آيت الله سيّد على محمّد دستغيب « دام ظله »
www.dastgheib.ir |
|
ولادت و تحصيلات
حضرت آيتالله حاج سيّد عليمحمّد دستغيب فرزند مرحوم سيّد علياكبر به روز بيست و سوّم اسفندماه 1313 ه.ش در شهر شيراز در ميان خاندان علم و اجتهاد متولد شدند.جدّ ايشان مرحوم آيتالله سيّد عليمحمّد دستغيب فرزند آيتالله سيّد مير هدايتالله دستغيب جدّ بزرگ خاندان دستغيب ميباشد كه بدين ترتيب نسب شريف ايشان تقريباً با سى واسطه به حضرت عليّ بن الحسين زين العابدين(ع) ميرسد.
مرحوم آيتالله سيّدعليمحمّد كه به نقل بزرگان خاندان اجتهاد مطلق داشتهاند، در نجف اشرف تحصيل مينموده و همانجا از دنيا رفتهاند.
مرحوم سيّد علياكبر به سال 1343 ه.ش در سن 70 سالگى به رحمت ايزدى پيوست، و در كنار بقعه مباركه حضرت محمّد بن موسى الكاظم(عليه السلام) به خاك سپرده شد.
مادرِ ايشان خواهر شهيد راه محراب آيت الله سيد عبدالحسين دستغيب و فرزند مرحوم حجت الاسلام و المسلمين سيد محمدتقى دستغيب فرزند آيت الله سيد ميرهدايت الله دستغيب مى باشد.
از سنين نوجوانى به مسجد جامع عتيق كه بدست تواناى شهيد محراب آيتالله دستغيب(ره) بازسازى و احياء گرديد رفت و آمد داشتند و از منابر و مواعظ و انفاس قدسيه ايشان بهره ميگرفتند و رفته رفته با پرورش يافتن در چنين خانوادهاى و ارتباط مستمر با حضرت آيتالله شهيد دستغيب(ره) به دروس علميه شائق گرديدند، چنانكه در خلال تحصيلات دبيرستان تا اخذ ديپلم، ادبيات عرب (جامع المقدمات، سيوطى، مغنى و مطول) و معالم و شرايع را نزد اساتيد بنام شيراز در مدرسه علميه قوام (امام خميني(ره) تحصيل نمودند.
از اوائل درس لمعه با فقيه عالم و عارف كامل حضرت آيتالله العظمى حاج شيخ حسنعلى نجابت(ره) آشنا شدند.
لمعتين و مقدار زيادى از رسائل را در محضر آيتالله شهيد دستغيب(ره) گذراند و با اجازه ايشان باقيمانده رسائل و همچنين مكاسب را خدمت مرحوم آيتالله حاج شيخ علياكبر ارسنجانى كه به علم و تقوى مشهور بود به اتمام رساند.
عزيمت به قم
در سال 1337 به دستور استاد به قم مشرّف شده و به سفارش ايشان كفايتين را در محضر درس مرحوم آيتالله سلطانى و بعضى ديگر از اساتيد فراگرفتند و پس از آن به درس حضرت آيتالله العظمى خميني(ره) و حضرت آيتالله العظمي گلپايگانى(ره) حضور يافتند.
عزيمت به نجف اشرف
در مورد عزيمت به نجف اشرف چنين ميفرمايند:
پس از فوت آيتالله العظمى سيد عبدالهادى شيرازي(ره)، مرحوم استاد حضرت آيتالله العظمى نجابت(ره) دستور دادند كه به نجف اشرف مشرّف شوم و لذا حقير با مختصر مؤونهاى به نجف اشرف رفتم و به سفارش ايشان به درس فقه و اصول مرحوم آيتالله العظمى خوئي(ره) و درس مرحوم آيتالله العظمى شيخ محمّدباقر زنجانى(ره) كه به وفور علم و تقوى مشهور بود حاضر ميشدم و مينوشتم.
بازگشت به وطن
پس از بازگشت از نجف اشرف در مدرسه علميه قوام مشغول به تدريس سطح گرديدند و دروس سطح را تا كفايتين چند دوره تدريس فرمودند و اهتمام زيادى به مباحثه دروس خارج داشتند.
