لطیفه
آرزوی کودکی اولی: تا به حال به هیچ کدام از آرزوهای کودکی ات رسیده ای؟ دومی: بله وقتی بچه بودم و مادرم موهایم را شانه می کرد آرزو می کردم که کاش کچل بودم .
آموزش از مردی پرسیدند کباب را چطوری می پزند؟ مرد جواب داد:از آشپزی سر در نمی آورم آن را درست کنید خوردنش را به شما یاد می دهم!
راننده ناشی یک نفر که تازه ماشین خریده بود به تعمیرگاه رفت و گفت: آقا لطفاً ببینید این ماشین چه اشکالی دارد که مدام به در و دیوار می خورد.
پاسخ به: لطیفه
احتمالا اين جوك ها براي چند قرن پيشه...!
ولي ارزش دو باره خوندن رو داشت....!
ممنونم
گر نگه دار من آن است که من می دانم شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد