار سختى را تحمل مى كند؛ شبها كنار گهواره با شنیدن صداى دردى و مرضى و یا ناراحتى داشته باشد؛ حاضر است خودش آن مرض را بگیرد، و كودكش خوب شود. تر و خشك كردن و كهنه شستن و غیره و غیره بماند، كه معمولا ما مردها حاضر به انجام آن نیستیم .

با همه این اوصاف ، روز قیامت ، او را فراموش مى كند، بچه بى بچه ، عزیز بى عزیز، روز وا نفسا است مگر مى شود كسى به فكر دیگرى باشد!

(و تضع كل ذات حمل حملها) هر زن باردار و حامله از وحشت و هیجان جنین خود را سقط مى كند (و ترى الناس سكارى) مردم را در آن روز مست مى بینى ؛ گویى عقل ندارند؛ دیوانه وار و سراسیمه ، به هر سو مى روند ولى در واقع مست نیستند، لیكن عذاب خدا شدید است كه این چنین ، مردم سر از پا نمى شناسند...

اینك به آیات سوره عبس ،توجه كنید:

فَإِذَا جَاءتِ الصَّاخَّةُ  یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ  وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ  وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ  لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ  وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ  ضَاحِكَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ  وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ  تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ  أُوْلَئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ  3

هنگامى كه فریادى بر آید و گوش ها را كر كند. روزى كه انسان از برادر و مادر و پدر و همسر، و اولاد خودش گریزان است .، آرى روز وانفسا است ؛ هر كس فقط به فكر گرفتارى خود است . بعضى صورتها در آن روز، بشاش و خندان است و بعضى صورتها، هم غبار آلود و گرفته تیره و رنگ پریده ، آنها همان كافر بد كردارند.

رمضان

سالهایى كه دهه آخر ماه رمضان ، براى عمل اعتكاف از نجف اشرف به مسجد كوفه مى رفتیم ، در آن جا پیرمردى ، بود جهروى الصوت كه اواخر شب وسط مسجد در مقام رسول اكرم صلى الله علیه و آله مى نشست چون مى دانید كه در مسجد كوفه چند جا مقام انبیاء و ائمه علیهم السلام است و وسط مسجد مقام رسول الله صلى الله علیه و آله است كه شب معراج در بین راه مسجدالحرام و مسجد الاقصى ، با جبرئیل آنجا فرود آمده و نماز خوانده است . آرى این پیرمرد، با آواز بلند، این آیات و آیات دیگر قیامت را و عذاب را قرائت مى كرد به نظر هم نابینا بود، و از حفظ مى خواند فضاى معنوى و روحانى مسجد كوفه ، و آخر شب دست به دست هم میداد آن چنان تاثیرى بر سامع و شنونده مى كرد كه موهاى بدن بلند مى شد و صحنه هاى قیامت در نظر مجسم مى گشت ، یك دو روایت هم نقل مى كنم :

در روایتى از تفسیر على بن ابراهیم چنین آمده است :

وَامْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ 4، قال اذا جمع الله الخلق یوم القیمة بقوا قیاما على اقدامهم حتى یلجمهم العرق فینادوا یا رب حاسبنا، و لوالى النار قال فیبعث الله ریاحا فیضرب بینهم و ینادى مناد و امتازوا الیوم ایها المجرمون ، فیمیز بینهم فصار المجرمون ، فى النار و من كان فى قلبه ایمان صار الى الجنة 5

در تفسیر این آیه شریفه كه فرمود: جدا شوید اى گروه بدكاران! حضرت فرمود هنگامى كه خدا متعال تمام مخلوقات را در روز قیامت جمع میكند آمده است كه مردم آن قدر منتظر خواهند ماند

(وَإِنَّ یَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ )6

تا از گرما و ناراحتى ، غرق در عرق خود مى شوند. (یلجمهم ، یعنى عرق آنها، مثل لجام افسار تا دهان ها مى رسد) فریاد مى زنند: اى پروردگار! حساب مرا برس ، حتى اگر به آتش ‍ برویم ،، تا از این مهلكه و ناراحتى نجات پیدا كنیم ، هرجا برویم ، شاید از این بهتر باشد، در این هنگام، خداوند بادهایى مى فرستد كه به آنها، برخورد مى كند و منادى صدا مى زند: اى گروه بدكاران ! جدا شوید. پس ‍ بدكاران ، و مجرمین، جدا شده و به طرف آتش ، مى روند و هر كس ایمان در دل داشته باشد، به طرف بهشت خواهد رفت خدایا به حق محمد و آل محمد ما را با ایمان محشور بفرما.

روایت دیگر در باب این كه بعضى از كارها و خصال نیك موجب خلاصى از سختى هاى قیامت است ، از امالى صدوق ، روایت مفصلى در این زمینه نقل شده كه خیلى جالب است .

امام علی (ع) : مردم ! ابقاء در دنیا را كم بدانید و بهترین توشه را،از آن چه در اختیار دارید، و در دست رس شما است تهیه كنید؛ زیرا در برابر شما گردنه هولناكى است

عبدالرحمن بن سمرة مى گوید:

كنا عند رسول الله صلى الله علیه و آله فقال انى رایت البارحة عجائب فقلنا، یا رسول الله و ما رایت حدثنا به فداك انفسنا و اهلونا، و اولادنا، فقال رایت رجلا من امتى قد اتاه ملك الموت ، لیبقض روحه فجاؤ ه بره بوالدیه فمنعه منه الى ان قال و رایت رجلا من امتى یهلث عطشا كلما ورد حوضا منع منه فجاه صیام شهر رمضان فسقاه ، و ارواه ... 7

عبدالرحمن بن سمره مى گوید: روزى خدمت رسول اكرم صلى الله علیه و آله بودیم ، ایشان ، فرمود: من دیشب امور عجیبى مشاهده كردم عرض كردیم : براى ما نقل كنید چه دیدید، جان ما و اولاد ما و بستگان ما فداى شما باد. فرمود: مردى از امتم را دیدم كه عزرائیل براى قبض روح او آمده بود، ولى خوبى هایى كه به پدر و مادرش كرده بود، جلو آمد و مانع شد (همان گونه كه مى دانید صله رحم عمر را طولانى مى كند، و مرگ را به تاخیر مى اندازد) تا این كه فرمود: مردى را دیدم از امتم كه از شدت تشنگى ، زبانش بیرون آمده بود، به هر جا كه مى رفت ، ظرف آبى به او نمى دادند، تا سیراب گردد در این هنگام ، روزه هایى كه در ماه رمضان ، گرفته بود، جلو آمدند، و او را سیراب ساختند.

نكته : توجه داشته باشید این روایت از جمله روایاتى است كه ظهور در تجسم ، اعمال دارد؛ به این صورت كه تمام اعمال ، در روز قیامت شكل مى گیرد، اگر خوب باشد، به داد انسان مى رسد و اگر بد باشد گریبان گیر او مى شود. از جمله آیاتى كه ظهور واضح در تجسم اعمال دارد آیه یَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُّحْضَرًا وَ مَا عَمِلَتْ مِن سُوَءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَهَا وَ بَیْنَهُ أَمَدًا بَعِیدًا 8 روزى كه هر نفسى ، آن چه را كه از اعمال خوب انجام داده ، حاضر خواهد دید و همچنین است آن چه عمل بد انجام داده باشد. و او در برابر اعمال بدش آن چنانش ناراحت مى شود كه آرزو مى كند اى كاش ! بین من و آن عمل ، مسافت زیادى ، بود و كسى متوجه نمى شد، كه این عمل مربوط به من است ، یا آن كه اذیت و آزارش به من نمى رسید.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:37 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

زمزمه ملکوت

(1)

آیت الله مجتبی تهرانی

اشاره:

به بارگاه ملکوت از راه دعا می توان بار یافت و شهد فیض لایزال را از جام دعا می بایست سر کشید.

دعا تنها صحنه خواندن نیست عرصه شناختن هم هست. رهاورد دعا، تنها روحانیت نیست عقلانیت هم هست.

باید بر سجاده دعا نشست و محبوب را تمنا کرد.

رمضان، این سفره گشوده خدا، گاه اجابت خواهش هاست، رمضان را دریابیم و دل و جانمان را با جوهر دعا صیقل بخشیم.

آنچه به خامه می آید بازنوشته سخنرانی مجتهد فرزانه، آیت الله آقا مجتبی تهرانی است که در این روزهای پر برکت ماه رمضان در مدرسه نور تهران واقع در خیابان ایران، ایراد می شود. موضوع این سلسله گفتارها دریافتی از ادعیه مأثور و ترسیم تصویری از بایسته های بندگی است.

 

 به منظور بهرمندی بیشتر، فایل صوتی هر جلسه نیز ضمیمه خواهد شد.

 

جلسه اول

أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ؛

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْكَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْكَ...1

در مناجات‌هایی كه از ائمه اطهار (علیهم السلام) نقل شده است، دو مناجات را دیده‌ام كه همه ائمه آن را می‌خواندند؛ یكی مناجات شعبانیه است که در مفاتیح هست، یكی هم مناجاتی است كه با این جملات شروع می‌شود: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْكَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْكَ...»؛2 مرحوم مجلسی در بحارالأنوار نقل می‌كند كه این مناجات از علی (ع) است و همه ائمه هم آن را می‌خواندند.

برای اینكه این جملات دعا را كمی توضیح دهم، به طوری كه مرتبط با ایام ماه مبارك رمضان هم باشد، یكی دو نكته را مقدمتاً عرض میكنم.

 

ماه رمضان، ماه تقرب به خدا

مطلب اول اینكه درباره ماه مبارك رمضان اهل معرفت این تعبیر را دارند كه این ماه، دار ضیافت الهی و یكی از منازل سالکین إلی‌الله است. «سلوك إلی‌الله» یعنی سیر معنوی روح به سوی خدا و تقرّب به او كه البته این سیر و این تقرّب، دارای درجات و مراتب است.

 

منازل سیر و سلوك به سوی خدا

گام اوّل، تجلیه

این سیر و سلوك چهار قدم دارد؛ اهل معرفت از قدم اوّل تعبیر می‌كنند به «تجلیه»، یعنی آراستن ظاهر به آداب شرع و عمل كردن به دستورات شارع مقدس در این ماه مبارك رمضان؛ یعنی همین روزه گرفتن و آداب ظاهریه. پس گام اول، قدم اول تجلیه است.

