خوب کوچولوهای عزیز و بزرگترهای توی خونه، قصه زبان چینی هنوز به
سر نرسیده و چون من عادت دارم یا کاری رو نمی کنم، یا اگه برم سراغش سعی می
کنم درست انجامش بدم قسمت آخر رو تقدیم می کنم. هر چند شاید به نظر بعضی
ها کسل کننده باشه ولی ان شالله به درد خیلی ها خواهد خورد.
آواها- اگر فکر کردید مشکلات تمام شد، متاسفانه در اشتباهید. آخرین
مطلبی که می خواهم به آن بپردازم آواهاست. زبان چینی یک زبان آوایی است. به
این معنا که آوای تلفظ یک کلمه معنای آن را دگرگون می کند. کلا در این
زبان ۵ آوا و تن وجود دارد: ساده یا یکنواخت، صعودی، نزولی، نزولی- صعودی و
بدون آوا یا خنثی. به عنوان مثال کلمه “ما” با چهار آوای مذکور به ترتیب
به معنای مادر، بی حس، اسب و سرزنش کردن است. معانی “جیاو” نیز عبارتند از
جویدن، گوشه و صدا کردن. همین طور که می بینید معنای یک کلمه با هر آوا
کاملا تغییر می کند.
اما اکنون به آخرین مشکل می پردازم که از نظر من در مقابل بقیه قابل چشم
پوشی است! هر اسمی در زبان چینی دچار تغییر صدا و آوا می شود. برای مثال
نام ” یوشیکو یاماموتو” که ژاپنی است، به چینی می شود “شان بن شین ز”. چینی
ها برای تمام مارک های خارجی مثل پاناسونیک، توشیبا و…، اسامی دانشمندان،
شهرها و کشورها و حتی اسامی عناصر جدول تناوبی شیمی یک اسم جدید می سازند
که این اسم جدید لزوما به اسم و تلفظ اصلی آن مربوط نیست، البته گاهی اوقات
نزدیک هست.
اما به تمام این مشکلات اختصاصی چند مشکل عمومی که همه زبان ها کم و بیش با
آن مواجه هستند را نیز باید افزود. از جمله اینکه به دلیل گستردگی کشور
چین ( سومین کشور جهان از لحاظ مساحت ) این زبان در هر یک از مناطق دستخوش
تغییرات فراوانی شده است و فهمیدن لهجه و گویشی که چینی های شمال چین با آن
سخن می گویند، برای یک جنوبی تقریبا غیر ممکن است. به همین دلیل اکثر
برنامه های تلویزیون چین اعم از فیلم ها، مسابقات، مصاحبه ها و … دارای زیر
نویس است که البته این یکی برای پیشرفت زبان تازه کارها بسیار مفید است.
در مجموع به نظر من زبان چینی جزو سخت ترین زبان های دنیاست. یادگیری این
زبان حتی برای خود چینی ها نیز مشکل و وقت گیر است. انرژی و وقتی که دانش
آموزان چینی صرف یادگیری زبان می کنند باعث تضعیف قوه ابتکار و خلاقیت آنها
می شود. علاوه بر این به دلیل تفاوت های شگرفی که این زبان و به طور کلی
زبان های شرقی با زبان های دیگر جهان دارند، یادگیری زبان دوم برای چینی ها
مشکل خواهد بود. بعدا در نوشتار دیگری به وضعیت زبان انگلیسی در چین خواهم
پرداخت.
با توجه به حجم داده ها و مطالبی که فرد باید آن را یاد بگیرد، بدون اغراق
زبان چینی معادل ۳ زبان است. هر چند هیچ امری غیر ممکن نیست و با حضور در
محیطی که همه چینی زبان هستند و با تلاش و صرف وقت می توان این زبان را نیز
یاد گرفت.
اوایلی که جمله “اطلبوا العلم ولو بالصین.” را دیدم، فکر کردم دورترین جایی
که در ذهن اعراب آن زمان می گنجیده، چین بوده و به همین سبب پیامبر(ص) با
وجود علم لدنی که داشتند، به خاطر اینکه بقیه متوجه اهمیت علم آموزی شوند
از چین مثال زدند و اگر قاره آمریکا در آن زمان کشف شده بود، چه بسا این
حدیث عوض می شد. امیدوارم الان شما هم با من هم عقیده باشید که علاوه بر
بعد مسافت، حکمت های دیگری نیز در این جمله نهفته است !
در پایان از دوست بسیار عزیزم آقای امین بذرافشان، دانشجوی کارشناسی
ارشد زبان چینی که زحمت مشاوره تخصصی و ویرایش این متن رو تقبل کردند
سپاسگزارم.