در جنوب شرقی اصفهان محدودهای به مساحت 75 هكتار وجود دارد كه از شمال به خیابان میر، از جنوب به خیابان سعادتآباد و محوطه دانشكده پرواز، از شرق به خیابان بهار و از غرب به خیابان مصلای این شهر میرسد. نام این منطقه با وجود دستاندازیها، تخریبها، ساخت و سازها و خیابانكشیهایی كه از اوایل دهه 30 شمسی به این سو كمكم در آن صورت گرفته هنوز تخت فولاد است. گورستانی قدیمی که بومیان منطقه آن را به نام های لسان الارض و بابا ركن الدین می خوانند و صفحه های تاریخ، زمان احداث آن را به دوران پیش از اسلام نسبت می دهند.
یادگار بابا فولاد
گورستان تخت فولاد، شهرتش را وامدار بزرگانی است که در آن به خاک سپرده شده اند و البته همین مهم ترین دلیل نامگذاری این گورستان بوده است. یعنی عبادتگاه و قبر بابا فولاد حلوایی که از عرفای سده دهم اصفهان بوده و حالا سال هاست در گورستان تخت فولاد آرمیده است. اما پیشینه تاریخی تخت فولاد به گواهی شواهد تاریخی و بقایای معماری كه تا دهه قبل در لسان الارض (یكی از بخشهای معروف تخت فولاد) موجود بوده به اوایل دوره اسلامی برمیگردد و به احتمال زیاد بخشی از محل سكنا گزینی قبل از اسلام و صدر اسلام شهر تاریخی اصفهان بوده است. به همین واسطه دلایل دیگری را نیز در وجه تسمیه تخت فولاد یادآور شدهاند مانند اینكه این قبرستان در گذشته تا كنار پل خواجو وسعت داشته (استفاده از سنگ قبر به جای سنگهای معمولی در قسمتهایی از پل این ادعا را قوت میبخشد) و قبل از ساخت پل خواجو، مردم برای رفتوآمد از تختههایی استفاده میكردهاند كه به فاصله روی سنگهایی قرار گرفته بوده است. براین اساس این منطقه تخته پلها یا تخته پل لاد یعنی پلی كه از تخته درست شده باشد، نام گرفته است (در فارسی لاد به معنای بنا و پل هم در اصل پول است.) البته هم اكنون این مكان تخت فولاد تلفظ میشود.
اگرگذارتان به گورستان تخت فولاد بیفتد، سنگ قبرهای عمودی و افقی این گورستان را می بینید که قدمت برخی از آنها به قرن ها قبل بر می گردد. کتیبه هایی که امروز، آثار ارزشمند تاریخی اصفهان هستند
ردپای تاریخ در گورستان
از قرن اول تا 3 هجری آثاری در تخت فولاد به دست نیامده است، اما از قرن 4 به بعد شواهدی بر تاریخ تخت فولاد موجود است. در جریان تعمیراتی كه در تكیه باباركنالدین و برخی تكایای تخت فولاد صورت گرفته، تعدادی آجر نوشته منقوش به طرحهای تزیینی و خطوط به دست آمده كه نشانگر معماری و هنر عهد دیالمه و سلجوقیان است. این آجرها به خطوط كوفی و گل و بوتههای تزیینی منقوش است و بررسی ومقایسه آنها با سایر نمونههای خط و طرح آجر نوشتههای ابنیه تاریخی ایران نشان میدهد كه این آجرها متعلق به دورههای مختلف از قرن 4 تا 6 هجری هستند.
همچنین سنگ قبری هم متعلق به قرون 4 و 5 هجری در این منطقه توسط سازمان میراث فرهنگی یافت شده است. تا 2 دهه پیش نیز در محل لسانالارض ساختمانی بر قبر «یوشع» وجود داشت كه به گفته برخی باستانشناسان در بعضی از قسمتهای آن آثار آجری سبك دیلمی به خوبی آشكار بود.
در قرنهای 5 تا 9 هجری مزار (محل زیارت) تخت فولاد یكی از جایگاههای عبادت و ریاضت بوده است. در قرن 7 و 8 هجری عدهای از عرفای بزرگ كه در آن عهد عموما به القاب «بابا» و «عمو»( برای بزرگداشت) شهرت داشتند در این مكان متبرك ساكن بودهاند كه مهمتر از همه آنها «بابا ركنالدین»، عارف معروف است.
مكاشفه شیخ بهایی برمزار او در تاریخ آمده است. پس از وفات باباركنالدین، وی را در تخت فولاد به خاك سپردند و از آن پس این ناحیه به نام «مزار باباركنالدین» شهرت یافت. پس از دفن باباركنالدین تا عهد صفویه گاهی بزرگان دیگری در تخت فولاد دفن میشدند، اما یقیناً تخت فولاد گورستان رسمی شهر اصفهان محسوب نمیشده و هر یك از محلات شهر برای خود گورستان محلی داشتهاند.
گورستان باصفا
چنانكه از نوشتههای شاردن بر میآید در این محدوده علاوه بر تكیه و خانقاه و بقعه، كاروانسرا، باغ، مهمانسرا، مسجد، مصلی، آب انبار و یخچال نیز وجود داشته است. از نیمه دوم قرن دهم هجری بتدریج تخت فولاد رونق یافت و عدهای از مردم اصفهان در جوار قبر باباركنالدین یا در جوار مصلای اصفهان به خاك سپرده شدند. در زمان شاه عباس اول كه اصفهان به پایتختی ایران برگزیده شد تخت فولاد به سبب وجود مزار عرفا مورد توجه قرار گرفت، در زمان شاه سلیمان صفوی نیز محدوده گورستان تخت فولاد به حداكثر وسعت خود رسید، بهطوری كه گفته میشود در این زمان 400 تكیه و خانقاه وجود داشته است. آنچه مسلم است گسترش شهر صفوی تا دروازه آن زمان (دروازه صفوی) ادامه یافته، بنابراین تخت فولاد از محلات خارج شهر محسوب میشد.
سنگ کتیبه ها
اگرگذارتان به گورستان تخت فولاد بیفتد، سنگ قبرهای عمودی و افقی این گورستان را می بینید که قدمت برخی از آنها به قرن ها قبل بر می گردد. کتیبه هایی که امروز، آثار ارزشمند تاریخی اصفهان هستند. در سمت راست در ورودی بقعه تکیه بابا رکن الدین، می توانید سنگ مرمر مربعی شکلی را ببینید که برروی دیوار نصب شده و روی آن در5 سطر به خط نستعلیق شرح تعمیربنا را نوشته اند. طبق این کتیبه میرزا محمد نصیر بایزیدی بسطامی درذیحجه سال 1200هجری درصدد تعمیر و آبادی بقعه برآمده است.
اما سنگ نبشته مسجد مصلی یکی دیگر از کتیبه های این گورستان است که کتابت آن به سال 1305 هجری بر می گردد. سنگ نوشته آب انبار مصلی هم که بردیوارآب انبار نصب شده است 12بیت شعر را به خط نستعلیق نمایش می دهد که تاریخ کتابت آن به سال 1299هجری می رسد. اما شاید از همه جالب تر، کتیبه های سنگی سرستون های مسجد رکن الملک باشند که برقسمت بالایی آنها اشعاری به خط نستعلیق برجسته حجاری شده است.
ازسنگ مزارهای قبل از دوره صفوی چیزی باقی نمانده اما طرح هایی از سه سنگ قبر متعلق به قرن پنجم و یا ششم هجری در دست است که احتمال می رود مربوط به تکیه لسان الارض باشد. اما شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که قدیمی ترین مدفون این گورستان یوشع بن نون ازاولیای بنی اسرائیل است که نشانه ای از سنگ قبر به جا نمانده است. با این حال، قدیمی ترین سنگ قبری که تا به حال بدست آمده یکی سنگ قبر بابا فولاد مورخ 959 هجری و دیگری زیبا بنت خواند درویش مورخ به سال 964 در تکیه بابا رکن الدین است.هرچند بر روی سنگ قبر بابا رکن الدین سال 760 هجری نقش بسته است اما اصل کتیبه سنگ و حجاری در دوره صفوی صورت گرفته است.