لايي كشيدن، انحراف به چپ، حركات مارپيچ، سرعت بالا، رعايت نكردن فاصله ميان خودروها و... سبب شده رانندگي ايراني ها در دنيا مثال زدني شود. تاسف برانگيزتر آنكه به اندازه شهرت مان در بد رانندگي كردن ميزان تلفات رانندگي مان هم رتبه اي جهاني دارد.
دنده را عوض مي كند. پايش را مي گذارد روي پدال گاز. تصويرهاي اطرافش كش مي آيد. هيچ مانعي نمي تواند متوقفش كند. نه ماشين هايي مقابلش و نه دوربيني كه مي داند كمي جلوتر قرار است تصوير پلاكش را ثبت كند. راهش را از ميان ماشين ها باز مي كند و خودروهايي را كه راه نمي دهند هم با چراغ نور بالا مجبور به كنار رفتن مي كند. چراغ قرمز انتهاي بزرگراه هم خط پايان او نيست. نقطه پايان را خودش تعيين مي كند و سوت پايان نيز صداي كشيده شدن ترمز روي آسفالت بزرگراه است.
مدتها از زماني كه مظفرالدين شاه اولين ماشين را وارد ايران كرد مي گذرد اما هنوز هم فرهنگ درست رانندگي را نياموخته ايم دليل اين مقاومت تاريخي را عباس محمدي اصل جامعه شناس نبود هماهنگي ميان قوانين و نياز مردم مي داند.
او عوامل مختلفي را در پايداري تخلفات رانندگي در ايران برمي شمارد و به مهر مي گويد: سيستم شهرسازي و معماري ما متناسب با سيستم حمل و نقل نيست. ما شهرسازي افقي را در پيش گرفته ايم، خيابانهاي طولاني و باريك در حالي كه سيستم حمل و نقل عمومي ما عمودي است. تراكم خودروها در معابر نيز باعث ترافيك سنگين هميشگي شده است و براي فرار از اين مشكل گاهي مجبور به زير پا گذاشتن قوانين مي شويم.
اين جامعه شناس محدوديتهاي زياد ترافيكي را هم دليل ديگري بر افزايش تخلفات رانندگي و راهنمايي مي داند و مي گويد: هر روز محدوديتهاي ترافيكي مانند طرح زوج و فرد و محدوده طرح ترافيك در حال گسترش است و از طرفي هم مشكلات و گرفتاري هاي روزمره نيز سبب مي شود در برخي مواقع شهروندان مجبور به ناديده گرفتن قوانين شوند حتي به قيمت پرداخت جريمه و قانون شكني در مقابل ناظران.
كم رنگ شدن احساس گناه در نسل جديد
محمدي اصل كم رنگ شدن وجدان در نسل جديد را دليل ديگري بر عدم توجه به قوانين راهنمايي و رانندگي مي داند و مي گويد: پدران ما وقتي از چراغ قرمز عبور مي كردند عذاب وجدان اين بي قانوني را داشتند اما نسل جديد با گذر از چراغ قرمز، سرعت غيرمجاز و... احساس گناه ندارد. در واقع ضعف كارگزاران فرهنگي و شهري، عدم مشاركت در برنامه ريزيهاي شهري و عدم تناسب قوانين سبب شده پس از گذشت سالها از ورود ماشين به ايران هنوز رانندگان ما به صورت صحيح رانندگي نكنند.
قوانين تحميلي دليل تن ندادن برخي رانندگان به قوانين است
محمدي اصل معتقد است: عدم مشاركت شهروندان در قانون ها و قوانين تحميلي يكي از اصلي ترين دلايل تن ندادن برخي رانندگان به قوانين است. خياباني كه يك روز عبور از آن آزاد است به فاصله يك شب با يك تابلوي ورود ممنوع خيابان يك طرفه مي شود از مصاديق همين قوانين يك شبه و تحميلي است.
او با تاكيد بر اين كه قوانين نبايد تحميلي باشد مي گويد: آشفتگي قوانين، نبود اصول صحيح آموزش قوانين، عدم توجه و سرمايه گذاري در حوزه فرهنگ ترافيك از عوامل ديگر اين بي قانوني است. تا پيش از انقلاب اسلامي هزاران سال استبداد در كشور حاكم بوده است و هميشه قوانين تحميل شده و از بالا به پايين بوده است. دوره جديد در كشور ما كوتاه است. سالها است ما به گريز از قانونهاي تحميلي عادت كرده ايم و نمي توان انتظار داشت اين فرهنگ ناگهاني تغيير كند، با توجه به اين كه پروسه فرهنگ سازي بسيار طولاني است.
رانندگي عجيب تهراني ها شوكه ام كرد!
در آرامش در حال رانندگي هستيد، تابلوي كنار خيابان سرعت مجاز را 60 نشان مي دهد. صداي بوق و چراغ هايي كه مي افتد روي آينه ماشين نگاهت را مي اندازد به مرد راننده اي كه پشت سرت در حال بد و بيراه گفتن است. با فرياد پيشنهاد مي دهد به جاي رانندگي بروي درشكه سواري كني.
شهرت رانندگي ايرانيان مانند تاريخ مان در دنيا پيچيده است و شگردهاي خاصمان در رانندگي مانند لايي كشيدن، راه گرفتن و عدم رعايت فاصله سبب شده به عنوان يكي از خطرناك ترين رانندگان دنيا شناخته شويم.
علي (الكساندر) رهبر اركستري كه از اساتيد شناخته شده موسيقي كلاسيك دنيا به شمار مي آيد در سفري كه به ايران داشت در مورد وضعيت ترافيك تهران مي گويد: «وضع رانندگي در تهران باعث خجالت ايراني هاي خارج از كشور است.»
دكتر پي ير ونسان، استاد دانشكده معماري پاريس هم رانندگي ايرانيان را عجيب مي داند و مي گويد: «وجهه منفي خيابانهاي تهران رانندگي عجيب رانندگان تهراني است كه من را به عنوان يك شهروند فرانسوي شوكه كرد. به طور حتم بسياري از شهروندان تهراني هنگام رفت و آمد در اين شهر دچار مشكل هستند و فقط بايد بگويم خدا به حال شهروندان مسن و معلول تهران رحم كند.»
فرهنگ راهنمايي و رانندگي را به كودكان بياموزيم
پشت چراغ ايستاده ايم، ناگهان ماشين تكاني مي خورد. سپر ماشين پشتي چسبيده است به سپر ماشين. پشت سرش هم خالي است. دليل اين همه نزديكي مشخص نيست. عدم رعايت فاصله بين خودروها زمينه ساز بسياري از تصادفهاست اما باز هم كمتر راننده اي آن را رعايت مي كند.
سرهنگ عليرضا اسماعيلي، استاد دانشگاه با بيان اينكه فرهنگ رانندگي در ايران نسبت به گذشته بهتر شده است به مهر مي گويد: «بخشي از اين رفتارها به دليل تابلوها و علائم نامناسب در جاده هاست و برخي نيز به دليل زير ساختهايي مانند عرض جاده هاست. به طور مثال در جاده چالوس كه يك جاده باريك است كوچك ترين انحراف به چپ سبب گره هاي ترافيكي مي شود.»
او ادامه مي دهد: «در كشوري مانند سوئد حدود 60 سال پيش اتاقك هاي آموزش راهنمايي و رانندگي وجود داشت كه در آن به كودكان آموزش هاي ابتدايي مانند احترام به خط كشي عابر پياده، حق تقدم و... را آموزش مي دهد. اين آموزش هاي دقيق و كاربردي سبب مي شود نسلي كه قرار است در خيابانها تردد كنند از كودكي با قوانين آشنا باشند.»
استراليايي ها 30هزار عنوان كتاب ترافيك و كودك دارند
سرهنگ اسماعيلي با تأكيد بر آموزش هاي شهروندي مي گويد: «اگر احترام به حقوق يكديگر را بياموزيم و به حق و حقوق خود و ديگران آگاه باشيم سرويس مدارس شش و نيم بامداد با بوق ممتد خود همسايه ها را بيدار نمي كند.»
او به فقدان آموزش هاي راهنمايي و رانندگي در مدارس اشاره مي كند و مي گويد: «سالها پيش كه به استراليا سفر كردم در كتابخانه 40-30 هزار عنوان كتاب با موضوع كودك و ترافيك وجود داشت كه اين خود در جهت آموزش فرهنگ صحيح ترافيك به نسل جديد بسيار تأثيرگذار است كه متأسفانه كمبود چنين آموزش هايي در كشور ديده مي شود.»
سرهنگ اسماعيلي به انيميشن هاي سياساكتي و تأثير آن بر تصحيح فرهنگ ترافيكي اشاره مي كند و مي گويد: «بعد از نمايش اين انيميشن ها بستن كمربند ايمني كه مرسوم نبود به تدريج فراگير شد.»
او بي توجهي برخي از مقامات به قوانين راهنمايي و رانندگي را عمل ديگري بر ترويج بي قانوني مي داند و مي گويد: «وقتي مسئولي به دليل جايگاهي كه دارد به قانون بي توجهي كرده و در خطوط ويژه رانندگي مي كند احترام به قانون در جامعه كم رنگ مي شود.»
قوانين سختگيرانه در اصلاح رفتارها مؤثر هستند
سرهنگ اسماعيلي معتقد است: «قوانين سختگيرانه مي تواند در اصلاح رفتارهاي ناهنجار ترافيكي مؤثر باشد. به طور مثال در كشورهاي اروپايي سرعت بالا سبب ابطال 9ماهه گواهي نامه راهنمايي و رانندگي مي شود و مجازات به اندازه اي سنگين است كه كسي اجازه تخلف را به خود نمي دهد.»
او نحوه صدور سيستم گواهينامه را هم در اين موضوع بي تأثير نمي داند و مي گويد: «در ساير كشورها به صورت مرحله به مرحله گواهينامه ها صادر مي شود به طور مثال در ابتدا بايد در كنار يكي از والدين و در ساعت خاص رانندگي شود.»
ركورددار در آمار كشته شدگان رانندگي
براساس آمارها تعداد كشته شدگان زلزله ژاپن از تعداد كشته شدگان كل تصادفات ما كمتر بوده حتي مجروحين اين حادثه نيز به مراتب از مجروحان سالانه ما كمتر هستند. اگر حادثه هاي بزرگ رانندگي را بررسي كنيم عامل اصلي بيشتر اين تصادفها رفتارهاي انساني است. در بسياري از تصادفات سنگين متوجه مي شويم افراد قانون را ناديده گرفته اند كه اگر اين ناهنجاريها و لج و لجبازي ها نبود بسياري از حوادث قابل پيشگيري بود.
پرده آخر...
تلفن همراهش را با سر نگه داشته است و با دست ديگرش دنده را عوض مي كند، ماشيني ناگهان لاينش را عوض مي كند و او با يك دست به سختي ماشين را كنترل مي كند. همان طور كه حرف مي زند شيشه ماشين را مي كشد پايين و ناسزايي حواله راننده كناري مي كند. در همين زمان ماشين ديگري با سرعت ازكنارش رد مي شود و چراغ كنار ماشين مي پرد هوا.
حادثه كوچكي شكل مي گيرد. با كمي دعوا و سروصدا بساط تصادف جمع مي شود اما هميشه رانندگان به اين خوش شانسي نيستند.