0

[نام كتاب] داستان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد

 
ahmadfeiz
ahmadfeiz
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 20214
محل سکونت : تهران

[نام كتاب] داستان دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد

داستان دکترنون زنش رابیشتر از مصدق دوست دارد

توضیحات:

دکتر نون یکی از سیاستمداران باسواد کابینه مصدق است که پس از سقوط او به زندان می افتد و تحت شکنجه از او می خواهند تا بر علیه مصدق سخنرانی کند اما او راضی نمی شود تا اینکه به او می گویند در حال شکنجه همسرش هستند و او عقب نشینی می کند . اما بعد از ازادی احساس خشم و شرم از خیانتکاری در او اوج می گیرد به یاد قولش به دکتر مصدق می افتد و خودش و همسرش را عذاب می دهد

 

خیلی داستان قشنگیه … یک جورایی قشنگ نشون می ده چه عشق عمیقی به همسرش داره دکتر وبعد به خاطر اون تموم شرف سیاسیش را از دست می ده اما بعد …..توی تمام لحظاتی که زنش رو عذاب می ده عاشقشه …. یا وقتی با خودش می گه کاشک در قبال این همه عذاب و بی اعتنایی من می ذاشت می رفت مهرش را کمتر می کرد شاید بار عذاب وجدانم کمتر می شد اما زن نمی ره …. وقتهایی که خانمش گریه می کنه یاد روزهای گذشته است و خاطراتشون را مرور می کنه و دکتر می گه نه یادم نمی یاد...


نویسنده : شهرام رحیمیان

.

 پسورد : www.irtanin.com


 

 

پیامبر (ص): صبر اگر به بیقراری رسید دعا مستجاب می شود.

عزیز ما قرنهاست که چشم انتظار به ما دارد!

چهارشنبه 9 شهریور 1390  4:42 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها