ميلاد مهدي موعود حضرت صاحب الزمان (عج) بود و رسانه ملي جمهوري اسلامي ايران حتي يک برنامه تخصصي پيرامون مهدويت؛ مهمترين مسئله موجود شيعه نداشت. مدتي پيش خبر جلوگيري از ساخت برنامه باسابقه "به سوي ظهور" به تهيهکنندگي و کارگرداني رضا صبور پس از پخش قسمت مربوط به نقد لوح فشرده "ظهور بسيار نزديک است" منتشر شد. خبري که تکذيبي به دنبال نداشت و نشان دهنده ثبات قدم مسئولان صدا و سيما در حذف اين برنامه بود.
"به سوي ظهور" تنها برنامه تخصصي مهدويت صدا و سيما بود که طي 11 سال به راه خود ادامه داد و گرچه از مشکلاتي چون دچار شدن به ورطه تکرار و نبود نوع آوري رنج ميبرد اما در برهوت بيخبري تلويزيون برنامه موثري به حساب ميآمد که در مواقع خطر با واکنشهاي صحيح خود وظيفه خطير روشنگري در مقابل فرقهها و عرفانهاي نوظهور يا مدعيان دروغين را برعهده داشت.
اين برنامه زماني زنده پخش ميشد و بعد با افزايش مميزيها به شکل توليدي روي آنتن رفت. رويکرد سالم اين بود که برنامه دچار ضعف با هنرمندي راهنمايي شده و به تقويت آن کمک ميشد. توقف يک برنامه دردي دوا نميکند. قطع چنين برنامه باسابقه اي آن هم همزمان با تشنگي بسيار جامعه نسبت به اين مباحث اشتباه بزرگي بود.
در حالي که اگر اين اتفاق به قصد ارتقا برنامه رخ ميداد بسيار مناسبتر بود؛ چرا که هر مجموعهاي که با هدف توليد فکري مناسب پيش ميرود نيازمند بازبيني و بازنگريهايي است. به عنوان مثال ميشد با تشکيل اتاق فکرهايي بر روي قسمتهاي پخش شده تجديد نظر کرد و براي قسمتهاي بعدي تدبير مناسبي انديشيد و برنامه را ارتقا داد.بي شک حذف تنها برنامه تخصصي تلويزيون در حوزه مهدويت با تمام ضعف و قوتهاي آن، علاوه بر واکنشهاي مثبت و منفي افراد، اين پرسش را ايجاد ميکند که با جلوگيري از ساخت اين برنامه چه اثر ديگري خلا موجود در صدا و سيما را آن هم در آستانه ماه شعبان و فرا رسيدن ميلاد امام موعود (عج) پر خواهد کرد؟
گويا يکي از دلايل تعطيلي اين برنامه مربوط به رويکرد شبکه دوم با عنوان کودک و خانواده بوده است. در حالي که اين امر نه تنها توجيهي بر حذف برنامه امام زماني (عج) نيست بلکه با تکيه با برآن ميتوان مباحثي مناسب با همين طيف را در به سوي ظهور گنجاند و براي مثال برنامه مهدوي تعميقي ديگري مختص جوانان را در شبکه سوم راهاندازي کرد. چرا که مهدويت موضوعي جهان شمول است که تنها گروه سني خاصي نيز درگير آن نيست.
نکته ديگر زمان پخش برنامه "به سوي ظهور" بود که مربوط به ساعات کم مخاطب تلويزيون و البته همزمان با به روي آنتن رفتن آثار سرگرم کننده در ظهر جمعه بود. در آن زمان نيز هميشه به اين امر انتقاد ميشد و اين انتظار وجود داشت که با قرار گرفتن برنامه در ساعت پربينندهتري از جدول پخش، با راهاندازي برنامههاي مهدوي ديگر زمينهاي براي رقابت سالم و ارتقا فراهم شود.
بي شک حذف تنها برنامه تخصصي تلويزيون در حوزه مهدويت با تمام ضعف و قوتهاي آن، علاوه بر واکنشهاي مثبت و منفي افراد، اين پرسش را ايجاد ميکند که با جلوگيري از ساخت اين برنامه چه اثر ديگري خلا موجود در صدا و سيما را آن هم در آستانه ماه شعبان و فرا رسيدن ميلاد امام موعود (عج) پر خواهد کرد؟
با اين وجود اين اتفاق نه تنها در زمان پخش "به سوي ظهور" رخ نداد، بلکه با اتمام اجباري پخش آن نيز تاکنون هيچ برنامه ديگري جايگزين آن نشده است و اکنون با قرار گرفتن در سالروز ميلاد منجي عالم بشريت جز ويژه برنامههاي مناسبتي و برنامه کوتاه و کمتر تخصصي "عطر عاشقي" که از سال 84 در شبکه استاني تهران فعال شده، سهم امام زمان (عج) در رسانه ملي به صفر رسيده است.
از نظر مهدوي به ويژه در رابطه با نسل جوان نياز به روشنگري هاي بسيار بيشتري از آنچه تا به حال انجام شده است احساس ميشود و اين گروه سني نيازمند برنامههاي پربار مستدل و مستندي هستند. برنامههايي که صد در صد علمي باشند و از عصر انتظار که آن را پشت سر گذاشته و پس از انقلاب به زمينههاي ظهور نزديک شده سخن بگويد. روشن کردن نقش انقلاب اسلامي در ظهور نيز اهميت بسياري دارد. با وجود اين موج تشنگي در جامعه بايد به جهتدهي اين نياز پرداخته و در راستاي برطرف کردن آن کوشش شود نه اينکه تنها برنامه جدي اين عرصه ناچار به توقف شود. بايد پرسيد چه موضوعي بالاتر از موضوع امام عصر (عج) در حال حاضر وجود دارد و چرا يک برنامه مختص مهدويت متوقف ميشود؟ آن هم در حالي که هزينههاي بسياري صرف افزايش برنامههاي آشپزي –که آنتن تلويزيون را به خود اختصاص دادهاند- ميشود يا در تلويزيون شاهد پخش تعداد بسياري فيلمهاي تلويزيوني ضعيفي هستيم که صرفا جهت پر کردن آنتن ساخته ميشوند.
محروميت از مهدويت در مقابل اين همه هزل و هجو و جاي خالي اتاق فکر مهدويت در سيما ناشي خواب عميقي است که مديران و برنامهسازان مربوطه به آن فرو رفتهاند آن هم همزمان با فعاليت شديد شبکههاي صهيونيستي و شمارش معکوس آنها براي سال 2012 که با مديريت افکار جهان پايان تاريخ را طبق تقويم ماياها و پيش بيني نستراداموس در اين سال معرفي کرده و اين اعتقاد را انتشار ميدهند که جهان بايد براي اين رويداد آماده شود.