 

گام دوم، تخلیه

گام دوم و قدم دوم در این سیر «تخلیه» است. تخلیه پیراستن است نه آراستن؛ پیراستن باطن از رذائل اخلاقی و چه بسا پاك كردن و منزه كردن نفس از آثار آثام ـ‌ یعنی سیئات و گناهان‌ ـ است. چه بسا اولین دعایی كه نسبت به اولین روز ماه مبارك رمضان وارد شده که شخص روزه‌دار می‌خواند، اشاره به همین مسأله تخلیه دارد. چون خود را تجلیه كرده، یعنی روزه گرفته و به آداب ظاهریه عمل كرده است و حالا از خدا می‌خواهد كه او باطنش را از این آثار پیرایش كند.

لذا در روز اول ماه مبارك رمضان این دعا را می‌خوانیم: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ وَ قِیَامِی قِیَامَ الْقَائِمِینَ وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِی جُرْمِی یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ وَ اعْفُ عَنِّی یَا عَافِیاً عَنِ الْمُجْرمِینَ». این دعا به همین قدم دوم، یعنی تخلیه اشاره دارد.

درباره ماه مبارك رمضان اهل معرفت این تعبیر را دارند كه این ماه، دار ضیافت الهی و یكی از منازل سالکین إلی‌الله است. «سلوك إلی‌الله» یعنی سیر معنوی روح به سوی خدا و تقرّب به او كه البته این سیر و این تقرّب، دارای درجات و مراتب است

گام سوم، تحلیه

گام سوم كه از آن تعبیر به «تحلیه» می‌كنند، این است كه انسان روح را به صفات ملكوتیه كمالیه آرایش دهد و خودش را متخلِّق به اخلاق الهیّه كند، كه این هم دارای مراتبی است.

 

گام چهارم، فناء فی الله

گام چهارم مرحله‌ای است كه اهل معرفت از آن به «فناء فی‌الله تعالی» تعبیر می‌كنند و مرادشان این است كه روح سالك یعنی همان شخصی كه سیر معنوی می‌كند، از إنّیّت در شهود حق فانی شود؛ چه در رابطه با فعلش، چه صفتش و چه ذاتش. این تعبیر را به كار میبرند كه فناء فی الله عبارت است از: «فانی شدن روح از إنّیّت در شهود حق». از نظر مسیر معنوی، این آخرین منزل سیر و سلوك است.

 

ماه رمضان، ماه نزول قرآن و صعود انسان

 شهر رمضان

اما مطلب دوم؛ ماه مبارك رمضان اینطور است كه هم ماه «نزول» است و هم ماه «صعود» است. اینکه ماه نزول است را شما خوب می‌توانید بفهمید؛ چون در قرآن و در دعاهای ماه مبارك رمضان مطرح است كه كلام الهی- قرآن كریم - در این ماه، از مصدر وحی بر نبی مكرم اسلام (ص) نازل می‌شود كه خداوند به وسیله ی همان كلمات، انسان‌ها را در جمیع ابعاد پرورش می­دهد و می‌سازد. در سوره دخان می‌فرماید:

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ»3 

و در سوره قدر می‌فرماید:

«إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةِ الْقَدْرِ».4

در سوره بقره هم می‌فرماید:

«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ».5

 

«قوس نزول» در ماه مبارك

همین تعبیر در دعای روزانه ماه رمضان هم هست. در اكثر دعاهای ماه رمضان به این «قوس نزولی» اشاره شده است كه ماه مبارك رمضان، ماه نزول كلام الهی است. به تعبیر دیگر، ماه رمضان ماه سخن گفتن ربّ است با عبدش؛ یعنی ماهی است كه ربّ، برای ساختن عبدش و راهنمایی او به سوی قربِ خویش، با او سخن می‌گوید و سخن گفته است.

بنابر این قرآن در ماه مبارك رمضان نازل شد و به تعبیر اهلش به صورت «جُملةً واحده» - به طور كلی و یكپارچه - در شب قدر، بر قلب پیغمبر اكرم (ص) فرود آمد. این همان قوس نزولی این ماه است. تا اینجای مطلب شبهه‌ای نیست؛ این آیات قرآن است و این هم دعا‌هایی كه شما در ماه رمضان می‌بینید و این مطلب در همه آنها هست.

 

«قوس صعود» در این ماه

اما ماه مبارك رمضان همچنین ماه صعود است؛ یعنی چه؟ درست برعكس آن «قوس نزولی» که گفتیم، اینجا «قوس صعودی» مطرح است. یعنی این ماه، ماه كلام عبد با ربّ است. بله، در همه اوقات عبد می‌تواند با ربّ خودش سخن بگوید، ولی یك موقعیت خاصی هست كه این سخن گفتن، از نظر سازندگی، بُرد بیشتری پیدا می‌کند.

 

دعا، الهام خدا است

در اینجا یك بحث مطرح می‌شود و آن بحث این است كه عبد در چه قالبی می‌تواند با ربّ خود سخن بگوید. این را بدانید که این هم در ارتباط با ربّ است. یعنی خودِ ربّ به اولیاء خود الهام می‌كند و اولیاء الهی آن الهامات را در قالب خاصی می‌ریزند و نحوه سخن گفتن با ربّ را به عبد می‌آموزند كه «چگونه با ربّ خودت حرف بزن!» همانطور که او با تو حرف زده است، تو هم با او حرف بزن؛ اما اینگونه که به تو می‌آموزیم با او حرف بزن.

قرآن خطاب به تو است؛ نمی‌خواهی پاسخ دهی!؟

خدا در ماه مبارك رمضان با تو صحبت كرده و كلامش را بر پیغمبر فرو فرستاده و پیغمبر هم قرآن را به شما تحویل داده و گفته است كه این‌ها حرف‌هایی است كه خدا با شما زده است. خدا در این خطاب‌هایی که در قرآن هست، مثل «یا أَیُّهَا النَّاس‏» و «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»، دارد حرف می‌زند و به من و تو خطاب می‌كند. قرآن را نگاه كن؛ از اول تا آخر او دارد با تو حرف می‌زند. خوب، تو نمی‌خواهی جوابش را بدهی؟ او در ماه مبارك رمضان با تو سخن گفته است، تو هم باید در همین ماه با او سخن بگویی؛ هم قوس نزول است و هم قوس صعود. ماه رمضان ماه كلام ربّ و عبد است. لذا شما اگر به روایاتی كه در باب ماه مبارك رمضان وارد شده است، مراجعه كنید، همین مطلب را می‌بینید.

روایت از پیغمبر اکرم (ص) است؛ «إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِی أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَى آخِرِ لَیْلَةٍ مِنْهُ» حضرت فرمود درهای آسمان در اولین شب از شبهای ماه مبارک رمضان باز می‌شود و تا آخرین شب از شب‌های این ماه هم بسته نمی‌شود

سفارش به «زیاد دعا كردن» در این ماه

من حالا یكی دو تا روایت می‌‌خوانم که اصل این روایات در فروع كافی است ولی من از وسائل‌الشیعه نقل می‌کنم. روایت از امام صادق(ع) است که «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْكُمْ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاء»؛6 یعنی علی(ع) می  فرمود: «بر شما باد در ماه رمضان، به کثرت دعا و استغفار».

در روایت دیگر آمده است: «كَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ إِذَا كَانَ شَهْرُ رَمَضَانَ لَمْ یَتَكَلَّمْ إِلَّا بِالدُّعَاءِ»؛7 یعنی حضرت امام سجاد(ع) در ماه مبارک رمضان اصلاً صحبت نمی‌كرد، مگر اینکه تمام جملاتی كه از ایشان صادر می‌شد مضامین دعایی داشت. ما در این زمینه روایات بسیاری داریم. بنابر این آنچه كه در ماه مبارك رمضان وظیفه عبد است، سخن گفتن با ربّ خود است.

 

«تجلیه، تخلیه و تحلیه» زمینه‌ساز سخن گفتن بنده با خدا

در باب ماه مبارك رمضان روایات زیادی داریم كه ناظر به آن مطلب اول، یعنی بحث مراحل سیر و سلوک است. از نظر ظاهری كه خودت را آراسته كرده‌ای به همین آداب ظاهری و دهانمان را از خوردن و آشامیدن بسته‌ایم. این همان قدم اوّل یعنی تجلیه است؛ اما آنچه مهم است گام‌های دوم و سوم، یعنی تخلیه و تحلیه است. این‌ها است که زمینه را فراهم می‌كند برای اینكه بتوانی با خدای خودت حرف بزنی. از الطاف الهیه این بوده كه آنچه كه مایحتاج عبد است تا بتواند با خدای خودش حرف بزند، آنها را پیشاپیش خودش عنایت كرده است.

 

سر ریز شدن رحمت الهی در این ماه
بارش رحمت

حالا یكی دو تا روایت می‌خوانم؛ در یك روایت دارد: «إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی كُلِّ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عِنْدَ الْإِفْطَارِ سَبْعِینَ أَلْفَ أَلْفِ عَتِیقٍ مِنَ النَّارِ كُلٌّ قَدِ اسْتَوْجَبَ النَّارَ فَإِذَا كَانَ آخِرُ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ أَعْتَقَ فِیهَا مِثْلَ مَا أَعْتَقَ فِی جَمِیعِهِ».8 یعنی خداوند در ماه رمضان هنگام افطار هفتاد هزار هزار نفر از افرادی را كه مستحق آتش هستند نجات می‌دهد و در شب آخر از این ماه به اندازه تمام کسانی که در طول این یک ماه نجات داده است، از آتش جهنم نجات می‌دهد. همه این‌ها نشانه سرریز شدن فضل و رحمت الهی در این موقعیت زمانی است.

در روایت دیگری دارد: «إذَا كَانَ أوَّلَ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ غَفَرَ اللهُ لِمَنْ شَاءَ مِنَ الْخَلْقِ فَإذَا كَانَتْ اللَّیْلَةَ الَّتِی تَلِیهَا ضَاعَفَهُمْ فَإذَا كَانَتْ اللَّیْلَةَ الَّتِی تَلِیهَا ضَاعَفَ كُلَّمَا أعْتَقَ حَتَّى آخَرَ لَیْلَةٍ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ تَضَاعَفَ مِثْلَ مَا أعْتَقَ فِی كُلِّ لَیْلَةٍ».9 یعنی همین‌طور هر شب با ضریب بالاتر نسبت به شب قبل، تعداد بیشتری از بندگانش را تطهیر می‌كند، تا این حجاب‌های ظلمانیه آن‌ها برطرف شود. اینها همه مقدمه این است كه این عبد بتواند با او حرف بزند.

