0

مطالب خواندنی ماه رمضان

 
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

بـاز هـوای سـحــرم آرزوســــت

رمضان

 

بـــاز هــــوای ســــحــــــــرم آرزوســــت                 خـــلــــوت و مــــژگــــان تــرم آرزوسـت

شـكــــوه ی غـــربـــت نــبــرم ایـن زمـان                 دسـت تـــــــو و روی تــــو ام آرزوســت

خــــســتــــه ام از دیـــدن ایـن شـوره زار                 چـشـم شـقــــایــــق نـگـرم آرزوســـت

واقـــعـــه ی دیـــــــــدن روی تـــــــــو را                  ثــــانــــیــــه ای بـیـشـــتــرم آرزوسـت

جــلـــوه ی ایـــن مـــاه نـــكـــو را بـبـیـن                  رنــــــگ و رخ و روی تــــــو ام آرزوسـت

ایـن شـب قـدر اسـت كـه مـا بـا همیـم؟                  مـن شـب قـــــدری دگــــرم آرزوســـت

حـــسِّ تــــو را مـی كنـــم ای جـان مـن                   عــــزلـت بـــیـتــی دگــــرم آرزوســــت

خـانـه ی عـشـِاق مــهـاجـر كـجـــاست؟                  در سـفــــرت بـــال و پـــــرم آرزوســـت

حـسـرت دل بـــارد از ایـــن شـعـــر مـن                   جـام مـیـــی در حـرمــــــم آرزوســـــت

 

«احمد عزیزی»

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:43 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

سیره عملی میرزای شیرازی بزرگ در ماه مبارک رمضان

مرزا حسن شیرازی

در شرح احوال عالم ربانی میرزا محمدحسن شیرازی صاحب فتوای تحریم تنباکو چنین آورده اند: او بیشتر آیات قرآن را حفظ بود، هم چنین دعاهای ماه رمضان را و دعاهایی را که در دیگر اوقات قرائت می‌کرد و زیارت‌هایی را که در حرم امامان می‌خواند و از آنجا که رقیق القلب بود و چشمه‌ی اشکش هم جوشان، بسیار می‌گریست.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:43 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

سیره عملی میرزا محمد جعفر انصاری در ماه مبارک رمضان

دعا، تسبیح، مهر، انگشتر

این عالم جلیل القدر از بستگان مرحوم شیخ مرتضی انصاری و از مراجع نامدار خوزستان و حافظ قرآن مجید بوده است. درباره ی او نوشته‌اند: او با آن همه مشاغل درسی و... عبادات موظفه‌ی خود را که از سنّ بلوغ مشغول به آن‌ها بود، ترک ننمود. او گذشته از نوافل شبانه‌روزی و قرائت یک جزء کلام اللّه و نماز حضرت جعفر طیار هر روز زیارت جامعه و عاشورا را در یک جلسه ایستاده به جا می‌آورد و هنگام عبادت توجه خاصی داشت. حافظه‌اش بسیار عجیب بود، قرآن مجید و تعقیبات نمازها و دعاهای هر ماه و هر روز و شب ماه مبارک رمضان را از حفظ داشت.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:43 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

سیره عملی علامه طباطبایی در ماه مبارک رمضان

علامه طباطبایی

علامه در مراتب عرفان و سیر و سلوک معنوی مراحلی را پیموده بود. اهل ذکر و مناجات بود. در بین راه که او را می‌دیدیم غالبا ذکر خدا را برلب داشت. درجلساتی که در محضرشان بودیم، وقتی جلسه به سکوت می‌کشید، دیده می‌شد که لب های استاد به ذکر خدا حرکت می‌کرد. به نوافل مقیّد بود و حتی گاهی دیده می‌شد که دربین راه مشغول خواندن نمازهای نافله است. شب های ماه رمضان تا صبح بیدار بود، مقداری مطالعه می‌کرد و بقیه را به دعا و قرائت قرآن و نماز و اذکار مشغول بود. در قم هفته‌ای حداقل یک بار به حرم حضرت معصومه علیهاالسلام مشرف می‌شد و یا در ایام تابستان غالبا به زیارت حضرت رضا علیه السلام می‌شتافت. شب‌ها به حرم مطهر مشرف می‌شد و در بالای سر می‌نشست و با حال خضوع به زیارت و دعا می‌پرداخت.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:43 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

سیره عملی امام خمینی (ره) در ماه مبارک رمضان

امام خمینی

عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد

افـطـار بـه مــی کرد بـــرم پیـــر خرابات

گفتـــم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد

بــا بـــاده وضو گیــر که در مذهب رندان

در حــضــرت حـق این عملت بارور افتاد

 

عالمان ربانی، چلچراغ‏هاى پر فروغى هستند كه در هرعصرى، در آسمان علم و عمل مى‏درخشند، و با كسب نور و گرما از خورشید رسالت و امامت، بر زمینیان تجلى مى‏كنند و آنان را به سوى منابع نور و بركت دودمان وحى، رهنمون مى‏سازند، و بر بال عرفان ناب محمدى صلى الله علیه وآله نشانده، بر مشكات ملكوت، عروج مى‏دهند.

در میان دین باوران كفر ستیز، چهره محبوب قرن، فقیه تیزبین سیاست مدار، فیلسوف، عارف ژرف نگر، عالم متخلق و رهبر و بنیان گذار جمهورى اسلامى، حضرت امام خمینى رضوان الله علیه، از موقعیتى والا و ویژه برخودار است، زیرا روزها و ساعت‏ها و لحظه‏هاى عمر او، با مراقبه و محاسبه سپرى شد و صدها آیه قرآن را مجسم ساخت و عینیت ‏بخشید. در این مبحث به سیره عملی امام می‌پردازیم تا ره توشه ای برای عاشقان ماه رمضان باشد .

حضرت امام (ره) توجه ویژه‏اى نسبت ‏به ماه رمضان داشته و بدین جهت، ملاقات‏هاى خودشان را در ماه رمضان تعطیل مى‏كردند و به دعا و تلاوت قرآن و... مى‏پرداختند.

و خودشان مى‏گفتند: «خود ماه مبارك رمضان، كارى است‏».1

یكى از یاران امام، در این باره گفته است : در این ماه، ایشان شعر نمى‏خواندند و نمى‏سرودند و گوش به شعر هم نمى‏دانند. خلاصه، دگرگونى خاصى متناسب با این ماه در زندگى خود ایجاد مى‏كردند، به گونه‏اى كه این ماه را، سراسر، به تلاوت قرآن مجید و دعا كردن و انجام دادن مستحبات مربوط به ماه رمضان سپرى مى‏كردند.2

ایشان، به هنگام سحر وافطار، بسیار كم مى‏خوردند، به گونه‏اى كه خادم‏شان فكر مى‏كردند كه امام، چیزى نخورده است!3

حضرت امام رحمة الله علیه درباره رمضان چنین مى‏سرایند:

ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد                 عشق و طرب و باده، به وقت ‏سحر افتاد

افطـار بــه مى كـــرد بــرم پیر خرابات                 گفتــم كـه تـو را روزه، به برگ و ثمر افتاد

بـا بــده، وضو گیـر كه در مـذهب رندان               در حضــرت حـــق ایــن عملت ‏بارور افتاد 4

 

عبادت و تهجد

از جمله برنامه‏هاى ویژه‏ حضرت امام (ره) در ماه مبارك رمضان، عبادت و تهجد بود. امام عبادت را ابزار رسیدن به عشق الهى مى‏دانستند. و به صراحت ‏بیان مى‏كردند كه در وادى عشق، نباید به عبادت به چشم وسیله‏اى براى رسیدن به بهشت نگاه كرد.5

اكثر آشنایان امام نقل مى‏كنند كه ایشان از سن جوانى، نماز شب و تهجد، جزء برنامه‏هایشان بود. بعضى از نزدیكان ایشان مى‏گفتند كه وقتى در ظلمت و تاریكى نیمه‏ شب، آهسته وارد اتاق امام مى‏شدم، معاشقه امام را با ایزد احساس مى‏كردم و مى‏دیدم كه با خضوع و خشوعى خاص، نماز مى‏خواندند و قیام و ركوع و سجود را بجا مى‏آوردند كه حقا وصف ناپذیر بود. با خودم فكر مى‏كردم كه شب امام، حقیقتا، لیلة القدر است.6

یكى از اعضاى دفتر ایشان، دراین باره مى‏گوید: پنجاه سال است كه نماز شب امام، ترك نشده است. امام در بیمارى و در صحت و در زندان و در خلاصى و در تبعید، حتى بر روى تخت ‏بیمارستان قلب هم نماز شب خواندند.7

امام توجه خاصى به نوافل داشتند و هرگز، نوافل را ترك نمى‏كردند. نقل شده است كه امام، در نجف اشرف، با آن گرماى شدید، ماه مبارك رمضان را روزه مى‏گرفت و با این كه در سنین پیرى بودند و ضعف بسیار داشتند، تا نماز مغرب و عشاء را به همراه نوافل به‏جاى نمى‏آوردند، افطار نمى‏كردند! و شب‏ها تا صبح، نماز و دعا مى‏خواندند و بعد از نماز صبح، مقدارى استراحت مى‏كردند و صبح زود، براى كارهایشان آماده مى‏شدند.8

خانم زهرا مصطفوى مى‏گوید: راز و نیاز امام و گریه‏ها و ناله‏هاى نیمه شب ایشان، چنان شدید بود كه انسان را بى اختیار، به گریه مى‏انداخت.9

اكثر آشنایان امام نقل مى‏كنند كه ایشان از سن جوانى، نماز شب و تهجد، جزء برنامه‏هایشان بود. بعضى از نزدیكان ایشان مى‏گفتند كه وقتى در ظلمت و تاریكى نیمه‏ شب، آهسته وارد اتاق امام مى‏شدم، معاشقه امام را با ایزد احساس مى‏كردم و مى‏دیدم كه با خضوع و خشوعى خاص، نماز مى‏خواندند و قیام و ركوع و سجود را بجا مى‏آوردند كه حقا وصف ناپذیر بود. با خودم فكر مى‏كردم كه شب امام، حقیقتا، لیلة القدر است

یكى از اساتید قم نقل مى‏كرد: شبى میهمان حاج آقا مصطفى بودم. ایشان، خانه‏ جداگانه‏اى نداشتند و در منزل امام زندگى مى‏كردند. نصف شب از خواب بیدار شدم و صداى آه و ناله‏اى شنیدم، نگران شدم كه مگر اتفاقى افتاده است، حاج آقا مصطفى را بیدار كردم و گفتم: «ببین چه خبر است!». ایشان نشست و گوش داد و گفت: «صداى امام است كه مشغول تهجد و عبادت است‏».10

در ماه مبارك رمضان، این شب زنده دارى و تهجد، وضعیت دیگرى داشت. یكى از محافظان بیت مى‏گوید در یكى از شب‏هاى ماه مبارك رمضان، نیمه شب، براى انجام كارى مجبور شدم از جلوى اتاق امام گذر كنم. حین عبور، متوجه شدم كه امام، زار زار گریه مى‏كردند! هق هق گریه‏ امام كه در فضا پیچیده بود، واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد كه چگونه امام، در آن موقع از شب، با خداى خویش راز و نیاز مى‏كند.11

آخرین ماه مبارك رمضان دوران حیات امام، به گفته‏ ساكنان بیت، از ماه مبارك رمضان‏هاى دیگر متفاوت بود! به این صورت كه امام همیشه، براى خشك كردن اشك چشم‏شان دستمالى را همراه داشتند، ولى در آن ماه مبارك رمضان، حوله‏اى را نیز همراه برمى‏داشتند تا به هنگام نمازهاى نیمه شب‏شان، از آن استفاده كنند!12

 

توجه ویژه به قرآن

بے قرار آدمی کی دعا

امام خمینى (ره) توجه خاصى به قرآن داشتند، به ‏طورى كه روزى، هفت ‏بار قرآن مى‏خواندند!

امام در هر فرصتى كه به ‏دست مى‏آوردند، ولو اندك، قرآن مى‏خواندند. بارها دیده شد كه امام، حتى در دقایقى قبل از آماده شدن سفره - كه معمولا به بطالت مى‏گذرد - قرآن تلاوت مى‏كنند!13 امام بعد از نماز شب تا وقت نماز صبح، قرآن مى‏خواند.14

یكى اطرافیان امام مى‏گوید: امام در نجف، چشم‏شان درد گرفت و به دكتر مراجعه كردند. دكتر بعد از معاینه‏ چشم امام گفت: «شما باید چند روزى قرآن نخوانید و به چشم‏تان استراحت ‏بدهید» . امام خندیدند و فرمودند: «دكتر، من، چشم را براى قرآن خواندن مى‏خواهم! چه فایده‏اى دارد كه چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما یك كارى كنید كه من بتوانم قرآن بخوانم. »15

و در ماه رمضان یكى از همراهان امام در نجف، اظهار مى‏كرد كه امام خمینى در ماه مبارك رمضان، هر روز ده جزء قرآن مى‏خواندند ، یعنى در هر سه روز، یك بار قرآن را ختم مى‏كردند.16

علاوه بر آن، هر سال چند روز قبل از ماه مبارك رمضان ، دستور مى‏دادند كه چند ختم قرآن براى افرادى كه مد نظر مباركشان بود، قرائت ‏شود.17

 

گزیده هایى از توصیه‏ها و سفارش‏هاى امام به مناسبت ماه مبارك رمضان

شما در این چند روزى كه به ماه رمضان مانده، به فكر باشید، خود را اصلاح كرده، توجه به حق تعالى پیدا نمایید.

از كردار و رفتار ناشایسته خود ، استغفار كنید! اگر خداى نخواسته، گناهى مرتكب شده‏اید، قبل از ورود به ماه مبارك رمضان، توبه كنید! زبان را به مناجات حق تعالى عادت دهید! مبادا در ماه مبارك رمضان، از شما غیبتى، تهمتى و خلاصه گناهى سر بزند و در محضر ربوبى، با نعم الهى و در مهمان سراى بارى تعالى، آلوده به معاصى باشید! شما اقلا، به آداب اولیه‏ روزه عمل نمایید و همان ‏طورى كه شكم خود را از خوردن و آشامیدن نگه مى‏دارید، چشم و گوش و زبان را هم از معاصى باز دارید! از هم اكنون بنا بگذارید كه زبان را از غیبت، تهمت، بدگویى و دروغ نگهداشته، كینه، حسد و دیگر صفات زشت ‏شیطانى را از دل بیرون كنید!

اگر با پایان یافتن ماه مبارك رمضان، در اعمال و كردار شما هیچ گونه تغییرى پدید نیامد، و راه و روش شما با قبل از ماه صیام فرقى نكرد، معلوم مى‏شود روزه‏اى كه از شما خواسته‏اند، محقق نشده است.

اگر دیدید كسى مى‏خواهد غیبت كند، جلوگیرى كنید و به او بگویید! «ما، متعهد شده‏ایم كه در این سى ‏روز ماه مبارك رمضان، از امور محرمه خود دارى ورزیم.» و اگر نمى‏توانید او را از غیبت ‏باز دارید، از آن مجلس خارج شوید! ننشینید و گوش كنید! باز تكرار مى‏كنم تصمیم بگیرید در این سى روز ماه مبارك رمضان، مراقب زبان، چشم، گوش و همه‏ اعضاء و جوارح خود باشید.

توجه بكنید كه به آداب ماه مبارك رمضان عمل كنید; فقط، دعا خواندن نباشد، دعا به معناى واقعى‏اش باشد.18

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:44 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

نیاز به دعا از منظر عقل و دین

دعا

 

نیاز بشر به دعا از جهات متعددى قابل بررسى است و آثار حیاتى مهمى دارد كه بعضى از آن ها را مى آوریم:

یكم ـ فقر ذاتى انسان به اضافه ضعف و ناتوانى

 همه جانبه, او را به قدرت بى نیاز و لایزال مى كشاند و از خودخواهى باز مى دارد و انسان مى فهمد كه بدون مشیت ذات اقدس متعال كارى سامان نمى گیرد, چرا كه انسان به مجرد تأمین صحت, ثروت و كسب قدرت مغرور مى شود و طغیان مى كند و به قول قرآن «ان الانسان لیطغى ان رآه استغنى»1 كه نتیجه سركشى جز خسران چیزى نیست.

دعا توحید افعالى را به انسان مى‌آموزد كه عامل موثر و مسبب الاسباب را خدا مى داند و او را در همه جا حاضر و ناظر مى شمارد «و هو معكم أینما كنتم»2 و «ان ربك لبالمرصاد»3 او باور دارد «والله خلقكم و ما تعملون»4, پـس عمل و تلاش انسان از دایره مشیت بیرون نمى باشد. زیرا انسان ها را خلق كرده و آنچه انجام مى دهند نیز به یك معنى, فعل خداست. قرآن این واقعیت دینى را چنین مى آموزد. "یا ایها الناس انتم الفقراء الى الله والله هو الغنى الحمید"5؛ نیازمندى وجودى انسان در حدوث و بقا و به هنگام بلا و مصائب, جاى تردید نیست. انسان گاهى از دفع پشه و مگسى ناتوان شده و, در برابر بیمارى‌ها, تصادفات, تصادمات, سكته ها و مرگ و میرها, بیچاره و مضطر شده, خدا را مى خواند. قرآن مى گوید:

2 ـ «قل ارایتكم ان اتیكم عذاب الله او اتتكم الساعه اغیر الله تدعون ان كنتم صادقین بل ایاه تدعون فیكشف ما تدعون الیه ان شاء و تنسون ما تشركون.»6 «قل من ینجیكم من ظلمات البر و البحر تدعونه تضرعا و خفیه لئن انجانا من هذه لنكونن من الشاكرین قل الله ینجیكم منها و من كل كرب ثم أنتم تشركون»7 این آیات انسان با وجدان و خردمند را به این حقیقت متوجه مى كند كه پناهگاه واقعى بشر ذات خلاق عالم است, چرا كه هركسى از طریق دل, راهى به خدا دارد, حتى شقى ترین و معاندترین افراد, و شاهد زنده آن توجه و تضرع و زارى آن ها در بن بست هاست, وقتى از علل و اسباب مادى ناامید مى شوند بى اختیار به قدرت لایزال پناه مى برند, ولى در مواقع عادى به قدرت هاى مادى و عقاید خرافى پناهنده مى شوند: به جادوگران, ریاضت كشان, رمالان, فالگیران, ساحران و كاهنان و ... .

 

دوم ـ دعا از مصادیق روشن "ذكر الله" است

یاد خدا باعث آرامش روح و روان مى باشد. «الا بذكر الله تطمئن القلوب»8, این آرامش با تكامل روح قرین است و آرامش كاذب و موقت نیست. این آرامش با خیالات شاعرانه و تصورات موهوم تامین نمى گردد. زندگى دریایى است پر از طوفان, دلهره و اضطراب. تنها امید و اتكاء دعا و نیایش با حق تعالى است كه آرام بخش روح و روان است.

چه غم دیوار امت را كه دارد چون تو پشتیبان       چه باك از موج بحر آن را كه باشد نوح,كشتیبان (سعدى)

انسانى كه با دعا سر و كار دارد هرگز یاس و ناامیدى بر او غالب نمى شود و با دعا و نیایش مشكلات مادى و معنوى خود را از او مى خواهد و اجابت را باور دارد.

دعا توحید افعالى را به انسان مى‌آموزد كه عامل موثر و مسبب الاسباب را خدا مى داند و او را در همه جا حاضر و ناظر مى شمارد

سوم ـ روح تضرع و زارى

عبادت، دعا، سنا، حمد، ستایش

دعا و تضرع در مقابل معبود واقعى در نهاد جان و فطرت انسان گذاشته شده است. انسان پیوسته مایل است از گناهان توبه كند و از قصور و تقصیرها عذرخواهى نماید. دعا در اسلام به منزله اقناع روح و تضرع و زارى است, چنین فردى هرگز ناامید نمى شود و تا آخرین نفـس با امید و نشاط با خدا سخن مى گوید; به عبارت دیگر دعا مبادله عشق و پیام است. اصولا بشر میل شدیدى دارد كه در برابر معبودش به راز و نیاز و عذرخواهى از تقصیر بپردازد و حدیث درد فراق را با او در میان بگذارد شكایت و گلایه كند, از بى وفایى ها, مكرها و فریب ها سخن بگوید و آلام درونى خود را بدین سان تسكین دهد.

"دكتر كارل" مى نویسد: «حقیقتا چنین به نظر مى رسد كه احساس عرفانى, جنبشى است كه از اعماق سرشت ما سرچشمه گرفته و یك غریزه اصلى است. این احساس بخش بسیار مهمى از هستى ماست كه ما اجازه داده ایم به ضعف گراید و غالبا, به كلى نابود شود.» و همو مى گوید: «دعا مانند غذا یكى از نیازهاى ضرورى انسان است كه از عمق جان انسان سر مى كشد و روح را در یك حركت تكاملى به طرف كانون معنوى جهان به پرواز در مى‌آورد.»

 

چهارم ـ حفظ دستاوردهاى مادى و معنوى

خداوند متعال به انسان موقعیت, نعمت, حكومت بر دل ها, آبرو و حیثیت, سلامت, ثروت و قدرت و معنویت مى بخشد. باید پیوسته دعا كند كه از وى نعمت و ثروت و حال عبادت سلب نشود. اگر نسل مومنى دارد, پیوسته از خدا بخواهد بر ایمان و معنویت آنان بیفزاید. اگر از نعمت امنیت و سلامت برخوردار است, دعا كند كه خدا باقى بدارد. انسان نباید فقط در حال اضطرار و مصیبت به یاد خدا بیفتد و دعا كند, بلكه در حال صحت و مرض, تنگدستى و تمكن, روز بى كسى و عزت و قدرت, همواره باید دست به دعا بردارد. قرآن كریم كسانى را كه فقط در مواقع بدبختى دست به دعا برمى دارند توبیخ كرده است. «و اذا مـس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعدا او قائما.»9

 

پنجم ـ دفع زیان هاى احتمالى و حوادث غیر مترقبه

انسان در دنیا پیوسته در معرض حوادث قرار دارد, سكته ها, تصادف ها, زلزله ها, حوادث و مصائب ناگهانى و غیر مترقبه و همچنین بلاهایى كه به صورت قضا و قدر مى خواهد نازل شود. در حدیث دارد:

«ادفعوا امواج البلاء عنكم بالدعاء قبل ورود البلاء فوالذى فلق الحبه و براء النسمه, البلاء اسرع الى المومن من انحدار السیل من اءعلى التلعه الى اسفلها.»10 «ادفعوا ابواب البلاء بالدعا.»11 در احادیث بسیارى آمده كه دعا, حتى قضاى مبرم و محكم را نیز دفع مى كند:

«عن زراره قال: قال لى ابوجعفر(علیه‌السلام) الا ادلك على شى لم یستثن فیه رسول الله(صلی الله علیه و آله)؟ قلت بلى قال الدعا یرد القضاء و قد ابرم ابراما و ضم اصابعه.»12

در روایت خود "دعا و نیایش" از قضا و قدر الهى به شمار رفته است. "الدعا هو القضا"; بنابراین قضا مى‌تواند قضاى دیگرى را به اذن خدا خنثى كند.

 

ششم ـ دعا براى جلب عنایت و رحمت الهى

قرآن مجید مى فرماید: اگر دعا و تضرع و ابتهال شما نبود, خداوند هیچ عنایتى به شما نداشت; «قل ما یعبوبكم لولا دعائكم.»13

«قل من ینجیكم من ظلمات البر والبحر تدعونه تضرعا و خفیه لئن أنجانا من هذه لنكونن من حل شاكرین قل الله ینجیكم منها و من كل كرب ثم انتم تشركون»؛ بگو كیست كه شما را در تاریكى هاى خشكى و دریا نجات مى دهد, در حالى كه او را با تضرع و زارى در خلوت و جلوت مى خوانید و مى گویید اگر خدا از این مهلكه ها نجات دهد, از شاكران خواهیم بود. بگو خدا شما را از ظلمات خشكى و دریا و از هر غصه و اندوهى نجات مى دهد, ولى باز شما مشرك مى شوید.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:45 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

نه واژه براى یك رمضان‏

رمضان الکریم

1- رمضان‏

رمضان، در لغت از ماده رمض، به معناى شدت گرما و تابش آفتاب بر سنگ و شن مى‏باشد. با توجه به این كه ماه رمضان، ماه تحمل سختى‏ها و عطش و گرسنگى است، به این اسم، نام‏گذارى شده است. این ماه، نهمین ماه سال در تقویم هجرى قمرى و یگانه ماهى كه است كه نامش در قرآن آمده است و یكى از نام‏هاى خداوند به شمار مى‏رود. از این‏رو، در روایت اسلامى تصریح شده كه رمضان به ماه اضافه گردد و به هیچ وجه، به تنهایى یاد نشود.

ماه رمضان، بر همه ماه‏ها برترى دارد؛ زیرا تمامى كتاب‏هاى مهم آسمانى، مانند تورات، انجیل، زبور، صحف و قرآن، در این ماه نازل شده‏اند و شب قدر و شهادت حضرت على علیه‏السلام در این ماه قرار گرفته است و شاید به خاطر همین ویژگى‏هاست كه این ماه، براى روزه گرفتن انتخاب شده است.

 

2- صوم‏

صوم (روزه)، در لغت، به معناى امساك و خوددارى از هر چیز است و در اصطلاح فقه، عبارت از: «امساك و خوددارى از امورى هشت‏گانه، از هنگام اذان صبح تا اذان مغرب، به قصد انجام فرمان خداوند است.

روزه در میان یهود و مسیحیت و اقوام و ملت‏هاى دیگر نیز وجود داشته است و آنان به هنگام مواجهه با غم و اندوه، توبه و طلب خشنودى خداوند، روزه مى‏گرفتند تا با این كار، در پیشگاه او، اظهار عجز و تواضع نموده، به گناهان خود اعتراف كنند. از انجیل استفاده مى‏شود كه مسیح علیه‏السلام، چهل شبانه روز، روزه گرفت و سرانجام گرسنه شد. قرآن مجید، به صراحت بیان مى‏كند كه این فریضه الهى، بر امت‏هاى پیشین نیز واجب بوده است.

 

3- روزه یوم الشك‏

روزى كه انسان شك دارد آخر ماه شعبان است یا اول ماه رمضان، «یوم الشك» نامیده مى‏شود. گرفتن روزه این روز، نه تنها واجب نیست؛ بلكه اگر كسى به نیت ماه رمضان روزه بگیرد، كار حرامى انجام داده است و اگر كسى بخواهد آن روز را روزه بگیرد، باید به نیت ماه شعبان یا به نیت روزه قضا(اگر به ذمه داشته باشد)، روزه بگیرد.

 

4- روزه سكوت‏

روزه صمت یا سكوت، پرهیز از مفطرات هشت گانه و پرهیز از سخن گفتن است. این روزه، در شریعت حضرت موسى در میان بنى‏اسرائیل شناخته شده بود. حضرت مریم، بنا به مصالحى، از جانب خداوند مأمور شد تا در مدت معینى از سخن گفتن اجتناب كند؛ ولى این امر، در شریعت اسلام، یكى از محرمات شمرده شده است.

ماه رمضان، بر همه ماه‏ها برترى دارد؛ زیرا تمامى كتاب‏هاى مهم آسمانى، مانند تورات، انجیل، زبور، صحف و قرآن، در این ماه نازل شده‏اند و شب قدر و شهادت حضرت على علیه‏السلام در این ماه قرار گرفته است و شاید به خاطر همین ویژگى ‏هاست كه این ماه، براى روزه گرفتن انتخاب شده است

5- نماز قصر

قصر، در لغت، به معناى كوتاه و ناقص شدن در مقابل واژه تمام به كار مى‏رود و در اصطلاح فقه، به معناى خواندن نماز به صورت شكسته مى‏باشد. در آیه 101 سوره نساء به قصر اشاره شده و در روایات اسلامى، از آن به عنوان تحفه آسمانى و تخفیف الهى براى مسافر یاد شده است كه رد كردن آن جایز نمى‏باشد. سفر، براى جسم، معمولاً خستگى و سستى مى‏آورد؛ ازاین‏رو، خداوند متعال، به جهت امتنان و رعایت حال مسافر، نمازهاى چهار ركعتى را به دو ركعتى تبدیل كرده است و این، یكى از حكمت‏هاى نماز قصر به شمار مى‏رود. نماز قصر، براى مسافر، شرایطى دارد كه در رساله‏هاى عملیه بیان شده‏اند.

 

6- جاهل قاصر و مقصر

رمضان

"جاهل قاصر" و "جاهل مقصر"، دو اصطلاح فقهى مى‏باشند. جاهل قاصر، كسى است كه در تحصیل علم كوتاهى نكرده است؛ یعنى در شرایطى است كه امكان دسترسى به حكم خدا براى او وجود ندارد و یا خود را جاهل نمى‏داند و احتمال بطلان اعمالش را نمى‏دهد و جاهل مقصر، كسى است كه در تحصیل علم كوتاهى كرده است؛ یعنى، امكان آموختن و یادگیرى معارف اسلامى و احكام الهى را داشته، ولى آنها را یاد نگرفته است. جاهل قاصر در برخى موارد مورد عقاب و عذاب خداوند قرار نمى‏گیرد؛ ولى جاهل مقصر سزاوار عذاب است.

 

7- كفاره‏

كفاره از ماده كفر، به معناى پوشاندن است و در اصطلاح دینى، عبارت است از پرداخت صدقه، قربانى و انجام عمل شرعى و مانند آن به خاطر گناهى كه انجام گرفته است و چون این عمل، آثار گناه را محو مى‏سازد و آن را از انسان مى‏پوشاند، كفاره نامیده مى‏شود و انسان كافر را نیز از آن جهت كه حقایقى از قبیل خدا، قیامت، نبوت و ... را انكار كرده و آن را از خود مى‏پوشاند، كافر مى‏گویند.

كفاره در همه شرایع و ادیان، براى اجتناب از عواقب سوء اعمال شرعى، غیراخلاقى و مخالف اصول اجتماعى انجام، مى‏گیرد. مهم‏ترین این عواقب و آثار، جلب رضایت و فرو نشاندن خشم الهى است. كفاره چند نوع است؛ معین، مخیر، مرتب، مرتب و مخیر و كفاره جمع. تعریف و موارد هر یك از اینها در جاى خود بیان شده است.

 

8- كفاره جمع

كفاره جمع، یكى از انواع كفاره محسوب مى‏شود و آن عبارت است از جمع كردن بین آزاد كردن یك بنده و گرفتن دو ماه روزه و اطعام شصت فقیر. این كفاره، در دو مورد تحقق پیدا مى‏كند؛ یكى این كه انسان روزه خود را با چیز حرام باطل كند و دیگرى این كه شخص مسلمانى را بى گناه و از روى عمد به قتل برساند.

 

9- فطره‏

فطره در لغت چند معنا دارد كه مهم‏ترین آنها خلقت و اسلام است و در اصطلاح، عبارت است از زكاتى كه هر مسلمان براى خود و هر كس كه نان خور او محسوب شود، به مستحق مى‏پردازد و زمان اداى آن مغرب روز آخر ماه رمضان تا ظهر روز عید فطر مى‏باشد. با توجه به این كه پرداخت این نوع حق مالى، باعث سلامت جسم(خلقت) و روح مى‏شود، آن را زكات بدن یا فطره مى‏نامند و شاید وجه تناسب آن با معناى اسلام، این باشد كه زكات فطره، مقتضاى اسلام است؛ از این رو، كسى كه پیش از غروب شب عید فطر، مسلمان شود، تكلیف از او ساقط نمى‏شود. زكات بر دو نوع است؛ زكات مال و زكات فطره. زكات مال به نه چیز تعلق مى‏گیرد كه عبارتند از: گندم، جو، خرما، كشمش، طلا، نقره، شتر، گاو و گوسفند. زكات فطره براى هر نفر تقریبا سه كیلو از خوراك بیشتر مردم مى‏باشد كه گندم، جو، خرما، كشمش، برنج، ذرت و مانند اینهاست.

زكات فطره به اتفاق شیعه و سنى واجب است و در متون دینى، براى آن فلسفه و فواید متعددى برشمرده است كه قبول و تكمیل روزه، تضمین كردن سلامتى جسم و پاك كردن روح از رذایل اخلاقى، حفظ انسان از مرگ و تكمیل زكات مال از مهم‏ترین آنها به شمار مى‏روند.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:45 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

معناى دعا

دعا

«وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ »1

نخست به مبادى تصوریه دعا پرداخته, سپـس, موانع, شرایط و مشكلات آن را بازگو مى كنیم. "دعا" در فرهنگ لغت به مفهوم خواندن, صدا زدن و عبادت و نیایش است; خواندن, گاهى توام با خواستن است و زمانى به شكل راز و نیاز و تضرع و ابتهال مى باشد.

اقبال لاهورى مى نویسد: «نیایش خواه به شكل فردى و خواه به صورت اجتماعى, تجلى اشتیاق درونى انسان براى دریافت جوابى در سكوت است.»2 كم نیستند كسانى كه اعتقاد به مبداء متعال ندارند, لیكن براى تسكین دردها و آلام درونى, حوایج قلبى خویش را در قالب دعا مطرح مى سازند; در این صورت, اگرچه چنین خواندنى, دعاى اصطلاحى نیست (زیرا مدعوى در میان نیست), ولى بیانگر ضرورت دعا براى بشر, است. بنابراین, اگر بخواهیم تعریف جامع ترى از دعا ارائه بدهیم, باید بگوئیم دعا تجلى عشق به خدا براى نیل به تكامل و رفع نیازمندیهاست; «الدعاء الرغبه الى الله»3 نیایش, گرایش و كشش به سوى خدا است.

در خصوص دعا تعریف هاى زیادى شده است كه نمونه هایى از آن ها را مى‌آوریم:

ـ دعا مطالبه آن چیزهایى است كه انسان به لیاقت و كار و اندیشه باید به دست آورد.

ـ دعا منبع و كانون عظیم تغذیه روح انسانى است; همان گونه كه جسم مركز تغذیه نیازهاى مادى بشر مى باشد.

ـ دعا احیاى خواسته ها, آرمان ها و ایده‌آل هاى راستین انسان است.

ـ بالاخره حقیقت دعا عشق به خالق زیبایى ها, عظمت ها, جهش به سوى كمال مطلق و علم مطلق و پرواز بسوى بى نهایت و معبود لایتناهى است. به عقیده دكتر "كارل" دعا و نیایش عبارت است از تضرع و ناله و طلب یارى و استعانت و گاهى یك حالت كشف و شهود روشن و آرامش درونى و مستمر دورتر از اقلیم همه محسوسات.

 

الگوهاى دعا

دعا, گاهى براى جلب منفعت و سود مادى و زمانى به منظور دفع ضرر و زیان و گاهى در قالب نفرین است. زمانى هم به شكل پوزش و عذرخواهى از قصور و تقصیرها و گاهى براى جلب بهره هاى معنوى و كرامات اخروى است. صدا زدن را دعوت مى گوییم و دعوت شونده را مدعو; این قسم از دعا در میان مردم معروف و رایج است.

علامه طباطبایى مى فرماید: دعا و دعوت عبارت است از اینكه دعا كننده نظر مدعو را به سوى خود متوجه كند و پـس از جلب توجه, فایده و نعمتى را از وى درخواست نماید. بنابراین, "سوال" به منزله غرض و نتیجه دعا مى باشد, و این مفهوم به تمام موارد سوال منطبق است, مانند پرسش در مورد مجهولات و سوال به معنى محاسبه و پرسش در زمینه تقاضاى كمك مادى و معنوى.

خداى تبارك و تعالى چیزى را كه زبان در آن دخالت دارد سوال نامیده است.

«وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا »4 و از انواع نعمت هایى كه از او درخواست كردید به شما عطا فرمود كه اگر نعمت هاى خدا را بخواهید به شماره در آورید هرگز حساب آن نتوانید كرد.

البته این درخواست به زبان ظاهرى نیست بلكه به زبان فقر و استحقاق وجودى و فطرى است.

"دعوت" با "نداء" نیز فرق دارد; زیرا ندا اختصاص به لفظ و صوت دارد, ولى دعا مى تواند از مقوله لفظ باشد و یا از طریق اشاره و با توجه قلبى انجام بگیرد «ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْیَةً »5

"راغب اصفهانى" مى گوید: دعا مثل نداست, جز آنكه ندا گاهى فقط خواندن است, بدون ذكر اسم, ولى دعا غالبا با ذكر اسم است و ندا به مجرد بلند كردن صدا گفته مى شود.6

دعا منبع و كانون عظیم تغذیه روح انسانى است; همان گونه كه جسم مركز تغذیه نیازهاى مادى بشر مى باشد

انواع دعا

دعا نیز مثل عبادت و تسبیح و تنزیه حق تعالى بر دو قسم است:

تشریعى و تكوینى.

"دعاى تكوینى" یعنى همه موجودات به زبان طبیعت و هستى خویش ـ كه جز فقر ذاتى چیزى نیست ـ از خداى هستى بخش یارى مى جویند; هر موجودى به میزان استعداد و ظرفیت فیض, از خدا طلب مى‌كند كه آیه «یَسْأَلُهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ »7 اشاره بدین حقیقت است.

دعا کرنا

تمام موجودات به زبان حال, خدا را مى خوانند, به ویژه موجودات زنده در حال اضطرار به زبان خود دعا مى كنند.

«دعاى تشریعى "اختیارى" این دعا مخصوص موجودات مختار و با اراده است كه طبق درجه معرفت, از قدرت مافوق مطالباتى دارند ولى غالبا بر اثر فاصله گرفتن از تعلیمات پیامبران, بشر به غیر خدا پناه مى برد اما هنگامى كه بفهمد ملك و قدرت و عزت و ذلت دست خداست به قدرت فناناپذیر روى مى‌آورد این نوع دعا در تكامل انسان آزاد و مختار تاثیر بسزایى دارد. علامه طباطبایى در تفسیر المیزان مى نویسد: "دعا در مورد آفریدگار جهان گاهى تكوینى است یعنى ایجاد موجودى براى شیى دیگر, گویى خداوند متعال آن را بطرف آن شیى فرا مى خواند.

"یَوْمَ یَدْعُوكُمْ فَتَسْتَجِیبُونَ بِحَمْدِهِ "8 روزى كه شما را فرا مى خواند و با سپاس پاسخ مى دهید. كه مقصود دعوت به زندگى اخروى است. هركـس مى میرد و در واقع دعوت خدا را لبیك مى گوید. و گاهى تشریعى است كه مى فرماید: «قل ادعوا الله اءو ادعوا الرحمن ایاما تدعوا فله الاسماء الحسنى.»9 نیایشگران واقعى, دعا را به منظور پاسخ به نیاز ذاتى و فقر وجودى انجام مى دهند. از تضرع و ابتهال و ارتباط با حضرت حق لذتى وصف ناپذیر مى برند.

سخن گفتن با محبوب و راز دل گشودن براى آنان از همه دنیا عزیزتر است.

"دكتر كارل" مى گوید: نیایش در مرحله عالى ترش از سطح درخواست و عرض حال بالاتر مى رود, انسان در برابر خداوندگار هستى نشان مى دهد كه او را دوست دارد, نعمت هاى او را سپاس مى گذارد و آماده است تا خواسته هاى او را ـ هرچه باشد ـ انجام دهد. در اینجا نیایش به صورت یك سیر روحانى و مكاشفه درونى در مى‌آید.10 خداوند متعال براى رسیدن به اهداف مقطعى و مادى, علل و اسبابى قرار داده است كه بشر ناگزیر باید آن مقدمات را طى كند تا به نتیجه برسد; به عبارت دیگر دنیا دار علل و اسباب است.

در حدیث آمده: «ابى الله ان یجرى الاشیاء الا بالاسباب.»11 در قرآن مجید مى‌فرماید: «فلیرتقوا فى الاسباب»12 بنابراین دعا چه نقشى مى تواند ایفا كند؟ در پاسخ باید گفت:

اولا ـ دعا و نیایش آموزش عالى ترین مسایل اخلاقى و عرفانى و اعتقادى است, دعا یك نوع جهان بینى عمیق و لطیف و مفید است.

ثانیاـ انگیزه دعا به حسب ظرفیت و شناخت متفاوت مى باشد, بعضى دعا را كلید موفقیت در امور اقتصادى مى دانند و بـس; این افراد مفهوم دعا را نفهمیده اند. این نوع برداشت ها در ذهن روشنفكران شیعه و سنى, تصویرهاى ناموزونى از دعا گذاشته است كه دعا براى افرادى بى خبر از قانون علت و معلول و ارتباطات جهانى است و همراه دعا انسان هاى گوشه گیر و ساده لوح و خوش باور و خیال باف در ذهن آنان تداعى مى كند.

غافل از اینكه فاعل بر دو گونه است: یكى آنكه احتیاج به ابزار كار دارد وگرنه نمى تواند كارى بكند, مثل نجار و بنا كه بدون ابزار نه ساختمان درست مى شود و نه میز و صندلى, ولى گاهى فاعل بدون ابزار اثر مى گذارد, مانند كسى كه با اراده و با حرارت و انرژى خاص چیزى را مى اندازد و بیمارى را درمان مى كند (انرژى درمانى).

ملائكه و قواى غیبى این عالم به مشیت الهى بر سامان دادن امور جهان مامورند گاه با ابزار و گاهى بدون ابزار; "فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا ".13 دعا معارضه با طبیعت نیست تا بگوییم طبیعت مقهور موجودات غیبى هستند, بلكه طبیعت هم به تدبیر قواى عاقله این عالم است. اگر خدا بخواهد بیمارى كه اجل محتوم دارد, گاهى به دارویى شفا مى دهد و گاهى به دعا و توسلى, چون علت شفا, منحصر به یك چیز نیست.

"صاحب تفسیر المنار" استجابت دعا را منحصر به جایى دانسته كه اسباب طبیعى نیز در میان باشد و دعا آن است كه از خداوند بخواهند اسباب طبیعى را فراهم سازد تا داعى به مقصود برسد, مثلا فقیر, وسائل كسب و كار از خدا بخواهد و مریض دارو. البته گاهى خداوند متعال, بدون اسباب و عوامل مادى دعا را مستجاب نمى كند, ولى این تخصیص و انحصار درست نیست; چون به غیر اسباب طبیعى نیز مى تواند حاجت ها را برآورد, علل و عوامل روحانى مى تواند شفا بخش باشد. ولى گروهى فراتر از این ها فكر مى كنند, آن ها دست به دعا برمى دارند, نه براى حوایج مادى, بلكه نفـس دعا كردن براى آنان موضوعیت دارد. ما قاعده و لزوم دعا را قبلا ذكر كردیم, این قسمت را كه هدف اصلى و اساسى دعاست بیشتر باز مى كنیم.

علامه طباطبایى مى فرماید: دعا و دعوت عبارت است از اینكه دعا كننده نظر مدعو را به سوى خود متوجه كند و پـس از جلب توجه, فایده و نعمتى را از وى درخواست نماید

در اینجا نیایش به صورت یك سیر روحانى و مكاشفه رحمانى در مى آید, در این برداشت, دعا به مفهوم پرواز روح به سوى عالم بالاست و ارتباط مجذوبانه قلب است با خدا, شریف ترین و گران سنگ ترین حالات انسان است. اگر از دكتر كارل ها سخن مى گوییم بدین علت است كه وى این مفاهیم معنوى بلند را از طریق چالش هاى تجربى و یا كاوش هاى عقلانى مبتنى بر تجربیات شخصى به دست آورده; او به معانى بلند دعا در اسلام و به مضامین عالى دعاهاى امامان معصوم(علیهم السلام) برخورد نداشته, او دعاى عرفه و مناجات شعبانیه را ندیده و صحیفه سجادیه را نخوانده است.

در این برداشت, دعا یك نوع عبادت است و تمرد از دعا و احساس استغنا, یك نوع تكبر مى باشد, و سرانجام متكبران دخول در آتش است; «وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ .»14

امام زین العابدین در صحیفه سجادیه مى فرماید: «فسمیت دعائك عباده و تركه استكبارا و توعدت على تركه دخول جهنم داخرین»15 دعا و خواندن خود را عبادت نامیده اى و ترك آن را استكبار, و تهدید كرده اى كیفر ترك آن, با خوارى وارد جهنم شدن است.

امام صادق(ع)فرمود: «علیكم بالدعاء فانكم لا تقربون بمثله»16 شما را به دعا سفارش مى كنم. زیرا با هیچ عمل دیگرى همچون دعا, به خدا نزدیك نمى شوید. پـس دعا, درمان عطش قلب و تسكین سوزش جان و عروج به عالم بالاست.

در دعاى شعبانیه كه تمام ائمه(علیهم السلام) بر آن مواظبت مى كردند و حضرت امام خمینى(ره), بخشى را پیوسته در قنوت مى خواندند. «الهى هب لى كمال الانقطاع الیك.»

«لقائك قره عینى و وصلك منى نفسى و الیك شوقى و فى محبتك ولهى... و فى مناجاتك روحى و راحتى و عندك دواء علتى و شفاء غلتى و برد لوعتى.»17

لذا حال دعا براى اهل دل, پیش از آنكه طلب باشد مطلوب است و به جاى مقدمه, نتیجه و غایت و محصول است, دردها و رنج ها بهانه یى است براى كوبیدن در محبوب و راز دل گفتن با او «یا منى قلوب المشتاقین و یا غایه آمال المحبین».18

در اینجا چند نمونه روایات مى‌آوریم:

رسول خدا فرمود: «واعلموا ان الله سبحانه لا یستجیب دعاء من قلب غافل»19 بدانید كه خداى سبحان خواندن بدون توجه قلبى را پاسخ نمى دهد.

امام صادق(ع) فرمود: «ان الله لا یستجیب دعاء بظهر قلب ساه20 فاذا دعوت فاقبل بقلبك»21 خدا, خواندن بدون توجه قلب را پاسخ نمى دهد. پـس هرگاه خداى را مى خوانى, قلبت را به سوى خدا متوجه كن.

 

آب كــم جــو, تشنـگى آور بـه دست 
تــا بـجــوشد آبــت از بــالا و پــسـت
هــركـه جویـــا شد بـیـــابـــد عاقـبت
مـایـه اش درد است و اصل مـرحمـت
رحمتم موقوف آن خوش گریه هاست
چون گرست ازبحر رحمت موج خاست
هـر كــــــه او بـیــدارتـــر پـــــر دردتر
هــركـــه او آگــــاه تــــر رخ زردتـــــــر
پیــش حــق یــك نــالـــه از روى نیـاز
بـــه كــه عمـــــرى بــى نیازاندر نماز
چــون خــدا خواهـد كه مان یارى كند 
مــیــــل مــــا را جــــانـــب زارى كند
اى خـــدا زارى ز تـــــو مــرهــم ز تو 
 هــــم دعــا از تــو اجابــت هم ز تو22

 

از منظر عقل فلسفى واقعیت مخلوق جز فقر و نیاز به خالق نیست.

دعا

معلول عین ربط به علت است و انسان عین تعلق به وجود مطلق مى باشد, لذا نمى تواند در جوهر ذات خود از دعا و تضرع و ابتهال انفكاك پیدا كند, چون در اصل و اساس آفرینش در حال دعاست; بلكه هویت مخلوقات به دعا و تسبیح است: «وَلِلّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ مِن دَآبَّةٍ وَالْمَلآئِكَةُ وَهُمْ لاَ یَسْتَكْبِرُونَ»23

تربیت هاى نادرست, حجاب هاى جهل و علم و قدرت, چهره شفاف فطرت را مستور مى سازد و او را از فقر و نیاز ذاتى غافل مى كند. تنها در تنگناها و مصایب روانى, فطرت بیدار مى شود و سپـس رو به افول مى‌گذارد; به فرموده قرآن:

«وَجَاءهُمُ الْمَوْجُ مِن كُلِّ مَكَانٍ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُاْ اللّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ24

این حالت, موقت و گذراست و براى همه پیش مى‌آید, ولى خاصان درگاه احدیت در نعمت و نقمت حال دارند.

عقل مى گوید ضرر احتمالى را چه یقینى باشد و چه مشكوك و محتمل, باید به وسیله اى رفع كرد و چون انسان به تنهایى قدرت بر رفع مصائب و ناملایمات ندارد, ناگزیر باید به دعا پناه ببرد و از خداى خالق قهار بخواهد.

دنیا دار بلا و مصیبت است و فرارى از آن نیست جز به سوى خدا:

«ففروا الى الله لاملجاء و لا منجى منه الا الیه»؛ به سوى خدا بگریزید زیرا هیچ پناه گاه و نجات بخشى جز او نیست.

حضرت على(ع) درباره نیازمندى بشر به دعا مى فرماید:

«ما المبتلى الذى قد اشتد به البلاء باحوج الى الدعاء من المعافى الذى لا یأمن البلاء قال رسول الله افزعوا الى الله فى حوائجكم والجووا الیه فى ملماتكم و تضرعوا الیه و ادعوه فان الدعاء مخ العباده و ما من مومن یدعوالله الا استجاب فاما أن یعجله له فى الدنیا أو یوجل له فى الاخره واما أن یكفر من ذنوبه بقدرما دعاه ما لم یدع بماءثم»25 آنان كه در آسایش اند و در معرض بلا, به دعا محتاج ترند از كسانى كه دچار بلاهاى سخت هستند. رسول خدا(ص) فرمود:

در نیازهاى خود, نزد خدا فغان و فریاد كنید و در بلاهاى شدید به او پناه برید و تضرع كنید.

زیرا دعا, مغز و اصل بندگى است و هیچ مومنى خدا را نمى خواند مگر اینكه مستجاب شود. و این قبولى دعا یا در دنیا و یا در آخرت است و یا اینكه موجب پوشش و محو گناهان است تا زمانى كه گناه تازه اى از مومن سر نزده باشد. در تمام نیازها باید به خدا پناه برد.

قال الصادق: «یا میسر ادع و لا تقل ان الا مر قد فرغ منه ان عند الله عزوجل منزله لا تنال الا بمساءله و لو أن عبدا سد فاه و لم یساءل لم یعط شیئا فسل تعط یا میسر انه لیس من باب یقرع الا یوشك أن یفتح لصاحبه»; پیوسته خدا را بخوان, چه به حاجت برسى یا نرسى, كه در پیشگاه خدا براى انسان منزلت و مقامى است كه جز از طریق دعا امكان پذیر نیست. اگر بنده دهانش را ببندد و چیزى سوال نكند, به وى اعطا نمى شود. پـس بخواه تا اعطا شود. اى میسر, انسان وقتى درى را بكوبد بالاخره به رویش باز مى شود.

 

گفت پیغمبر كه گر كوبى درى
عاقبت زان در برون آید سرى26

 

محمد باقر شریعتى سبزوارى

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:45 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

v

مضامین دعای افتتاح

دعا

از آن جا كه بیش از دعاهای دیگر، خواندن دعای افتتاح در این ماه متداول است، مناسب است كه محتوای این دعا برای مردم تشریح شود. با یك نگاه اجمالی می بینیم كه سرفصل‌های مهم و مضامین عمده این دعا این‌هاست:

۱. صفات متعالی خداوند، درس توحید و معارف اعتقادی؛

 ۲. بیان نعمت‌ها و بزرگواری‌ها و كرامت‌های الهی در حق انسان و خطاپوشی او(عبودیت)؛

۳. صلوات بر چهارده معصوم(پیوند ولایی با اهل بیت)؛

۴. دعا برای ظهور امام زمان و تشكیل دولت كریمه(بینش سیاسی شیعه)؛

۵. جایگاه و نقش رهبری و ولایت در جامعه «اللهم به شَعْثَنا ... تا«اله الحق آمین»؛

۶. شكوه به درگاه خدا و التجا برای فرج امام زمان(عج)(بحث انتظار و آینده).

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:45 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

v

روزه فتح قله تقوا

خدا ،انسان ،تقوا ،خودسازی

بار دیگر ماه مبارك رمضان فرا رسید ماهى كه سراسر مهر و رحمت و امید و نعمت است. عید اولیاى الهى و بهار قرآن، گلستان دعا و بوستان مناجات با معبود. ماهى كه شب قدرش ظرف نزول قرآن است. شب نور و بركت، شب عفو و رحمت، شب آزادى و حریت و شب بیدارى و سعادت و ا گر چنین ماه و چنین شبى نبود چگونه انسان غفلت زده و آلوده و در بند هواها و هوس‏هاى نفسانى را امید به بیدارى و بازگشت به خویش بود.

عاشقان كوى دوست ماه‏هاست كه در انتظار فرارسیدن این ماه‏اند و از رجب به استقبالش شتافتند تا با زلال عطوفت الهى غبار از جان و زنگار از قلب خویش بزدایند.

و ما نیز قلم به كف گرفتیم تا با نگارش ذره‏اى از بى‏كران فضیلت و آثار و ثمرات روزه، پندى به خویش و تذكرى به دوستان اهل معرفت دهیم.

 

فضیلت ماه مبارك رمضان‏

براساس آیات و روایات، ماه مبارك رمضان ماهى است ممتاز از دیگر ماهها و از حیث فضیلت بسیار برتر از آنها كه نه فقط در امت پیامبر بلكه در امم سابق نیز چنین بوده است. قران نزول خود را در این ماه عظیم مى‏داند: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْءَانُ» براساس روایات، دیگر كتب آسمانى نیز در این ماه نازل شده از جمله طبق روایتى از امام صادق(ع) «تورات» در ششم ماه مبارك رمضان، «انجیل» در دوازدهم، «زبور» در هجدهم و قرآن در شب قدر نازل گردیده است.1

ماه رمضان «شهر اللّه»2 لقب گرفته است. براساس این قول رمضان اسمى از اسماء الهى است3 و از این‏رو در حدیثى از امام على(ع) آمده است كه فرمودند: «لاتقولوا رمضان و لكن قولوا شهر رمضان فانكم لاتدرون ما رمضان؛ نگویید رمضان، بلكه بگویید ماه رمضان. همانا شما نمى‏دانید رمضان چیست؟»4

درباره معناى «رمضان» علاوه بر قول نقل شده در بالا دو معناى دیگر نیز بیان شده است كه نظر به ارتباط معناى لغوى با فضیلت این ماه ذكر آن خالى از فایده نیست. و ما این دو معنى را از تفسیر لطیف كشف الاسرار نقل مى‏كنیم: «اینك ماه رمضان اقبال كرد بر دوستان، ماهى كه هم بشوید و هم بسوزد. بشوید به آب توبه دلهاى مجرمان، بسوزد به آتش گرسنگى تنهاى بندگان، اشتقاق رمضان از «رَمْضا» است یا از «رَمَضَ» اگر از «رمضا» است آن سنگ گرم باشد كه هر چه بر آن نهند بسوزد و اگر از «رمض» است باران باشد كه به هر چه رسد آن را بشوید.»5  در ابتداى خطبه طولانى پیامبر اكرم(ص)نیز كه در آخرین جمعه ماه شعبان ایراد شده است گوشه‏اى از فضیلت این ماه بیان شده و آمده است: «اى مردم بدرستى كه رو كرده به سوى شما ماه خدا و رحمت و آمرزش الهى، ماهى كه نزد خدا بهترین ماهها و روزهایش بهترین روزها و شبهای ش بهترین شب‏ها.... اى مردم! درهاى بهشت در این ماه گشوده است.... و درهاى آتش بسته... و شیاطین در بندند...»6

سخن در باب فضیلت این ماه بسیار است و مجال اندك. اما براى ورود به بحث حقیقت روزه و آثار و ثمرات آن لازم بود شناختى هر چند اندك از فضیلت این ماه داشته باشیم چرا كه درخت عمل در سرزمین معرفت مى‏روید اگر این معرفت درست باشد عمل صالح نیز درست و در غیر این صور ت عمل ما آفت‏پذیر خواهد بود.

 

حقیقت روزه

قرآن كریم در اشاره‏اى بسیار كوتاه اما پر مغز و پر معنى حقیقت روزه و هدف از آن را بیان فرموده است در آیه 183 سوره بقره مى‏خوانیم: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! روزه بر شما واجب شد همانگونه كه بر پیشینیان شما واجب گردید باشد كه پرهیزكار شوید.»

خداوند این آیه را با خطاب خاص خود به دوستانش آغاز مى‏كند و چه خطابى برتر از خطاب معبود با انسان، كه چنین نواى گوش‏نوازى قبل از هر چیز تمامى سختى‏هاى روزه را از یاد انسان مى‏برد. امام صادق (ع) درباره این خطاب الهى مى‏فرمایند: «لذّة ما فى النداء اَزال تَعَبَ العبادة و العناء؛7 لذت آنچه در این خطاب است رنج و سختى عبادت را از بین مى‏برد».

در ادامه آیه خداوند فلسفه تشریع روزه را كه در اُمم گذشته نیز جریان داشته بیان مى‏كند و مى‏فرماید: «لعلّكم تتقون» رسیدن به مرحله تقوا هدف روزه و حقیقت آن است. از این عبارت كوتاه مى‏توان دنیایى از معنا را فهمید چرا كه تقوا «خیر دنیا و آخرت»8 و «سرآمد همه كارهاست»9 و رسیدن به این مهم یعنى نهایت كمال آدمى و سعادت دنیا و آخرت.

چنانكه تقوا همه جانبه است و فقط به تقواى قلب یا عضو خاص یا حوزه معین اعم از فرهنگى، اخلاقى، اجتماعى، سیاسى، اقتصادى، محدود نمى‏شود و شامل همه این ابعاد مى‏گردد. روزه نیز فقط امساك از خوردن و آشامیدن نیست بلكه روزه دل، روزه چشم، روزه زبان، روزه قلب را شا مل مى‏شود و در یك كلام آنكه تمامى وجود آدمى در اختیار احكام و فرائض الهى باشد.

اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! روزه بر شما واجب شد همانگونه كه بر پیشینیان شما واجب گردید باشد كه پرهیزكار شوید

چنین روزه‏اى سپر آدمى است10 در برابر آتش، بهشت را واجب مى‏كند11 و خالص شدن آدمى را به همراه مى‏آورد12 و به

رمضان

میراث روزه كه همان یقین به ذات اقدس الهى است نایل مى‏كند. در حدیث معراج آمده است كه پیامبر(ص) فرمود: «پروردگارا! میراث روزه چیست؟ خداوند فرمود: روزه حكمت به ارث مى‏نهد و حكمت معرفت و معرفت یقین مى‏آورد و چون بنده به یقین رسید دیگر براى او اهمیتى ندارد كه چگونه شب و روز خود را بگذراند. به سختى یا به آسانى».13

اما روزه‏اى كه فقط امساك از خوردن و آشامیدن بدون توجه به محرمات الهى و واجبات خداوندى باشد بهره آن همان گرسنگى و تشنگى و رفع تكلیفى بیش نخواهد بود. چنانكه پیامبر خدا(ص) مى‏فرمایند: «بسا روزه‏دارى كه بهره او از روزه‏اش گرسنگى و تشنگى است و بسا شب زنده‏دا رى كه بهره او از عبادت شبانه‏اش فقط بى‏خوابى است.»14 چه خسران زده‏ایم اگر تشنگى و گرسنگى را تحمل كنیم و دست خالى این ماه را پشت سر بگذاریم در این صورت سپر آتش را كه همان اصل روزه است به همراه داریم اما با اعمال ناشایستمان آن سپر را پاره كرده‏ایم سپرى ك ه از ما در برابر آتش محافظت نمى‏كند. این سپر را چه فایده و این روزه را چه سود كه پیامبر عظیم مى‏فرماید: «الصُّوُم جُنَّةٌ مالَمْ یَخْرقْها»15 روزه سپر است تا زمانى كه (آدمى با اعمال ناشایست) آن را ندرد»

 

مراتب روزه‏

چنانكه تقوا را مراتبى است و انسانها در بهره‏مندى از آن یكسان نیستند روزه هم كه ابزارى براى رسیدن به تقوا است درجات و مراتبى دارد. اهل معرفت در بیان درجات روزه همانند تقوا سه مرتبه و درجه براى آن قایل شده‏اند.

1) روزه عوام كه همان پرهیز از خوردن و آشامیدن و سایر مبطلات روزه است و از آدمى دفع تكلیف مى‏كند.

2) روزه خواص: كه علاوه بر آنچه عوام از آن پرهیز مى‏كنند سایر اعضاى بدن نظیر چشم و گوش و دهان و... از گناهان دورى مى‏كنند كه افطار چنین روزه‏اى، ارتكاب گناه و انجام معصیت است.

امام على (ع) چنین مرتبه‏اى را این‏گونه معرفى مى‏فرمایند: «روزه‏دارى، پرهیز از حرام‏هاست، چنانكه انسان از خوردن و آشامیدن خوددارى مى‏كند».16

3) روزه خواص خواص: كه علاوه بر آنچه در دو مرحله پیش گذشت روزه‏دار، دل را از مشغول شدن به افكار دنیوى و اخلاق رذیله و هر آنچه غیر خداست محافظت كند و افطار این نوع از روزه به یاد غیر خدا و روز قیامت بودن است و حاصل این روزه روگردانیدن از غیر خداست چنانكه خداوند فرمود: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ؛17 بگو خدا و هر چه غیر اوست واگذار».

این مرتبه از روزه اختصاص به انبیاء و صدیقین و مقرّبین دارد و ثمره این روزه نایل شدن به مشاهده جمال لقاى الهى است و رسیدن به چیزى كه هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده، و به خاطر احدى خطور نكرده است.18

رشیدالدین میبدى در تفسیر گرانسنگ كشف الاسرار با بیانى لطیف این مرتبه از روزه را چنین بیان مى‏دارد: «روزه جوانمردان به زبان اهل حقیقت بشو و ثمره و سرانجام آن بدان، چنانكه تو تن را به روزه‏دارى و از طعام و شراب بازدارى ایشان دل را به روزه در آرند و از جمل ه مخلوقات باز دارند. تو از بامداد تا شبانگاه روزه‏دارى. ایشان از اول عمر تا آخر عمر روزه دارند. میدان روزه تو یك روز است، میدان روزه ایشان یك عمر»19

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:45 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

خواسته‌های ما در ادعیه ماه مبارك رمضان

آداب و رسوم مردمان آذربایجان در ماه رمضان

ادعیه اسلامی، دریایی از معارف بلند است كه از زبان معصومین (علیهم‌السلام) در این قالب بیان شده است. برای كسانی كه در پی ارتقای سطح خواسته‌های خویش از پیشگاه خدای متعالند، مناسب است كه در مضمون دعاها دقت بیشتری كنند. در این مطلب سعی شده که نگاهی اجمالی به خواسته‌های خود در ادعیه ماه مبارک رمضان داشته باشیم.

 

1ـ آمرزش خواهی

ماه رمضان طبق روایات بسیار و ادعیه، ماه آمرزش و مغفرت الهی است. به تناسب همین معنا بخش عمده‌ای از خواسته‌های ما در دعاها، طلب آمرزش از درگاه خداوند است و این كه از گناهان درگذرد و مبادا این ماه سپری شود و هم چنان بار گناهانِ نابخشوده برگردن ما سنگینی كند. از دعاهای هر شب این است: «اَعوذُ بجلال وجهك الكریم اَن ینقضی عنّی شهر رمضان...» این مضمون در بسیاری از دعاها و مناجات های این ماه دیده می‌شود و راستی هم بدون آن، انسان از بركات این ماه محروم می‌ماند.

 

2-حج و زیارت خانه خدا

انجام حج و اعمال مناسك آن و تعظیم شعائر، زمینه‌ای برای شمول مغفرتِ الهی است. در دعاهای متعدد این ماه، توفیق زیارت خانه خدا و حرم پیامبر خواسته شده است و چون شب‌های قدر طبق خواسته‌ها و عمل‌های ما و مشیت الهی، شب‌های تعیین سرنوشت و مقدّرات است، با اصرار از خدا خواسته شده كه در مقدّرات حتمی این ماه، نام‌مان را جزء زائران بیت الله الحرام ثبت كند. در دعای هر شب است: «... و أنْ تَجْعَلَ لی فی عامی هذا إلی بَیتِكَ الحرامِ سَبیلاً حِجَّهً مَبروره ...».در دعای هر شب است(پس از دعای افتتاح): «... أن تَكْتُبَنی مِن حُجّاج بَیتكَ الحرامِ المَبرورُ حَجُّهم ...».در اعمال شب نوزدهم است: «اَللّهمَ اجْعَل فیما تَقْضی و تقدّرُ مِن الأمرِ المَحْتومِ ...».و موارد متعدد دیگر از جمله دعای پس از افتتاح.

 

3ـ شهادت طلبی

از ارزش‌های مهم مكتبی، شهادت طلبی و آرزوی كشته شدن در راه خداست. امیرالمؤمنین علیه السلام هم سال‌ها در انتظار فوز شهادت بود. شهادت طلبی مرحله والای وارستگی از تعلّقات دنیوی و دل‌بستگی به آخرت است. در اعمال مشترك ماه رمضان از جمله در دعایی این خواسته مطرح است: «أسئَلَك أن تَجْعَلَ وَفاتی قَتلاً فی سبیلك تَحتَ رایهِ نبیك مَعَ اولیائِك ...». از جمله در دعای دوازدهم از اعمال شب‌های ماه رمضان بعد از دعای افتتاح می‌خوانیم: «وَ قَتْلاً فی سَبیلِكَ فَوِفِّق لَنا».

 

4ـ نجات از دوزخ و ورود به بهشت

در آخرت، سرانجامِ همه انسان ها روشن می‌شود. برنده كسی است كه با اعمالش، یا با برخورداری از غفران الهی از عذاب نجات یابد و بهشتی شود. درخواست نجات از جهنّم و برائت از آتش و هم چنین ورود به بهشت و برخورداری از انواع نعمت های الهی، از خواسته‌های دیگر مطرح در دعاهای این ماه است. از جمله در دعای پس از افتتاح می‌خوانیم: «و من ثمار مِنَ النّارِ فاكتُبْ لَنا وَ فی جَهنَّم فلا تَغُلَّنا...». در دعای پس از ابوحمزه ثمالی هم(یا عُدَّتی فی شِدَّتی...) این مضامین مطرح است.

از ارزش‌های مهم مكتبی، شهادت طلبی و آرزوی كشته شدن در راه خداست. امیرالمؤمنین علیه السلام هم سال‌ها در انتظار فوز شهادت بود. شهادت طلبی مرحله والای وارستگی از تعلّقات دنیوی و دل‌بستگی به آخرت است

5ـ نعمت‌های دنیوی

اسلام، هم دنیای انسان را تأمین می‌كند و هم سعادت اخروی او را. در دعاهای این ماه، هم خواسته‌های معنوی و نیازهای اخروی مطرح است و هم خواسته‌های دنیوی و مادّی. و این جامعیت اسلام را می‌رساند. در دعای هر روز ماه «اللّهم اَدْخِل علی أهلِ القبور...» از جمله خواسته‌های ما بی‌نیازی فقیران، سیری گرسنگان، پوشش بی‌جامگان، ادای قرض بدهكاران، گشایش برای گرفتاران، بازگشت غریبان، آزادی اسیران، اصلاح امور و شفای بیماری‌ها مطرح است. در دعای شب بیست و سوم نیز، در كنار حج و زیارت، طول عمر و وسعت رزق خواسته شده است: «وَاجْعَل فیما تقضی و تُقّدر اَن تُطیلَ عُمری، تُوسِّعَ علی فی رِزقی». طول عمر در طاعت الهی و وسعت رزق از راه حلال، از بهترین خواسته‌های بندگان است.

 

6- اوصاف خدا و درس توحید

دعا برای خدا

این محور نه به عنوان یك خواسته، بلكه به صورت توجّه دادن به اوصاف خداوند، در بیشتر دعاهای این ماه مطرح است. و درس توحید را از ادعیه منقوله می‌توان آموخت. دعای جوشن كبیر، سراسر نام‌های پروردگار و اوصاف اوست. دعای افتتاح، دعای ابوحمزه ثمالی، دعای سحرهای ماه رمضان «اللهُ إنّی اَسْئَلُكَ مِنْ بَهائِكَ...»، «الهی لا تُؤدِّبنْی بِعُقُوبَتِك...»، دعای ششم از اعمال هر شب و روز ماه «یا ذَا الّذی كانَ قبلَ كُلِّ شیء...»، دعای هر روز و بعد از هر نماز «یا علی یا عظیم...» و ده‌ها دعای دیگر، همه مبین اوصاف خداست و این كه او را چگونه باید بشناسیم هم چنین تسبیحات صدگانه پروردگار(دعایی با ده بخش كه هر كدام حاوی ده بار «سبحانَ» است) از جمله ادعیه‌ای است كه صفات خدا را می‌شناساند.

 

7ـ اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السلام)

محور دیگری كه در دعاها مطرح است توجه دادن به مقام، فضیلت، جایگاه و نقش ائمه و عترت پیامبرصلى الله علیه و آله است. یاد كرد پیوسته و همه روزه آنان، نوعی تجدید عهد با «ولایت» و پیوند با «اهل بیت» است. در دعای افتتاح یكایك معصومین یاد می‌شوند. و نیز در عمل سوم از اعمال روزه های ماه رمضان، یك به یك با القاب و مشخّصات و ویژگی‌های ائمه اطهار نام برده شده است. این بخش از ادعیه نیز، تقویت كننده مبانی اعتقادی امامت و ولایت را تحكیم می‌كند و پیوند روحی با آنان را استوارتر می‌سازد.

 

8ـ نزول قرآن

ماه رمضان، ماه نزول قرآن است. به ویژه شب قدر كه به تصریح سوره قدر در این شب، قرآن نازل شده است. در دعاها نیز به این مضمون اشاره شده تا بندگان الهی به فضیلت ماه و وظایف عبادی در تلاوت كلام خدا بیشتر توجه كنند. در دعای «یا علی یا عظیم» آمده است: «الّذی أنزلتَ فیهِ القرآن ...». در دعای هر روز آمده است: «اللّهم هذا شهرُ رمضان الّذی أنزلتَ فیه القرآن...». در چندین دعای شب اول رمضان، در دعای قرآن بر سر گرفتن در شب‌های قدر «اَسْئَلُكَ بِكِتابِكَ المُنْزَل فیه» و موارد دیگر به این حقیقت اشاره شده است. باشد كه مؤمنان، با قرآن بیشتر مأنوس باشند و از فیض تلاوت و تدبّر بهره مند شوند.

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:46 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

چرا مسافر روزه‏اش باطل است و نمازش شكسته؟!

مسافر

چرا با وجود آثار مفید روزه، مسافران نمى‏توانند روزه بگیرند؛ به ویژه آن كه فلسفه شكسته شدن نماز و بطلان روزه مسافر، تخفیف به حال اوست و در روایات از آن به هدیه الهى تعبیر شده است و در قرآن كریم، بعد از بیان این حكم مى‏فرماید: "اگر روزه بگیرند، براى آنان بهتر است."

روزه، ابعاد گوناگونى داشته، آثار مثبت فراوانى از نظر مادى و معنوى در وجود انسان دارد. تلطیف روح، تقویت اراده، كنترل غرایز و تقلیل آنها، تقویت روحیه ایثار و نوع‏دوستى از مهم‏ترین تأثیرات اخلاقى و تربیتى روزه است و علاوه بر آن كه روزه براى بیمارى‏هاى جسمى و روانى، آثار بهداشتى و درمانى فراوانى دارد، با وجود این، این آثار مخصوصاً در بعد معنوى و قرب الى الله، زمانى تحقق مى‏یابد كه این عبادت با شرایط آن صورت پذیرد كه از جمله این شرایط، در سفر نبودن است.

این كه چرا عبادت خداى متعال كه راه سعادت بشر است، مشروط به شرایط خاصى شده است و یا با پیشرفت و فناورى وسایل حمل و نقل، آیا هنوز این شرایط معتبر است یا نه و نیز تفسیر آیات روزه، موضوع بحث ماست.

پرسش 1. فلسفه شكسته شدن نماز چیست و چرا عبادت خداوند مشروط به شرایطى است؟

نماز شكسته از احكام امتنانى و تسهیلى خداوند براى مسافران است؛ اما این كه چرا براى عبادت خداوند، شرایطى مقرر شده است، توجه به نكات ذیل مفید است:

الف) تمام عبادات و شرایط آنها توقیفى و تعبدى است؛ یعنى، از سوى خداوند است و هیچ كس حق كاستى و افزودن به آن را ندارد؛ پس همه این شرایط، از سوى خداوند است.

ب) خداوند بهتر از هر كس مى‏داند كه راه وصول و تقرب به او چیست و چگونه مى‏توان بهتر به او نزدیك شد و به سعادت و كمال رسید. بنابراین اگر او جزء و شرطى را قرار داده و یا چیزى را حذف كرده، بر اساس مصالحى است كه بسیارى از آنها فراتر از توان درك عقل بشرى است و تنها خداوند بدان آگاه است.

ج) عبادات به عنوان وسیله‏اى براى نیل به كمال در نظر گرفته شده است؛ از این رو قرآن كریم مى‏فرماید: «یا أیها الذین آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرِینَ؛1 اى انسان‏هاى مؤمن! با استعانت از نماز و روزه به خدا نزدیك شوید.» در همه اعمال عبادى، قصد قربت شرط است. گرچه نیت امرى است قلبى، ولى وقتى همان نیت را با عبارات و الفاظ بیان مى‏كنیم، مى‏گوییم: "قربة الى الله"، یعنى این عبادت‏ها را به عنوان وسیله‏اى براى تقرب به پیشگاه حضرت حق ـ تبارك و تعالى ـ انجام مى‏دهیم.

پس این عبادات، زمانى نقش وسیله تقرب به خدا را ایفا مى‏كنند كه با شرایط آن صورت گیرد. خداى متعال مى‏فرماید: نماز باید براى یاد من مى‏باشد (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِى2) و در عین حال تذكر مى‏دهد كه «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى؛3 در حال مستى نزدیك نماز نشوید»؛ زیرا چنین نمازى غفلت‏زدا و نزدیك كننده بشر به خدا نیست و نمازگزار با چنین حالتى حضور قلب ندارد و نمى‏داند كه چه مى‏كند. ازاین‏رو در ادامه همین آیه، در مقام تعلیل حكم مى‏فرماید: «حَتّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُون.» 4

علت بسیارى از نابسامانى‏ها در جوامع اسلامى، این است كه عبادت‏هاى مسلمانان روح ندارد و در حقیقت نماز و روزه بسیارى از آنان روح ندارد، وگرنه «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ»5 در حالى كه وجود بسیارى از مفاسد فردى و اجتماعى در جوامع اسلامى، غیرقابل انكار است (گرچه نسبت آن با آن چه كه در جوامع غیرالهى و غیردینى است به مراتب بسیار كمتر است).

آیة‏الله مصباح یزدى در این زمینه مى‏نویسد:

«ركن مهم همه عبادات، نیت و قصد قربت است و این ركن، مخصوص به نماز نیست؛ بلكه هر عمل عبادى، باید "قربة الى الله" انجام شود و داعى بر انجام آن اطاعت خدا باشد؛ چون پرستش با دل انسان بستگى دارد و به عبارت دیگر، عبادت از افعال و عناوین قصدى است. چنان كه هرگونه خم شدنى علامت تعظیم نیست؛ زیرا ممكن است به قصد مسخره كردن باشد، عبادت هم صرف حركات و سكنات یا اذكار و اوراد نیست؛ بلكه باید به خاطر اطاعت امر خدا باشد؛ پس نمازى كه براى تمرین و یاد گرفتن خوانده مى‏شود، یا براى ریا و خودنمایى یا از روى نفاق و ترس از مسلمانان یا جلب توجه ایشان، عبادت حقیقى نیست ... .»6

شاید این پرسش مطرح شود كه چرا خداى متعال، تقرب به خودش را با صرف اقدام بندگان به یك عمل عبادى با هر شكل و قالب و شرایطى كه انجام شود، قرار نداده است؛ بلكه این تقرب با شرایط خاص حاصل مى‏شود؟ پاسخ آن ـ همان طور كه آیة‏الله مصباح یزدى نوشته‏اند ـ این است:

«حكمت این كه خداى متعال خواسته است مردم از راه اسباب عادى به مقاصدشان برسند، این است كه در راه تحصیل اسباب، هزاران وسیله آزمایش و تكامل اختیارى براى انسان‏ها پیش مى‏آید كه هرگز در گوشه مسجد و معبد حاصل نمى‏شود؛ چنان كه بارها گفته شد، غرض از آفریده شدن انسان در این جهان مادى، همان است كه با اختیار و انتخاب خود راه كمال را بپیماید و اساسا كمال حقیقى انسان، همان است كه از راه اختیار حاصل مى‏شود و انتخاب و اختیار، میدان عمل آزاد و راه‏هاى متعدد و وسایل گوناگون آزمایش لازم دارد و هر قدر زمینه آزمایش بیشتر باشد، امكان تكامل انسانى بیشتر خواهد بود. این است كه خداى متعال به انسان امر فرموده به كار و كوشش و تلاش و فعالیت بپردازد تا در زمینه‏هاى مختلف، آزمایش خود را بدهد، و كمال اختیارى خویش را به دست آورد (لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً)7 وگرنه خداوند عاجز نبود كه روزى هر بنده‏اى را به وسیله مائده آسمانى نازل كند ...»؛8 یعنى، كمال ما در گرو رفتارهاى اختیارى ماست و اختیارى بودن رفتار، متوقف بر این است كه گزینه‏هاى مختلف باشد كه یكى از آنها صحیح یا بهترین باشد و همین كه یكى صحیح یا بهترین است، به این معناست كه شرط خاصى براى قبولى یا كمال آن عبادت گذاشته‏ایم.9

پرسش2. گرچه خداى متعال بر اساس آیات 183 و 184 سوره بقره، مى‏فرماید: «بر مسافر و مریض واجب نیست، ماه رمضان را روزه بگیرند، بلكه ایام دیگرى را روزه بگیرند؛ ولى در ادامه همان آیات مى‏فرماید: "روزه گرفتن بهتر است"؛ بنابراین، روزه بر انسان مسافر واجب نیست؛ نه این كه حرام باشد. حال حرام بودن روزه در سفر با آیه شریفه "وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَكُمْ" چگونه قابل جمع است؟

قبل از هر جوابى توجه به آیات روزه براى فهمیدن حكم الهى ـ آن گونه كه منظور خداى متعال بوده ـ بسیار سودمند است.

تمام عبادات و شرایط آنها توقیفى و تعبدى است؛ یعنى، از سوى خداوند است و هیچ كس حق كاستى و افزودن به آن را ندارد؛ پس همه این شرایط، از سوى خداوند است

آیات روزه مسافر

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ أَیّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِیضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْكِینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِى أُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِیضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللّهُ بِكُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُرِیدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللّهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ10 ؛ اى كسانى كه ایمان آورده‏اید! روزه بر شما نوشته شد؛ همان گونه كه بر كسانى كه قبل از شما بودند، نوشته شد تا پرهیزگار شوید. چند روز معدودى را [باید روزه بدارید] و كسانى از شما كه بیمار یا مسافر باشند، روزهاى دیگرى را [به جاى آن روز بگیرند] و بر كسانى كه قدرتِ انجام آن را ندارند (همچون بیماران مزمن و پیرمردان و پیرزنان) لازم است كفاره بدهند؛ مسكینى را اطعام كنند و كسى كه كار خیر را پذیرا شود، براى او بهتر است و روزه داشتن براى شما بهتر است؛ اگر بدانید. ماه رمضان است كه قرآن براى راهنمایى مردم و نشانه‏هاى هدایت و فرق میان حق و باطل در آن نازل شده، پس آن كس كه در ماه رمضان در حضر باشد (مسافر نباشد)، روزه بدارد و آن كس كه بیمار یا در سفر باشد، روزهاى دیگرى را به جاى آن روزه بگیرد. خداوند راحتى شما را مى‏خواهد؛ نه زحمت شما را. هدف این است كه این روزها را تكمیل كنید و خدا را بر این كه شما را هدایت كرده، به عظمت یاد كنید. باشد كه از این نعمت بزرگ سپاس‏گزار گردید.»

 

پاسخ اول

روزه

الف) در این آیات شریفه، دو بار از روزه مریض و مسافر سخن به میان آمده است و در هر دو بار، خداوند متعال فرموده است: "آنان روزهاى دیگرى را به جاى آن، روزه بگیرند." از این صراحت و تكرار دو مرتبه، استفاده مى‏شود كه در این دو مورد، نباید روزه گرفت.

ب) معناى جمله "روزه گرفتن بهتر است"، چنین مى‏شود: اگر انسان از مسافرت كردن صرف نظر كرده و با میل و رغبت (تطوّع) روزه بگیرد، كار خوبى انجام داده و روزه گرفتن برایش بهتر است. از این رو، فقها فتوا داده‏اند كه مسافرت در ماه رمضان ـ گرچه حرام نیست ـ مكروه است؛ یعنى، باعث مى‏شود كه انسان از فیض الهى روزه محروم بماند.

ج) همچنین نسبت به جمله "عَلَى الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ" باید گفت مى‏دانیم كه یكى از شرایط ثبوت تكالیف الهى وسع (قدرت داشتن) مكلف است و اگر كسى بر انجام دادن تكلیفى وسع (قدرت) نداشته باشد، تكلیف از او ساقط است؛ اما اگر قدرت كمى داشته باشد كه تكلیف را بتواند با سختى و مشقت فراوان انجام دهد، از آن، تعبیر به داشتن "طاقت" مى‏شود؛ مانند روزه گرفتن اشخاص پیر و یا كسانى كه بیمارى عطش دارند كه در این صورت، اصل تكلیف ساقط نیست؛ بلكه خداوند براى این دسته نیز تخفیف قائل شده و اجازه فرموده است كه آنان نیز افطار كنند؛ ولى به جاى روزه هر روز، فدیه بدهند؛ یعنى، ده سیر طعام به فقیر بدهند و اگر دو برابر آن را بدهند، براى آنها بهتر است و در صورت تحمل مشقت، روزه داشتن برایشان بهتر است.

 

پاسخ دوم

معناى "

وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَكُمْ

"، چنین مى‏شود: آن روزه‏اى كه خداوند متعال بر شما واجب كرده و شما را بدان اختصاص داده است [و آن را در حال سفر و مرض از شما برداشته است]، آن روزه به خیرو صلاح شماست؛ اگر بدانید و به عبارت، دیگر جمله "روزه گرفتن براى شما بهتر است"، به اصل دستور روزه بر مى‏گردد؛ نه به مواردى كه استثنا شده است.

 

پاسخ سوم

آن چه این استفاده كه "روزه گرفتن در سفر بهتر است" را خدشه‏دار مى‏كند، فتواى برخى از علماى اهل سنت مبنى بر این است كه افطار كردن در سفر بهتر از روزه گرفتن است؛ یعنى، این مسئله حتى در میان علماى اهل سنت هم مورد اتفاق نیست كه روزه در سفر بهتر است.

11

 

پاسخ چهارم

علماى اهل سنت با استفاده از روایاتى كه در اختیارشان هست، بالاتفاق به جواز افطار در سفر (با شرایطش) فتوا داده‏اند و اختلاف آنان فقط در این است كه آیا افطار و عدم افطار مساوى است یا افطار در سفر افضل و برتر است و یا این كه روزه گرفتن در سفر افضل و برتر است. برخى بر افضلیت افطار و گروهى بر افضلیت عدم افطار فتوا داده‏اند.

12

از طرف دیگر تمامى فقهاى شیعه ـ با استفاده از روایات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‏السلام ـ بالاتفاق

13

فتوا داده‏اند كه روزه در سفر (با شرایطش) حرام است و افطار عزیمت است؛ نه رخصت؛ یعنى، باید حتما افطار كنند؛ نه این كه مى‏توانند افطار كنند و یا روزه بگیرند. در این جا اگر مسلمانى بخواهد روش مطمئنى را در مقام عمل در پیش بگیرد، چه باید بكند؟ آیا غیر از این است كه باید در سفر (با شرایطش) روزه نگیرد و افطار نماید؟ هیچ عالمى نیست كه روزه در سفر را با آن شرایط خاص، واجب بداند؛ ولى از این طرف، عده‏اى از علماى مسلمان آن را حرام و عده‏اى افطار را بهتر مى‏دانند.

خداوند بهتر از هر كس مى‏داند كه راه وصول و تقرب به او چیست و چگونه مى‏توان بهتر به او نزدیك شد و به سعادت و كمال رسید. بنابراین اگر او جزء و شرطى را قرار داده و یا چیزى را حذف كرده، بر اساس مصالحى است كه بسیارى از آنها فراتر از توان درك عقل بشرى است و تنها خداوند بدان آگاه است

پرسش3. این كه اسلام دستور داده كه مسافر نماز چهار ركعتى‏اش را دو ركعتى بخواند و روزه‏اش را افطار نماید، مربوط به زمانى است كه سفرها طولانى و با مشقت بوده است؛ اما در این زمان با توسعه فناورى و پیدایش وسایل پیشرفته و سفرهاى راحت، این دستور چرا اجرا مى‏گردد؟

اگر واقعا علت تامه قصر (شكسته) خواندنِ نمازهاى چهارركعتى و نگرفتن روزه در سفر، همان باشد كه در سؤال آمده است، باید چنین باشد؛ ولى با یك بررسى اجمالى روشن مى‏شود كه چنین چیزى صحیح نیست؛ زیرا اگر این حرف صحیح باشد، باید تمامى سفرهاى با مشقت و طولانى، مشمول چنین حكمى باشند و حال آن كه به طور مثال در سفر معصیت ـ هر چند هم با مشقت و طولانى باشد ـ باید نماز تمام خوانده و روزه گرفته شود.

همچنین باید هر چه سفر طولانى‏تر و با مشقت‏تر باشد، تخفیف بیشتر باشد و حال آن كه مشاهده مى‏شود كسى كه شغلش مسافرت است و دائما سفر مى‏كند، باید نمازش را تمام بخواند و روزه‏اش را نیز بگیرد.

خلاصه این كه یكى از حكمت‏هاى این حكم، تخفیف است و این تخفیف یك هدیه الهى است كه شامل برخى از مسافران مى‏شودو لزوما و در تمام موارد، ربطى به طولانى بودن ومشقت داشتن سفر ندارد و معمولاً سفر خسته كننده و ملال آور است.

نماز

پیامبر اكرم صلى‏الله‏علیه‏وآله مى‏فرماید: "ان الله تعالى وضع عن المسافر الصوم و شطر الصلاة؛14 خداوند متعال، روزه و مقدارى از نماز را از مسافر برداشته است" و همین تعبیر وضع، یعنى، بارى را از دوش این افراد برداشت و چون این حكم امتنانى است و یكى از حكمت‏هاى تخفیف است و علت تامه (اصلى) قصر نماز و بطلان روزه تخفیف نیست و از این جهت، در مواردى كه به هر دلیلى خستگى یا مشقت نباشد، این حكم منتفى نمى‏شود.

امام صادق علیه‏السلام از پدران خود و آنان از رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏وآله نقل كرده‏اند كه: "انّ الله اهدى الىَّ و الى امتى هدیة لم یهدها الى احد من الامم كرامة من الله لنا، قالوا و ماذاك یا رسول الله" قال: الافطار فى السفر و التقصیر فى الصلاة. فمن لم یفعل ذلك، فقد رد على الله عزوجل هدیته؛15 خداوند متعال هدیه‏اى به من و امتم كرامت فرموده كه به امت‏هاى گذشته نداده است. عرض كردند: آن هدیه چیست؟ فرمود: اجازه افطار روزه و نصف شدن نماز [نمازهاى چهار ركعتى] در مسافرت؛ پس هر كسى چنین نكند، هدیه خداوند را رد كرده است?.

حضرت على علیه‏السلام مى‏فرماید: "من قصر الصلاة فى السفر و افطر، فقد قبل تخفیف الله عزّوجل و كملت صلاتُهُ؛16 هر كس نماز را در مسافرت شكسته بخواند و روزه‏اش را افطار كند، تخفیف [و هدیه] خداوند را پذیرفته و نمازش كامل است."

براى این كه به این پرسش بهتر پاسخ دهیم، توجه شما را به چند نكته جلب مى‏كنیم:

1. گرچه این روزها، وسایل نقلیه و ابزار مسافرت با گذشته فرق كرده است، ولى در عین حال، هم اكنون نیز مسافرت داراى محذورات زیادى است. شما اگر به تجربه خودتان مراجعه كنید، ملاحظه خواهید كرد كه اصولاً در سفر ـ به ویژه در میان راه ـ آن آرامش لازم وجود ندارد؛ به ویژه آن كه در سفر با وسایل سریع، دغدغه‏ها بسیار زیاد و فرصت اندك است. بنابراین، با توجه به مشكلات زیاد و عدم آرامش، دستور قصر نماز مسافر صادر شده است.

2. خستگى ناشى از طى مسافت ـ كه طبعا با وسایل نقلیه در روزگاران گذشته دشوارتر بود ـ یكى از حكمت‏هاى مهم قصر نماز است و نه آن كه علت تامه (اصلى) باشد. نه در روایتى و نه به هیچ دلیل عقلى ما دسترسى پیدا نكردیم كه دلیل قصر، منحصراً همین امر بوده است تا اشكال مذكور وارد باشد.

3. روایاتى كه بیان‏گر قصر نماز مسافر است، بر دو دسته است:

الف) ملاك قصر را "مانیة فراسخ" (هشت فرسخ) رفت و برگشت مى‏داند.

ب) ملاك قصر نماز مسافر را "مسیرة یوم" (مسیر یك روز) مى‏داند.

مشهور فقیهان ـ بلكه اجماع فقها ـ به روایات "ثمانیة فراسخ" تمسك كرده‏اند و روایات "مسیرة یوم" را حمل نموده‏اند بر این كه در زمان‏هاى قدیم، یك روز مسافرت، با هشت فرسخ مساوى بوده است و نظر به این كه "مسیرة یوم" یك روز مسافرت با "ثمانیة فراسخ" منطبق بوده است؛ در احادیث معصومان، گاهى ملاك شكسته شدن نماز با عنوان 8 فرسخ بیان شده است و گاهى با عنوان یك روز مسافرت.

به عبارت دیگر، "مسیرة یوم" عنوان مشیر است نه عنوان وصفى.

4. مسافر به كسى مى‏گویند كه از وطن خویش خارج شده است و خروج از وطن، اصل و اساس در مسافرت است؛ یعنى، اگر كسى از وطن خویش خارج نشود، دیگر مسافر نیست. زمان معرِّف و نشانه مسافرت است؛ نه اصل مسافرت و به همین جهت در عرف، مسافر به كسى مى‏گویند كه از منزل خارج شده، قصد هشت فرسخ را دارد.

 

جمع بندى

نظر به این كه از منظر مشهور فقیهان، موضوع قصر نماز، "مسیرة یوم" نیست؛ بلكه "ثمانیة فراسخ" (8 فرسخ) است، دیگر شبهه این كه مسافرت در گذشته با اسب و شتر بوده و امروزه ممكن است با هواپیما باشد و كمتر از یك ساعت طول بكشد و حكم مسافر شرعى را ندارد، وارد نیست؛ زیرا این اشكال در صورتى وارد است كه موضوع قصر نماز "مسیرة یوم" (یك روز كامل) باشد و نه هشت فرسخ؛ در حالى كه از روایات استفاده مى‏شود كه موضوع قصر نماز هشت فرسخ است و نه "مسیرة یوم". بنابراین، حكم نماز شكسته ـ كه در فقه مطرح شده است ـ براى زمان حال و آینده نیز، مانند گذشته صادق است.

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:46 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

آثار و بركات روزه‏

رمضان، ذوب شدن بر اثر عبادت است

چنانكه گفتیم حقیقت روزه تقواى همه جانبه است و هر كه به تقوا دست پیدا كند به ثمرات دنیوى و اخروى فراوانى كه قرآن و روایات به طور گسترده بدان اشاره كردند دست مى‏یابد. اما براى آنكه از كلى گویى خارج شده و به طور خاص به ثمرات تقواى ناشى از روزه نایل شو یم به بخشى از آن اشاره مى‏كنیم.

در یك تقسیم بندى كلى - هر چند بعضى عناوین قابل تداخل در یكدیگرند - بخشى از آثار روزه را مى‏توان به آثار فردى و آثار اجتماعى تقسیم كرد.

 

آثار فردى‏

1) تقویت مكارم اخلاقى: ماه مبارك رمضان ماه ایجاد و تقویت بسیارى از ملكات اخلاقى است كه آدمى مى‏تواند با نهادینه كردن و درونى كردن این ملكات، راه خود را براى حركت در این مسیر در ماههاى بعد فراهم سازد. تقویت اراده و رسیدن به حریت و آزادگى اولین ثمره روزه است. انسانى كه در ماههاى دیگر به محض اراده خوردن و آشامیدن و دیدن شنیدن و گفتن هر چیز به انجام آن قادر بود. در این ماه با سختى فراوان باید مانع این همه شود. چنین كنترلى روح را از بند شهوات آزاد مى‏كند و اراده آدمى را تقویت مى‏نماید. تقویت اراده‏اى كه مى‏تواند سرآغاز اراده‏هاى بزرگتر و پولادین‏تر گردد.

مبناى انسانیت بر تزكیه نفس و مبناى تزكیه نفس بر تقویت اراده است، روزه‏دار در این ماه با تقویت اراده، قواى جسمى حیوانى را كه در دیگر ماهها قدرتمند شده بودند ضعیف مى‏كند و قواى ضعیف شده روحانى را تقویت مى‏كند بگونه‏اى كه برخواسته‏هاى شهوانى غلبه كند1 و این مبدأ و مقصد خودسازى است.

تقویت اراده امكان صبر بر نعمت و معصیت و مصیبت را به آدمى عطا مى‏كند به گونه‏اى كه تمامى حالات، روحیات، گفتارها و كردارهاى او در راستاى رضاى الهى قرار مى‏گیرد و به مقام صابران كه در قرآن بشارت الهى را به همراه دارد نایل مى‏شود. در روایات رسیدن به مقام صب ر از جمله حكمتهاى روزه معرفى شده است.2

در حدیثى از پیامبر(ص) نصف روزه «صبر» شمرده شده: «الصّیام نصفه الصبر»3

حاصل این ملكات اخلاقى رسیدن به اخلاص است و اخلاص آدمى را همرنگ خداوند مى‏سازد و او را آینه صفات و اسماء الهى مى‏نماید: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً».4

از حضرت فاطمه(س) در زمینه نقش روزه در اخلاص نقل شده كه: «خداوند روزه را به خاطر تثبیت اخلاص واجب فرموده است».5

2) آسایش دنیوى و اخروى: روزه علاوه بر رشد فضایل اخلاقى نقش بسزایى در آسایش دنیوى انسان چه در امور مادى و چه در امور معنوى دارد كه در زیر به آن مى‏پردازیم.

روزه، شدّت شهوت را فرو مى‏نشاند. بسیارى از لغزشهاى آدمى در زندگى ناشى از شهوات جنسى است بویژه اینكه جوانان در دوران تجرد با این معضل روبرویند از این رو در روایات به نقش روزه در مهار این قوه حساس اشاره شده است: در روایتى از پیامبر اكرم آمده است كه: «بر شما باد به روزه گرفتن كه آن رگها را مى‏بُرد (شهوت را كم مى‏كند) و سرمستى را مى‏بَرد.»

الف) آثار مادى روزه:

یكى از فواید بسیار مهم روزه مسأله بهداشت جسمى روزه‏دار است. بدن پس از یك سال سوخت و ساز و فعالیت مداوم فرصت استراحتى پیدا مى‏كند تا نیروى تازه‏اى بگیرد و از سوى دیگر ذخایر چربى كه زیان‏هاى فراوانى بر بدن دارد تحلیل رفته و كاسته مى‏ش ود. پیامبر اكرم(ص) با جمله‏اى ساده و كوتاه كه در بر دارنده تمامى منافع طبّى روزه است بر این مهم تأكید كرده مى‏فرماید: «صوموا تصحّوا؛ روزه بگیرید تا سالم بمانید.»6 نظر به آنكه این بُعد از روزه در میان دانشمندان، زیاد مورد توجه بوده و درباره آن بحث شده به همین مقدار كفایت مى‏كنیم.7

بنده ی شهوت ندارد خود خلاص

اثر دوم اینكه روزه، شدّت شهوت را فرو مى‏نشاند. بسیارى از لغزشهاى آدمى در زندگى ناشى از شهوات جنسى است بویژه اینكه جوانان در دوران تجرد با این معضل روبرویند از این رو در روایات به نقش روزه در مهار این قوه حساس اشاره شده است:

در روایتى از پیامبر اكرم آمده است كه: «بر شما باد به روزه گرفتن كه آن رگها را مى‏بُرد (شهوت را كم مى‏كند) و سرمستى را مى‏بَرد.»8

اثر سوم از آثار مادى روزه، نظم اقتصادى و معیشتى روزه‏دار است. رعایت حد اعتدال در خوردن و آشامیدن به كم شدن بخشى از خواسته‏هاى جسمى و در نهایت به بهبود وضع مادى روزه‏دار و میانه‏روى او در زندگى كمك مى‏كند.(9) علاوه بر آن چون اعضاى خانواده به مدت یك‏ماه در وقت افطار و سحر به طور منظم بر سر سفره حاضر مى‏شوند تداوم این عمل سبب تقویت نظم در خانواده مى‏گردد.

 

ب) آثار معنوى:

بالاتر از آثار مادى روزه، آثار گسترده معنوى آن است،گذشته از آنچه در بحث از تقویت ملكات اخلاقى گفته شد روزه باعث دور شدن شیطان10، رهایى از آتش جهنم،11 بخشش گناهان،12 آرامش روحى،13 استجابت دعا14، رسیدن به یقین و معرفت15 و پاداش فراوان اخروى16 براى روزه‏دار مى‏گردد كه هر یك از این فواید بطور گسترده، در روایات مورد توجه قرار گرفته است.

 

آثار اجتماعى روزه‏

روزه اگر با رعایت آداب لازم و توجه به توصیه‏هاى ارایه شده توسط معصومین صورت بگیرد فواید جمعى فراوانى به همراه دارد كه به طور خلاصه به بخشى از آنها اشاره مى‏كنیم.

1) مواسات و همدردى با بینوایان: تحمل تشنگى و گرسنگى هر چند مدت اندكى باشد آدمى را به یاد بینوایان مى‏اندازد و روحیه شفقت و مهربانى و كمك به همنوع و بذل و بخشش و سخاوت و در نهایت تواضع و فروتنى نسبت به دیگران بویژه كسانى كه از حیث معیشتى در سطح پایین‏ترى قرار دارند را در وجود انسان زنده مى‏كند. امام حسن عسگرى(ع) در پاسخ به پرسش از علت واجب شدن روزه فرمودند: «تا توانگر درد گرسنگى را بچشد و در نتیجه به مستمندان كمك كند».17

2) ایجاد امنیت اجتماعى: روزه‏دار براى هدر نرفتن نتیجه گرسنگى و تشنگى كوشش مى‏كند حداقل در ماه رمضان بخشى از گناهان خود را ترك كند بویژه كه این گناهان مى‏تواند مربوط به حوزه زندگى اجتماعى باشد. آمارهایى كه همواره توسط مقامات انتظامى درباره كاهش روند جرم و جنایت در ماه رمضان منتشر مى‏شود بهترین دلیل بر این مسأله است.

 

3) استحكام پیوندهاى خانوادگى: از جمله وظایف مؤمن روزه‏دار آن‏ است كه در این ماه در اخلاق فردى و اجتماعى خود تجدید نظر كند «احترام به سالمندان، ترحم بر كوچك و بزرگ، صله ارحام و افطار دادن» تنها بخشى از توصیه‏هاى پیامبر در خطبه‏اى است كه در آخرین جمعه ماه شعبان ایراد كردند و در آن وظایف روزه‏دار و فضایل روزه را بر شمردند. با دقت در این توصیه‏ها اصلاح روح حاكم بر پیوندهاى اجتماعى روزه‏دار به وضوح مشاهده مى‏گردد.18

با امید به آنكه بتوانیم از این ماه پر بركت كمال استفاده را نماییم.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:46 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

رمضان، فصل رهایی از شهوت و شکم

 شهر رمضان

اگر وجود خود را به زمینى تشبیه کنیم، تهذیب نفس و اخلاق، همچون‏زدودن علف هاى هرزه و شاخ و برگ هاى آفت گرفته از مزرعه و باغ زندگى‏است. آراستگى به کمالات معنوى نیز، مثل شکفتن غنچه و به برگ و بارنشستن آن است. دریغ از غنچه‏اى که نشکفته پرپر شود، و... شاخه‏اى که به بار ننشسته، بشکند! گاهى موعظه و حکمت، بذر این «مزرعه وجود» است، گاهى تنبه و بیدارى، زمینه ساز شکفتن «گل کمال‏» است،

گاهى قرار گرفتن در مدار یک روح قوى و جاذبه عرفانى، انسان را بالامى‏کشد و از خاک به افلاک مى‏برد. گاهى هم، مجلس و محفل با شور و حالى، فطرت را گرم و روشن و شکوفا مى‏سازد و انس با خدا را فراهم مى‏آورد.

«رمضان‏»، مجموعه‏اى از همه این زمینه‏ها و عوامل و فرصتى براى‏شکفتن است. هم بهار قرآن و موسم نیایش و راز و نیاز است، هم فصل حضور در میعادگاههاى معنویت‏بار مساجد و نمازها ومجالس قرائت و دعا و حال و حضور و احیاست، هم موسم نشستن بر مائده تقوا و عفاف و بهره‏مندى از ضیافت‏خدا وقرآن است،1

هم ذخیره سازى عمل صالح و حسنات، و هم زدودن آثار سیئات و توبه‏از گناهان و پاکى از رذایل.

اگر تلاش در مسیر «خودسازى‏»، تکلیف مادام العمر هر یک از ماست،این وظیفه در «ماه خدا» دو چندان مى‏شود و رها شدگان از دام ابلیس و نجات یافتگان از چنگ عادات زشت و زندان «هواى نفس‏» نیز در این‏موسم خدایى بیش از فرصت ها و مناسبت هاى دیگرند.

«جوان‏»، در مناسبترین دوران عمر خویش است، تا جلوه‏هاى ملکوت‏را در زندگى نشان دهد و در پى ره یافتگان سلوک و نوشندگان از چشمه‏«توبه و تزکیه‏» رود.و... «رمضان‏»، بهترین فرصت‏براى شکوفایى است.

«خودسازى‏» براى جوان، که در فصل شکل‏گیرى شخصیت انسانى‏خویش است، یک «ارزش‏» است.

رمضان، الگویى براى جوانان است، تا در سایه آن به «چگونه بودن‏» و«چگونه زیستن‏» مورد نظر مکتب، دست‏یابند.

 

الگو، همیشه شخص نیست، گاهى هم یک «برنامه‏» است.

 

روزه و رمضان، یک برنامه الگو براى جوانان است، که هم «نظم دقیق‏»در زندگى را مى‏آموزد، هم «سحر خیزى‏» و نشاط سحرگاهى را تمرین‏مى‏دهد، هم سلامتى جسمى را تضمین مى‏کند، هم مشارکت در کارهاى‏خیر و همراهى با سحر خیزان با صفا را دارد، هم توبه و دعا و نیایش و انس‏با قرآن و حضور در مجالس قرآن و دین‏شناسى و آموختن احکام را واردزندگى انسان مى‏کند.

«جوان‏»، در مناسبترین دوران عمر خویش است، تا جلوه‏هاى ملکوت‏را در زندگى نشان دهد و در پى ره یافتگان سلوک و نوشندگان از چشمه‏«توبه و تزکیه‏» رود.و... «رمضان‏»، بهترین فرصت‏براى شکوفایى است.

در رمضان، بیش از اوقات دیگر، روزه‏دار در پى عمل «طبق وظیفه‏» ومراعات «صحت عمل‏» و «درستى عبادت‏» است. رمضان یک الگو و سرمشق است، براى اینکه ثابت کند «مى‏شود».

آرى، مى‏شود بر نفس اماره غلبه کرد، مى‏توان حرص و آز و شهوت رامهار زد، مى‏شود به خاطر «خدا»، از خواسته‏هاى «خود»، چشم پوشید،مى‏شود با تقویت اراده و تصمیم جدى، حتى ساعتى پیش از اذان صبح‏بیدار شد و با شب و سحر و ستاره و افق و اذان و نماز اول وقت، انس گرفت. رمضان تمرینى براى «مى‏توان‏» و دلیلى براى اثبات «مى‏شود» است.

از امساک این ماه و معنویت این فصل، توشه و الگویى براى همه سال‏بگیریم و درسها را تکرار کنیم.

اینگونه، رمضان را به «الگوى معنوى‏» تبدیل کنیم.

رمضان

«رمضان‏»، بهار معنویت و عرفان و موسم بازگشت‏به سرشت پاک وفطرت خدایى و پر گشودن در فضاى نیایش و عبودیت و شکوفایى گل‏رحمت در بوستان جان است. روزه، آزمون سراسرى «اخلاص‏» بندگان است. 2

آنان که طول سال، در اسارت «شکم‏» و «شهوت‏»اند و همواره اسیر«نفس‏» و گرفتار «مادیات‏» اند، در این فصل از دام نفسانیات رها مى‏شوندو از کمند «تعلقات‏» آزاد مى‏گردند.

مى‏گویید نه؟ سرى به منزلگاه دلتان در صبح و شام رمضان بزنید.مى‏بینید که پاکیزه‏تر از روزهاى دیگر و منزه‏تر از حالات دیگر است. روزه، رهاننده انسان از «خود» و رساننده او به «خدا»ست.

این را دعاهاى «افتتاح‏» و «سحر» و «ابو حمزه‏» مى‏گوید، و سحرهاى‏پر برکت و سرشار از نور و افطارهاى آمیخته به معنویت و جلسات دعا وقرائت قرآن و زمزمه و نیایش و شبهاى احیاء و «لیلة القدر». کیست که بر سفره مولا بنشیند و گرسنه برخیزد؟! مگر نه اینکه این ماه‏«ضیافة الله‏» با مغفرت هاى الهى و نفحات رحمانى گره خورده است؟

حتى آنان که «اطعام‏» مى‏کنند و اهل «احسان‏» اند، به نوا مى‏رسند و نوایشان همان دست‏یافتن به رتبه والاى «قبول‏» است.

رمضان، ضیافت نور و «مائده تقوا» و دعوتى است‏به باز یافتن «خودگمشده‏».

دریغ، اگر از این مهمانى، تهیدست‏بر گردیم! دمسازى با فرشتگان رحمت از یک سو، همنوایى با بینوایان و مساکین‏از سوى دیگر و یادآورى عطش و گرسنگى روز رستاخیز از دیگر سو، به‏رمضان و روزه، مایه «ذکر» مى‏بخشد و در سایه این «یاد»، روزه دار ازغفلت مى‏رهد.

«رمضان‏»، بهار معنویت و عرفان و موسم بازگشت‏به سرشت پاک وفطرت خدایى و پر گشودن در فضاى نیایش و عبودیت و شکوفایى گل‏رحمت در بوستان جان است. روزه، آزمون سراسرى «اخلاص‏» بندگان است.

گاهى وارد کردن یک «شوک‏»، انسان را تکان مى‏دهد و حس و حرکتى‏جدید، پدید مى‏آورد.

وقتى روزه مى‏گیرى، «گرسنگى‏» را لمس و حس مى‏کنى. نه آن گرسنگى که هر روز، وقت ظهر و شام، به تو دست مى‏دهد و چندلحظه بعد، سر سفره یا کنار میز غذا مى‏نشینى و خود را سیر مى‏کنى، بلکه چشیدن ساعت هاى مدید گرسنگى و اینکه مجبورى تحمل کنى و نمى‏توانى خواسته دل و اشتهاى درونت را فورى پاسخ دهى. محروم نیستى، ولى محرومیت مى‏کشى.

اما کسانى هم هستند که مدام در محرومیت اند و از غذایى چرب و گرم،بى‏نصیب! آیا در روزهاى رمضان، به یاد رنج پیوسته آنان مى‏افتى؟ یا آنکه‏هنگام سحر، آن قدر ذخیره سازى مى‏کنى که تا غروب، گرسنه نشوى وسطرى از رنجنامه «بینوایان‏» را نخوانى؟!

اگر روزه‏ات نتواند «حس همدردى‏» تو را بیدار کند و تو را به یاد فقرایى‏بیندازد که سفره‏شان خالى و جیبشان تهى است، پس چه امساک و صوم و رمضانى؟...

آیا شده است که روزى جمعى را براى «افطار» سر سفره‏ات بنشانى که‏بینوا و تهیدست‏اند، نه فقط آنان که وضعشان خوب است و اگر به خانه توهم نیایند، افطار خانه خودشان رو به راه است؟

یک چشم بگردان، میان فامیل، دوستان، همسایگان، همنوعان، آیاچنین کسانى را مى‏شناسى که دعوت کنى و سر سفره کرم و بزرگوارى‏خودت بنشانى و از سیر کردن شکم‏هاى گرسنه، لذت ببرى؟ براى اهل دل، «غذا دادن‏» بیش از «غذا خوردن‏» لذت بخش است.

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:46 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

روزه در عصر اضطراب

خوان رمضان

یكى از تعالیم بسیار شگفت‏انگیز اسلام كه جنبه‏هاى گوناگون آثار و بركات آن به تدریج براى بشر آشكار مى‏شود، وجوب یك ‏ماهه «روزه» با آداب و شرایط خاص است كه هر ساله مسلمانان از فواید جسمى، روحى و روانى، و اجتماعى آن بهره مند مى‏شوند.

در آیات و روایات و متون اسلامى به برخى از آثار روزه، تحت عنوان علت یا حكمت وجوب روزه اشاره شده است. در اینجا پس از نقل چند روایت مشهور كه به تأثیر روزه درسلامت روانى انسان اشاره دارد، به معرفى سه عامل عمده ناراحتى‏هاى روانى شایع در جامعه امروز (اضطراب، وسواس و افسردگى) و بیان چگونگى تأثیر روزه در درمان یا پیشگیرى از موارد مذكور مى‏پردازیم.

 

روایات

1. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: اگر دوست دارى كه نا‌آرامى سینه‏ات كاهش یابد، ماه رمضان و سه روز از هر ماه را روزه بگیر.

1

2. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: روزه ماه رمضان و سه روز روزه در هر ماه، ناآرامى سینه را از بین مى‏برد.2

3. حضرت علی(علیه‌السلام) روزه سه روز در هر ماه، پنج شنبه اول و آخر و چهارشنبه وسط ماه و روزه ماه شعبان، وسوسه سینه و پریشانى‏هاى دل را مى‏برد.3

 

مسئله اضطراب

از نگاه روانشناسان، اضطراب در حد معقول و عادى آن كه در همه افراد وجود دارد، نه تنها مضرّ نیست، بلكه مى‏تواند موجب احساس مسئولیت، جدّى بودن در كار، بروز مكانیزم‏هاى سازش روانى و خلاقیت گردد.4 آنچه معمولاً از شنیدن واژه اضطراب به ذهن مى‏آید، نوع بیمارى اضطراب است كه بیش از حد و مداوم است و با از بین بردن امكانات روانى فرد، موجب ناكامى و درماندگى وى و ایجاد اختلال‏هاى گوناگون مى‏شود. مهم‏ترین عاملى كه براساس نظریه تحلیل روانى، علت همه بیمارى‏هاى روانى محسوب مى‏شود، همین اضطراب است.

برخى، قرن گذشته را قرن اضطراب و تنیدگى نامیده‏اند.5 امّا در قرن بیست و یكم نیز همچنان توجه به معنویات جاى خود را به رقابت‏هاى افراطى و جلوه‏هاى خیره كننده زندگى‏ صنعتى داده و اضطراب بشر كنونى را عمیق‏تر ساخته است؛ تغییرات سریع اجتماعى، از دست دادن ارزش‏ها و اعتقادات سنتى، و از همه مهم‏تر سست شدن اعتقادات و نداشتن دین و ایمان تسلى بخش كه همگى مى‏تواند پشتیبان و حامى بشر در برابر مسائل و مشكلات باشد، اضطراب و ناراحتى بشر را افزایش داده است.6

 

روزه و كاهش اضطراب

افراد متدیّن، به شهادت آزمون‏هاى تجربى

7

و تجارب فردى، فشارهاى روانى و اضطراب‌هاى كمترى را در زندگى تحمل مى‏كنند؛ دینداران هم به لحاظ نوع نگرش منسجم و عاقبت نگرانه‏اى كه نسبت به زندگى و مرگ دارند، و هم به دلیل آنكه از حمایت اجتماعى و روانى صمیمانه‏ترى در جامعه مذهبى خود برخوردار مى‏شوند، توانایى روانى بیشترى در مقابله با ناگوارى‏ها و مشكلات زندگى از خود نشان مى‏دهند.

نقش امید به آینده و اعتقاد به عادلانه وهدفمند بودن نظام خلقت، در جلوگیرى از بسیارى بدبینى‏ها و ناامیدى‏هاى شدید كه گریبانگیر افراد و جوامع غیر دینى است، انكار ناپذیر است. مفاهیم و آموزه‏هاى دینى، همچون توكل، تقدیر الهى و... فرد دیندار را در دو راهى‏ها و تصمیم‏گیرى‏هاى مشكل، از استرس‏ها و اضطراب‏هاى بیمارى‏زا دور نگه مى‏دارد.

علاوه بر این، تأثیر هر یك از اعمال عبادى از قبیل نماز، روزه، حج و... در تقویت اراده و بالا بردن سطح اعتماد به نفس، و در نتیجه حفظ آرامش و سلامت روانى فرد و جامعه قابل توجّه است. امّا اینكه چگونه روزه به صورت خاص، در كاهش اضطراب و ناراحتى‏هاى درونى فرد تأثیر گذار است، به تحقیقات مستقل نیاز دارد.

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می‌فرماید: اگر دوست دارى كه نا‌آرامى سینه‏ات كاهش یابد، ماه رمضان و سه روز از هر ماه را روزه بگیر

وسواس چیست؟

یكى از بیمارى‏هاى رایج كه در ادبیات روانشناسى امروز، از اختلالات اضطرابى به شمار مى‏آید، وسواس فكرى و عملى است، وسواس‏هاى فكرى شامل اندیشه‏ها، تكانه‏ها، و عقاید ناخواسته و مداومى هستند كه شخص احساس مى‏كند، نمى‏تواند از آنها دورى كند، اما وسواس‏هاى عملى رفتارهاى آشكارا نامعقولى را در بر مى‏گیرد كه به صورتى ثابت و تكرارى‏انجام مى‏شوند.

8

در مواردى كه فرد تشخیص مى‏دهد وسواس‏هاى فكرى و عملى غیر منطقى هستند، ممكن است تمایل یا كوشش براى مقاومت در برابر آنها داشته باشد، [امّا] هنگام تلاش براى پیشگیرى از یك وسواس عملى، فرد ممكن است احساس اضطراب یا تنش شدید داشته باشد كه غالباً با تسلیم در برابر وسواس عملى از آن رها مى‏شود.

9

 

روزه و درمان وسواس

براى درمان وسواس‏هاى فكرى و عملى، شیوه‏هاى متعددى چون دارو درمانى (كه تنها مى‏تواند به طور موقت و براى ‏زمینه‏سازى درمان اصلى مورد استفاده قرار گیرد)، روان درمانى‏هاى شناختى، روان تحلیلى و... ارائه شده است. در اینجا مى‏توان تأثیر روزه در مقابله با بروز یا پیشرفت وسواس را از دو جهت مورد ملاحظه قرار داد:

1. كاهش اضطراب

رمضان

بسیارى از وسواس‏ها در نتیجه استقرار اضطرابى مزمن در روان فرد پدید مى‏آید و تشدید مى‏شود؛ حال با توجه به نقش دیندارى و به خصوص اعمال عبادى در كاهش اضطراب‏ها ـ چنان كه ذكر شد ـ مى‏توان از روزه‏دارى، این انتظار را داشت كه تأثیر مثبتى بر كاهش یا پیش‏گیرى از وسواس‏ها داشته باشد؛ البته كشف تجربى تأثیر روزه‏دارى بر كاهش وسواس، به تحقیق آزمایشى مستقل نیاز دارد.

2. تقویت اراده

همان‏طور كه در توضیح اختلال وسواس گفته شد، یكى از عوامل اصلى در تداوم عمل وسواسى، ناتوانى فرد در مقابله و مقاومت در برابر اضطراب ناشى از ترك عمل وسواسى خویش است؛ به گونه‏اى كه فرد تصور مى‏كند، هیچ گاه نمى‏تواند آن را ترك نماید؛ بنابراین، به هر طریق كه ممكن است قدرت اراده و اعتماد به ‏نفس شخص را تقویت نمود، مى‏توان به درمان واقعى و اساسى وسواس كمك نمود.

در فرهنگ‏هاى مختلف، عناصرى وجود دارد كه مى‏تواند با فراهم آوردن زمینه‏هاى مناسب، به شكوفایى و تقویت نیروى‏اراده كمك كند، یا با از بین بردن زمینه‏هاى مناسب و ایجاد شرایط محیطى نامناسب، رشد و شكوفایى آن را به تأخیر بیندازد. این عناصر فرهنگى به شكل برنامه‏هاى تربیتى، دستورالعمل‏هاى اخلاقى و حقوقى، و آداب و رسوم اجتماعى، در جوامع مختلف به صورت‌هاى گوناگون ظهور مى‏یابد.

فرهنگ اسلام مشحون از مباحث نظرى و برنامه‏هاى تربیتى و اخلاقى است كه بر محور اختیار و اراده انسان استوار است؛ به علاوه بعضى فرایض مذهبى چون روزه كه ماهیت آنها خوددارى از ارضاى فورى برخى تمایلات و نیازهاى سطح پایین است، به تقویت این نیرو كمك مى‏رساند.10 روزه‏دارى را مى‏توان به عنوان یك روش روان درمانى از نوع رفتار درمانى‏قلمداد كرد كه براى تقویت اراده و ایجاد تغییر در رفتارها، روش تمرین عملى روزانه در طى یك برنامه مستمر یك ماهه را بكار گرفته است.11

حضرت علی(علیه‌السلام) روزه سه روز در هر ماه، پنج شنبه اول و آخر و چهارشنبه وسط ماه و روزه ماه شعبان، وسوسه سینه و پریشانى‏هاى دل را مى‏برد

افسردگى‏ها

اختلالات افسردگى از جمله شایع‏ترین اختلالات روانى است كه در بیماران به صورت‏هاى مختلف با شدّت و ضعف وجود دارد؛ اختلالات مهم افسردگى را مى‏توان به دو نوع زیر تقسیم نمود:

1. افسردگى شدید؛ افرادى كه دستخوش یك یا چند حمله افسردگى عمیق، بدون وجود حمله‏هاى مانى مى‏شوند، تحت عنوان افسردگى شدید معرفى شده‏اند. به نحوى كه تخمین زده شده است، درصد بالایى از بیماران روانى بسترى نشده در بیمارستان را بیماران افسرده [شدید] تشكیل مى‏دهند.12 از مهم‏ترین نشانه‏هاى افسردگى شدید، به بى‏خوابى‏شدید، كاهش سطح انگیزه و انرژى، احساس بى‏ارزشى، مشكل در تفكر و تمركز، احساس مداوم اندوه و ناامیدى و... است.

2. افسردگى دو‌قطبى: اختلال افسردگى دو قطبى بر اساس نامى كه براى آن انتخاب شده است، هم شامل حمله "مانى" و هم حملات افسردگى است. حمله مانى نوعى تغییر خلق ناگهانى است؛ به طورى كه فرد مبتلا، ناگهان شادى بى‏حد و حصرى‏ نسبت به آنچه انجام مى‏دهد یا در فكر انجام دادن آن است، احساس مى‏كند. این شادى افراطى معمولاً با تحریك‏پذیرى شدید همراه است و غالباً با پرگویى، بیش فعالى، پرش اندیشه، بى‏خوابى، حواس‌پرتى و رفتار بى‏ملاحظه و بى‏پروا همراه مى‏شود.

 

روزه و مداواى افسردگى

ماه رمضان

قرائن و شواهدى وجود دارد كه نشان مى‏دهد، روزه‏دارى در تسریع امر بهبود بیماران مبتلا به اختلال افسردگى‏اساسى، نقش كلیدى دارد.13 دكتر ایوب مالك در كتاب روزه دارى اسلامى و مسائل روانپزشكى، دو ویژگى درمانى كه در روزه دارى مسلمان‏ها وجود دارد و مى‏تواند به بهبود بیماران افسردگى كمك نماید، این‏گونه معرفى كرده است:

1. تغییر برنامه خواب بیدارى

«گزارش شده كه جلو كشیدن زمان خواب بیمار به مدت 3 تا 5 ساعت در طى 2 تا 4 روز، مى‏تواند آثار ضد افسردگى ایجاد كند. ...بیدار شدن براى سحرى و انجام فرائض عبادى در سحرگاهان در روزه‏دارى اسلامى، مى‏تواند بر مبناى تغییر برنامه خواب در طول یك ماه، تأثیرات ضد افسردگى خود را اعمال نماید كه اگر تا مدتى دوام یابد، و در صورتى كه با سایر توصیه‏هاى ‏اسلام در زمینه خواب و بیدارى در طول ماه‏هاى دیگر سال توأم شود، موجب استمرار آثار حاصل شده مى‏گردد؛ ...به ویژه وقتى كه به عنوان یك عامل كمكى، با دارو درمانى، مورد استفاده قرار گیرد.»14

2. مسأله محرومیت از خواب

«امروزه یكى از روش‏هاى درمانى در بیماران افسرده، محرومیت از خواب است، كه مى‏تواند به دو شكلِ محرومیت كامل از خواب و محرومیت از خواب رِمْ REM)) صورت گیرد؛ بیش از 61 گزارش (با بررسى 1700 بیمار) ثابت كرده است كه محرومیت كامل یا نسبى از خواب، منجر به بهبود قابل ملاحظه‏اى در 30 تا 50 درصد بیماران افسرده شدید مى‏گردد؛ اگرچه تأثیرات حاصله ممكن است موقتى باشد.»

15

«بیدارى سحرگاهان در روزه‏دارى براى سحرى خوردن و انجام فرائض عبادى‏كه ساعاتى را به خود اختصاص مى‏دهد، در اصل نوعى محرومیت از خواب رِمْ به شمار مى‏آید، كه ادامه آن در طول یك ماه، مى‏تواند تأثیرات بارز ضد افسردگى داشته باشد».

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  8:47 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها