وسایل مورد بازی : چفته ، گو {همان گوی یا توپ است}؛ زمین بازی حداقل 30×10 متر مربع .
گروه سنی بازیکنان : 10 تا 20ساله – ایام نوروز افراد مسن هم بازی می کنند- .
جنس بازیکنان : مرد ؛ نوع بازی : گروهی
فصل بازی : آغاز آن اوایل اسفند – اوج آن ایام نوروز است و تا آغاز فصل پاییز ادامه دارد.
تعداد بازیکنان : نامحدود اما هیچگاه از 12 نفر (به دلیل کیفیت بهتر بازی) تجاوز نخواهد کرد.
مقدمات بازی :
معمولا دو نفر از میان بازیکنان به عنوان استاد انتخاب می شوند. این عمل بیشتر بر اساس توافق و یا شرایط سنی میباشد. سپس این دو نفر یاران خود را انتخاب می کنند . روش های انتخاب یاران به همان ترتیبی که قبلا بحث شد از طریق : 1- سرازول ؛ 2 – پرتوپیک انتخاب می کنند . تعداد یاران دو گروه ، باید مساوی باشد (در اینجا گروه ها سه نفری فرض شده اند.)
پس از تعیین یاران ، انتخاب «بالا و پایین» می باشد. منظور از بالا قسمت بالای زمین، و پایین، قسمت پایین زمین می باشد. معمولا بالای زمین ارجحیت دارد چون گروهی که در قسمت بالا قرار می گیرند بازی را شروع می کنند و گاه ممکن است ساعت ها در همان قست قرار گیرند.
طرز انتخاب زمین از طریق «تر و خشک » است که قبلا در اینجا توضیح داده شد. پس از تعیین بالا یا پایین زمین ، دقــه گاه (:daqega) تعیین می شود. معمولا در طول زمبن از قسمتی که گروه بالا می ایستد یک محل را مشخص [می کنند] (با سنگ روی هم گذاشتن) و یک محل [هم] در قسمت زمین پایین تعیین می کنند و به همان ترتیب سنگ روی هم می گذارند تا برای هر دو گروه مشخص باشد. همواره گروه بالا تمایل دارد فاصله این دو محل یا دقه گاه کم باشد و گروه پایین زیاد (علت این امر بعدا توضیح داده می شود)
پس از عمل تعیین دقه گاه گروه پایین یک نفر (فرض علی) را برای «آب دادن » به گروه بالا معرفی می کند.
شروع بازی : از سه نفری که در بالای زمین قرار دارند طبق دستور استاد، کسی که از همه این سه نفر ضعیف تر است عمل زدن گو را شروع می کند بدین ترتیب که علی گو را بالا می اندازد ( آب می دهد) تا اولین نفر با چفته زیر آن بزند. علی معمولا سعی می کند به طریقی ید آب بدهد که اولین زننده گو نتواند خوب زیر گو یزند . ممکن است به طور انحرافی بالا بیندازد و یا ممکن است کوتاهتر از آنچه لازمست بالا بیندازد . به هر ترتیب اولین زننده گو هم سعی می کند اگر علی بد آب داده باشد نزند.
اولین زننده گو مجاز است هرچه می تواند زیر گو بزند اما باید سعی کند گوی هوایی نزند. در صورتی که چنین عملی رخ دهد ممکن است که یکی از گروه افراد پایین گو را بدون برخورد به زمین یا مانعی از هوا بقاپد و بازی گروه بالا خاتمه یابد.
در صورتی که علی خوب آب داد و اولین زننده گو نتوانست زیر گو بزند آنرا اصطلاحا «چس کردن» (chos kerdan ) می گویند و اگر این عمل سه مرتبه تکرار شود، اولین زننده گو سوخته و باید برود سه دقه گاه بالایی بایستد.
وظیفه اولین زننده گو آنست [که] به هر ترتیب شده فاصله میان دو دقه گاه را طی کند البته در همه حال گروه مخالف (گروه پایین) با همکاری سعی می کنند که اولین زننده گو را با گو بزنند و اکر این عمل انجام شود بازی به نفع گروه پایین می باشد و می روند محل بالا و گروه بالا به قسمت پایین می آیند بنابراین اولین زننده گو سعی می کند در لحظاتی که دومین دوست هم گروهش (با توجه به اینکه علی برایش آب داده) و او زیر گو زده با دویدن به دقه گاه پایین برود و برگردد اگر موقعیت مناسب نبود سر دقه گاه پایین بایستد تا موقعیتی مناسب پیدا شود و برگردد.
دومین نفر زننده گو از گروه بالا عینا مشابه اولین نفر زننده گو کارش را ادامه می دهد و فقط باید رعایت کند که : 1- هوایی نزند و اگر می زند به طریقی باشد که گروه پایین نتواند آنرا از هوا بقاپد . 2- سه مرتبه چس نکند. 3- به طریقی بزند که دوستش بتواند به طرف دقه گاه پایین بدود و برگردد یا حداقل به دقه گاه پایین برود.
در مورد شرط اول که باخت گروه بالا خواهد بود و در مورد شرط دوم باید برود سر دقه گاه برای رفتن و آمدن ؛ (برو و بیا).
نفر آخر یا استاد هم کار خود را شروع می کند. معمولا دو نفر هم گروهش در پناه گو زدن های بسیار خوب می تواند «بروند و بیایند» یعنی تا دقه گاه پایین بروند و بیایند. اگر این عمل انجام شود اولین زننده گو کار خود را مانند قبل انجام می هد و سپس دومین زننده گو همین عمل را تکرار می کتد اما اگر فرض کنیم دو نفر از یاران گروه بالا ، در دقه گاه پایینی باشند و گوهای استاد ناموفق یا ، چس کند، در این حالت یکی از گروه پایینی ضمن اینکه مواظب است که استاد گروه بالایی به دقه گاه پایین و دو نفر یار گروه بالایی از دقه گاه پایین به دقه گاه بالا نروند فرصتی به آنان می دهد و آن نیزه انداختن است. بدین ترتیب که استاد گروه پایین گوی را تا سه مرتبه بالا می اندازد (ممکن است یک مرتبه نیزه کافی باشد یا دو مرتبه یا حداکثر سه مرتبه) . تا افراد گروه بالا «برو بیای » خود را انجام دهند ، اگر انجام ندهند باخته اند و باید به قسمت پایین زمین بروند. اغلب اتفاق می افتد هنگامی که استاد گروه پایینی نیزه می اندازد یکی از یاران گروه بالا دویدن خود را آغاز می کند و در همین هنگام استاد گوی را مجددا گرفته و به سوی او پرتاب می کند. اگر به بدن یا لباس او برخورد کند باید به قسمت پایین زمین بروند و اگر نخورد کسی که به دقه گاه بالایی رسیده بازی را ادامه می دهد.
در اینجا لازم است تذکر داده شود که در زدن گوی به یاران گروه بالایی محدودیت بدنی وجود ندارد و هرجا که برخورد کند مورد قبول است.
در صورت موفقیت، گروه پایینی ، به قسمت بالا می روند و همان عملیات را تکرار می کنند. اغلب دیده شده که چندین مرتبه گروه ها جای خود را تغییر می دهند و به همین دلیل شور و هیجان و تلاش بیش از حدی که هر گروه برای کسب موفقیت انجام می دهد این بازی بیشتر از هر بازی دیگری در آباده (با توجه به شرایط سنی بازیکنان) مورد استقبال می باشد و اگر به دلایل خاصی گروه بالایی (مثلا در اثر اعتراض و یا اشتباه مسائل دیگر)نتوان به بازی ادامه دهد گروه پایین برای گروه بالا شعرهای دسته جمعی می خوانند که گاه به دعوا انجام می پذیرد که خواندن شعر های دسته جمعی را دودو کردن می گوییند.