 

ماهِ مخصوصِ ارتباطِ دو طرفه خدا و بندهاش 

لذا اهل معرفت گفته‌اند كه یك «قرآن نازل» داریم و یك «قرآن صاعد» داریم؛ آن هم كلام است، این هم كلام است؛ آن كلام ربّ است با عبد، این كلام عبد است با ربّ؛ هر دو هم قرآن است. بنابر این اصلاً این ماه اختصاص به این ردّ و بدل شدن سخنان بین «ربّ و عبد» و «عبد و ربّ» دارد. از آن طرف، قرآن نازل شده است و از این طرف هم قرآن صاعد - بالا رونده- را داریم که عبارت است از آن راز و نیازهایی که بندگان صالح خداوند و اولیاء خاصّ حق - به اذن ربّ - با او داشته‌اند و سخن گفته‌اند.

 

آداب ظاهری ماه رمضان، زمینه ساز ارتباط با خدا

ما از آن سخن گفتنها، به «ادعیه ماثوره» ائمه اطهار: تعبیر می‌کنیم. اصلاً ماه رمضان ماه «قرآن» و «دعا» است و این آداب ظاهری که در این ماه داریم، همه برای فراهم کردن زمینه همین رابطه «ربّ و عبد» و «عبد و ربّ» است تا اینها با هم حرف بزنند؛ که از پایین به بالا، یعنی از طرف عبد به سوی ربّ، تقاضا و طلب و سؤال و درخواست است که ما از آن تعبیر می کنیم به «دعا». پس دعا سخنی بین عبد و ربّ است. یعنی بنده با پروردگارش صحبت می‌کند و از او درخواست می‌کند.

 

ندا، دعا، نجوا

به این تعبیراتی كه علی در این مناجات به کار برده است نگاه كنید:

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُكَ».

اول صلوات می‌فرستد و بعد شروع می‌کند به گفتن آن جملات تا به اینجا می‌رسد که «وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُكَ». اینجا دیگر بحث «مناجات» است. «ندا» یعنی اینكه انسان کسی را با صدای بلند فرا بخواند. «دعا» هم با صدا است، اما صدای بلند نیست. «مناجات و نجوا» بی‌صدا است.

لذا اینجا تعبیر می‌کند «وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ»، دیگر نمی‌گوید «وَ اسْمَعْ»؛ چون مناجات جنبه صوتی ندارد و صدا و آهنگ ندارد؛ بلکه یک امر درونی و قلبی است. این از تعبیرات زیبا و لطیف علی است. البته هم دعا و هم ندا و هم نجوا، نوعی رابطه «بین اثنینی» و دو طرفه هستند، ولی این تفاوتها را با یكدیگر دارند.

 

عدم اجابت دعا، به خاطر وجود حجابها

بحث دیگری که در اینجا مطرح می‌شود، بحث حُجُب و موانع دعا است. ممکن است من با شما صحبت کنم، شما هم با من صحبت کنید، اما به تعبیر ساده ممکن است مانعی در کار باشد که موجب شود شما سخنان من را نشنوید یا به آن اعتنا نکنید ـ‌ که این اعتنا نکردن هم، مثل نشنیدن است ‌ـ و برعکس ممکن است شما بگویید و من نشنوم. اگر اینطور باشد، این سخن گفتن‌ها و این ردّ و بدل كردن‌ها، بی‌فایده است. آیا این‌طور نیست؟ چه زمانی این گفت‌وگوها فایده دارد؟ آن زمانی که شما حرف من را بشنوید و به خواسته‌های من اعتنا کنید و همچنین برعکس.

لذا من عرض کردم که ندا، دعا و مناجات، همه اینها «بین اثنینی» است و ممکن است گاهی اوقات چیزی مانع از این رابطه دو طرفه شود.

 

گناه، حجاب دعا

یک وقت هست که یک سنخ از اعمال، حجاب می‌شوند برای اجابت دعا؛ مثل گناه. یعنی معصیت‌هایی که از ناحیه اعضا و جوارح من و شما صادر می‌شود، مانع اجابت دعا است. لذا گفتیم که «اطاعت» با «اجابت» رابطه دارد؛ اگر مطیع خدا شدی، آنجا است که خداوند هم درخواست تو را اعتنا می‌کند و می‌پذیرد. از آن طرف، معصیت مانع اجابت دعا می‌شود. این مربوط به اعضا و جوارح من و شما است. اگر دروغ بگویی، غیبت کنی، مال مردم را بخوری و امثال این محرمات را انجام دهی، این‌ها مانع اجابت دعا است. می‌بینی چرا وقتی می‌گویم: «خدا! خدا! خدا!» خدا اصلاً به من اعتنا نمی‌کند؛ چون این گناهان مانع اجابت دعاهای من است.

 

حجاب‌های باطنی دعا

یک وقت هم هست که یک سنخ ملکات و امور درونی هستند که مانع اجابت دعا می‌شوند. این موانع مربوط به ملکات سیّئه درونی عبد است که موجب می‌شود که این گوش دل راز الهی را نشنود. چون گفتیم که ماه مبارک رمضان ماه «راز و نیاز» است؛ امّا گاهی راز از ربّ است و اظهار نیاز از عبد است. خوب، اگر راز از ربّ است، در اینجا این بحث مطرح می‌شود که باید حُجُبی که در ارتباط با باطن است هم برطرف شود. اما حجابی از ناحیه ربّ نیست. حجاب از ناحیه عبد است و باید این حجاب را برطرف کند. اما این حجاب‌ها و موانع با چه مقامی از مقام‌های معنویه بر طرف می‌شود؟

 

روایت از امام صادق (ع) است که «قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیْكُمْ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بِكَثْرَةِ الِاسْتِغْفَارِ وَ الدُّعَاء»؛ یعنی علی (ع) می  فرمود: «بر شما باد در ماه رمضان، به کثرت دعا و استغفار»

باز شدن درهای آسمان و رفع تمام موانع ارتباط ربّ و عبد

روایت از پیغمبر اکرم (ص) است؛

«إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِی أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَى آخِرِ لَیْلَةٍ مِنْهُ».10

حضرت فرمود درهای آسمان در اولین شب از شبهای ماه مبارک رمضان باز می‌شود و تا آخرین شب از شب‌های این ماه هم بسته نمی‌شود. این یعنی چه؟ منظور از «سماء» در اینجا آسمان نیست! اشتباه نکنید. «سماء» اشاره به آن جهت عِلوی از عوالم وجودی و آن نشئه برتر عالم وجود است. ما در این «دنیا» در عالم ناسوت هستیم. این عالم دنیا پست‌ترینِ عوالم وجود است.

اینکه در روایت فرمود که خدا شب اوّل ماه مبارک رمضان درهای آسمان را باز می‌کند، یعنی چه؟ یعنی می‌خواهد بگوید از ناحیه آن عوالم برتر وجودی هیچ مانع و حاجبی در کار نیست. پس هر چه حجاب و مانع هست، از طرف من است. او دارد راز می‌گوید، اما گوش من نمی‌شنود. حالا من چه کار کنم تا این حجاب‌ها را بتوانم رفع کنم؟ در مقامات معنوی مقامی هست که آن را باید به دست بیاوریم؛ لذا می‌رویم سراغ روایت دوم تا ببینیم چه کار باید بکنیم.

 

«مقام رضا»، ثمره نهایی روزه

روزه

در حدیث معراج داریم که پیغمبر اکرم (ص) وقتی به معراج رفت، در آنجا خطاب شد «یَا أحْمَدُ هَلْ تَعْلَمُ مَا مِیرَاثُ الصَّومِ»؛ ای احمد، می‌دانی روزه چه اثری در پی دارد و چه چیزی به ارث می‌گذارد؟

«قَالَ: لَا. ثُمَّ قَالَ: مِیرَاثُ الصَّومِ قِلَّةُ الْأکْلِ وَ قِلَّةُ الْکَلَامِ وَ مِیرَاثُ الصَّمْتِ أنَّهَا تُورِثُ الْحِکْمَةَ وَ هِیَ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ وَ تُورِثُ الْمَعْرِفَةُ الیَقِینَ فَإذَا اسْتَیْقَنَ الْعَبْدُ لَا یُبَالِی کَیْفَ أصْبَحَ بِعُسْرٍ أمْ بِیُسْرٍ فَهَذَا مَقَامُ الرَّاضِینَ»

؛ روزه دو اثر دارد؛ یکی اثر ظاهری است که همان کم خوردن است و دومی که بالاتر است، کم صحبت کردن و سکوت است که ما به آن «صومِ صمت» می‌گوییم. اگر جلوی زبانت را بگیری و مراعات زبانی داشته باشی، این موجب می‌شود که حکمت پیدا کنی. آن وقت میراث حکمت، معرفت است و معرفت هم یقین را از خود به ارث می‌گذارد و ثمره یقین هم «مقام رضا» است و این همان مقامی است که با آن می‌توانی حجاب‌ها را برطرف کنی.

 

روزهای برای همه؛ حتی ناتوانها و پیرها

من به آن کسانی که از نظر شرعی معذورند و نمی‌توانند روزه بگیرند و غصه می‌خورند که من محروم شدم از برکات صوم و ماه مبارک رمضان، می‌خواهم بگویم که این دیدگاه و نگرش تو یک نگرش مادی است. شما خیال کرده‌اید که روزه نخوردن و نیاشامیدن است؟ برای تو هم روزه وجود دارد. آنچه بالاتر از «قلّت اکل» و كم خوردن است؛ آن چیست؟ جلوی زبانت را بگیر؛  یک ماه رمضان، از اول تا آخر غیبت نکن، دروغ نگو، تهمت نزن، ایذاء مومن نکن، برو جلوی آفات زبانت را بگیر؛ روزه اینجا هم هست. میراث الصوم این است. بله، اگر صحت مزاج داری و عذر شرعی نداری، قلّت اکل هم در کنارش هست تا درد و اِلم گرسنگی و تشنگی را بچشی که آن هم آثاری دارد.

 

«روزه شكمی» و «روزه معنوی»

در روایات داریم که فردی خدمت پیغمبر اکرم (ص) آمد و گفت: «من روزه هستم.» حضرت به او فرمود: «استفراغ کن!» دید همین‌طور دارد تکه‌تکه گوشت از حلقش بیرون می‌آید. پرسید: «این چیست؟» حضرت فرمود: «غیبت کردهای! این روزه نیست.» روایت می‌خواهد همین را بگوید که من اشاره کردم. این اصلاً روزه نیست. روزه شکمی هست، ولی روزه معنوی نیست.

 

«صمت» اصلاً حرف نزدن نیست!

پیغمبر اکرم (ص) فرمود «وَ مِیرَاثُ الصَّمْتِ أنَّهَا تُورِثُ الْحِکْمَةَ»؛ یعنی میراث سکوت، حکمت است. پس معلوم می‌شود منظور از این «صوم صمت» که در روایات هست، «حرف نزدنِ» مطلق نیست، بلکه مراد همان «قلّت کلام» و پرهیز از بیهوده‌گویی است. اتفاقاً بعضی جاها باید حرف بزنی؛ با خدا باید حرف بزنی؛ باید دعا بخوانی. نه اینکه هر چیزی که از دهانت بیرون بیاید را بگویی. آن چیزی که برای تو حُجُب را برطرف می‌کند و تو را به «مقام رضا» می‌رساند، آن را مراقبت کن...

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:37 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

شناخت روزه داران از سفره هایشان

سفره افطاری

روزه داران به لحاظ تغذیه نیز به چند دسته تقسیم مى شوند:

الف: عده اى تغذیه آنان از راه حرام است . این گروه مانند باربرهایى هستند که بار مردم را به منزلشان مى رسانند. به همین جهت پاداش مال صاحب غذا بوده و روزه دار فقط از گناه ظلم و غصب خود بهره مند مى گردد. و به عبارت دیگر کار این دسته مانند کار کسى است که سوار بر چهار پاى غصبى شده و خانه خدا را با آن طواف کند.

ب: عده اى تغذیه آنان شبهه ناک است ؛ که این دسته به دو گروه تقسیم مى شوند: دسته اول کسانى هستند که این مشتبه به حرام واقعى ، در ظاهر براى آنان حلال است و دسته دوم حتى در ظاهر نیز براى آنان حلال نیست . دسته اول حکم کسى را دارد که تغذیه او حلال است گرچه یک درجه از او پایینتر است . و دسته دوم حکم کسى را دارد که غذاى حرام مى خورد، گرچه یک درجه از او بالاتر است .

ج:  دسته اى تغذیه آنان حلال است ولى سفره آنان رنگین بوده ، از چند نوع غذا استفاده کرده و پرخورى مى کنند. این دسته مانند انسان هاى پستى هستند که در حضور دوست خود به کارهایى مى پردازند که اول خوشش نمى آید، و دوست انتظار دارد که آنان از چیزى جز یاد و نزدیک شدن به او لذت نبرند. چنین بنده اى لیاقت مجلس دوستان را نداشته و باید او را با چیزى که دوست دارد تنها گذاشت . و شایسته است او را بنده شکمش بدانیم نه بنده پروردگارش .

د: عده اى نیز از دسته فوق تجاوز کرده و کارشان به اسراف و ریخت و پاش و تلف کردن رسیده ، حکم این دسته مانند کسانى است که غذایشان حرام است ؛ و بهتر است او را گناهکار بدانیم تا مطیع .

ه:‍ عده اى هم کسب و کار و هم تغذیه آنها حلال بوده و از خوشگذرانى و اسراف دور هستند؛ براى خدا تواضع کرده و در مقدار خوردنى و آشامیدنى بمقدار حلال و غیر مکروه بسنده مى کنند؛ غذاى خوشمزه نخورده و به یک خورش اکتفا نموده ؛ یا بعضى از چیزهاى زیادى و لذتها را ترک مى کنند. درجات آنان پیش پروردگارى که مراقب تلاش ها و مراقبت هاى آنان است ، محفوظ مى باشد؛ شکرگزار آن بوده و پاداش آن را مى دهد. در هنگام گرفتن پاداش باندازه سر سوزنى به آنان ظلم نشده و خداوند پاداشى بهتر از عمل آنها به آنان داده و بى حساب و با فضل خود به آنان مى بخشد. و کسى نمى داند چه نعمتهاى گرانقدرى براى آنان ذخیره شده که به ذهن کسى خطور نکرده است .

بهتر است نگاهی به فلسفه روزه و رمضان بیندازیم و بعد با بررسی سفره هایمان ببینم در کدام دسته جای داریم آیا فقط داریم بار دیگران را بدوش میکشیم یا شکم عزیزمان را خالی نگه میداریم که یک باره غافلگیرش کنیم و دلی از عزا در بیاوریم ؟ اگر به رفتار خود و اطرافیانمان خوب دقت کنیم میبینم از مبارکی ماه رمضان فقط حلیم و زولبیا بامیه و دادن افطاری های آن چنانی برای چشم و هم چشمی و رسیدن به شکم و سرگرم شدن به سریالها و خوابی دلچسب از سر گرسنگی را در یافته ایم پس استغفار و کمک به ضعفا و خودسازی برای کی است ؟

عزیزان بدانید برای خواب و خور همیشه وقت هست ما که یازده ماه از سال افسار به دست شهوات هستیم بیاید یک ماه شهوات و هوس ها را لگام بزنیم و با تازیانه خودسازی خوی چموشش را رام خود کنیم تا بعد از ماه رمضان باز سرکشی نکند و ما را به دنبال هیچ با خود بدواند آنقدر که نفس دیگر یاری نکند و در منجلاب رها شویم و جان دهیم . بیاید سفره های خود را رها کنیم و بر سر سفره پروردگار بنشینیم  و بهره ای برگیریم زمان میگذرد و ماه پر خیر و برکت خدا را با خود میبرد دریابیمش تا دیر نشده.

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:37 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

آمرزش ، رهاورد ماه رمضان

ماه رمضان

شهر التمحیص (ماه پاك شدن)

امام زین العابدین (ع) در دعای استقبال و ورود به ماه رمضان در صحیفه سجادیه این ماه را شهر التمحیص نامیده اند. راغب اصفهانی می نویسد: "محص" به معنای تخلیص و رهایی شئ از عیب است. تمحیص به معنای تزكیه و تطهیر است. ماه رمضان ماه تصفیه بر نفس و پاك كردن و برطرف نمودن عیوب و دور كردن خود از گناهان است. ماه صاف كردن قلب و دل از پلیدی هاست. ماه شستن عداوتها و كینه ها و عقده ها و حسدها و سایر رذایل اخلاقی است. ماه تخلیص خویشتن از شر گناهان و نجات یافتن و حركت در مسیر فلاح و رستگاری و سعادت است. ماه پاكسازی قلب و روح و ماه خودسازی است.

باز امام سجاد(ع) در دعای وداع با ماه رمضان می فرمایند: درود بر تو ای همسایه ای كه دلها (بر اثر عبادت و بندگی) در آن نرم و فروتن گردید و گناهان (بر اثر آمرزش و عفو خدای متعال) در آن كم شد.

درود بر تو! چه بسیار گناهان را محو كردی و چه بسیار عیبها و زشتی ها را پوشاندی.

 

شهرالمغفره (ماه بخشایش)

پیامبر گرامی(ص) در فضیلت ماه رمضان فرموده اند: شهر رمضان شهر الله عز و جل و هو شهر المغفره ماه رمضان، ماه خدا و ماه مغفرت است.1

عبدالرحمان بن بشیر از قول امام علی بن الحسین زین العابدین (ع) نقل می كند كه آن حضرت در ارتباط با ماه رمضان فرمودند: هذا شهر المغفره ماه رمضان ماه مغفرت است.2

غفران و مغفرت این است كه انسان از عذاب و عقاب مصونیت پیدا كند، خدای متعال از تقصیرات او درگذرد، گناه او را بیامرزد و استغفار، تقاضای این وضعیت است از پروردگار با گفتار و كردار.

امام صادق(ع) از قول پدران خویش از قول حضرت علی(ع) نقل می كند كه ایشان فرمودند: در ماه رمضان زیاد استغفار و دعا كنید كه دعا، بلا را از شما دفع می كند و استغفار، گناهانتان را محو می كند. 3

پیامبر گرامی اسلام فرموده اند خدای متعال در سراسر ماه رمضان می گوید: آیا استغفار كننده ای هست تا گناه او آمرزیده شود و به مغفرت برسد؟ همچنین در جای دیگر فرموده اند: فرشتگان الهی روز و شب برای روزه داران در ماه رمضان طلب آمرزش می كنند. 4

امام صادق(ع) از قول پدران خویش از پیامبر گرامی نقل می كند كه فرمودند: كسی كه ماه رمضان روزه بگیرد، شهوت خود را حفظ كند، زبان خود را نگه دارد و از اذیت كردن مردم خودداری كند، خداوند همه گناهان او را می بخشد. 5

رسول خدا در خطبه شعبانیه می فرمایند: بدبخت كسی است كه از غفران الهی در این ماه بزرگ محروم بماند.

در روایت دیگری پیامبر گرامی فرموده اند: كسی كه در ماه رمضان آمرزیده نشود در كدام ماه آمرزیده می شود؟ 6

هشام بن حكم می گوید: امام صادق(ع) فرمودند: كسی كه در ماه رمضان آمرزیده نشود تا ماه رمضان آینده آمرزیده نمی شود مگر در عرفات در مراسم حج حاضر شود. 7

 امام سجاد(ع) در دعای وداع با ماه رمضان می فرمایند: درود بر تو ای همسایه ای كه دلها (بر اثر عبادت و بندگی) در آن نرم و فروتن گردید و گناهان (بر اثر آمرزش و عفو خدای متعال) در آن كم شد

شهر العتق (ماه رهایی از آتش)

رمضان

رسول خدا در اهمیت ماه رمضان فرمودند: شهر رمضان شهر الله عز و جل و و هو شهر العتق من النار ماه رمضان ماه خدا و ماه آزادی از آتش است8 امام زین العابدین(ع) نیز در دعایی كه در ماه رمضان هر روز می خواندند این ماه را شهر العتق من النار نامیده اند.9

پیامبر گرامی در ارتباط با فلسفه نامگذاری ماه رمضان به ماه آزادی از آتش می فرمایند: ماه رمضان را شهر العتق نامیده اند چون در هر شب و روز این ماه ششصد بنده از آتش آزاد می شود و در آخر آن هم مثل آنچه در گذشته آزاد شده آزاد می شود.10

و در كلام دیگر می فرمایند: كسی كه در ماه رمضان روزه بگیرد و شهوت و زبان خویش را حفظ كند و از اذیت و آزار دیگران خودداری كند خداوند متعال او را از آتش جهنم نجات می دهد و آزاد می كند.11

امام محمد باقر(ع) نیز می فرمایند هنگامی كه حضرت موسی بن عمران (ع) با خدای متعال سخن گفت پرسید: خدایا پاداش كسی كه در روشنایی روز به خاطر رضایت تو روزه بگیرد چیست؟ خدای متعال به او وحی كرد: ای موسی بهشت من و امان از ترس روز قیامت و آزادی از آتش جهنم، پاداش اوست.12

 

شهر الانابه (ماه بازگشت به سوی خدا)

پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله ص در توصیف ماه رمضان می فرماید: هو شهر الانابه ماه رمضان ماه انابه است. 13

امام علی بن الحسین زین العابدین(ع) نیز چنین فرموده اند: هذا شهر الانابه این ماه، ماه انابه است.14

راغب اصفهانی در مفردات خود در توضیح این كلمه می نویسد: النوب رجوع الشی مره بعد اخری و الانابه الی الله تعالی الرجوع الیه بالتوبه و اخلاص العمل. توبه بازگشتن به سوی چیزی است مرتبه ای بعد از مرتبه دیگر و انابه به سوی خداوند بازگشتن به سوی اوست با توبه و اخلاص عمل.

امام خمینی(ره) در ارتباط با تفاوت توبه و انابه در چهل حدیث این گونه نوشته اند: حقیقت توبه رجوع از احكام و تبعات طبیعت است به سوی احكام روحانیت و فطرت. چنانكه حقیقت انابه رجوع از فطرت و روحانیت است به سوی خداوند و سفر كردن و مهاجرت نمودن از بیت نفس است به سوی سر منزل مقصود. پس منزل توبه مقدم بر منزل انابه است.

امام سجاد (ع) در دعای هر روز ماه رمضان از خدای متعال چنین می خواسته اند: اللهم ارزقنی فیه الانابه بار خدایا در این ماه انابه را نصیب و روزی من بگردان.

پیامبر گرامی در ارتباط با فلسفه نامگذاری ماه رمضان به ماه آزادی از آتش می فرمایند: ماه رمضان را شهر العتق نامیده اند چون در هر شب و روز این ماه ششصد بنده از آتش آزاد می شود ودر آخر آن هم مثل آنچه در گذشته آزاد شده آزاد می شود

شهر الطهور (ماه طهارت و پاكیزگی)

امام چهارم حضرت علی بن الحسین (ع) در صحیفه سجادیه در دعای خویش هنگام رسیدن ماه رمضان، این ماه را شهر الطهور نامیده اند، راغب اصفهانی در توضیح این كلمه در مفردات می نویسد: طهارت دو قسم است طهارت جسم و طهارت روح و كلمه طهور بر وزن فعول در لغت یا مصدر است همچون وضوء و وقود و یا اسم است: اما غیر مصدر همچون فطور كه اسم است برای آنچه با آن افطار می شود و یا صفت است همچون رسول و طهور آنگونه كه اصحاب شافعی گفته اند از نظر لفظ به معنای مطهر نیست زیرا فعول از افعل و فعل بنا نمی شود فقط از فعل بنا می شود ولی طاهر دو قسم است یكی آنكه طهارت از خودش تجاوز نمی كند. مثل طهارت لباس كه طاهر غیر مطهر است و دیگری طهارتی است كه طهارت از خودش تعدی می كند و خدای متعال به همین اساس آب را طهور نامیده است كه پاك و پاك كننده است.

ماه رمضان ماه پاك شدن و ماه پاكیزگی است. به تعبیری هم خود ماه پاك است و هم طهارت از آن به انسانها سرایت می كند و آنها را پاك می كند. در این ماه فصل نوینی از طهارت به روی انسان گشوده می شود.

امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع) می فرماید: هنگامی كه هلال ماه رمضان را دیدی بگو: اللهم انی اسئلك خیر هذا الشهر و طهوره. بار خدایا خیر و خوبی این ماه و پاكی آن را از تو درخواست می كنم. 15

امام سجاد در صحیفه، در دعای وداع با این ماه می فرماید: درود بر تو برای آنكه با بركات و نیكی ها بر ما وارد شدی و پلیدی گناهان را از ما شستی.

 

شهر البركه (ماه بركت)

رمضان

پیامبر گرامی(ص) در توصیف ماه رمضان چنین فرموده اند: شهر رمضان شهر الله عز و جل و هو شهر البركه ماه رمضان ماه خدا و ماه بركت است. 16 صاحب مفردات می گوید:

بركت، ثبوت خیر و خوبی الهی در شئ است و مبارك آن چیزی است كه در او خیر است.

ماه رمضان منشاء و مبداء و مركز و محور خیر و بركت است و در روایات متعددی ماه مبارك نامیده شده است.

سلمان فارسی (رض) می گوید: پیامبر گرامی(ص) در آخرین روز ماه شعبان فرمودند: ای مردم! ماه رمضان، ماه مبارك شما را فرا گرفت.17

در جای دیگر فرموده اند: این ماه رمضان ماه مباركی است، روزه در آن را خداوند واجب گردانید، درهای بهشت در این ماه باز و دستهای شیاطین بسته است. 18

امام صادق(ع) می فرماید: هنگامی كه ماه رمضان می رسید پیامبر گرامی(ص) می فرمودند: بار خدایا در ماه رمضان برای ما بركت بده و ما را به روزه و نماز آن یاری نما و كارهای ما را در این ماه قبول فرما.

حارث نضری می گوید: امام صادق(ع) در آخر ماه شعبان فرمودند: ماه مباركی كه قرآن در آن نازل شده فرا رسید.19

ابی محمد هارون بن موسی تلعكبری نقل می كند امام صادق(ع) فرمودند: با فرا رسیدن ماه رمضان بگو بار خدایا ماه مبارك رمضان ماه نزول قرآن فرا رسید از تو می خواهم كه مرا در این ماه بیامرزی و به من رحم كنی و من را از آتش جهنم نجات بدهی .20

خداوند ما را از بهره مندان این ماه پر خیر و فضیلت قرار دهد. آمین

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:38 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

روزه درمانی در کلام امام علی (ع)

روزه داری

درآمد:

روزه تشریع و اختراع بزرگ خداوند است و قدمت طولانی دارد . از تورات و انجیل فعلی برمی آید که روزه، در میان یهود و نصاری و ملل دیگر مرسوم و معمول بوده است .

خود حضرت موسی(ع) چهل روز روزه داشته است . همچنین از انجیل برمی آید که خود حضرت مسیح هم چهل روز روزه داشته است . پس روزه و رمضان، دو برادر کلانسال هستند در میان بشریت و از آوازه بلندی برخوردارند .

روزه اثرات فردی، اجتماعی، تربیتی، بهداشتی و درمانی زیادی را در جوامع بشری ببار آورد و ببار می آورد و اثرات مادی و معنوی فراوانی را در وجود انسان می گذارد .

پیامبر اسلام(ص) در حدیث بسیار معروفی می فرماید: «صوموا تصحوا .» روزه بگیرید تا سالم شوید .

خوشبختانه بعد از گذشت حدود هزار و چهار صد سال، تازه دنیا دارد بر سر عقل می آید و بحث «روزه درمانی » را مطرح می کند، هر چند هر کس نمی تواند به عمق و فلسفه روزه، بطور دقیق پی ببرد .

امروزه در بحثهای روان شناسی، بحث «فراروان » مطرح است ولی بطور یقین، غیر از انسانهای کامل و مؤمنین واقعی، کسی نمی تواند این کلام حضرت امیر(ع) را درک کند که فرمود:

«صوم النفس امساک الحواس الخمس عن المآثم و خلو القلب من جمیع اسباب الشر» روزه جان یعنی چه؟ و چه کسی می تواند آن را درک و سپس عمل بکند؟ !

به هر حال ، در این نوشتار کوتاه سعی شده به این پرسش پاسخ دهیم که:

آیا روزه اثرات درمانی دارد یا خیر و گستره آن تا کجاست؟ لذا در این مقاله در چند عنوان بحث نمودیم که عبارتند از:

1 - درآمد 2 - تعریف، اهمیت و ضرورت 3 - انواع روزه 4 - فلسفه روزه، 5 - سوژه های تربیتی روزه و رمضان 6 - خداحافظ رمضان 7 - جشن روزه دار و عید واقعی 8 - نتیجه و در پایان کتابنامه .

 

تعریف، اهمیت و ضرورت:

در فرهنگ قرآن، از روزه به «صوم » تعبیر شده است . صوم در لغت به معنای برخاستن است بی آنکه بعد از آن کاری شود .

نزد بعضی صوم به معنای نگاه داشتن است . هر یک از دو معنا مناسبت دارد با معنای شرعی و آن نگاه داشتن خود است بر وجه شرع در روز از آنچه در شرع او را مفطر خوانند با نیت. 1

در جای دیگر آمده: صوم به معنای روزه . همچنین است صیام .

اصل آن امساک از مطلق فعل است، خوردن باشد، یا گفتن، یا رفتن .

صوم اسلامی امساک مخصوصی است از طعام و چیزهای دیگر که از طلوع فجر شروع شده و با رسیدن شب به پایان می رسد. 2

در التبیان از صوم چنین تعریف شده است:

«الصوم فی الشرع هو الامساک عن اشیاء مخصوصة علی وجه مخصوص ممن هو علی صفات مخصوصة و من شرط انعقاد النیة .» 3

روزه در شرع، عبارت است از: 1 - خودداری کردن از خوردن اشیاء خاص و ویژه، 2 - بر وجه مخصوص، 3 - از کسانی که دارای خصوصیات ویژه هستند، 4 - به شرط بستن نیت .

به هر تقدیر در رساله عملیه آمده:

روزه آن است که انسان برای اطاعت فرمان خدا، از اذان صبح تا مغرب، از چیزهایی که روزه را باطل می کند خودداری نماید .

حضرت امیر (ع) می فرمایند: «اگر خدا رخصت کبر ورزیدن را به یکی از بندگانش می داد، به یقین منتی را بر پیامبران گزیده و دوستانش می نهاد، لکن خدای سبحان بزرگمنشی را بر آنان ناپسند دید و فروتنی را پسندید. پس پیامبران - از روی فروتنی - گونه های خود را بر زمین چسبانیدند، و چهره های خود را به خاک مالیدند، و برابر مؤمنان فروتنی نمودند و خود مردمانی مستضعف بودند . خدای شان به گرسنگی آزمود و به سختی مبتلایشان فرمود، و با ترس و بیماری امتحانشان کرد و با زیر و زبر کردنشان در سختیها، ایمانشان را پدید آورد.»

اهمیت:

اهمیت روزه آنقدر زیاد است که با زندگی و زنده ماندن انسان عجین است. روزه زباله ها و مواد اضافی و جذب نشده بدن را می سوزاند، و در واقع بدن را «خانه تکانی» می کند .

روزه در احادیث

ضرورت:

در این برهه از زمان، بخاطر مصنوعی گشتن زندگی و خوردنیها و نوشیدنیهای شیمیایی زا، زندگی و محیط زیست بشر، با خطر جدی مواجه گشته است .

یکی از بهترین راه درمان این همه بیماریهای جسمی و روانی «روزه درمانی » است که به روزه شکم، جسم را درمان بخشیم و با روزه نفس، جان و روان خود را .

یکی از فقره های دعای ماه رمضان که دعای بین المللی هم هست این است که: «اللهم اشف کل مریض» خدایا تمام بیماران جهان را شفاببخش .

به امید روزی که جهانیان به خاطر درمان بیماری جسمشان هم که شده سراسیمه به روزه درمانی روی بیاورند و عظمت های اسلام را قطره ای بنوشند .

 

انواع روزه:

روزه به عبارات مختلف، تقسیمات مختلفی را به خود اختصاص می دهد .

تقسیمات روزه در فقه عبارت است از:

1 - روزه واجب، 2 - روزه حرام، 3 - روزه مستحب، 4 - روزه مکروه .

روزه های واجب عبارتند از:

1 - روزه ماه رمضان، 2 - روزه قضاء ماه رمضان، 3 - روزه کفاره، 4 - روزه قضای پدر [یا مادر] بر پسر بزرگتر، 5 - روزه های نذر و عهد، 6 - روزه های استیجاری .

 

روزه های حرام عبارتند از:

1 - عید فطر (اول شوال)، 2 - عید قربان (دهم ماه ذی الحجة)، 3 - روزه های ضرری، 4 - روزه های مستحبی زن و فرزند اگر حق شوهر از بین برود و باعث اذیت پدر و مادر شود جایز نیست .

روزه های حرام دیگر نیز هست که در کتابهای مفصل گفته شده است .

 

روزه های مکروه عبارتند از:

1 - روزه روز عاشورا، 2 - روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا روز عید قربان، 3 - روزه میهمان بدون اجازه میزبان .

روزه های مستحب:

روزه تمام روزهای سال، غیر از روزهای حرام و مکروه که در بالا بیان گشت، مستحب است، ولی بعضی از روزها تاکید بیشتری دارد . که برای توضیح بیشتر به رساله عملیه، به همین بخش مراجعه نمائید .

 

تقسیم روزه به اعتبار دیگر:

امیرالمؤمنین (ع) می فرمایند:

«صیام القلب عن الفکر فی الآثام افضل من صیام البطن عن الطعام » 4

روزه دل از [برای] اندیشه در [ترک] گناهان، بهتر از روزه شکم است از غذا خوردن و آشامیدن .

در این حدیث شریف به دو نوع روزه اشاره شد:

1 - روزه جان .

2 - روزه جسم .

روزه جسم مرحله نازله روزه است و گستره آن محدود به زمان خاص می باشد . روزه جسم و شکم آسان است و هر کس با اراده اندک می تواند از عهده آن برآید .

نخوردن و نیاشامیدن چند ساعت، چیزی نیست که برای یک انسان متدین مشکل ساز باشد . انسان توانایی دارد چندین روز، چیزی نخورد و نیاشامد و در عین حال زنده و سالم بماند .

آنچه مهم است، روزه جان است که دامنه بسیار گسترده دارد و در عین حال بسیار سخت و دشوار است. چیزی نیست که هر کس بتواند به آسانی بدان دسترسی پیدا کند و یا به صرف دست یازیدن به روزه جسم و شکم، بتواند بدان دست یابد .

ملازمه ای بین روزه جسم و روزه جان وجود ندارد. روزه جسم و شکم، تنها می تواند مقدمه ای برای رسیدن به مرحله روزه جان باشد . رفع و دفع از خطورات ذهنی، خیالات، شبهات، انگیزه ها و غرضها، شهوات عملی و ...، چیزی نیست که به صرف روزه جسم بدست آید .

در مرحله روزه دل، تمام اعضا و جوارح انسان روزه دار است .

گوش انسان روزه دارد . چشم و نگاه انسان روزه دارد . زبان انسان روزه دارد . ذهن انسان روزه دارد . نفس کشیدن و نفسها روزه دارند . در خوردن و خوابیدن و در خلوت و جلوت روزه دارند .

در حدیثی دیگر، امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند:

«صوم النفس امساک الحواس الخمس عن سائر المآثم و خلو القلب من جمیع اسباب الشر».5

روزه جان، خودداری کردن حواس پنجگانه از باقیمانده گناهان است و خلوت و آسوده ماندن دل از تمام اسباب پلید .

اگر «جان» انسان روزه باشد، حواس پنجگانه، برای همیشه حواسش جمع خواهد بود و به سوی پلیدیها و پلشتیها، پا نخواهد نهاد .

حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «بندگان خدا؛ پرهیز از نافرمانی خدا، دوستان او را از در افتادن در حرامهای او نگه داشته است، و دل آنان را به ترس وی همراه داشته است; چندانکه شبها بیدارشان می دارد، و روزهای گرم را با تشنگی بر آنان به سر می آرد. آسایش عقبی را با رنج دنیا به دست آورند، و سیرآبی - آنجا - را با تشنگی خوردن - در اینجا»

این نماز و روزه و حج و جهاد

هم گواهی دادنست از اعتقاد

6

علی (ع) می فرمایند:

«صوم النفس عن لذات الدنیا انفع الصیام ».7

ماه رمضان، روزه

روزه جان از خوشیهای (پست) دنیا سودمندترین روزه ها است .

سرچشمه تمام بیماریهای روانی، شبهات علمی واخورده است و شهوات عملی .

برای مبارزه با این نوع بیماریهای خطرساز و خانمانسوز چه باید کرد؟

آیا با «سلاحهای هسته ای » می توان آن را مهار کرد؟ بطور یقین جواب این سؤال منفی است و اگر تمام سلاحهای گرم و سرد موجود در دنیا را بر سر «شهوات عملی » فرو نشانند، نه تنها شعله آتش آن خاموش نمی شود بلکه آتش آن شعله ورتر خواهد گشت . سرطان پنهانی است که با هیچ دارویی درمان نیابد .

تنها راه معقول مبارزه با آن، «سیر و سلوک علمی و عملی» است و این بدست نمی آید مگر از راه دین خداپسند و آن دین خداپسند، دین اسلام است که دارای شاخ و برگهای بیشماری است .

روزه یکی از شاخ و برگهای دین اسلام است که در درمان بیماریهای روانی بسیار نقش آفرین است، همانطوری که به اعتراف دوست و دشمن، در درمان بیماریهای «تن» نقش بسزایی دارد .

در بخشی از کتاب «روزه روش نوین برای درمان بیماریها» آمده:

«امساک و روزه اختیاری و منظم، آثار مخصوصی در بدن پدید می آورد که بیماریهای غیر قابل علاج از نظر پزشکان را بهبودی می بخشد . همان بیماریهایی که اگر تمام داروها و وسایل پزشکی جهان را در اختیار پزشکان قرار دهید آنها را قابل علاج نمی دانند . » 8

 

خلاصه:

چرا یک طبیب روسی براساس تجربیات و بدعت، بحث «روزه درمانی » را مطرح کرد و روزه درمانی هم نمود ولی مسلمانان از منابع و مبانی بزرگ اسلامی چنین استفاده هایی را نبردند و از غریبه ها، سبقت نگرفتند؟!

آیا از کلام زیبای حضرت امیر(ع) «روزه درمانی و درمان هر بیماری » بدست نمی آید؟! معنای دقیق و عمیق این حدیث نورانی چه می تواند باشد؟ !

«صوم النفس امساک الحواس الخمس عن سائر المآثم و خلو القلب من جمیع اسباب الشر» یعنی چه؟

آیا با عمل به این حدیث زیبا تمام بیماریهای روانی و فراروانی درمان نمی گردد؟ ! آیا در صورت عمل به اینگونه روایات، جوامع انسانی به مدینه فاضله تبدیل نمی گردد؟!

 

فلسفه روزه

1 - تقویت اراده و ایمان:

علی (ع) می فرمایند:

«ان افضل ما توسل به المتوسلون الی الله سبحانه الایمان به و برسوله ...»

همانا بهترین چیز که نزدیکی خواهان به خدای سبحان بدان توسل می جوید، ایمان به خدا و پیامبر، و جهاد در راه خداست، که موجب بلندی کلمه مسلمانی است و یکتا دانستن پروردگار که مقتضای فطرت انسانی است; و برپا داشتن نماز که آن ستون دین است، و دادن حق مستمندان - زکات - که واجب شرع مبین است . و روزه ماه رمضان که نگهدارنده از عقاب است - و بازدارنده عذاب9 ایمان به اینکه روزه ماه رمضان نگهدارنده از عقاب است و بازدارنده عذاب خود باعث تقویت ایمان می گردد و موجب امیدواری نسبت به سرنوشت آینده و چنین کاری ایمان و اراده انسان را قوی می کند و سرنوشت و آینده انسان را روشن و از هاله ابهام بدر می آورد .

علی (ع) در جای دیگر می فرمایند:

«علیکم بصیام شهر رمضان فان صیامه جنة حصینة » . 10

بر شما باد به روزه ماه رمضان، زیرا روزه این ماه سپری است، نگهدارنده از آتش جهنم .

