اهل حق یا الحق فرقه ای است تقریبا نوظهور و خود ساخته که مرکزیت فعالیت آنها در استان کرمانشاه و برخی دیگر از استانهای کشور است پایگاه اصلی این فرقه روستایی است بنام گره بان که بنوعی می توان آنرا واتیکان اهل حقها دانست.
این گروه سعی بسیار در نشان دادن حسن خلق و رفتار محترمانه جهت جلب احترام دیگران دارند و از این طریق توانسته اند جایگاهی در میان مردم بخصوص افراد ساده لوح پیدا کنند.
حرکت بر مشی صوفیانه اعتقاد به تناسخ و دونادون توسل بر براهینی مانند سرمگو ،دادن نیاز بجای خواندن نماز، گرفتن روزه سه روزه و قربانی کردن خروس ، بلند نگه داشتن سبیل به حد افراطی ، بوسیدن دست یکدیگر ، قسم بنام مولا ،و.... از شاخصه های این جماعت می باشد.
هرچند بسیاری از اعضای این فرقه علی (ع) را خدا می دانند اما قشر میانه روتر این فرقه می گویند علی از خدا جدا نیست و حتی اخیرا گرهی از این جمع سبیلهای خود راتراشیده و عبادات ظاهری نیز انجام می دهند.
اما آنچه منظور ما از نوشتن این مطلب برای دوستان راسخونی بود و انتظار می رود به آن توجه ویژه شده و تا حد امکان به روشنگری در خصوص آن بپردازند ماجرای سادات و سیده های خود خوانده این طایفه می باشد.
این فرقه که اخیرا با هر حربه ای سعی دارند نبض اقتصادی مناطق تحت نفوذ خود را بدست گیرند با توجه به اعتقاد شدید شیعیان به سادات و ائمه اطهار حربه ای خطرناک را تدارک دیده و آن نیز تمسک به نام سید و الصاق آن به اول نامهای خود می باشد.
البته انچه واضح است در میان فرقه های اهل حق هشت طایفه مشهور مانند آتش بگی ها ،نورالهی ها، مشعشعی ها و...وجود دارند که در صورت انتصاب فرزندان اهل حق به این هشت خانواده به آنها سید (صید) اطلاق می شود که بدلیل عدم آگاهی مردم نسبت به این موضوع و سوء استفاده اهل حق نسبت به این ناآگاهی ،این سادات دروغین توانسته اند جایگاه ویژه ای میان مردم و گروههای داخلی خود پیدا کنند.
با تاسف شدید( و حالت هشدار دهنده) اخیرا مشاهده می شود با خیانت عده ای در ادارات دولتی کلمه سید بطور رسمی در کنار نام بسیاری از این افراد درج شده و متاسفانه بطور طبیعی فرزندان اهل حق نیز شامل درج این پیشوند شده و مردم نیز بدون تحقیق آنان را با همین عنوان مورد خطاب قرار می دهند..
در این خصوص تا کنون هیچ مسئولی حاضر به توضیح نشده و همه از زیر این مسئولیت شانه خالی می کنند ، که چون در شناسنامه پدران این اینان کلمه سید درج شده فرزندان آنان نیز حق دارند سید باشند...!!!!!!؟
حال سئوال این است که مگر سید بودن نیاز به شجره نامه ندارد؟ آیا تا کنون کسی از اهل حقها شجره نامه خواسته است؟
درج کلمه سید بر این افراد بطور رسمی در شناسنامه ها از کجا و بر چه اساس شروع شده است؟
آیا ثبت احوال تعریفی از سادات و سید دارد ؟ و آیا تفاوتی میان سادات واقعی اهل بیت با سادات دروغین اهل حق وجود دارد یا نه؟
چه کسی باید به این تحریف بزرگ رسیدگی کند و کدام ارگان مسئول رسیدگی به این انحراف گسترده است؟
نگرش نسلهای آتی به سادات چه خواهد بود و چطور می توانند این دو را تمیز دهند؟
توضیح تفصیلی این فصل در گفتار بعدی آ ورده خواهد شد. دوستان سعی کنند در ارسال این مطلب با بیانی شیواتر رسالت دینی خود را به انجام برسانندو در صورت دسترسی از مسئولین ذیربط توضیح و اصلاح وضعیت موجود را خواستار شوند.
منتظر مباحث سازنده شما هستیم