0

٥٠ نمونه مكالمات روزمره امريكايي

 
sisa13
sisa13
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 225

٥٠ نمونه مكالمات روزمره امريكايي

 

 

1-She was really regarded as one of the most able students of my English class.

او واقعا یكی از بهترین دانش آموزان كلاس زبان من به حساب می‌آمد.

2- What attributes should a good manager possess?

یك مدیر خوب باید چه صفاتی داشته باشد؟

3- His departure / death was  abrupt and completely unexpected.

مرگ او ناگهانی و غیر منتظره بود.

4- I appreciate what you are doing for me.

از كارهایی که برای من انجام میدی ممنون.

5- Ive no word to express my deep gratitude.

جدا نمی‌دونم چطور از شما تشکر کنم (نمی‌دانم با چه زبانی از شما تشکر کنم).

6- I don’t have anything to give in return.

نمی‌دونم محبت شما را چگونه جبران کنم.

7- Dont feel restrained.

معذب نباشید.(راحت باشید).

8- Every thing clicked back to me at once.

یکدفعه همه چیز یادم آمد.

9- Who ever said that?.

اصلا کی اینو گفته؟

10- He is a man of influence.

او مرد صاحب نفوذی است.

11- I am not in a good mood today.

امروز زیاد حال و حوصله ندارم.

12- Thanks for your compliment.

از تعریفت خیلی ممنون.

13- When I told them I was a doctor their whole  attitude changed.

وقتی به آنها گفتم كه من دكتر هستم طرز برخورد همه عوض شد.

14- Whats all the fuss  about?

این همه سر و صدا برای چیه؟

15- My mind got distracted for a second.

یک لحظه حواسم پرت شد.

16- It doesn’t suit you very much.

زیاد بهت نمی‌آید.

17- what a mess!

اه چه گندی!

18- Luck wasnt on their side.

بخت باهاشون یار نبود.

19- No buts and ifs.

دیگه اما و اگر نداره.

20- Do it on private.

به طور محرمانه آن را انجام بده.

21- Bon appetit.

نوش جان!

22- Well have some fun with him.

یه خرده باهاش حال كنیم.

23- Keep it to yourself.

پیش خودت بمونه.

24- Sorry for interruption / interrupting you.

ببخشید که حرف شما را قطع می‌کنم.

25- Thats awfully very kind of you.

این واقعا لطف شما را می‌رساند.

26- I couldnt make sense of what you said.

نتوانستم از چیزی که گفتید سر در بیاورم.

27- I didnt want to offend you.

منظور بدی نداشتم (نمی‌خواستم ناراحتت کنم).

28- Am I making myself understood or not?

می‌توانم منظورم را به شما برسانم یا نه؟

29- I will be back before you know it.

I will be back in a flash

I will be back in a split second

I will be back right away

تا چشم بهم بزنی بر می‌گردم.

30- Fall back.

عقب نشینی كنید.

31- I was stuck in the traffic.

تو ترافیک گیر افتاده بودم.

32- Im so full.

حسابی سیرم.

33- I beg you, I need him.

خواهش می‌كنم؛ من بهش احتیاج دارم.

34- Could you let me off?

ممکن است من را پیاده کنید؟

35- Have you ever noticed?

تا حالا دقت كردی؟

36- Let of my hand.

دستمو ول كن.

37- Dont let the news get out.

اجازه نده خبر به جا‌یی درز پیدا کند.

38- He took a week leave.

او یک هفته مرخصی گرفت.

39- She has a heart feeling toward him.

از او دل پری دارد.

40- It occurred to me suddenly.

ناگهان به ذهنم خطور کرد.

41- Please notify us of any change of address.

لطفا تغییر آدرستان را به ما اطلاع دهید.

42- I will just see you to the door.

تا دم در شما را بدرقه می‌کنم.

43- Try your best.

نهایت سعیت را بکن.

44- He lied about his age.

او در مورد سنش به ما دروغ گفت.

45- Thank you very much. You were a big help.

خیلی متشكرم كمك زیادی کردی.

46- You mean a world to me.

تو برای من یک دنیا ارزش داری.

47- Make yourself at home.

اینجا رو منزل خودتون بدونید.

48- Nice of you to come.

لطف کردید تشریف آوردید.

49- Thats so hard to deal without you.

بدون شما سر کردن خیلی مشکل است.

50- I feel honored to have you as a friend.

از اینکه با شما دوست هستم افتخار می‌کنم.

 منبع http://www.irnew.com/index.aspx?siteid=1&pageid=272&newsview=2808

 مصداق کسانی نباشیم که آنچه می‌گوییم خود به آن عمل نکنیم.

چهارشنبه 16 شهریور 1390  1:13 PM
تشکرات از این پست
khorshidbigharar nazarianali
دسترسی سریع به انجمن ها