2 - خودسازی:

روزه دروازه بزرگ عبادت است . به این معنا که خودسازی و مقاومت در انجام عبادات را از روزه باید شروع نمود . 11

امیرالمؤمنین در این زمینه می فرمایند:

«بندگان خدا؛ پرهیز از نافرمانی خدا، دوستان او را از در افتادن در حرامهای او نگه داشته است، و دل آنان را به ترس وی همراه داشته است; چندانکه شبها بیدارشان می دارد، و روزهای گرم را با تشنگی بر آنان به سر می آرد. آسایش عقبی را با رنج دنیا به دست آورند، و سیرآبی - آنجا - را با تشنگی خوردن - در اینجا - .» 12

این پیام خداوند است که:

«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا  إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا » . 13

به دنبال هر سیاهچاله، دو سپید چشمه ای است .

به دنبال هر تشنگی ای، تشریفات و تشویقاتی است و به دنبال هر گرسنگی و خودسازی، سودی .

امیرالمؤمنین(ع) در این زمینه به درمانگاه و درمانگران بزرگی اشاره می کند که هم مجهز به تمام امکانات درمانی هستند و هم مجهز به درمانگران متخصص .

می فرماید: «... خمص البطون من الصیام» 14

مردمی که چشمانشان از گریه تباه، شکمهایشان از روزه لاغر، و به پشت چسبیده، لبهایشان از دعا خشک، و پژمرده گردیده، رنگها زرد از شب زنده داری - بسیار - بر رخسارشان گرد فروتنی پدیدار .

مولوی می گوید:

هست روزه ظاهر، امساک طعام

 

روزه مـعنـا، تـوجـه دان تمام

 

ایـن دهـان بستـن دهانی باز شد

 

که خورنده دانه های راز شد

 

جــوع مر خاصــان حق را داده اند

 

تـا شود از جـوع شیر زورمند

 

 

به هر تقدیر «روزه درمانی» را بیگانگان از اسلام عزیز و روح آیات و روایات ما گرفته اند، نه اینکه خودشان خلاقیت به خرج داده اند و آن را کشف کرده اند .

سعدی گوید:

اندرون از طعام خالی دار

تا در او نور معرفت بینی

تهی از حکمتی بعلت آن

که پری از طعام تا بینی

حضرت امیر (ع) می فرمایند: «اگر خدا رخصت کبر ورزیدن را به یکی از بندگانش می داد، به یقین منتی را بر پیامبران گزیده و دوستانش می نهاد، لکن خدای سبحان بزرگمنشی را بر آنان ناپسند دید و فروتنی را پسندید. پس پیامبران - از روی فروتنی - گونه های خود را بر زمین چسبانیدند، و چهره های خود را به خاک مالیدند، و برابر مؤمنان فروتنی نمودند و خود مردمانی مستضعف بودند . خدای شان به گرسنگی آزمود و به سختی مبتلایشان فرمود، و با ترس و بیماری امتحانشان کرد و با زیر و زبر کردنشان در سختیها، ایمانشان را پدید آورد.»

حضرت امیر (ع) می فرمایند: «والصیام ابتلاء لاخلاص الخلق » 15

خداوند روزه را واجب کرد تا اخلاص آفریدگان آزموده گردد .»

خصال هفتگانه مخصوص روزه داران

اخلاص باید در آزمایشگاه بزرگ رمضان، کاربردی گردد، نه تنها اخلاص بلکه تمام تئوریهای دینی و ارزشی را باید آزمود و در آزمایشگاه بزرگ رمضان و ... ، کاربردی ساخت .

در جای دیگر حضرت امیر (ع) می فرمایند: «و مجاهدة الصیام فی الایام المفروضات، تسکینا لاطرافهم، و تخشیعا لابصارهم ...» .

و روزه گرفتن های دشوار، در روزهایی که واجب است تا اندامشان بیارامد با این کار، و دیده هایشان خاشع شود و جانهاشان خوار . و سبک ساختن دلهای آنان، و بردن خودبینی از ایشان، به فروتنی که در این عبادتهاست: از چهره های شاداب را به تواضع برخاک سودن، و با چسبانیدن اندامهای پاکیزه بر زمین، خردی خویش را نمودن، و رسیدن شکمها به پشت به فروتنی و خواری به خاطر روزه داری .» 16

بیگانگان بی خبر، از روزه در اسلام یا روزه ها و امساک هایی که خود تجویز می کنند را، فقط ضامن سلامی تن و جسم تنها می دانند ولی غافل از این که روزه در اسلام، بر فراروان هم اثر گذار است و بسیاری از بیماریهای روانی، فشارهای عصبی و فشارهای روانی را می توان از طریق روزه درمان کرد. و راز اصلی از روزه در اسلام، دست یافتن به سلامتی جان است، که اگر انسان به سلامتی جان دست نیابد، تمام هستی خویش را باخته است .

ولی موحدان واقعی، شیعیان و انسانهای کامل سلامتی تن را مرتبه نازله روزه می دانند و هدف بلند از روزه، درمان روانها و فراروان است بلکه برد و گستره روزه در اسلام، الی یوم القیامة ادامه دارد .

 

3 - استکبار زدایی و استکبار ستیزی:

بنیانگذار استکبار، ابلیس رجیم است، برای درمان بیماری استکبار، باید به ستیز با آن برخاست و از راه جهاد اصغر و بدنبال آن جهاد اکبر، با آن به مبارزه پرداخت .

این جنگ الی یوم القیامة ادامه خواهد داشت و پایان ندارد وصلح و سازش در آن صورت نمی گیرد . بقیه در صفحه 36

حضرت امیر (ع) می فرمایند:

«اگر خدا رخصت کبر ورزیدن را به یکی از بندگانش می داد، به یقین منتی را بر پیامبران گزیده و دوستانش می نهاد، لکن خدای سبحان بزرگمنشی را بر آنان ناپسند دید و فروتنی را پسندید. پس پیامبران - از روی فروتنی - گونه های خود را بر زمین چسبانیدند، و چهره های خود را به خاک مالیدند، و برابر مؤمنان فروتنی نمودند و خود مردمانی مستضعف بودند . خدای شان به گرسنگی آزمود و به سختی مبتلایشان فرمود، و با ترس و بیماری امتحانشان کرد و با زیر و زبر کردنشان در سختیها، ایمانشان را پدید آورد.» 17

اهداف همه پیامبران استکبار زدایی و استکبار ستیزی بود از یک طرف و تربیت نیروی انسانی بود از طرف دیگر .

علی(ع) در جای دیگر می فرمایند، یکی از اهداف بزرگ عبادات از جمله روزه، استکبار زدایی است .

می فرمایند: «والتصاق کرائم الجوارث بالارض تصاغرا، و لحوق البطون بالمتون من الصیام تزللا» . 18

و با چسبانیدن اندامهای پاکیزه بر زمین خردی خویش را نمودن، و رسیدن شکمها به پشت به فروتنی به خواری به خاطر روزه داری .

 

خلاصه:

به هر تقدیر بحث در این زمینه، دامنه گسترده دارد و در این نوشتار به سه هدف و فلسفه بزرگ روزه که همان درمان جسم و جان است اشاره شد که عبارتند از:

1 - تقویت اراده و ایمان .

2 - خودسازی .

3 - استکبار زدایی و استکبار ستیزی .

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:38 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

مراسم افطار در مسجدالنبي

  • مراسم افطار در مسجدالنبي
  • مراسم افطار در مسجدالنبي
  • مراسم افطار در مسجدالنبي
  • مراسم افطار در مسجدالنبي
  • مراسم افطار در مسجدالنبي
  • مراسم افطار در مسجدالنبي
  • مراسم افطار در مسجدالنبي
  • مراسم افطار در مسجدالنبي
  • مراسم افطار در مسجدالنبي
  • مراسم افطار در مسجدالنبي
  • مراسم افطار در مسجدالنبي

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:38 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

آرایش زن و باطل شدن روزه شوهر!

آرایش زن و باطل شدن روزه شوهر

شیخ «محمد قصیر» از چهره های نسبتا سرشناس وهابیت سعودی و استاد رشته فقه در دانشگاه «القصیم» عربستان هفته گذشته طی اظهاراتی در یک برنامه تلویزیونی، استفاده زنان از ناخن مصنوعی را حرام و غیر جایز دانست.

در فتوایی نسبتا مشابه «دار الإفتاء مصر» اعلام کرد که آرایش زن برای شوهرش طی ایام ماه مبارک رمضان روزه اش را باطل می کند و با این عمل موجبات باطل شدن روزه شوهرش را نیز فراهم می کند!

در همین راستا روزنامه «روزالیوسف» چاپ مصر در مطلب دو روز پیش خود نوشت: مرکز «دار الإفتاء» این فتوا را در رده فتواهای احکام روزه ثبت کرده است. این فتوا در نوع خود تک و عجیب است.

گفتنی است «دار الإفتاء مصر» تمامی احکام روزه را در کتابی گردآوری کرده و به صورت رایگان در بین همه مسلمانان جهان و مراکز اسلامی توزیع کرده است.

در همین راستا دکتر «علی جمعه» مفتی اعظم مصر طی اظهاراتی گفت: کتاب جدید «أحکام روزه» به تمامی پرسش های شرعی مسلمانان پاسخ داده و همچنین فتواهایی را برای مسلمانان مطابق با جامعه مدرن و خواسته های این جامعه صادر کرده است.

اما با بررسی نظر علمای عظام شیعه این فتوای عجیب و غریب و متعصبانه وهابیت را رد شده میدانیم چرا که در هیچ کتاب حدیثی و روایی دیده نشده روایتی را دال بر این که زینت زن در هر شرایطی برای شوهر خود ولا غیر حرام اعلام شده باشد اگر اصول فتوا کتاب و سنت می باشد پس این فتوا مردود و نظر کاملا شخصی است که با بررسی نظر سایر فتاوای این فرقه چنین فتواهای غیر علمی و مطابق با سلیقه شخصی بسیار زیاد است.

 

نظر علمای شیعه: 

آیت الله خامنه ای آرایش مبطل روزه نیست و باید از نامحرم پوشیده شود .

آیت الله سیستانی و آیت الله مکارم شیرازی هم بر همین عقیده هستند و البته در مورد انواع و انحاء آرایش (از جمله ناخن مصنوعی، رنگ مو و استفاده از لنز)  اجماع شیعه بر آن است که از نامحرم پوشیده شود. و همچنین آرایش برای همسر نه حرام است و نه جزو مبطلات روزه به حساب می آید .

نکته جالب توجه این که: آنها فتاوای شخصی و بدون استفاده از منابع فتوا (کتاب و سنت) گردآوری کرده و به آن می بالند و آن را پاسخگوی تمام مسلمانان و مطابق با جامعه مدرن می دانند و جالب این که از همین فتوای مذکور به خوبی روشن میشود که انگیزه و بینش آنان چیزی جز کوردلی و تیشه به ریشه اسلام زدن چیز دیگری نیست کما اینکه کتاب «احکام روزه» را به طور رایگان در بین مسلمین ترویج می دهند که خود دلیل دیگری بر انگیزه شوم آنان است که به هر نحوی میخواهند اذهان مسلمین را از راه اسلام راستین منحرف کنند.

در هیچ کتاب حدیثی و روایی دیده نشده روایتی را دال بر این که زینت زن در هر شرایطی برای شوهر خود و لا غیر حرام اعلام شده باشد اگر اصول فتوا کتاب و سنت می باشد.

حال آن که در حدیثی از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در مورد ویژگی‏های بهترین زنان نقل شده است كه فرمودند: «بهترین زنان شما زنی است كه بسیار با محبت باشد، عفیف و پاک‏دامن باشد، نزد اقوامش عزیز و محترم باشد، با شوهرش متواضع و فروتن باشد، برای او خودآرایی و تبرّج داشته باشد و در برابر نامحرم عفیف باشد. 1

باید به آقای "محمد قصیر" عرض کرد آیا دستور پیامبر را نادیده می گیرید و بالاتر از مقام حضرتش برای اسلام مصلحت اندیشی می کنید؟ مگر نمی دانید قرآن از این کار زشت یعنی پیشی گرفتن از خدا و رسولش بازتان داشته است؟ آیا از خداوند شرم ندارید؟ وقتی که او به حال بندگانش آگاه تر است؟

خداوند در قرآن میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»2؛ اى كسانى كه ایمان آورده‏اید، در برابر خدا و پیامبرش [در هیچ كارى‏] پیشى مجویید و از خدا پروا بدارید كه خدا شنواى داناست.

«لا تقدموا»: این واژه از ریشه «قدم» برگرفته شده كه به مفهوم مقدم داشتن و یا پیشى جستن آمده و چون در آیه شریفه با «لاء» ناهیه آمده به مفهوم پیشى نجویید و مقدم ندارید. 

به گفته شارح تفسیر مجمع البیان این آیه در مورد کسانی است که دستور خدا و رسولش را نادیده می گیرند و گرایش شخصی خود را بر حکم صریح آنان غلبه می دهند.

و می بینیم که هیچ آیه یا روایتی دال بر بطلان روزه توسط زینت زن برای همسرش وارد نشده و این متعصبان لجوج به بیراهه رفته اند و اسلام ناب را به انحراف کشانده اند که مسلمانان باید هوشیار و آگاه باشند تا احکام واقعی اسلام به گوش جهانیان برسد نه این بدعتهای ناروا. 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:38 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

روزه خواری در روز روشن

خوردن در تابستان

راست راست راه می رود و سیگار می کشد انگار نه انگار که ماه رمضانی هست و تکلیفی و حرمتی.

جلوی چشم صدها عابر پیاده خم می شود و بطری آبش را از شیر آبخوری پر می کند و یک نفس سر می کشد.

وقتی هم که زشتی عملش را به رخش می کشی، تازه تعجب هم می کند، هیکل ورقلمبیده اش رو تکانی می دهد، شاید هم شانه بالا می اندازد و می پرسد: آقا کی باشند؟ شما مفتش دولتی یا اختیاردار دین مردم؟ روزه ای باش! منو سننه.

جالب اینجاست که این جماعت که حالا دیگر تعدادشان هم کم نیست، اکثرا ناراحتی معده را پیش می کشند و دستاویزی البته به خیال خودشان شرعی.

جامعه ای با این تعداد بیمار آن هم یک نوع خاص بیماری که طی یک دوره زمانی خاص به سرعت فراگیر می شود! البته اعجاب آور است.

در این صورت به مسئولان امر بهداشت مردم باید دست مریزاد گفت!  

روزه خواری نباید به شکل یک رفتار اجتماعی جلوه کند چرا که در این صورت حقوق کثیری از شهروندان (روزه داران) نادیده گرفته می شود و این یعنی سقوط اخلاق شهروندی

ماه رمضان که از گرد راه می رسد عطر خوش بندگی و معنویت فضای عمومی جامعه را می آکند. اما حیف که همیشه (و در سالیان اخیر بیشتر) عده ای هستند که با روزه خواری در ملا عام و انظار دیگران، خواسته یا ناخواسته حرمت و قداست این حریم معنوی را می شکنند.

گیرم قبول که تکلیف روزه از روی دوش عده ای از مکلفان(مسافر، بیمار، بانوان شیرده و...) آن هم در شرایطی خاص برداشته شده است اما آیا همه اینها می تواند مجوزی برای روزه خواری در انظار همگانی باشد؟ و اگر نه، پس با این جماعت روزه خوار چگونه باید رفتار کرد؟

براستی حکم شرعی و قانونی این رفتار هنجارشکنانه چیست؟

بگذارید همین جا تکلیف یک مساله را روشن کنم و آن اینکه اسلام دین زور و اجبار و ارعاب و تهدید نیست و اصلا روزه ای که از سر زور و اکراه گرفته شود جز گرسنگی و تشنگی بیهوده و رنج و زحمت بی هدف نیست.

گردن نهادن به دین پاک اسلام و احکام آن باید آزادانه و آگاهانه صورت پذیرد. چرا که اساسا باور داشتن به چیزی در گروه یقین و تعقل است و جبر و اضطرار، فرصت انتخاب عقلانی را از آدمی می ستاند.

اما اگر کسی خلعت دینداری را پوشید و با آگاهی کامل به آیین اسلام گروید، آنگاه لازمه چنین گردن نهادنی، پایبندی به همه احکام و قوانین این شریعت آسمانی است همچنان که عرف جوامع بشری در همه جای عالم چنین است.

در همه جای عالم هر دستگاه و مجموعه ای (اداری، تجاری، لشکری، کشوری و ...) برای خود ضوابط و قوانینی وضع کرده است که تخطی از آن حدود، محدودیت ها و گاه مجازات هایی  را به دنبال دارد.

دین اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست و اجازه نمی دهد کسی بی هیچ عذر شرعی، حکمی را زیر پا نهد و در عین حال خود را مسلمان بنامد.

عده ای از فقها از جمله امام خمینی(ره) گفته اند:

"کسی که ضروری دین را یعنی چیزی را که مسلمانان جزء دین اسلام می‏دانند، منکر شود، چنانچه بداند آن چیز، ضروری دین است و انکار آن چیز برگردد به انکار خدا یا توحید یا نبوت، نجس می‏باشد و اگر نداند، احتیاطاً باید از او اجتناب کرد، گرچه لازم نیست". (نک:‏ توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 84.)

زیر پا گذاشتن حدود و مقررات، فرزند شوم هرج و مرج را در جامعه به بار می آورد. پس به حکم عقل می بایست اهرم هایی بازدارنده و مجازاتهایی پیش گیرنده برای متخلفان وضع گردد که دیگر کسی فکر سر پیچی از قانون در سر نپروراند و در نتیجه میل عمومی به هنجار شکنی از میان برود.

شاید بگویید این قوانین تنها برای دینداران و کسانی که آیین نامه آیین اسلام را امضاء کرده اند لازم الاجراست اما کسانی که هیچ تعهدی در قابل این دین ندارند مجازند تا برخی رفتارهای بر خلاف شئونات اسلامی را مرتکب شوند.

آری! از وجهه نظر دین و شریعت اگر نگاه کنیم فرد نامسلمان قضای روزه و کفاره واجب ندارد اما از منظر قوانین حقوقی و مدنی، مساله متفاوت است.

بد نیست توجهتان را به ماده 638 قانون مجازات اسلامی جلب کنم که می گوید:

"هر کس علنا در انظار عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا 74ضربه شلاق محکوم می گردد."

ماه رمضان که از گرد راه می رسد عطر خوش بندگی و معنویت فضای عمومی جامعه را می آکند. اما حیف که همیشه (و در سالیان اخیر بیشتر) عده ای هستند که با روزه خواری در ملا عام و انظار دیگران، خواسته یا ناخواسته حرمت و قداست این حریم معنوی را می شکنند

این مساله جزو متن قانون است که اگر روزه‌خواری به عنوان یك عمل حرام جنبه علنی به خود بگیرد، برای آن مجازات تعیین می‌شود.

درست است که روزه‌خواری به طور مطلق جرم نیست و از نظر دینی یک فعل حرام است که تنها از منظر فقهی و اخلاقی مورد نکوهش است، منتها اگر این عمل حرام جنبه علنی به خود گیرد، آنوقت جامعه در قالب حقوق جزا می تواند در قبال آن واکنش نشان دهد.

قانون روزه خواری

طبق قانون، در جامعه اسلامی کسی که عمل روزه‌خواری را انجام می‌دهد یکی از ارزش‌های مسلمانان را نادیده گرفته و عفت و اخلاق عمومی را جریحه‌دار کرده که مستوجب تعزیر است.

بنابراین حداکثر مجازات روزه‌خواری در ملاعام، 74 ضربه شلاق است و دیگر مجازات روزه‌خواری، ‌10 روز تا 2 ماه زندان است اما به علت این ‌که مجازات روزه‌خواری جنبه بازدارندگی بیشتری به خود بگیرد، معمولا شلاق تعیین می‌شود.

بنابراین روزه خواری در معابر و اماكن عمومی از نظر شرعی حرام و از نظر قانونی از مصادیق جرایم مشهود و قابل تعقیب است.

روزه خواری نباید به شکل یک رفتار اجتماعی جلوه کند چرا که در این صورت حقوق کثیری از شهروندان(روزه داران) نادیده گرفته می شود و این یعنی سقوط اخلاق شهروندی.

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:39 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها