0

مطالب خواندنی ماه رمضان

 
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

بر فراز قله ماه رمضان

 


همه روزهای سال از آن خدا است و همه ماه ها هم ماه او است. اما چرا رسول خدا صلّی الله علیه و آله در میان ماه های دوازده گانه، تنها ماه رمضان را «ماه خدا» نامیده است؟ گویا که خداوند، در این ماه نمک دیگری قرار داده تا از دیگر ماه ها متمایز باشد و همچون خورشید در میان دیگر ستارگان بدرخشد.

 


ماه رمضان
رمضان، ماه کرامت پروردگار

امیر مومنان علی علیه السلام می فرماید: روزی از روزها(در آستانه ماه مبارک رمضان) رسول خدا صلّی الله علیه و آله برای ما خطبه ای خواند و درباره این ماه چنین فرمود:

«ای مردم! همانا ماه خداوند با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما رو کرده است. ماهی که نزد خداوند بهترین ماه ها و روزهایش بهترین روزها و شب هایش بهترین شب ها و ساعاتش بهترین ساعت هاست. این ماهی است که در آن به میهمانی خداوند دعوت شده اید و از اهل بخشندگی و کرم خداوند قرار گرفته اید.» (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 295)

آری، پیامبر خدا در این فراز زیبا، رمضان را «ماه کرامت و بخشندگی پروردگار» (جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ) دانسته است. اگرچه «رحمت پروردگار»، همیشه و در همه حال، شامل حال بندگان او می شود، اما «کرامت و بزرگواری» او حکم می کند، تا زمانی ویژه را برای بخشش و عنایتی خاص قرار دهد. خداوند عالم، این ماه را ماهی ویژه برای کرامت و بخشندگی قرار داده و درهای رحمتش را چهار طاق، به روی بندگانش گشوده است و تنها در پی بهانه ای است که جود و کرمش را به رخ بکشد و سرتاپای بنده اش را از طلای معنویت پر کند.

روشن است که عبور از هر بلندایی، فرازی را می طلبد و در نهایت فرودی را خواهد خواست. ماه خدا که آغاز می شود، صعود به قله نیز کلید می خورد. چهارده شبانه روز باید تلاش کرد تا به قله این ماه رسید و چهارده شبانه روز دیگر نیز با کم و زیادش باید، کوشید تا از قله این ماه بزرگ، فرود آمد. اما همه ما تنها یک شب بر قله این ماه مهمان خواهیم بود و تنها یک روز را در بلندای این ماه سپری خواهیم کرد

قله ماه کرامت از آن کیست؟

انسان برای رسیدن به پیشرفت و تکامل حقیقی باید مسیری پر از پستی ها و بلندی ها را بپیماید. تمامی روزها و ماه های سال، پستی ها و بلندی های روزگارند که باید با تدبیری شایسته درنوردیده شوند. اما ماه خدا همانند کوهی استوار است که برای رسیدن به هدف، بالاجبار باید از قله آن نیز گذر کرد.

روشن است که عبور از هر بلندایی، فرازی را می طلبد و در نهایت فرودی را خواهد خواست. ماه خدا که آغاز می شود، صعود به قله نیز کلید می خورد. چهارده شبانه روز باید تلاش کرد تا به قله این ماه رسید و چهارده شبانه روز دیگر نیز با کم و زیادش باید، کوشید تا از قله این ماه بزرگ، فرود آمد. اما همه ما تنها یک شب بر قله این ماه مهمان خواهیم بود و تنها یک روز را در بلندای این ماه سپری خواهیم کرد.

قله این ماه از آن کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی علیه السلام است. در نیمه این ماه خداوند بزمی وصف ناپذیر برایمان فراهم کرده است. بزمی که در آن، ما هستیم و خدای کریم و ماه کریم و امام کریم

نیمه هر ماهی قله آن ماه است و نیمه ماه رمضان نیز قله بلندترین و مهمترین ماه سال. اما بی شک خداوند، این قله را که هر ساله این همه کوهنورد به خود می بیند و این همه مهمان را در خود جای می دهد، بی صاحب رها نمی کند و ماموری ویژه برای پذیرایی میهمانانش قرار خواهد داد. ماموری که از یک سو همرنگ کرامت و بزرگی این ماه باشد و از سوی دیگر، هم آواز جود و کرم پروردگار باشد.

به نیمه ماه که می رسیم، چهره شاداب و پرکرامت آقایی را خواهیم دید که جهانی از کرم او به وجد آمده است. مردی از تبار کریمان. گویی که خداوند در بلندای این ماه، کریم ترین مامور خود را به دنیا عرضه کرده و میلاد با سعادتش را در چنین شبی رقم زده است.

آری، قله این ماه از آن کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی علیه السلام است. در نیمه این ماه خداوند بزمی وصف ناپذیر برایمان فراهم کرده است. بزمی که در آن، ما هستیم و خدای کریم و ماه کریم و امام کریم.

پیامبر خدا در این فراز زیبا، رمضان را «ماه کرامت و بخشندگی پروردگار» (جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ) دانسته است. اگرچه «رحمت پروردگار»، همیشه و در همه حال، شامل حال بندگان او می شود، اما «کرامت و بزرگواری» او حکم می کند، تا زمانی ویژه را برای بخشش و عنایتی خاص قرار دهد. خداوند عالم، این ماه را ماهی ویژه برای کرامت و بخشندگی قرار داده و درهای رحمتش را چهار طاق، به روی بندگانش گشوده است و تنها در پی بهانه ای است که جود و کرمش را به رخ بکشد و سرتاپای بنده اش را از طلای معنویت پر کند

کریم آل طه در قله ماه کرم پروردگار

امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه کبیره به همه ما آموخته تا اهل بیت را «پایه های اصلی بخشندگی و کرم» بدانیم و آنها را «اصول الکرم» بنامیم. بنابراین هیچ کس نمی تواند در هیچ کجای عالم، در گذشته و حال و آینده بشر، کریم تر از اهل بیت پیدا کند. چرا که اساس کرم و بخشندگی نزد آنان است و دیگران از کرامت آنها است که به این صفت ارزنده دست یافته اند.

اما در میان همین خانواده پرارزش، یکی شهره شهر شده و گویا که گوی سبقت را در این زمینه از هم ربوده است. نقل شده که حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام دو فرزندش را هنگام بیماری رسول خدا صلّی الله علیه و آله که در همان بیماری از دنیا رفت، نزد آن حضرت برد و گفت: ای رسول خدا! اینان دو فرزند تو هستند. میراثی به آن دو عنایت فرما. پیامبر خدا فرمود:

أَمَّا الْحَسَنُ فَإِنَّ لَهُ هَیْبَتِی وَ سُؤْدُدِی وَ أَمَّا الْحُسَیْنُ فَإِنَّ لَهُ جُرْأَتِی وَ جُودِی‏(الخصال، ج 1، ص 77)؛ «هیبت و بزرگوارى خود را به حسن و جرات و بخشش خود را به حسین واگذار نمودم.»

تاریخ، داستان های فراوانی از جود و کرم اهل بیت برایمان به یادگار نهاده اما در میان این نمونه های تاریخی، زندگی امام حسن علیه السلام در این مساله، هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت متفاوت است.

این تنها یک نمونه از جود و کرم او است. پس دستانتان را بگشایید و در بلندای ماه کرامت از نماینده کرامت و بخشندگی پروردگار تا می توانید، طلب کنید

مردى نزد حضرت امام حسن ایستاد و گفت: ای پسر امیرالمؤمنین! تو را بحق آن كسى كه این نعمت را بدون شفاعت به تو داده، قسم می دهم كه مرا از دست این دشمن ستمگر و جاهل نجات ده. دشمنى كه به پیر احترام نمی گذارد و به کودک رحم نمی کند. امام حسن علیه السلام فرمود: دشمن تو كیست تا من حق تو را از او بگیرم؟ گفت: «فقر و بی نوایى». امام به خادم خود فرمود:

«أَحْضِرْ مَا عِنْدَكَ مِنْ مَوْجُودٍ»؛ «هر آنچه كه از موجودى نزد تو است، بیاور!»

وى رفت و مبلغ پنج هزار درهم آورد و امام نیز به او داد و به او فرمود:

«بِحَقِّ هَذِهِ الْأَقْسَامِ الَّتِی أَقْسَمْتَ بِهَا عَلَیَّ مَتَى أَتَاكَ خَصْمُكَ جَائِراً إِلَّا مَا أَتَیْتَنِی مِنْهُ مُتَظَلِّما»؛ «تو را بحق این قسم ها كه به من دادى، قسم می دهم كه هر گاه این دشمن متوجه تو شد، نزد من بیا و از آن شكایت كن! (بحارالأنوار، ج 43، ص 35)

این تنها یک نمونه از جود و کرم او است. پس دستانتان را بگشایید و در بلندای ماه کرامت از نماینده کرامت و بخشندگی پروردگار تا می توانید، طلب کنید.

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  6:04 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

شرح دعای روز پانزدهم ماه رمضان 

دعا کنیم تا جزو «مخبتین» باشیم

 


در دعای روز پانزدهم از خدا می‌خواهیم تا جزو مخبتین باشیم. مخبتین به معنای فروتنان است، آن هم فروتنانی که فروتنی آنان فقط در مقابل پروردگار جهان و جهانیان است.

 

 


ماه رمضان

 

 

اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ طاعَةَ الخاشِعین                         خدایا روزی کن مرا در آن فرمان برداری فروتنان

واشْرَحْ فیهِ صَدْری بإنابَةِ المُخْبتینَ                         و بگشا سینه‌ام در آن به بازگشت دلدادگان

بأمانِکَ یا أمانَ الخائِفین                                          به امان دادنت ای امان ترسناکان.

 دعا باصدای امیر رضا عرب

سخنان گهربار حضرت علی (ع) که در مورد متکبران این‌گونه فرمودند: «آگاه باشید! زنهار! زنهار! از پیروی و فرمانبری سران و بزرگانتان، آنان که به اصل و حسب خود می‌نازند و خود را بالاتر از آنچه هستند می‌پندارند و کارهای نادرست را به خدا نسبت می‌دهند و نعمت‌های گسترده خدا را انکار می‌کنند، تا با خواسته‌های پروردگار مبارزه کنند و نعمت‌های او را نادیده انگارند، آنان شالوده تعصب جاهلی و ستون‌های فتنه و شمشیرهای تفاخر جاهلیت هستند.»

شرح فرازهای دعا

در فراز ابتدایی این دعا «اللهم ارزقنی فیه طاعه الخاشعین» یعنی «خدایا در این روز اطاعت بندگان خاشع و خاضع خود را نصیب من گردان» آمده است.

برای آنکه بدانیم خاشعین چه کسانی هستند، بهتر است اول در مورد متکبر ین صحبت به میان آوریم؛ چرا که خضوع و خشوع به طور کامل با تکبر و غرور تضاد دارد، به طوری که هر آنچه که در صفات متکبر ین وجود دارد، ضد آن در خاشعین موجود است.

امام علی (ع) همچنین در قسمتی دیگر نیز فرمودند: «کبر و خودپسندی چیزی است که قلب‌های متکبران را همانند کرده، تا قرن‌ها به تضاد و خون‌ریزی گذراندند و سینه‌ها از کینه‌ها تنگی گرفت.»

 

برای روشن شدن این موضوع اشاره می‌کنیم به قسمتی از سخنان گهربار حضرت علی (ع) که در مورد متکبران این‌گونه فرمودند: «آگاه باشید! زنهار! زنهار! از پیروی و فرمانبری سران و بزرگانتان، آنان که به اصل و حسب خود می‌نازند و خود را بالاتر از آنچه هستند می‌پندارند و کارهای نادرست را به خدا نسبت می‌دهند و نعمت‌های گسترده خدا را انکار می‌کنند، تا با خواسته‌های پروردگار مبارزه کنند و نعمت‌های او را نادیده انگارند، آنان شالوده تعصب جاهلی و ستون‌های فتنه و شمشیرهای تفاخر جاهلیت هستند.»

امام علی (ع) همچنین در قسمتی دیگر نیز فرمودند: «کبر و خودپسندی چیزی است که قلب‌های متکبران را همانند کرده، تا قرن‌ها به تضاد و خون‌ریزی گذراندند و سینه‌ها از کینه‌ها تنگی گرفت.»

در جای دیگری می‌فرمایند : فَاللهَ اللهَ فی کِبْرِ الْحَمیَّهِ وَ فَخْرِ الْجاهِلیَّهِ . .

خدا را خدا را! از تکبّر و خودپسندی و از تفاخر جاهلی بر حذر باشید. (نهج‌البلاغه فیض‌الاسلام خطبه 234 معروف به خطبه قاصعه ص 785.)

خضوع و خشوع همانند ظرفی است که انسان به وسیله آن به جمع‌آوری رضا و خشنودی خداوند می‌پردازد و تکبر چون ظرفی است تو خالی که هیچ چیزی در آن جز غرور و تکبر جای نمی‌گیرد و این خضوع و خشوع است که انسان را به خدای خویش نزدیک می‌سازد؛ زیرا که هرچه انسان نزد پروردگار عالمیان، خود را ذلیل و خوار نشان دهد، ارزشش در پیشگاه او بیشتر می‌شود

 

انسانی که صفت تکبّر را در میان صفات خویش جای داده، معمولاً بر روی مسائلی که خود طرح می‌کند و یا چیزهایی که نفْسِ او خواهان آن است تعصّب دارد و بدون هیچ دلیل منطقی بر روی خواسته خویش اصرار می‌ورزد. چنین کسی در مواردی که با او مخالفت می‌شود به زور توسل می‌شود و سعی دارد با مشاجره زبانی حرف خود را به کرسی بنشاند، و در نتیجه به بداخلاقی با دیگران پرداخته تا او را رعایت کنند و به خاطر این تندیِ اخلاق و زشتی درون از پند و اندرز دیگران هیچ بهره‌ای نمی‌برد چرا که به حرف حق گوش نداده و نصیحت دیگران را نمی‌پذیرد. از انتقاد روی گردان است و به محض شنیدن انتقاد، ناراحت شده آن را نمی‌پذیرد و همین امر او منشأ کینه‌های فراوان خواهد شد.

با توجه به این تذکرات ، در می‌یابیم که خضوع و خشوع همانند ظرفی است که انسان به وسیله آن به جمع‌آوری رضا و خشنودی خداوند می‌پردازد و تکبر چون ظرفی است تو خالی که هیچ چیزی در آن جز غرور و تکبر جای نمی‌گیرد و این خضوع و خشوع است که انسان را به خدای خویش نزدیک می‌سازد؛ زیرا که هرچه انسان نزد پروردگار عالمیان، خود را ذلیل و خوار نشان دهد، ارزشش در پیشگاه او بیشتر می‌شود.

کوچک شدن، خوار شدن، طرد شدن و سرانجام آتش جهنم مقصدهایی هستند که مسیر تکبّر به آن‌ها منتهی می‌شود، و امیرالمؤمنین(ع) در این مورد ابلیس را مثال می‌زنند تا به عنوان الگوی یک متکبّر در اذهان مردم باشد و از عاقبت امرِ او عبرت بگیرند

 

چنانچه حضرت علی (ع) فرمودند: «تاج تواضع و فروتنی را بر سر نهید و تکبر و خودپسندی را زیر پا بگذارید ... و تواضع و فروتنی را سنگر میان خود و شیطان و لشکریانش قرار دهید، زیرا شیطان از هر گروهی لشکریان و یارانی سواره و پیاده دارد.» پس خضوع و خشوع در مقابل پروردگار عالمیان همان طاعت و بندگی خالصانه در مقابل ذات اقدس اوست که ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم به ما عبادت و اطاعتش را همراه با خضوع و خشوع نصیب کند.

 

آینده متکبّر

بابِ شهر علم پیامبر(ص) آینده شخص متکبر را در لسان مبارک خود این گونه بیان می‌دارد:

(( پس شیطان دشمن خدا و پیشوای متعصّب‌ها و سرسلسله تکبّران است که اساس عصبیّت را بنا نهاد. و بر لباس کبریایی و عظمت، با خدا درافتاد، لباس بزرگی را بر تن پوشید و پوشش تواضع و فروتنی را از تن درآورْد. آیا نمی‌نگرید که خدا به خاطر خود بز رگ بینی، او را کوچک ساخت، و به جهت بلندپروازی او را پست و خوار گردانید؟! پس او را در دنیا طرد شده و آتش جهنم را در قیامت برای او مهیا فرمود.))( همان ص 778.)

پس کوچک شدن، خوار شدن، طرد شدن و سرانجام آتش جهنم مقصدهایی هستند که مسیر تکبّر به آن‌ها منتهی می‌شود، و امیرالمؤمنین(ع) در این مورد ابلیس را مثال می‌زنند تا به عنوان الگوی یک متکبّر در اذهان مردم باشد و از عاقبت امرِ او عبرت بگیرند.

فروتنان چه کسانی هستند؟ که در جواب باید بگوییم فروتنی یکی از صفات بارز مؤمنان تقواپیشه است که شب و روز خود را به تقوا و پرهیزکاری می‌گذرانند

 

عبرت از ابلیس، « حَبطِ اعمال »

امیرالمؤمنین(ع) در دنباله همین خطبه می‌فرمایند اگر خداوند می‌خواست حضرت آدم(ع) را از نوری که چشم‌ها را خیره کند و زیبایی‌اش عقل‌ها را مبهوت سازد و . . . می‌آفرید تا آزمایش ملائکه و ابلیس در سجده بر او آسان شود ولی او را از گِل آفرید و این را امتحان و آزمایش خود قرار داد. بهتر است پایان این بحث را با جملات زیبای اسوه اخلاق و ایمان، امیر مؤمنان حضرت علی(ع) به پایان بریم. امیرالمؤمنین(ع) پس از بیان امتحان الهی می‌فرمایند:

«خداوند مخلوقات خود را با اموری که آگاهی ندارند آزمایش می‌کند ( شرط ایمان )، تا بد و خوب تمیز داده شود و تکبّر و خودپسندی را از آن‌ها بِزداید و خود بز رگ بینی را از آنان دور کند، پس، از آنچه خداوند نسبت به ابلیس انجام داد عبرت گیرید، زیرا اعمال فراوان و کوشش‌های مداومِ او را با تکبّر از بین برد. او شش هزار سال عبادت کرد که مشخص نیست ( شما نمی‌فهمید ) از سال‌های دنیا یا آخرت است. اما با ساعتی تکبّر همه را نابود کرد. چگونه ممکن است پس از ابلیس، فرد دیگری همان اشتباه را تکرار کند و سالم بماند؟! نه، هرگز! . . . بین خدا و خلق، دوستیِ خاصّی وجود ندارد که به خاطر آن، حرامی را که بر جهانیان ابلاغ فرموده حلال بدارد!» (همان ص 780)

حضرت علی (ع) در مورد صفت و نشانه یک پرهیزکار فرمودند: «در دین‌داری نیرومند، نرمخو و دور اندیش است، دارای ایمانی پر از یقین، حریص در کسب و دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگری میانه رو، در عبادت فروتن، در تهی دستی آراسته، در سختی‌ها بردبار، در جستجوی کسب حلال، در راه هدایت شادمان و پرهیز کننده از طمع ورزی، است.»

 

 شرح فراز دوم

در بخش دیگر این دعا می‌خوانیم: «و اشرح فیه صدری بانابه المخبتین بامانک یا امان الخائفین» یعنی «و شرح صدر مردان فروتن و خداترس را به من عطا فرما به حق امان بخشی خود ای ایمنی دل‌های ترسان.»

ماه رمضان

حال منتخبین چه کسانی هستند؟ در دعای این روز نکته اساسی که به آن تأکید شده است، خضوع و خشوع و فروتنی در مقابل ذات اقدس پروردگار است به طوری که در این روز از خداوند درخواست می‌کنیم آنچه را که در صفات و اعمال خالصان و خاشعان و فروتنان وجود دارد، نصیب ما کند، اما در اینجا می‌خواهیم بدانیم مخبتین به چه معناست؟

مخبتین به معنای فروتنان است، آن هم فروتنانی که فروتنی آنان فقط در مقابل پروردگار جهان و جهانیان است، حال شاید سوال کرد که فروتنان چه کسانی هستند؟ که در جواب باید بگوییم فروتنی یکی از صفات بارز مؤمنان تقواپیشه است که شب و روز خود را به تقوا و پرهیزکاری می‌گذرانند.

چنانچه حضرت علی (ع) در مورد صفت و نشانه یک پرهیزکار فرمودند: «در دین‌داری نیرومند، نرمخو و دور اندیش است، دارای ایمانی پر از یقین، حریص در کسب و دانش، با داشتن علم بردبار، در توانگری میانه رو، در عبادت فروتن، در تهی دستی آراسته، در سختی‌ها بردبار، در جستجوی کسب حلال، در راه هدایت شادمان و پرهیز کننده از طمع ورزی، است.»

با توجه به فرموده آن بزرگوار در می‌یابیم که مخبتین همان پرهیزکاران هستند که شب و روز خود را به ذکر و یاد خداوند به پایان می‌برند که ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم شرح صدری را که مردان پرهیزکار و فروتن دارند، به ما نیز عطا کند.

 

نماز شب شانزدهم ماه رمضان

دوازده ركعت در هر ركعت حمد و دوازده مرتبه اَلْهیكُمُ التَّكاثُرُ

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  6:05 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

افطاری و سحری با مال حرام یا خمس نداده


بحث صحت عبادت و قبولی آن با هم متفاوت است کسی که نماز را درست خوانده و روزه را صحیح گرفته اما گناه کرده و حق‌الناس را ادا نمی‌کند، عبادت این فرد صحیح است اما قبول نمی‌شود و خدا از او این عبادت را نمی‌پذیرد.


نوشیدن آب
مبطلات روزه

اگر فرد روزه‌دار بداند خوردن و آشامیدن مبطل روزه است و کاری کند که روزه‌اش باطل شود، کفاره دارد، اما اگر نداند خوردن و آشامیدن مبطل روزه است کفاره ندارد.

 

حکم قضا و کفاره برای فردی که مسأله‌ای را نمی‌داند

کسی که حکم را می‌داند اما فراموش می‌کند، کفاره بر گردن او است .زمانی بحث حرام و حلال بودن پیش می‌آید مانند دروغ بستن به خدا و پیامبر که چه فرد بداند دروغ بستن به خدا و پیامبر حرام است یا این که نداند، این ندانستن نقشی در کفاره ندارد و کفاره بر گردن او است .

برخی در حالی که بدهکارند سعی می‌کنند به دیگران افطاری بدهند .این از نظر شرعی اشکالی ندارد که فردی بدهکار باشد اما خرج‌های مختلفی هم بکند، لکن اگر وقت بدهکاری رسید در صورتی که تمکن دارد واجب است پرداخت کند و اگر پرداخت نکرد معصیت کرده است

 

روزه‌ی باطل شده باید قضا شود

قضا مبتنی بر علم نیست و جهل و علم در قضا تأثیری ندارد . وقتی روزه باطل شد باید قضا شود، جهل و علم مربوط به کفاره است .

برخی از فقها گفته‌اند جاهل قاصر و مقصر متفاوت است؛ یعنی اگر جاهل قاصر بود کفاره ندارد اما اگر جاهل مقصر و خودش در یادگیری احکام اهمال کرده بود کفاره دارد و برخی از فقها هم گفته‌اند که جاهل قاصر یا مقصر هیچ‌کدام کفاره ندارد.

 

برای جبران گذشته چه باید کرد ؟

کسی که سالیان سال به مسایل دینی پایبند نبوده ولی اکنون می‌خواهد نماز و روزه بخواند، اول لازم نیست قضای نماز و روزه گذشته را بجا بیاورد. نماز و روزه گذشته را بدهکار است و به تدریج باید جبران کند. ولی نمازهای فعلی را باید در وقت خود انجام دهد و نمازهای گذشته را طبق برنامه‌ریزی به تدریج انجام دهد.

اگر فرد روزه‌دار بداند خوردن و آشامیدن مبطل روزه است و کاری کند که روزه‌اش باطل شود، کفاره دارد، اما اگر نداند خوردن و آشامیدن مبطل روزه است کفاره ندارد

چنین فردی اگر کفاره بر عهده دارد یعنی روزه‌خواری عمدی کرده است، کفاره روزه‌خواری عمدی به دو صورت است، یا پول دارد و می‌تواند به ازای هر روز روزه خواری شصت فقیر را غذا دهد یا پول ندارد که در این صورت باید به ازای هر روز روزه‌خواری شصت روز روزه بگیرد که این مسأله بسیار سنگین می‌شود و عملاً از عهده‌اش خارج است لذا به اندازه‌ای که می‌تواند و بر او حرج نمی‌شود بایدانجام دهد و در صورتی که اصلاً نمی‌تواند، دیگر بر او واجب نیست.

 

آیا دین و بدهکاری در نماز و روزه تأثیر دارد ؟

کسی که دینی بر گردن دارد و به کسی بدهکار است، این دین در نماز و روزه‌اش تأثیر ندارد، لکن اگر داشته و بدهی‌اش را نداده است معصیت کرده اما اگر نداشته و نداده معصیت هم نکرده است. در هر صورت دین و بدهی کاری به عبادات ندارد.

حقیقت روزه آن است که ما را به خدا نزدیک کند و آن حقیقت فراتر از روزه ساده است که تنها مبطلات روزه را ترک می‌کنیم؛ یعنی انسان نه تنها از این مبطلات خودداری کند، بلکه گناه هم نکند و تمام اعضا و جوارح او پاک باشد و اگر این شد حق الله و حق‌الناس را رعایت می‌کند و قطعاً روزه‌اش مقبول خواهد بود

صحت عبادت و قبولی آن با هم متفاوت است

کسی که نماز را درست خوانده و روزه را صحیح گرفته اما گناه کرده و حق‌الناس را ادا نمی‌کند، عبادت این فرد صحیح است اما قبول نمی‌شود و خدا از او این عبادت را نمی‌پذیرد.

برخی در حالی که بدهکارند سعی می‌کنند به دیگران افطاری بدهند .این از نظر شرعی اشکالی ندارد که فردی بدهکار باشد اما خرج‌های مختلفی هم بکند، لکن اگر وقت بدهکاری رسید در صورتی که تمکن دارد واجب است پرداخت کند و اگر پرداخت نکرد معصیت کرده است.

برخی از فقها گفته‌اند جاهل قاصر و مقصر متفاوت است؛ یعنی اگر جاهل قاصر بود کفاره ندارد اما اگر جاهل مقصر و خودش در یادگیری احکام اهمال کرده بود کفاره دارد و برخی از فقها هم گفته‌اند که جاهل قاصر یا مقصر هیچ‌کدام کفاره ندارد

اگر کسی با پول حرام یا پول خمس نداده سحری و افطاری بخورد، روزه‌اش صحیح است چون معنای روزه نخوردن و نیاشامیدن از اذان صبح تا اذان مغرب است و به عبارت ساده‌تر 9 موردی که سبب باطل شدن روزه می‌شود را انجام ندهد.

 

حقیقت روزه چیست؟

حقیقت روزه آن است که ما را به خدا نزدیک کند و آن حقیقت فراتر از روزه ساده است که تنها مبطلات روزه را ترک می‌کنیم؛ یعنی انسان نه تنها از این مبطلات خودداری کند، بلکه گناه هم نکند و تمام اعضا و جوارح او پاک باشد و اگر این شد حق الله و حق‌الناس را رعایت می‌کند و قطعاً روزه‌اش مقبول خواهد بود.

 


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:11 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

شرح دعای روز چهاردهم ماه رمضان


کسی که نماز اول وقت نمی‌خواند و به کارهای دنیوی خود ادامه می‌دهد ، نماز اول وقت انسان را نفرین می‌کند و می‌گوید : «خدایا ضایع کند تو را که من را ضایع کردی!»

این در حالی است که اگر مسلمانی اول وقت نماز بخواند، نماز او را دعا می‌کند و می‌گوید: «خدا حفظ کند تو را که من را حفظ کردی» و زندگی رو به روال می‌افتد.


دعای روز چهاردهم ماه رمضان
 

اللهمّ لا تؤاخِذْنی فیهِ بالعَثراتِ                           خدایا مؤاخذه نکن مرا در ایـن روز به لغزش‌ها

واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ                      و درگذر از من در آن از خطاها و بیهودگی‌ها

ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ                  و قرار مده مرا در آن نشانه تیر بلاها و آفات

 

بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین.                                      ای عزت دهنده مسلمانان.

دعا باصدای امیر رضا عرب

رضایت یار

اللهم لاتواخذنی فیه بالعثرات

کسی که نماز اول وقت نمی‌خواند و به کارهای دنیوی خود ادامه می‌دهد ، نماز اول وقت انسان را نفرین می‌کند و می‌گوید : «خدایا ضایع کند تو را که من را ضایع کردی!» این در حالی است که اگر مسلمانی اول وقت نماز بخواند، نماز او را دعا می‌کند و می‌گوید: «خدا حف0کند تو را که من را حف0کردی» و زندگی رو به روال می‌افتد

گاهی آدم می‌لغزد و ایمانش ضعیف می‌شود و تقوایش از بین می‌رود. گناهان آدمی همان لغزش است و باید از خدا بخواهد که مؤاخذه نشود.

خدا در اثر گناه به غضب می‌آید و سیل و زلزله و بلایای طبیعی همه آثار گناه است. گاه مردم توجه نمی‌کنند که غالب این اتفاقات و تصادفات به علت انجام گناه است.

کسی که نماز اول وقت نمی‌خواند و به کارهای دنیوی خود ادامه می‌دهد ، نماز اول وقت انسان را نفرین می‌کند و می‌گوید : «خدایا ضایع کند تو را که من را ضایع کردی!»

این در حالی است که اگر مسلمانی اول وقت نماز بخواند، نماز او را دعا می‌کند و می‌گوید: «خدا حفظ کند تو را که من را حفظ کردی» و زندگی رو به روال می‌افتد.

اگر کسی با خدا باشد، هیچ کس نمی‌تواند علیه او توطئه کند، چون او خدا را دارد.

هر کس در حد توانایی که دارد مسئول اعمال خویش می‌باشد و بیش از آن بر او تکلیفی نخواهد بود؛ ”‌لا یکلف الله نفسا الا وسعها”‌‌ یعنی ”‌خداوند هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایی او”‌‌ چرا که ”‌یرید الله ان یخفف عنکم و خلق الانسان ضعیفا”‌‌ یعنی ”‌خداوند می‌خواهد کار را بر شما آسان کند که انسان ضعیف خلق شده است.”‌

مؤاخذه انسان بر اساس توانایی

هر انسانی که پا به عرصه دنیا می‌گذارد و در مدت عمر معینی در آن زندگی می‌کند باید در تمام مراحل آن از قوانین و دستورات الهی پیروی نماید چرا که در غیر این صورت مورد مواخذه و محاسبه الهی قرار می‌گیرد؛ ”وان تبدوا ما فی انفسکم او تغفوه یحاسبکم به الله”‌ یعنی ”و اگر شما (از غرض‌های خیر و شر) در دل دارید (به طوری که) آشکار و یا مخفی کنید همه را خداوند در محاسبه شما خواهد آورد .”‌

و آن به گونه‌ای است که هر کس در حد توانایی که دارد مسئول اعمال خویش می‌باشد و بیش از آن بر او تکلیفی نخواهد بود؛ ”لا یکلف الله نفسا الا وسعها”‌ یعنی ”خداوند هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایی او”‌ چرا که ”یرید الله ان یخفف عنکم و خلق الانسان ضعیفا”‌ یعنی ”خداوند می‌خواهد کار را بر شما آسان کند که انسان ضعیف خلق شده است.”‌ ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم به خاطر لغزش‌هایی که در طول عمر خویش داریم ما را مواخذه ننماید؛ ”ربنا لا تواخذنا نسینا او اخطانا”‌ یعنی ”خدایا ما را بر آنچه که به فراموشی یا به خطا (انجام داده‌ایم) مواخذه مکن”‌

خدایا لغزش‌های ما را اقاله کن؛ یعنی ما را بدون هزینه ببخش

   

واقِلْنی فیهِ من الخَطایا والهَفَواتِ

«اقاله» کن و گناهان ما را بیامرز. در دعای کمیل هم این لفظ است که خدایا لغزش‌های ما را اقاله کن؛ یعنی ما را بدون هزینه ببخش. در مورد معامله نیز چنین لفظی در فقه وجود دارد. یعنی فروشنده و خریدار حق فسخ معامله را تا زمانی که با یکدیگر هستند، دارند. اما بعد از جدایی و بدون دلیل نیز اگر مشتری جنس را پس آورد، کاسب مستحب است آن را قبول کند. مثلاً شخصی یک ظرف ماست می‌خرد و به منزل می‌برد و متوجه می‌شود که پیش از وی ظرف ماست دیگری نیز خریداری شده است. در این حالت اگر ظرف ماست را به فروشنده باز گرداند، مستحب است وی آن را بپذیرد و پول آن را عیناً پس دهد.

 

یا سریع الرضا

خداوند ”عزوجل”‌ بهترین عذر پذیرنده‌هاست که از بندگان خویش زود، راضی می‌گردد به طوری که او به ”سریع الرضا”‌ یعنی ”زود راضی می‌گردد”‌ معروف است و در قرآن بندگان خویش را به سوی رحمت و مغفرت خویش فرا می‌خواند ”و سارعوا الی مغفره من ربکم و جنه عرضها السموات و الارض”‌ یعنی ”و به سوی غفران و آمرزش الهی و باغی (بهشتی) که عرض آن آسمان و زمین را فرا گرفته است سرعت بورزید”‌ بدون آنکه نیازی به بندگان خویش داشته باشد ”الله الصمد”‌ یعنی ”خداوند بی نیاز است”‌ و این در حالی است که ما غیر از او کسی را نداریم ”الهی و ربی من لی غیرک”‌ یعنی ”ای خدا و پروردگار من چه کسی غیر از تو برای من می‌باشد”‌ و غیر از او چه کسی می‌تواند عذر ما را پذیرفته و گناهان ما را بیامرزد ”و من یغفر الذنوب الا الله”‌ یعنی ”و چه کسی غیر خداوند (می‌تواند) گناهان را بیامرزد”‌ پس ما نیز در این روز به درگاه الهی پناه برده و از او می‌خواهیم که عذر ما را به خاطر خطاهایی که انجام داده‌ایم بپذیرد و از گناهان ما درگذرد.

قرآن در جای دیگری می‌فرماید: «خدا برنامه‌های مردم را عوض نمی‌کند، آن‌ها را گرفتار بلا نمی‌کند مگر اینکه خودشان را تغییر دهند.»

ولا تَجْعَلْنی فیه غَرَضاً للبلایا والآفاتِ

خدایا من را تیر بلا قرار مده. سیل و رانش زمین یعنی همان تیر! هواپیما در آسمان پرواز می‌کند و ناگاه روی ساختمانی فرود می‌آید و همه ساکنان آن از بین می‌روند. این غرض و تیر بلاست که حاصل گناه و خطاهای ماست.

دعا

تمام پیش‌آمدهایی که می‌شود همه نتیجه گناهان ماست .

آیه قرآن می‌فرماید: «هر گرفتاری برای شما پیش می‌آید، دسترنج خودتان است.» هر چه بکاری همان را درو می‌کنی. از گندم، گندم و از جو، جو می‌روید.

قرآن در جای دیگری می‌فرماید: «خدا برنامه‌های مردم را عوض نمی‌کند، آن‌ها را گرفتار بلا نمی‌کند مگر اینکه خودشان را تغییر دهند

مثل ماشین که انحراف به چپ پیدا کند، تصادف می‌کند، ما هم اگر انحراف به چپ داشته باشیم با عذاب خدا تصادف می‌کنیم.

     

بِعِزّتِکَ یا عزّ المسْلمین

 به عزت خودت، این دعاها را درباره ما مستجاب کن! ای کسی که عزت مسلمین با توست.

 

نماز شب پانزدهم ماه رمضان

4 رکعت، در دو رکعت اوّل بعد از حمد صد مرتبه توحید و در دو رکعت دیگر پنجاه مرتبه توحید


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:11 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

نیمه ی ماه صیام

شب قدر است ای دل، نیمه ماه صیام آمد

سروش غیب گفتا، مجتبی، دوم امام آمد

ز بام آسمان ها، نورباران تا فضای خاک

به بیت حضرت زهرا علیهاالسلام نگر ماهِ تمام آمد

امام حسن

گلی از گلشن آل محمد صلی الله علیه و آله آشکارا شد

ز صلحش مکتب آل محمد صلی الله علیه و آله مستدام آمد

قیام سرخ عاشورا، حسین بر پا به دنیا کرد

ولی صلح حسن، بنیان این نیکو قیام آمد

امام حسن

شبی زیبا گلی رعنا پدید از دامن زهرا

ز صلحش، مکتب اسلام را بس انسجام آمد

جمال دومین ماه منیر عشق پیدا شد

ز صلحش، مکتب شیعه بری از اتهام آمد

شب عشق است یا هنگام وصل چهره معشوق

ز میلاد شریفش، دهر را نیکو نظام آمد

خموشی پیشه کن ای مسکین ز توصیفش

به درگاه شریفش، هدیه ما یک سلام آمد


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:12 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

نهال باغ علیّین

به لب این نغمه را دارد چكاوك

 حسن جان عید میلادت مبارك

 تعالى الله ز لطف حق تعالى

 گل باغ محمد شد شكوفا

 

امام حسن

مبارك نخل كوثر بارو بر داد

 نهال باغ علیین ثمر داد

 بتول از بهر مولا بو بر آورد

 جوانان بهشتى را سر آورد

 چو گل وا شد لب زهراى اطهر

 به روى تازه مولود مطهّر

 سراى فاطمه شد نور باران

 زمانه شد به كام حق مداران

 

 

 على اینك ز سر تا پا سرور است

 همه ذكرش به لب الله و نور است

 مهین مولودش از حسن دلاویز

 دلش را از محبت كرده لبریز

 

امام حسن

نه تنها یثرب امشب شادمان است

 كه امشب فصل عیش عرشیان است

 جهان خرم شد و اوقات شیرین

 نه افلاك از كواكب بست آذین

 هواى دشت هستى شد بهاران

 زمین و آسمان شد نور باران

 به سوى عرش نور از فرش جارى است

 نشاط خاكیان تا عرش جارى است

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:12 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

ر

نور خدا

بیار مژده که نور خدا درخشان شد

ز هیبتش، دل اهریمنان هراسان شد

چو کبک را خبر آمد که موسم شادی است

به طرف نسترن و یاسمن خرامان شد

 

امام حسن مجتبی (ع)

به جغد شوم و به زاغ سیاه و کرکس، گوی

خزان سر آمد و بزم هزاردستان شد

رسید نوبت فخر زمین به عرش برین

به خیل ظلمت شب گو که نورباران شد

دمید نور ولایت ز آسمان کمال

چراغ راه هدایت در این شبستان شد

گذشت دور فرومایگان نابخرد

زمان شادی و جشن فرشته خویان شد

 

ستاره سحری در تلألؤ است و فروغ

بهار حُسن پدید آمد و گلستان شد

شنیده ام که شب نیمه ماه رمضان

ز بحر حُسن جهان، گوهری نمایان شد

در آن شب سیه فتنه های پر وحشت

به آسمان امامت چو شمس تابان شد

اگر حسین بود قهرمان خون و قیام

حَسن به صلح، یکی قهرمان دوران شد

 

امام حسن مجتبی (ع)

نصیب آل علی، نام نیک و جاویدان

شکست و خواری و نکبت ز آل سفیان شد

درود باد بر آن رهبری که خانه وی

پناه گاه یتیمان و مستمندان شد

شکُفت غنچه رویش به عرصه گیتی

خزان سر آمد و یک باره نوبهاران شد

نیای اوست پیمبر، پدر اوست علی

پس از شهادت او، ثانی امامان شد

 

زبان ناطق او ترجمان دین نبی

به جود و مهر و سخا سرور کریمان شد

نهال پاک وی از سرزمینِ علم دمید

به حق، مبیّن اسرار ناب قرآن شد

ز علم و حکمت و دانش چنان دلش سرشار

که قبله دل آگاه اهل ایمان شد

کسی که بیست سفر در پی اطاعت حق

پیاده پای، سوی کعبه ره سپاران شد

اَیا امام به حق، ای خلیفة الرحمان

به پیروی تو صبحی ز اهل عرفان شد

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:12 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

مدح امام حسن(ع)

من على مدح حسن مى ‏گویم

 با تو اى شیعه سخن مى ‏گویم

 شب میلاد حسن كوتاه است

 آیت الكرسى شهر الله است

 

امام حسن

سوره‏ ى نصر حسن مى ‏گوید

 هم، شه بدر، حسن مى ‏گوید

 صورت ناز حسن قبله ‏ى من

 سیرت سبز حسن كعبه ‏ى من

 هیچ كس نیست به زیبایى او

 گر چه كس نیست به تنهایى او

 تا نفس هست به او مى ‏نازم

 جان خود بر حسنم مى ‏بازم

 

 

 هر كه ماه رمضان را دیده

 سوى او نور حسن تابیده

 هر كه احسان كند احسان شد

 بر سر خان حسن مهمان شد

 هر كه ماه رمضان ماند به تن

 شد سر سفره‏ ى احسان حسن

 هر كه كنه رمضان را فهمید

 رخت احسان حسن را پوشید

 

امام حسن مجتبی (ع)

هر كسى آرزوى مردن كرد

 رمضان رخت حسن بر تن كرد

 گر حسن نیمه كن ماه نبود

 هیچ كس بیمه كن راه نبود

 گر حسن حاكم این شهر نبود

 هیچ كس قاسم این دهر نبود

 حسن آن لطف رحیم است رحیم

 حسن آن رزق كریم است كریم

 

 

 حسن آن قارى محزون آوا

 آیه روضه نماند نجوا

 روضه‏ ى قصه‏ى بنچاق فدك

 روضه ‏ى سیلى و شلاق و كتك

 روضه‏ هایى كه حسن مى ‏داند

 فقط از بهر حسین مى ‏خواند

 حال اینجا چه عجیب است سخن

 مادرش گفته غریب است حسن


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:12 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

بوی بهشت[1]

امام حسن مجتبی (ع)

عجبا کار مسیحا کند این بوی نسیم

بارالها، زکجا می رسد این لطف عمیم

عطر گیسوی پیمبر بود این بویْ مگر

یا که از باغ بهشت آید و جنات نعیم

یا رب این معجزه ها از اثر مقدم کیست

که چنین باد صبا زنده کند عظم رمیم

مگر از راه رسد شاه جوانان بهشت

کاورد بوی بهشت از همه سو پیک نسیم

خاکیان غرق سرورند، چو آید به زمین

گوشواری که مزیّن شد از او عرش عظیم

تا که نور «حسن» از منزل «زهرا» سر زد

طور ثانی شده آن خانه به موسای کلیم

میزبان گشته خدا و، پی اتمام کرم

شد به ماه رمضان جلوه گر آن نور قدیم

 

امام حسن مجتبی (ع)

برتر از معجز شق القمر این جا بنگر

کامد آن شمس ضحی، ماه خدا گشت دونیم

خال رخسار «حسن» نقطه «بسم اللّه» است

خلق نیکوش بود معنی «رحمان» و «رحیم»

بحر حلم و کرمش را نبود پایانی

چون که او مظهر اسماء «حلیم» است و «کریم»

نار نمرود اگر سرد شد از یمن خلیل

به خدا مهر «حسن» سرد کند نار جحیم

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:12 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

امین وحی

امام حسن مجتبی (ع)

امین وحى احمد را خبر داد

 سراپاى نبى شد، زین خبر شاد

 كه از الطاف خود خلاق علاّم

 نهاده این حسن رو، را حسن نام

 پیمبر شد همان دم شادمانه

 به سوى خانه ى زهرا روانه

 فضاى خانه ى زهراى اطهر

 ز یمن مقدم او شد معطر

 

گرفت از فاطمه خوشحال و خرسند

 عزیز جان خود، فرزند دلبند

 دلش خرم، لبش چون غنچه خندان

 به روى آن گل شیرین‏تر از جان

 به روى دست احمد آیت طور

 تجلى در تجلى، نور در نور

 

امام حسن مجتبی (ع)

دو چشم دلربایش در تكلم

 لب شیرین ادایش در تبسم

 خدا را، بود بس شیرین‏تر از قند

 به روى مصطفى مى ‏زد چو لبخند

 تبسم زد حسن )ع( بر روى احمد

 گلش از گل شكوفا شد محمد(ص)

 به صاعد نیز از این فرخنده میلاد

 نوید صحت و خط شفا داد

 


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:13 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

شمه ای از اعجاز و کرامات امام حسن علیه السلام

امام حسن مجتبی (ع)

یکی از ویژگی‏های امام، داشتن قدرت اعجاز برای اثبات امامت خویش است. در تعریف اعجاز آمده است: مدعی منصب و مقام الهی - مانند نبوت و امامت - کاری را که بر خلاف نظام طبیعی عالم است، انجام می‏دهد، به طوری که دیگران از انجام دادن آن عاجز باشند و آن کار به منظور اثبات ادعای امامت خویش باشد. (1)

حدیث حبابه دختر جعفر والبیه گواه مطلب فوق است که می‏گوید: بعد از شهادت علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام خدمت امام مجتبی علیه‏السلام رسیدم، در حالی که مردم نیز حضور داشتند، سنگ ریزه‏هایی را که از زمان پدرش جهت اثبات امامت داشتم، در اختیارش گذاشتم. انگشتر خود را بر روی یکی از سنگ‏ها گذاشت، سنگ همانند خمیر و گل متأثر شد و آثار انگشتر بر آن سنگ نقش بست. (2). حبابه می‏گوید: این اعجاز امام، دلیل دیگری بر امامت وی بود، چرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله و علی علیه‏السلام پیش از آن بر این حقیقت تصریح کرده بودند. برای حسن بن علی علیه‏السلام معجزات و کرامات فراوانی نقل شده که به برخی از آنها در ذیل اشاره می گردد:

 

خرما دادن نخل خشک

حسین بن عبدالوهاب با سلسله سند خویش از امام صادق علیه‏السلام نقل می‏کند: امام مجتبی علیه‏السلام در یکی از سفرها با مردی از فرزندان زبیر - که معتقد به امامت زبیر بود - همسفر شد. آنان شتری را نیز کرایه کرده بودند. در میان راه به آبگاهی رسیدند و جهت استراحت توقف نمودند و فرشی را برای نشستن امام مجتبی علیه‏السلام در زیر نخل خرمای خشک گستردند و آن مرد زبیری در زیر نخل دیگر پارچه‏ای را انداخت و نشست. وقتی چشم آن مرد زبیری به درخت خرمای خشک افتاد گفت: اگر خرمایی داشت از آن می‏خوردیم. امام مجتبی علیه‏السلام خطاب به او فرمود:

خدمت امام مجتبی علیه‏السلام رسیدم، در حالی که مردم نیز حضور داشتند، سنگ ریزه‏هایی را که از زمان پدرش جهت اثبات امامت داشتم، در اختیارش گذاشتم. انگشتر خود را بر روی یکی از سنگ‏ها گذاشت، سنگ همانند خمیر و گل متأثر شد و آثار انگشتر بر آن سنگ نقش بست

خرما می‏دهی؟ جواب داد: آری. حضرت دست به سوی آسمان بلند نمود و دعایی کرد، این جا بود که درخت خرما سبز شد و برگ درآورد و خرمای بسیار مطبوعی داد. ساروان چون این صحنه را دید، گفت: این کار، چیزی جز سحر نیست! امام مجتبی علیه‏السلام فرمود: «لیس هذا بسحر، ولیکن دعوة أولاد الأنبیاء مستجابة؛ این کار سحر نیست، بلکه دعای فرزندان پیامبران مستجاب است» در آن حال یکی از آنان از درخت خرما بالا رفت و آنچه خرما میل داشتند چید و همگی خوردند. (3)

 

دعای مستجاب

ابواسامه گوید: امام صادق علیه‏السلام فرمود: امام حسن علیه‏السلام در یکی از سفرها که پیاده به خانه‏ی خدا می‏رفت، پاهای مبارکش ورم کرده بود. بعضی از یاران آن حضرت گفتند: اگر بر مرکب سوار شوی، ورم پاهایت بهبود خواهد یافت.

امام حسن مجتبی (ع)

فرمود: هرگز راه خانه‏ی معشوق را سواره طی نخواهم کرد. سپس خطاب به آنان فرمود: در ایستگاه و منزل بعدی مردی سیاه چهره از ما پذیرایی خواهد کرد، او روغنی به همراه دارد که به مجرد استفاده از آن، ورم پاهایم درمان خواهد شد. عرض کردند: ای فرزند رسول خدا! در پیش روی ما ایستگاه هست، لیکن کسی در آن زندگی نمی‏کند. حضرت فرمود: چرا، کسی در آن جاست، هرگاه او را دیدید، روغن را بگیرید و پولش را پرداخت کنید.

آنان وقتی به منزلگاه رسیدند، خواسته‏ی خود را با آن شخص مطرح کردند. او پرسید: دوا را، برای چه کسی می‏خواهید؟ در پاسخ گفتند: برای حسن بن علی علیهماالسلام. مرد سیاه چهره به همراه غلامش خدمت حضرت آمد، اظهار ارادت و محبت نمود و گفت: «بأبی أنت و امی انما أنا مولاک؛ پدر و مادرم فدای تو باد! همانا من غلام شما هستم [و هرگز پول این دوا را نمی‏گیرم].» آن گاه گفت: ای فرزند پیامبر! زنم حامله است، هنگامی که از خانه‏ام بیرون می‏آمدم، زنم از درد به خود می‏پیچید. از خداوند بخواه به ما پسری عنایت کند و او از موالیان و دوستداران شما باشد.

امام حسن علیه‏السلام فرمود: «انطلق الی منزلک فان الله - تعالی - قد وهب لک ولدا ذکرا سویا؛ بلند شو و به سوی منزل خود حرکت کن، خداوند پسری نیکو به تو عنایت کرده است.» شیخ کلینی (ره) اضافه می‏کند: «... و هو من شیعتنا(4).؛ آن فرزند از شیعیان ما خواهد بود.» آن مرد وقتی به منزل خود رسید، دعای امام را مستجاب یافت، بی‏درنگ بازگشت و از امام مجتبی علیه‏السلام تشکر فراوان نمود و حضرت نیز آن روغن را به پای خود مالید و در همان لحظه، ورم پاهایش بهبود یافت. (5)

 

پی نوشت ها:

1- سید ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ص 43

2- اصول کافی، ج 1، ص 346، ح 3، باب ما یفصل به بین دعوی المحق و المبطل فی أمر الأمة؛ اعلام الوری، ص 209

3- سید محمد هادی میلانی، قادتنا کیف نعرفهم، ج 5، ص 232؛ مناقب ابن‏شهر آشوب، ج 4، ص 9

4- اصول کافی، ج 1، ص 463، ح 6

5- مناقب ابن‏شهر آشوب، ج 4، ص 10؛ قادتنا کیف نعرفهم، ج 5، ص 234 - 233


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:15 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

شرح دعای روز یازدهم ماه رمضان

دعای روز یازدهم ماه رمضان

اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ                                  خدایا دوست گردان به من در این روز نیکی را

وکَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ                            و نـاپسند بدار در این روز فسق و نافرمانی را

وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ                              و حرام کن بر من در آن خشم و سوزندگی را

بِعَوْنِکَ یا غیاثَ المُسْتغیثین.                                      به یاریت ای دادرس داد خواهان

دعا باصدای امیر رضا عرب

شرح دعا

اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَیَّ فِیهِ الْإِحْسَانَ

خدایا کاری کن که خوبی‌ها  را دوست داشته باشم و از بدی‌ها  بدم بیاید و عبادت و انجام هر کار خوبی نزد من محبوب باشد. این دعای خیلی خوبی است که انسان طوری باشد از کار خوب لذت برد . اگر خواستیم کار خوبی انجام بدهیم مخفیانه انجام دهیم و قصد قربت داشته باشیم .

طوری زندگی کنیم که آبروی کسی را نریزیم . در احسان، اهل ریاکاری نباشیم . که اگر این‌گونه بودیم در قیامت برای ما اجر و پاداشی نیست .

اگر انسانی عمل نیکی را انجام دهد و هدفش از انجام آن عمل فقط جلب رضایت خداوند قادر و متعال باشد آنگاه است که می‌گوییم آن عمل نیک، احسان برای رضای خداوند بوده است

اجناس خوب و اعلاء صدقه بدهیم

جنس خوب صدقه بدهیم ؛ اگر متمکن هستیم جنس اعلاء را برای صدقه و خیرات کنار بگذاریم .

 بهترین خوبی‌ها این است که آدمی به فامیل فقیر کمک کند ، بعضی‌ها به فامیل کمک نمی‌کنند .

حتی مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) احتیاط می‌کردند و می‌گفتند: اگر در شهرتان مستحق وجود دارد ؛ اشکال دارد که فطریه را به شهرهای دیگر بفرستید .

در حدیث وارد شده است : « خَیرُکُم مَن اَطعَم الطَعام » [کافی ج : 4 ص : 50] بهترین شماها کسانی هستند که اطعام طعام می‌کنند ؛ غذا درست می‌کند و به دیگران اطعام می‌دهد.

 

احسان و نیکوکاری

همان طور که در آیات و روایات موجود می‌باشد هر عمل نیکویی را که انسان انجام می‌دهد از آن به احسان و نیکوکاری تعبیر می‌گردد که دو قسم دارد:

(1) احسان در راه رضای خدا

(2) احسان برای ریا و جلب توجه مردم

کسی که تسلیم حکم خداوند گردید و نیکوکار گشت پس (مسلم است که) اجرش نزد خداوند بزرگ خواهد بود و او را هیچ خوف و اندیشه و هیچ حزن و اندوهی (در دنیا و آخرت) نخواهد بود"

احسان برای رضای خدا

اگر انسانی عمل نیکی را انجام دهد و هدفش از انجام آن عمل فقط جلب رضایت خداوند قادر و متعال باشد آنگاه است که می‌گوییم آن عمل نیک، احسان برای رضای خداوند بوده است.

 

انفاق ، نوعی احسان

خداوند (عزوجل) در قرآن می‌فرماید: " وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الُْمحْسِنِینَ "( سورة بقره، آیة 195.) یعنی " و در راه خدا انفاق کنید و با دستانتان خودتان را به هلاکت نیندازید و احسان و نیکوکاری کنید که همانا خداوند نیکوکاران را دوست دارد ."

مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (ره) احتیاط می‌کردند و می‌گفتند: اگر در شهرتان مستحق وجود دارد ؛ اشکال دارد که فطریه را به شهرهای دیگر بفرستید

این آیه نشان دهنده آن است که انفاق عمل نیکویی است که انسان را از هلاکت نجات بخشد و این در صورتی است که این احسان جزء " وَمَثَلُ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ "(بقره ، 265) باشد. که آنگاه است که خداوند در قرآن می‌فرماید: " بَلی مَن أسلَمَ وَجهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحسِنٌ فَلَهُ أجرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَ لاخَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنونَ "(بقره ،112) یعنی " آری، کسی که تسلیم حکم خداوند گردید و نیکوکار گشت پس (مسلم است که) اجرش نزد خداوند بزرگ خواهد بود و او را هیچ خوف و اندیشه و هیچ حزن و اندوهی (در دنیا و آخرت) نخواهد بود

."

 

احسان برای ریا و جلب توجه مردم

اگر انسانی عمل نیکی را که در ظاهر خداپسندانه است انجام دهد و هدفش جلب توجه مردم باشد، آنگاه است که ؛

اولاً : در انجام آن عمل نیک برای خداوند شریک قائل شده است .

ثانیاً : عمل او ریا بوده و هیچ اجر و پاداش از طرف خداوند برای آن عمل نمی‌باشد چرا که این‌گونه افراد از یاران و هم قرینان شیطانند، که اگر در این مورد نیز انفاق را در نظر بگیریم خداوند در قرآن می‌فرماید: " وَالَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَـاء النَّاسِ وَلاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَن یَكُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاء قِرِینًا "(نساء ،38) یعنی " آنان که اموال خود را به قصد ریا و خودنمایی انفاق می‌کنند و به خدا و روز قیامت ایمان نمی‌آورند (ایشان یاران شیطانند) و هر که را شیطان یار اوست بسیار بدیاری خواهد داشت”‌...

 

دعا
منظور از حبب الی فیه الاحسان چیست؟

همان‌طور که در قرآن آمده است ”إنَّ اللهَ یُحِبُ المُحسنین”‌(بقره ،195) یعنی ”به درستی که خداوند احسان کنندگان را دوست دارد”‌ که با توجه به این آیه انسان برای اینکه محبوب پروردگار خویش گردد از خدای خویش می‌خواهد که احسان و نیکوکاری را محبوب او گرداند که ما نیز در این روز از خداوند می‌خواهیم که حب احسان و نیکوکاری در راه رضایش را نصیب ما گرداند .

 

وَ کَرِّهْ إِلَیَّ فِیهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیَانَ

خدایا من را طوری قرار بده که از فسق و معصیت بیزار بشوم و از گناه کردن بدم بیاید .

 

فسوق و العصیان چیست؟

هرگاه انسان عملی را بر خلاف دستورات الهی انجام دهد آنگاه است که گویند او عصیان پروردگار خویش را نموده است یعنی سرپیچی از دستور پروردگار خویش نموده است که اگر انسان به این عمل خویش یعنی معصیت پروردگار اصرار ورزیده و ادامه دهد آنگاه است که او را فاسق نامند چرا که او دائماً به معصیت ذات اقدس الهی مشغول بوده است.

خداوند در نظر انسانی گناه و معصیت و هر عمل ناپسندی را زشت و منفور سازد آنگاه است که آن انسان به حقیقت هدایت یافته و به مسیر سعادت دست خواهد یافت

نتیجه دوری از فسق و معصیت الهی

خداوند در قرآن می‌فرماید : ”وَ كَرَّهَ إِلَیْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ”‌(حجرات ،7) یعنی ”خداوند کفر و فسوق و معصیت را در نظرتان زشت و منفور ساخت و اینان به حقیقت اهل صواب و هدایتند که از این آیه در می‌یابیم که اگر خداوند در نظر انسانی گناه و معصیت و هر عمل ناپسندی را زشت و منفور سازد آنگاه است که آن انسان به حقیقت هدایت یافته و به مسیر سعادت دست خواهد یافت .

 

وَ حَرِّمْ عَلَیَّ فِیهِ السَّخَطَ وَ النِّیرَانَ

خدایا غضب و آتش خودت را بر من حرام کن .

ترس از عذاب الهی

خداوند عزوجل در قرآن می‌فرماید: واتقوا الله و اعلموا ان الله شدید العقاب " ؛ و از خداوند بترسید (و تقوای او را پیشه کنید) و بدانید به درستی که خداوند سخت عذاب است .

کسانی از عذاب الهی در امانند و آتش دوزخ بر آنان حرام است که تقوای الهی پیشه نموده و از معاصی و نافرمانی از دستورات او بپرهیزند

که این عذاب و عقاب الهی برای کسانی می‌باشد که به معصیت و نافرمانی ذات اقدس او مشغولند به طوری که شکرگزار نعمت‌های خداوند نبوده و خداوند از آنان راضی نمی‌باشد چنانچه خداوند متعال در قرآن در مورد دلیل عذاب بندگان خویش می‌فرمایند : " مَّا یَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللّهُ شَاكِرًا عَلِیمًا "(نساء ،147) ؛اگر شما از لطف خداوند شکرگزار باشید و به او ایمان آوردید خداوند چه غرضی دارد که شما را عذاب کند؟ که خداوند در مقابل نعمت، شکر شما را می‌پذیرد و عملش به صلاح خلق احاطه دارد .

پس با توجه به این آیه کسانی از عذاب الهی در امانند و آتش دوزخ بر آنان حرام است که تقوای الهی پیشه نموده و از معاصی و نافرمانی از دستورات او بپرهیزند.

در روایت آمده است : اگر شما یک قدم به سوی او بر داری خداوند هروله کنان به سوی تو می‌دود ؛ [پیام پیامبر، ترجمه‌فارسی، ص: 303] لذا نا امید هم نباشیم .ولی باید یک قدم به سوی او برداریم تا امدادهای الهی را ببینیم

بِعَوْنِکَ

خدایا همه این دعاها را از تو خواستم ولی تا خودت کمک نکنی من نمی‌توانم به این امور متخلق بشوم و بدون یاری تو این مسائل محقق نمی‌شوند.

در روایت آمده است : اگر شما یک قدم به سوی او بر داری خداوند هروله کنان به سوی تو می‌دود ؛ [پیام پیامبر، ترجمه‌فارسی، ص: 303] لذا نا امید هم نباشیم .ولی باید یک قدم به سوی  او برداریم تا امدادهای الهی را ببینیم .

 

یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِین

ای خدایی که هر کسی که به تو بگوید الهی پناهم بده تو پناهش می‌دهی.

 

نماز شب دوازدهم ماه رمضان

 هشت رکعت در هر رکعت حمد و سی مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:21 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

شرح دعای روز دهم ماه مبارک رمضان

دعای روز دهم ماه رمضان

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ                 ای خدا مرا در این روز از آنان که بر تو توکل کنند

وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ                            و نزد تو فوز و سعادت یابند قرار ده 

وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ                           و مرا از آنان که مقربان درگاه تو باشند قرار ده

بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِین                                      به حق احسانت ای منت‌های آرزوی طالبان.

دعا باصدای امیر رضا عرب

شرح دعا  

درخواست توکل از خدا

اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ

خدایا من را در ماه رمضان از کسانی قرار ده که اهل توکل به تو هستند، چشمم به دست این و آن نباشد؛ چقدر خوب است که انسان توکل داشته باشد و اهل توکل باشد.

معنای توکل این است که انسان یقین کند به اینکه سود و زیان, و بخشش و حرمان به دست مردم نیست و باید از آن‌ها ناامید بود و اگر بنده‌ای به این مرتبه از معرفت برسد که جز برای خدا کاری انجام ندهد و جز او به کسی امیدوار نباشد و از غیر او نهراسد و غیر از خدا چشم طمع به کسی نداشته باشد, این همان توکل بر خدا است

ارزش توکل به خداوند

همان‌طور که می‌دانیم تمام امور دنیا و آخرت و هرچه در عالم وجود دارد به امر خداوند کار می‌کند؛ ”إِنَّ الأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ”‌(آل عمران ، 154) یعنی ”به درستی که تمام امور به فرمان خداوند است”‌ و تمام کلیدهای غیب نزد اوست ”وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لَا یَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ”‌(انعام ،59) یعنی ”و کلید خزائن غیب نزد خداوند است (که) کسی جز خدا بر آن آگاه نمی‌باشد”‌ و هر گاه اراده الهی اقتضا کند که امری صورت پذیرد بدون هیچ درنگی صورت خواهد گرفت ”وَإِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ كُن فَیَكُونُ”‌(بقره ،117) یعنی ”هنگامی که (خداوند) اراده امری را کند به محض آنکه بگوید موجود باش، پس موجود خواهد شد”‌ و همه عالم فرمان بردار ذات اقدس اویند ”بَل لَّهُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ  كلُ‏ٌّ لَّهُ قَنِتُونَ”‌(بقره ،116) یعنی ”بلکه هرچه در زمین و آسمان است ملک خداوند است و همه فرمان بردار اویند”‌ پس با توجه به این آیات در می‌یابیم که انسان در هر کاری که می‌خواهد انجام دهد باید به خدای (قادر و متعال) که خالق و آفریدگار اوست توکل کند چرا که امیر مؤمنان حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: ”من توکل علیه کفاه و من ساله اعطاه و من اقرضه قضاه و من شکر جزاه”‌(نهج البلاغه) یعنی ”هر کس بر او توکل کند او را کفایت نماید و هر کس از او بخواهد می‌پردازد و هر کس برای خدا به محتاجان قرض دهد وامش را بپردازد و هرکس او را سپاس گوید پاداش نیکو دهد”‌ و خداوند (عزوجل) نیز در قرآن می‌فرماید: ”فاذا عزمت فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین”‌ یعنی ”پس هنگامی که اراده نمودی (که کاری را انجام دهی) پس بر خداوند توکل نما (که) همانا خداوند توکل کنندگان را دوست دارد”‌ که ما نیز از خداوند می‌خواهیم در این روز ما را از توکل کنندگان واقعی به ذات اقدس قرار دهد...

شخصی به نام حسن بن جهم می‌گوید: خدمت امام هشتم (ع) رسیدم و عرض کردم: جانم به فدایت, حد و مرز توکل چیست؟ فقال لی ان لا تخاف مع الله احدا(همان); فرمود: توکل آن است که با اتکای به خدا از هیچ کس نترسی....

توکل در قرآن

قرآن مجید در موارد متعددی توکل بر خدا را از ویژگی‌های افراد با ایمان می‌داند و می‌فرماید: و علی الله فتوکلوا ان کنتم مومنین(سوره‌ی مائده, آیه‌ی ;23 سوره‌ی توبه, آیه‌ی 51); بر خدا توکل کنید اگر ایمان دارید.

و علی الله فلیتوکل المومنون(سوره‌ی آل عمران, آیه‌ی122); افراد با ایمان باید تنها بر خدا توکل کنند.

 

توکل چیست؟

پیامبر گرامی اسلام(ص) تفسیر توکل را از جبرئیل سوال کرد, جبرئیل گفت: معنای توکل این است که انسان یقین کند به اینکه سود و زیان, و بخشش و حرمان به دست مردم نیست و باید از آن‌ها ناامید بود و اگر بنده‌ای به این مرتبه از معرفت برسد که جز برای خدا کاری انجام ندهد و جز او به کسی امیدوار نباشد و از غیر او نهراسد و غیر از خدا چشم طمع به کسی نداشته باشد, این همان توکل بر خدا است.( مجلسی, محمد باقر, بحارالانوار, ج 68, ص 138, ح 23)

شخصی به نام حسن بن جهم می‌گوید: خدمت امام هشتم (ع) رسیدم و عرض کردم: جانم به فدایت, حد و مرز توکل چیست؟

فقال لی ان لا تخاف مع الله احدا(همان); فرمود: توکل آن است که با اتکای به خدا از هیچ کس نترسی....

 

دعا صالح
وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْفَائِزِینَ لَدَیْکَ

خدایا من را از رستگاران قرار بده ؛ نه از اهل شقاوت

 

فائزین چه کسانی هستند؟

فائز به معنای سعادتمند است که به کسی گویند که خداوند او را به واسطه عمل به دستوراتش به رحمتش وارد کرده و از عذابش دور ساخته است چنانچه در قرآن می‌فرماید: ”‌قُلْ إِنِّیَ أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ”‌‌(انعام ،15) یعنی ”‌بگو که از عذاب روز عظیم (یعنی قیامت) می‌ترسم که معصیت پروردگارم را انجام دهم”‌‌ و در آیه بعد می‌فرماید: ”‌مَّن یُصْرَفْ عَنْهُ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِینُ”‌‌(انعام ،16) یعنی ”‌کسی که از عذاب روز قیامت در امان بماند و از او عذاب برداشته شود پس به تحقیق به رحمت الهی وارد شده است که این سعادتمندی آشکار است”‌‌ و آنان که از معصیت پروردگار خویش اجتناب می‌کنند یقیناً خداوند از آنان راضی است که این رضایت سرچشمه از رضایت مخلوق به قضا و قدر پروردگار است به طوری که خداوند در قرآن می‌فرماید: ”‌خداوند از ایشان راضی است و آنان از خداوند راضیند که این رستگاری و سعادتمندی بزرگ است”‌‌ که ما نیز از خداوند می‌خواهیم در این روز ما را از کسانی قرار دهد که به فوز عظیم دست یافته‌اند...

 

وَ اجْعَلْنِی فِیهِ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ إِلَیْکَ

خدایا من را  از مقربین در گاهت قرار بده؛ خدا نکند طوری زندگی کنیم که خدا به ما بگوید تو بنده من نیستی و ما را از درگاه ربوبی خودش دور کند و بگوید برو ؛ گاهی پدر به فرزند نا صالح خود می‌گوید ؛ برو تو دیگر فرزند من نیستی خدا هم گاهی به بنده خودش که غرق در معاصی شده است می‌گوید : از درگاه من دور شو که دیگر تو بنده من نیستی ! خدا کند که خدا به ما بگوید، تو بنده من هستی.

”‌‌خداوند و رسولش و برگزیدگان از ایشان (یعنی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام) را اطاعت نمایید”‌‌‌ عمل نموده تا بتوانند جزء کسانی قرار گیر که مقرب درگاه الهی هستند. پس ما نیز از خداوند می‌خواهیم به حق لطف و احسانش ما را جزء کسانی قرار دهد که مقرب درگاه اویند

تقوا موجب تقرب به ذات اقدس الهی”‌‌

کسانی که به خداوند نزدیکترند و در پیشگاه او آبرومندند که تقوای الهی را پیشه کنند چرا که خداوند در قرآن می‌فرماید ”‌ان اکرمکم عند الله اتقکم”‌‌ یعنی ”‌به درستی که گرامی‌ترین شما نزد پروردگار تقوا پیشه ترین شماست”‌‌ و اگر به واژه رسول ”‌اکرم”‌‌ صلی الله علیه و آله توجه کنیم و آیه ”‌ولکم فی رسول الله اسوه حسنه”‌‌ یعنی ”‌و برای شما در رسول خدا الگویی نیکو است”‌‌ را در نظر بگیریم می‌توانیم دریابیم که کسانی که می‌خواهند نزد خداوند آبرویی پیدا کرده و مقرب درگاه او گردند با توجه به آیه ”‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید تقوای الهی را پیشه کنید و برای (رسیدن به خداوند) و آمدن به سوی او وسیله‌ای بیابید”‌‌ باید به آیه ”‌اطیعوالله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم”‌‌ یعنی ”‌خداوند و رسولش و برگزیدگان از ایشان (یعنی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام) را اطاعت نمایید”‌‌ عمل نموده تا بتوانند جزء کسانی قرار گیر که مقرب درگاه الهی هستند. پس ما نیز از خداوند می‌خواهیم به حق لطف و احسانش ما را جزء کسانی قرار دهد که مقرب درگاه اویند.

 

بِإِحْسَانِکَ یَا غَایَةَ الطَّالِبِین

به حق احسانت خواسته‌های من را اجابت کن؛ ای کسی که غایت طالبین تویی! انسان وقتی از همه جا نا امید می‌شود، آخر کار در خانه خدا می‌رود و آن وقت دعا مستجاب می‌شود.  

 

راه شناخت استجابت دعا

اگر می‌خواهی بدانی دعایت مستجاب می‌شود یا نه !؟ به دلت مراجعه کن اگر دیدی در گوشه دلت به کسی غیر از خدا هم امیدواری بدان که دعایت مستجاب نمی‌شود ولی اگر از همه نا امیدی و چشم دلت دست به دامن الهی است بدان که دعای تو مستجاب شده است . در حدیث آمده است که به عزت و جلالم قسم من قطع می‌کنم امید کسی را که به غیر من امید دارد. (کافی ج : 2 ص : 66 )

 

نماز شب یازدهم ماه رمضان:

دو ركعت در هر ركعت حمد و بیست مرتبه سوره «كوثر»


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:21 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

خود ارضایی، اعتیادی خطرناک (1)


جوانی را می‌شناختم که مبتلا به این عادت شوم بود او گرفتار یکی از «بیماری‌های تب دار» شد در روز ششم بیماری که کاملا ضعیف شده بود باز نتوانست دست از عمل خود بردارد لذا مرگ با تمام وحشت خود بر او ظاهر گشت و او را در کام خود فرو کشید.


اسارت در دام شهوت

خود ارضایی از نظر اسلام ممنوع و حرام است. و وجود بعضی از مشکلات باعث از بین رفتن حرمت این عمل نمی‌شود. پیامدهای بسیار خطرناکی برای خود ارضایی وجود دارد که شامل پیامدهای جسمانی، پیامدهای روحی و روانی ، پیامدهای اجتماعی و پیامدهای بد معنوی است. اگر برای کسی به هر دلیلی امکان ازدواج نباشد، چنین شخصی تحت هیچ عنوان مجاز نیست روی به گناه و از جمله خود ارضائی آورد بلکه یا باید مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممکن فراهم آورد و مشکلاتی که بر سر راه ازدواج او وجود دارد را از بین ببرد و یا خود را کنترل کند و از آلو ده شدن به گناه خود را حفظ کند.

 

تعریف

خود ارضایی که در لغت عرب به آن استمناء می‌گویند به این معنی است که انسان کاری کند که از خودش منی بیرون آید.

قرآن کریم می‌فرماید:

«وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ إِلَّا عَلی أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَکتْ أَیمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیرُ مَلُومِینَ فَمَنِ ابْتَغی وَراءَ ذلِک فَأُولئِک هُمُ العادُونَ» [1]

در دو جای قرآن کریم این آیات نازل شده است.

اوّل: در سوره مؤمنون هنگامی که صفات مؤمنان را بر می شمارد.

دوّم: در سوره معارج هنگامی که صفات نمازگزاران (مصلّین) را ذکر می‌کند.

حکایت شده که شخصی از امام صادق علیه‌السلام  در مورد این عمل (استمناء) سؤال کرد و حضرت فرمود: «گناهی بزرگ است و کسی که مرتکب این کار زشت شود همانند کسی است که با خود مقاربت و نزدیکی کند و اگر من بدانم کسی با خود این عمل را انجام می‌دهد با او غذا نخواهم خورد.»

آن شخص از امام سؤال کرد: آیا از قرآن مجید دلیل بر حرمت این کار وجود دارد؟

حضرت این آیه را قرائت فرمود:فَمَنِ ابْتَغی وَراءَ ذلِک فَأُولئِک هُمُ العادُونَ.»[2]-[3]

تذکر: آیه فوق بیان یک حکم کلی است که هر کس از راه غیر ازدواج و مشروع به ارضاء غریزه جنسی خود بپردازد آن شخص از تجاوزکاران محسوب می‌شود و امام علیه‌السلام در اینجا تعیین مصداق کرده است یعنی یکی از موارد و مصادیق این حکم کلی را که استمناء است بیان کرده است وگرنه در خود آیه، کلمه استمناء نیست.[4]

در روایت دیگری آمده است سه گروه هستند  که خدا در روز قیامت با آن‌ها سخن نگوید و تبرئه‌شان نکند و عذاب دردناک دارند،یکی از آن‌ها کسی است که استمناء کند[5]

انسان با ادامه گناه، لحظه به لحظه، در تاریکی روحی بیشتری فرو می‌رود، و به جایی می‌رسد که گناهانش در نظرش حسنات جلوه می‌کند، و گاه به گناهش افتخار می‌نماید! و در این مرحله راه‌های بازگشت به روی او بسته می‌شود، و تمام پل‌ها پشت سرش ویران می‌گردد و این خطرناک‌ترین حالتی است که ممکن است برای یک انسان پیش آید.

عواقب خود ارضایی

توجه و آگاهی به عواقب خود ارضایی باعث می‌شود که انسان بهتر بتواند دامن همت به کمر زده و از این گناه اجتناب ورزد.

عواقب سوء و پیامدهای منفی و عملی این گناه جدای از آنکه معصیت و حرام است، به چهار دسته تقسیم می‌شود

دسته اول: آسیب‌های جسمانی

1. ضعف و تحلیلِ قوای جسمانی

کاهش انرژی جسمانی بدن از مضرات مهم و جبران ناپذیر خود ارضایی است. لاغری، لرزش بدن، پژمردگی،ضعف مفاصل، تشنج، زردی و تیرگی چهره، از نشانه‌ها و عوارض ضعف جسمانی است.

متأسفانه ضعف جسمانی به همین جا ختم نمی‌شود بلکه کل بدن را ساقط می کد. شخصی که مبتلا به این عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار می‌دهد تا این که به فلج عمومی بدن مبتلا می‌شود.

2. ضعف بینایی

خود ارضای به تدریج در نور چشم و قدرت بینایی اثر می‌گذارد و آن را کاهش می‌دهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگی به درجات و شدت خود ارضایی دارد و این به حدی است که گاه به نابینایی منجر می‌شود.

با این که اهل ورزش هستم چشمانم خسته می‌شود و جلو چشمم تیره و تار می‌شود به حدی که سرگیجه می‌گیرم آیا این از عوارض خود ارضایی است؟ «نامه‌ای از یک پسر 18 ساله»

گناه

3. آسیب پذیری در برابر بیماری‌ها

تحلیل رفتن قدرت بدن و قوای جسمانی، بستر پذیرش سایر بیماری‌ها را فراهم می‌آورد. جسمی که با خود ارضایی ضعیف شده است نمی‌تواند در مقابل میکروب‌ها و ویروس‌ها از خود دفاع کند. جوانی مبتلا به این عمل شوم بود، در همین حین به یکی از بیماری‌های همراه با تب دچار شد و در همان حال خود ارضایی می‌کرد، در روز ششم بیماری کاملاً ضعیف شده بود و در نتیجه مرگ او را فراگرفت.

4. آسیب دستگاه تناسلی و ناتوانی‌های جنسی و تولید مثل

خود ارضایی اثرات مهمی در دستگاه تناسلی از خود برجای می‌گذارد. دکتر «هوچنین سون» معتقد است که عموم ناراحتی‌های مربوط به دستگاه تناسلی از آثار خود ارضایی است. بعضی از این اثرات عبارتاند از:

تورم غدد وذی ،تورم کانال نطفه ، تورم قسمت پایینی و عقب کانال ادرار،شل شدن عضلات تناسلی ،خروج بی اختیار منی با کوچک‌ترین حادثه ،ایجاد قاعدگی نامنظم و خروج ترشحات چرکی و احساس درد هنگام قاعدگی در دختران ، از بین رفتن پرده بکارت ، بیماری‌های مقاربتی ، عقیم شدن

5. آسیب مراکز عصبی و غدد در مغز

در اثر خود ارضایی و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب می‌بیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبی جریان خود می شوندن و از این طریق آسیب‌های جبران ناپذیر و بر آن‌ها وارد می‌شود. تخلیه‌های مکرر عصبی، موجب ضعف اعصاب می‌شود.

شخصِ خود ارضا نسبت به کوچک‌ترین محرک محیطی حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در می‌رود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و... حساسیت فوق‌العاده دارد.

به طور کلی اختلال قوای بینایی، شنوایی (مثل صدای زنگ در گوش و وز وز کردن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است.

و تو ای جوان عزیز به خود آی و این آسیب‌ها را جلوی چشم خویش تابلو کن و با تأمل در این منظره نامطلوب و غیرقابل قبول، خود را از دام این بلا نجات بده.

 

گفتار پزشکان درباره آثار زیان بار استمناء

یکی از اطبای معروف در کتاب خود که درباره زیان‌های عادت ننگین «استمنا» نوشته، مشاهدات جمعی از پزشکان را به این شرح نقل می‌کند:

«هوفمان» می‌گوید: «جوانی را دیدم که از پانزده سالگی گرفتار این اعتیاد شوم شده بود و تا سن 23 سالگی آن را ادامه داده بود.او چنان دچار ضعف قوای جسمانی گردید که هنگامی که می‌خواست کتابی را بخواند چشم‌هایش سیاهی رفته سرش درد می‌گرفت، حالتی شبیه سرسام به او دست داده بود، مانند افراد مست دچار سرگیجه شده بود، حدقه‌های چشم او بیش از حد معمولی گشاد و باز شده، و در قعر چشم‌های خود درد شدیدی احساس می‌کرد».

مشاهدات دکتر هوچین سون( HUOTCHINSON )ثابت می‌کند عموم ناراحتی‌های مربوط به دستگاه تناسلی از آثار «استمنا» و ناراحتی‌های شبکیه چشم از آن سرچشمه می‌گیرد.

نویسنده مزبور اضافه می‌کند:

«نخستین نتیجه عادت به این کار شنیع این است که قوت و شفافیت چشم‌ها زایل می‌گردد، صورت رنگ اصلی خود را از دست می‌دهد و پژمرده می‌شود، در نگاه‌های مبتلایان به این کار هوش و ذکاوت اوّلی دیده نشده حالت گرفتگی در سیمای آن‌ها ظاهر می‌گردد، چشم‌های آن‌ها با حلقه‌های کبود رنگی احاطه می‌شود. بعد از آن سستی و تنبلی در اعضای مختلف مشاهده می‌شود.

او سپس از قول یکی از نویسندگان نقل می‌کند که: «جوانی را می‌شناختم که مبتلا به این عادت شوم بود او گرفتار یکی از «بیماری‌های تب دار» شد در روز ششم بیماری که کاملا ضعیف شده بود باز نتوانست دست از عمل خود بردارد لذا مرگ با تمام وحشت خود بر او ظاهر گشت و او را در کام خود فرو کشید»!

کوتاه سخن این که به گفته همان «پزشکی» و هم از نظر «مذهبی» منفور است موجب خرابی و نابودی وجود انسان و تزلزل روح می‌گردد![6]

 

دسته دوم: آسیب‌های روحی - روانی

1. ضعف حافظه، حواس پرتی و ناتوانی در تمرکز فکری

از عوامل حفظ و تقویت حافظه آن است که فرد به کارهای علمی و فکری مشغول باشد در حالی که شخص خود ارضا از کارهای علمی و فکری باز می‌ماند و این خود عامل دیگری برای ضعف حافظه چنین اشخاصی است.

2. اضطراب

دلهره و دلواپسی از ویژگی‌هایی است که دائماً فرد خود ارضا را رها نمی‌کند، او مرتب با خود درگیر است و نمی‌تواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکری، بی ثباتی، درهم ریختگی فکری دامن گیر اوست: «نکند کسی بفهمد»، «کی و چگونه این کار را تکرار کنم»، «کی می‌شود نجات پیدا کنم» و.. لحظه‌ای آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقیر خود به علت ارتکاب گناه، شخصیت او را در هم می‌کوبد. گاهی تأخیر در ترک و این که بعد از ترک چه می‌شود، امان او را می‌گیرد.

احساس گناه

3. افسردگی

بی احساسی و بی تفاوتی، بی نشاطی و بی ذوقی، سستی و گوشه گیری، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنری، ورزشی، مسائل معنوی و... همگی از نشانه‌های بارز و حتمی افسردگی است.

4. پرخاشگری و بداخلاقی

شخصِ خود ارضا نسبت به کوچک‌ترین محرک محیطی حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در می‌رود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و... حساسیت فوق‌العاده دارد.

5. یأس از زندگی

... در سنین 16 یا 17 سالگی دو مرتبه دست به خودکشی زدم ولی موفق نشدم، اکنون در میان توفان مرگباری به این سو و آن سو می‌روم، شاید هم یک سویش نابودی باشد. «نامه‌ای از یک جوان»

6. از بین رفتن خلاقیت‌ها، توانایی‌ها و سرکوب شدن استعدادها.

7. عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمی و فعالیت‌های فکری.

8. هوس باز و بی بند و بار شدن و اعتیاد به ارضای جنسی نامشروع.

9. بی عاطفه، کم رو و خجل.

10. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.

11. از بین رفتن صفای دل و بی علاقه گی نسبت به امور معنوی، مجالس دعا، جماعات و... .

12. احساس گناه، عذاب وجدان.

خود ارضای به تدریج در نور چشم و قدرت بینایی اثر می‌گذارد و آن را کاهش می‌دهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگی به درجات و شدت خود ارضایی دارد و این به حدی است که گاه به نابینایی منجر می‌شود.

دسته سوم: آسیب‌های اجتماعی

این دسته از آسیب‌ها عبارتاند از:

1. بی آبرویی؛

2. مشکلات خانوادگی؛

3. انزوای اجتماعی، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابی؛

4. مشکلاتی در ازدواج

5. افت تحصیلی

6. بزه‌کاری و....

7 آسیب‌های معنوی و اخروی

همه آسیب‌های سه‌گانه که سخن از آن‌ها به میان رفت قابل اصلاح و جبران است

اما آسیب معنوی به این راحتی قابل جبران نیست چون گناه که یکی از موارد آن خود ارضایی است -جدای از اینکه عذاب اخروی برای انسان می‌آورد - آسیب به قلب و دل است که هیچ بعد از وجود آدمی به ارزش، کارایی، حساسیت و لطافت قلب و دل او نیست.

درباره گروهی از گنه‌کاران لجوج و عنود می‌فرماید:

«خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلُوبِهِمْ وَ عَلی سَمْعِهِمْ وَ عَلی أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» [7]

و در آیه 46 سوره حج می‌خوانیم: فَإِنَّها لا تَعْمَی الْأَبْصارُ وَ لکنْ تَعْمَی الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ[8]

آری بدترین اثر گناه و ادامه آن، تاریک ساختن قلب، و از میان بردن نور علم و حس تشخیص است، گناهان از اعضاء و جوارح سرازیر قلب می‌شود، و قلب را به یک باتلاق متعفن و گندیده مبدل می‌سازد، اینجاست که انسان راه و چاه را تشخیص نمی‌دهد، و مرتکب اشتباهات عجیبی می‌شود که همه را حیران می‌کند با دست خود تیشه به ریشه سعادت خویش می‌زند و سرمایه خوشبختی خویش را به باد فنا می‌دهد.

در حدیثی از پیغمبر اکرم ص می‌خوانیم:

«کثرة الذنوب مفسدة للقلب» [9]:" گناهان زیاد قلب انسان را فاسد می‌کند" .

از نظر اصول روانشناسی نیز این معنی ثابت شده که اعمال آدمی همواره بازتابی در روح او دارد، و تدریجاً روح را به شکل خود در می‌آورد، حتی در تفکر و اندیشه و قضاوت او مؤثر است.

این نکته نیز قابل توجه است که انسان با ادامه گناه، لحظه به لحظه، در تاریکی روحی بیشتری فرو می‌رود، و به جایی می‌رسد که گناهانش در نظرش حسنات جلوه می‌کند، و گاه به گناهش افتخار می‌نماید! و در این مرحله راه‌های بازگشت به روی او بسته می‌شود، و تمام پل‌ها پشت سرش ویران می‌گردد و این خطرناک‌ترین حالتی است که ممکن است برای یک انسان پیش آید[10].

عزیزانم در جامعه کنونی ما مشکلات ازدواج بسیار زیاد بوده و از طرفی هم  موارد تحریک کننده به  در همه به وفور به چشم می‌خورد این وضعیت حجاب و بی مبالاتی جوانان و تأثیرات سوء آن در روح و روان جوانان اعم از دختر و پسر همه و همه بستر انحرافات جنسی را فراهم می‌سازد، درد شما عزیزان را می‌دانیم و از عمق وجود با شما احساس هم دردی می‌کنیم اما عزیزان ضربه زدن به سلامت جسم و روان و ابعاد معنوی راهش نیست باید مشکل را از ریشه حل کرد در ادامه این مقاله راهکارهایی برای رهایی از این عمل شیطانی ارائه می‌شود امیدوارم برای شما عزیزان مفید واقع شود ،(ادامه مبحث در مقاله‌ای جداگانه با عنوان "راهکارهای رهایی از خود ارضایی " تقدیم شما عزیزان خواهد شد) 

 

ادامه دارد ....  

پی نوشت ها :

 [1].مؤمنون 5-7 و معارج 29-31«آن‌ها که دامان خویش را از بی عفتی حفظمی کنند جز با همسران و کنیزان (که در حکم همسرند) آمیزش ندارد، چرا که در بهره گیری از این‌ها مورد سرزنش نخواهند بود. و هر کس جز این‌ها را طلب کند، متجاوز است.»

[2]. .مؤمنون 5-7 و معارج 29-31

[3]. عاملی، حر، وسائل الشیعة، ، مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1409 هجری قمری ؛ ج 28، ص: 364

[4]. رضایی، محمد علی، اعجاز علمی قرآن ، نشر کتاب مبین، رشت، 1381 ش، اول ، ص: 392

[5]. مجلسی، محمد باقر بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 73، ص: 106

[6]. مکارم شیرازی، ناصر، مشکلات جنسی جوانان، ص: 141-145

[7]. بقره- 7" خداوند بر دل‌های آن‌ها مهر نهاده، و همچنین بر گوش‌های آن‌ها، و بر چشم‌هایشان پرده‌ای فرو افتاده، و برای آن‌ها عذاب بزرگی است".

[8].حج 46 " چشم‌های ظاهر نابینا نمی‌شود، بلکه دل‌هایی که در سینه‌ها جای دارد نابینا می‌گردد".

[9]. سیوطی جلال الدین الدر المنثور فی تفسیر المأثور کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی چاپ: قم ،1404 ،جلد 6 صفحه 326[10]. مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه ،دار الکتب الإسلامیة،تهران، سال 1374 ش اول، ج 26، ص: 265-267

منبع : پژوهشکده باقرالعلوم

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:25 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

شرح دعای روز هفتم ماه رمضان

 

اللهمّ اعنّی فیهِ علی صِیامِهِ وقیامِهِ                        خدایا یاری کن مرا در این روز بر روزه گرفتن و عبـادت

وجَنّبنی فیهِ من هَفَواتِهِ وآثامِهِ                                و برکنارم دار در آن از بیهودگی و گناهان

 

وارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بِدوامِهِ                                      و روزیم کن در آن یادت را برای همیشه

بتوفیقِکَ یا هادیَ المُضِلّین.                                   به توفیق خودت ای راهنمای گمراهان

دعا باصدای امیر رضا عرب

 

ماه رمضان
شرح دعا

«اَللّهُمَّ اَعِنّی فیهِ عَلی صِیامِهِ وَقِیامِهِ»

خدایا کمک کن در این ماه روزه بگیریم و شب زنده داری کنیم. اگر خدا کمک کند، گرسنگی را نمی‌فهمیم. عبادت شب و سحر، دعاهای ابوحمزه ثمالی و افتتاح را انجام می‌دهیم. گاهی افرادی غصه می‌خورند که ماه رمضان چگونه روزه بگیریم؟ خوب دعا کنید و خدا کمکتان می‌کند.

روزه چیست و چه فوایدی دارد؟! روزه طبق آنچه در لغت و رساله‌های عملیه آمده است، عبارت است از: خودداری کردن شخص از خوردن و آشامیدن و دیگر مبطلات روزه (که در رساله‌های عملیه ذکر گردیده است) و نیز پرهیز از گناهان اعضا و جوارح و در نهایت هرگونه خودداری قلبی شخص روزه‌دار از توجه به غیر خداوند.

برای روزه فواید و آثار زیادی ذکر گردیده است که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌گردد :

1- یکی از فوائد روزه در اسلام تندرستی است. چنانچه پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «روزه بگیرید تا سالم بمانید.» (بحار، ج 93، ص 255) و هرچه که علم بیشتر پیشرفت می‌کند، ابعاد مختلفی از فواید روزه‌داری معلوم می‌گردد.

روزه باعث تحریک انسان‌ها نسبت به همنوع خود می‌شود! چنانکه در روایتی آمده است: خداوند روزه را واجب کرد تا ثروتمندان و فقرا را همسان سازد. (وسائل، ج 7، ص 2) روزه باعث می‌شود تا ثروتمندان طعم تشنگی و گرسنگی را چشیده و به یاد فقرا و مستمندان بیفتند تا بدین وسیله عاطفه آن‌ها تحریک شده و بخشی از درآمد خود را به آنان اختصاص دهند

 

2- سپر در برابر آتش جهنم است. حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می‌فرمایند: «الصوم جنه من النار»؛ روزه سپری در مقابل آتش جهنم است. (وسائل، ج 7، ص 285)

3- مایه اجابت دعا. رسول خدا(صلی الله علیه وله): «لا ترد دعوه الصائم؛ دعای روزه‌دار رد نمی‌شود» (بحار، ج 93، ص 256)

4- باعث بخشیده شدن گناهان. رسول خدا(صلی الله علیه وله) می‌فرمایند: هرکس ماه رمضان را برای خدا روزه بدارد، تمام گناهانش آمرزیده می‌شود. (تفسیر مراغی، ج2، ص 69)

 5- باعث می‌شود فرشتگان برایش دعا کنند. رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وله) دراین‌باره می‌فرمایند: خداوند فرشتگان خود را موظف کرده است که برای روزه‌داران دعا کنند. (بحار، ج 93، ص 285)

 

فواید اجتماعی روزه

البته این‌ها و ده‌ها فایده دیگر که در آیات و روایات ذکر گردیده، اشاره‌ای بود به فواید و آثار فردی روزه. برای روزه فواید اجتماعی فراوانی ذکر گردیده که به بعضی از آن‌ها اشاره می‌شود؛

1- روزه باعث تحریک انسان‌ها نسبت به همنوع خود می‌شود! چنانکه در روایتی آمده است: خداوند روزه را واجب کرد تا ثروتمندان و فقرا را همسان سازد. (وسائل، ج 7، ص 2) روزه باعث می‌شود تا ثروتمندان طعم تشنگی و گرسنگی را چشیده و به یاد فقرا و مستمندان بیفتند تا بدین وسیله عاطفه آن‌ها تحریک شده و بخشی از درآمد خود را به آنان اختصاص دهند.

ماه رمضان

2- روزه‌داری باعث خودداری شخص از خیلی از جرائم و صفات زشت اخلاقی و اجتماعی می‌گردد. از جمله آن‌ها: دروغ، مجادله و درگیری، غیبت، تهمت، فحش، سرزنش و خشم، مردم‌آزاری، معاشرت با مفسدان، سخن‌چینی، حرام‌خواری و... است بی‌تردید هر یک از این گناهان که کنترل شود، باعث جلوگیری از آسیب‌های فراوان اجتماعی شده و باعث آرامش آن می‌گردد. «و ذکر دائمی را نصیبم فرما» باید دانست قرآن کریم علاوه بر ذکر زبانی، ذکر قلبی و یاد درونی را می‌ستاید. ذکر و فکر، همراه یکدیگر ارزش است. متأسفانه کسانی که ذکر می‌گویند، ولی اهل فکر نیستند و کسانی اهل فکر هستند ولی اهل ذکر نیستند! ذکر یکی از نمونه‌های روشن عبادت است و ذکر خدا و نعمت‌های او، زمینه شکر و سپاس است، چنان که غفلت از یاد خدا، مایه کفران است. ذکر یک نوع حضور قلبی است که اثرات زیادی برای ذاکر دارد، از جمله؛ باعث توکل، معرفت، شکر، توجه دائمی به خداوند و جلوگیری از لغزش و گناه، محبت نسبت به قلب هستی یعنی خداوند، امید و رجاء و... می‌شود. ذکر مقام انسان را تا جایی بالا می‌برد که می‌فرماید: تو یاد من باش، تا من هم یاد تو باشم. (فاذکرونی اذکرکم - بقره آیه 152)

 

«وَجَنِّبْنی فیهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ»

خدایا ماه رمضان ما را از لغزش و گناه حفظ کن. بدبختی است که آدم در ایام سال گناه کند و ماه رمضان هم به گناه ادامه دهد. در ماه رمضان باید تمام اعضا و جوارحمان روزه باشد. اگر روزه‌ای بگیریم که چشمان، زبانمان، گوشمان، نامحرم ببیند، دروغ بگوید و غیبت بشنود ، روزه‌مان «عام» می‌شود. اما به ما می‌گویند که روزه خاص بگیرید، یعنی اعضا و جوارحت هم روزه باشند.

حدیث داریم؛ زمانی که روزه می‌گیرید باید گوش و چشم و پوست بدنتان هم روزه بگیرند. باید اعضا و جوارحمان هم روزه باشند تا این روزه در ما اثر بگذارد.

البته یک روزه دیگر هم داریم که روزه خاص الخاص است. در این روزه، قلبمان در ماه رمضان به غیر خدا متوجه نمی‌شود.

حدیث است که اگر حیوانات ذکر نگویند، اسیر دام صیاد می‌شوند. این صداهایی که از حیوانات می‌شنویم، ذکرهایی است که توسط آنان بیان می‌شد. حتی درخت و بیابان و کوه و دشت هم ذکر می‌گویند

 

«وَارْزُقْنی فیهِ ذِکْرَکَ بدَوامِهِ»

 خدایا روزی کن که در ماه رمضان یاد تو باشم. «ذکر»، هم یاد معنا می‌کند و هم معنای ذکر زبانی را می‌دهد. دائماً باید به یاد خدا باشم.

وی می‌گوید: حدیث است که اگر حیوانات ذکر نگویند، اسیر دام صیاد می‌شوند. این صداهایی که از حیوانات می‌شنویم، ذکرهایی است که توسط آنان بیان می‌شد. حتی درخت و بیابان و کوه و دشت هم ذکر می‌گویند.

 

«بِتَوْفیقِکَ یاهادِی الْمُضِلّینَ»

 اما به توفیق خودت ای راهنمای گمراهان. ای خدایی که گمراهان را راهنمایی می‌کنی، توفیق بده این دعاهای روز هفتم درباره ما مستجاب شود.

 

نماز شب هشتم

دو رکعت در هر رکعت حمد و ده مرتبه توحید و بعد از سلام هزار مرتبه سُبْحانَ اللّهِ.


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  7:29 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها