بازارهای پر آوازه همدان
بازارهای همدان مانند بازارهای اغلب شهرهای قدیمی مسقفند و از بافت معماری اسلامی برخوردارند جملگی بازمانده دوره قاجاریه میباشند. جز نه راستا. بقیه در دو، سه دهه قبل به دستور مسؤولان وقت از باب تجدد گرایی سقف آنها را برداشته و با گذشت زمان صاحبان اماکن تجاری برای استفاده از زیر بنای بیشتر طرفین آنها را نیز خراب کرده اند. که با تیرآهن و دیوارهای تیغهای بازسازی کرده اصالت خود را از دست داده اند.
این بازارها در مرکز شهر قرار دارند و هر یک مختص یک نوع مال التجاره یا پیشه ورانی است که دارای حرفه مشترکی هستند از این رو مردم بر حسب احتیاجات خود میدانند برای تهیه نیازمندیها به کجا مراجعه نمایند. بعضی از بازارها مانند کاروانسراها در تملک اشخاص ثروتمند بوده که برای کسب در آمد بیشتری بنا شدهاند چنان که بازار قیصریه(بازار فرش فروشهای فعلی) را میرزا کاظم منشی قاجاریه در پشت کاروانسرای خود (کاروانسرای میرزا کاظم) ساخت که اکنون متعلق به چند تن از تجار میباشد. بر همین قیاس راستا بازارهای صحاف خانه. موتابخانه. کفشدوزخانه و ...
به علت موقعیت خاص جغرافیایی همدان و قرارگرفتن در مسیر راههای ارتباطی شهرهای غربی و نیز زایران انبوهی که از میانه و مناطق دور دست جهت زیارت عتبات عالیات در همدان توقف مینمودند این شهر ازاهمیت خاص اقتصادی و جغرافیایی به ویژه از دوران صفویه و توامانی دین و سیاست بر خوردار بوده است.
ویلیام جکسن مینویسد:
بازارهای همدان دارای سقفند و بیش از پانصد دکان پر مشتری در آنها قرار دارد بازرگانان از این شهر به عنوان (انبار ایران) یاد میکنند. از جمله کالاهای بازرگانی. اجناس چرمی را باید نام برد زیرا همدان شهر دباغخانه هاست همدانیها در ساختن و عمل آوردن پوست گاو و گوسفند و ساختن اجناس تجملی از آنها شهره شده اند.
در سال 1921 .م. همدان 150 دکان دباغی داشت. جکسن در مشاهدات خود از بازار همدان می نویسد:زین و تسمه و جامدان و کفشهای نوک تیز را در غرفههای متعددی به معرض فروش نهادهاند از این گذشته نمدهای نرم سفید که برای زیرانداز. نمدزین. کپنک و شولای چوپانان به کار میرود و کلاههای پوستی شبیه کلاه خود در هیچ جای ایران بهتر از همدان ساخته نمیشود همچنین ساختن غایشه بازارهای عمده به جز چند مورد که به خاطر جایگزین شدن اجناس کارخانهای با وارداتی هم تغییر نام داده و هم محل فروش اجناس متفرقه گردیده تاکنون سر پای خود ایستاده ولی روزهای آخر خود را طی میکنند در آینده نه چندان دور این یادگار کهن و آشنای سالخوردگان با تمام خاطرات تلخ و شیرین قرنها به سرنوشت غم انگیز خود نزدیک میشوند.
برای مثال بازارهای : آهنگرها، گیوه کش ها، زهتابها، موتابها، نجارها، گوزه گرها، صحافها و... دیگر پیشه وران و مصنوعات آنها خبری نیست و جز نامی از آنان باقی نمانده.
راستاهایی نظیر کفشدوز خانه. صحاف خانه عملا" به مغازههای فروش کفش کارخانهای و فروش لوازم التحریر و سایر اجناس متفرقه تبدیل شده اند. از راستا بازارهای گندمی ها، پالاندوزها، خامه فروشها و نخود بریزها. جزیکی دو دکان در هر راستا بقیه به فروش اجناس متفرقه مشغولند.
با دقت در نقشه همدان میبینیم که تمامی بازارهای همدان در حول و محور مسجد جامع ساخته شده. تجار و پیشه وران نماز ظهر و عصر را در آنجا اقامه میکردند و میکنند.
جز مسجد جامع مساجد کوچکتری را در جای جای بازار مشاهده میکنیم کسبهای که به مسجد جامع دور ترند نماز ظهر و عصرخود را در آنجاها به جا میآورند .
سر نمازگاه ابتدای گندمیها. مسجد آقای آخوند در انتهای راسته گندمی ها. جز مساجد.
چند گرمابه عمومی نیز مخصوص بازاریان و مسافران وجود داشت که فقط در روزها فعال بودند.
همچنین در نقاطع راستاها. نانوایی. آشپزی و دکانهای بقالی و قهو خانه/ چایی خانه در سراسرروز به کار مشغول بودند.