روزه ماه مبارك رمضان با ما چه ميكند؟
نگارش در تاريخ دوشنبه دهم مرداد 1390 توسط مهدی یزدیان
حجت الاسلام عليرضا پناهيان*
خوب نيست كه آدم آخر ماه رمضان برسد و طبق معمول حسرت فرصت هاي از دست رفته را داشته باشد هرچه حسرت در آينده هست، از همين الان حرصش را بخورد بهتر است و يقيناً بيشتر به آن خواهد رسيد. شما الان بيشترين اهتمام را داشته باشيد براي اينكه تا آخر ماه رمضان بيشترين بهره را ببريد، ؛ عارفانه بيشترين حسرت ها را بخوريد. ولي ديگر آن حسرت ها جانسوز و جگرسوز نخواهد بود، بلكه آن حسرت ها خيلي لطيف و زيبا خواهد بود.
اثر حداقلي و حداكثري روزه
يكي از راه ها بسيار مهم براي اينكه از رمضان و فرصت هاي قشنگ آن بيشتر استفاده را بكنيم اين است كه: غرض هايي كه خدا از صيام دارد، از روزه دارد، اين غرض ها را در آن غور كنيم و غواصي كنيم. دل بدهيم. نه اينكه خودمان را در اختيار اين عمل زيبا و شريف و نيك مثل روزه قرار بدهيم و بگوييم خوب حالا ما را ببرد ديگه، كه حالا يك كاري با ما بكند، آن كاري كه با ما خواهد كرد اثر حداقلي روزه است. اثر حداكثري روزه اين است كه به روزه بگوييم كه تو مي خواهي با ما چكار كني؟ تا تو را كمك كنيم اين را مي گويند، آگاهانه و عارفانه با احكام ديني برخورد كردن. اين برخورد را شما با نماز هم مي توانيد داشته باشيد. به نماز بگوييد كه تو با من چكار مي خواهي بكني؟ اين شبيه همان همكاري بيمار و پزشك است كه مي گويند خيلي وقتها پيش شرط مهم در درمان است.
كمك هاي روحي ما به روزه براي تأثير گذاري بيشتر
براي اينكه از روزه رمضان كه بزرگ ترين و حجيم ترين تكليف اين ماه است، كامل استفاده كنيم بايد برويم از روزه بپرسيم كه تو با ما چي كار داري بعد خود ما كمك كنيم روزه را، در اين كه اين تاثير را بگذارد.
كمك اول ما با معرفت خود ما است. كمك دوم ما با تصديق ما. كمك سوم ما با تلقين ما است. اين ها كمك هاي روحي است. ما بايد در مورد شرح مشاغلي كه دين براي انسان توليد مي كند صحبت كنيم. در ادارات براي هر شغلي شرح شغل(شرح وظايف) مي نويسند و وظايف وجنس كارها را كنار هم توضيح مي دهند و بعد مي آيند براساس آن حجم كار را تعيين مي كنند. دين هم براي آدم يك شرح شغلي ايجاد مي كند كه غفلت نكردن از آن شغلي كه دين براي انسان ايجاد مي كند بسيار مهم است. يكي از شغل هايي كه دين براي انسان ايجاد مي كند اين است كه ما از فكرمان در تلقين استفاده بكنيم. بايد از اراده بي عمل استفاده بكنيم همانند فوتبال كه مي گويند فوتباليست بايد بدون توپ بدود چرا كه دويدن بدون توپ در زمين به قصد فريب حريف و فضاسازي انجام مي شود. اراده بدون عمل يعني چه؟ كاري نمي خواهد انجام بدهي. اراده مي كني كه هيچ كاري نكني همين، اراده مي كني.
سجده را همه مي روند آن كسي از سجده بيشتر استفاده مي كند كه مي گويد خدايا مي خواستي با سجده چي كاري با من بكني؟ خوب ذليل بشوم بعد به خودش موقع سجده مي گويد ذليل بشو ديگر! صورتت را به خاك كشيدي؟ خوردي؟ چشيدي؟ مزه داشت؟ چقدر بزرگ بود ببين با تو دارد چي كار مي كند؟. اين ها را مي گويند اراده بدون عمل يعني شما به قلب خودت به انديشه خودت فشار مي آوري تا او را به نقطه اي برساني، بدون اينكه حركت ظاهري انجام دهي. كار تلقين اين است، كار تمركز اين است، كار توجه اين است، در بسياري از اوقات كار ذكرگفتن و فكركردن اين است.يكي از مشاغلي كه دين براي انسان توليد مي كند مشغول شدن به بهره برداري از قواي باطني بدون تجلي ظاهري درست است.
گاهي از اين حركت ها به عنوان ذكر خفي استفاده مي شود مثلاً فرد برگردد به خودش بگويد: پشيمان شو، پشيمان شو، پشيمان. حالا من پشيمان شدم چي كار بايد بكنم؟ كاري نبايد بكني همين پشيمان شدن امر مي شود. اين يكي از كارهايي است كه دين داران انجام مي دهند و بي دين ها نياز ندارند كه اين كارها را بكنند.
البته بي دينان گاهي اوقات از روي بدبختي اين كارها را انجام مي دهند و به حسرت خوردن مبتلا مي شوند واز اين جور تلقين ها به خود مي گويند ولي هيچ ثمره اي برايشان ندارد و خيلي هم نابود كننده است. از هزار گناه هم بدتر آدم را سياه مي كند.
ولي به صورت ارادي و برنامه اي، شما الان اينجا نشستيد عقلاني در خودتان حس استغفار توليد كنيد. از آنجايي كه هستيد هزار فرسخ جلوتر خواهيد رفت و اين با كسي كه حس استغفار دارد و استغفار مي كند و يك قدم جلو مي رود، فرق مي كند. اين يكي از آن مشاغلي است كه دين براي انسان توليد مي كند.
يكي ديگر از مشاغلي كه دين براي انسان توليد مي كند نيت است، تمنا است، دعا است، درخواست است، بيرون كشيدن حقايقي از عالم هستي، براي خود از عالم نيستي كه هستي توليد مي كنند، كمي شبيه خلقت مي ماند، كسي كه خلق مي كند جنسي را صنع نمي كند و نمي سازد آن كه مي سازد آهن، پلاستيك و...را مي آورد، سرهم مي كند، مونتاژ مي كند و ماشين مي سازد. اما كسي كه خلق مي كند از نيست هست در مي آورد.
انسان با اراده باطني خودش، با تمناي باطني خودش خلق مي كند، چيزي را، لياقتي را كه در خودش نيست در عالم توليد مي كند. همه شما خالق هستيد و نور خلق مي كنيد، خبر داشتيد؟ شما با تمنا نور توليد مي كنيد، چون مي خواهيد، به واسطه خواستن شما، اين نور در عالم خلق مي شود، اين يكي از شرح مشاغلي است كه دينداران دارند.
با اين دو تا عمليات بايد از روزه بهره كشي بكنيم و به آن در اينكه به ما كمك برساند، كمك كنيم فرمود: "استعين بالصبر و الصلاه و فانها لكبيره الا علي الخاشعين ".از صبر و صلاه كمك بگيريد. از اهل بيت پرسيدند نماز را مي فهميم، صبر يعني چه؟ مصداق صبر را بعضي وقت ها اهل بيت، روزه بيان كردند.
كمك بگيريد از نماز و روزه يعني: نماز و روزه خودشان يك كمكي به شما مي كنند شما هم از آن يك كمكي بكشيد، اين بهره اش خيلي بيشتر است.
چطور مي توانيم از نماز بهره بيشتري بگيريم؟
چطور مي توانيم از نماز بهره بيشتري بگيريم؟ مي خواهي وضو بگيري يك كلمه بگو، توجه دارم به اينكه آماده مي شوم، با خدا حرف بزنم. وقتي اين دارم را در باطن خود مي گويي، بهره تو از نماز بيشتر مي شود. همين كه گفتي اميداورم اين نماز يك اثري روي من بگذارد، تمام شد. همين را كه گفتي، توجه و تمناي بهره نماز را براي تو بالا مي برد. حال اگر اين بهره كشي ها از نماز و روزه در جهت اهداف از پيش تعيين شده سازندگان نماز و روزه باشد خيلي اثر دارد.
چرا بعضي ها روزه مي گيرند؟
چرا بعضي ها روزه مي گيرند؟ مي گويند بگذار كمي خوب بشوم، بلكه خدا با من مهربان بشود و اين مريضي لاعلاج ما را درست بكند. خدا لبخند مي زند مي گويد حالا باشد من مريضي تو را درست كنم، ولي بهره روزه اين چيزها نيست، بهره مستقيم را ول كردي رفتي بهره هاي فرعي را چسبيدي؟! حتي اگر بخواهيد با روزه از عذاب دوزخ نجات پيدا كنيد، اين هم قشنگ نيست. بهشت خدا را هم اگر بخواهيد، اين هم آنقدر قشنگ نيست.
مي گويند حتي گل و گياه را، مي خواهي آب بدهي دل هم بهش بده، گل فقط آب نمي خواهد حس شما را هم مي گيرد.
به خدا نماز هم اينجوري است، بايد با نمازو روزه يك بده و بستان روحي داشته باشيد. آنوقت خيلي بيشتر از آن بهره خواهيد برد. مي خواهيد دعاي كميل بخوانيد، اين توجه و تمنا را ببينيد و با دعاي كميل، با مناجات كردن شروع كنيد. عين اين كلمات را كميل روزي از لبان اميرالمومنين شنيده است كه اين به دعا زيبايي مي دهد، اين زيبايي را از خود دعا تمنا كنيد. اينجوري از دعا خوانان معمولي به اميرالمومنين يك قدم نزديك ترخواهيد شد و يا توجه كنيد اين دعا را اميرالمومنين و حضرت خضر نبي طراحي كرده اند. اين معناي عميقي دارد كه به محض آنكه توجه مي كنيد اوضاع خيلي بهتر ميشود، به همين سادگي.
روزه با ما چه مي كند؟
روزه با ما چه مي كند؟ روزه با ما حرف هايي مي زند و آثار تربيتي خاصي دارد. خدا در آيه وجوب روزه از آثارش سخن گفت: "كتب عليكم الصيام كما كتب علي الذين من قبلكم لعلكم تتقون " من روزه را بر شما واجب كردم تا اين آثار تربيتي را بر شما داشته باشد :به شما تقوا بدهد.
دنيا و نيازهاي ما همان چيزي است كه ما را بي تقوا مي كند. اگر در يك كلمه بخواهيم تقوا را بگوييم و اينكه چه طور از روزه پرهيز در مي آيد، اين است كه: خدا مي گويد من جلوي نيازهاي واجب و طبيعي وحداقلي وضروري تو رو را مي گيرم، آدم شو. تويي كه نمي تواني از نيازهاي الكي خودت بگذري، من جلوي نيازهاي واقعي تو را گرفتم. اگر تو به خاطر خدا از نيازهاي واقعي خودت چشم پوشيدي اما آدم نشدي، ديگر با پرهيز از نيازهاي كاذبي كه دور و برت هستند، آدم نمي شوي.
خداوند مي گويد من تو را از عادت كردن به دنيا و از انس گرفتن به بلعيدن دنيا كندم. از هر كاري كه هوس تو، تو را به آن دعوت مي كند جدا كردم. حالا من تو را از نيازهاي واجب خودت مثل آب خوردن مي كشم.
براي اينكه از دنيا كامل بگذري؟ كمي نگاهش كن، در ماه رمضان آب را بگير، كمي نگاهش كن، نمي خورم، من براي چي نمي خورم؟، گرسنه ام چرا نمي خورم؟، هيچ كس هم نيست، خودم هستم، از من چه مي خواستي ؟ مي خواستي من از دنيا كندن را ياد بگيرم، با خودت حرف بزن، با خودت بگو، با خدا بگو، چشم بردار ديگر، دل بكن ديگر، ول كن، نمي ميري كه، افطار مي رسد.
افطار را در روايات به ملاقات خدا هنگام ورود به بهشت تشبيه كردند، يك روزي افطار مي كني ، ولش كن، ولش كن، مي خواهد اين را يادت بدهد. روح خودت را اينجا پرواز بده، روزه از من چه خواسته، روزه از من ترك خواسته، ديگر روزه چه از من چه خواسته، پذيرفتن نداشتن ها، آقا ديگر هرچه كه نداشتي بپذير ديگر، چه طور گرسنگي خودت را تا شب پذيرفتي ؟روزه به ما ياد مي دهد كه هر نداشتني را بپذيريم، روزه اين را از ما مي خواهد ولي اگر نداشتن هاي خودت را نپذيري بي تقوا مي شوي. شما قناعت نفس، از اين فضيلت بالاتر مي خواهيد، روزه مفت و مجاني آنرا به ما مي دهد. خدا آب و نان آدم را در ماه رمضان قطع مي كند و تو مي پذيري.
خدايا وجود من در پذيرفتن همه محروميت ها به واسطه اين روزه هاي ناچيزي كه مي گيرم فربه بگردان، توانا بگردان. از روزه ماه رمضان آمدي بيرون مي گويند ماشين نداري خانه نداري و تو مي گويي مهم نيست در حاليكه قبل از رمضان مي گفتي خيلي مهم است. خدا آب و نان ما را يك ساعتي قطع كرد ما چيزي نگفتيم ، بابا يك ساعتي بود بعد بيشتر را خورديم اگر تو از روزه اثر و استعانت بگيري با تو همين كار را مي كند. همه نداشتن ها را مي پذيري. روزه پذيرفتن محروميت ها است در روايت آمده كه روزه براي اين است كه گرسنه شوي و از گرسنه ها ياد كني ، نه ياد بكني از گرسنه ها به اين معنا كه دلت برايشان بسوزد و به آنها صدقه دهي. به اين معنا كه تو خودت هم گرسنه خيلي چيزها هستي بي خيال آنها شو، پذيرش اين گرسنگي يعني پذيرش نداشتن ها.
آدم مستغني نه زيادي خوشحال مي شود، نه زيادي غمگين. روزه مي خواهد ما را مستغني كند. اين را از او بگير. اگر از روزه ماه رمضان بيرون بيايي و اين ها را نگرفته باشي ضرر كردي، آنوقت روز عيد فطر در خانه خدا مي روي و مي گويي من از روزه فقط گرسنگي آن را كشيدم و اين بد است.
روزه جوان ها را براي نداشتن همسر مستغني مي كند و به آنها استغنا مي دهد. نمي خواهم شهوت را بزرگ كنم اما براي خراب كردن آدم ها از شهوت بالاتر نيست، ولي مي فرمايد جوان ها براي مقابله با شهوت بروند روزه بگيرند. روزه يك اثر جسمي در برخورد با شهوت دارد، ولي اثر جسمي اش در مقابل اثر روحي آن چيزي نيست اما اثر روحي را هر چقدر كه بخواهي مي بري. روزه قرص آنتي بيوتيك نيست كه تو سواد داشته باشي يا نداشته باشي كار خودش را بكند بايد ازش بگيري. روزه بركت مي دهد و به آدم ترك دنيا و گذشت كردن ياد مي دهد، نه ترك آب خوردن و نان خوردن.
براي اينكه اين ثمرات روزه پيش شما قوي شود بايد كار عملياتي هم انجام دهيد، مثلا با رفيقت بحث مي كني كار به مجادله مي كشد ، بگو حيف من روزه هستم و الا بحثم را ادامه مي دادم. روايت است كه مي گويد با رفيق خودت بحث به جدل كشيد، و هي آن مي گويد تو مي گويي، اين مي گويد تو مي گويي، كلام را قطع كن ، نسبت به روزه بي ادبي مي شود ، بي ادبي به روزه مجادله كردن است. تأدب يعني چه ؟ يعني ترك بدي ها است.
ادب ماه رمضان چيست؟
اميرالمومنين بلند شد صدا زد يا رسول الله ادب ماه رمضان چيست ؟ پيغمبر فرمودند: اجتناب از معاصي. وقتي خداوند مي گويد آب نخور به مراتب معلوم است كه عرق هم نبايد بخوريم. وقتي مي فرمايد در ماه رمضان ذكر من را بگو يعني يك غيبت هم نكن. تو وقتي غيبت مي كني اثر روزه را از بين مي بري. در روايت مي فرمايند كسي كه غيبت مي كند ديگر روزه در او اثر ندارد. يعني چه روزه در او اثر ندارد ؟ يعني تو اثر آن را كشتي. روزه ماه رمضان مي تواند حب دنيا را از دل زايل كند.
روزه ماه رمضان به آدم ضعف مي دهد عصرهاي ماه رمضان كه بهت مي گويند ذكر بگو، مي گويي حال ندارم ذكر بگويم در مناجات خودت نمي خواهد ذكر بگويي، بگو خدا ضعيفتم، خيلي ضعيفتم، تو هيچ وقت مثل ضعف غروبهاي ماه رمضان نمي تواني اين حرف را قشنگ به خدا بزني. بگو خدا خيلي از اين ضعيف تر هم مي شوم "اذا بلغت الحلقوم " آنجايي كه دارم جان مي كنم، خيلي ضعيفتم. بگذار ملائكه خداوند اعتراض كنند، بابا تو اينقدرها هم ضعيف نيستي اگر بلند شوي مي تواني چهار تا معلق بزني. خودت را بيشتر به ضعف بزن، حرف ملائكه خداوند را گوش نده ، ملائكه اگر اين چيزها را مي فهميدند آدم مي شدند. برو از اين ضعف زياد بهره برداري كن.
روزه يك كار مي كند تو ده برابر از آن بردار، روزه يك ترك بهت مي دهد، تو دايره ترك را افزايش بده، روزه ترك آب خوردن به تو مي گويد، تو استعداد ترك دنيا را به خودت بده، روزه پذيرفتن گرسنگي را بهت ياد مي دهد. در ادب ماه رمضان اين است كه نگويي آخ، اي كاش يك چلوكبابي مي توانستيم امروز بخوريم چه مي چسبد اين طوري اثر ماه رمضان از بين مي رود. مي گويد بابا ما كه چيزي نگفتيم، نخورديم كه، گفتيم اي كاش يك لقمه اي مي زديم ، شوخي كرديم، نه ديگر اثرش را از بين بردي. روزه هم مثل خداي روزه ناز دارد، زود قهر مي كند. رويش را برمي گرداند، برگرد به روزه بگو گرسنگي تو را مي خرم، خريدارم، تشنگي تو را خريدارم. عادت داشتي ظهر غذا بخوري بگو خريدارم اين يعني نداشتن ها را پذيرفتي.
با پذيرش نداشتن ها، خدا با انسان چه مي كند؟
با پذيرش نداشتن ها، خدا با انسان چه مي كند؟ آنهايي كه در دنيا از چيزهايي محروم بوده اند و پذيرفتند، روز قيامت خدا به آنها مقامي مي دهد كه تمام اولياي خدا آرزو مي كنند كه اي كاش ما در تمام طول عمرمان هر روز مقروض مي شديم تا كمي از مقام محرومين را پيدا مي كرديم. محروميني كه پذيرفتند ندارند. خدا براي بنده اي كه نيازهايي دارد اما به خدا اعتراض نمي كند خودش را تكه و پاره مي كند. مثل بچه اي كه براي نداشتن ها به بابا اعتراض نمي كند ، بابا براي بچه مي ميرد. بچه با كتاني پاره در برف راه مي رود، بچه من كتاني براي تو بخرم، نه بابا . اين بابا براي بچه مي ميرد. و خدا بنده هاي خودش را از اين بابا بيشتر دوست دارد. يك بنده اي روزه گرفته گرسنه است، لبخند مي زند، مي گويد فداي گرسنگي تو، خدا خودش را مي كشد براي اين بنده.
نمي دانيد پذيرش محروميت چه قيمتي دارد. شما روزه گرفتيد و با خيال اينجا خوش نشستيد نمي دانيد آن خدايي كه براي شما معده آفريده و از تشنگي و گرسنگي و ضعف شما خبر دارد و آسايش تو را دوست دارد، پشت پرده براي تو چي كار كرده است؟ خودت را پيش خدا بيشتر لوس كن ، روزه گرفتي وقتي گرسنه شدي بگوخدايا هيچ اشكالي نداره فداي گرسنگي تو، من فقط خوشحالم كه براي تو گرسنه بشوم،خوشحال نمي شوم از اين كه سر افطار، افطار باز مي كنم، خوشحال مي شوم براي اينكه اين گرسنگي را خوب پشت سر گذاشتم، از غذاخوردن خوشحال نمي شوم، از آن مدتي كه غذا نخوردم خوشحال مي شوم. به همين سادگي با پذيرش محروميت و پذيرش نداشتن مي توانيد بهره روزه را در خودتان افزايش دهيد.
عرفا در باب روزه مي گويند چرا خدا فرمود: "الصوم لي " روزه مال من است "انا اجزا " من خودم جزاي روزه هستم يا فرموده است: "انا اجزا " من جزاي روزه هستم. هر كاري كني خدا پاداش مي دهد. اما خدا مي گويد روزه بگيري خودم را بهت مي دهم، يا اينكه نه خودم خصوصي جزاي تو را مي دهم. بقيه را مي دهم كارمندان جزا را بدهند اين را خودم جزا مي دهم. هر جوري معنا كني جزاي ويژه دارد و خدا فرمود: "اقم الصلاه لذكري " نماز بخوان به ياد من، نماز هم مال خداست اما خدا فرموده "الصوم لي " روزه مال من است چون روزه تنها عبادت عدمي است. در روزه هيچ كاري نمي كنيد؟ هيچ، نمي خوريد، نمي آشاميد، يك سري كارهايي را نمي كنيد. عدمي است، خدا از هرچه رنگ عدم داشته باشد بيشتر خوشش مي آيد. شنيديد كه عرفا فناي في الله پيدا مي كنند، مي-خواهند اثري از وجود خودشان نباشد جز يار، روزه عبادتي عدمي است كه در آن خودت را دائما تخليه مي كني، خدايا كاش به خاطر تو،اصلاً نمي خورديم و نمي آشاميديم.
روزه ماه رمضان شهادت طلبي را در انسان افزايش مي دهد
روزه ماه رمضان شهادت طلبي را در انسان افزايش مي دهد و اگر كسي ماه رمضان از او گذشت و شهادت طلب نشد خودش را مسخره كرده است. دستور عمومي اين است كه تشنگي ماه رمضان را بچش، ياد تشنگان بيفت كه آب ندارند بخورند. گرسنگاني كه نان ندارند بخورند. در روزه تشنگي و گرسنگي مي كشي تا به ياد لبان عطشان اباعبدالله الحسين بيفتي.
چرا حسين دوست داشت اين تشنگي را بچشد براي خدا؟ اين عشق بازي است ديگر، ما كه حالا تشنگي ما الحمدالله برطرف مي شود. ما از يك عادت چشم پوشي مي كنيم، گرسنگي و تشنگي ما حقيقي نيست ما عادت كرديم اين موقع غذا بخوريم، نمي خوريم اينقدر خدا قربان صدقه ما مي رود.
وقتي كه در ماه رمضان، گرسنگي ماه رمضان را پذيرفتي قلبت مقرب مي شود به قلب مقدس سيدالشهدا و پذيرشي كه حسين داشت براي تشنگي عاشوراي خودش و پذيرشي كه زينب داشت چون آن ها معترض كه نبودند.