0

مطالب خواندنی ماه رمضان

 
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

پرهیز از غیبت كردن

رمضان، مسجدالنبي

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: الصّائِمُ فی عِبادَةٍ و إن كانَ نائِماً عَلى فِراشِهِ؛ ما لَم یَغتَب مُسلِماً (1) ؛ روزه‏دار، تا وقتى كه از مسلمانى غیبت نكند، در حال عبادت است، هر چند در بسترش خفته باشد.

 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إذَا اغتابَ الصّائِمُ أفطَرَ (2) ؛ هر گاه روزه‏دار، غیبت كند، روزه‏اش را افطار كرده است. (از ارزش روزه‌اش كم كرده است وگرنه از جهت فقهی خللی در روزه‌اش وارد نمی‌‌شود.)   

 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَنِ اغتابَ امرَأً مُسلِماً بَطَلَ صَومُهُ، و نُقِضَ وُضوؤُهُ(3) ؛ هر كس از فرد مسلمانى غیبت كند، روزه‏اش مى‏شكند و وضویش باطل مى‏شود. (مقصود آن است كه غیبت موجب عدم قبولى روزه و ضربه به طهارت باطنى مى‏گردد.) 

 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ لِعَلِیٍّ علیه‏السلام ـ یا عَلِیُّ، اِحذَرِ الغیبَةَ وَالنَّمیمَةَ؛ فَإِنَّ الغیبَةَ تُفطِرُ ، وَالنَّمیمَةَ تُوجِبُ عَذابَ القَبرِ (4) ؛ پیامبر خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله خطاب به على علیه‏السلام فرمود: اى على! از غیبت و سخن‏چینى بپرهیز؛ چرا كه غیبت، روزه را مى‏شكند و سخن‏چینى، عذاب قبر مى‏آورد. 

 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ما صامَ مَن ظَلَّ یَأكُلُ لُحومَ النّاسِ (5) ؛ كسی كه پیوسته گوشت‏هاى مردم را مى‏خورد (درباره مردم غیبت مى‏كند)، روزه‏دار نیست.  

 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَنِ اغتابَ مُسلِماً فی شَهرِ رَمَضانَ، لَم یُؤجَر عَلى صِیامِهِ (6) ؛ هر كس در ماه رمضان درباره مسلمانى غیبت كند، بر روزه‏دارى‏اش پاداشى نخواهد یافت.  

 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَنِ اغتابَ مُسلِماً أو مُسلِمَةً لَم یَقبَلِ الله‏ُ تَعالى صَلاتَهُ ولا صِیامَهُ أربَعینَ یَوماً و لَیلَةً، إلاّ أن یَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ (7) ؛ هر كس درباره مرد و زن مسلمانى غیبت كند، خداوند تا چهل شبانه‏روز، نماز و روزه‏اش را نمى‏پذیرد، مگر آن كه آن شخص از وى درگذرد. 

 

پی‌نوشت‌ها: 

1- فضائل الأشهر الثلاثة: 122/124، الكافی: 4/64/9، تهذیب الأحكام: 4/190/538، من لا یحضره الفقیه: 2/74/1772، ثواب الأعمال: 75/1، الأمالی للصدوق: 645/873؛ الفردوس: 2/411/3825. 

2- عوالی اللآلی: 1/263/53؛ نصب الرایة: 2/482 . 

3- من ‏لا یحضره الفقیه: 4/15/4968، الأمالی للصدوق: 515/707، ثواب الأعمال: 335/1، بحار الأنوار: 75/247/10 .  

4- تحف العقول: 14، بحار الأنوار: 77/67/6 .    

5- المصنّف لابن أبی شیبة:  2/423/13، الفردوس: 4/77/6238، تفسیر القرطبی: 16/336؛ مستدرك الوسائل: 7/370 / 8443 .

7- جامع الأخبار: 412/1141، بحار الأنوار: 75/258/53 .      

 6- جامع الأخبار: 412/1142، بحار الأنوار: 75/258/53 . 

 

منبع:

كتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 248.   

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:45 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

آداب افطار كردن

ماه رمضان

به تاخیر نیانداختن افطار 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما عَجَّلُوا الفِطرَ (1) ؛ مردم، تا وقتى كه زود افطار مى‏كنند، در نیكى‏اند.    

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: عَجِّلُوا الإِفطارَ و أخِّرُوا السَّحورَ .(2) ؛ افطارى را زود بخورید و سحرى را به تأخیر اندازید.     

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مِن فِقهِ الرَّجُلِ فی دینِهِ تَعجیلُ فِطرِهِ و تَأخیرُ سَحورِهِ(3) ؛ از دین‏شناسى مرد(فرد)، زود افطارى خوردن و تأخیر در سحرى خوردن است.  

 

اول نماز، بعد افطار

تهذیب الأحكام عن زرارة و فضیل عن الإمام الباقر علیه‏السلام: «فی رَمَضانَ تُصَلّی ثُمَّ تُفطِرُ ، إلاّ أن تَكونَ مَعَ قَومٍ یَنتَظِرونَ الإِفطارَ، فَإِن كُنتَ مَعَهُم فَلا تُخالِف عَلَیهِم و أفطِر ثُمَّ صَلِّ، و إلاّ فَابدَأ بِالصَّلاةِ.»    

قُلتُ: ولِمَ ذلِكَ؟ قالَ: «لِأَنَّهُ قَد حَضَرَكَ فَرضانِ: الإِفطارُ وَالصَّلاةُ، فَابدَأ بِأَفضَلِهِما، و أفضَلُهُمَا الصَّلاةُ.»   

ثُمَّ قالَ: «تُصَلّی و أنتَ صائِمٌ فَتُكتَبُ صَلاتُكَ تِلكَ فَتُختَمُ بِالصَّومِ، أحَبُّ إلَیَّ.»(4)   

از امام باقر علیه‏السلام روایت شده است: «در (ماه) رمضان نماز مى‏خوانى و سپس افطار مى‏كنى، مگر آن كه با گروهى باشى كه منتظر افطارند. اگر با آنان بودى، بر خلاف آنان عمل نكن؛ افطار كن و سپس نماز بخوان، وگرنه اوّل، نماز بخوان.» گفتم: براى چه؟   

فرمود: «براى آن كه دو واجب برایت پیش آمده است: افطار و نماز. اوّل به آن بپرداز كه برتر است و نماز، برترینِ آن دو است.»    

سپس فرمود: «نماز مى‏خوانى، در حالى كه روزه‏اى. پس، آن نمازت با روزه به پایان برده مى‏شود. این نزد من، محبوب‏تر است.»  

 

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام: تُقَدِّمُ الصَّلاةَ عَلَى الإِفطارِ، إلاّ أن تَكونَ مَعَ قَومٍ یَبتَدِئونَ بِالإِفطارِ فَلا تُخالِف عَلَیهِم و أفطِر مَعَهُم، و إلاّ فَابدَأ بِالصَّلاةِ؛ فَإِنَّها أفضَلُ مِنَ الإِفطارِ، و تُكتَبُ صَلاتُكَ و أنتَ صائِمٌ أحَبُّ إلَیَّ. (5) ؛ نماز را بر افطار مقدّم مى‏دارى، مگر آن كه با گروهى باشى كه اوّل، افطار مى‏كنند. پس با آنان مخالفت نكن و با ایشان افطار كن، وگرنه اوّل، نماز بخوان؛ چرا كه بهتر از افطار است و نمازت با حالت روزه نوشته مى‏شود و این نزد من، محبوب‏تر است.        

 

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: یُستَحَبُّ لِلصّائِمِ ـ إن قَوِیَ عَلى ذلِكَ ـ أن یُصَلِّیَ قَبلَ أن یُفطِرَ(6)؛  براى روزه‏دار، مستحب است كه اگر توان داشته باشد، پیش از افطار، نماز بخواند.    

 

 امام باقرعلیه السلام فرمود: «براى آن كه دو واجب برایت پیش آمده است: افطار و نماز. اوّل به آن بپرداز كه برتر است و نماز، برترینِ آن دو است.»    

سپس فرمود: «نماز مى‏خوانى، در حالى كه روزه‏اى. پس، آن نمازت با روزه به پایان برده مى‏شود. این نزد من، محبوب‏تر است.»

  

- عیون أخبار الرضا علیه‏السلام عن رجاء بن أبی الضحّاك ـ فی وَصفِ صَومِ الإِمامِ الرِّضا علیه‏السلام ـ  كانَ ـ إذا أقامَ فی بَلدَةٍ عَشَرَةَ أیّامٍ ـ صائِما لا یُفطِرُ، فَإِذا جَنَّ اللَّیلُ بَدَأَ بِالصَّلاةِ قَبلَ الإِفطارِ(7)؛ عیون أخبار الرضا علیه‏السلام به نقل از رجاء بن ابى ضحّاك، در توصیف روزه امام رضا علیه‏السلام نقل می‌كند: هر گاه در شهرى دَه روز مى‏ماند، روزه بود و افطار نمى‏كرد. پس چون شب فرا مى‏رسید، اوّل پیش از افطار، نماز مى‏خواند.   

- و قَد رُوِیَ أیضا فی ذلِكَ أنَّكَ إذا كُنتَ تَتَمَكَّنُ مِنَ الصَّلاةِ و تَعقِلُها و تَأتی بِها عَلى حُدودِها قَبلَ أن تُفطِرَ، فَالأَفضَلُ أن تُصَلِّیَ قَبلَ الإِفطارِ، ...(8) ؛ روایت شده كه: هر گاه مى‏توانستى نماز را آگاهانه و با همه حدود و آدابش، پیش از آن كه افطار كنى، بخوانى، بهتر آن است كه قبل از افطار كردن، نماز بخوانى؛ و اگر از كسانى بودى كه دلت پیش افطار كردن بود و میل تو، تو را از نماز مشغول مى‏كرد، اوّل، افطار كن تا وسوسه نفْسِ ملامتگر از تو برهد، جز این كه شرط است كه پرداختن به افطار پیش از نماز، سبب نشود كه وقت نماز بگذرد.   

 

صدقه دادن

- قال الإمام الرضا علیه‏السلام: مَن تَصَدَّقَ وَقتَ إفطارِهِ عَلى مِسكینٍ بِرَغیفٍ، غَفَرَ الله‏ُ لَهُ ذَنبَهُ، و كَتَبَ لَهُ ثَوابَ عِتقِ رَقَبَةٍ مِن وُلدِ إسماعیلَ(9) ؛ هر كس پیش از افطار كردن، گِرده‏اى نان به بینوایى صدقه دهد، خداوند، گناهش را مى‏آمرزد و براى او ثواب آزاد كردن بنده‏اى از فرزندان اسماعیل را مى‏نویسد. 

 

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: كانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام إذا كانَ الیَومُ الَّذی یَصومُ فیهِ أمَرَ بِشاةٍ فَتُذبَحُ و تُقطَعُ أعضاءً و تُطبَخُ، فَإِذا كانَ عِندَ المَساءِ أكَبَّ عَلَى القُدورِ حَتّى یَجِدَ ریحَ المَرَقِ و هُوَ صائِمٌ، ثُمَّ یَقولُ: «هاتُوا القِصاعَ، اِغرِفوا لاِلِ فُلانٍ وَاغرِفوا لاِلِ فُلانٍ»، ثُمَّ یُؤتى بِخُبزٍ و تَمرٍ فَیَكونُ ذلِكَ عَشاءَهُ، صَلَّى الله‏ُ عَلَیهِ و عَلى آبائِهِ(10)؛ امام صادق علیه‏السلام فرمود كه امام سجّاد علیه‏السلام هر روز كه روزه مى‏گرفت، دستور مى‏داد كه گوسفندى ذبح شود و قطعه قطعه و پخته گردد. عصر كه مى‏شد، بر روى دیگ‏ها خم مى‏شد تا بوى آب‏ گوشت را در حال روزه احساس كند. سپس مى‏فرمود: «ظرف‏ها را بیاورید. براى فلان خانواده بریزید. براى فلان خانواده بریزید... .» سپس نان و خرماى خشك مى‏آوردند و غذایش همان بود. درود خدا بر او و پدرانش باد!   

 

قرائت سوره مباركه قدر

- قال الإمام زین العابدین علیه‏السلام: «إِنَّـآ أَنزَلْنَـهُ فِى لَیْلَةِ الْقَدْرِ» عِندَ فُطورِهِ و عِندَ سَحورِهِ، كانَ فیما بَینَهُما كَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فی سَبیلِ الله‏ِ تَعالى(11) ؛ هر كس هنگام افطارى و سحرى خوردن، سوره «إنّا أنزلناه» بخواند، میان آن دو (وقت) همچون كسى خواهد بود كه در راه خدا به خون خویش آغشته است.              

 

دعا كردن

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ لَدَعوَةً ما تُرَدُّ(12) ؛ براى روزه‏دار، هنگام افطارش، یك دعاى مستجاب است.        

 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لِكُلِّ صائِمٍ دَعوَةً، فَإِذا هُوَ أرادَ أن یُفطِرَ فَلیَقُل عِندَ أوَّلِ لُقمَةٍ:   

یا واسِعَ المَغفِرَةِ اغفِر لی(13)؛ هر روزه‏دارى، یك دعا (ى مستجاب) دارد. پس هر گاه خواست افطار كند، هنگام اوّلین لقمه بگوید: «اى آن كه آمرزشت گسترده است! مرا بیامرز!»  

   

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لِكُلِّ عَبدٍ صائِمٍ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ عِندَ إفطارِهِ، اُعطِیَها فِی الدُّنیا أو ذُخِرَ لَهُ فِی الآخِرَةِ (14) ؛ هر بنده روزه‏دارى، هنگام افطارش، یك دعاى مستجاب دارد، كه آن، یا در دنیا به او داده مى‏شود و یا براى آخرتش ذخیره مى‏شود.

روایت شده شده که : هر گاه مى‏توانستى نماز را آگاهانه و با همه حدود و آدابش، پیش از آن كه افطار كنى، بخوانى، بهتر آن است كه قبل از افطار كردن، نماز بخوانى؛ و اگر از كسانى بودى كه دلت پیش افطار كردن بود و میل تو، تو را از نماز مشغول مى‏كرد، اوّل، افطار كن تا وسوسه نفْسِ ملامتگر از تو برهد، جز این كه شرط است كه پرداختن به افطار پیش از نماز، سبب نشود كه وقت نماز بگذرد.

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ثَلاثَةٌ لا تُرَدُّ دَعوَتُهُم: الصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ، وَالإِمامُ العادِلُ، و دَعوَةُ المَظلومِ(15) ؛ سه نفرند كه دعایشان رد نمى‏شود: روزه‏دار، تا آن كه افطار كند؛ پیشواى دادگر؛ و نفرین ستم‏دیده.   

  

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: أربَعَةٌ لا تُرَدُّ لَهُم دَعوَةٌ حَتّى تُفتَحَ لَهُم أبوابُ السَّماءِ و تَصیرَ إلَى العَرشِ: ... وَالصّائِمُ حَتّى یُفطِرَ (16)؛ چهار نفرند كه دعایى از آنان رد نمى‏شود، تا آن كه درهاى آسمان براى آنان گشوده شود و دعایشان به عرش برسد: ... (یكی از آنان) روزه‏دار، تا آن كه افطار كند.    

 

خواندن دعای پیش از افطار 

ماه رمضان

- إنَّ النَّبِیَّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله كانَ إذا أفطَرَ قالَ:   

بِاسمِ اللهِ، اللّهُمَّ لَكَ صُمتُ و عَلى رِزقِكَ أفطَرتُ، تَقَبَّل مِنّی إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ (17) ؛ پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله، هر گاه افطار مى‏كرد، مى‏گفت:   

«به نام خدا. خدایا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار كردم. از من بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.» 

- عمل الیوم واللیلة عن ابن عبّاس: كانَ رَسولُ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا أفطَرَ یَقولُ:   

اللّهُمَّ لَكَ صُمنا و عَلى رِزقِكَ أفطَرنا، فَتَقَبَّل مِنّا إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(18) ؛ به نقل از ابن عبّاس ـ پیامبر خدا، هر گاه افطار مى‏كرد، مى‏گفت:   

«خدایا! براى تو روزه گرفتیم و بر روزىِ تو افطار كردیم. پس از ما بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»    

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إذا قُرِّبَ إلى أحَدِكُم طَعامٌ و هُوَ صائِمٌ فَلیَقُل:   

بِاسمِ الله‏ِ وَالحَمدُللهِِ، اللّهُمَّ لَكَ صُمتُ و عَلى رِزقِكَ أفطَرتُ و عَلَیكَ تَوَكَّلتُ، سُبحانَكَ و بِحَمدِكَ، تَقَبَّل مِنّی إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(19) ؛ هر گاه نزدیك یكى از شما كه روزه است، غذایى آوردند، بگوید:   

«به نام خدا، و حمد از آنِ خداست. خداوندا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار كردم و بر تو توكّل نمودم. تو منزّهى و تو را مى‏ستایم. از من بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»   

- عمل الیوم واللیلة عن معاذ: كانَ رَسولُ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا أفطَرَ قالَ:   

الحَمدُلله‏ِِ الَّذی أعانَنی فَصُمتُ، و رَزَقَنی فَأَفطَرتُ(20) ؛ پیامبر خدا، هر وقت افطار مى‏كرد، مى‏گفت: «سپاس، خدایى را كه مرا یارى كرد تا روزه گرفتم و روزى‏ام داد تا افطار كردم.»   

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لِلصّائِمِ عِندَ فِطرِهِ دَعوَةً: اللّهُمَّ إنّی أسأَلُكَ بِرَحمَتِكَ الَّتی وَسِعَت كُلَّ شَیءٍ أن تَغفِرَ لی ذُنوبی(21) ؛ روزه‏دار را هنگام افطارش، دعایى چنین است: «پروردگارا! تو را به آن رحمتت كه هر چیز را فرا گرفته است، مى‏خوانم كه گناهانم را بیامرزى.»   

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:هر بنده روزه‏دارى، هنگام افطارش، یك دعاى مستجاب دارد، كه آن، یا در دنیا به او داده مى‏شود و یا براى آخرتش ذخیره مى‏شود.

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: ما مِن عَبدٍ یَصومُ فَیَقولُ عِندَ إفطارِهِ: «یا عَظیمُ یا عَظیمُ؛ أنتَ إلهی لا إلهَ لی غَیرُكَ، اِغفِر لِیَ الذَّنبَ العَظیمَ؛ إنَّهُ لا یَغفِرُ الذَّنبَ العَظیمَ إلاَّ العَظیمُ» إلاّ خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ كَیَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ(22)؛ هیچ بنده‏اى نیست كه روزه بگیرد و هنگام افطارش بگوید: «اى بزرگ، اى بزرگ! تو معبود منى. هیچ معبودى جز تو نیست. گناه بزرگ مرا بیامرز! همانا گناه بزرگ را جز بزرگ نمى‏آمرزد» ، مگر آن كه از گناهانش بیرون مى‏آید ، همچون روزى كه مادرش او را زاده است.     

 

 - قال الإمام الباقر علیه‏السلام: جاءَ قَنبَرٌ مَولى عَلِیٍّ علیه‏السلام بِفِطرِهِ إلَیهِ ... فَلَمّا أرادَ أن یَشرَبَ قالَ:   

بِاسمِ اللهِ، اللّهُمَّ لَكَ صُمنا و عَلى رِزقِكَ أفطَرنا، فَتَقَبَّل مِنّا إنَّكَ أنتَ السَّمیعُ العَلیمُ(23) ؛ قنبر، غلام على علیه‏السلام، افطارى را نزد وى آورد... . چون خواست بیاشامد، فرمود: «به نام خدا . خداوندا! براى تو روزه گرفتیم و با روزىِ تو افطار كردیم. پس، از ما بپذیر! همانا تو شنواى دانایى.»

 

- قال الإمام الكاظم عن آبائه علیهم‏السلام: إذا أمسَیتَ صائِما فَقُل عِندَ إفطارِكَ: «اللّهُمَّ لَكَ صُمتُ و عَلى رِزقِكَ أفطَرتُ و عَلَیكَ تَوَكَّلتُ» یُكتَب لَكَ أجرُ مَن صامَ ذلِكَ الیَومَ(24) ؛ امام كاظم علیه‏السلام به نقل از پدرانش علیهم‏السلام فرمود: چون روزه بودى، هنگام افطار خویش بگو: «خداوندا! براى تو روزه گرفتم و بر روزىِ تو افطار كردم و بر تو توكّل نمودم» تا برایت پاداش كسى را بنویسند كه آن روز را روزه داشته است.        

 

- قال الإمام الرضا علیه‏السلام: مَن قالَ عِندَ إفطارِهِ: «اللّهُمَّ لَكَ صُمنا بِتَوفیقِكَ و عَلى رِزقِكَ أفطَرنا بِأَمرِكَ، فَتَقَبَّلهُ مِنّا وَاغفِر لَنا إنَّكَ أنتَ الغَفورُ الرَّحیمُ» غَفَرَ الله‏ُ ما أدخَلَ عَلى صَومِهِ مِنَ النُّقصانِ بِذُنوبِهِ (25)؛ هر كس هنگام افطارش بگوید: «خداوندا! با توفیق تو، برایت روزه گرفتیم و به فرمان تو با روزى‏ات افطار كردیم. پس، آن را از ما بپذیر و ما را بیامرز! همانا تو آمرزنده مهربانى»، خداوند، كاستى‏هایى را كه او با گناهانش بر روزه‏اش وارد كرده، مى‏آمرزد. 

 

افطار با خرما یا كشمش یا شیرینى یا شیر یا آب وِلَرم 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: أفضَلُ ما یَبدَأُ بِهِ الصّائِمُ بِزَبیبٍ أو شَیءٍ حُلوٍ(26) ؛ برترین چیزى كه روزه‏دار، افطارش را با آن آغاز مى‏كند، كشمش یا چیزى شیرین است.   

 

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: كانَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله أوَّلُ ما یُفطِرُ عَلَیهِ فی زَمَنِ الرُّطَبِ الرُّطَبُ، و فی زَمَنِ التَّمرِ التَّمرُ(27) ؛‌ اوّلین چیزى كه پیامبر خدا روزه‏اش را با آن افطار مى‏كرد، در زمانِ رُطَب، رطب بود و در زمانِ خرما، خرما. (رُطَب، خرماى رسیده است و تَمر، خرماى خشك.) 

 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَن أفطَرَ عَلى تَمرٍ حَلالٍ، زیدَ فی صَلاتِهِ أربَعُمِئَةِ صَلاةٍ(28) ؛ هر كس با خرماى حلال افطار كند، به پاداش نمازش به اندازه چهارصد نماز افزوده مى‏شود.      

  

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام: كانَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا صامَ فَلَم یَجِدِ الحَلواءَ أفطَرَ عَلَى الماءِ(29) ؛ پیامبر خدا، هر گاه روزه بود و حلوا (شیرینى) نمى‏یافت، با آب افطار مى‏كرد.   

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند: هیچ بنده‏اى نیست كه روزه بگیرد و هنگام افطارش بگوید: «اى بزرگ، اى بزرگ! تو معبود منى. هیچ معبودى جز تو نیست. گناه بزرگ مرا بیامرز! همانا گناه بزرگ را جز بزرگ نمى‏آمرزد» ، مگر آن كه از گناهانش بیرون مى‏آید ، همچون روزى كه مادرش او را زاده است. 

 - قال الإمام الصادق علیه‏السلام: كانَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله إذا أفطَرَ بَدَأَ بِحَلواءَ یُفطِرُ عَلَیها، فَإِن لَم یَجِد فَسُكَّرَةٍ أو تَمَراتٍ، فَإِذا أعوَزَ ذلِكَ كُلُّهُ فَماءٍ فاتِرٍ، و كانَ یَقولُ: یُنَقِّی المَعِدَةَ وَالكَبِدَ، ...(30) ؛ پیامبر خدا، هر گاه افطار مى‏كرد، با حلوا (شیرینى) آغاز مى‏كرد و اگر نمى‏یافت، با شِكر یا چند خرما و اگر اینها هم نبودند، با آب ولرم افطار مى‏كرد و مى‏فرمود: «معده و كبد را تمیز مى‏كند و بو و دهان را خوش‏بو مى‏سازد و دندان‏ها را محكم مى‏كند و سیاهى چشم را تقویت مى‏كند و مردمك چشم را پر نور مى‏سازد و گناهان را كاملاً مى‏شوید و هیجان و رگ‏ها و صفراى غالب را مى‏نشاند و بلغم را قطع مى‏كند و حرارت معده را آرام مى‏كند و سردرد را مى‏برد.»

 

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام: إنَّ عَلِیّا علیه‏السلام كانَ یَستَحِبُّ أن یُفطِرَ عَلَى اللَّبَنِ(31) ؛ على علیه‏السلام خوش مى‏داشت كه با شیر، افطار كند.   

 

- قال الامام الصادق علیه‏السلام: الإِفطارُ عَلَى الماءِ یَغسِلُ الذُّنوبَ مِنَ القَلبِ (32) ؛ افطار با آب، آلودگى‏ها را از دل مى‏شوید.    

 

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیح البخاری: 2/ 692/1856، صحیح مسلم: 2/771/48، سنن الترمذی: 3/82/699، مسند ابن حنبل: 8/426/22868، كنز العمّال: 8/511/23886 . 

2- المعجم الكبیر: 25/163/ 395، اُسدالغابة: 7/310/7426، الفردوس: 2/10/2084، سلسلة الأحادیث الصحیحة: 4/375 /1773، كنز العمّال: 8/510/23879 . 

3- تاریخ دمشق: 52/138/10956 عن أنس، كنز العمّال: 8/511/23890 . 

 4- تهذیب الأحكام: 4/198/570، مصباح المتهجّد: 626 .    

5- المقنعة: 318 .  

6- تهذیب الأحكام: 4/199/575، الإقبال: 1/237، بحارالأنوار: 98/8/2 .  

7- عیون أخبارالرضا علیه‏السلام: 2/182/5، بحار الأنوار: 96/314/12.   

8- المقنعة : 318 . 

9- فضائل الأشهر الثلاثة: 96/80 ، بحارالأنوار: 96/318/10 .   

10- الكافی: 4/68/3، المحاسن: 2/158/1432، من لا یحضره الفقیه: 2/134/1955، مكارم الأخلاق:1/297/930، المناقب لابن شهر آشوب: 4/155، بحارالأنوار : 96/317/ 6.  

11- الإقبال: 1/240 .    

12- سنن ابن ماجه:1/557/1753، المستدرك على الصحیحین:1/583/1535، الدعاء للطبرانی: 286/919، كنز العمّال: 8/447/23585؛ بحارالأنوار: 96/255/33 .    

13- مسند الشهاب: 2/128/1031، الدعوات: 26/44 .

14- نوادر الاُصول: 1/190، كنز العمّال: 8/451/23613 .    

15- سنن الترمذی: 5/578/3598 ، سنن ابن ماجه:1/557/1752، مسند ابن حنبل: 3 /171/8049، صحیح ابن حبّان: 8/215/3428، السنن الكبرى: 3/481/6393 .    

16- الكافی: 2/510/6، من لایحضره الفقیه: 2/226/2255، فضائل الأشهر الثلاثة: 86/64، الأمالی للصدوق: 337/394. 

 17- الدعاء للطبرانی: 286/918، المعجم الصغیر: 2/52، المعجم الأوسط : 7/298/7549، كنز العمّال: 7/81/18057 . 

18- عمل الیوم واللیلة لابن السنی: 169/480، المعجم الكبیر: 12/114/12720.     

19- كنز العمّال: 8/509/23873. 

20- تاریخ بغداد: 12/75/6482، الأذكار: 172، كنز العمّال: 7/81/18058.   

21- المستدرك على الصحیحین: 1/583/1535، سنن ابن ماجه: 1/557/1753، مستدرك الوسائل: 7/361/8417 .      

22- الإقبال: 1/240، البلد الأمین: 231، المصباح للكفعمی: 832، بحار الأنوار: 98/11/2؛ تاریخ دمشق: 54/238/11479، كنز العمّال: 8/614/24400 . 

23- تهذیب الأحكام: 4/200/578، مصباح المتهجّد: 626/704، بحار الأنوار: 40/339/24.  

24- الإقبال: 1/246، بحارالأنوار: 98/15/2 .    

25- فضائل الأشهر الثلاثة: 96/81، بحار الأنوار: 96/312/6 . 

26- الفردوس: 1 /358/1445، بحارالأنوار: 62/296 . 

27- الكافی:4/153/6، المحاسن:2/341/2173، دعائم الإسلام: 2/111/363، بحار الأنوار: 96/314/15 . 

28- الإقبال: 1/242، بحارالأنوار: 98/12/2.  

29- الكافی:4/152/1.    

30- الكافی: 4/153/4، المقنعة: 317، مكارم الأخلاق: 1/69/86، روضة الواعظین:341، بحار الأنوار: 16/242.

31- تهذیب الأحكام: 4/199/574، الإقبال:1/242، المحاسن: 2/292/1957، بحار الأنوار: 98/12/2 .   

32- الكافی: 4/152/3، تهذیب الأحكام: 4/199/572، ثواب الأعمال: 104/1، الإقبال:1/242، الدعوات: 79/195.

 

منبع:

كتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 288.   

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:46 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

درجات میهمان خدا

ماه رمضان

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ أیسَرَ مَا افتَرَضَ الله‏ُ تَعالى عَلَى الصّائِمِ فی صِیامِهِ، تَركُ الطَّعامِ وَالشَّرابِ (1) ؛ آسان‏ترین چیزى كه خداوند بر روزه‏دار در روزه‏دارى‏اش واجب ساخته، نخوردن و نیاشامیدن است.     

 

- قال الإمام علیّ علیه‏السلام: صَومُ الجَسَدِ الإِمساكُ عَنِ الأَغذِیَةِ بِإِرادَةٍ وَاختِیارٍ؛ خَوفا مِنَ العِقابِ و رَغبَةً فِی الثَّوابِ وَالأَجرِ(2) ؛ روزه بدن، پرهیز با اراده و اختیار از غذاهاست، از روى ترس از كیفر و با امید به پاداش و اجر الهى .       

  

- قال الإمام علیّ علیه‏السلام: صَومُ النَّفسِ إمساكُ الحَواسِّ الخَمسِ عَن سائِرِ المَآثِمِ، و خُلُوُّ القَلبِ عَن جَمیعِ أسبابِ الشَّرِّ (3) ؛ روزه نفْس، نگهدارى حواس پنجگانه از دیگر گناهان و تهى بودن دل از تمام اسباب بدى است.             

  

- قال الإمام علیّ علیه‏السلام: صَومُ النَّفسِ عَن لَذّاتِ الدُّنیا أنفَعُ الصِّیامِ(4)؛ سودمندترین روزه، نگهداشتن نفْس از لذّت‏هاى دنیاست.      

    

- قال الإمام علیّ علیه‏السلام: صِیامُ القَلبِ عَنِ الفِكرِ فِی الآثامِ أفضَلُ مِن صِیامِ البَطنِ عَنِ الطَّعامِ(5) ؛  نگه داشتن دل از اندیشیدن درباره گناهان، برتر از نگه داشتن شكم از غذاست.   

 

- قال الإمام علیّ علیه‏السلام: صَومُ القَلبِ خَیرٌ مِن صِیامِ اللِّسانِ، و صِیامُ اللِّسانِ خَیرٌ مِن صِیامِ البَطنِ (6)؛ روزه دل، بهتر از روزه زبان و روزه زبان، بهتر از روزه شكم است.    

 

امام علی علیه السلام فرمودند:نگه داشتن دل از اندیشیدن درباره گناهان، برتر از نگه داشتن شكم از غذاست. 

سخنى درباره مراتب روزه‏دارى  

از روایات فوق، روشن مى‏گردد كه روزه، از نظر مراتب و از زاویه نقشى كه در تكامل انسان دارد، به سه دسته تقسیم مى‏شود و از همین روست كه علماى اخلاق و سیر و سلوك، روزه را به: روزه عوام، روزه خواص و روزه خواصّ خواص، تقسیم كرده‏اند. و اینك، توضیح فشرده‏اى از آنها می‌آوریم:    

 

دسته اوّل؛ روزه عوام    

این مرتبه از روزه، با پرهیز از مفطِرات روزه صورت مى‏پذیرد، با شرحى كه در كتاب‏هاى فقهى آمده است. این مرتبه از روزه، آسان‏ترین و پایین‏ترین مرتبه روزه است. آنچه از پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله روایت شده كه:    

إنَّ أیسَرَ مَا افتَرَضَ الله‏ُ تَعالى عَلَى الصّائِمِ فی صِیامِه، تَركُ الطَّعامِ وَالشَّرابِ؛ آسان‏ترین چیزى كه خداى متعال بر روزه‏دار در روزه‏دارى‏اش واجب ساخته است، نخوردن و نیاشامیدن است.    

 

دسته دوم؛ روزه خواص    

در این مرتبه از روزه، روزه‏دار، تنها به پرهیز از مفطرات روزه، بسنده نمى‏كند؛ بلكه از همه حرام‏هاى الهى پرهیز مى‏نماید. از این رو، اجتناب از مفطرات، شرط درستىِ روزه است و اجتناب از حرام‏ها، شرط قبولى آن می‌باشد.

    

دسته سوم؛ روزه خواصّ خواص     

این مرتبه از روزه، با باز داشتن قلب و نگهدارى آن از هر چیزى كه اشغال‏كننده دل (چه حلال و چه حرام) است بجز خدا، به دست مى‏آید. ابوحامد غزالى (م 505 ق) در توصیف این مرتبه از روزه مى‏گوید:   

امّا روزه خواصّ خواص، روزه دل از همّت‏هاى دون و اندیشه‏هاى دنیوى و باز داشتن كلّى آن از غیر خداوند است. شكستن این مرتبه از روزه، با اندیشه درباره غیر خدا و قیامت، و فكر درباره دنیا تحقّق مى‏یابد ـ مگر دنیایى كه به خاطر دین خواسته شود، كه چنین دنیایى، توشه آخرت است و دنیا نیست ـ تا آن جا كه اهل دل گفته‏اند: «هر كس در روزش به تدبیر آنچه با آن افطار مى‏كند، اهتمام ورزد، گناه بر او نوشته مى‏شود؛ چرا كه این، از كم‏اطمینانى به فضل خدا و یقین اندك به روزىِ موعود خویش است.»   

این مرتبه، رتبه پیامبران، صدّیقان و مقرّبان است. در تفصیل قولى آن، نباید درنگ طولانى داشت؛ ولى در تحقّق عملى آن، تأمّلْ به جاست؛ چرا كه آن، رویكرد به خداوند و روى‏گردانى از غیر خدا با همه همّت است و آراسته شدن به این سخن خداست كه: «قُلِ اللهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِى خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ(انعام/ 91) ؛ بگو: «خدا» ! سپس واگذارشان تا در باطل خویش به بازیچه مشغول باشند.»(7)   

ماه رمضان

امیر مؤمنان، امام على علیه‏السلام، در اشاره به این سه مرتبه مى‏فرماید: صَومُ القَلبِ خَیرٌ مِن صِیامِ اللِّسانِ وَ صِیامُ اللِّسانِ خَیرٌ مِن صِیامِ البَطنِ (8)؛ روزه دل، بهتر از روزه زبان است و روزه زبان، بهتر از روزه شكم .              

هر یك از این دو مرتبه اخیر، به نسبت تلاش روزه‏داران و آمادگى آنان، مراتب بسیارى دارد، علاوه بر این كه خودِ روزه هم از زاویه انگیزه‏هاى روزه‏دار، گوناگون است. نقطه اوج این مراتب، حال روزه‏دارى است كه انگیزه روزه‏دارى‏اش، نه بیم از كیفر و نه شوق به ثواب؛ بلكه تنها به خاطر فرمانبردارى از فرمان الهى، علاقه‏مندى به تقرّب به خداى سبحان و كسب رضا و لقاى اوست .   

از خداوند سبحان مى‏خواهیم كه توفیقمان دهد تا در راه آنچه موجب افزایش بهره ما از ضیافت كریمانه رمضان مى‏شود، بكوشیم و بالاترین و والاترینِ مراتب روزه‏دارى را به ما عنایت فرماید.

 

پی‌نوشت‌ها:

1- المقنعة: 310، الإقبال: 1/196، بحار الأنوار: 97/352.       

2- غرر الحكم: 5888 .        

 3- غرر الحكم: 5889 .    

 4- غرر الحكم: 5874 .    

 5- غرر الحكم: 5873 . 

6- غرر الحكم: 5890 . 

 7- إحیاء علوم الدین: 1/350؛ المحجّة البیضاء: 2/131 . 

 8- غرر الحكم: 5890 .   

 

منبع:

كتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 153.     

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:46 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

اسباب آمادگى براى میهمانى خدا

ماه رمضان

توبه، پیش از فرا رسیدن ماه رمضان 

عیون أخبار الرضا علیه‏السلام عن عبدالسلام بن صالح الهرویّ: دَخَلتُ عَلى أبِی الحَسَنِ عَلِیِ بنِ موسَى الرِّضا علیه‏السلام فی آخِرِ جُمُعَةٍ مِن شَعبانَ، فَقالَ لی: «یا أبَا الصَّلتِ، إنَّ شَعبانَ قَد مَضى أكثَرُهُ، و هذا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنهُ، فَتَدارَك فیما بَقِیَ مِنهُ تَقصیرَكَ فیما مَضى مِنهُ، و عَلَیكَ بِالإِقبالِ عَلى ما یَعنیكَ و تَركِ ما لا یَعنیكَ، و أكثِر مِنَ الدُّعاءِ وَالاِستِغفارِ و تِلاوَةِ القُرآنِ، و تُب إلَى الله‏ِ مِن ذُنوبِكَ ... . (1) 

عیون أخبار الرضا علیه‏السلام به نقل از عبد السلام بن صالح هروى ـ نقل می‌كند در آخرین جمعه ماه شعبان، خدمت امام رضا علیه‏السلام رسیدم. به من فرمود:   

«اى ابوصَلْت! بیشترِ شعبان گذشته است و این، آخرین جمعه از آن است. پس در آنچه از آن مانده، كوتاهى‏هایت را در آنچه گذشته است، جبران كن. به كارى روى آور كه برایت مفید باشد و آنچه را بیهوده است و به تو مربوط نیست، وا گذار .   

زیاد دعا و استغفار و تلاوت قرآن داشته باش و از گناهانت به درگاه خدا توبه كن، تا در حالى ماه خدا سوى تو آید كه براى خدا خالص شده باشى . هیچ امانتى را بر عهده خویش باقى نگذار، مگر آن كه ادا كرده باشى، و هیچ كینه‏اى را در دلت نسبت به مؤمنى نگاه مدار، مگر آن كه از دل به در آورده باشى، و هیچ گناهى را كه مرتكب مى‏شدى، رها مكن، مگر این كه از آن، دست برداشته باشى .   

از خدا پروا كن و در نهان و آشكار كارت، بر او توكّل كن؛ «و هر كس بر خدا توكّل كند، او برایش بس است . خداوند، فرمان خویش را پیش خواهد برد. به یقین، خداوند براى هر چیزى اندازه‏اى قرار داده است.»   

و در باقى‏مانده این ماه، زیاد بگو:

"خدایا! اگر ما را در آنچه از شعبان گذشته است، نیامرزیده‏اى، پس ما را در باقیمانده آن ببخشاى!"   

همانا خداوند متعال، در این ماه به احترام ماه رمضان، بسیارى را [از آتش] آزاد مى‏كند.»    

 

سه روز روزه در آخر شعبان     

السنن الكبرى عن أنس: قیلَ: یا رَسولَ الله‏ِ، أیُ الصَّومِ أفضَلُ؟ قالَ: «صَومُ شَعبانَ تَعظیما لِرَمَضانَ»(2)؛ السنن الكبرى ـ به نقل از انس ـ به پیامبر خدا گفتند: كدام روزه برتر است؟ فرمود: «روزه شعبان در بزرگداشتِ رمضان.»    

الإمام الصادق علیه‏السلام: مَن صامَ ثَلاثَةَ أیّامٍ مِن آخِرِ شَعبانَ و وَصَلَها بِشَهرِ رَمَضانَ، كَتَبَ الله‏ُ لَهُ صَومَ شَهرَینِ مُتَتابِعَینِ

(3) ؛ امام صادق علیه‏السلام: هر كس سه روزِ آخر شعبان را روزه بدارد و آنها را به ماه رمضان متّصل كند، خداوند براى او پاداش روزه دو ماه پیاپى را مى‏نویسد.    

ماه رمضان

 

اصلاح غذا 

خوردن و نوشیدن به هنگام افطار و سحر، جان‏مایه روزه‏دارى است. از این رو، در نظر اسلام، حلال یا حرام بودن خوردنى‏ها و نوشیدنى‏ها، اندازه و نوع آنها و همچنین انگیزه روزه‏داران از خوردن و آشامیدن، در میزان بهره‏ورى از روزه نقشى اساسى دارند و در دستاوردهاى روزه‏دار از بركات این میهمانى، بسیار مؤثّرند.   

نخستین شرط بهره‏ورى از روزه، آن است كه نیروى تأمین‏كننده و پشتوانه انسان براى روزه گرفتن، حلال باشد. غذاى حرام، نه تنها در بهره‏مندى انسان از آثار و بركات روزه، نقش تخریبى دارد، بلكه آفتى است كه همه عبادت‏ها را تهدید مى‏كند، از این رو، از پیامبر خدا روایت شده است:    

العِبادَةُ مَعَ أكلِ الحَرامِ كَالبِناءِ عَلَى الرَّملِ(4)؛ عبادت همراه با حرامخوارى، مثل بنا ساختن بر شنزار است .     

بر این اساس، براى روزه‏دار، شناخت غذاهاى حرام، اهمّیتى ویژه دارد. لذا در اینجا روایاتی را جهت توجه بیشتر به این امر متذكر می‌شویم.   

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: كُلُوا الحَلالَ یَتِمَّ لَكُم صَومُكُم(5) ؛ غذاى حلال بخورید تا روزه براى شما كامل گردد

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: «إنَّ قَوما یَجیؤونَ یَومَ القِیامَةِ و لَهُم مِنَ الحَسَناتِ أمثالُ الجِبالِ، فَیَجعَلُهَا الله‏ُ هَباءً مَنثورا، ثُمَّ یُؤمَرُ بِهِم إلَى النّار.ِ» فَقالَ سَلمانُ: صِفهُم لَنا یا رَسولَ الله‏ِ .   

فَقالَ: «أما إنَّهُم قَد كانوا یَصومونَ و یُصَلّونَ، و یَأخُذونَ اُهبَةً مِنَ اللَّیلِ، ولكِنَّهُم كانوا إذا عَرَضَ لَهُم شَیءٌ مِنَ الحَرامِ وَثَبوا عَلَیهِ.» (6)   

امام باقر علیه السلام فرمود: به خدا سوگند اى ابو حمزه! آنان كسانى هستند كه نماز مى‏خواندند و روزه مى‏گرفتند؛ لیكن هر گاه چیزى از حرام به آنان عرضه مى‏شد، مى‏گرفتند و هر گاه چیزى از عطاى امیر مؤمنان علیه‏السلام به آنان داده مى‏شد، رد مى‏كردند.  

 

پیامبر خدا فرمود: «روز قیامت، گروهى مى‏آیند، در حالى كه حسناتشان همچون كوه‏هاست. خداوند، همه آنها را نابود و پراكنده مى‏سازد. سپس فرمان مى‏رسد كه آنان را به آتش بیفكنید.»   

سلمان گفت: اى پیامبر خدا! آنان را براى ما توصیف كن .   

فرمود: «آنان، كسانى هستند كه روزه گرفته، نماز خوانده و شب‏زنده‏دارى كرده‏اند؛ لیكن هر گاه حرامى بر آنان عرضه مى‏شده، بر آن مى‏شتافتند.» 

- عَن ضَمرَةَ بنِ حَبیبٍ عَن اُمِّ عَبدِ الله‏ِ اُختِ شَدّادِ بنِ أوسٍ أنَّها بَعَثَت إلى رَسولِ الله‏ِ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بِقَدَحِ لَبَنٍ عِندَ فِطرِهِ و هُوَ صائِمٌ، و ذلِكَ فی طولِ النَّهارِ و شِدَّةِ الحَرِّ، فَرَدَّ إلَیها رَسولُ الله‏ِ  صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: «أنّى كانَ لَكِ هذَا اللَّبَنُ؟» قالَت: مِن شاةٍ لی ... . (7)   

به نقل از حمزة بن حبیب، درباره اُمّ عبدالله‏ (خواهر شدّاد بن اَوس) وى هنگام افطار ، ظرف شیرى براى پیامبر خدا كه روزه بود، فرستاد و این، در روزى بلند با هواى گرم بود .   

پیامبر خدا آن را نزد زن برگرداند كه: «این شیر را از كجا آورده‏اى؟»

گفت: از گوسفندم (دوشیده‏ام) .   

پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله، فرستاده آن زن را (دوباره) نزد او برگرداند كه: «این گوسفند را از كجا آورده‏اى؟»    

گفت: از مال خودم خریده‏ام .   

پس پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله آن را از او گرفت .   

چون فردا شد، اُمّ عبدالله‏ نزد پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله رفت و گفت: اى پیامبر خدا! شیر را از روى دلسوزى (به خاطر بلندى روز و شدّت گرما) برایتان فرستادم. آنگاه فرستاده مرا برگرداندى!   

به او فرمود: «پیامبران، چنین مأمورند. [مأموریم] كه جز پاكیزه نخوریم و جز شایسته انجام ندهیم.»  

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «آنان، كسانى هستند كه روزه گرفته، نماز خوانده و شب‏زنده‏دارى كرده‏اند؛ لیكن هر گاه حرامى بر آنان عرضه مى‏شده، بر آن مى‏شتافتند.»

- قال الإمام الباقر علیه‏السلام ـ لِأَبی حَمزَةَ الثُّمالِیِّ ـ  «یَبعَثُ الله‏ُ یَومَ القِیامَةِ قَوما بَینَ أیدیهِم نورٌ كَالقَباطِیِّ، ثُمَّ یُقالُ لَهُ: كُن هَباءً مَنثورا.»   

ثُمَّ قالَ: «أما وَالله‏ِ یا أبا حَمزَةَ، إنَّهُم كانوا لَیَصومونَ و یُصَلّونَ ولكِن كانوا إذا عَرَضَ لَهُم شَیءٌ مِنَ الحَرامِ أخَذوهُ، و إذا عَرَضَ لَهُم شَیءٌ مِن فَضلِ أمیرِالمُؤمِنینَ علیه‏السلام أنكَروهُ.»(8)  

امام باقر علیه‏السلام خطاب به ابو حمزه ثمالى فرمود: روز قیامت، خداوند، گروهى را برمى‏انگیزد كه پیشاپیش آنان نورى مثل قَباطى (نوعى جامه مصرى است كه سفید و نازك است. گویا به «قبط (مصریان)» منسوب است) است. سپس به آن نور گفته مى‏شود: «نابود و پراكنده شو.»   

سپس فرمود: به خدا سوگند اى ابو حمزه! آنان كسانى هستند كه نماز مى‏خواندند و روزه مى‏گرفتند؛ لیكن هر گاه چیزى از حرام به آنان عرضه مى‏شد، مى‏گرفتند و هر گاه چیزى از عطاى امیر مؤمنان علیه‏السلام به آنان داده مى‏شد، رد مى‏كردند.  

  

پی‌نوشت‌ها:

1- عیون أخبار الرضا علیه‏السلام: 2/51/198، الإقبال: 1/42، بحارالأنوار: 97/73/17.  

 2- السنن الكبرى: 4/503/8517، شُعب الإیمان: 3/377/3819، كنز العمّال: 8/591/24292؛ ثواب الأعمال: 86/14، بحار الأنوار: 97/77/35 .

3- كتاب من لا یحضره الفقیه: 2/94/1829، الخصال: 582/6، فضائل الأشهر الثلاثة: 53/31، الأمالی للصدوق: 768/1038، الإقبال: 1/43، بحار الأنوار: 97/72 .

4- عدّة الداعى: 141، بحار الأنوار: 103/16/73 .    

5- كنز العمّال: 15/844/43356 .

6- إرشاد القلوب: 191 .

7- المعجم الكبیر: 25/174 /428، المستدرك على الصحیحین: 4/140/7159، مسند الشامیّین: 2/356 /1488، اُسد الغابة: 7/348/7515 .

8- تفسیر القمّی: 2/112، بحار الأنوار: 7/176/9 و ج 70 / 293 / 35.

 

منبع:

كتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 186، با تصرف .  

   

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:47 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

عظمت و احترام ماه رمضان

ماه رمضان

 - قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: عِندَ حُضورِ شَهرِ رَمَضانَ ـ سُبحانَ الله‏ِ! ماذا یَستَقبِلُكُم!؟ و ماذا تَستَقبِلونَ!؟ ـ قالَها ثَلاثا ـ (1)؛ به هنگام فرا رسیدن ماه رمضان «سبحان الله‏! چه چیز به استقبال شما مى‏آید؟! و شما چه چیز را استقبال مى‏كنید؟!» پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله این جمله را سه بار تكرار فرمود.

   

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لَو یَعلَمُ العِبادُ ما فی رَمَضانَ لَتَمَنَّت أن یَكونَ رَمَضانُ سَنَةً(2)؛ اگر بندگان مى‏دانستند كه در رمضان چه [بركاتى] هست، آرزو مى‏كردند كه رمضان، یك سال باشد . 

   روزى پیامبر خدا براى ما خطبه خواند و فرمود: «اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش، به شما روى آورده است؛ ماهى كه نزد خدا برترینِ ماه‏ها، روزهایش بهترینِ روزها، شب‏هایش برترینِ شب‏ها، و ساعاتش بهترینِ ساعت‏هاست ... .»

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لَو عَلِمتُم ما لَكُم فی رَمَضانَ لَزِدتُم للّه‏ِِ شُكرا (3)؛ اگر مى‏دانستید كه در رمضان براى شما چه (نعمت‏ها و بركاتى) هست، از خداوند بیشتر سپاسگزارى مى‏كردید.

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: لا یَكونَنَّ شَهرُ رَمَضانَ عِندَكُم كَغَیرِهِ مِنَ الشُّهورِ؛ فَإِنَّ لَهُ عِندَ الله‏ِ حُرمَةً و فَضلاً عَلى سائِرِ الشُّهورِ، ولا یَكونَنَّ شَهرُ رَمَضانَ یَومُ صَومِكُم كَیَومِ فِطرِكُم(4) ؛ ماه رمضان نزد شما مثل ماه‏هاى دیگر نباشد؛ چرا كه نزد خداوند، احترام و بر سایر ماه‏ها برترى دارد. در ماه رمضان، روزِ روزه‏دارى شما مثل روزِ خوردنتان نباشد! (ادب و حرمت این ماه را نگه دارید) .   

- قال الإمام علیّ  علیه‏السلام: إنَّ رَسولَ الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله خَطَبَنا ذاتَ یَومٍ فَقالَ: «أیُّهَا النّاسُ، إنَّهُ قَد أقبَلَ إلَیكُم شَهرُ الله‏ِ بِالبَرَكَةِ وَالرَّحمَةِ وَالمَغفِرَةِ، شَهرٌ هُوَ عِندَ الله‏ِ أفضَلُ الشُّهورِ، و أیّامُهُ أفضَلُ الأَیّامِ، و لَیالیهِ أفضَلُ اللَّیالی، و ساعاتُهُ أفضَلُ السّاعاتِ ...»(5)؛ روزى پیامبر خدا براى ما خطبه خواند و فرمود: «اى مردم! ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش، به شما روى آورده است؛ ماهى كه نزد خدا برترینِ ماه‏ها، روزهایش بهترینِ روزها، شب‏هایش برترینِ شب‏ها، و ساعاتش بهترینِ ساعت‏هاست ... .»

- قال الإمام علیّ  علیه‏السلام - مِن خُطبَتِهِ فی أوَّلِ یَومٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ـ : أیُّهَا النّاسُ، إنَّ هذَا الشَّهرَ شَهرٌ فَضَّلَهُ الله‏ُ عَلى سائِرِ الشُّهورِ كَفَضلِنا أهلَ البَیتِ عَلى سائِرِ النّاسِ، و هُوَ شَهرٌ یُفَتَّحُ فیهِ أبوابُ السَّماءِ و أبوابُ الرَّحمَةِ،... أیُّهَا النّاسُ، إنَّ شُموسَ شَهرِ رَمَضانَ لَتَطلُعُ عَلَى الصّائِمینَ وَالصّائِماتِ، و إنَّ أقمارَهُ لَیَطلُعُ عَلَیهِم بِالرَّحمَةِ، و ما مِن یَومٍ و لَیلَةٍ مِنَ الشَّهرِ إلاّ وَالبِرُّ مِنَ الله‏ِ تَعالى یَتَناثَرُ مِنَ السَّماءِ عَلى هذِهِ الاُمَّةِ ... .(6)

حضرت علی علیه السلام در خطبه خویش در اوّلین روز ماه رمضان فرمود: اى مردم! این ماه، ماهى است كه خداوند، آن را بر ماه‏هاى دیگر برترى داده است، همچون برترى ما بر دیگر مردم. و ماهى است كه درهاى آسمان و درهاى رحمت، در آن گشوده مى‏شوند و درهاى دوزخ در آن بسته مى‏شوند. و ماهى است كه نِدا[ى خداوند متعال] در آن شنیده مى‏شود، دعا در آن مستجاب مى‏گردد و گریه مورد ترحّم قرار مى‏گیرد. و ماهى است كه در آن، شبى وجود دارد كه فرشتگان در آن شب از آسمان فرود مى‏آیند و بر مردان و زنان روزه‏دار، به اذن پروردگارشان، تا دمیدن صبح، سلام مى‏دهند ... .   

اى مردم! خورشید و ماه‏هاى ماه رمضان بر مردان و زنان روزه‏دار، با رحمت مى‏تابد و هیچ روز و شبى از این ماه نیست، مگر آن كه از سوى خداى متعال، بر این امّت، نیكى فرو مى‏بارد ... .  

ماه رمضان

بندگان خدا! این ماه شما، همچون ماه‏ها[ى دیگرتان] نیست؛ روزهایش برترینِ روزها، شب‏هایش برترینِ شب‏ها و ساعاتش بهترینِ ساعت‏هاست ... . 

- قال الإمام زین العابدین علیه‏السلام ـ مِن دُعائِهِ عِندَ دُخولِ شَهرِ رَمَضانَ ـ : الحَمدُلله‏ِِ الَّذی هَدانا لِحَمدِهِ، و جَعَلَنا مِن أهلِهِ؛ لِنَكونَ لاِحسانِهِ مِنَ الشّاكِرینَ، و لِیَجزِیَنا عَلى ذلِكَ جَزاءَ المُحسِنینَ . وَالحَمدُ لله‏ِِ الَّذی حَبانا بِدینِهِ، وَاختَصَّنا بِمِلَّتِهِ و سَبَّلَنا فی سُبُلِ إحسانِهِ لِنَسلُكَها بِمَنِّهِ إلى رِضوانِهِ، حَمدا یَتَقَبَّلُهُ مِنّا، و یَرضى بِهِ عَنّا. وَالحَمدُلله‏ِِ الَّذی جَعَلَ مِن تِلكَ السُّبُلِ شَهرَهُ رَمَضانَ، شَهرَ الصِّیامِ، و شَهرَ الإِسلامِ، و شَهرَ الطَّهورِ، و شَهرَ التَّمحیصِ و شَهرَ القِیامِ ... .(7)

امام سجّاد علیه‏السلام در دعاى خود به هنگام ورود ماه رمضان فرمود: ستایش، خدایى را كه ما را به ستایش خود، رهنمون ساخت و ما را از اهل حمد خویش قرار داد تا سپاسگزار نیكى او باشیم و بدین سبب، به ما پاداش نیكوكاران را عطا كند .   

 ماهى است كه درهاى آسمان و درهاى رحمت، در آن گشوده مى‏شوند و درهاى دوزخ در آن بسته مى‏شوند. و ماهى است كه نِدا[ى خداوند متعال] در آن شنیده مى‏شود، دعا در آن مستجاب مى‏گردد و گریه مورد ترحّم قرار مى‏گیرد. و ماهى است كه در آن، شبى وجود دارد كه فرشتگان در آن شب از آسمان فرود مى‏آیند و بر مردان و زنان روزه‏دار، به اذن پروردگارشان، تا دمیدن صبح، سلام مى‏دهند ...

سپاس خدایى را كه ما را بى‏منّت، برخوردار از دین خود ساخت و ما را براى آیین خویش ویژه ساخت و راه‏هاى احسان خود را براى ما هموار ساخت تا با منّت او، این راه‏ها را پیموده، به رضوان او برسیم؛ سپاسى كه از ما بپذیرد و با آن از ما خشنود گردد. سپاس خداوندى را كه ماه رمضانِ خود را یكى از آن راه‏ها قرار داد، ماه روزه‏دارى، ماه اسلام، ماه پاك‏كننده، ماه آزمون و پاك شدن از گناه، و ماه قیام براى عبادت ... .  

- قال الإمام زین العابدین علیه‏السلام ـ مِن دُعائِهِ عِندَ وَداعِ شَهرِ رَمَضانَ ـ : السَّلامُ عَلَیكَ یا  شَهرَ اللّه‏ِ الأَكبَرَ، و یا عیدَ أولِیائِهِ . السَّلامُ عَلَیكَ یا أكرَمَ مَصحوبٍ مِنَ الأَوقاتِ، و یا خَیرَ شَهرٍ فِی الأَیّامِ وَالسّاعاتِ.   

السَّلامُ عَلَیكَ مِن شَهرٍ قَرُبَت فیهِ الآمالُ و نُشِرَت فیهِ الأَعمالُ . السَّلامُ عَلَیكَ مِن قَرینٍ جَلَّ قَدرُهُ مَوجوداً، وأفجَعَ فَقدُهُ مَفقوداً، و مَرجُوٍّآ لَمَ فِراقُهُ.(8)  

امام سجّاد علیه‏السلام در دعاى خویش با ماه رمضان اینگونه وداع می‌كرد: بدرود، اى ماه بزرگ‏تر خدا و اى عید اولیاى الهى!   

بدرود، اى بهترین اوقاتى كه همراهت بودیم و اى بهترین ماه در میان روزها و ساعت‏ها!   

بدرود، اى ماهى كه برآمدن آرزوها در آن، نزدیك شد و كارها[ى نیك] در آن، گسترش یافت!   

بدرود، اى همنشینى كه تا بود، قدر و بهایش بزرگ بود و چون از دست مى‏رود، فقدانش دردناك است و [اى] مایه امیدى كه جدایى از آن، ناراحت‏كننده است!

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: إنَّ لِرَمَضانَ حَقّا و حُرمَةً لا یُشبِهُهُ شَیءٌ مِنَ الشُّهورِ(9)؛ ماه رمضان، حق و حرمتى دارد كه هیچ یك از ماه‏ها شبیه آن نیست . 

 

پی‌نوشت‌ها:

1- فضائل الأشهر الثلاثة:140/150، بحارالأنوار: 96/347 /13؛ صحیح ابن خزیمة: 3/189/1885، المعجم الأوسط: 5/158/4935 .

2- فضائل ‏الأشهر الثلاثة:140/151، بحارالأنوار: 96/346/12؛ صحیح ابن خزیمة: 3/190/1886، المعجم الكبیر: 22/389/967، كنز العمّال: 8/476/23715.   

3- ثواب الأعمال: 93/12، فضائل الأشهر الثلاثة: 81 / 63، الأمالی للصدوق: 103 / 79، روضة الواعظین: 375، بحار الأنوار: 8 / 183 / 147.    

4- فضائل الأشهر الثلاثة: 95 / 78 ، بحارالأنوار: 96 / 340 / 5 .    

5- فضائل الأشهر الثلاثة: 77 / 61، الأمالی للصدوق: 84 / 4، عیون أخبار الرضا علیه‏السلام: 1 / 295 / 53، الإقبال: 1/26، بحارالأنوار: 96 / 356 / 25.

6- فضائل الأشهر الثلاثة: 107/101 .   

7- الصحیفة السجّادیّة: 165 الدعاء 44، مصباح المتهجّد: 607 / 695، الإقبال: 1/111.

8- الصحیفة السجّادیّة: 171 الدعاء 45، مصباح المتهجّد: 642/ 718، الإقبال: 1/422، المزار الكبیر: 619، البلدالأمین: 480، المصباح للكفعمی: 845، بحارالأنوار: 98/172/1. 

9- الكافی: 2/617/2 و ج 4/154/1، تهذیب الأحكام: 3/64/215.

 

منبع:

ماه خدا،‌محمدی ری شهری،‌ج 1،‌ص 31. 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:47 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

معنای واژه رمضان

ماه رمضان

واژه «رمضان» از ریشه «رَمَضَ» است، به معناى بارانى كه اوّل پاییز مى‏بارد و هوا را از خاك و غبارهاى تابستان پاك مى‏كند و یا به معناى داغىِ سنگ از شدّت گرماى آفتاب . (1)  

امّا درباره این كه چرا این نام بر یكى از ماه‏هاى سال، گذاشته شده است، زمخشرى (م 528 ق) گوید:   

اگر پرسى: «چرا ماه رمضان را به این نام نامیده‏اند؟»، گویم: روزه در ماه رمضان، عبادتى دیرین است، و گویا عرب‏ها این نام را به خاطر داغ شدنشان از حرارت گرسنگى و چشیدن سختى آن، نهاده‏اند، همچنان كه به آن «ناتق (رنج‏آور)» هم گفته‏اند؛ چون سختى روزه، آنان را به رنج و زحمت مى‏افكند .   

و گفته‏اند: چون نام ماه‏ها را از زبان قدیم نقل كرده‏اند، آنها را با زمان‏هایى كه در آنها قرار داشتند، نامیده‏اند و این ماه، در روزهاى گرم و داغ بوده است .(2)    

شمارى از روایات، این نامگذارى را به سبب نقشى دانسته‏اند كه ماه رمضان در پاكسازى آئینه جان از آلودگى‏هاى گناهان و پاكسازى روان از زنگار خطاها دارد. از پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله  روایت است: إنّما سُمِّیَ رَمَضانُ؛ لِأَ نَّهُ یُرمِضُ الذُّنوبَ؛‌ این ماه را رمضان نامیده‏اند: چون گناهان را مى‏زداید.

این وجه در نامگذارى، از یك سو با ریشه لغوىِ «رمضان» و از سوى دیگر با بركات، ره‌آوردها و آثار آن، هماهنگ و متناسب است .    

شمارى از روایات، این نامگذارى را به سبب نقشى دانسته‏اند كه ماه رمضان در پاكسازى آئینه جان از آلودگى‏هاى گناهان و پاكسازى روان از زنگار خطاها دارد.

پی‌نوشت‌ها:

1- ر . ك: تفسیر الفخر الرازی : 5 / 89 - والعین : 327 . یادآورى این نكته لازم است كه فخر رازى، این دو معنا را در اشتقاق «رمضان»، از خلیل بن احمد فراهیدى نقل كرده است؛ لیكن پوشیده نماند كه معناى نخست، در بیشتر فرهنگ‏هاى لغت نیامده است. از سوى دیگر، در تهذیب اللغة ازهرى آمده است: «ابر و بارانِ رمضى یعنى ابر و بارانِ آخر تابستان و اوّل پاییز كه چون گرما و حرارت خورشید را به خود مى‏گیرند، رمضى نامیده شده‏اند.» (تهذیب اللغة : 2 / 1469)  

2- الكشّاف،1/113، معجم مقاییس اللغة: 2/440، المصباح المنیر: 231، النهایة: 2 / 264، أساس البلاغة: 252، مفردات ألفاظ القرآن: 366، مجمع البحرین: 2 / 732 . 

 

منبع:

كتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1، ص 14.   

   

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:49 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

بركات ماه رمضان

رمضان

آمرزش الهى 

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّما سُمِّیَ رَمَضانُ؛ لِأَنَّهُ یُرمِضُ الذُّنوبَ(1) ؛‌ رمضان را به این خاطر رمضان نامیده‏اند كه گناهان را مى‏سوزاند .  

   

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: أتَدرونَ لِمَ سُمِّیَ شَعبانُ شَعبانَ؟ لِأَنَّهُ یَتَشَعَّبُ مِنهُ خَیرٌ كَثیرٌ لِرَمَضانَ، و إنَّما سُمِّیَ رَمَضانُ رَمَضانَ؛ لِأَنَّهُ تُرمَضُ فیهِ الذُّنوبُ ـ أی تُحرَقُ ـ (2) ؛ آیا مى‏دانید كه چرا شعبان را شعبان نامیده‏اند؟ چون از آن، خیر فراوان براى رمضان، منشعب مى‏شود، و رمضان را به این خاطر رمضان نامیده‏اند كه گناهان در آن، سوزانده مى‏شوند .     

  

هر كس رمضان را از روى ایمان و براى خدا و پاداش او، روزه بگیرد و به عبادت برخیزد، گناهان گذشته‏اش آمرزیده مى‏شود؛ و هر كس شب قدر را از روى ایمان و به امید پاداش الهى، به عبادت بایستد، گناهان گذشته‏اش بخشوده مى‏گردد. 

 

- الدرّ المنثور عن عائشة: قیلَ لِلنَّبِیِّ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: یا رَسولَ الله، ما رَمَضانُ؟ قالَ: «أرمَضَ الله‏ُ فیهِ ذُنوبَ المُؤمِنینَ و غَفَرَها لَهُم»(3) ؛ به پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله گفتند: اى پیامبر خدا! رمضان چیست؟ فرمود: «خداوند در آن، گناهان مؤمنان را مى‏سوزاند و مى‏آمرزد.»   

 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَن صامَ رَمَضانَ و قامَهُ إیمانا وَاحتِسابا غُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ،

و مَن قامَ لَیلَةَ القَدرِ إیمانا وَاحتِسابا غُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ (4) ؛ هر كس رمضان را از روى ایمان و براى خدا و پاداش او، روزه بگیرد و به عبادت برخیزد، گناهان گذشته‏اش آمرزیده مى‏شود؛ و هر كس شب قدر را از روى ایمان و به امید پاداش الهى، به عبادت بایستد، گناهان گذشته‏اش بخشوده مى‏گردد. 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: شَهرُ رَمَضانَ شَهرٌ فَرَضَ الله‏ُ عز و جل عَلَیكُم صِیامَهُ؛ فَمَن صامَهُ إیمانا وَاحتِسابا خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ كَیَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ(5) ؛ ماه رمضان، ماهى است كه خداوند، روزه آن را بر شما واجب ساخت. پس هر كس آن را از روى ایمان و به امید پاداش الهى روزه بدارد، از گناهانش بیرون مى‏آید، همچون روزى كه مادرش او را زاده است .   

  

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَن صامَ رَمَضانَ و خَتَمَهُ بِصَدَقَةٍ؛ و غَدا إلَى المُصَلّى بِغُسلٍ، رَجَعَ مَغفورا لَهُ (6)؛ هر كس رمضان را روزه بدارد و آن را با صدقه به پایان ببرد و با غسل به نمازگاه برود، آمرزیده باز مى‏گردد .    

  

- قال رسول الله  صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: یَأمُرُ الله‏ُ مَلَكا یُنادی فی كُلِّ یَومٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ فِی الهَواءِ: أبشِروا عِبادی! فَقَد وَ هَبتُ لَكُم ذُنوبَكُمُ السّالِفَةَ، و شَفَّعتُ بَعضَهُم فی بَعضٍ فی لَیلَةِ القَدرِ، إلاّ مَن أفطَرَ عَلى مُسكِرٍ أو حِقدٍ عَلى أخیهِ المُسلِم(7)؛ خداوند به فرشته‏اى فرمان مى‏دهد كه در هر روز از ماه رمضان در هوا ندا دهد: «اى بندگان من! مژده! گناهان گذشته شما را بخشیدم و شفاعت شما را درباره یكدیگر در شب قدر قبول كردم، مگر آن كه با شراب افطار كرده باشد، یا از برادر مسلمانش كینه در دل داشته باشد.»

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ رَمَضانَ شَهرٌ افتَرَضَ الله‏ُ عز و جل صِیامَهُ، و إنّی سَنَنتُ لِلمُسلِمینَ قِیامَهُ؛ فَمَن صامَهُ إیمانا وَاحتِسابا خَرَجَ مِنَ الذُّنوبِ كَیَومَ وَلَدَتهُ اُمُّهُ(8) ؛ همانا رمضان، ماهى است كه خداوند، روزه آن را واجب كرده است و من قیام (براى نماز) را در آن، سنّت قرار داده‏ام . پس هر كس آن را از روى ایمان و به خاطر ثواب الهى روزه بدارد، از گناهان خارج مى‏شود، همچون روزى كه مادرش او را زاده است.

   

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: مَن صامَ رَمَضانَ؛ و عَرَفَ حُدودَهُ؛ و تَحَفَّظَ مِمّا كانَ یَنبَغی لَهُ أن یَتَحَفَّظَ فیهِ، كَفَّرَ ما قَبلَهُ

(9) ؛ هر كس رمضان را روزه بدارد و حدود آن را بشناسد و خود را از آنچه سزاوار خویشتندارى در این ماه است، نگه بدارد، گناهان پیشین را پاك كرده است.     

رمضان

آزادى از آتش دوزخ

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: سُمِّیَ شَهرُ رَمَضانَ شَهرَ العِتقِ ؛ لِأَنَّ لله‏ِِ فی كُلِّ یَومٍ ولَیلَةٍ سِتَّمِئَةِ عَتیقٍ، و فی آخِرِهِ مِثلَ ما أعتَقَ فیما مَضى(10) ؛ ماه رمضان را ماه آزادسازى نامیده‏اند‌؛ چون خداوند در هر روز و شب، ششصد آزادشده دارد و نیز در آخر ماه، به اندازه آنچه در (روزها و شب‏هاى) گذشته آزاد كرده است .    

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ الله‏ِِ تَعالى فی كُلِّ لَیلَةٍ مِن رَمَضانَ سِتَّمِئَةِ ألفِ عَتیقٍ مِنَ النّارِ قال البیهقی فی فضائل الأوقات: ... (11) ؛ خداوند، در هر شب (ماه) رمضان، ششصد هزار آزادشده از آتش دارد. بیهقى در فضائل الأوقات گفته است: نزد علماى ما، مقصود از عدد یادشده، «فراوانى» است، نه همان عدد یادشده در روایت. و همه اینها ـ كه خدا داناتر است ـ براى كسى است كه حدود این ماه را بشناسد و حقوق آن را نگه دارد.  پس چون آخرین شب فرا رسد، خداوند به شمار همه آنچه پیش‏تر آزاد كرده، آزاد مى‏كند . 

صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لله‏ِِ فی كُلِّ یَومِ جُمُعَةٍ سِتَّمِئَةِ ألفِ عَتیقٍ مِنَ النّارِ كُلُّهُم قَدِ استَوجَبوها، و فی كُلِّ ساعَةٍ مِن لَیلٍ أو نَهارٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ ألفَ عَتیقٍ مِنَ النّارِ كُلُّهُم قَدِ استَوجَبوها، و لَهُ یَومَ الفِطرِ مِثلُ ما أعتَقَ فِی الشَّهرِ وَالجُمُعَةِ (12)؛ خداوند را در هر روز جمعه، ششصد هزار آزادشده از آتش است كه همه آنان شایسته آن‏اند؛ و (خداوند را) در هر ساعت از شب یا روز ماه رمضان، هزار آزادشده از آتش است كه همه آنان شایسته آن‏اند؛ و او را در روز فطر، به اندازه آزادشدگان در این ماه و جمعه است .    

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إنَّ لله‏ِِ عز و جل عِندَ كُلِّ فَطرَةٍ الفطرة: المرَّةُ من الإفطار، عُتَقاءَ مِنَ النّارِ(13)؛ خدا را به هنگام هر نوبت افطار، آزادشدگانى از آتش است .

امام صادق علیه‏السلام: چون شب اوّل ماه رمضان شود، خداوند، از آفریدگان، هر كس را بخواهد، مى‏آمرزد. پس چون شب بعد فرا رسد، دو برابر آنان را مى‏آمرزد. شب بعد، دو برابر همه آنانى را كه آمرزیده و  آزاد كرده است، مى‏آمرزد، تا [آن كه در] آخرین شب ماه رمضان، دو برابر آنچه در هر شب آزاد كرده است، از آتش آزاد مى‏كند.    

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: إنَّ لله‏ِِ عز و جل فی كُلِّ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ عُتَقاءَ و طُلَقاءَ مِنَ النّارِ إلاّ مَن أفطَرَ عَلى مُسكِرٍ، فَإِذا كانَ فی آخِرِ لَیلَةٍ مِنهُ أعتَقَ فیها مِثلَ ما أعتَقَ فی جَمیعِهِ (14) ؛ خدا را در هر شب ماه رمضان، آزادشدگان و رهاشدگانى از آتش است، مگر كسى كه با شراب افطار كند . پس چون آخرین شبِ آن فرا رسد، به اندازه همه كسانى كه در این ماه آزاد كرده است، آزاد مى‏كند . 

- قال الإمام الصادق علیه‏السلام: إذا كانَ أوَّلُ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ غَفَرَ الله‏ُ لِمَن شاءَ مِنَ الخَلقِ، فَإِذا كانَتِ اللَّیلَةُ الَّتی تَلیها ضاعَفَهُم، فَإِذا كانَتِ اللَّیلَةُ الَّتی تَلیها ضاعَفَ كُلَّ ما أعتَقَ، حَتّى آخِرِ لَیلَةٍ فی شَهرِ رَمَضانَ تَضاعَفَ مِثلَ ما أعتَقَ فی كُلِّ لَیلَةٍ .(15)         

امام صادق علیه‏السلام: چون شب اوّل ماه رمضان شود، خداوند، از آفریدگان، هر كس را بخواهد، مى‏آمرزد. پس چون شب بعد فرا رسد، دو برابر آنان را مى‏آمرزد. شب بعد، دو برابر همه آنانى را كه آمرزیده و  آزاد كرده است، مى‏آمرزد، تا [آن كه در] آخرین شب ماه رمضان، دو برابر آنچه در هر شب آزاد كرده است، از آتش آزاد مى‏كند.    

   

مجموعه بركات و ویژگى‏هاى ماه رمضان

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ فی فَضلِ شَهرِ رَمَضانَ ـ  هُوَ شَهرٌ أوَّلُهُ رَحمَةٌ، و أوسَطُهُ مَغفِرَةٌ، و آخِرُهُ الإِجابَةُ وَالعِتقُ مِنَ النّارِ (16) ؛‌ ـ درباره فضیلت ماه رمضان ـ ماهى است كه آغاز آن رحمت، میانه آن آمرزش و پایان آن اجابت [دعا] و آزادى از آتش است .   

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ مِن خُطبَتِهِ فی آخِرِ جُمُعَةٍ مِن شَعبانَ ـ : یا مَعشَرَ النّاسِ، إذا طَلَعَ هِلالُ شَهرِ رَمَضانَ غُلَّت مَرَدَةُ الشَّیاطینِ، و فُتِّحَت أبوابُ السَّماءِ و أبوابُ الجِنانِ و أبوابُ الرَّحمَةِ، و غُلِّقَت أبوابُ النّارِ (17)؛ پیامبر در خطبه خویش در آخرین جمعه ماه شعبان فرمود: اى گروه مردم! هر گاه هِلال ماه رمضان برآید، شیاطینِ سركش به بند كشیده مى‏شوند، درهاى آسمان و درهاى بهشت و درهاى رحمت، گشوده، و درهاى آتش، بسته مى‏شوند.    - قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ـ یُبَشِّرُ أصحابَهُ ـ : جاءَكُم رَمَضانُ، جاءَكُم شَهرٌ مُبارَكٌ اِفتَرَضَ الله‏ُ عَلَیكُم صِیامَهُ، تُفَتَّحُ فیهِ أبوابُ الجِنانِ، و تُغَلَّقُ أبوابُ الجَحیمِ، و تُغَلُّ فیهِ الشَّیاطینُ، فیهِ لَیلَةٌ خَیرٌ مِن ألفِ شَهرٍ، مَن حُرِمَ خَیرَها فَقَد حُرِمَ .(18)    

پیامبر خدا در مُژده دادن به یاران خویش فرمود: رمضان، شما را فرا رسیده است. ماهى مبارك، شما را فرا رسیده كه خداوند، روزه‏دارىِ آن را بر شما واجب ساخته است. در این ماه، درهاى بهشت، گشوده و درهاى جهنّم، بسته مى‏شوند و شیاطین به بند كشیده مى‏شوند. در آن، شبى است كه بهتر از هزار ماه است. هر كس از خیر آن محروم شود، به یقین، محروم مانده است .

پیامبر در خطبه خویش در آخرین جمعه ماه شعبان فرمود: اى گروه مردم! هر گاه هِلال ماه رمضان برآید، شیاطینِ سركش به بند كشیده مى‏شوند، درهاى آسمان و درهاى بهشت و درهاى رحمت، گشوده، و درهاى آتش، بسته مى‏شوند

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إذا كانَ أوَّلُ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ نادَى الجَلیلُ ـ تَبارَكَ و تَعالى ـ : «... یا جَبرَئیلُ، انزِل عَلَى الأَرضِ فَغُلَّ فیها مَرَدَةَ الشَّیاطینِ حَتّى لایُفسِدوا عَلى عِبادی صَومَهُم.» (19) ؛  چون شب اوّلِ ماه رمضان شود، خداى با عظمت ندا دهد: «... اى جبرئیل! به زمین فرود آى و شیاطین سركش را به بند كش تا روزه بندگانم را بر آنان تباه نسازند.»

- قال رسول الله صلى‏الله‏علیه‏و‏آله: إذا كانَ أوَّلُ لَیلَةٍ مِن رَمَضانَ فُتِّحَت أبوابُ السَّماءِ فَلا یُغلَقُ مِنها بابٌ حَتّى یَكونَ آخِرُ لَیلَةٍ مِن رَمَضانَ، فَلَیسَ مِن عَبدٍ مُؤمِنٍ یُصَلّی فی لَیلَةٍ مِنها إلاّ كَتَبَ الله‏ُ لَهُ ألفـا و خَمسَمِئَةِ حَسَنَةٍ بِكُلِّ سَجدَةٍ،... (20) ؛ چون اوّلین شب (ماه) رمضان شود، درهاى آسمان، گشوده شوند. پس هیچ درى از آنها بسته نمى‏شود تا آن كه آخرین شب رمضان فرا رسد. هیچ بنده مؤمنى در شبى از آن، نماز نخوانَد، مگر آن كه خداوند براى هر سجده، هزار و پانصد حسنه بنویسد و برایش خانه‏اى از یاقوت سرخ كه شصت هزار در دارد، در بهشت بنا كند كه براى هر درى قصرى طلایى و آراسته به یاقوت سرخ است. پس چون اوّلین روز (ماه) رمضان را روزه بگیرد، همه گناهان گذشته‏اش تا مثل آن روز، آمرزیده شود. و هر كس به (ماه) رمضان برسد، هر روز، هفتاد هزار فرشته از نمازِ بامداد تا آنگاه كه (خورشید) پوشیده در حجاب شود، براى او آمرزش مى‏طلبند. و براى او در برابر هر سجده‏اى كه شب یا روز در ماه رمضان به جا آورده است، درختى خواهد بود كه سوار، در (امتداد) سایه آن (باید) پانصد سال راه برود.

 

پی‌نوشت‌ها:

1- الفردوس: 2/60/2339، كنز العمّال: 8/466/23688 نقلاً عن محمّد بن منصور السمعانی وابن مندة فی أمالیهما، الدرّ المنثور:1/ 444 نقلاً عن ابن مردویه و كلّها عن أنس .    

2- مستدرك الوسائل: 7/484/8710 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب؛ كنز العمّال: 8/591/24293 نقلاً عن أبی الشیخ فی الثواب والدیلمی عن أنس .  

3- الدرّ المنثور: 1/ 444 نقلاً عن ابن مردویه والأصبهانی .  

4- سنن الترمذی: 3/67/683، صحیح البخاری: 2/672/1802، صحیح مسلم: 1/524/175، سنن أبی داود: 2/49/1372و لیس فیها «و قامه»، فضائل الأوقات للبیهقی:40 / 57؛ فضائل الأشهر الثلاثة: 105/ 94 عن ابن عبّاس و ص 142/154 و لیس فیه ذیله، الأمالی للطوسی: 150/247 كلاهما عن أبی هریرة و لیس فیهما «وقامه»، بحارالأنوار: 96/366/42 و ج 97/17/35.  

5- تهذیب الأحكام: 4/152/421 عن عبدالرحمن بن عوف عن أبیه، عوالی اللآلی: 3/132/1، بحارالأنوار: 96/ 375/63 .     

6- ثواب الأعمال: 102/1 عن أنس، بحارالأنوار: 90/363 /15؛ المعجم الأوسط : 6/57/5784 عن أبی هریرة، كنز العمّال: 8/482/23733 .   

7- الدعوات: 207/561، بحارالأنوار: 97/ 5 / 5 .  

8- مسند ابن حنبل: 1/413 / 1688، سنن ابن ماجه:1/421/1328، سنن النسائی: 4/158، مسند أبی یعلى:1/395 /862 كلّها عن عبدالرحمن بن عوف نحوه؛ مستدرك الوسائل: 7/397/8516 نقلاً عن القطب الراوندی فی النوادر عن عبدالرحمن عن أبیه عنه صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و فیه «شهر فرض الله‏ صیامه و سنّ قیامه ... .»

9- مسند ابن حنبل: 4/110/11524، صحیح ابن حبّان: 8/220/3433 ، السنن الكبرى: 4/501/8505، مسند أبی یعلى: 2/19/1053 كلّها عن أبی سعید الخدری، الزهد لابن المبارك (الملحقات): 24/98 عن عطاء بن یسار، كنز العمّال: 8/481/23727؛ فضائل الأشهر الثلاثة: 131/138 عن أبی سعید الخدری.  

10- النوادر للأشعری: 18 / 2 عن إسماعیل بن أبی زیاد عن الإمام الصادق علیه‏السلام، بحارالأنوار: 96/381/6 .

11- شُعَب الإیمان:3/303/3604، فضائل الأوقات للبیهقی: 44/ 69 كلاهما عن الحسن، كنزالعمّال: 8/479/23719.    

12- مستدرك الوسائل : 7 / 484 / 8710 نقلاً عن القطب الراوندی فی لبّ اللباب .

13- فضائل الأوقات للبیهقی: 44 / 67 عن أبی اُمامة .  

14- الكافی: 4/68/7، تهذیب الأحكام: 4/193/551، كتاب من لا یحضره الفقیه: 2/98 /1838، الأمالی للصدوق: 113/91 كلّها عن محمّد بن مروان، بحارالأنوار: 96/362/31 .

15- الإقبال: 1/28 عن محمّد بن مروان، المصباح للكفعمیّ: 836.

16- الكافی: 4/67/4، تهذیب الأحكام: 3/58/198و ج 4/153/423.

17- الكافی: 4 / 67 / 6، تهذیب الأحكام: 4 / 193 / 550، كتاب من لا یحضره الفقیه: 2/97/1833، ثواب الأعمال: 89/2.  

18- فضائل الأوقات للبیهقی: 37/45، سنن النسائی: 4/ 129، مسند ابن حنبل: 3/ 8 / 7151 و ص412/9502، الأمالی للمفید: 112/2 و ص 301 /1، بحارالأنوار: 96/366/41 .    

19- بحار الأنوار: 96/348/51، الأمالی للمفید: 230/3، فضائل الأشهر الثلاثة : 126 / 133، فضائل الأوقات للبیهقی: 64/ 29، تاریخ دمشق : 52 / 291، كنز العمّال: 8 / 586 / 24281 . 

20- فضائل الأوقات للبیهقی: 40/60، شُعب الإیمان: 3/314 / 3635، كنزالعمّال، 8/470/23706 . 

 

منبع:

ماه خدا، محمدی ری شهری،‌ج 1، ص 52.

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:50 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

میهمانى الهى به چه معناست؟

ماه رمضان

ویژگى برجسته‏‌ای كه در فضاى ماه با فضیلت رمضان جلوه‏گر است، وجود زمینه‏ها و ظرفیت‏هایى است كه براى میهمانى خداى سبحان فراهم آمده‏اند، آنگونه كه پیامبر خدا در توصیف این ویژگى فرمود:

"هُوَ شَهرٌ دُعیتُم فیهِ إلى ضِیافَةِ اللهِ، وَ جُعِلتُم فیهِ مِن أهلِ كَرامَةِ اللهِ؛ ماهى است كه در آن به میهمانى خدا دعوت گشته‏اید و از اهل كرامت خدا قرار داده شده‏اید.    

در حقیقت، این ویژگى، سرچشمه همه ویژگى‏ها و بركات این ماه مبارك است. به عبارت دیگر، مى‏توان گفت كه میهمانى الهى در این مقطع زمانى، و غذاهاى معنوى ویژه‏اى كه خداوند براى پذیرایى از میهمانانش در چنین ضیافتى فراهم ساخته است، ریشه تحوّلات ژرف معنوى‏اى است كه در این ماه با فضیلت، بر زندگى انسان سایه مى‏افكنند، و سفره‏اى است گسترده براى همگان كه هر كس، مى‏تواند از بركات بى‏شمار آن برخوردار شود.  

 

انسان از نگاه اسلام، تركیبى از جسم و جان است. همانگونه كه جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است، هویّت و حقیقت انسانىِ او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.

 معناى میهمانى خدا   

نخستین سؤالى كه در اینجا مطرح می‌شود، معناى میهمانى خداى سبحان در این ماه و میزبانى او از دوستانش است. مگر همه مردم در همه اوقات، میهمانان خدا نیستند كه بر سر سفره الهى فرود آمده‏اند؟   

به علاوه، پایه میهمانى، همان خوردنى و آشامیدنى‏اى است كه میزبان براى میهمان فراهم مى‏كند . پس، این چه ضیافتى است كه پرهیز از خوردن و آشامیدن، نخستین شرط آن است؟   

پاسخ این سؤال، از تحلیل واقع‏بینانه حقیقت انسان و شناخت بنیادهاى وجودى او به دست مى‏آید . انسان از نگاه اسلام، تركیبى از جسم و جان است. همانگونه كه جسم انسان براى تداوم وجود خویش نیازمند غذاهاى مادّى است، هویّت و حقیقت انسانىِ او نیز نیازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.روشن است كه خداوند سبحان، میهمانى رمضان را براى پذیرایى از جسم و وجود مادّىِ دوستانش فراهم نساخته است؛ چرا كه بدن‏هاى آنان، مثل همگان، در ضیافت همیشگى خدایند، و به تعبیر سعدى شیرازى:   

ادیم زمین، سفره عام اوست                          چه دشمن بر این خوان یغما، چه دوست(1) 

این در حالى است كه اغلب دشمنان خدا از این سفره گسترده، بیش از دیگران بهره مى‏برند. نتیجه، این كه: ارزش پذیرایى از جسم و تأمین خواسته‏هاى مادّى، هرگز به پاى تأمین نیازهاى معنوى نمى‏رسد، به خصوص كه قرآن كریم تصریح مى‏كند: اگر بیم آن نبود كه همه مردم به كفر بگروند، كافر به بالاترین امكانات مادّى، نایل مى‏شد:   

«وَ لَوْ لاَ أَن یَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِمَن یَكْفُرُ بِالرَّحْمَـنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَ مَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ * وَ لِبُیُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَ سُرُرًا عَلَیْهَا یَتَّكِـئونَ * وَ زُخْرُفًا وَ إِن كُلُّ ذَ لِكَ لَمَّا مَتَـعُ الْحَیَوةِ الدُّنْیَا وَ الْأَخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِینَ»(2)؛ اگر بیم آن نبود كه مردم (در، گمراهى) امّتِ واحد شوند، براى خانه‏هاى كسانى كه به خداوندْ كافر مى‏شوند، سقف‏هایى از نقره و نردبان‏هایى قرار مى‏دادیم كه از آن بالا بروند* و براى خانه‏هایشان درها و تخت‏هایى كه بر آن تكیه زنند، قرار مى‏دادیم * و [نیز] انواع زیورها را . همانا همه اینها كالاى زندگى دنیایى است و سراى آخرت نزد پروردگارت براى تقواپیشگان است.   

خداى متعال در میهمان‏سراى رمضان، جان‏ها و روح‏هاى دوستانش را به ضیافت فرا خوانده است، نه بدن‏ها و وجود مادّى آنان را، و این، ضیافتى است كه جز او، كسى ارزش آن را نمى‏داند. از این رو خداى سبحان فرموده است:   

«الصَّومُ لى وَ أنَا أجزى بِهِ ؛ روزه، از آنِ من است و من خود، پاداش آن را مى‏دهم .   

در حدیثی از پیامبر اكرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نیز آمده است:     

«لَو أنَّ الدُّنیا كانَت تَعدِلُ عِندَ الله‏ِ عز و جل جَناحَ بَعُوضَةٍ، ما سَقَى الكافِرَ، وَ الفاجِرَ مِنها شَربَةً مِن ماءٍ (3)؛ اگر نبود این كه دنیا در نزد خدا برابر با بال پشه‏اى هم نیست، هرگز در آن، یك جرعه آب نیز به كافر و فاجر نمى‏نوشاند!   

خداى متعال در میهمان‏سراى رمضان، جان‏ها و روح‏هاى دوستانش را به ضیافت فرا خوانده است، نه بدن‏ها و وجود مادّى آنان را، و این، ضیافتى است كه جز او، كسى ارزش آن را نمى‏داند. از این رو خداى سبحان فرموده است:   

«الصَّومُ لى وَ أنَا أجزى بِهِ ؛ روزه، از آنِ من است و من خود، پاداش آن را مى‏دهم .   

ماه رمضان

از سوى دیگر، شرایط و آداب این میهمانى، باید هماهنگ با ضیافت جان باشد و طعام و نوشیدنى آن، هماهنگ با ضیافت روح و هدف از آن نیز پدید آوردن تحوّل روحى و تجدید حیات معنوى انسان و تقویت بنیه روانى او .   

در این زمینه، عالم ربّانى مرحوم شیخ رضا (فرزند فقیه و فیلسوف و عارف بزرگوار، شیخ محمّدحسین اصفهانى) در الرسالة المجدیّة در شرح این سخن پیامبر اكرم (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) كه: «در این ماه، به میهمانى الهى دعوت گشته‏اید و از اهل كرامت الهى قرار داده شده‏اید»، چه زیبا نوشته است كه:   

بدان! این میهمانى، پذیرایى از جسم نیست و بدن تو به این میهمانى دعوت نشده است؛ چرا كه تو در ماه رمضان، در همان خانه‏اى ساكن هستى كه در ماه شعبان ساكن بودى و غذاى تو، همان نان و آب‏گوشتى است كه در ماه‏هاى دیگر سال مى‏خوردى، [با این تفاوت كه] در روزهاى این ماه، از خوردن آن منع شده‏اى؛ بلكه روح توست كه میهمان این ضیافت است و به منزل و غذایى دیگر دعوت شده است كه روحانى و هماهنگ با روح است .   

دعوت به ماه رمضان، دعوت به بهشت است و غذاهاى این میهمانى نیز از نوع غذاهاى بهشتى است. هر دو، میهمان خانه خدایند؛ لیكن نام میهمان‏سرا در این جا «ماه رمضان» است و نامش در آنجا «غرفه‏هاى بهشتى». اینجا غیب است و آنجا مشهود و عیان؛ اینجا تسبیح و تهلیل است و آنجا چشمه سلسبیل؛ اینجا نعمت‏هاى پوشیده و اندوخته هستند و آنجا «میوه‏اى از آنچه برمى‏گزینند * و گوشت بریان پرنده‏اى كه میل دارند»(4)    

بدان! این میهمانى، پذیرایى از جسم نیست و بدن تو به این میهمانى دعوت نشده است؛ چرا كه تو در ماه رمضان، در همان خانه‏اى ساكن هستى كه در ماه شعبان ساكن بودى و غذاى تو، همان نان و آب‏گوشتى است كه در ماه‏هاى دیگر سال مى‏خوردى، [با این تفاوت كه] در روزهاى این ماه، از خوردن آن منع شده‏اى؛ بلكه روح توست كه میهمان این ضیافت است و به منزل و غذایى دیگر دعوت شده است كه روحانى و هماهنگ با روح است .

پس نعمت‏ها در هر جهان با پوشش همان جهان، آشكار مى‏شوند و گاهى هم هست كه نعمت‏ها در همین دنیا براى پیامبران و معصومان، به شكل آن جهانى، آشكار مى‏شوند. آنچه در روایات بسیارى آمده كه: پیامبر خدا براى فاطمه زهرا (علیهاالسلام) یا امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) میوه‏اى از میوه‏هاى بهشت یا جامه‏اى از جامه‏هاى بهشت آورد، گواه این مطلب است . بلكه بالاتر از این، گاهى این امور براى شیعیان خاص نیز فراهم مى‏آید، البتّه به تناسب وسعت وجود و مرتبه‏اى از كمال كه به آن رسیده‏اند. بارها و بارها از نزدیك‏ترین خویشانِ سببى و نسبى خود به نظر مى‏رسد كه مقصود وى، پدر بزرگوارش شیخ محمّدحسین اصفهانى (كُمپانى) باشد. شنیده‏ام كه مى‏گفت:   

«در یكى از روزهاى ماه رمضان، مشغول خواندن زیارت "امین الله‏" در مرقد امیرمؤمنان در نجف بودم . چون به این عبارتِ زیارت رسیدم كه: «مائده‏هاى رحمت براى آنانى كه از خوان نعمتت روزى مى‏طلبند، آماده است و سرچشمه‏هاى سیرابى براى تشنگان، پُر آب است»، در همان حال كه در معناى آن تأمّل و اندیشه مى‏كردم، ناگهان سفره‏اى برایم آشكار شد كه طعام‏ها و نوشیدنى‏هاى گوناگون بر آن چیده شده بود، آن چنان كه تا آن زمان، تصوّرش را هم نكرده بودم. من مشغول خوردن از غذاى آن بودم و در همان حال به یك مسئله فقهى نیز مى‏اندیشیدم . حالتى شگفت و دهشت‏زا بود! در واقع، حقیقت غذا [ى روح]، همین است كه روزه را باطل نمى‏كند ... .»   

شراب طهور در زندگى دنیا، محبّت خداست و بهترین زمانی كه براى فراهم ساختن آن مغتنم است، همین ضیافتى است كه ساقى‏اش، همان میزبانش است .   

هرگز مپندار كه تعبیرات این بنده، خیالات و اوهام شاعران یا شطحیّات صوفیان افراطى است . هرگز مباد كه از زبان قرآن و حدیث، فراتر روم یا در اعتقاداتم از آنچه خداوند و پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) گفته و به آن فرمان داده‏اند، پیش‏تر روم؛ بلكه مقصود، سخنِ همان خدایى است كه در سوره «هل أتى» مى‏فرماید: «خداوند به آنان شراب طهور مى‏نوشاند.» (5) 

 

پی‌نوشت‌ها:

1- بوستان سعدی، ص 3 . 

2- الزخرف ، آیه 33 ـ 35 .

3- الأمالى، طوسى، 531 / 1162، مكارم الأخلاق: 2/368/2661، تنبیه الخواطر: 2/56، تحف العقول:40، الأمالى، صدوق: 305/348، التمحیص: 49/79؛ سنن الترمذى: 4/560/2320، المستدرك على الصحیحین: 4/342/7848، كنز العمّال: 3/195/6132 .   

4- واقعه، آیه20 و 21 .   

5- اشاره ‏است به حدیث ‏امام ‏صادق (علیه‏السلام) در مورد آیه‏ مذكور، كه فرمود: «آنان را از هر چیزى جز خدا پاك مى‏سازد؛ چرا كه هر كس به چیزى از موجودات، آلوده گردد، پاك نیست، مگر به خداى متعال.» مجمع البیان:10/623. جامع الدرر (نوشته عالم ربانى و استاد اخلاق حجة الاسلام والمسلمین حاج سیدحسین فاطمى رضوان الله‏ تعالى علیه) : 335 ـ 337 به نقل از رساله مجدیّه. 

 

منبع:

كتاب ماه خدا، محمدی ری شهری، ج 1.   

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:50 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

 

پرهيز از دشنام، دروغ و ريا

رمضان، قرآن

- قال الإمام الصادق عليه‏السلام: إنَّ أبي عليه‏السلام قالَ: «سَمِعَ رَسولُ الله‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله امرَأَةً تُسابُّ جارِيَةً لَها و هِيَ صائِمَةٌ، فَدَعا رَسولُ الله‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بِطَعامٍ فَقالَ لَها: كُلي! فَقالَت: أنَا صائِمَةٌ يا رَسولَ الله‏ِ!   

فَقالَ: كَيفَ تَكونينَ صائِمَةً و قَد سَبَبتِ جارِيَتَكِ؟! إنَّ الصَّومَ لَيسَ مِنَ الطَّعامِ وَالشَّرابِ، و إنَّما جَعَلَ الله‏ُ ذلِكَ حِجاباً عَن سِواهُما مِنَ الفَواحِشِ مِنَ الفِعلِ وَالقَولِ يُفطِرُ الصّائِمَ. ما أقَلَّ الصُّوّامَ و أكثَرَ الجُوّاعَ!»(1)؛ امام صادق عليه‏السلام از پدرشان روايت فرمود: «پيامبر خدا شنيد كه زنى روزه‏دار، كنيز خود را دشنام مى‏دهد. پس، غذايى طلب كرد و به او گفت: «بخور.»   

زن گفت: من روزه‏ام، اى پيامبر خدا!   

فرمود: «چگونه روزه‏اى، كه كنيزت را دشنام دادى؟! روزه، تنها نخوردن غذا و نوشيدنى نيست و همانا خداوند، روزه را حجابى در برابر كار و سخن زشت قرار داده، كه روزه‏دار با آن، روزه را افطار مى‏كند. روزه‏داران، چه اندك‏اند و گرسنگان چه بسيار!»  

 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: الصِّيامُ جُنَّةٌ، إذا كانَ أحَدُكُم صائِما فَلا يَرفَث ولا يَجهَل، فَإِنِ امرُؤٌ قاتَلَهُ أو شاتَمَهُ، فَليَقُل: إنّي صائِمٌ، إنّي صائِمٌ(2) ؛‌ روزه، سپر است. هر گاه يكى از شما روزه بود، پس دشنام ندهد و نابخردى نكند و نيز اگر كسى با او به جنگ برخاست و يا دشنامش داد، بگويد: «من روزه‏ام، من روزه‏ام.»   

    

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: ما مِن عَبدٍ يُصبِحُ صائِما فَيُشتَمُ فَيَقولُ: إنّي صائِمٌ سَلامٌ عَلَيكَ، إلاّ قالَ الرَّبُّ ـ تَبارَكَ و تَعالى ـ لِمَلائِكَتِهِ: «اِستَجارَ عَبدي بِالصَّومِ مِن عَبدي، أجيروهُ مِن ناري، وأدخِلوهُ جَنَّتي»(3) ؛‌ هيچ بنده‏اى نيست كه روزه باشد و دشنامش دهند و او بگويد: «سلام بر تو! من روزه‏دارم»، مگر آن كه پروردگار متعال به فرشتگانش گويد: «بنده‏ام از بنده ديگرم به روزه پناه جست. پس، او را از آتش من پناه دهيد و او را وارد بهشت من كنيد.»  

 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: لا تُسابَّ و أنتَ صائِمٌ، فَإِن سَبَّكَ أحَدٌ فَقُل: إنّي صائِمٌ، و إن كُنتَ قائِما فَاجلِس(4) ؛ وقتى روزه‏ هستي، دشنام مده، و اگر كسى دشنامت داد، بگو: «من روزه‏ام» و اگر ايستاده بودى، بنشين [تا خشمت فرو نشيند].  

 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: مَن لَم يَدَع قَولَ الزّورِ وَالعَمَلَ بِهِ وَالجَهلَ، فَلَيسَ لله‏ِِ حاجَةٌ أن يَدَعَ طَعامَهُ و شَرابَهُ (5) ؛ هر كس سخن دروغ و حرام، عمل به آن و نابخردى را رها نكند، خداوند نيازى ندارد كه او از خوردنى و نوشيدنى‏اش دست بكشد.  

  

- قال رسول الله صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: مَن صامَ يَوما مِن رَمَضانَ فَسَلِمَ مِن ثَلاثَةٍ ، ضَمِنتُ لَهُ الجَنَّةَ عَلى ما فيهِ سِوَى الثَّلاثِ: لِسانِهِ و بَطنِهِ و فَرجِهِ (6) ؛ هر كس يك روز از (ماه) رمضان را روزه بدارد و از سه چيز سالم باشد، بهشت را با هر چه در آن باشد براى او تضمين مى‏كنم. زبان، شكم و شهوتش.   

        

- قال الإمام الباقر عليه‏السلام: إنَّ الكَذبَةَ لَيُفطِرُ الصِّيامَ، وَالنَّظرَةَ بَعدَ النَّظرَةِ، وَالظُّلمَ كُلَّهُ؛ قَليلَهُ و كَثيرَهُ (7) ؛ دروغ، روزه را باطل مى‏كند؛ همچنين نگاهِ پس از نگاه؛ و همه (گونه‏هاى) ستم: چه كم باشد چه بسيار .  

 

- قال رسول الله‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: مَن صامَ يُرائي فَقَد أشرَكَ (8) ؛ هر كس رياكارانه روزه بگيرد، شرك ورزيده است.     

  

پي‌نوشت‌ها:

1- النوادر للأشعري: 22/10، الكافي: 4/87/3، تهذيب الأحكام: 4/194/553، من لا يحضره الفقيه: 2/109/1861، الإقبال:1/195، بحارالأنوار: 96/293/16. 

2- سنن أبي داود: 2/307/2363، صحيح البخاري: 2/670/1795، صحيح مسلم: 2/807/163، الموطّأ: 1/310/57، مسند ابن حنبل: 3/68/7495 ، السنن الكبرى: 4/448/8309، كنز العمّال: 8/447/23589 .  

3- ثواب الأعمال: 76/1، الأمالي للصدوق: 682/933، المحاسن: 1/150/216، النوادر للراوندي: 135/177، بحارالأنوار: 96/288/1 . 

4- السنن الكبرى للنسائي: 2/241/3259، مسند ابن حنبل: 3/418/9537، صحيح ابن حبّان: 8/259/3483، صحيح ابن خزيمه: 3/241/1994، كنز العمّال: 8/508/23868 . 

5- صحيح البخاري: 5/2251/5710، سنن أبي داود: 2/307/2362، سنن الترمذي: 3/87/707، سنن ابن ماجه: 1/539/1689، السنن الكبرى: 4/449/8311 .

6- كنز العمّال: 8/481/23728، الدرّ المنثور: 1/ 454 .

7- الإقبال: 1/195، بحار الأنوار: 97/352 . 

8- مسند ابن حنبل: 6/82/17140، المستدرك على الصحيحين: 4/365/7938، المعجم الكبير: 7/281/7139، تفسير القمّي: 2/47 .

 

منبع:

كتاب ماه خدا، محمدي ري شهري، ج 1، ص 250.    

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:51 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

همراه با احکام روزه (2)

روزه

در سلسله مطالب همراه با احکام روزه، به بررسی مسایل و احکام مختلف مربوط به روزه و ماه مبارک رمضان می پردازیم. بیشتر مسایل به صورت پرسش و پاسخ و به ترتیب مناسبتهای ماه رمضان طرح می گردد. در این سلسله مباحث درصدد برآمده ایم تا احکامی که مورد اتفاق نظر همه مراجع عظام تقلید است؛ مطرح شود اما در برخی مسایل مهم که نظرات متفاوتی وجود دارد، این گونه نظرات نیز طرح خواهد گردید. منتظر سوالها ، نظرها و پیشنهادهای شما هستیم.

* * * * *

راه ثابت شدن اول ماه قمری

پرسش:

در موضوع رؤیت هلال ماه، راههای شرعی برای اثبات ماه قمری جدید چه می باشد؟

پاسخ:

اول ماه به پنج چیز ثابت مى‏شود:

اول: آنکه خود انسان ماه را ببیند.

دوم: عده‏اى که از گفته آنان یقین پیدا مى‏شود بگویند ماه را دیده‏ایم و همچنین است هر چیزى که به واسطه آن یقین پیدا شود.

سوم: دو مرد عادل بگویند که ماه را دیده‏ایم، ولى اگر صفات ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند یا شهادتشان خلاف واقع باشد، اول ماه ثابت نمى‏شود.

چهارم: سى روز از اول ماه شعبان بگذرد که بواسطه آن اول ماه رمضان ثابت مى‏شود.

پنجم: حاکم شرع حکم کند که اول ماه است. (1)

#اگر حاکم شرع حکم کند که اول ماه است، کسى هم که تقلید او را نمى‏کند،باید به حکم او عمل نماید. (2)

 

روزه یوم الشک

پرسش:

روزی را که نمى‏دانم اول ماه رمضان است یا آخر شعبان، آیا گرفتن روزه واجب است؟

پاسخ:

خیر، گرفتن روزه آن روز واجب نیست؛ ولى اگر بخواهید روزه بگیرید، نمى‏توانید به نیت ماه رمضان بگیرید؛ بلكه باید به نیت مثلا روزه مستحبی ماه شعبان یا روزه قضا (اگر روزه قضا دارید) روزه بگیرید و چنانچه بعد معلوم شود، ماه رمضان بوده، از رمضان محسوب مى‏شود و اگر در بین روز بفهمید، باید فورى نیت خود را به روزه ماه رمضان برگردانید. (3)


پی نوشتها:

1- توضیح المسائل امام خمینی مسئله 1730.

2- توضیح المسائل امام ره مسئله1731.

3- توضیح المسائل مراجع، مسئله 1568،1569

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:52 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

همراه با احکام روزه (1)

روزه

از امروز به همراه هم به بررسی مسایل و احکام مختلف مربوط به روزه و ماه مبارک رمضان می پردازیم. بیشتر مسایل به صورت پرسش و پاسخ و به ترتیب مناسبتهای ماه رمضان طرح می گردد. در این سلسله مباحث درصدد برآمده ایم تا احکامی که مورد اتفاق نظر همه مراجع عظام تقلید است؛ مطرح شود اما در برخی مسایل مهم که نظرات متفاوتی وجود دارد، این گونه نظرات نیز طرح خواهد گردید. منتظر سوالها ، نظرها و پیشنهادهای شما هستیم. 

* * * * *

روزه مستحبی و قضای روزه واجب

پرسش:

اگر کسی قضای روزه واجب داشته باشد، آیا می تواند روزه مستحبی بگیرد؟

پاسخ:

کسی که روزه واجب به عهده‌اش باشد نمی تواند روزه مستحبی بگیرد. (1)

 

آیا شکستن روزه غیر ماه رمضان قضا و کفاره دارد

پرسش:

من در رساله های مختلف و توضیح المسائل خوانده‌ام که یک شخص می تواند روزه اختیاری هایش را هر وقت خواست بشکند. آیا این بدان معناست که اگر کسی روزه اختیاری‌اش را بشکند، هیچ کفاره و قضایی ندارد؟ بخاطر خوردن یا آشامیدن؟

پاسخ:

روزه غیر ماه رمضان چند قسم است:

روزه مستحبی؛ اگر کسی روزه مستحبی بگیرد واجب نیست آن را به آخر رساند بلکه اگر برادر مؤمنش او را به غذا دعوت کند مستحب است دعوت او را قبل کند و در بین روز افطار نماید. (2)

روزه نذری؛ اگر نذر کند که روز معینی را روزه بگیرد چنانچه در آن روز عمدا روزه خود را باطل کند باید یک بنده آزاد نماید یا دو ماه پی در پی روزه بگیرد یا به شصت فقیر طعام دهد(3) البته روزه عهدی هم مثل نذری است.(4)

روزه قضای ماه رمضان؛ کسی که قضای روزه ماه رمضان را گرفته، اگر بعد از ظهر عمدا کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد، باید به ده فقیر هر کدام یک مُد که تقریبا ده سیر(معادل 750 گرم) است، طعام بدهد و اگر نمی تواند، بنابر احتیاط واجب باید سه روز پی در پی روزه بگیرد.(5)

روزه قَسَم؛ اگر قسم بخورد که روز معینی را روزه بگیرد، چنان چه عمدا مخالفت کند و آن روز را روزه نگیرد، باید کفاره بدهد. یعنی یک بنده آزاد کند، یا ده فقیر را سیر کند یا آنان را بپوشاند و اگر اینها را نتواند، باید سه روز روزه بگیرد.(6)


پی نوشتها:

1- مسأله 1562، الغایة القصوی فی ترجمة العروة الوثقی، ج‏2، ص: 177.

2-توضیح المسائل، امام خمینی، مسئله 1748.

3-همان، مسئله 1672.

4-همان، مسئله 2669.

5-همان، مسئله 1687.

6-همان، مسئله 2670

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:52 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

نماز عید فطر امام رضا علیه السلام

عید فطر

مامون اصرار داشت كه حضرت رضا علیه السلام ولایتعهدى را بپذیرد. حضرت نمى‏پذیرفت. در نهایت، مساله اجبار را مطرح كرد كه حضرت پذیرفت ولى طورى پذیرفت كه خودش عین نپذیرفتن بود و بیشتر سبب رسوایى مامون شد.

خلفا سال ها بود كه نماز عید فطر و عید قربان مى‏خواندند. پیغمبر نماز عید فطر و عید قربان مى‏خواند، اینها هم نماز عید فطر و عید قربان مى‏خواندند. اما روش نماز خواندن به تدریج فرق كرده بود، سیره فرق كرده بود. كم كم دربارهاى خلفا مانند دربارهاى ساسانى ایران و قیاصره روم شده بود، دربارهاى خیلى مجلل، لباس خلیفه و سران سپاه داراى انواع نشانه‏هاى طلا و نقره بود. خلیفه وقتى مى‏خواست ‏به نماز عید بیاید، با جلال و شكوه خاص و با هیمنه سلطنتى مى‏آمد. خودش بر اسبى كه گردنبند طلا یا نقره داشت؛ سوار مى‏شد و شمشیرى زرین به دست مى‏گرفت، سپاه نیز از پشت ‏سرش مى‏آمد، درست مثل این كه مى‏خواهند رژه نظامى بروند. بعد مى‏رفتند به مصلى، دو ركعت نماز مى‏خواندند و برمى‏گشتند.

در روز عید فطر، امام رضا علیه السلام به اطرافیان خود فرمود: لباسهاى عادى بپوشید، پاها را برهنه كنید، دامن عباها و آستین هایتان را بالا بزنید و ذكرهایى را كه من مى‏گویم شما هم بگویید. حالتتان حالت ‏خشوع و خضوع باشد. ما داریم به پیشگاه خدا مى‏رویم، توجهتان به خدا باشد. ذكرها را كه مى‏گویید، خدا را در نظر بگیرید. امام(1) عمامه‏اش را به شكلى كه پیغمبر مى‏بست‏ بسته است، لباسش را به شكلى كه پیغمبر مى‏پوشید پوشیده است، عصا به شكل پیغمبر به دست گرفته، پاهایش را برهنه كرده، با یك حالت‏ خضوع و خشوعى! از همان داخل منزل كه بیرون مى‏آمد، با صداى بلند شروع كرد به گفتن ‏«الله اكبر، الله اكبر، الله اكبر على ما هدانا و له الشكر على ما اولانا.»

مامون به حضرت رضا اصرار داشت كه مى‏خواهم نماز عید فطر را شما بخوانید. امام فرمود: من از اول با تو شرط كردم كه فقط اسمى از من باشد و من كارى نكنم. (مامون گفت:) نه آقا! من خواهش مى‏كنم. شما از نماز هم ابا مى‏كنید؟! این كه یك كار مربوط به مردم نیست كه بگویید پاى ظلمى در كار مى‏آید. لااقل همین یك نماز را شما بخوانید. در اینجا حضرت جمله‏اى مى‏گوید نظیر جمله امام حسین و نظیر جمله حضرت على علیه السلام در جریان بیعت ‏بعد از عمر. فرمود: من به یك شرط حاضرم، من نماز مى‏خوانم اما با سیره جدم و پدرم، نه با سیره شما. مامون با آن همه زرنگى كه داشت (از نظر خودش) احمق شد. گفت: بسیار خوب، به هر سیره و روشى كه مى‏خواهید بخوانید. فكر مى‏كرد غرض این است كه كارى را به عهده حضرت رضا علیه السلام گذاشته باشد تا مردم بگویند پس امام رضا عملا هم قبول كرد.

در روز عید فطر، امام رضا علیه السلام به اطرافیان خود فرمود: لباسهاى عادى بپوشید، پاها را برهنه كنید، دامن عباها و آستین هایتان را بالا بزنید و ذكرهایى را كه من مى‏گویم شما هم بگویید. حالتتان حالت ‏خشوع و خضوع باشد. ما داریم به پیشگاه خدا مى‏رویم، توجهتان به خدا باشد. ذكرها را كه مى‏گویید، خدا را در نظر بگیرید. امام عمامه‏اش را به شكلى كه پیغمبر مى‏بست‏ بسته است، لباسش را به شكلى كه پیغمبر مى‏پوشید پوشیده است، عصا به شكل پیغمبر به دست گرفته، پاهایش را برهنه كرده، با یك حالت‏ خضوع و خشوعى! از همان داخل منزل كه بیرون مى‏آمد، با صداى بلند شروع كرد به گفتن ‏«الله اكبر، الله اكبر، الله اكبر على ما هدانا و له الشكر على ما اولانا.»

عید فطر

سالهاست كه مردم این ذكرها را درست نشنیده‏اند. كسانى كه همراه حضرت بودند، وقتى آن حال الهى حضرت را دیدند كه منقلب شده، خودش را در حضور پروردگارش مى‏برد و اشكهاى مباركش جارى است، با حالت‏ خضوع و خشوع، با معنویت تمام و در حالى كه اشك هایشان جارى بود فریاد كردند: «الله اكبر، الله اكبر على ما هدانا و له الشكر على ما اولانا.» حضرت مى‏گوید و اینها تكرار مى‏كنند، تا آمدند نزدیك در منزل. صدا بلندتر مى‏شد. مامون، فرماندهان سپاه و سران قبایل را فرستاده كه بروید پشت‏سر على بن موسى الرضا نماز عید فطر بخوانید. اینها به سیره سالهاى پیش خلفا، خودشان را آرایش و مجهز كرده و لباسهاى فاخر پوشیده‏اند، اسبهاى بسیار عالى سوار شده و شمشیرهاى زرین به كمر بسته و دم در ایستاده‏اند كه حضرت رضا با همان جلال و هیبت دنیایى و سلطنتى بیرون بیاید. یكمرتبه حضرت با آن حال بیرون آمد. در میان آنها ولوله پیچید و بى اختیار خودشان را از روى اسبها پایین انداختند و اسبها را رها كردند. تاریخ مى‏نویسد: چون مى‏بایست پاها برهنه باشد و آنها چكمه به پا داشتند و چكمه نظامى را به زودى نمى‏توان بیرون آورد، هر كس دنبال چاقو مى‏گشت كه زود چكمه را پاره و پاهایش را لخت كند. اینها نیز دنبال حضرت به راه افتادند. كم كم صداى هیمنه ‏«الله اكبر» شهر مرو را پر كرد. مردم ریختند روى پشت‏بامها و به تدریج ملحق شدند. در مردم نیز روح معنویت موج مى‏زد. حضرت مى‏فرمود: «الله اكبر»، این شهر یكپارچه فریاد مى‏زد: «الله اكبر». هنوز از دروازه شهر بیرون نرفته بودند كه جاسوسها به مامون خبر دادند كه اگر این قضیه ادامه پیدا كند، تو مالك سلطنت نیستى. سربازها ریختند كه نه آقا! زحمتتان نمى‏دهیم، خیلى اسباب زحمت‏ شد، خواهش مى‏كنیم برگردید.

این، معنى روش است. مامون هم در این مورد به كتاب الله و سنت رسول الله عمل مى‏كرد(نماز عید فطر جزء كتاب الله است) اما همان نماز، روشى پیدا كرده بود كه بى محتوا و بى حقیقت ‏شده بود. حضرت رضا علیه السلام فرمود: من حاضرم نماز را بخوانم اما با روش جدم و پدرم، نه با روش جد و پدر تو.

 

منبع:

مجموعه آثار شهید مطهری، ج 17، ص 174 .

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:53 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

v

سیره تربیتى امام سجاد علیه السلام در عید فطر

عید فطر

با مرورى كوتاه به سیره تربیتى ائمه اطهار علیهم السلام درمى‏یابیم كه آن بزرگواران از ماه مبارك رمضان به عنوان یك دانشگاه تربیتى بهره گرفته و با پرورش شاگردان و انسان هاى با استعداد در روز عید فطر هدایا و جوائز مادّى و معنوى به آنان عطا مى‏كردند و به این ترتیب این ماه را به یك آموزشگاه و كلاس پرورش روح و جسم و اخلاق تبدیل نموده و به پرورش یافته‏گان این مكتب در محدوده وسع و اختیاراتش نسبت به شایستگى افراد، عطایائى در نظر گرفته و آنان را تشویق مى‏كردند. در اینجا گوشه‏اى از سیره تربیتى و آموزنده امام سجاد علیه السلام را به روایت سید بن طاووس مى‏خوانیم:

امام صادق علیه السلام فرمود: شیوه حضرت على بن الحسین علیهماالسلام در ماه رمضان چنان بود كه هرگاه غلامان یا كنیزان آن حضرت خطائى را مرتكب مى‏شدند آنان را تنبیه نمى‏كرد. آن حضرت فقط خطاها و گناهان آنان را در دفترى ثبت كرده و تخلّفات هر كس را با نام و موضوع مشخص مى‏نمود. در آخر ماه همه غلامان و كنیزان را جمع كرده و در میان آنان مى‏ایستاد. آنگاه از روى نوشته تمام كارهاى خلاف آنان را كه در طول ماه رمضان مرتكب شده بودند برایشان گوشزد مى‏كرد و به تك تك آنان مى‏فرمود: فلانى تو در فلان روز و فلان ساعت تخلفى كردى و من ترا تنبیه نكردم! آیا به یاد مى‏آورى؟ مى‏گفت: بلى اى پسر رسول خدا! و تا آخرین نفر این مطالب را متذكر مى‏شد و آنان به اشتباهات و خطاهاى خود اعتراف مى‏كردند. آنگاه به آنان مى‏فرمود: «ارفعوا اصواتكم و قولوا یا على بن الحسین! انّ ربّك قد احصى علیك كلّما عملت كما احصیت علینا كلّما قد عملنا و لدیه كتابٌ ینطق علیك بالحقّ لا یغادر صغیرةً ولا كبیرةٌ ممّا اتیت الّا احصاها و تجد كلما عملت لدیه حاضراً... ؛ با صداى بلند بگوئید: اى على بن الحسین! پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است چنان كه تو اعمال ما را نوشته‏اى. نزد خداوند نامه اعمالى هست كه با تو به حق سخن مى‏گوید و هیچ عمل ریز و درشتى را فروگزارى نمى‏كند و هرچه انجام داده‏اى به حساب آورده و تمام آنچه را كه انجام داده‏اى نزد او حاضر و آماده خواهى یافت، چنان كه ما اعمال خود را در نزد تو آماده و ثبت شده دیدیم. پس ما را ببخش همچنان كه دوست دارى خدا تو را ببخشد.

اى على بن الحسین! به یاد آر آن حقارت و ذلّتى را كه فرداى قیامت در پیشگاه خداى حكیم و عادل خواهى داشت. آن پروردگار عادل و حكیمى كه ذرّه‏اى و كمتر از ذرّه‏اى به كسى ظلم و ستم روا نمى‏دارد و اعمال بندگان را همچنان كه انجام داده‏اند به آنان عرضه خواهد كرد و حساب و گواهى خدا كافى است ...

ببخش و عفو كن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو كرده و درگذرد چنان كه خودش در قرآن مى‏فرماید: «ولیعفوا و لیصفحوا الا تحبّون ان یغفر الله لكم والله غفورٌ رحیمٌ(1) ؛ باید ببخشند و درگذرند. آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟ او خداوند آمرزنده و مهربان است.

عید فطر

امام سجاد علیه السلام این كلمات را براى خویش و غلامان و كنیزانش تلقین مى‏كرد و آنان با هم تكرار مى‏كردند و خود امام كه در میان آنان ایستاده بود و مى‏گریست و با لحنى ملتمسانه مى‏گفت: «ربّ انّك امرتنا ان نعفوا عمّن ظلمنا فقد ظلمنا انفسنا فنحن قدعفونا عمّن ظلمنا كما امرت فاعف عنّا فانّك اولى بذلك منّا و من المأمورین ... ؛

پروردگارا، تو به ما فرمودى از ستمكاران خویش درگذریم و ما به راستى بر خود ستم كرده‏ایم. همان طور كه فرمودى، ما از كسانى كه ستم كرده‏اند درگذشتیم، تو هم از ما درگذر كه تو در عفو كردن از ما و از ماموران برترى. تو به ما فرمودى سائلى را از درگاه خود محروم نكنیم و هم اكنون ما سائلان و گدایان در آستانه در خانه‏ات زانو زده و احسان و عطاى تو را مى‏طلبیم، بر ما منّت بگذار و محروممان نگردان، كه تو در این كار شایسته‏تر از ما و از مأموران هستى. خدایا! من اكرام كردم تو هم به من اكرام كن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما اى صاحب احسان و كرامت.

پس از این برنامه عرفانى حضرت سجاد علیه السلام خطاب به غلامان و كنیزان خویش مى‏فرمود: من شما را عفو كردم، آیا شما هم من و بدرفتاری هاى مرا كه فرمانرواى بدى براى شما و بنده فرومایه‏اى براى فرمانرواى بخشاینده عادل و نیكوكار بودم، بخشیدید؟! همگى یكصدا مى‏گفتند: با این كه ما از تو جز خوبى ندیده‏ایم ترا بخشیدیم. آنگاه به آنان مى‏فرمود:

بگوئید خداوندا! از على بن الحسین درگذر! همان طور كه او از ما در گذشت، او را از آتش جهنم آزاد كن همان طور كه او ما را از بردگى آزاد كرد. آنان دعا مى‏كردند و امام سجاد علیه السلام هم آمین مى‏گفت. و در پایان مى فرمود: بروید، من از شما در گذشتم و آزادتان كردم به امید این كه خدا نیز از من درگذرد و آزادم كند.

در روز عید فطر چندان به آنها جایزه و هدایا مى‏بخشید كه از دیگران بى‏نیاز مى‏شدند. هر سال در شب آخر ماه مبارك رمضان در هنگام افطار حدود بیست بنده آزاد مى‏كرد و مى‏گفت: «انّ الله تعالى فى كلّ لیلةٍ من شهر رمضان عند الافطار سبعین الف عتیقٌ من النّار كلّاً قد استوجبوا النّار؛ خداوند متعال در هر شب ماه مبارك رمضان هفتاد هزار كس را از آتش جهنم آزاد مى‏كند كه همگى مستحق عذاب بوده‏اند آن حضرت هیچ بنده‏اى را بیش از یك سال به بندگى نمى‏گرفت. هرگاه كسى را در اول سال و یا در وسط آن مالك مى‏شد در شب عید فطر آزاد مى‏كرد. این عمل روش هر ساله او بود. بندگان سیاه را كه هیچگونه نیازى به آنان نداشت مى‏خرید و در عرفات بعد از مراسم عرفه همه را آزاد ساخته و هدایاى قابل توجهى را به آنان عطاء مى‏كرد.(2)

با توجّه به این روایت نسبتاً طولانى در مى‏یابیم كه رهبران الهى و پیشوایان معصوم ما چقدر در ترویج فرهنگ اسلامى و آموختن آن به انسانهاى تشنه معرفت تلاش نموده و نه تنها در ماه رمضان و عید فطر در آزادى جسم آنان مى‏كوشیدند بلكه افكار و اندیشه‏هاى آنان را نیز از بند جهل و غفلت و خرافه پرستى رها مى‏ساختند و بدین گونه بود كه تربیت یافتگان مكتب اهل بیت علیهم السلام از پستى ذلّت به اوج عزت مى‏رسیدند و بردگان گرفتار به رهبران جامعه و عارفان خداجوى مبدل مى‏گشتند. كه فهرست مفصلى از اینان را مى‏توان در كتابهاى رجالى، تاریخى و سیره مطالعه نمود.

 

پی نوشت ها:

1- سوره نور، آیه 22.

2- اقبال الاعمال، ص 260.

 

منبع:

مجله پاسدار اسلام، شماره 275 ، حجة‏الاسلام عبدالكریم پاك‏نیا .

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:53 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

ره توشه‏هائى از عید فطر

عید فطر

فرا رسیدن روز مبارك عید فطر، نوید بخش تحوّلاتى سرنوشت ساز در زندگى اهل ایمان است. چرا كه عید فطر یكى از ایام الله، زمینه ساز وحدت كلمه براى مسلمانان و تقویت اتحاد و اراده آنان، تجدید حیات دوباره براى اسلام، دمیدن روح ایمان و سرور و نشاط براى بندگان الهى، روز نمایش عظمت دین و بازگشت دوباره به فطرت انسانى و بالاخره روز فتح و پیروزى در جهاد اكبر براى رهروان خداجوى مى‏باشد. در شب و روز عید فطر، اهل ایمان از سوئى به شب زنده دارى و نماز و دعا مى‏پردازند و از سوئى دیگر با زمزمه زیارت امام حسین علیه السلام با آن حضرت و مقاصد آسمانى‏اش پیمان مجدد امضاء كرده و روح حماسه و عرفان و فداكارى را در وجودشان احیاء مى‏كنند. این اعمال معنوى آنان را براى پرواز در عالم ملكوت به همراه قدسیان آماده مى‏كند و آنان بدین وسیله از قید و بند مادّیات و علاقه‏هاى بى‏ارزش رهائى یافته و با دلى سرشار از شوق ایمان و عشق به خدا زندگى نوینى را آغاز مى‏كنند. چه زیباست كه تمام اقشار جامعه از این فرصت به دست آمده در راه اعتلاى كلمه حق و توسعه و ترویج معارف حیاتبخش الهى بهره گرفته و خود را یك سال دیگر در پناه ایمان و مصونیت بیمه كنند. در آن روز مسلمانان با شوق وصف ناپذیرى از عبادات و ریاضات شبهاى ماه رمضان و شبهاى قدر و زیباترین لحظات ارتباط با خداوند فارغ شده و در اجتماع روز فطر صف مى‏كشند و اتّحاد و یگانگى و برادرى و همدلى خود را به نمایش گذاشته و بار دیگر دست رد به سینه شیطان و شیطان صفتان مى‏زنند و همنوا با برادران دینى خود، پروردگار با عظمت را صدا كرده و توفیق در تمام كارهاى خیر و دورى از تمام بدى‏ها را به همراه حضرت محمّد و آلش ـ كه درود خدا بر آنان باد ـ از درگاه خداوند درخواست مى‏كنند. در همین راستا به برخى از دستاوردهاى این روز با شكوه اشاره كرده و روح و جان خویش را با آموختن درسهایى از آن صفا مى‏بخشیم به امید این كه ره توشه‏هائى را براى سلوك به سوى حق به دست آوریم.

درخواست برقرارى دولت كریمه حضرت مهدى(عج) بهترین پاداش و عیدى است كه مى‏توان در روز عید فطر از خداوند متعال آن را درخواست نمود.

در اجتماع بزرگ مسلمانان در روز فطر، مى‏توان پیام هاى مهم و حیاتبخش اسلام را به گوش حاضرین رساند چرا كه برخى افراد فقط در چنین روزى فرصت راه‏یابى به مجالس مذهبى را پیدا مى‏كنند و در چنین فضائى آمادگى شنیدن مطالب معنوى و دستورات انسان ساز اسلامى را دارند. به همین جهت امیرمؤمنان على علیه السلام در یكى از خطبه‏هاى خویش در روز عید فطر بعد از حمد و ثناى الهى و فراهم نمودن زمینه پیامهاى آسمانى به بیان مهمترین دستوارت الهى پرداخته و اهم احكام كلیدى را به نمازگزاران فطر مى‏آموزد در فرازهائى از گزارشى كه شیخ صدوق از بیانات امیرمؤمنان على علیه السلام در خطبه عید فطر آورده است چنین مى‏خوانیم: «انّ هذا الیوم جعله الله لكم عیداً و جعلكم له اهلاً فاذكروا الله یذكركم و ادعوه یستجب لكم؛ امروز را خداوند متعال براى شما عید قرار داده است و به شما شایستگى آن را عنایت فرموده پس شما هم به شكرانه آن خدا را یاد كنید تا شما را یاد كند و او را بخوانید تا شما را اجابت كند به یكى از مهمترین اعمال روز عید فطر كه پرداخت زكات فطره است اشاره كرده و اهمّیت آن را متذكر مى‏شود، چرا كه اگر زكات فطره از صورت پرداخت فردى به سمت بُعد اجتماعى آن سوق داده شود پشتوانه و سرمایه مهم اقتصادى در حلّ مشكلات مردم خواهد بود. ایجاد مراكز درمانى، تأسیس كانون‏هاى علمى و صنعتى براى اشتغال‏زائى بیكاران جامعه، سرمایه گذارى براى مسائل بهداشتى و عمران محیط زیست، تقویت بنیه دفاعى مسلمانان و حراست از مرزهاى اسلامى، توسعه فرهنگ عمومى و دینى و ایجاد مؤسسات پژوهشى و تحقیقاتى برخى از دستاوردهاى پرداخت زكات فطره در روز عید است كه در صورت جمع آورى و مصرف صحیح این بودجه دینى به دست خواهد آمد.

چون خواستى براى نماز عید بیرون روى كه با امامى نمازگزارى یا خودت امام جماعت شوى بر توست كه از مصیبتى كه براى غیبت امام خودت بر تو وارد شده است غافل نباشى، زیرا نماز عید حق خاص اوست و آن از مقامات معروفه اوست. پس بنگر حال به چه منوال گشته است كه نماز با امام به نماز تو و امثال تو مبدّل شده است و به زمان حضور آن حضرت و اجتماع مؤمنان به نماز او و نمازشان با او تفكر نماى و در پیش خویش میزان بگیر كه چون براى مؤمن خطیب، امام او باشد و سخنش را بشنود و از علومش فرا گیرد حال او چگونه خواهد بود؟!

ائمه جمعه و جماعات و مبلغان گرامى در صورت هدایت صحیح مردم و مخاطبین خویش در این زمینه توفیقات افزون‏ترى را در امر تبلیغ خواهند داشت و در به وجود آوردن مراكز علمى، عمرانى و بهداشتى كه نوعى باقیات صالحات است شریك خواهند بود؛ چه بسیار از عالمان متعهد و مبلغان پر تلاشى كه از همین زاویه به توسعه و ترویج معارف عالى اسلام پرداخته‏اند. به همین جهت امیر مؤمنان مردم را به پرداخت دَینِ شرعى خویش تشویق نموده و با یادآورى اهمّیت موضوع مى‏فرماید: «و اَدّوا فِطرَتَكُم، فَاِنَّها سُنَّةُ نَبیِّكُم وَ فَریضَةٌ مِن رَبِّكُم فَلیُؤدّها كُلُّ اِمرِءٍ مِنكُم عَنهُ وَ عَن عیالِهِ كُلِّهِم ذَكَرِهِم وَ اُنثاهُم، صَغیرِهِم و كَبیرِهِم وَ حُرِّهِم و مَملُوكِهِم عَن كُلِّ اِنسانٍ مِنهُم صاعاً مِن بُرٍّ اَوصاعاً مِن تَمرٍ اَو صاعاً مِن شَعیرٍ؛ زكات فطره خود را ـ كه سنت پیامبرتان و فریضه واجبى از سوى پروردگارتان مى‏باشد ـ هر یك از شما از سوى خود و افراد تحت تكفل خود از زن و مرد، كوچك و بزرگ، آزاد و مملوك یك صاع گندم یا خرما یا جو پرداخت نماید.»

عید فطر

حضرت على علیه السلام در فراز دیگرى از خطبه خویش به مهمترین دستورات الهى پرداخته و به مسلمانان یادآور مى‏شود كه: «اطیعوا الله فیما فرض الله علیكم و امركم به من اقام الصّلوة و ایتاء الزّكوة و حجّ البیت و صوم شهر رمضان و الامر بالمعروف و النّهى عن المنكر و الاحسان الى نساءكم و ما ملكت ایمانكم؛ در مواردى كه خداوند بر شما واجب كرده و به انجام آن امر نموده است از فرمان خداوند اطاعت كنید، از بپا داشتن نماز، پرداخت زكوة، زیارت خانه خدا، روزه ماه رمضان، امر به معروف و نهى از منكر و نیكى و احسان به همسران و زیردستان خود. مولاى متقیان با تذكر زشتى برخى گناهان كبیره اضافه مى‏كند كه: «و اطیعوا الله فیما نهاكم عنه من قذف المحصنة و ایتان الفاحشة و شرب الخمر و بخس المكثال و نقص المیزان و شهادة الزّور و الفرار من الزّحف(1)؛ اى مردم! خدا را در مورد چیزهائى كه شما را نهى كرده اطاعت كنید و از انجام آن دورى گزینید كه از جمله نسبت ناروا به زنان شوهردار و آبرومند، انجام اعمال زشت همچون فحشا و شرب خمر، كم فروشى در معاملات، گواهى باطل و دروغ و فرار از میدان نبرد از مقابل دشمن است.

حضرت باقر علیه السلام فرمود: «ما مِن یَومِ عَیدٍ لِلمُسلِمینَ اَضحَىً وَلا فِطرٍ اِلّا و هُوَ یُجَدِّدُ اللهُ لآلِ مُحَمَّدٍ (ع) فِیهِ حُزناً قالَ قُلتُ وَ لِمَ ذلِك قالَ اِنَّهُم یَرَونَ حَقَّهُم فى اَیدى غَیرِهِم؛ هیچ عید فطر و قربانی نیست، مگر آن كه با آمدن آن غم و اندوه آل محمد صلی الله علیه و آله تجدید مى‏شود. راوى گفت: چرا در روز عید غمگین مى‏شوند؟ امام فرمود: زیرا آنان حق خود را در دست دیگران مى‏بینند و از این كه افراد غیر شایسته بر جایگاه رهبرى امت قرار دارد و امام راستین هنوز ظهور نكرده است كه حكومت عادلانه و سایه پر از عدل و داد خود را بر مردم بگستراند، غمگین و ناراحتند.

برخى از مردم عید را به معنى نشاط و شادى ظاهرى دانسته و با پوشیدن لباسهاى نو و رنگارنگ و با تدارك غذاهاى متنوع و شیرینى و شربت و گفتن و خندیدن و سیاحت و تفرج بى‏محتوا خود را سرگرم مى‏كنند. در حالى كه عارفان با بصیرت و اولیاء خاص الهى با چشم دل، به عید نگریسته و زوایاى معنوى آن را جستجو مى‏كنند. بخشى از كوشش هاى مردان الهى در ایّام عید بُعد اجتماعى دارد كه در حلّ مشكلات برادران دینى، رسیدگى به نیازمندان و محرومان و گرفتاران، شاد و مسرور ساختن برادران و خواهران دینى، كمك به مستضعفان فكرى جامعه و اهتمام به مسائل عمومى و مبتلا به مسلمانان جلوه مى‏كند چرا كه آنها بر این باورند كه حضرت علی علیه السلام در مورد ویژگی هاى مردان الهى فرموده است: «نفسه منه فى عناءٍ والنّاس منه فى راحةٍ اتعب نفسه لآخرته و اراح النّاس من نفسه(2)؛ نفس او از دستش در رنج و ناراحتى است امّا مردم (به خاطر خدماتى كه او انجام مى‏دهد) از او در آسایش‏اند. او براى (رسیدن به درجات عالى در روز) قیامت خود را به زحمت مى‏افكند ولى مردم را به رفاه و آسایش مى‏رساند.»

عید فطر

و برخى دیگر از فعالیت‏هاى اهل ایمان مربوط به ارتباط خود و خدایشان است، آنان از آنجائى كه در طول ماه مبارك رمضان با زحمات شبانه روزى خود بر شیطان نفس تسلط یافته و در جهاد بزرگ به پیروزى نائل شده‏اند روز عید فطر را به شكرگزارى و ارتباط نزدیكترى با پروردگارشان مى‏گذرانند: حضرت امام خمینى در این مورد سخنان قابل توجهى ارائه كرده و مى‏فرماید: البته عیدهائى كه اسلام تأسیس فرموده است به حسب نظرهاى مختلفى كه اهل نظر دارند و به حسب قشرهاى مختلفى كه برخورد مى‏كنند برداشتهاى مختلفى وجود دارد. آن برداشتى كه اهل معرفت از عید مى‏كنند، با آن برداشتى كه دیگران مى‏كنند بسیار متفاوت است. آنها بعد از این كه در ماه مبارك رمضان آن ریاضت ها را مى‏كشند و كشیدند، روز عید روز لقاء الله است. «الغیرك من الظّهور ما لیس لك(3)؛ خدایا! براى غیر تو چه ظهورى هست كه براى تو نیست؟!» آنها همه چیز را از او مى‏دانند و آن روز را عید مى‏كنند براى این كه بعد از ریاضات یوم ورود به حضرت است. و در عید قربان نیز بعد از این كه تمام عزیزانشان را از دست دادند، مهیا براى ملاقات مى‏شوند، بعد از این كه نفس خودشان را كشتند و هر چه عزیز است در راه خدا از آن گذشتند آن وقت است كه روز لقاء است و جمعه هم در اثر اجتماعاتى كه مسلمین با هم دارند، اهل معرفت مهیا مى‏شوند براى لقاء الله. پس برداشت آنها غیر از برداشت ماست و ما امیدواریم كه به تبع اولیاء خدا به جلوه‏اى از آن جلوه‏ها برسیم و ذره‏اى از آن معارف در قلب ما واقع بشود.(4)» به همین جهت حضرت امام مجتبى علیه السلام هنگامى كه مشاهده كرد عدّه‏اى از مردم در روز عید فطر مشغول لهو و لعب و خنده هستند خطاب به یارانش فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را معیار آزمایش مردم قرار داده است كه در آن مردم براى كسب مقامات معنوى و بهشتى مسابقه مى دهند. عدّه‏اى در این مسابقه برنده شده و برخى دیگر از كسب این مقامات باز مى‏مانند.

كمال شگفتى است از كسى كه بى خبر از نتیجه این مسابقه به خندیدن و خوشگذرانى مشغول است. به خدا سوگند! اگر پرده‏ها كنار رود؛ نیكوكاران به نتائج نیكو رفتارى خود مشغول بوده و بدكاران گرفتار اعمال بد خود هستند.(5)

 

شوق دیدار یار

از برجسته‏ترین و به یادماندنى‏ترین ساعات روز عید فطر لحظاتى است كه منتظران راستین ظهور حضرت ولى عصر(عج) آرزوى دیدار آن حضرت را كرده و در فراقش با دلى مملو از امید، اشك حسرت مى‏ریزند. آنان به یاد سخن حضرت باقر علیه السلام مى‏افتند كه فرمود: «ما مِن یَومِ عَیدٍ لِلمُسلِمینَ اَضحَىً وَلا فِطرٍ اِلّا و هُوَ یُجَدِّدُ اللهُ لآلِ مُحَمَّدٍ (ع) فِیهِ حُزناً قالَ قُلتُ وَ لِمَ ذلِك قالَ اِنَّهُم یَرَونَ حَقَّهُم فى اَیدى غَیرِهِم(6)؛ هیچ عید فطر و قربانی نیست، مگر آن كه با آمدن آن غم و اندوه آل محمد صلی الله علیه و آله تجدید مى‏شود. راوى گفت: چرا در روز عید غمگین مى‏شوند؟ امام فرمود: زیرا آنان حق خود را در دست دیگران مى‏بینند و از این كه افراد غیر شایسته بر جایگاه رهبرى امت قرار دارد و امام راستین هنوز ظهور نكرده است كه حكومت عادلانه و سایه پر از عدل و داد خود را بر مردم بگستراند، غمگین و ناراحتند.

به همین جهت یكى از رایجترین اعمال این روز كه اولیاء خدا و عارفان واصل به آن اهتمام خاص دارند زمزمه دعاى ندبه در روز فطر است كه دردمندانه و عاشقانه با امام زمان(عج) نجوا مى‏كنند: «هل الیك یابن احمد سبیلٌ فتلقى... متى ترانا و نراك و قد نشرت لواء النّصر ترى... .»

برخى از مردم عید را به معنى نشاط و شادى ظاهرى دانسته و با پوشیدن لباسهاى نو و رنگارنگ و با تدارك غذاهاى متنوع و شیرینى و شربت و گفتن و خندیدن و سیاحت و تفرج بى‏محتوا خود را سرگرم مى‏كنند. در حالى كه عارفان با بصیرت و اولیاء خاص الهى با چشم دل، به عید نگریسته و زوایاى معنوى آن را جستجو مى‏كنند. بخشى از كوشش هاى مردان الهى در ایّام عید بُعد اجتماعى دارد كه در حلّ مشكلات برادران دینى، رسیدگى به نیازمندان و محرومان و گرفتاران، شاد و مسرور ساختن برادران و خواهران دینى، كمك به مستضعفان فكرى جامعه و اهتمام به مسائل عمومى و مبتلا به مسلمانان جلوه مى‏كند.

این ابیات مولوى تا حدودى بیانگر راز دل ندبه خوانان عید فطر است كه به مولاى خویش عرضه مى‏دارند:

در هوایت بى‏قرارم روز و شب                                                  سر ز پایت بر ندارم روز و شب 

اى مهار عاشقان در دست تو                                                  در میان این قطارم روز و شب 

تا كه بگشایم به قندت روزه‏ام                                                  تا قیامت روزه دارم روز و شب 

چون ز خوان فضل روزه بشكنم                                                عید باشد روزگارم روز و شب 

جان روز و جان شب اى جان تو                                                انتظارم، انتظارم روز و شب 

تا بسالى نیستم موقوف عید                                                 با مه تو عید دارم روز و شب 

زآن شبى كه وعده كردى روز وصل                                         روز و شب را مى‏شمارم روز و شب 

بس كه كشت مهر جانم تشنه است                                      ز ابر دیده اشك بارم روز و شب

عید فطر

عارف وارسته حاج میرزا جواد آقا ملكى تبریزى در این مورد در كتاب ارزشمند المراقبات (7) مى‏نویسد: بر مؤمن راستین شایسته است امروزه غیبت آن حضرت و غصب حكومت آن حضرت توسط دشمنان، سختى حال شیعیان و رعایاى او را در دست كافران و فاجران بنگرد و ببیند كه به آنان از قتل نفوس و هتك آبرو و غصب اموال و بدى حال و مقام خوارى و ابتذال چه مى‏رسد بایستى خوشحالى او به اندوه زیاد و خنده او به گریه و عید او به ماتم مبدّل گردد و به خواندن دعاى ندبه بسان زن بچه مرده‏اى بگرید و فرج او را از خدا بخواهد... بارى چون خواستى براى نماز عید بیرون روى كه با امامى نمازگزارى یا خودت امام جماعت شوى بر توست كه از مصیبتى كه براى غیبت امام خودت بر تو وارد شده است غافل نباشى، زیرا نماز عید حق خاص اوست و آن از مقامات معروفه اوست. پس بنگر حال به چه منوال گشته است كه نماز با امام به نماز تو و امثال تو مبدّل شده است و به زمان حضور آن حضرت و اجتماع مؤمنان به نماز او و نمازشان با او تفكر نماى و در پیش خویش میزان بگیر كه چون براى مؤمن خطیب، امام او باشد و سخنش را بشنود و از علومش فرا گیرد حال او چگونه خواهد بود؟! و به آنچه از بركات و انوار زمان حضور آن بزرگوار و نشر عدالت و محو جور و ضلالت و عزت اسلام و حرمت قرآن و رواج ایمان و تكمیل عقول و تزكیه قلوب و تحسین اخلاق و رفع شقاق و دفع نفاق نظر كن و با صداى بلند خود او را ندا ده و به زبان شوق خویش به ساحت مقدس عرضه بدار: اى زاده احمد! آیا راهى به سوى تو هست كه ملاقات شوى؟... اى آقاى من:

و تلافى ان كان فیه أتلافى                                     بك عجّل به جعلت فداكا

اگر تلف شدن من در رسیدن به تو باشد، در آن شتاب كن فداى تو شوم.

و بما شئت فى هواك اختبرنى                                فاختیارى ماكان فیه رضاكا

و به هر چه بخواهى در راه عشق خودت مرا آزمایش كن كه آنچه را كه رضاى تو در آن است انتخاب مى‏كنم.

بجمال حجبته بجلالٍ هام                                         واستعذب العذاب هناكا 

قسم به جمال خودت كه از او پوشیده‏اى و جلال خودت كه او را سرگردان ساخته‏اى و در كوى تو عذاب را شربت گوارا مى داند.

ذاب قلبى فأذن له یتمنّا                                           ك فیه بقیّة لرجاكا

دل من آب شد پس به او اجازه بده كه ترا آرزو كند، در این قلب، نیم رمقى براى امید و تمناى تو هست.

بنابراین درخواست برقرارى دولت كریمه حضرت مهدى(عج) بهترین پاداش و عیدى است كه مى‏توان در روز عید فطر از خداوند متعال آن را درخواست نمود.

در روز عید فطر مسلمانان با شوق وصف ناپذیرى از عبادات و ریاضات شبهاى ماه رمضان و شبهاى قدر و زیباترین لحظات ارتباط با خداوند فارغ شده و در اجتماع روز فطر صف مى‏كشند و اتّحاد و یگانگى و برادرى و همدلى خود را به نمایش گذاشته و بار دیگر دست رد به سینه شیطان و شیطان صفتان مى‏زنند و همنوا با برادران دینى خود، پروردگار با عظمت را صدا كرده و توفیق در تمام كارهاى خیر و دورى از تمام بدى‏ها را به همراه حضرت محمّد و آلش ـ كه درود خدا بر آنان باد ـ از درگاه خداوند درخواست مى‏كنند.

سید بن طاووس در ضمن اعمال روز عید از امام باقر علیه السلام نقل مى‏كند: هنگامى كه از منزل خارج شده و به سوى نماز عید مى‏روى دعاى "اللّهم من تهیّأ" را مى‏خوانى و هنگامى كه به نام مبارك حضرت صاحب الزمان(عج) رسیدى با آرزوى تحقق وعده الهى و استقرار حكومت عدل مهدوى (عج) مى‏گویى: «اللّهم افتح لنا فتحاً یسیراً وانصره نصراً عزیزاً ... اللّهم انّا نرغب الیك فى دولةٍ كریمةٍ تعزّ بها الاسلام و اهله و تذّلّ بها النّفاق و اهله ...(8) ؛ خداوندا براى ما فتح آسان عنایت فرما و آن حضرت را با نصرتى عزتبخش یارى نما، پروردگارا! ما خواهان ایجاد دولت كریمه‏اى هستیم كه با آن به اسلام و مسلمانان عزت بخشیده و جبهه نفاق و اهلش را به خاك مذلّت بنشانى ... .

عید فطر

 

درسى از امام صادق علیه السلام

از آموزنده‏ترین فرازهاى زندگى امام صادق علیه السلام حادثه‏اى شنیدنى است كه در عید فطر اتّفاق افتاد ماجرا از این قرار بود كه ابوالعباس سفاح، اولین خلیفه عباسى در هنگام خلافت خویش در بغداد، روزى امام صادق علیه السلام را به مركز خلافت خود احضار كرد. او به دنبال فرصتى مى‏گشت تا آن

حضرت را به شهادت برساند تا این كه وى آخرین روز ماه مبارك رمضان را عید فطر اعلام كرد. آن روز هنگامى كه حضرت صادق علیه السلام در منطقه حیره بر او وارد شد خلیفه از او پرسید: اى اباعبدالله! نظر تو راجع به روزه امروز چیست؟ امام صادق با بهره‏گیرى از آیه تقیه كه مى‏فرماید: «لا یتّخذ المؤمنون الكافرین اولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذلك فلیس من الله فى شى‏ءٍ الّا ان تتّقوا منهم تقیهً و یحذّركم الله نفسه و الى الله المصیر(9) ؛ افراد با ایمان نباید به جاى مؤمنان، كافران را به دوستى بگیرند و هر كس چنین كند، هیچ رابطه‏اى با خدا ندارد مگر این كه از آنان به نوعى تقیه كنید و خداوند شما را از عقوبت خود برحذر مى‏دارد و بازگشت همه به سوى خداست. و با پیروى از اجداد طاهرین خویش تقیه نموده، و به سفاح فرمود: این مربوط به پیشواى مردم است، تو اگر روزه بگیرى، من هم روزه مى‏گیرم و اگر افطار كنى من هم افطار خواهم كرد. در این هنگام سفاح به غلام خود دستور داد تا سفره غذا را بچیند و امام صادق علیه السلام به همراه او غذا خورده و روزه‏اش را شكست با این كه مطمئنّاً مى‏دانست آن روز از ماه رمضان است و عید فطر نیست. آن حضرت در توضیح عمل خویش به یاران نزدیكش فرمود: «والله انّه یومٌ من شهر رمضان فكان افطارى یوماً و قضاؤه ایسر علىّ من ان یضرب عنقى ولا یعبدالله (10) ؛ به خدا سوگند آن روز از ماه رمضان بود و یك روز شكستن روزه ماه رمضان (به خاطر تقیه و حفظ دین) و اداى قضاى آن براى من آسان تر از این است كه كشته شوم و خدا عبادت نشود.»

حضرت صادق علیه السلام با این تدبیر الهى توطئه خلیفه ستمگر را خنثى نموده و به شیعیان درسى دیگر آموخت. آن حضرت در این روایت ضمن تأكید بر اصل قرآنى تقیه، به فلسفه آن نیز اشاره مى‏فرماید كه تقیه براى حفظ دین است نه براى حفظ زندگى افراد.

و اضافه مى‏كند كه اگر من به خاطر حادثه‏اى كوچك كشته شوم دین الهى از میان رفته و عبادت و اطاعت از خداوند متعال به فراموشى سپرده خواهد شد.

 

پى‏نوشت‏ها:

1. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 516.

2. نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 193.

3. فرازى از دعاى عرفه.

4. صحیفه امام، ج 18، ص 395.

5. وسائل الشیعه، ج 7، ص 681.

6. تهذیب الاحكام، ج 3، ص 289.

7. المراقبات، ص 343.

8. اقبال الاعمال، ج 1، ص 476.

9. سوره آل عمران، آیه 28.

10. الكافى، ج 4، ص 82.

 

منبع:

مجله پاسدار اسلام، شماره 275 ، حجة‏الاسلام عبدالكریم پاك‏نیا .

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:54 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

عید فطر جشن بازگشت به فطرت

عید فطر

در فرهنگ اسلامى، اولین روز ماه شوال به عنوان عید فطر و جشن بازگشت ‏به فطرت معین شده است، زیرا مسلمانان روزه‏دار در طول ماه رمضان با ارتباط هاى پى در پى با خداوند متعال و استغفار از گناهان به تصفیه روح و جان خویش همت گماشته و از تمام آلودگیهاى ظاهرى و باطنى که بر خلاف فطرت آنهاست، خود را پاک نموده و به فطرت واقعى خود برمى‏گردند .

امیرمؤمنان علیه السلام نیز از همین زاویه به عید فطر مى‏نگرد و با اشاره به روز عید مى‏فرماید: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه و کل یوم لا یعصى الله فهو عید؛ این عید کسى است که خدا روزه‏اش را پذیرفته، نماز او را ستوده و هر روز که خدا از نافرمانى نشود، آن روز عید است.»

آری روز ترک گناه و فاصله گرفتن از زشتى‏ها و پلیدى‏ها و روز غلبه بر شیاطین، روز عید است. عید فطر روز بازگشت ‏به فطرت است، این معنا را مى‏توان از لغت «عید فطر» نیز دریافت، چرا که «عید» به معناى بازگشت و «فطر» به معناى «فطرت و طبیعت‏» است .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز عید فطر از منزل بیرون مى‏آمد و تا رسیدن به مصلا با صداى بلند، شعار «لا اله الا الله‏» و «الله اکبر» سر مى‏داد و حتى در میان خطبه‏ها و قبل و بعد از آن با صداى رسا این کلمات را تکرار می کرد .

مسلمانان در این روز در اثر یک ماه ضیافت و مهمانى خداوند به صفاى باطن دست‏ یافته و در حقیقت، شخصیت واقعى خویش را بازیافته‏اند. فطرت پاک انسان در طول سال در اثر غبارهاى جهل و نادانى و غفلت ‏به انواع گناهان و معصیتها مبتلا، از حقیقت ‏خود دور و در نتیجه دچار خود فراموشى و خدا فراموشى مى‏گردد. اما با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، انسان مسلمان در پرتو فضاى معنوى آن ماه و تلاش‏هاى خویش به یک زندگى نوین دست مى‏یابد، که مى‏توان آن را «بازگشت ‏به خویشتن‏» نامید .

در روز عید فطر گویى یک مسلمان از نو متولد مى‏شود، چرا که طبق فرمایش حضرت علی علیه السلام، روزه‏داران در شب عید فطر از تمام آلودگى‏ها و پلیدى‏ها پاک شده اند و کمترین پاداش خود را که پاکى و پاکیزگى است دریافت نموده ‏اند.

عید فطر

 

مراتب روزه‏داران در عید فطر

بدون تردید تک تک مسلمانان با فرا رسیدن عید سعید فطر نوعى شادى و لذت درونى در خود احساس مى‏کنند، اما استقبال مسلمانان از روز عید فطر یکنواخت و مساوى نیست. زیرا هر کس نسبت‏ به معرفت و ایمان خود به این عید بزرگ و با عظمت نگریسته و از آن بهره مى‏گیرد. زمینه ها، ذهنیت‏ها، مراتب ایمان و عوامل دیگرى در نگرش و انگیزه افراد دخالت دارند.

تعظیم شعائر الهى یکى دیگر از ویژگى‏هاى عید سعید فطر است. شعار تکبیر و تهلیل و تحمید و تقدیس از جمله اعمالى است که به روز عید جلوه خاصى مى‏بخشد .

حل مشکلات اقتصادى و اجتماعى

در مورد ابعاد اقتصادى و اجتماعى عید فطر مى توان به پرداخت زکات فطره به عنوان عاملى ارزشمند براى فقر زدایى، توسعه اقتصادى و حل مشکلات اجتماعى در جامعه اسلامى اشاره کرد. افزون بر این که در کنار کمک به فقرا، موارد مصرف دیگرى نیز براى زکات فطره در اسلام منظور شده است که از جمله آنها احیاى روحیه همیارى و تعاون، رسیدگى به وضع بهداشتى، درمانى و فرهنگى مسلمانان است .

از زکات فطره مى‏توان قرض بدهکاران حقیقى و افرادى را که در راه معصیت و خلاف، بدهکار نشده‏اند را پرداخت کرد . در ساختن مسجد، مدرسه، پل‏ها و راه‏ها و بیمارستان‏ها و برطرف کردن سایر نیازهاى مسلمانان نیز مى‏توان از این بودجه مردمى استفاده کرد .

همچنین با این بودجه مى‏توان باورهاى دینى و اعتقادات مسلمانان ضعیف الایمان را تقویت کرده و کسانى را که در معرض شبهات و وسوسه‏هاى دشمنان قرار دارند یارى کرد .

مسلمانان با عمل به این موارد که با پرداخت زکات فطره انجام مى‏شود، در حقیقت‏ به بخشى از دعاهاى ماه رمضان که در مدت یک ماه بعد از نماز زمزمه مى‏کردند، در روز عید فطر جامه عمل مى ‏پوشانند .

گذشته از این‏ها، پرداخت زکات فطره که با نیّت عبادت و تقرب به خداوند متعال انجام مى‏شود، نوعى بهره‏گیرى از مادیات براى رسیدن به معنویات است .

مسلمانان در این روز در اثر یک ماه ضیافت و مهمانى خداوند به صفاى باطن دست‏ یافته و در حقیقت، شخصیت واقعى خویش را بازیافته‏اند. فطرت پاک انسان در طول سال در اثر غبارهاى جهل و نادانى و غفلت ‏به انواع گناهان و معصیتها مبتلا، از حقیقت ‏خود دور و در نتیجه دچار خود فراموشى و خدا فراموشى مى‏گردد. اما با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، انسان مسلمان در پرتو فضاى معنوى آن ماه و تلاش‏هاى خویش به یک زندگى نوین دست مى‏یابد، که مى‏توان آن را «بازگشت ‏به خویشتن‏» نامید .

بدین جهت گفته‏اند که قبول روزه موکول به پرداخت زکات فطره است، چرا که دادن زکات موجب جدایى از تعلقات مادى و هواهاى دنیوى و نفسانى است و انسان مؤمن براى دوام فطرت الهى خویش و بازگشت ‏به عهد فطرى از هر آنچه رنگ تعلق دارد، باید رها و آزاد باشد و زنجیر مادیات را از پاى خود برکَند تا سبکبال به سوى خداوند گام نهد .

عید فطر

تعظیم شعائر اسلامى

خداوند متعال مى‏فرماید: «و من یعظم شعائر الله فانها من تقوى القلوب‏»؛ هر کس شعائر الهى را بزرگ دارد، این کار نشانه تقواى دلهاست .

تعظیم شعائر الهى یکى دیگر از ویژگى‏هاى عید سعید فطر است. شعار تکبیر و تهلیل و تحمید و تقدیس از جمله اعمالى است که به روز عید جلوه خاصى مى‏بخشد .

یک مسلمان باید از راه‏هاى مختلف نداى حیاتبخش توحید را به گوش جهانیان برساند، که یکى از آن راه‏ها بیان شعارهاى مذهبى است .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز عید فطر از منزل بیرون مى‏آمد و تا رسیدن به مصلا با صداى بلند، شعار «لا اله الا الله‏» و «الله اکبر» سر مى‏داد و حتى در میان خطبه‏ها و قبل و بعد از آن با صداى رسا این کلمات را تکرار می کرد .

امیرمؤمنان علیه السلام با اشاره به روز عید مى‏فرماید: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه و کل یوم لا یعصى الله فهو عید؛ این عید کسى است که خدا روزه‏اش را پذیرفته، نماز او را ستوده و هر روز که خدا از نافرمانى نشود، آن روز عید است.»

تقویت وحدت مسلمانان

اجتماع روز عید فطر مى‏تواند در پیوند و همدلى مسلمانان نقش آفرین باشد. آنان در گردهمایى روز عید فطر و قرار گرفتن در کنار هم، از نظرات، مشکلات و گرفتارى‏هاى یکدیگر آگاه مى‏شوند. در این گردهمایى بغض‏ها و کینه‏ها تبدیل به دوستى و همدلى مى‏شود و مؤمنان در یک صف واحد احساس اتحاد و نزدیکى بیشترى به یکدیگر مى‏کنند.

عید فطر از سویى حکایت از پیوند معنوى انسان با خداى خویش دارد و از سوى دیگر بیانگر ارتباط وى با هم‏ کیشان خود است .

 

عید فطر و حرکت‏هاى سیاسى

در طول تاریخ، اجتماع روز عید فطر آنچنان مهم و تحول آفرین بوده که رهبران سیاسى نیز از آن بهره گرفته‏اند. در این مورد مى‏توان از حرکت ‏سیاسى ابومسلم خراسانى و شورش وى بر علیه دستگاه خلافت ‏بنى امیه نام برد. وى به سلیمان بن کثیر دستور داد به اقامه نماز عید فطر و ایراد خطبه بر علیه امویان بپردازد .

سلیمان نیز انقلاب و شورش بر علیه سلطنت اموى را در خطبه نماز عید فطر اعلام کرد. به این ترتیب آنان در سال 129 قمری در روز عید فطر در شهرهاى ماوراء النهر به پا خاسته، قیام خود را اعلام  و در مدت کوتاهى سلسله بنى امیه را منقرض کردند.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

چهارشنبه 20 مهر 1390  10:54 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها