0

مطالب خواندنی ماه رمضان

 
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

مطالب خواندنی ماه رمضان

انشالله در این بخش یک سری مطالب جالب و کاربردی برای ماه خدا بگذارم

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:50 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

مراقب باشید! شیطان در بند نیست

 


موضوع این مقاله روایت مشهوری است که در ماه رمضان بر منابر گفته می شود و شنوندگان آن را دهان به دهان به یکدیگر منتقل می کنند که: «در ماه رمضان، شیاطین در غل و زنجیرند و بندگان خدا از شرشان در امان» همین امر سبب می شود تا بندگان خوب خدا در این ماه خدا با خیالی راحت از وسوسه های شیاطین به عبادت خدا مشغول باشند و با خاطری جمع از دست اغواگری های او با خدا مناجات کنند و در فرصت پیش آمده سریعتر بهشت خود را آباد سازند.

 


شیطان

سوالی که ما در پی پاسخ آنیم این است که آیا به راستی شیطان و شیاطین، یک ماه در بند به سر برده و شرشان از سر آدمی کوتاه می شود؟ برای پاسخ به این سوال مهم، ابتدا لازم است به سراغ اصل روایت رفته و کوشش کنیم تا به دقت آنها را معنا کنیم. بعد معنای به دست آمده را با محکمات قرآنی بسنجیم تا بتوانیم به پاسخی قابل قبول، دست پیدا کنیم.

عبارتی که در آغاز نقل کردیم، ترجمه ای مشهور از روایاتی با مضامین نزدیک به هم است که دو تعبیر آن را در زیر ذکر می کنیم:

1. امام رضا علیه السلام از طریق اجداد طاهرینش از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کند که: «فِی أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ تُغَلُّ الْمَرَدَةُ مِنَ الشَّیَاطِینِ»(1)

2. امام صادق علیه السلام فرمود: «إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِی رَمَضَانَ وَ تُصَفَّدُ الشَّیَاطِینُ»(2)

برای ترجمه این دو روایت ابتدا باید معنای دقیق چند کلمه روشن شود:

«تُغَلُّ» از ماده غُلّ است و آن وسیله ایست مخصوص که با قراردادن اعضاء بدن مانند دست، پا یا گردن در میان آن انسان را به بند می کشند(3) بی شک این کار برای آن است که فرد در بند، امکان فعالیت و قدرت مانور نداشته باشد.

«تُصَفَّدُ» از ماده صفد است که معنایش بستن و به بند کشیدن است(4) و چون به باب تفعیل رفته است معنایش شدیدتر شده است.(5) پس معنای تصفید که مصدر «تُصَفَّدُ» است به شدت بستن به وسیله ای مانند طناب یا همان غُلّ خواهد بود.(6)

عمده فعالیت شیاطین اعم از انسی و جنّی در دو حوزه علمی و عملی است. آنها یا القاء شبهه علمی می کنند(11) و یا دعوت به گناه عملی.(12) اگر معنای روایت همان باشد که مشهور است لازمه اش این است که در ماه رمضان نه برای کسی شبهه علمی پیش آید و نه کسی دعوت به گناه عملی شود؛ در حالی که واقعیت بیرونی خلاف این است و به وضوح مشاهده می شود که بازار این دو انحراف، تعطیل بردار نیست؛ حتی به شکل مقطعی

«الْمَرَدَةُ» جمع مارد است که وقتی با شیطان به کار می رود، منظور شیاطین انس و جنّی هستند که از خیرات و نیکی ها بی بهره و دورند.(7)

بنابراین می توان گفت، همان معنای مشهوری که در ابتدا برای این روایات نقل کردیم چندان خلاف واقع نیست و به نظر معنای درستی می آید؛ اما این معنا با اینکه از پشتیبانی لغوی خوبی برخوردار است ولی اشکالات مهمی را در پی دارد که ما را نسبت به این ترجمه و معنای دریافتی بی اعتماد می کند.

 

دو اشکال به معنای مشهور یا همان معنای لغوی:

1. بر اساس آیات قرآن، شیطان از خدا مهلت گرفت تا مردم را گمراه کند و خداوند متعال هم برای امتحان بندگانش به او چنین فرصتی را داد.(8) از ظاهر آیات چنین فهمیده می شود که او تمام دوازده ماه سال، فعال است و قیدی برای ماه رمضان او به چشم نمی خورد. اگر هم قیدی به نام وقت معلوم(9) دارد کسی از مفسرین شیعه و سنی آن را به ماه رمضان تفسیر نکرده و یا ماه رمضان را مصداقی برای آن در نظر نگرفته است.(10)

2. عمده فعالیت شیاطین اعم از انسی و جنّی در دو حوزه علمی و عملی است. آنها یا القاء شبهه علمی می کنند(11) و یا دعوت به گناه عملی.(12) اگر معنای روایت همان باشد که مشهور است لازمه اش این است که در ماه رمضان نه برای کسی شبهه علمی پیش آید و نه کسی دعوت به گناه عملی شود؛ در حالی که واقعیت بیرونی خلاف این است و به وضوح مشاهده می شود که بازار این دو انحراف، تعطیل بردار نیست؛ حتی به شکل مقطعی.

گویا همین اشکالات جدی سبب شده تا سید بن طاووس(ره) دست به قلم شده و چندین معنا و توجیه برای این روایت بنویسد و از آن دفاع کند.(13)

فهمیده می شود که مراد معنای کنایی این تعابیر است. بسته بودن دست کنایه از بخل است و باز بودن آن کنایه از جود و بخشش(14) یعنی همان تعبیری که بین ما نیز رایج است

به نظر می رسد اگر ما همانگونه که آیات 64 سوره مائده و 29 سوره اسراء  را معنا می کنیم این روایات را معنا کنیم اشکالات وارده همگی برطرف شده و روایت آن معنای واقعی و بی اشکال خود را پیدا می کند.

آیه 64 سوره مائده: یهودیان می گفتند: «یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ » که خداوند جواب می دهد «بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ كَیْفَ یَشَاءُ». اگر خواسته باشیم این آیات را ترجمه لغوی کنیم معنا چنین می شود: یهودیان می گفتند دستان خدا در غل و زنجیر است؛ آنگاه خدا پاسخ می دهد که نه! دستان خدا باز است و در غل و زنجیر نیست؛ اما نه آنها چنین گفتند و نه خدا چنان پاسخ داد بلکه به قرینه «یُنفِقُ كَیْفَ یَشَاءُ؛ هر گونه که مشیت او اقتضا کند انفاق می کند» فهمیده می شود که مراد معنای کنایی این تعابیر است. بسته بودن دست کنایه از بخل است و باز بودن آن کنایه از جود و بخشش(14) یعنی همان تعبیری که بین ما نیز رایج است.

در ماه رمضان دست و بال شیاطین برای القاء شبهه یا دعوت به گناه بسته است .

و این به دلیل فضای حاکم بر زندگی روزه داران است که دین با دستوراتی که داده عملا دست و بال شیاطین را بسته است. کسی که ساعتها چیزی نمی خورد و نمی آشامد و مجاز به ارضاء غریزه جنسی نیست و نیز مراقب است تا به مقدار ممکن گناهی از او سر نزند و در ضمن سحری دارد و خلوتی با خدا ؛ به نماز اول وقت اهتمام دارد و قرائت قرآن وارد برنامه روزانه او شده است عملا کاری که کرده که شیطان نتواند به او راه یابد و این همان معنای کنایه ای دست بسته بودنی است که روایت به آن اشاره دارد

شبیه همین معنای کنایی را می توان در آیه 29 سوره اسراء نیز مشاهده کرد؛ آنجا که خداوند به پیامبرش صلی الله علیه و آله می فرماید: «وَ لَا تجَْعَلْ یَدَكَ مَغْلُولَةً إِلىَ‏ عُنُقِكَ وَ لَا تَبْسُطْهَا كلُ‏َّ الْبَسْطِ » قطعا مراد بستن دست به گردن با وسیله ای به نام غُل نیست؛ بلکه منظور همان معنای کنایی در عرف است که می گویند ناخن خشک یا دست بسته نباش و در مقابل وقتی می گوییم دست و دل باز باش؛ بی شک منظورمان باز بودن دست از غل و زنجیر نیست.

 

معنای کنایه ای این روایات

حال اگر ما آن روایات را نظیر این آیات معنای کنایه ای کنیم ترجمه آنها چنین می شود: در ماه رمضان دست و بال شیاطین برای القاء شبهه یا دعوت به گناه بسته است.

و این به دلیل فضای حاکم بر زندگی روزه داران است که دین با دستوراتی که داده عملا دست و بال شیاطین را بسته است. کسی که ساعتها چیزی نمی خورد و نمی آشامد و مجاز به ارضاء غریزه جنسی نیست و نیز مراقب است تا به مقدار ممکن گناهی از او سر نزند و در ضمن سحری دارد و خلوتی با خدا ؛ به نماز اول وقت اهتمام دارد و قرائت قرآن وارد برنامه روزانه او شده است عملا کاری کرده که شیطان نتواند به او راه یابد و این همان معنای کنایه ای دست بسته بودنی است که روایت به آن اشاره دارد.

این حالت شبیه و یا نزدیک به همان حالتی است که برای مخلَصین رخ می دهد؛ البته با این تفاوت که شیاطین در مقابل آنها همیشه دست بسته اند و نمی توانند کاری از پیش برند.(15)

نتیجه ای مهم: هر چه روزه دار بیشتر جانب تقوا را رعایت کند و خود را به بندگان مخلَص خدا شبیه تر کند، دست و بال شیاطین در مقابل او بسته تر خواهد بود و برعکس هر کس نسبت به گناهان بی تقواتر باشد دست و بال شیاطین برای شکار او بازتر خواهد بود.

اگر ما روایت را چنین معنا کنیم هم آن اشکالات را پاسخ داده و هم معنایی به دست آمده که با روایاتی نظیر«إِنَّ الصَّوْمَ جُنَّةٌ»(16) کاملا هماهنگ است.

 

خلاصه

بر اساس آیات قرآن، دست شیطان و شیاطین تا روزی که مهلت شیطنت آنها تمام شود همواره باز است و هیچگاه بسته نخواهد شد؛ بنابراین روایات «در غل و زنجیر بودن شیطان» را باید به صورت کنایه ای معنا کرد و چنین گفت: در ماه رمضان بندگان مومن خدا با گاردی که در برابر شیاطین می گیرند عملا دست و بال آنها را بسته و اجازه شیطنت به آنها نمی دهند. حال هر کس که روزه داری یا همان گاردش محکمتر باشد دست شیاطین را محکمتر بسته است و اما کسانی که کاری به این ماه ندارند و در بی دینی خود غوطه ورند هر چند خود از شیاطینند؛ اما بدانند که دستان شیاطین به روی آنها باز باز است.

 

پی نوشت:

(1)      عیون أخبار الرضا علیه السلام  ج‏2 ص 71 

(2)      الكافی ج4 ص156

(3)      المفردات ص 610 : فَالْغُلُّ مختصّ بما یقیّد به فیجعل الأعضاء وسطه و جمعه أَغْلَالٌ، و غُلَّ فلان: قیّد به. قال تعالى: خُذُوهُ فَغُلُّوهُ‏ [الحاقة/ 30]

(4)      مجمع البحرین، ج‏3 ص 8 : صفده یصفده صفدا أی شده و أوثقه

(5)      المعجم الوسیط ص516 : (صَفَّدَهُ) : مبالغة فی صَفَدَهُ

(6)      التحقیق ج‏6 ص 249

(7)      المفردات ص764: المارد و المَرِید من شیاطین الجنّ و الإنس: المتعرّی من الخیرات

(8)      آیات 14-15 سوره اعراف و آیات 36-37 سوره حجر و نیز آیات 79-80 سوره ص

(9)      آیات 38 سوره حجر و 81 سوره ص

(10)   خلاصه سخن در تفسیر" روز وقت معلوم" این است که آن روز، روز سرآمد مهلت ابلیس است و روز اصلاح آسمانى بشر. در آن روز، ریشه فساد به كلى كنده مى‏شود و جز خدا كسى پرستش نمى‏گردد. ر. ک به المیزان ج12 ص161. با این تفسیر قطعا وقت معلوم، ماه رمضان هر سال نخواهد بود.

(11)   آیه 121 سوره انعام

(12)   آیه 22 سوره ابراهیم ع

(13)   اقبال الاعمال ص21-22

(14)   مجمع البیان ج3 ص340

(15)   آیه 40 سوره حجر

(16)   روزه سپر [انسان در برابر گناهی است که باطنش آتش] است. الکافی ج4 ص63


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:52 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

چگونه استغفار کنیم ؟!

 

 


گاهی گناهان، همه وجود حقیقی انسانی را ضایع می‌کنند، از بین می‌برند و یک انسانِ در مرتبه عالی حیاتِ انسانی را به یک حیوان درنده کثیفِ پلیدِ بی‌ارزش تبدیل می‌کنند. گناه، این‌گونه است. خیال نکنید گناه، چیز کمی است. همین دروغ‌گویی، همین غیبت کردن، همین بی‌اعتنایی به شرافت انسان‌ها، همین ظلم کردن -ولو با یک کلمه- گناهان کم و کوچکی نیست.

 


استغفار

لازم نیست که اگر انسان می‌خواهد احساس گناه کند، حتماً بایستی سال‌های متمادی غرق در گناه شده باشد. نخیر؛ یک گناه هم، یک گناه است؛ نباید گناه را کوچک دانست.

در روایات، باب «استحقار الذّنوب» داریم که حقیر شمردن گناهان را مذمّت کرده‌اند. علت این که خدای متعال می‌فرماید: «می‌آمرزیم»، این است که بازگشت به خدا، خیلی مهم است؛ نه این که گناه، کم و کوچک است. گناه، عمل بسیار خطرناکی است؛ منتها بازگشت و توجّه به خدا و ذکر او، این قدر اهمیت دارد که اگر کسی این را صادقانه و درست و حقیقی انجام دهد، آن وقت آن بیماری صعب‌العلاج از بین می‌رود. بنابراین، اغترار و مغرور شدن به کار نیک -کار نیکی که ما خیال می‌کنیم کار نیک است؛ ولی ممکن است آن قدرها هم نیک نباشد یا چندان اهمیت نداشته باشد- موجب می‌شود که شما سراغ استغفار نروید.

امام سجّاد در دعای خود به خداوند عرض می‌کند: «فامّا أنت یا الهی فاهل أن لایغترّ بک الصدّیقون». ببینید واقعاً چه بیان و چه معرفتی در این دعا وجود دارد! راه، این است. ایشان می‌فرماید، صد یقین هم که مقام بالایی از مقام بندگی انسان‌ها را دارند، باید مغرور نشوند به این که ما راه خدا را درست رفتیم و دیگر احتیاج به کار و تلاش نداریم. نخیر؛ «ان لایغترّ بک الصدّیقون». این می‌تواند یکی از موانع استغفار باشد. اگر غفلت نبود، «اغترار باللَّه» هم نبود، خودفریبی و خودشگفتی هم نبود، آن وقت انسان استغفار می‌کند.

روایتی از قول یکی از ائمّه این‌طور فرموده است: «من استغفر بلسانه و لم یندم بقلبه فقد استهزئ بنفسه»؛ کسی که به زبان استغفار می‌کند، اما در دل از گناه پشیمان نیست و خیلی هم خوشحال است که این گناه را انجام داده است -به زبان می‌گوید: «استغفراللَّه»- این آدم خودش را مسخره می‌کند

 

اراده و طلب

استغفاری کارگشاست که استغفار حقیقی و جدّی و حقیقتاً طلب باشد. فرض بفرمایید شما گرفتاری بزرگی دارید و می‌خواهید رفع این گرفتاری را از خدای متعال بخواهید. مثلاً خدای نکرده، عزیزی از عزیزان شما دچار مشکلی است؛ راه‌های عادی را هم رفته‌اید، ولی نتوانسته‌اید آن مشکل را حل کنید؛ حالا به پروردگار عالم متوسّل شده‌اید و دعا و تضرّع می‌کنید. ببینید! انسان در آن حال که فرضاً فرزند یا عزیزی از عزیزانش دچار بیماری است و درِ خانه خدا رفته و حال دعا پیدا کرده است، چگونه از خدا طلب می‌کند؟ آمرزش گناهان را این‌گونه از خدا طلب کنید. حقیقتاً آمرزش را طلب کنید و تصمیم داشته باشید که آن گناه را دیگر انجام ندهید.

البته انسان ممکن است تصمیم هم داشته باشد که گناه را انجام ندهد، باز دچار لغزش شود و انجام دهد؛ باز دوباره توبه می‌کند. اگر انسان صد بار هم دچار توبه‌شکنی شد، باز دفعه صد و یکم، بابِ توبه باز است. منتها شما که توبه و استغفار می‌کنید، از اوّل نباید تصمیم داشته باشید که حالا ما استغفار می‌کنیم، باز می‌رویم دوباره همان کار غلط و خلاف را انجام می‌دهیم!

استغفار

روایتی از قول یکی از ائمّه این‌طور فرموده است: «من استغفر بلسانه و لم یندم بقلبه فقد استهزئ بنفسه»؛ کسی که به زبان استغفار می‌کند، اما در دل از گناه پشیمان نیست و خیلی هم خوشحال است که این گناه را انجام داده است -به زبان می‌گوید: «استغفراللَّه»- این آدم خودش را مسخره می‌کند. این، چگونه استغفاری است؟! این، استغفار نیست. استغفار، یعنی انسان برگردد، واقعاً به طور جدّ از خدای متعال بخواهد که او را به خاطر این کارِ خلاف ببخشد. چطور انسان تصمیم دارد که باز همان کار خلاف را انجام دهد؟ آیا رویش می‌شود که از خدای متعال، طلب بخشش کند؟

سبحه در کف، توبه بر لب، دل پُر از شوق گناه                 معصیت را خنده می‌آید بر استغفار ما!

این، چطور استغفار کردنی است؟! این استغفار، کافی نیست. استغفار باید جدّی و حقیقی باشد.

استغفار، برای همه است. لذا ملاحظه می‌کنید که ائمّه علیهم‌السّلام در این دعاها، چه سوز و گدازی دارند. بعضی خیال می‌کنند که امام سجاد این سوز و گداز را کرده است، برای این که به دیگران یاد بدهد. بله؛ یاد دادن به دیگران که هست -هم در شکل و هم در مضمون کار- اما اصل قضیه این نیست. اصل قضیه، آن حالت طلبِ خود این بنده صالح و انسان والا و بزرگوار است. این سوز و گداز، متعلّق به خود اوست. این اظهار تضرّع پیش پروردگار، متعلّق به خود اوست. این ترس از عذاب خدا و میل به تقرّب الی الله و رضوان الهی، متعلّق به خود اوست. این استغفار و طلب از خدا واقعاً متعلّق به خود اوست.

ممکن است مثلاً توجه به مباحات در زندگی -لذّت‌های مباح، کارهای مباح- در نظر انسانی که در آن حدّ از علوّ درجه است، یک نوع سقوط و انحطاط محسوب شود. دلش می‌خواست که در چارچوب ضرورت‌های مادّی و جسمانی قرار نمی‌داشت و همین نیم‌نگاه را هم به مباحات و به مسائل عادی زندگی نمی‌کرد و در راه معرفت و در آن وادی بی‌نهایت به سوی رضوان الهی و بهشت معرفت الهی، بیشتر پیش می‌رفت. وقتی چنین چیزی نشده است، پس استغفار می‌کند. بنابراین استغفار برای همه است.


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:53 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

ای کاش خداوند با فضل خود رفتار کند/ شرح دعای روز بیست و دوم

دعا جوشن کبیر رمضان

 

 

اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ                        در دعاهایمان از خدا بخواهیم با فضل با ما برخورد کند نه با عدل الهی!

 وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ فِیهِ بَرَکَاتِکَ                                    ای خدا در این روز به روی من درهای فضل و کرمت را بگشا

وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ                         و بر من برکاتت را نازل فرما

وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ                          و بر موجبات رضا و خوشنودیت موفقم بدار 

 یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین                                 و در وسط بهشت هایت مرا مسکن ده

 اللَّهُمَّ افْتَحْ لِی فِیهِ أَبْوَابَ فَضْلِکَ                       ای پذیرنده دعای مضطر پریشان.

دعا با صدای امیر رضا عرب

 

خدایا درهای فضلت را به روی من باز کن ؛ الان خداوند با فضل خود با ما معامله می کند و اگر بخواهد با عدلش با ما برخورد کند کار همه ما خراب است. در  دعا می خوانیم « اَللّهم عاِملنا بِفَضلِک وَ لا تُعامِلنا بِعَدلِک » [شرح اصول کافی ، ملا صالح مازندرانی  ج 10ص 191]

 

منظور از ابواب چیست؟

در این دعا از خداوند خواستاریم که دربهای فضل و کرم خود را بر روی ما بگشاید، حال می خواهیم بدانیم که منظور از ابواب (دربها) چیست؟ اگر به ظاهر آن نظر اندازیم می بینیم که ابواب همان موانعی هستند که برای واردشدن به مکان های مورد نظر نیاز به فتح و گشودن آنها داریم که برای فتح و گشودن آنها نیز نیاز به مفتاح و کلید داریم آن هم کلیدی که مخصوص درب مورد نظر باشد چرا که اگر کلید هر درب در جای خود قرار نگیرد آن درب گشوده نمی شود مگر اینکه شاه کلید داشته باشیم که آن کلیدی است که تمام دربها را می گشاید...

فضل خداوند به بندگانش همان هدایت به صراط مستقیم است هدایتی که در بهای رحمت و بخشش خداوند را بر روی بندگانش می گشاید که ما نیز در این روز از خداوند می خواهیم که ابواب فضل و رحمتش را بر روی ما بگشاید...

 

و اگر به بطن آن نظر کنیم منظور از ابواب (دربها) همان دربها و ورودی هایی است که بر اساس رضا و خشنودی خداوند و یا خشم و غضب او باز می گردد، به فرض مثال: هنگامی که بنده ای گناه و معصیتی از پروردگار خویش انجام می دهد آنگاه است که آن معصیت و گناه سبب گردیده است تا یکی از درب های خشم و غضب الهی بر روی او باز گردد که کلید بازشدن این درب انجام آن گناه می باشد...

 

منظور از فضل الهی چیست؟

برای آنکه مختصرا از فضل الهی صحبت به میان آوریم اشاره می نماییم به دو آیه از قرآن کریم ”وَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیطَانَ إِلَّا قَلِیل”‌ (نساء /83) یعنی ”و اگر فضل و رحمت الهی شامل حال شما نبود همانا جز اندکی همه از شیطان پیروی می کردید”‌.” فَلَوْلا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِینَ”‌ (بقره/64) یعنی ”پس اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود البته در شمار زیانکاران عالم بودید”‌ همانطوری که در آیه اول مشاهده می نماییم خداوند (عزوجل) می فرماید: اگر فضل و رحمت خداوند شامل حال شما نبود جز اندکی همه از شیطان پیروی می نمودید، و این را می دانیم که پیروی از شیطان برابر است با ضلالت و گمراهی و ورود به خشم و غضب الهی و فضل خداوند، توفیق و عنایتش به بندگان و راهنمایی آنان به سوی عبادت و اطاعتش می باشد ”یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقیمٍ”‌ (یونس/25) یعنی ”(خداوند) هرکه را بخواهد به راه مستقیم هدایت می نماید”‌ به طوری که در قرآن می فرماید: ”وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ”‌ (بقره/168) یعنی ”و از وسوسه های شیطانی پیروی نکنید، به درستی که او برای شما دشمنی آشکار است”‌ و در آیه دوم که می فرماید: اگر فضل و رحمت خداوند بر بندگانش نبود و آنها را هدایت نمی نمود به حقیقت که آنان از شیطان پیروی نموده و مورد غضب الهی واقع می شدند و دوزخ بر آنان واجب می گشت و در حالی که از زیانکاران شده بودند چرا که ”ان الانسان لفی خسر”‌ (عصر/2) یعنی ”به درستی که انسان در خسران و زیان است”‌ پس فضل خداوند به بندگانش همان هدایت به صراط مستقیم است هدایتی که در بهای رحمت و بخشش خداوند را بر روی بندگانش می گشاید که ما نیز در این روز از خداوند می خواهیم که ابواب فضل و رحمتش را بر روی ما بگشاید...

برکات مادی شامل جمیع نعمتهایی است که انسان از آنها به عنوان مایحتاج زندگی خود استفاده می نماید مثل (آب، میوه جات، سبزیجات و...) و برکات معنوی شامل نعمتهایی است که انسان از آنها به عنوان راه و وسیله ای برای تقرب به ذات اقدس الهی استفاده می کند مثل (توبه، استغفار، ذکر، دعا و...) که ما نیز از خداوند در این روز می خواهیم که برکاتش را بر سر ما بباراند...

 

برکات الهی

و انزل علی فیه برکاتک ”و در این روز بر من برکاتت را نازل فرما”‌

در اول دعا از خداوند درخواست نمودیم که دربهای فضل و رحمتش را بر روی ما بگشاید، زیرا هنگامی که دربهای فضل و رحمت او بر روی بندگان گشوده شود آنگاه است که برکات و رحمات الهی بر سر بندگان فرود می آید که اگر بخواهیم به آن برکات اشاره نماییم آنها را به دو دسته تقسیم می کنیم: 1- برکات مادی 2- برکات معنوی، که برکات مادی شامل جمیع نعمتهایی است که انسان از آنها به عنوان مایحتاج زندگی خود استفاده می نماید مثل (آب، میوه جات، سبزیجات و...) و برکات معنوی شامل نعمتهایی است که انسان از آنها به عنوان راه و وسیله ای برای تقرب به ذات اقدس الهی استفاده می کند مثل (توبه، استغفار، ذکر، دعا و...) که ما نیز از خداوند در این روز می خواهیم که برکاتش را بر سر ما بباراند...

 

”آنچه که موجب رضایت الهی است”‌

وَ وَفِّقْنِی فِیهِ لِمُوجِبَاتِ مَرْضَاتِکَ

خدایا من را به اموری که مورد رضای توست موفق بدار، اهل دعا و دستگیری از دیگران باشم. کاری بکنم که خدا از من راضی بشود.

خداوند در قرآن می فرماید: ”‌إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ...”‌‌ (بقره/186) یعنی ”‌هنگامی که بندگان من از تو در مورد من سئوال می کنند، بگو که من نزدیک (آنها هستم) و اجابت می کنم دعای کسانی را که مرا می خوانند و از من درخواست می کنند.”‌‌ پس ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم که ما را از خشم و غضب خود دور ساخته و به بهشت برینش که سرچشمه رضایت اوست، داخل سازد

 

با توجه به آیات و روایات رضایت خداوند در این است که بنده مومن از دستورات خداوند و رسولش اطاعت نموده و در انجام آنها قصور نورزد ”وَ اَطیعوالله وَ الرَّسول لَعَلَّکُم تُرحَمون”‌ (آل عمران/132) یعنی ”و از حکم خدا و رسول او فرمان برید، باشد که مشمول رحمت و لطف خداوند گردید”‌ و به صورت جامع تر انجام واجبات و ترک محرمات الهی است که موجبات رضایت الهی را از بندگان خویش فراهم می سازد. تا به درجه ”رضی الله عنهم و رضوانه ذلک الفوزالعظیم”‌ یعنی ”خداوند از آنان راضی است و آنان از پروردگار خویش که این رستگاری عظیم است”‌ دست یابند که ما نیز از خداوند در این روز خواستاریم که ما را موفق بدارد تا اینکه به رضا و خشنودی او دست یابیم...

 وَ أَسْکِنِّی فِیهِ بُحْبُوحَاتِ جَنَّاتِکَ

خدایا من را در وسط بهشت ساکن کن، شاید وسط بهشت محل سکونت اولیاء الهی است که آن را از خدا درخواست می کنیم

همان طور که می دانیم خداوند در قرآن می فرماید: ”إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ...”‌ (بقره/186) یعنی ”هنگامی که بندگان من از تو در مورد من سئوال می کنند، بگو که من نزدیک (آنها هستم) و اجابت می کنم دعای کسانی را که مرا می خوانند و از من درخواست می کنند.”‌ پس ما نیز در این روز از خداوند خواستاریم که ما را از خشم و غضب خود دور ساخته و به بهشت برینش که سرچشمه رضایت اوست، داخل سازد.

یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّین

 ای خدایی که دعای مضطرین را اجابت می کنی، دعاهای امروز را در حق من مستجاب کن.

 

نماز شب بیست و سوم ماه رمضان

هشت رکعت نماز به هر سوره ای که میسر بود


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:53 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

شب 23، شب قدر است!

آن شب قدرى كه گویند اهل خلوت امشب است                    یارب این تاثیر دولت از كدامین كوكب است

شب قدر

در تعیین ((شب قدر)) اختلاف نظر است ، ولى از مجموع روایت هاى وارد شده در این موضوع و سیره پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیت (علیهم السلام ) و اصحاب مى توان گفت :

شب قدر بودن شب بیست و سوم ماه مبارك رمضان ، یقینى است . و شب هاى نوزدهم و بیست و یكم وسیله اى براى دست یافتن به آن است .

اینك به ادله اى چند در این خصوص اشاره مى شود:

الف ) از شیعه و اهل سنت نقل كرده اند كه : عبدالله انیس انصارى (جُهَنى ) كه در خارج مدینه مى زیسته و شرایطش طورى بوده كه نمى توانسته زیاد به مدینه بیاید و از خیرات و بركات رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) استفاده كند روزى خدمت رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شد و عرض كرد: من شتران و گوسفندان و كارگرانى دارم و منزلم از مدینه دور است ، ولى دوست دارم ، یك شب از شب هاى ماه رمضان را معین فرمایید تا سعى كنم به مدینه بیایم و در نماز حاضر شوم .

پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) مطلبى را به گوش او سرى فرمودند و پس از آن این مرد، شب هاى بیست و سوم ماه رمضان با شتران و گوسفندان و كارگران خود وارد مدینه مى شد.(1)

بعضى این روایت را با شب قدر تطبیق داده اند.

قرآن در شب 23 رمضان نازل شده است . از سوى دیگر بر حسب دو آیه از قرآن ، این كتاب آسمانى در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است ، بنابراین شب قدر شب 23 رمضان است

 

ب ) سفیان بن السمط گوید:

گفتم به ابی عبدالله:

((شبهایى كه احتمال مى رود، ((شب قدر)) در آنها باشد، كدام است ؟))

حضرت فرمود:

((تسع عشره واحدى و عشرین و ثلاث و عشرین ؛ شب نوزدهم و بیست و یكم و بیست و سوم است .))

پرسیدم : اگر كسى معذور باشد، به كدام شب بیشتر اهمیت بدهد؟ فرمودند:

((ثلاث و عشرین ؛ به شب بیست و سوم .))

پ ) از امام صادق (علیه السلام ) روایت است كه فرمودند:

اندازه گیرى و تقدیر امور در شب نوزدهم انجام مى شود و سپس در بیست و یكم ، ابرام و مهیا براى امضا مى گردد و آن گاه در شب بیست و سوم ، امضا خواهد شد.

ت ) شیخ صدوق مى فرماید:

 بزرگان شیعه اتفاق كرده اند كه شب قدر، بیست و سوم رمضان است .(2)

ث ) فتّال نیشابورى نیز مى نویسد:

((بیشتر مشایخ ما اتفاق كرده اند كه بیست و سوم ماه رمضان ، شب قدر است .))(3)

اعمال مخصوص این شب نیز مؤ ید مدعاى ماست ؛ مثلا انجام دو غسل (اول و آخر شب ) و خواندن هزار مرتبه سوره قدر و تلاوت سوره دخان كه نخستین آیه اش این است : (انا انزلناه فى لیلة مباركة ).

شب قدر  قرآن

ج ) در تفسیر گازر آمده است :

((عبدالله عمر گفت : در عهد رسول (صلى الله علیه و آله و سلم ) چند نفر از صحابه به خواب دیدند كه شب قدر، شب بیست و سوم است . حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: خواب هاى شما موافق است ، هر كه خواهد عبادتى كند، به شب بیست و سوم اهمیت دهد.))

چ ) و در خبر است كه بنى سلمه جمعى را به مدینه فرستادند تا از رسول (صلى الله علیه و آله و سلم ) بپرسند كه شب قدر، كدام شب است . به نزدیك حضرت آمدند و سوال كردند. حضرت در جواب پرسشى كردند: امشب چندم است ؟ گفتند: بیست و دوم . سپس پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمودند: ((فردا شب .))

ح ) از امام صادق (علیه السلام ) منقول است كه فرمودند:

از این روایت استفاده مى شود كه "محققا شب بیست و سوم رمضان ، همان لیله جهنى است كه در آن ، هر امر محكمى فیصله داده خواهد شد و در آن شب ، هر حادثه اى اعم از بلا، مرگ ، زندگى و روزى و تمام آنچه از حوادث الهى در این شب و سایر شب ها در طول سال واقع خواهد شد، معین مى گردد.

و سپس امام (علیه السلام ) مى افزایند:

خوشا به حال آن بنده اى كه شب یاد شده را به ركوع و سجود احیا نماید و گناهان خود را در مقابل دیدگان مجسم كند و بر انجام آنها بگرید كه اگر چنین كرد، امیدوارم كه به خواست خدا ناامید نشود.))(4)

حفص بن غیاث از امام صادق (علیه السلام ) از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) نقل كرده است :

انزل القرآن فى ثلاث و عشرین من شهر رمضان ؛(5)

قرآن در شب 23 رمضان نازل شده است . از سوى دیگر بر حسب دو آیه از قرآن ، این كتاب آسمانى در ماه رمضان و در شب قدر نازل شده است ، بنابراین شب قدر شب 23 رمضان است .

سید ابن طاووس رحمه الله مى گوید: ((طبق كشف و بیان، شب قدر همان شب بیست و سوم رمضان مى باشد.))(6)

 

پی نوشت ها:

1.وسائل الشیعه ، ج 7، ص 262؛ بحارالانوار، ج 94، ص 9 و دعائم الاسلام ، ج 1، ص 282؛ تفسیر نور الثقلین ، ج 5، ص 626

2.خصال ، ج 2، ص 102 و بحارالانوار، ج 94، ص 16.

3.روضة الواعظین ، ص 348.

4.بحارالانوار، ج 94، ص 4 و مستدرك الوسائل ، ج 7، ص 474.

5.الكافى ، ج 2، ص 628.

6.اقبال الاعمال ، ص 206.

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:53 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

شب نوازش بندگان

شب قدر

«خداوند ان شاء الله شماها را توفیق دهد كه با سلامت و سعادت، وارد به ضیافت الله بشوید و از این مائده آسمانى كه قرآن وعده داده مستفیض بشوید و با یك روح سالمى، وارد بشویم و «لیلة القدر» را دریابیم.» 

در گذر روزها و هفته ها و ماه ها و سال ها، گاهى لحظه هایى سرنوشت ساز مى گذرد كه انسان را، جامعه را، و گاهى تاریخى را عوض مى كند.

لحظه هایى جدا از لحظه اى دیگر.

با آب و رنگى خدایى، با ویژگیهایى استثنایى ... سرشار از آگاهى و اقبال و توجّه و حضور و انتخاب، و ارزش شناسى و ارزش آفرینى و خودسازى .

رمضان، ماه توجّه به خویشتن و پرداختن به خداست.

در این ماه، باید رنگ و بوى خدایى بگیرى .

از میان ماه ها، ماه رمضان، و از شب ها، «شب قدر»، اهمّیت خاصّى دارد. این شب را باید زنده نگهدارى ، احیا كنى، از شام تا بام، بیگانه با خواب باشى و ناآشنا با غفلت.

با یاد خدا و «ذكر» و «دعا» و مناجات، به صبح آورى ، وضعیّت خود را تحلیل كنى ، كه كیستى؟ چیستى؟ در كجایى؟ چه مى كنى؟ كجا مى روى؟ هستى ولى «چگونه»؟

اگر در شب قدر، سرنوشتها تعیین مى شود، خودت نیز در این تعیین سرنوشت، سهیم و شریكى ، بسته به این است كه «امشب» چه بخواهى و چگونه بودنى را «انتخاب» كنى و كدام «قدر» و ارزش را برى خود «مقدّر» نمایى .

وقتى كه تو در چنگ غفلت و بى خبرى و نسیان و خود فراموشى و خدافراموشى اسیرى ، و نمى خواهى وضعیّت خود را در رابطه با خالق و معاد و حساب و كتاب، روشن كنى ، چگونه مى توانى امیدوار رحمت، در این شب، سلام و تحیّات و بركات الهى را بر تو نازل كند؟..

اگر در شب قدر، سرنوشتها تعیین مى شود، خودت نیز در این تعیین سرنوشت، سهیم و شریكى ، بسته به این است كه «امشب» چه بخواهى و چگونه بودنى را «انتخاب» كنى و كدام «قدر» و ارزش را برى خود «مقدّر» نمایى

فیض حق، امشب به در خانه ات مى آید، باید تو بیدار شوى كه در به رویش بگشایى . لحظه اى غفلت سبب مى‌شود محروم شوى .

شب قدر، از هزار ماه، بهتر است، و تنها همین یك شب هم، شب قدر است.

به قول سعدى :

«شبها اگر همه قدر بودى ، شب قدر، بى قدر بودى » (1)

برقى مى جهد و زاویه اى تاریك، روشن مى شود، باید چشمانت گشوده باشد تا قبل از تاریكى مجدّد، «دیدنى »ها را ببینى .

سروشى به گوش مى رسد، گوشت باید باز باشد تا شنیدن ها را بشنوى ، دریچه قلب را باید به روى آن اشراقات بگشایى و زیر آبشار فیض الهى ، تطهیر جان كنى .

شب قدر، شب انتخاب و تصمیم و خود یابى و خودسازى است. در این شب ها، باید «حرّیت» خویش را بازیابى . از چنگ هوس و عادت و گناه، رها شوى و به «عبودیّت» خدا برسى .

سخن از ماندن و رفتن نیست. سخن از «چگونه بودن» است.

شب قدر

تو باید با توجّه و حضور و آگاهى شب «قدر»ت، خمیر هستى ات را با دو دست «انتخاب» خویش، نقش ساز و شكل پرداز باشى ، به بودن خود باید هویّت ببخشى .

در شب قدر، باید قدر خود را بشناسى . شبى چنین عظیم و گرانقدر و سرنوشت ساز، كه همه ساله در هر ماه رمضان تكرار مى شود، شبى كه قرآن نیز در چنین شبى نازل شده است، یكى از سه شب 19 و 21 و 23 رمضان است.

پیشوایان، معیّن نكرده اند، تا اینكه برى دریافتن بركات آن، بیشتر رو به جانب خداوند آورى ، همچنانكه خود این شب، گرامى تر از دیگر شبهاست، عمل تو نیز در این شب، پاداشى مضاعف و ارزشى چند برابر دارد، و پیشوایان و ائمّه اهل بیت(علیهم السلام) تأكید فراوان در دعا و احیاى این شب نموده اند.

اگر غفلت كنى ، بعد حسرت و اندوه خواهى خورد.

خواجه عبدالله انصارى در مورد شب قدر مى گوید:«امشب، شب نوازش بندگان است، هنگام پذیرفتن توبه گناهكاران است، وعده گاه آشتى جویان است، هنگام ناز شیفتگان و رازدوستان است. در تمام شب قدر، داعیان را اجابت، و سائلان را عطیّت، و مجتهدان را معونت، و مطیعان را مثوبت، و عاصیان را مغفرت، و محبّان را كرامت است.» اگر از مطیعانى ، بر طاعت بیفزى ، و اگر گنهكارى ، دست از معصیت بشوى ، و بركات لیلة القدر را دریاب!... با دستانى كه عطر قرآن گرفته، با دهانى كه با ذكر و دعا معطّر و خوشبو گشته است، با تن و جانى كه در خدمت خدا آوردهى ، با قلبى كه امشب، جلا دادهى ، رو به آستان رحمت پروردگار كن و از او بخواه تا توفیقت دهد تا زبان به بیهوده نگشایى و گوش به ناروا مدارى ، و چشم از گناه بپوشى و شكم خود را انبار حرام نسازى ، و عفّت را در تاراج شعله هاى فساد نسوزانى . شرم و حیا را در خواستن از او كنار بگذار، سرمایه اشك را بردار، به بازار توبه و انابت برو، در این درگاه، شكسته دلى و اشك، مشترى دارد و خضوع و نیاز، قرب مى آورد. از او بخواه، با عجز و لابه، با سوز و گداز، با چشمى اشكبار و قلبى (2)شكسته، كه تو را به «بندگى» بپذیرد و طاعتت را قبول كند.

 

پی نوشت ها:

1. گلستان، باب هشتم.

2.تفسیر ادبى عرفانى قرآن مجید، ص626


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:53 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

حکم دود سیگار و ...برای روزه‌دار

 

 


اگر فرد روزه‌داری در کنار یک فرد سیگاری حضور داشت و از ورود دود سیگار به حلق خود مراقبت نکرد، این عدم مراقبت عمدی محسوب شده و افزون بر قضای روزه، کفاره هم دارد.

 


اسپری تنگی نفس
اسپری‌های تنگی نفس در ماه مبارک رمضان روزه را باطل می‌کند؟

اسپری‌هایی که برای تنگی نفس بیماران استعمال می‌شود، مبطل روزه نیست، اما اگر به صورت مایع به گلو برسد، روزه را باطل می‌کند.

 

حکم کشیدن سیگار در ماه مبارک رمضان

دود سیگار حکم غبار غلیظ را دارد و روزه را باطل می‌کند . فقها بنا بر احتیاط واجب کشیدن سیگار در ماه مبارک رمضان را جایز ندانسته و آن را مبطل روزه می‌دانند.

اگر فرد روزه‌داری در کنار یک فرد سیگاری حضور داشت و از ورود دود سیگار به حلق خود مراقبت نکرد، این عدم مراقبت عمدی محسوب شده و افزون بر قضای روزه، کفاره هم دارد.

 

بلعیدن خلط درون گلو

اگر مقداری از خلط وارد فضای دهان شد، باید فوراً تخلیه شود اما اگر مقداری از آن در گلو هست، مشکلی نداشته و روزه را باطل نمی‌کند.

برخی افراد در ماه مبارک رمضان به جزء خوانی قرآن می‌پردازند، اما آیاتی را اشتباه قرائت می‌کنند ،روزه این افراد در صورت اشتباه خواندن آیات قرآن صحیح است و این دروغ بستن به خدا محسوب نمی‌شود

 

باقی ماندن بر جنابت تا اذان صبح

باقی ماندن بر جنابت تا اذان صبح از مبطلات روزه است . شخصی که می‌داند اگر مجامعت کند تا اذان صبح بیدار نمی‌شود، مجامعت برای این فرد معصیت است.

چنین شخصی اگر تصمیم به غسل کردن داشت و احتمال هم می‌داد که تا قبل از اذان صبح بیدار شود، اما بیدار نشد، می‌تواند روزه‌اش را بگیرد و دو مرتبه امساک کند، این روزه دیگر کفاره ندارد، اما اگر می‌داند بیدار نمی‌شود یا تصمیم به غسل کردن نداشت، روزه‌اش باطل است، قضا و کفاره دارد.

 

قرآن تلاوت
اشتباه خواندن آیات قرآن

برخی افراد در ماه مبارک رمضان به جزء خوانی قرآن می‌پردازند، اما آیاتی را اشتباه قرائت می‌کنند ،روزه این افراد در صورت اشتباه خواندن آیات قرآن صحیح است و این دروغ بستن به خدا محسوب نمی‌شود.

 

لطیفه و جوک گفتن

لطیفه‌ها و جوک‌هایی که مردم می‌دانند برای خنده است و جدی نیست، روزه را باطل نمی‌کند، اما معصیت است، این لطیفه‌ها دروغ بستن عمدی محسوب نمی‌شود.

 

دروغ بستن عمدی

دروغ بستن عمدی آن است که در حالی که می‌دانی دروغ است، بگویی خداوند چنین چیزی را گفته در حالی که نفرموده است، اما اگر چیزی به قصد شوخی از قول خدا نقل شود، روزه را باطل نمی‌کند، اما حرام و فرد معصیت کرده است.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:53 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

شب قدر را قدر بدانیم

شب قدر

شب قدر، پر ارزش ترین وقت سال است ، سرنوشت آدمى در همین هنگام مشخص مى شود. قرآن در شب قدر نازل شده است ، لذا به بركت نزول قرآن و فرشتگان و روح(1)

شبى كه هر كس آن را درك كند و احیا بدارد، گناهانش آمرزیده خواهد شد و زندگى تازه اى خواهد یافت .

شبى است پر بركت كه سرنوشت همه موجودات در آن مقدر مى گردد.

شب قدر، شب جدایى اولیاء الله و اولیاى شیطان است .

شب قدر، شب دعا و ندبه و شب نزول رحمت عام و كرم خداوندى است ؛ شب آشتى بنده با خداوند و توبه و انابه و زدودن تیرگى هاى گناه از دل و شب خودسازى و نزدیك شدن به پروردگار است ، زیرا كه اوست : ((قابل التوبات)) و ((مجیب الدعوات)) و ((ستار العیوب)) و ((غافر الخطیئات)).

عزت و احترام این شب تا بدان حد است كه قرآن درباره آن مى گوید: لیلة القدر خیر من الف شهر(2) شبى است كه انجام اعمال عبادى در آن با عبادت هزار ماه برابر است .(3) این شب ، شیاطین در بند اسارتند و زمینه براى انجام دادن كارهاى خداپسند و مفید به حال فرد و جامعه مهیاتر است؛ مؤمنان در آن شب از وسوسه ها و كید شیاطین در امان خواهند بود.

این شب ، شب معین كردن روزى افراد است، شب یادآورى نعمت هاى مادى و معنوى الهى است (نعمت ایمان و اسلام ، نعمت رهبرى و ولایت فقیه ، نعمت سلامتى و عافیت ، نعمت فكر و اندیشه و...)

((شب وصال نبى ختمى و لیله وصول عاشق حقیقى به محبوب خود.))(4)

شب عروج انسان است ، از خاك به افلاك ؛ این شب باعظمت در رمضان واقع است كه ماه خدا و با فضیلت ترین ماه هاست و روزهایش بهترین روزها و ساعاتش بهترین ساعات است .(5)

پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم )فرمود: «شیطان در این شب بیرون نیاید تا آن كه صبح طلوع كند و قدرت آسیب رساندن به كسى را ندارد و سحر هیچ ساحرى در این شب اثر نكند.»

 

شب بیدار ماندن و بیدار كردن ، آگاه شدن از مكتب و دسیسه هاى دشمن ، تذكر دادن و یادآورى .

 آرى لیلة القدر شبى است كه بیداردلان شب زنده دار طاعتى افزون تر و نیایشى عاشقانه تر دارند.

شبى كه انسان هاى مومن ، آن را با اعمالى چون : یاد خدا، مناجات و دعا، تلاوت قرآن ، نماز شب ، گریستن بر خطاها، مطالعه و تحقیق و... زنده نگه مى دارند.

شبى كه امام زین العابدین و فخر الساجدین (علیه السلام ) در دعاى شریف ابوحمزه ثمالى تقاضاى درك آن و توفیق عبادت در آن را از خداى خویش خواستار شده است و خواست مومنان نیز در ادعیه روزانه ماه رمضان همین است .(6)

شبى كه پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) رختخواب را جمع مى كرد، خود را براى عبادت بیشتر مهیا مى نمود(7) و در مسجد به اعتكاف مى پرداخت .

حضرت فاطمه علیها السلام نیز نمى گذاشت فرزندانش در این شب با شرافت بخوابند؛ هر وقت خواب بر یكى از آنها غلبه مى كرد، مقدارى آب به صورت او مى پاشید.(8)

شبى كه پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) درباره اش ‍ مى فرمود:

«شیطان در این شب بیرون نیاید تا آن كه صبح طلوع كند و قدرت آسیب رساندن به كسى را ندارد و سحر هیچ ساحرى در این شب اثر نكند.»(9)

شبى كه برات آزادى از آتش جهنم و خوش بختى و سعادت دو جهان ، نصیب مومنان و زنده دلان مى گردد.

شبى كه لیله البراتش گویند و در مورد كثرت فیضش ، لسان الغیب (خواجه حافظ) چنین سروده است :

شبى كه عالم بزرگ شیعه ، مرحوم آیة الله حاج محمد ابراهیم كلباسى - صاحب كتاب اشارات الاصول - براى به دست آوردن فیض و فضیلت آن ، یك سال ، شب تا صبح به عبادت پرداخت .(10)

شب قدر

شبى كه خداوند آن را از میان شب ها برگزیده است ، همان طور كه از بین موجودات ، انسان و از جمع پیامبران ، محمد (صلى الله علیه و آله و سلم ) و از بین بردن مكاتب ، اسلام و از بین خانه هاى روى زمین ، كعبه و از بین سنگها، حجر الاسود و از بین كتب آسمانى ، قرآن و از میان راه ها، صراط مستقیم ، و از میان سوره هاى قرآنى ، یس و از میان روزهاى هفته ، جمعه و از میان ماه ها، رمضان را انتخاب كرده(11)و از جمع بنى هاشم ، نیز هفت نفر را برگزیده است .

شبى كه مومنان عاشق براى وصول به معرفت آن از ابتداى ماه رمضان تا شب بیست و سوم سوره ((الدخان )) و یا صد مرتبه سوره ((قدر)) را مى خوانند و چون شب بیست و سوم فرا رسد، دل را محكم مى دارند و گوش هاى خود را براى شنیدن رازها مى گشایند؛از این رو شب قدر از جمله ((لیالى عشر)) كه خداوند در قرآن به آن سوگند خورده ، شناخته شده است .

 

شبى كه ملائك مهمان اهل زمینند.

شب با عظمتى كه درك كُنه و حقیقت آن براى انسان هاى عادى ، غیر ممكن است : (و ما ادراك ما لیلة القدر.)

این شب ، مهلتى براى همه كسانى است كه در عمر تاریك و ننگین خود به بیراهه رفته اند تا لحظه اى به خود آیند و اندیشه كنند كه : ((چیستند))، ((كیستند)) و ((از كجا آمده اند و به كجا مى روند)) و تا فرصت باقى است به جبران گذشته ها بپردازند و با توبه و استغفار خود را از سقوط حتمى ، برهانند و زندگى آینده خویش را با الگوى ((قرآن و عترت )) شكل دهند.

شبى كه انسان فرصتى دوباره مى یابد تا با ((مطالعه و تحقیق ))، ((بحث و گفت و گو)) و ((غور در قرآن و سنت )) شیرینى معرفت خداوندى را درك كند و با تقویت درجات ایمان و یقین ، در جهت سیر الى الله و عروج به عالم بالا حركت كند.

این شب ، مهلتى براى همه كسانى است كه در عمر تاریك و ننگین خود به بیراهه رفته اند تا لحظه اى به خود آیند و اندیشه كنند كه : ((چیستند))، ((كیستند)) و ((از كجا آمده اند و به كجا مى روند)) و تا فرصت باقى است به جبران گذشته ها بپردازند و با توبه و استغفار خود را از سقوط حتمى ، برهانند و زندگى آینده خویش را با الگوى ((قرآن و عترت)) شكل دهند

شبى كه موسم ناله و نجوا، خضوع و خشوع و تحلیل و تسبیح است .

شب انسان كامل است و شب كمال انسان .

این شب ، شام تعظیم است ، بندگان شایسته خدا در این لحظه هاى نورانى به عظمت و بزرگى مى رسند.

كثرت نام لیلة القدر دلیل بر عظمت آن است و این همه صفات والا كافى است كه مسلمانان ((شب قدر)) را بزرگ شمارند و هر یك به اندازه ایمان و اندیشه خود از آن بهره جویند، ولى متاسفانه افراد بسیار از ارزش آن غفلت مى ورزند و از این فرصت طلایى و استثنایى استفاده نمى كنند و از بركات آسمانى و خیرات فراوان و فیوضات سرشارش بى بهره مى مانند؛ آنان در دام ابلیس اسیر گشته و در حجاب هاى ظلمانى گرفتار آمده اند، از این رو قدر و منزلت این شبها را فراموش كرده ، زیباترین نعمت هاى خداوندى را از دست مى دهند؛ ولى مومنان وارسته از قیود مادى و حجب ظلمانى كه در عطش قرب الى الله مى سوزند، مامورند تا این شب عزیز را فراموش نكنند و در بزرگداشت آن ، بكوشند و آن را قدر بدانند، زیرا این لحظه هاى طلایى همیشه نصب آدمى نمى شود.

خوشا به حال كسى كه در این شب به انجام اعمال مخصوص توفیق یابد و این فرصت هاى گران بها و لحظه هاى گرانقدر را مغتنم شمارد و از سفره گسترده ضیافت الهى بهره مند شود!

آفرین بر كسى كه اهمیت ((شب قدر)) را در یابد و در این شب ارتباط خود را با قرآن و على (علیه السلام )، این دو سرمایه نفیس و یادگاران جاودانه نبوى ، محكم كند و براى همیشه از آن دو جدا نگردد.

 

پی نوشت ها:

1.روح ، حقیقتى مافوق ملائكه است ، به دلیل در مقابل هم قرار گرفتن آن دو در سوره قدر: (تنزل الملائكه و الروح ). قال ابوبصیر: قلت للامام جعفر الصادق (علیه السلام ): جعلت فداك ، الروح لیس هو جبرائیل ؟ قال (علیه السلام ): الروح اعظم من جبرائیل ، ان جبرائیل من الملائكه و ان الروح هو خلق اعظم من الملائكه ، الیس یقول الله تبارك و تعالى : (تنزل الملائكه و الروح )؟ (تفسیر نور الثقلین ، ج 5، ص 638 و تفسیر برهان ، ج 4، ص 481). بعضى گفته اند: صنفى از ملائكه را روح گویند، كه آنها را دیگر ملائكه نبینند، مرگ در شب قدر، برخى هم آن را به معناى رحمت گرفته اند؛ بعضى دیگر نیز آن را به وحى تفسیر كرده اند. ((براى اطلاع بیشتر رك : تفسیر محمد مومن مشهدى بر جزء سى ام ؛ حسین بن احمد حسینى شاه عبدالعظیمى ، تفسیر اثنى عشرى ، ج 14، ص 201؛ سید عبدالحسین طیب ، اطیب البیان ، ج 14، ص 180؛ تفسیر نمونه ، ج 27، ص ‍ 177؛ محمد صادقى ، الفرقان ، ج 3، ص 382)).

2.در این كه عدد هزار براى تعداد است یا تكثیر، بین مفسران ، اختلاف نظر وجود دارد؛ بعضى همانند عدد هفت و هفتاد كه در قرآن براى كثرت استعمال شده است براى تكثیر مى دانند و برخى آن را براى تعداد دانسته و مى گویند: اصولا عدد همیشه براى تعداد است ، مگر این كه قرینه روشنى بر تكثیر باشد.

3.ملا محسن فیض كاشانى ، تفسیر صافى ، ج 5، ص 352 و بحار الانوار، ج 95، ص 49.

4.امام خمینى ، پرواز در ملكوت ، ص 226.

5.برگرفته از خطبه پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) در روز جمعه آخر ماه شعبان .

 6.ر.ك : دعاى روز 27 رمضان .

7.سید محمد حسین طباطبایى ، سنن النبى ، ص 296.

8.بحار الانوار، ج 94، ص 10.

9.العروسى الحویزى ، تفسیر نور الثقلین ، ج 5، ص 615.

 10.رك : محدث قمى ، فوائد الرضویه ، ص 10؛ محمد تنكابنى ، قصص ‍ العلماء، ص 118؛ رضا مختارى ، سیماى فرزانگان ، ج 3، ص 167.

11.قال ابوعبدالله (علیه السلام ): قال رسول الله (صلى الله علیه و آله و سلم ): ان الله عزوجل اختار من الایام ، الجمعه و من الشهور، شهر رمضان و من اللیالى ، لیله القدر و اختارنى على جمیع الانبیاء و اختار منى علیا و فضله علیا و فضله على جمیع الاوصیاء. ((ر.ك : وسائل الشیعه ، ج 5، ص 67؛ بحار الانوار، ج 9، ص 160؛ ینابیع الموده ، ص ‍ 486.))


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:54 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

چگونه لیلة القدر را درک کنیم ؟!


لیالی قدر برای ما تعیین کننده است. صرف آمرزش گناهان مرده‌ها مطرح نیست. این‌ها یکی از زوایای فرعی لیله قدر است. شرح صدر طلب کردن، ظهور ولی عصر را مسئلت کردن، گسترش فرهنگ اسلامی را خواستن، وفاق ملی را مطرح کردن، کینه‌ها را از دل زدودن و صدها معارف و معالی دیگر در صدر خواسته‌های ماست؛ آمرزش گناهان هم جزء خواسته‌های ماست. ولی عمده آن است که گناه رخت بر بندد، نه گناه بیاید و آمرزیده شود! عمده آن است که از خدا بخواهیم که اهل معصیت نباشیم.

 


قدر

رهایی از «لیلة القبر» برای رسیدن به «لیلة القدر»

از خدا بخواهیم که آن توفیق را، آن معرفت را، آن محبت را به ما عطا کند که ما هم لیله قدر بشویم. آن‌ها که لیله قدر شدند، اسوه مایند. اگر درباره فاطمه زهرا (س) آمده است که او لیله قدر است، این سخن از سنخ تمثیل است و نه تعیین. یعنی 14 انسان کامل هر کدام لیله قدرند. و اگر آنها لیله قدرند، شاگردان آن‌ها می‌توانند در حوزه ایمانی خود لیله قدر بشوند. تو لیلة القدری، بدان؛ در صورتی که از لیلة القبری بیرون بیایی! همه بزرگان به ما گفتند: اگر از لیلة القبری به درآمدی، لیلة القدر می‌شوی! اینکه در درونش گورستان فتنه‌هاست، گورستان غیبت‌هاست، گورستان آمال و آرزوهاست، شکمش هم گورستان حرام‌هاست؛ این «لیلة القبر» است، نه لیلة القدر!

آمرزش گناهان یکی از فوائد جزئی این ادعیه است. عمده، گسترش اسلام است و ظهور ولی ماست، عمده رفع نفاق و حضور و حصول نفاق است و صدها خیر و برکت و مانند آن

 

اگر از لیلة القبری به درآمد، «لیلة القدر» می‌شود؛ آنگاه خیر من الف شهر(1) می‌شود، یک نفر بیش از هزار نفر می‌شود، آنگاه کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله(2) خواهد شد. یک شب اگر بر هزار ماه فضیلت دارد، یک انسان هم بر هزار گروه فضیلت دارد. در صورتی که از لیلة القبری به دربیاید، لیلة القدر بشود. این‌ها نظیر اسماء الله نیست که توقیفی باشد! اگر به ما گفتند: فاطمه زهرا(س) لیله قدر است، یعنی‌ای زنان عالم! شما هم می‌توانید در حوزه ایمانی خود به دنبال مولاه و سیده خود، لیلة القدر بشوید. و اگر کسی قرآن در جان او جلوه کرد، او همین لیلة القدر را در حوزه ایمانی خود خواهد داشت.

خدای سبحان همان‌طوری که نسبت به رسولش تصلیه و سلام دارد، نسبت به مؤمنین و مؤمنات هم تسلیم دارد. فرمود: هو الذی یصلی علیکم و ملائکته. خدا بر شما صلوات می‌فرستد، ملائکه خدا هم بر شما صلوات می‌فرستند تا شما را از ظلمت به درآورند و نورانی کنند

محفوظ بودن قلب مالامال از معارف قرآن از آفات نسیان و عذاب الهی

مرحوم امین الاسلام طبرسی در ذیل این آیه که خدای سبحان برخی را در دوران سالمندی به نسیان مبتلا می‌کند، منکم من یرد الی ارذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیئا (3)؛ این حدیث نورانی را نقل کرد: الا قلبا قد رای القرآن. مگر قلبی که ظرف قرآن باشد، در دوران پیری به نسیان مبتلا نمی‌شود و خدا چنین قلبی را هم عذاب نمی‌کند بنابراین آمرزش گناهان یکی از فوائد جزئی این ادعیه است. عمده، گسترش اسلام است و ظهور ولی ماست، عمده رفع نفاق و حضور و حصول نفاق است و صدها خیر و برکت و مانند آن.

از اول شب تا مطلع الفجر ملائکه می‌آیند، سلام می‌کنند. این سلام ملائکه را اگر کسی بشنود، معلوم می‌شود لیله قدر را درک کرده است. گفتند: آیا برای شب قدر علامتی هست؛ گفتند: آری، هوای لطیف و ملایمی دارد. گاهی انسان احساس می‌کند یک نسیمی دارد می‌وزد، نسیم بهاره. خواه تابستان باشد، خواه پاییز و زمستان؛ آن نسیم ملایم بهاری را در شب قدر احساس می‌کند، می‌گویند: این‌ها همه نفحه رحمانی لیله قدر است، این‌ها اثر سلام ملائکه است

 

شفافیت جریان «شب قدر» در اسلام

به قدری لیله قدر در اسلام روشن بود که مانند صاحب اصلی‌اش یعنی ذات اقدس اله ضمیر بدون مرجع آمده. یک وقت شما می‌خوانید: قل هو؛ این هو بدون اینکه مرجع قبلاً گفته بشود ذکر شده است. سرش آن است که لازم نیست اول اسم خدا را ببرند، بعد بگویند (او)! همین که گفتند (او)، معلوم است کیست. خدا معروف هر کسی است، محبوب هر کس است. در جریان لیله قدر و قرآن آنقدر قرآن مشخص شده بود که بدون اینکه مرجع ذکر بشود، ضمیر به قرآن برگشت. فرمود: انا انزلناه فی لیلة القدر(4). این اولین آیه آن سوره است بعد از (بسم الله). قبلاً سخن از قرآن نبود، قبلاً سخن از وحی نبود؛ اما در اولین آیه سوره قدر می‌خوانیم: انا انزلناه فی لیلة القدر. معلوم است که ضمیر به وحی و قرآن برمی گردد! این لیله قدر آنقدر شهرت پیدا کرد که شد ظرف قرآن کریم. و چون قرآن کریم محبوب و معروف همه بود؛ لازم نبود قبلاً نامی از آن برده شود تا ضمیر به آن برگردد.

یک شب اگر بر هزار ماه فضیلت دارد، یک انسان هم بر هزار گروه فضیلت دارد. در صورتی که از لیلة القبری به دربیاید، لیلة القدر بشود. این‌ها نظیر اسماء الله نیست که توقیفی باشد! اگر به ما گفتند: فاطمه زهرا(س) لیله قدر است، یعنی‌ای زنان عالم! شما هم می‌توانید در حوزه ایمانی خود به دنبال مولاه و سیده خود، لیلة القدر بشوید. و اگر کسی قرآن در جان او جلوه کرد، او همین لیلة القدر را در حوزه ایمانی خود خواهد داشت

 

سلام دائمی ملائکه در طول شب قدر بر همه مؤمنان روزه‌دار

(قدر) هم به معنای شرف و فضیلت است و هم به معنای تدبیر امور. شرف و فضیلت در این است که فرشتگان، مرتب به صائمین و صائمات سلام عرض می‌کنند. از اول شب تا مطلع الفجر ملائکه می‌آیند، سلام می‌کنند. این سلام ملائکه را اگر کسی بشنود، معلوم می‌شود لیله قدر را درک کرده است. گفتند: آیا برای شب قدر علامتی هست؛ گفتند: آری، هوای لطیف و ملایمی دارد. گاهی انسان احساس می‌کند یک نسیمی دارد می‌وزد، نسیم بهاره. خواه تابستان باشد، خواه پاییز و زمستان؛ آن نسیم ملایم بهاری را در شب قدر احساس می‌کند، می‌گویند: این‌ها همه نفحه رحمانی لیله قدر است، این‌ها اثر سلام ملائکه است.

قدر، هم به معنای شرف و فضیلت است، هم به معنای تقدیر امور. هم ما مقدرات جوامع انسانی، اسلامی و شیعی را از خدای سبحان مسألت کنیم، هم شرف و منزلتمان را در این شب از ذات اقدس اله درخواست کنیم که ما را با آبرومندی در دنیا و آخرت اداره کند و به غیر خود واگذار نکند

 

این سلام کردن تنها مخصوص وجود مبارک ولی عصر نیست. آنچه مخصوص آن حضرت است، آن است که حقائق و مقدرات را به حضور آن حضرت تقدیم می‌کنند. اما فرشتگانی که نازل می‌شوند، به هر مؤمن روزه دار سلام می‌کنند. اگر سلام می‌کنند، برای آن است که یا سلام خدا را می‌رسانند، یا سلام ملائکه حامل عرش را می‌رسانند، یا سلام خود را ابلاغ می‌کنند. در سوره مبارکه احزاب فرمود: هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور (5) خدای سبحان همان‌طوری که نسبت به رسولش تصلیه و سلام دارد، نسبت به مؤمنین و مؤمنات هم تسلیم دارد. فرمود: هو الذی یصلی علیکم و ملائکته. خدا بر شما صلوات می‌فرستد، ملائکه خدا هم بر شما صلوات می‌فرستند تا شما را از ظلمت به درآورند و نورانی کنند

.

پس چه کمالی برتر از آن است که انسان خود را به جایی برساند که خدا به او سلام بفرستد، ملائکه خدا به او سلام بفرستد! شب قدر به ما این قدر و شرف را خواهد داد که مخاطبان سلام و صلوات خدا و حمله عرش و خدا و ملائکه الهی باشیم؛ تا کدام مرتبه، نصیب مخاطب بشود، چه سلامی، او را دریافت بکند ! پس قدر، هم به معنای شرف و فضیلت است، هم به معنای تقدیر امور. هم ما مقدرات جوامع انسانی، اسلامی و شیعی را از خدای سبحان مسألت کنیم، هم شرف و منزلتمان را در این شب از ذات اقدس اله درخواست کنیم که ما را با آبرومندی در دنیا و آخرت اداره کند و به غیر خود واگذار نکند.

 

پی نوشت ها :

1- قدر/3

2- بقره/924

3- حج/5 4- قدر/1

5- احزاب/34


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:54 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

چگونه خداوند از ما راضی می‌شود ؟!

دعای روز بیست و یكم

جلوه و جمال والای رمضان در شعر

 

اَللّهُمَّ اجْعَلْ لى فیهِ اِلى مَرْضاتِكَ دَلیلاً                     خدایا برایم در این ماه دلیلى به موجبات خوشنودى خود مقرر فرما

وَلا تَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ عَلَىَّ سَبیلاً                           و راهى براى تسلط شیطان بر من باقى مگذار

وَاجْعَلِ الْجَنَّةَ لى مَنْزِلاً وَمَقیلاً                                    و بهشت را منزل و آسایشگاهم قرار ده

یا  قاضِىَ حَواَّئِجِ الطّالِبینَ                                           اى برآرنده حاجات جویندگان

دعا با صدای امیر رضا عرب

خداوندی که چه گونه بودن و تلاش برای الهی شدن انسان را ازو خواسته، «راه» وصال و «راهنما» را هم مشخص کرده است

شرح دعا

در دعای توسل 14 حجت خدا را قسم می­دهیم و از آنان استمداد می­جوییم. ائمه هدی چراغ راه بشریتند و دلیل و راهنمای همه. در دعای امروز از خدای خویش می­خواهیم راهنمایی برای کسب رضایت در پیش راهمان قرار دهد. خداوندی که چه گونه بودن و تلاش برای الهی شدن انسان را ازو خواسته، «راه» وصال و «راهنما» را هم مشخص کرده است.

حدیثی داریم که می‌فرماید : شما همچون مریض هستید و خداوند طبیب شما است

 

رضایت خداوند در گرو رضایت بندگان است !

در این دعا از خداوند می‌خواهیم که ؛ خدایا کاری کن که از من توفیقات و کارهایی سر زند که تو از من راضی باشی .حدیث داریم اگر می‌خواهید بدانید که خدا از شما راضی است یا نه اول ببینید در دلتان از خداوند راضی هستید یا خیر ؟!

اگر به یه کسی چیزی داده و به من نداده بدانیم و یقین داشته باشیم که به صلاحمان است که چنین می‌کند .همان طور که دکتر صلاح هرکس را می‌داند و به او می‌دهد ، خداوند هم صلاح ما را می‌داند که می‌دهد یا نمی‌دهد

 

اگر شما از خدا کاملاً راضی بودید بداند که خدا هم از شما راضی است . متأسفانه اکثر ما آدما از خدا ناراضی هستیم و در زندگی چون و چرا برای خداوند می‌آوریم.چرا خدا به من نداد به او نداد !چرا چرا چرا ...

حدیث داریم اگر می‌خواهید بدانید که خدا از شما راضی است یا نه اول ببینید در دلتان از خداوند راضی هستید یا خیر ؟!

 

حدیثی داریم که می‌فرماید : شما همچون مریض هستید و خداوند طبیب شما است .دکتر چیکار می‌کند؟! برای هرکسی نسخه‌ی خاص حال و اوضاع بیمارش را می‌دهد و مریض حق اعتراض ندارد چرا که می‌داند دکتر بهتر و بیشتر از او به اوضاع آگاه است و می‌داند که چه باید بکند .ما هم باید پیش خداوند همین جور باشیم ؛ اگر به یه کسی چیزی داده و به من نداده بدانیم و یقین داشته باشیم که به صلاحمان است که چنین می‌کند .همان طور که دکتر صلاح هرکس را می‌داند و به او می‌دهد ، خداوند هم صلاح ما را می‌داند که می‌دهد یا نمی‌دهد

.

نماز شب بیست ودوم ماه رمضان

هشت ركعت به هر سوره كه میسّر شود


اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:54 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

توفیق تلاوت قرآن / شرح دعای روز بیستم

 

 


در دعای روز بیستم ماه رمضان می‌خوانیم: خدایا در این روز برای من درهای بهشت را بگشای و درهای آتش دوزخ را ببند و مرا توفیق تلاوت قرآن عطا فرما ای فرود آورنده وقار و سکینه بر دل‌های اهل ایمان!


تلاوت قرآن

 

 

اللهم افتح لی فیه ابواب الجنان                        خدایا در این روز برای من درهای بهشت را بگشای

و اغلق عنی فیه ابواب النیران                          و درهای آتش دوزخ را ببند

 و وفقنی فیه لتلاوه القرآن                                و مرا توفیق تلاوت قرآن عطا فرما

یا منزل السکینه فی قلوب المومنین                 ای فرود آورنده وقار و سکینه بر دل‌های اهل ایمان

دعا با صدای امیر رضا عرب

شرح دعا

منظور از ”اللهم افتح لی فیه ابواب الجنان”‌ چیست؟

در اینجا منظور از اینکه می‌گوییم خدایا درهای بهشت را بر روی من بگشای این است که خداوند ما را از گناهانی که در طول عمر خویش انجام داده‌ایم پاک سازد و حسنات و کارهای نیک ما را افزون سازد چرا که تا انسان گنه‌کار باشد و از خیرات و حسنات به دور باشد، بهشت بر او حرام خواهد بود و تنها هنگامی درب‌های بهشت روی او گشوده می‌گردد که هیچ گناهی بر او نباشد و اینکه می‌گوییم درهای بهشت را بر روی ما بگشای به این خاطر است که خداوند به ما عنایت فرماید تا طوری در دنیا زندگی کنیم که بتوانیم در آخرت از هر دری که خواستیم وارد بهشت شویم...

”‌خانه‌های خود را به تلاوت قرآن روشن کنید و آن‌ها را گورستان نکنید چنانچه یهود و نصارا کردند، در کلیساها و عبادتگاه‌های خود نماز کنند ولی خانه‌های خویش ار معطل گذارده‌اند (و در آن‌ها عبادتی انجام ندهند) زیرا که هر گاه در خانه بسیار تلاوت قرآن شود خیر و برکتش زیاد گردد”‌‌ و اهل آن به وسعت رسند و آن خانه برای اهل آسمان درخشندگی دارد چنانچه ستارگان آسمان برای اهل زمین می‌درخشند

 

منظور از ”اغلق عنی فیه ابواب النیران”‌ چیست؟

برای آنکه بفهمیم منظور از ”اغلق عنی فیه ابواب النیران”‌ ”و در این روز درهای آتش دوزخ را بر من ببند”‌ چه می‌باشد، اشاره می‌نماییم به فرموده خداوند عزوجل در قرآن کریم: ”الم یعلموا انه من یحاد الله و رسولا فان له نارجهنم خالدا فیها”‌( توبه / آیه 64) یعنی آیا نمی‌دانند که هر کس با خداوند و رسولش دشمنی نماید آتش جهنم برای اوست که در آن جاودان خواهد ماند و با توجه به این آیه شریفه در می‌یابیم ما در این روز در اصل با این دعا از خداوند می‌خواهیم ما را جزء کسانی قرار دهد که از دستورات ذات اقدسش و رسول گرامی‌اش پیروی می‌کنیم چرا که پیروی از خداوند و رسولش برابر با رستگاری در دنیا و آخرت و دوری از آتش دوزخ است...

اینکه می‌گوییم درهای بهشت را بر روی ما بگشای به این خاطر است که خداوند به ما عنایت فرماید تا طوری در دنیا زندگی کنیم که بتوانیم در آخرت از هر دری که خواستیم وارد بهشت شویم...

 

ووفقنی فیه لتلاوه القرآن یا منزل السکینه فی قلوب المومنین
تلاوت قرآن

”توصیه‌ای از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد تلاوت قرآن”‌

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: ”نوروا بیوتکم بتلاوه القرآن اولا تتخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری، صلوا فی لکنائس و البیع و عطلوا بیوتهم فان البیت اذا کثر فیه تلاوه القرآن کثر خیره و انسع اهله و اضاء لاهل السماء کما تصنئی نجوم السماء لاهل الدنیا”‌( اصول کافی، جلد 4)

یعنی ”خانه‌های خود را به تلاوت قرآن روشن کنید و آن‌ها را گورستان نکنید چنانچه یهود و نصارا کردند، در کلیساها و عبادتگاه‌های خود نماز کنند ولی خانه‌های خویش ار معطل گذارده‌اند (و در آن‌ها عبادتی انجام ندهند) زیرا که هر گاه در خانه بسیار تلاوت قرآن شود خیر و برکتش زیاد گردد”‌ و اهل آن به وسعت رسند و آن خانه برای اهل آسمان درخشندگی دارد چنانچه ستارگان آسمان برای اهل زمین می‌درخشند و ما نیز می‌دانیم که هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ماه مبارک رمضان است چنانچه امام باقر علیه‌السلام فرمودند: ”لکل شی ربیع و ربیع القرآن شهر رمضان”‌ یعنی ”هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن ما، ماه مبارک رمضان است”‌ پس با این حال ما نیز از خداوند در این روز می‌خواهیم که به ما توفیق عنایت فرماید تا بتوانیم کلام نورانیش را تلاوت کرده و به آن جامه عمل بپوشانیم.

نماز شب بیست و یکم ماه رمضان

هشت ركعت به هر سوره كه میسّر شود

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:54 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

حكمت پنهانی بودن شب قدر

شب قدر

در این كه شب قدر، بیش از یك شب در سال نیست و در این كه آن شب در ماه مبارك رمضان واقع شده است ، نزد ما خلافى نیست، اما در تعیین یكى از شب هاى ماه رمضان ، به عنوان شب قدر، بین علما و دانشمندان ، اختلاف وجود دارد. و همان طور كه ((صلوة وسطى )) در بین نمازهاى پنج گانه و ((اسم اعظم )) در میان اسماى الهى و ((ساعت استجابت دعا)) در ساعت هاى روز جمعه و ((ولى خدا)) در بین بندگان و ((رضاى خدا)) در طاعات و ((سخط خود را)) در سیئات گذاشته است(1) و وقت قیام ساعت و هنگام قیام امام زمان (عج ) و وقت مرگ را نیز مشخص نفرموده است - تا اهل معصیت آنها را وسیله نیل به مقاصد خود قرار ندهند - و در مقابل ، مومنان بیشتر مراقب اعمال و رفتار خود باشند و كلیه نمازهاى روزانه را با توجه و دقت كامل انجام دهند و كلیه اسماى الهى را نیز مواظبت كنند و به همه بندگان احترام نمایند و روز جمعه به دعا بیشتر همت گمارند، زیرا:

چه هر گوشه ، تیر نیاز افكنى                        امید است ناگه كه صیدى زنى

و قیام قیامت ، مخفى است تا مردم از وقوع ناگهانى او وحشت داشته باشند و شب قدر، نیز مستتر و مخفى است و دقیقا مشخص نیست ؛ اما بى گمان این عدم تعیین به نفع بندگان است و در روایت آمده است كه :

"به امیر مؤمنان على (علیه السلام ) گفتند: ما را از شب قدر آگاه كن . فرمود: خالى از این نیستم كه آن را بدانم . شك ندارم كه خداوند به خاطر كمك كردن و مهلت دادن به شما آن را از شما مى پوشاند، چون اگر آن را به شما اعلام مى كرد، در همان شب عمل مى كردید و در غیر آن شب ، عبادت را ترك مى كردید."(2)

بنابراین شاید حكمت اخفا و مجهول ماندن آن این باشد كه مومنان، شب هاى بیشترى را قدر بدانند و به آرزوى درك فضیلت آن به كارهاى نیك و عبادت بیشترى پرداخته و از معاصى و زشتی ها دورى گزینند و در پرستش خداوند تلاش نمایند.(3)

اى خواجه ، چه گویى ز شب قدر نشانى                        هر شب ، شب قدر است ، اگر قدر بدانى

اگر این شب خجسته معین بود، برخى بر اثر توفیق احیاى آن ، مبتلا به عجب و غرور مى گردند و اگر معین نباشد، بر اثر تمرین و مراقبت بیشتر، ملكات فاضله در نفسشان راسخ ‌تر مى گردد و از بركات و پاداش هاى بیشتر بهره مى گیرند

 

علت دیگر این امر را این گونه گفته اند:

هنگامى كه بنده با این كه یقین به لیله القدر ندارد و در اطاعت و بندگى ، كوشش و جهدى به سزا انجام داد تا شاید آن شب را درك كند، خداوند متعال در برابر ملائكه به انسان مباهات مى كند و مى گوید:

این همان موجودى است كه آنان را مفسد و خون ریز، معرفى مى كردید؛ اینكه تلاش و كوشش او را در شبى كه احتمال شب قدر بودن آن مى رود بنگرید و قضاوت كنید كه اگر یقین به آن شب داشت ، چگونه اطاعت و بندگى مرا مى نمود؛ در این هنگام روشن شد كه : انى اعلم ما لا تعلمون ...(4)

علت دیگر هم این كه اگر این شب خجسته معین بود، برخى بر اثر توفیق احیاى آن ، مبتلا به عجب و غرور مى گردند و اگر معین نباشد، بر اثر تمرین و مراقبت بیشتر، ملكات فاضله در نفسشان راسخ ‌تر مى گردد و از بركات و پاداش هاى بیشتر بهره مى گیرند.(5)

استاد على كریمى جهرمى در كتاب حول لیلة القدر وجوهى براى اختفاى این شب ذكر كرده اند، كه از آن جمله است :

اگر این شب معلوم بود، حرمت و عظمت در خور شان را در نظر مردم نداشت . سیره مردمان بر این است كه براى هر چه از دید آنان مخفى است، احترام بیشترى قائلند، چنان كه احترام گذارى آنان بر قبور ائمه و اعتاب آن بزرگواران كه در مسیرهاى دور و دراز است، بیشتر از قبورى است كه در شهر و محل سكونت آنهاست و لذاست كه در عزلت، عزت و كرامت است ، اما در معاشرت پیاپى ، ذلت و مهانت .

و در كشكول شیخ بهایى مى خوانیم :

در مشهد رضوى ، در ماه ذى القعده ، سال 1007 این اشعار را گفتم :

تو ز دیو نفس اگر جویى امان                         رو نهان شو، چون پرى از مردمان

چون شب قدر از همه مستور شد                     لاجرم از پاى تا سر، نور شد

اسم اعظم چون كسى نشناسدش                       سرورى بر كل اسما بایدش 

گنج خواهى ، كنج عزلت كن مقام                    واستتر واستخف ، عن كل الاءنام

تا تو نیز از خلق پنهانى همى                         لیله القدرى و اسم اعظمى

شب قدر

در شب دیگر كه این اشعار را گفتم ، در خواب دیدم كه پدرم رقعه اى به من داد، چون ملاحظه كردم ، دیدم بر بالاى آن این آیه شریفه مرقوم است :

تلك الدار الاخره نجعلها للذین لا یریدون علوا فى الارض و لا فسادا و العاقبه للمتقین .

شاید هم به منظور تعظیم و بزرگداشت آن ، معین اش نكرده اند تا بندگان خطاپیشه با انجام گناه ، حرمت آن را نشكنند و مورد خشم پروردگار قرار نگیرند.(6)

از ابن عباس روایت كرده اند كه جمله لیله القدر سه بار در سوره قدر تكرار شده و مجموع حروف لیله القدر نه حرف است و حاصل ضرب سه در نه ، بیست و هفت است ، به همین مناسبت باید شب قدر، شب بیست و هفتم باشد.(7)

در كتاب احكام القرآن ابن عربى معافرى اندلسى مالكى ، درباره تعیین ((شب قدر)) گوید:

شب 27 رمضان ، شب قدر است ، زیرا علما حروف سوره قدر را شمرده اند و چون به كلمه ((هى )) رسیدند، آن را 27 حرف یافتند و دانستند كه شب قدر، 27 رمضان است.(8)

البته این روش برداشت از قرآن در نزد مفسران و محققان ما ناصحیح است ؛ دانشمند شهیر شیعه ، مرحوم محمد جواد مغنیه ، پس از نقل این كلام مى گوید:

این نبوغ در استنتاج و این ورع در تفسیر كلام خدا، شى ء عجیب و غریبى نیست از كسى كه در مقام تعلیق زدن بر فتواى امام شافعى مى نویسد: ((هذا كلام من لم یذق طعم الفقه )) و نیز در تعلیق بر فتواى امام ابو حنیفه گوید: ((هذا فقه ضعیف .))

هنگامى كه بنده با این كه یقین به لیله القدر ندارد و در اطاعت و بندگى ، كوشش و جهدى به سزا انجام داد تا شاید آن شب را درك كند، خداوند متعال در برابر ملائكه به انسان مباهات مى كند

 

در هر حال برخى تصور كرده اند كه همه شب هاى ماه رمضان ، احتمال قدر بودن را دارد. و بعضى با استفاده از بعضى روایات ، شب اول و برخى شب هفدهم(9) و عده اى شب نوزدهم را شب قدر معرفى كرده اند.

جمع كثیرى به استناد روایات فراوان دیگر معتقدند كه در دهه آخر ماه رمضان است و این قول ، اتقان بیشترى دارد.

اینك ، به پاره اى روایات كه مستند قول اخیر است ، اشاره مى كنیم :

1. حمران از امام پنجم (علیه السلام ) درباره آیه (انا انزلناه فى لیلة مباركة)(10) مى پرسد. امام باقر (علیه السلام) در جواب مى فرماید:

نعم لیله القدر، فى كل سنه ، فى شهر رمضان ، فى عشر الاواخر؛(11)

بلى ، آن شب قدر است كه در تمام سالها در دهه آخر رمضان واقع شده است .

2. پیامبر اكرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى فرمایند:

((التمسوها فى العشر الاواخر؛(12) شب قدر را در دهه آخر ماه مبارك رمضان بجویید.))

3. و نیز نقل است كه : رسول خدا اهل خویش را در دهه آخر ماه رمضان بیدار مى كرد.

 

پی نوشت ها:

1. سید محسن امین ، اعیان الشیعه ، ج 1، ص 658، به نقل از نثر الدرر.

2.شیخ عباس قمى ، سفینه البحار، ج 2، ص 411 و بحار الانوار، ج 94، ص 5. شرح نهج البلاغه ، ج 20، ص 154.

3.خطیب شربینى ، تفسیر السراج المنیر، ج 4، ص 567.

4.شیخ طوسى ، التبیان ، ج 1، ص 385؛ التاج ، ج 2، ص 3 و فتح البارى ، ج 4، ص 232.

5.رك : طبرسى ، مجمع البیان ، ج 10، ص 520 و كاشانى ، منهج الصادقین ، ج 10، ص 308.

6.گفتنى است كه پیامبر و ائمه طاهرین مسلما زمان شب قدر را مى دانسته اند؛ لذا هنگامى كه از امام (علیه السلام ) سوال مى شود كه آیا شما مى دانید چه شبى ، شب قدر است ؟ مى فرمایند: چگونه نمى دانیم ، در حالى كه ملائكه در آن شب ما را طواف مى كنند! ((رك : تفسیر برهان ، ج 4، ص 488؛ نور الثقلین ، ج 5، ص 639 و بصائر الدرجات ، ص ‍ 221.))

7.سید محمد باقر حجتى ، پژوهشى در تاریخ قرآن ، ص 39.

8.احكام القرآن ، ج 2، ص 239، به نقل مرحوم مغنیه در التفسیر الكاشف ، ج 7، ص 591.

9.این قول در بین برادران عامه مشهور است . رك : التاج ، ج 2، ص 8؛ محمد حسین طباطبایى ، المیزان ، ج 20، ص 474 و طبسى ، زاد المعاد، ص 180.

10.دخان (44)، آیه 3.

11.تفسیر نور الثقلین ، ج 5، ص 621، به نقل از كافى ، ص 157.

12.تفسیر السراج المنیر، ج 4، ص 566 و بحارالانوار، ج 94، ص ‍ 10.

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:54 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

تذکراتی برای شب های قدر 

 

 


شب قدر همچون بار عامی است که بزرگان و سلاطین برای زیردستان، رعایا و بندگان خود، داده و هدایایی را می‌بخشیدند. خدای متعال که ارحم‌الراحمین است و رحمت او قابل مقایسه با هیچ رحمت و فضلی نیست، بر امت اسلامی منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است. شبی که عبادت آن نیز از عبادت هزار ماه برتر است.

 


شب قدر
شبی برای تقدیر امور عالم

در دعای 44 صحیفه سجادیه سیدالساجدین(ع) فرمود: خدای متعال برای رسیدن به رضوان خود راه‌هایی را قرار داده که از جمله آن‌ها ماه مبارک رمضان است. از ویژگی‌های ماه رمضان آن است که خدای متعال در این ماه، شبی را قرار داده که برتر از هزار ماه است. «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْر»(1). محور این آیه شریفه شب قدر است. لیلة القدر چیست؟ و شب قدر به چه معناست؟ مفسرین دو معنا برای قدر ذکر کرده‌اند :

نخست آن که «قدر» را به معنای شرف و منزلت و عظمت دانسته‌اند. بر اساس این معنی شب «قدر» شرافت و عظمت ویژه و بالایی داشته و این شب را می‌توان شب شرف نامید. برخی دیگر، با استفاده از روایاتی درباره ویژگی‌های شب قدر، گفته‌اند «قدر» مصدری است مساوی با تقدیر. معنی «قَدَرَ»، «یَقْدِرُ»، «قَدْراً»، همچون «قَدَّرَ»، «یُقَدِّرُ»، «تَقدیراً»، هر دو به معنای «تقدیر» قضا و قدر است. بر اساس روایات فراوان، در شب قدر، تقدیرات سال آینده تعیین می‌شود. البته در روایات تصریح نشده که چون تقدیرات در این شب واقع می‌شود، این شب «لیلة القدر» نامیده شده است، چون این دو با هم منافات ندارند که «قدر» به معنای شرف باشد ولی تقدیرات عالم نیز در این شب انجام پذیرد.

در شب نوزدهم ارزاق، درآمدها و روزی افراد و همچنین مدت حیات و زندگی آنان تا سال آینده تعیین می‌شود. علاوه بر آن در شب نوزدهم مشخص می‌شود که چه کسانی در آن سال به حج می‌روند

شبی برای بخشش همه

این که شب قدر بهتر از هزار شب است، به چه معناست؟

در کتاب فروع کافی روایاتی برای برتری شب قدر، بر سایر شب‌های سال و بلکه بر هزار ماه، که بیش از هشتاد سال عمر می‌شود، وجود دارد. عبادتی که در شب قدر انجام می‌گیرد از عبادت هزار ماه برتر است. کسی که موفق شود در شب قدر، دو رکعت نماز بخواند مثل آن است که در هزار ماه هر شب دو رکعت نماز بخواند. این امتیاز توفیقی است که خدای متعال به پیغمبر اسلام و به مسلمان‌ها عنایت فرموده است تا مردم، تشویق شده و این شب را به عبادت بپردازند و از مزایا و برکات آن استفاده کنند. شب قدر همچون بار عامی است که بزرگان و سلاطین برای زیردستان، رعایا و بندگان خود، داده و هدایایی را می‌بخشیدند. خدای متعال که ارحم‌الراحمین است و رحمت او قابل مقایسه با هیچ رحمت و فضلی نیست، بر امت اسلامی منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است. شبی که عبادت آن نیز از عبادت هزار ماه برتر است.

بر اساس روایات فراوان، در شب قدر، تقدیرات سال آینده تعیین می‌شود. البته در روایات تصریح نشده که چون تقدیرات در این شب واقع می‌شود، این شب «لیلة القدر» نامیده شده است، چون این دو با هم منافات ندارند که «قدر» به معنای شرف باشد ولی تقدیرات عالم نیز در این شب انجام پذیرد

تقدیر، تثبیت، امضاء در سه شب قدر

در روایتی درباره تعیین شب قدر آمده است: مقدّرات سال در شب نوزدهم تقدیر می‌شود؛ «قُسِمَ فِیهَا الْأَرْزَاقُ وَ کُتِبَ فِیهَا الاجَالُ وَ خَرَجَ فِیهَا صِکَاکُ الْحَاجِّ»(2) در شب نوزدهم ارزاق، درآمدها و روزی افراد و همچنین مدت حیات و زندگی آنان تا سال آینده تعیین می‌شود. علاوه بر آن در شب نوزدهم مشخص می‌شود که چه کسانی در آن سال به حج می‌روند. سپس در شب بیست و یکم آنچه در شب نوزدهم مقدر شده، بر آن ابرام و تأکید می‌شود. این به این معناست که در شب بیست و یکم آنچه در شب نوزدهم تعیین و مقدر شده، قابل تغییر است، آنچه که از شب نوزدهم تا شب بیست و یکم مقدر شده و تغییر یافته، در شب بیست و یکم ثبت شده و در شب و بیست و سوم قطعی، نهایی و امضاء می‌شود. بر اساس این روایت هر سه شب از شب‌های قدر به شمار می‌آیند.

در روایات شیعه از حد خبر واحد فراتر است، آن است که ملائکه نازل می‌شوند تا مقدرات سال را بر امام زمان(عج) عرضه نمایند. به ویژه در شب بیست و سوم که مقدرات عالم به امضاء رسیده و قطعی شده است را به حضور امام زمان صلوات ا... علیه ارایه داده و ایشان از تمام مقدرات امت تا پایان سال بعد و شب قدر دیگر، آگاه می‌شوند

عرض احترام و تقدیم مقدّرات به امام عصر(عج)

امّا وقتی ملائکه بر امام زمان نازل می‌شوند، چه کاری خواهند کرد؟ قرآن می‌فرماید: «سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ» از شب تا صبح، فرشتگان فوج فوج به خدمت امام عصر(عج) رسیده و به ایشان عرض سلام می‌گویند. برای ملائکه توفیق و شرافتی است که در شب قدر اجازه یابند تا به خدمت امام زمان(عج) رسیده و به ایشان ادای احترام کنند. اما نکته دوم که در روایات شیعه از حد خبر واحد فراتر است، آن است که ملائکه نازل می‌شوند تا مقدرات سال را بر امام زمان(عج) عرضه نمایند. به ویژه در شب بیست و سوم که مقدرات عالم به امضاء رسیده و قطعی شده است را به حضور امام زمان صلوات الله علیه ارایه داده و ایشان از تمام مقدرات امت تا پایان سال بعد و شب قدر دیگر، آگاه می‌شوند.

در شب بیست و یکم آنچه در شب نوزدهم تعیین و مقدر شده، قابل تغییر است، آنچه که از شب نوزدهم تا شب بیست و یکم مقدر شده و تغییر یافته، در شب بیست و یکم ثبت شده و در شب و بیست و سوم قطعی، نهایی و امضاء می‌شود. بر اساس این روایت هر سه شب از شب‌های قدر به شمار می‌آیند

پس از «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ» حضرت سجاد(ع) در دعا می‌فرمایند: «سَلامٌ دَائِمُ الْبَرَکَةِ إِلَی طُلُوعِ الْفَجْرِ»، حضرت در این فراز آیه «سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ» را تفسیر می‌کنند. یعنی برکت این شب همچنان تا طلوع فجر دوام دارد. پس از آن می‌فرمایند: «عَلَی مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْکَمَ مِنْ قَضَائِهِ» بر کسی که خدا می‌خواهد نازل می‌شوند تا مقدرات الهی را بر او ارایه دهند. در «عَلَی مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ» امام سجاد(ع) با صراحت نمی‌گویند که بر چه کسی نازل می‌شوند، اما با کنایه می‌فرمایند کسی وجود دارد که خدا می‌داند، فرشتگان باید بر او نازل شوند.

قضا محکم به مقدراتی گفته می‌شود که از مرحله تقدیر گذشته، به قضا رسیده و از قضا به امضاء رسیده و محکم شده است. به گونه‌ای که دیگر قابل تغییر نیست

با توجه به اینکه امام سجاد(ع) امام چهارم بوده‌اند اگر خود یا یکی از امامان گذشته را معرفی می‌نمودند دیگر بر کسانی که فرشتگان بر آنان، پس از امام چهارم نازل می‌شدند، دلالت نمی‌کرد. با این کنایه فرموده‌اند که هر سال کسی وجود دارد که خدا می‌خواهد تا ملائکه بر او نازل شوند. این فراز بر وجود امام و حجت خدا اشاره دارد. اما فرشتگان چه چیزی را برای امام(ع) می‌آورند «بِمَا أَحْکَمَ مِنْ قَضَائِهِ» فرشتگان و روح نازل شده و به همراه خود قضا محکم و مقدرات حتمی را ارائه می‌دهند. قضا محکم به مقدراتی گفته می‌شود که از مرحله تقدیر گذشته، به قضا رسیده و از قضا به امضاء رسیده و محکم شده است. به گونه‌ای که دیگر قابل تغییر نیست.

مقدرات سال بر امام زمان صلوات الله علیه عرضه شده و ایشان آن‌ها را امضاء می‌فرماید. ما نیز باید به استقبال چنین شبی برویم، و از پیش خودمان را برای آن آماده نموده و سعی کنیم از چنین فرصتی که ارزش یک عمر هشتاد و چند ساله را دارد، استفاده کنیم

 

از ویژگی‌های مهم شب قدر این است که مقدرات سال بر امام زمان صلوات الله علیه عرضه شده و ایشان آن‌ها را امضاء می‌فرماید. ما نیز باید به استقبال چنین شبی برویم، و از پیش خودمان را برای آن آماده نموده و سعی کنیم از چنین فرصتی که ارزش یک عمر هشتاد و چند ساله را دارد، استفاده کنیم

.

 

پی‌نوشت‌ها:

1. قدر، 4.

2. مستدرک‌الوسائل، ج 7، ص 470، باب تعیین لیلة القدر.

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:55 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

مراحل روزه‌داری

 

 


این مقدار سختی که در تحمّل روزه‌گیری وجود دارد، در مقابل آنچه از روزه عاید انسان می‌شود، چیزِ کم و سرمایه اندکی است.

 


رمضان
مراحل روزه‌داری

"یا أیها الذین امنوا کتب علیکم الصّیام کما کتب علی الّذین من قبلکم. " در آیه شریفه‌ای که قرائت کردم، مسأله روزه و این که این فریضه الهی بر امّت‌های قبل از امّت اسلام هم قرار داده شده بود، مطرح شده است. از جمله فرایض و واجباتی که بشر در طول ادوار گوناگون به آن نیازمند است، یکی همین روزه گرفتن است؛ همچنان که نماز خواندن و ذکر الهی چنین است. در همه ادوار، در همه احوال، در همه تمدّن‌ها و در همه دوره‌های حیات بشری، در هر حالی که بشر باشد، به خاطر خاصیت بشریِ خود، به بعضی از این اعمال و فرایض نیازمند است که یکی از آن‌ها هم همین روزه است .

روزه که از آن به عنوان تکلیف الهی یاد می‌کنیم، در حقیقت یک تشریف الهی است؛ یک نعمت خداست؛ یک فرصت بسیار ذی‌قیمت برای کسانی است که موفّق می‌شوند روزه بگیرند؛ البته سختی‌هایی هم دارد. همه کارهای مبارک و مفید، از سختی خالی نیست. بشر بدون تحمّل سختی‌ها به جایی نمی‌رسد. این مقدار سختی که در تحمّل روزه‌گیری وجود دارد، در مقابل آنچه از روزه عاید انسان می‌شود، چیزِ کم و سرمایه اندکی است که انسان مصرف می‌کند و سود بسیاری را می‌برد.

سه مرحله برای روزه ذکر کرده‌اند؛ هر سه مرحله هم برای کسانی که اهل آن هستند، مفید است.

 

یک روایت از امام صادق علیه الصّلاة والسلام است که می‌فرماید: "لیستوی به الغنی و الفقیر "؛ خدای متعال روزه را واجب کرده است تا در این ساعات و روزها، فقیر و غنی با یکدیگر برابر شوند

 

 گرسنگی و تشنگی

یک مرحله، همین مرحله عمومی روزه است؛ یعنی پرهیز از خوردن و نوشیدن و سایر محرّمات. اگر تنها محتوای روزه ما همین امساک باشد، این منافع زیادی دارد. هم ما را می‌آزماید و هم به ما می‌آموزد؛ هم درس هست، هم آزمایش برای زندگی است. تمرین و ورزش است؛ یک ورزش بسیار با اهمیت‌تر از ورزش جسمانی در این کار وجود دارد. روایاتی از ائمه علیهم السّلام وارد شده است که به همین مرحله از روزه توجّه دارد.

یک روایت از امام صادق علیه الصّلاة والسلام است که می‌فرماید: "لیستوی به الغنی و الفقیر "؛ خدای متعال روزه را واجب کرده است تا در این ساعات و روزها، فقیر و غنی با یکدیگر برابر شوند. انسانی که تهیدست و فقیر است، نمی‌تواند در طول روز هرچه هوس کرد، بخرد و بخورد و بیاشامد؛ اما آدم‌های غنی، در طول روز، هرچه هوس می‌کنند و هرچه می‌خواهند، برایشان فراهم است. غنی، حال فقیر و گرسنگی فقیر و تهیدستی او را از به دست آوردن چیزهایی که مورد اشتهای اوست، درک نمی‌کند؛ اما در روزی که روزه می‌گیرد، همه یکسانند و با اختیار خودشان، از مشتهیات نفسانی محرومند.

یک روایت دیگر از امام رضا علیه‌السلام نقل شده است که به نکته دیگری اشاره دارد. می‌فرماید: "لکی یعرفوا الم الجوع و العطش و یستدلوا علی فقر الآخرة " در این روایت، به تهیدستی و گرسنگی و تشنگی روز قیامت اشاره می‌شود. در روز قیامت، یکی از ابتلائات انسان، تشنگی و گرسنگی است که در آن حالت، انسان در مقابل مؤاخذه و سؤال و جواب الهی قرار می‌گیرد. انسان باید در گرسنگی و تشنگی روز ماه رمضان، به آن حالت روز قیامت توجّه کند و به آن لحظه بسیار سخت و دشوار متنبّه شود.

رمضان

باز روایت دیگری از امام رضا علیه‌السلام است که به بُعد دیگری از ابعاد روزه در همین مرحله گرسنگی و تشنگی کشیدن توجّه می‌کند. آن، این است که می‌فرماید: "صابراً علی ما اصابه من الجوع و العطش ". قدرت صبر به انسان داده می‌شود که بتواند گرسنگی و تشنگی را تحمّل کند. انسان‌های نازپرورده -کسانی که معنای گرسنگی و تشنگی را نچشیده‌اند و نفهمیده‌اند- قدرت صبر و تحمّل هم ندارند؛ در بسیاری از میدان‌ها، خیلی زود از پا درمی‌آیند و امتحان‌های گوناگون زندگی، آن‌ها را درهم می‌فشرد و له می‌کند. انسانی که گرسنگی و تشنگی را چشیده است، معنای این‌ها را می‌داند و در مقابل دشواری‌هایی که از این راه ممکن است پیش بیاید، قدرت تحمّل دارد. ماه رمضان، این قدرت تحمل و این صبر را به همه می‌دهد.

 

 پرهیز از گناه

مرحله دوم روزه، پرهیز از گناه است؛ یعنی نگهداری گوش و چشم و زبان و دل، حتّی -طبق بعضی از روایات- نگهداری بشره انسان، پوست بدن و موی بدن انسان از گناه. از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل شده است که "الصّیام اجتناب المحارم کما یمتنع الرّجل من الطّعام و الشّراب "؛ همان‌طوری که از غذا و از آشامیدنی و از مشتهیات نفسانی اجتناب می‌کنید، از گناه هم اجتناب کنید. این یک مرحله بالاتر برای روزه است. این فرصت ماه رمضان، فرصت مغتنمی است که انسان تمرین اجتناب از گناه کند.

فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها نقل شده است که فرمود: "ما یصنع الصائم بصیامه إذا لم‌یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه "؛ انسان از روزه چه بهره‌ای خواهد برد، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را از گناه باز ندارد؟

 

تأثیر دعا بر گناه نکردن انسان

دعا کردن خوب و لازم است اما گناه نکردن، به اراده انسان احتیاج دارد. باید تصمیم بگیریم که گناه نکنیم و وقتی تصمیم گرفتیم ، این کار بسیار آسانی خواهد شد. اجتناب از گناه، چیزی است که مثل یک کوه در چشم انسان جلوه می‌کند؛ اما با تصمیم، مثل یک زمین هموار می‌شود. در ماه رمضان، بهترین فرصت است که همه این را تمرین بکنند.

روایت دیگری از فاطمه زهرا سلام اللَّه علیها نقل شده است که فرمود: "ما یصنع الصائم بصیامه إذا لم‌یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه "؛ انسان از روزه چه بهره‌ای خواهد برد، اگر زبان و گوش و چشم و جوارح خود را از گناه باز ندارد؟ در یک روایت نقل شده است که زنی به خدمتکار خود اهانت کرد. ظاهراً آن‌ها در همسایگی پیامبر، یا مثلاً در سفری همراه آن حضرت بودند. پیامبر اکرم طعامی در دستشان بود، به او تعارف کردند و فرمودند: از این بخور. آن زن گفت: من روزه‌ام. نقل شده است که پیامبر به او این‌طور فرمودند: "کیف تکونین صائمة و قد سببت جاریتک "؛ چطور تو روزه‌ای؛ در حالی که به خدمتکار خودت دشنام داده‌ای؟ "إنّ الصوم لیس من الطعام و الشّراب "؛ روزه فقط این نیست که از خوراک و نوشیدنی اجتناب کنید. "و إنما جعل اللَّه ذلک حجاباً عن سواهما من الفواحش من الفعل و القول "؛ خدا خواست که انسان روزه‌دار به سراغ گناهان و آلودگی‌ها نرود؛ و از جمله این گناهان، گناهان زبان است؛ بدگویی و اهانت به دیگران است. از جمله این گناهان، گناهان دل است؛ دشمنی و کینه دیگران را در دل پروراندن است. بعضی گناهان به معنای اصطلاح شرعی است؛ بعضی گناهان اخلاقی است؛ مراتب گوناگونی دارد.

 

غفلت
اجتناب از غفلت

مرحله سوم از روزه‌داری، پرهیز از هر چیزی است که ذهن و ضمیر انسان را از یاد خدا غافل کند. این، آن مرحله بالای روزه‌داری است که در حدیث آن طور که وارد شده است، پیامبر به حضرت پروردگار (جلّت عظمته) عرض می‌کند: "یا ربّ و ما میراث الصّوم "؛ دستاورد روزه چیست؟ ذات اقدس ربوبی فرمود: "الصوم یورث الحکمة و الحکمة تورث المعرفة و المعرفة تورث الیقین فإذا استیقن العبد لایبالی کیف أصبح بعسر أم بیسر "؛ روزه سرچشمه‌های حکمت را در دل می‌جوشاند. وقتی که حکمت بر دل حاکم شد، آن معرفت نورانی و روشن به وجود می‌آید. معرفت که به وجود آمد، همان یقینی به وجود می‌آید که حضرت ابراهیم از خدای متعال آن را می‌خواست و در دعاهای این ماه مرتّب درخواست شده است. وقتی کسی دارای یقین بود، همه دشواری‌های زندگی بر او آسان می‌شود و انسان شکست‌ناپذیر از حوادث می‌گردد.

این انسانی که می‌خواهد در مدّت سال‌های عمر خود، یک راه تعالی و تکامل را بپیماید، در مقابل مشکلات و حوادث زندگی و موانع راه، شکست‌ناپذیر می‌شود. یقین، چنین حالتی به انسان می‌دهد. این‌ها ناشی از روزه است. وقتی که روزه یاد خدا را در دل زنده کرد و فروغ معرفت خدا را در دل به وجود آورد و دل را روشن نمود، این‌ها به دنبالش می‌آید. هر چیزی که انسان را از یاد خدا غافل کند، به روزه برای این مرحله مضرّ است.

 

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:55 PM
تشکرات از این پست
sukhteh
sukhteh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1389 
تعداد پست ها : 7880
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:مطالب خواندنی ماه رمضان

شرح دعای روز نوزدهم ماه رمضان

 

 


یکی از برکاتی که در این روز می‌توان از آن بهره‌مند شد، توبه به درگاه خداوند است آن هم توبه نصوح که دیگر بازگشت به گناه وجود نداشته باشد. چرا که خداوند توبه کنندگان را دوست دارد : ”‌إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ ”‌‌(بقره ،222) یعنی ”‌خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد”‌‌ و توبه آنان را در صورت اصرار نورزیدن بر گناه می‌آمرزد...

 


رمضان

 

 

اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِیهِ حَظِّی مِنْ بَرَکَاتِهِ                            ای خدا در این روز بهره مرا از برکاتش وافر گردان

وَ سَهِّلْ سَبِیلِی إِلَی خَیْرَاتِهِ                                  و به سوی خیراتش، مسیرم را سهل و آسان ساز 

وَ لاَ تَحْرِمْنِی قَبُولَ حَسَنَاتِهِ                                   و از حسنات مقبول آن، مرا محروم مساز،

یَا هَادِیاً إِلَی الْحَقِّ الْمُبِین                                     ای راهنمای به سوی دین حق آشکار .

دعا با صدای امیر رضا عرب
یکی از برکاتی که در این روز می‌توان از آن بهره‌مند شد، توبه به درگاه خداوند است آن هم توبه نصوح که دیگر بازگشت به گناه وجود نداشته باشد. چرا که خداوند توبه کنندگان را دوست دارد

اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِیهِ حَظِّی مِنْ بَرَکَاتِهِ

« وفّر » به معنی « زیاد کن » خدایا روزی من کن تا از برکات ماه مبارک رمضان حظ و بهره فراوان ببرم، و برکات ماه رمضان همان قرآن خواندن و دعای ابو حمزه خواندن است و گریه کردن بر سختی مرگ و آنچه پس از مرگ در پیش رو داریم.

 

نمونه‌ای از حظ و بهره‌ای که از برکات این روز می‌تواند باشد :

توبه نمودن و پذیرفته شدن آن

یکی از برکاتی که در این روز می‌توان از آن بهره‌مند شد، توبه به درگاه خداوند است آن هم توبه نصوح که دیگر بازگشت به گناه وجود نداشته باشد. چرا که خداوند توبه کنندگان را دوست دارد : ”إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ ”‌(بقره ،222) یعنی ”خداوند توبه کنندگان و پاکان را دوست دارد”‌ و توبه آنان را در صورت اصرار نورزیدن بر گناه می‌آمرزد...

 یتیم نوازی

امیر مؤمنان حضرت علی علیه‌السلام یکی از اسوه‌های بزرگ در یتیم نوازی و رسیدگی به امور آنان بود چنانچه در حدیثی فرمودند: ”من افضل البر برالایتام" ؛ ”از برترین نیکی‌ها، نیکی به یتیمان است”‌...

خواندن قرآن کفاره گناهان و پوششی از آتش (دوزخ) و ایمنی از عذاب است

 

خیرات و حسنات

خداوند عزوجل در قرآن خطاب به بندگان خویش می‌فرماید: ”فاستقبوا الخیرات”‌ ؛ ”پس در کارهای خیر (از یکدیگر) سبقت بگیرید”‌ چرا که انسان در لحظه‌ای از عمر خود ممکن است تصمیم کار خیری را بگیرد و در لحظه‌ای دیگر از آن منصرف گردد و یا اینکه عمر او کفاف ندهد تا آن کار خیر را انجام دهد لذا خداوند انسان‌ها را به سبقت گرفتن در کار خیر امر می‌فرماید و ما نیز این را باید در نظر داشته باشیم که ممکن است که ماه رمضان سال آتی از عمر ما نباشد که بتوانیم کار خیری را انجام دهیم، پس امروز که از عمر ماست و هم اکنون در این ماه قرار داریم بهتر است که از این فرصت‌ها استفاده نماییم...

فراموش نکنیم بهره دو نوع است، یکی بهره حرام مثل ربا و ... و یکی هم بهره معنوی مثل ماه رمضان که محل دعا و بهره‌های معنوی می‌باشد

 

قرائت قرآن

قرائت قرآن یکی از مهم‌ترین اعمال در این روزهای با ارزش و مخصوصاً لیالی قدر می‌باشد چرا که خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: ”شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِیَ أُنزِلَ فِیهِ الْقُرْآنُ”‌(بقره ،185) یعنی ”ماه رمضانی که قرآن در آن ماه نازل گردید”‌ و این آیه نشان دهنده این است که این ماه، ماه برپایی قرآن چه از نظر تلاوت و چه از نظر عمل می‌باشد چنانچه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: ”علیک بقرائه القرآن فان قرائته کفاره للذنوب و ستر فی النار و امان من العذاب" ؛ ”بر تو باد قرائت قرآن زیرا که خواندن قرآن کفاره گناهان و پوششی از آتش (دوزخ) و ایمنی از عذاب است”‌

 

با رباخواران مبارزه کنید !

«حظ» به معنی بهره می‌باشد، بعضی‌ها در معاملات و قرض دادن‌هایشان بهره حرام می‌گیرند و اهل ربا هستند . 

فراموش نکنیم بهره دو نوع است، یکی بهره حرام مثل ربا و ... و یکی هم بهره معنوی مثل ماه رمضان که محل دعا و بهره‌های معنوی می‌باشد.

اگر با خبر بودی که همسایه‌ات ندارد و کمک نمی‌کردی که کافر بودی ! صرف دعا خواندن انسان را بهشتی نمی‌کند باید زیر بال و پر فقرا را گرفت؛ آن هم نه هر فقیری، بلکه فقیر آبرومند که فقیر هست و اظهار فقر نمی‌کند

 

وَ سَهِّلْ سَبِیلِی إِلَی خَیْرَاتِهِ

خدایا راه خیرات را برای من آسان کن، یکی از خیرات افطاری دادن هست، اگر تمکن مالی دارید افطاری بدهید، که ثواب زیادی هم دارد .

لذا از خدا بخواهید که راه خیرات را برای ما آسان بکند؛ باید از حال همسایه خود با خبر باشید؛ بعضی‌ها سحری ندارند بخورند با نان خالی روزه می‌گیرند؛ و شما مسئول هستید حتی اگر بی خبر باشید! باید تحقیق کنید و از حال همسایه فقیرتان اطلاع داشته باشید.

 

مواخذه اصحاب توسط امام معصوم (ع)

در روایت است که شخصی مورد مواخذه امام معصوم (ع) قرار گرفت که چرا تو از حال همسایه فقیرت بی خبری؟

آن شخص گفت: نمی‌دانستم

حضرت فرمودند: مواخذه‌ات می‌کنم که چرا نمی‌دانستی؛ اگر با خبر بودی که همسایه‌ات ندارد و کمک نمی‌کردی که کافر بودی !

صرف دعا خواندن انسان را بهشتی نمی‌کند باید زیر بال و پر فقرا را گرفت؛ آن هم نه هر فقیری، بلکه فقیر آبرومند که فقیر هست و اظهار فقر نمی‌کند.

در جامع السعادت آمده است که شخصی مورد غیبت قرار گرفت و آن شخص برای غیبت کننده هدیه فرستاد و تشکر کرد. باید هر روز بگوییم که خدایا کاری کن که حسناتم مورد قبول تو واقع بشود

 

کاری نکنیم حسنات اعمال از بین برود

وَ لاَ تَحْرِمْنِی قَبُولَ حَسَنَاتِهِ

خدایا مرا از قبول حسنات محروم نکن، خدایا اگر کار خوبی می‌کنم اهل نماز شب و دعای ابوحمزه و ... هستم حسنات آن اعمالم را به من برسان  و محرومم نکن؛ یعنی کاری نکنم که آن حسناتم از بین برود، مثلاً اگر یک غیبت کنم تمام اعمال چهل روزه من از بین می‌رود (مستدرک الوسائل ج : 7 ص : 322 ) در حدیث آمده است که اگر کسی غیبت کند عبادات چهل روزه او در نامه کسی که مورد غیبت قرار گرفته است نوشته می‌شود (ارشاد القلوب-ترجمه رضایی ج 1  278  ) .

لذا اگر کسی غیبت شما را کرد باید برای او چشم روشنی هم ببرید چون تا چهل روز هر کار خیری که بکند در نامه اعمال شما ثبت می‌شود؛ در جامع السعادت آمده است که شخصی مورد غیبت قرار گرفت و آن شخص برای غیبت کننده هدیه فرستاد و تشکر کرد. باید هر روز بگوییم که خدایا کاری کن که حسناتم مورد قبول تو واقع بشود.

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ”‌من هم بشی من الخیر فلیعجله فان کل شی فیه تاخیر للشیطان فیه نظره”‌‌ ؛ ”‌هر کس قصد انجام کار خیری را دارد پس باید در آن بشتابد زیرا هر کار خیری که پس افتد به راستی شیطان را در آن نظری است”‌‌

 

یَا هَادِیاً إِلَی الْحَقِّ الْمُبِین

ای خدایی که راهنمایی می‌کنی به سوی حق؛ الان چقدر باید از خدا شکر گذار باشیم که ما را به دین حق هدایت نموده است و همه، شیعیان امیر المومنین علی بن ابیطالب( علیه‌السلام ) هستید. «و الَی الحقِ المُبین » در حقیقت ولایت اهل بیت (ع) هست که خداوند ما را به سوی ولایت اهل بیت هدایت نموده است.  

”‌چون قصد انجام خیری نمودی پس آن را به تأخیر مینداز زیرا همانا که خداوند بلندمرتبه چه بسیار باشد که از بنده‌ای در حال انجام خیری مطلع می‌شود و [به خاطر انجام همان کار خیر] می‌گوید به بزرگی شکوهم سوگند که تو را پس از انجام این کار خیر هرگز عذاب ننمایم”‌‌

در این روز از خداوند می‌خواهیم که خداوند ما را یاری کند تا بتوانیم کار نیکی که با آن مواجه می‌شویم جامه عمل بپوشانیم چرا که اگر خداوند انسان را یاری ننماید هرگز نمی‌تواند به کار خیری دست بزند زیرا شیطان در کمین انسان نشسته است تا او را از کارهای خیر و خداپسندانه باز دارد چنانچه امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ”من هم بشی من الخیر فلیعجله فان کل شی فیه تاخیر للشیطان فیه نظره”‌ ؛ ”هر کس قصد انجام کار خیری را دارد پس باید در آن بشتابد زیرا هر کار خیری که پس افتد به راستی شیطان را در آن نظری است”‌

گناه حجابی است که بنده بین خود و خدای خویش ایجاد می‌کند و آن حجاب این‌گونه است که انسان با انجام هر گناه لکه سیاهی بر دلش می‌نشیند و با مرور زمان و انجام گناهان بیشتر آن لکه سیاه افزون می‌گردد تا اینکه انسان با آن دل سیاه خود نمی‌تواند با خدای خویش ارتباط برقرار کند و کسی که از خدای خویش دور گردد هرگز نمی‌تواند کار نیکی را انجام دهد

 

ارزش کار خیر از زبان امام صادق (ع)

امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ”‌اذا همت بشی من الخیر فلاتوخره فان الله عزوجل ربها اطلع علی العبد و هو علی شی من الطاعه فیقول و عزتی و جلالی لا اعذبک بعدها ابدا "؛ ”چون قصد انجام خیری نمودی پس آن را به تأخیر مینداز زیرا همانا که خداوند بلندمرتبه چه بسیار باشد که از بنده‌ای در حال انجام خیری مطلع می‌شود و [به خاطر انجام همان کار خیر] می‌گوید به بزرگی شکوهم سوگند که تو را پس از انجام این کار خیر هرگز عذاب ننمایم”‌

 

منظور از ولاتحرمنی قبول حسناته چیست؟

انسان به واسطه گناهانی که در طول عمر خویش انجام می‌دهد باعث می‌گردد که از یک سری کارهای نیک که انجام آن‌ها مقبول درگاه خداوند می‌باشد، محروم گردد. زیرا گناه حجابی است که بنده بین خود و خدای خویش ایجاد می‌کند و آن حجاب این‌گونه است که انسان با انجام هر گناه لکه سیاهی بر دلش می‌نشیند و با مرور زمان و انجام گناهان بیشتر آن لکه سیاه افزون می‌گردد تا اینکه انسان با آن دل سیاه خود نمی‌تواند با خدای خویش ارتباط برقرار کند و کسی که از خدای خویش دور گردد هرگز نمی‌تواند کار نیکی را انجام دهد. پس با این وجود ما به درگاه خداوند استغاثه نموده و او را به حق دین حقی که برای ما مقرر فرموده قسم می‌دهیم که ما را از گناهان دور ساخته و به انجام حسنات که مقبول درگاه اوست مشغول سازد.

نماز شب بیستم ماه رمضان

هشت ركعت به هر سوره كه میسّر شود

اللّهمّ عرّفنی نفسک فانّک إن لم تعرّفنی نفسک لم أعرف رسولک اللّهمّ عرّفنی رسولک فانّک ان لم تعرّفنی رسولک لم اعرف حجّتک

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح / ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

جمعه 15 مهر 1390  5:55 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها