وقتی شرلوک هلمز پیامک میدهد
آیا شرلوک هلمز، شخصیتهای آثار جین آستین و دیگر شخصیتهای ادبی کلاسیک در عصر تکنولوژی دوام میآوردند؟
در نسخه مدرن بیبیسی از داستان «شرلوک هلمز»، کاراگاه مشهور در خیابانهای لندن معاصر قدم میزند. داستان سر آرتور کونان دویل چنان با اواخر لندن ویکتوریایی گره خورده که تصور چنین چیزی محال است، اما خالقان سریال کوتاه «شرلوک» موفق به انجام این کار شدهاند. هلمز کاملا در قرن بیست و یکم فرو رفته و علاقه خاصی به «پیام کوتاه» دارد.
در قسمت اول این سریال سربازرس لسترد در نشستی خبری درمورد یک قتل نشسته که ناگهان پیام کوتاهی از شرلوک هلمز دریافت میکند: «اشتباهه!» فراموش نکنیم نقش کاراگاه را بندیکت کامبربچ بازی میکند که چهرهاش شباهت انکارناپذیری به چهره توصیفشده از سوی کونان دویل دارد. چند لحظه بعد از اینکه سربازرس پیام کوتاه را میخواند، تمام خبرنگاران نیز این پیام کوتاه را دریافت میکنند.
وقتی تکنولوژی روز با داستانی آشنا و قدیمی ترکیب میشود اغلب سه اتفاق رخ میدهد؛ داستانهای جذاب در قالب ای-میل ریخته میشوند و از جذابیت میافتند، ترس از شر بودن اینترنت بر داستان چیره میشود و یا همگان غر میزنند که داستان جذاب ما نابود شده است.
این روزها قرار دادن قهرمان زن یا مرد در منطقهای متروک که دسترسی به دیگران و درخواست کمک سخت باشد دشوارتر شده است.
اما این درست نیست فکر کنیم ابزاری که زندگی روزمره ما را تغییر داده به داستانگویی ما لطمه میزند. بعضی چیزها هرگز عوض نمیشوند. مثلا در سریال «شرلوک»، دکتر واتسن همچنان از زخمی رنج میبرد که در جنگ افغانستان بر بدنش نشسته است. آدمها هنوز آدم هستند و شرلوک هلمز همان شرلوک هلمز است. حالا این سئوال پیش میآید که دیگر شخصیتهای داستانی در عصر دیجیتال چه سرنوشتی دارند.
مثلا اما وودهاوس، شخصیت اصلی یکی از رمانهای جین آستین در اقتباس بهروزشدهاش در فیلم «ناشی» در سال 1995 تلفن همراه داشت. مطمئنا اگر اما به سال 2010 میآمد صفحه فیسبوک نیز داشت و از طریق نوشتههایش در صفحهاش خط داستانی را پیش میبرد. استفن ددالوس شخصیت محبوب جیمز جویس هم وبلاگ خودش را داشت.
ناخدا ایهب در «موبی دیک» هم به راحتی با وصل کردن دستگاه «جیپیاس» به راحتی نهنگ سفید را دنبال میکرد و یاگو در «اتللو» هم حتما راههای خلاقانهتری برای شایعهپراکنی در دسترس داشت. اسکارلت اوهارا خیلی راحت از ازدواج محتوم با فرانک کندی فرار میکرد و درعوض سریالی آبکی براین اساس میساخت.
جوزف ک. شخصیت رمان «محاکمه» در جهنم ای-میلهای صوتی غرق میشد و برای بیرون آمدن از آن نیاز به امضای یک روبات داشت. جی گتسبی و بکی شارپ به زندگی پنهانی ادامه میدادند، اما همیشه ترس از موتور جستجوی گوگل در دلشان بود. فاگین شخصیت «الیور تویست» فارغالتحصیل جیببری و تغییر چهره میشد.
این سرنوشت برخی از شخصیتهای مشهور ادبی میشد. همگی زنده میماندند، هرچند با تغییرات متعدد، اما آیا باز هم ماندگار میشدند؟ باید زمان بگذرد تا این مسئله روشن شود.
مترجم: خبرآنلاین