در سرزمين خيالي فرلدن (Ferelden)،
شخصيت‌هايي به‌يادماندني خواهيد ديد و براي آن چيزي که به آن باور داريد،
خواهيد جنگيد و اين همان دليلي است که عصر اژدها را به يک بازي خارق‌العاده
تبديل کرده است. بازي طولاني، پيچيده و کاملا ماجراجويانه است و هر کس که
اندکي علاقه به دنياهاي خيالي داشته باشد، نمي‌تواند جلوي خودش را بگيرد و
اين بازي را به‌پايان نرساند. خط داستاني عصر اژدها، با هجوم گله‌اي از
موجودات شيطاني به نام سياه‌ريشه آغاز مي‌شود ولي غافلگيري‌هاي بازي خط
داستاني آن نيست؛ شوک‌ها، لذت‌ها و نااميدي‌ها از دل خود شخصيت‌ها به‌وجود
مي‌آيد. داستان آن، داستاني پرحادثه و حماسي است و شخصيت‌هاي آن در لحظات
دشوار تصميم‌هاي بزرگ مي‌گيرند.
فرلدن پادشاهي پرزرق و برق است و آنقدر کليشه در خود دارد
که آشنا به‌نظر برسد اما به اندازه کافي قواعد را در هم مي‌شکند تا
منحصر‌به‌فرد باشد. در عصر اژدها دورف‌ها هم حضور دارند، اما جامعه صنعتي و
ديدگاه‌هاي فتنه‌انگيز آنها جالب توجه است. مغ‌ها هنوز به معابد پايبندند و
از اين‌رو کساني که به‌دنبال برده‌داري در دنياي فلدرن هستند، با مغ‌ها به
مشکل برخواهند خورد.در اين بازي تنها نيستيد و چند نفر را کنترل خواهيد
کرد. هر کس که به شما بپيوند، شما را قدرتمندتر مي‌کند و مي‌توانيد از آنها
نيز فن رزم بياموزيد. حتي در لحظات آغازين بازي، تصميماتي که مي‌گيريد در
آينده بازي شما نقش خواهد داشت. ظاهر آواتار خود را از ميان الگوهاي از پيش
تعيين‌شده برمي‌گزينيد و از آن مهم‌تر کلاس و نژاد خود را انتخاب مي‌کنيد.
همچنين وقتي به سطح مناسب رسيديد، مي‌توانيد زيرکلاس خود را هم انتخاب
کنيد تا توانايي شما در نبرد مشخص شود. البته تاثير انتخاب‌هايتان را در
چند ساعت نخست بازي مشاهده خواهيد کرد و نيازي نيست تا انتهاي بازي صبر
کنيد تا نتيجه انتخابتان را ببينيد. همچنين 6 خط داستاني در اين بازي وجود
دارد تا شما را به گري‌واردن برساند. هر داستان به جايي مي‌رود، اما به اين
معنا نيست که حوادث بازي را براي خط داستاني فدا کنيد. شخصيت‌هايي که در
آغاز بازي ميبينيد، باز هم در مسير شما قرار مي‌گيرند و لحظه‌هايي بحراني و
حساس در خط داستاني شما وجود دارد و برخي تلاش مي‌کنند در همين لحظه‌ها
شما را شکار کنند. البته تفاوت در خطوط داستاني بازي آنقدر ارزش ندارد که
دوباره بازي را از ابتدا آغاز کنيد، اما مي‌توانيد شخصيت‌هاي يکسان را از
زواياي مختلف ببينيد. شايد اگر يک الف دالي باشيد، يک زنداني که در يک دخمه
تاريک ميبينيد، تاثير زيادي در داستان شما نداشته باشد، اما وقتي انسان
جادوگر باشيد، قطعا يک ارتباط عجيب و غريب با وي خواهيد داشت.
ژانر:
نقش‌آفريني (RPG)
سازنده: Bioware
ناشر: EA Games
سال ساخت: 2010
بستر:
PC / Xbox360 / Playstation3 / Mac
حداقل سيستم
پردازنده:
Intel Core 2 DUO @ 1.4 GHz يا AMD Athlon64 X2 @ 1.8 GHz
رم: يك گيگابايت
ديسك سخت: 20 گيگابايت
تا سه همراه را
مي‌توان در ماجراجويي با خود برد و در طول راه بيشتر مي‌توان سياه‌ريشه‌ها
را از پاي درآورد يا بي‌خيال آنها شد. همچنين مي‌توانيد اعضاي همراه خود را
در کمپ بگذاريد و براي هر سفر، مناسب‌ترين فرد را انتخاب کنيد. خوشبختانه
همراهان شما حتي وقتي با شما نيستند، به سطوح بالاتر مي‌روند و نيازي نيست
همه را با خود به اين‌ور و آن‌ور بکشانيد. همچنين همراهان شما را کامپيوتر
کنترل نمي‌کند و مي‌توانيد در هر لحظه کنترل آنها را به‌دست بگيريد.
کاربران کامپيوتري
بيشترين کنترل را در اين موضوع دارند. مي‌توانيد دوربين را زوم کنيد يا
دوربين را از شخصيت‌ها دور کنيد و هنگام جنگ توقف کنيد و به‌صورت ميکروني
جنگ‌ها را مديريت کنيد و به‌هرکس بگوييد چه کار کند. در کنسول‌هاي دستي
زاويه دوربين همواره پشت سر کاراکترها است و با دکمه تريگر مي‌توان بين
کاراکترها چرخيد. در اين حالت درگيري در جنگ بيشتر وجود دارد و خبري از
مديريت نيست. تمام طلسم‌ها، تاکتيک‌ها و مهارت‌ها کاملا قابل مديريت هستند و
رابط‌کاربري آن زياد کار برده است و مديريت را ساده کرده است. رابط‌کاربري
نگارش کامپيوتري اين بازي عالي است و همه چيز را مي‌توان به‌سادگي بررسي
کرد. يکي از ويژگي‌هاي خاص آن اين است که مي‌توانيد يک سري از آيتم‌هاي
موجود در کيف خود را به‌عنوان آشغال در نظر گرفته و همه را يکجا بفروشيد.
البته تفاوت ميان دو نگارش عصر اژدها بين کنسول و کامپيوتر به اين موارد
خلاصه نمي‌شود، مثلا ظاهر گرافيکي بازي به خيره‌کنندگي نگارش کنسول آن
نيست، اما باز هم جذاب است. زوم کردن از زاويه‌اي ايزومتريک و تبديل آن به
سوم شخص بسيار خوب انجام شده است و محيط آنچنان که بايد و شايد در حالت
نزديک خوب جواب نمي‌دهد ولي از بالا کاملا خوشگل به‌نظر مي‌رسد.
در سمت مقابل، نگارش اکس‌باکس360 آن نااميدکننده است.
پس‌زمينه‌ها فشرده شده‌اند و رنگ‌ها از بين رفته‌اند، هر چند که نسبت به
پلي‌استيشن3 نرم‌تر اجرا مي‌شود ولي در نگارش پلي‌استيشن3 پس‌زمينه‌ها
کاملا با تمام جزئيات وجود دارند. توصيه مي‌شود که در صورتي که کامپيوتري
نسبتا قدرتمند داريد، حتما نگارش کامپيوتر آن را امتحان کنيد، و سپس
پلي‌استيشن3 و بعد اکس‌باکس تا بهترين تجربه را داشته باشيد. البته بازي
بي‌ايراد نيست و يکي‌دوتا از ايرادهاي کوچک بين تمامي نگارش‌هاي آن وجود
دارد. چندتا از پويش‌ها ممکن است به سرانجام نرسد که اين مشکل در تمام
نگارش‌ها وجود دارد. ولي در پويش اصلي هيچ مشکلي وجود ندارد. به‌هرحال هر
نگارشي را که انتخاب کنيد، آنقدر جلوه‌هاي صوتي بازي خيره‌کننده است که بر
جلوه بصري زيباي آن نيز تاثير مي‌گذارد. اين بازي از آن بازي‌هاي غليظ
فانتزي است و برج‌ها، مسيرهاي ميان دل جنگل، غارهاي زيرزميني و هر چه قبلا
ديده‌ايد، همواره جذابيت خود را براي شما حفظ خواهد کرد و يکي‌دوجا واقعا
مي‌ايستيد و منظره را تماشا مي‌کنيد. اگر باور نداريد، به شهر دورف‌ها
برويد. مدل‌هاي شخصيت‌ها خيلي جزئي نيستند ولي انيميشن آنها خوب طراحي شده
است. همچنين وجود خون روي بدن شخصيت‌هاي داستان پس از جنگ کاملا طبيعي
طراحي شده است. به شما اطمينان مي‌دهيم که مي‌توانيد بيش از 50ساعت وقت‌تان
را صرف اين بازي کنيد و خسته هم نشويد. آنقدر مسير براي رفتن، راز براي
گشودن و راه و روش تيم بستن وجود دارد که از نو بازي کردن آن، با کلاس‌هاي
مختلف هم مي‌تواند جذاب باشد و اين بازي را به‌زودي به يکي از بازي‌هاي
کلاسيک تبديل خواهد کرد.
محمدرضا قرباني