در اين خصوص ميفرمايند:
از الطاف مرحوم آيتالله العظمى نجابت(ره) توانستم كتاب الطهارة و كتاب الصلاة مرحوم محقق همدانى و همچنين كتاب خمس و زكات و صوم را مباحثه كنم.
تأسيس مدراس علميه
از سال 1359 مدرسه علميه ابوصالح(عج) را در منزل شخصى خودشان تأسيس فرموده و پس از هجوم جوانان پرشور و انقلابى شيراز به محضر ايشان، خود ايشان با كمال فروتنى از ابتداى جامعالمقدمات تدريس را شروع كرده و تا كنون چندين دوره تدريس خارج فقه و اصول فرمودهاند.
هم اكنون در اين مدرسه علميه كه داراى بيشترين آمار شهداى روحانى مدارس علميه كشور است، تعداد قابل ملاحظهاى از طلاّب جوان پاى كرسيهاى گرم و پررونق درس و بحث به سوى افقهاى ترقّى و تعالى در حركتند. همزمان، با درخواست خواهران، مدرسه علميه مكتب الاخلاص را ويژه خواهران تأسيس فرموده و همچنين جهت طلبههاى ساير شهرستانها، مدرسه علميه امام صادق(ع) را كه در بخش گويم از توابع شيراز واقع ميباشد. اختصاص دادند و با بيشتر شدن تقاضاي خواهران، مدرسه علميه ديگرى با نام بيتالزهراء (عليها السلام) تأسيس فرمودند.
تدريس خارج فقه و اصول
در خصوص شروع به تدريس خارج ميفرمايند:
پس از رحلت استاد حضرت آيتالله العظمى نجابت(ره) در سنه 1368 ه.ش، بنا به درخواست فرزند و وصيّ ايشان حضرت حجّةالاسلام و المسلمين جناب حاج شيخ محمّدتقى نجابت به تدريس در حوزه علميه پربركت شهيد محمّدحسين نجابت كه همه شاگردان خوشفهم و بااستعداد و كاريِ مرحوم آقا بودند مشغول به درس خارج فقه و اصول گرديدم كه تا به حال اين افتخار را خداوند نصيب گردانيده و از جمله بهترين حالات حقير حضور در درس و محضر طلاّب مدرسه علميه شهيد محمّدحسين نجابت ميباشد.
سابقه مبارزات با رژيم طاغوت
در مورد سالهاى مبارزه با رژيم سابق ميفرمايند:
اينجانب موفّقيتهاى خود را از بركات شاگردى مرحوم استاد آيتالله العظمى نجابت(ره) ميدانم كه آن عالم ربّانى و عارف صمدانى طالبين را چنان پرورش ميداد كه حبّ فيالله و بغض فى الله در وجودشان رسوخ كرده و مستحكم ميشد و لذا خودِ ايشان مشتاقانه به پيشواز قيام امام خميني(ره) رفتند. در سال 1341 ه.ش خود و رفقاى ايشان جزء محرّكين و مشوّقين آيتالله شهيد دستغيب(ره) بودند و هر كس در شيراز، قم و يا مشهد با امام بود، به انحاء مختلف تشويق ميكردند، و هر كس مسامحه ميكرد و يا مانع بود با تذكّرات و يا تهديدات رفع مانع مينمودند. و چون ديد خدايى داشتند و افراد را (منافق، ساواكى و غيره) ميشناختند، ساواكِ شاه نتوانست در مجالس ايشان راه پيدا كند، البته در نهايت مامورين با قرائن نقش ايشان را دريافتند و بعضى از دوستانِ آقا را در پانزده خرداد دستگير و مرحوم حضرت آقا را تعقيب كردند كه خداوند ايشان را حفظ كرد.
ايشان در مراسم هفتمين روز رحلت مرحوم آيتالله حكيم(ره) در مسجد شهدا (نو) در حضور آيتالله شهيد دستغيب(ره) و ساير علماء و روحانيون، با اجازه آنها در حضور جمعيت قريب به ده هزار نفر در آن خفقان و شدّت سختگيرى رژيم، منبر رفته و مرجعيت امام خميني(ره) پس از آيتالله حكيم(ره) را از قول علماء شيراز اعلام فرمودند و كسانى كه آن زمان را ديدهاند ميدانند كه اين حركت چه شجاعت و شهامتى را ميطلبيد.
اين حركت ايشان ضربه شديدى به دستگاه حكومت بود و موجب غم و اندوه آنان و شادى بياندازه مردم بخصوص جوانان متديّن گرديد كه در آن مجلس بروز يافت، امّا ايشان با كمك دوستانشان از مجلس خارج شده و ساواك موفّق به دستگيري ايشان نشد. از آن به بعد مأمورين شاه ايشان را رها نكردند و چندين دفعه از منبر ممنوع شدند، امّا ايشان دست از هدايت نوجوانان و جوانان برنداشته و براى اين امر روى زمين سخنرانى مينمودند. به همين جهت دستگاه ساواك مداوماً ايشان را تحت نظر داشته و چندين دفعه بازداشت و روانه زندان نمودند و در نهايت در اسفندماه سال 1356 به شهر دورافتاده اهر تبعيد شدند. ولى در تبعيد نيز دست از مبارزه و تبليغ براى جوانان برنداشتند؛ لذا رژيم مجبور شد پس از چند ماه ايشان را به سقّز تبعيد نمايد كه اين تبعيد مدّت 9 ماه بطول انجاميد.
سال 1357 با بازگشت از تبعيد تا پيروزى انقلاب همراه با آيتالله شهيد دستغيب(ره) در تظاهرات و ترغيب و تشويق مردم مداوماً شركت ميفرمودند.
فعاليت هاى سياسى
پس از پيروزى انقلاب ستادى جهت اداره امور استان تشكيل گرديد كه ايشان از اعضاء فعّال اين ستاد بوده و مسؤوليتهاى متعدّدى را متقبّل گرديدند. از آن جمله:
ـ سرپرستى پادگان هوابرد شيراز
ـ رياست دادگاه انقلاب فارس
ـ سرپرستى حزب جمهورى اسلامى در فارس
ـ نمايندگى حضرت امام (ره) در دانشگاه شيراز
بازسازى مسجد قبا (آتشيها)
با اقبال بسيار زياد جوانان به مسجد با نظر خيرخواهان و با خريد بعضى از منازل اطراف مسجد اقدام به توسعه و بازسازى مسجد فرمودند كه در چهار طبقه با كمك افراد خيّر انجام گرديد.
از اوايل انقلاب جزواتى در اصول عقايد و تفسير و اخلاق و نهجالبلاغه مينوشتند كه به طور رايگان در دسترس مردم قرار ميگرفت و به مرور با عنوان مركز نشريات رايگان مسجد قُبا (آتشيها) با گرفتن مشترك از سراسر كشور و بعضاً از ساير كشورها فعاليت آن گسترش پيدا كرده و تا به حال بحمد الله با حدود 15000 مشترك ادامه دارد.
همچنين بزرگترين كتابخانه عمومى مساجد با ظرفيت سيهزار جلد كتاب و سالن وسيع قرائتخانه كه با همت اهل خير و جدّيّت طلاب عزيز ساخته شده و اداره ميشود.
تأليفات
1- معجم الثُّقات من جامع الرواة (در رجال)
2- موسوعة الهادى الى الطريقة الوسطى فى شرح العروة الوثقى (خارج فقه)، شامل:
3- كتاب الصلاة (6 جلد)، كتاب الصوم (2 جلد)، كتاب الحجّ (2 جلد)، كتاب الزكاة (2 4- جلد)، كتاب الخمس.
5- الهادي الى مناسك الحجّ (خارج فقه): (2 جلد)
6- كتاب المكاسب (خارج فقه).(در دست چاپ)
7- دعا و توسّل (در آداب دعا، همراه با حكايات و حالات بعضى مقرّبين)
8- سُبُلُ السّلام (دوره اصول عقايد براى نوجوانان و جوانان)
9- جزوات نشريات رايگان، شامل دروس: تفسير قرآن، نهج البلاغه، اخلاق اسلامى و عقايد اسلامي.
10- تفسير سورههاى بقره، الرحمن و واقعه.
و اكنون سالهاست كه سخنرانى چهارشنبه شبهاى ايشان ميعاد جوانان و طلاب معرفت ميباشد.