صدا و سیما در این سالیان اخیر، اگرچه تا حدودی به رسالت رسانهای و شاخصههای حرفهای خودش نزدیکتر شده اما در کنار برخی برنامههای فاخر و خوشساخت، گاه شاهد تولید و پخش برنامههایی هستیم که فقدان یک نگاه نظارتی مسولانه و همهجانبه را در این رسانهی فراگیر و تاثرگذار فریاد میزند.
این خلاء نظارتی، در کثیری از برنامههای سیما به چشم میخورد از فیلم و سریال گرفته تا برنامههای مجریمحور و کارشناسمحور. حتی پیامهای بازرگانی نیز به نوعی از تیرس این نگاه نظارتی مخفی ماندهاند.
برای اینکه مدعای این قلم، بدون دلیل انگاشته نشود، از میان برنامههای در حال پخش، مشتهایی نمونه خروار میآورم:
اگر سخنی ناسنجیده هرچند به قصد مطایبه از زبان کارشناسی موجه و سرشناس بیرون جهد، قبح آن سخن را به زلال زمزم هیچ توجیهی نمیتوان شست
1. چهل دقیقه بدون قضاوت
بناست این برنامه مستندگونه در 26 قسمت 40 دقیقهای به پارهای ناهنجاریهای اجتماعی چون اعتیاد، ایدز، دختران فراری و مسائلی از این دست بپردازد. این برنامه دیالوگمحور تاکنون در 5 قسمت متوالی، میزبان مردی جذامی، زنی مبتلا به اچآیوی، یک کودک کار، فروشنده کلیه و دختری فراری بوده است.
جلیلوند، سازنده این برنامه، با قالبی خاص و نگاهی تازه به مسائل اجتماعی می نگرد، این ساختارشکنی در محتوا، فرم و اجرا البته تحسینبرانگیز است، اما مبنای دعوت از شخصیتهای میهمان بر چه اساسی است؟
رویکرد کلی برنامه این است که در هر قسمت، شخصیتی از افراد آسیبدیده جامعه معرفی و پیرامون زندگی شخصی و اجتماعی وی، گفت و گو شود. در نهایت، این بیننده است که پیرامون حرفهایی که شنیده است به قضاوت می نشیند.
40 دقیقه بدون قضاوت در قسمت پنجم، با دعوت از خانمی که مدعی داشتن رابطه جنسی نامشروع بوده رسما از خطوط قرمز صدا و سیما گذشت! این برنامه در ساعات پایانی شنبه شب پخش شد و بارها زیرنویس شد که مشاهده این برنامه برای افراد زیر 16 سال توصیه نمی شود.
طرح موضوع زنا و سقط جنین در رسانه ملی به بهانه آسیبشناسی و عقدهگشایی از ناهنجاریهای اجتماعی تا چه اندازه توجیهپذیر است؟ براستی این پدیده اجتماعی نابهنجار، معضل فردی و اجتماعی چند درصد از مردم جامعه است که ذهن و زبان عموم جامعه را به آن درگیر می کنند؟ و چرا این برنامه از سوی برخی رسانهها با استقبال مواجه میشود چندانکه از آن به عنوان اقدامی جسورانه در پرداخت به معضلات اجتماعی یاد میکنند؟
2. سریال ساختمان پزشکان:
ایرادهایی که بر این سریال رفته و می رود خود حکایتی دارد. ساختمان پزشکان، دستکم در دو حوزه پیامرسانی و تکنیک با ضعفهایی چند روبروست ( بگذریم از بیانیه انتقاد آمیز اعضای انجمن روانشناسی بالینی ایران که متوجه ضعف علمی و تخصصی این سریال است.)
در حوزه محتوا:
عادیسازی روابط زن و مرد نامحرم و عبور از خطوط قرمزهای رفتاری و گفتاری چیزی است که در بیشتر سکانسهای این سریال مشاهده میشود به عنوان مثال:
1. در یکی از قسمتها، خانم منشی با پوشیدن لباس عروس از یکان یکان آقایان حاضر در صحنه درباره چند و چون لباسش، نظرخواهی میکند و جالب اینکه مردها با نگاهی موشکافانه و دقتنظری بهغایت افراطی، بهراحتی درباره این موضوع، اظهار نظر میکنند.
2. در صحنههایی پیاپی، شخصیت ناصر، برادر نیما، بدون اجازه خواستن، وارد خانه و حریم خصوصی نیما و همسرش میشود. گاه حتی نیما در خانه حضور ندارد و همسرش تنهاست و این رفتار تکرار میشود، این عمل غیر متعارف در قسمتهایی دیگر توسط پدر و مادر ناصر بارها عادی جلوه داده میشوند.
3. همسر جداشدهی نیما، پس از طلاق، انگار هنوز به طور کامل از خانواده نیما بیرون نرفته است. البته میشود عروسی از خانوادهای جدا شود و پس از جدایی همچنان با ایشان رفت و آمد داشته باشد اما افراط در این رفت و آمدها، سراغ گرفتنها، برخوردهای غیر متعارفش با نیما، لحن گفتار و کنایههای سخنش و سرک کشیدنهای بیموردش در زندگی خصوصی و جدید نیما، و این همه را به صورت کاملا عادی جلوه دادن، به هیچ وجه متناسب با بافت فرهنگی و ساخت اجتماعی جامعه ما نبوده و نیست.
کوتاه سخن اینکه سبک زندگی معرفی شده در این سریال، متاثر از الگوی غربی و غیراسلامی است.
4. صحنهی اصرار نیما و پدرش برای شرکت در جلسه دختران دوست شخصیت نقش نازنین در کافیشاپ، حضور دکتر زن در منزل پدر نیما و برخورد نامتعارف ناصر با وی که در یک لحظه عاشق او میشود به گونهای که پدرش را وادار میکند که در همان شرایط بیماری از وی برای فرزندش خواستگاری کند، اداو اطوارهای بازیگر نقش منشی و سوء برداشتهای مکرر وی از نگاه و صحبتهای عادی افشار و دکتر مجرد(نقش هومن) و تاکید این حالت با جملاتی نظیر واه واه، کنار وایسا، دیگه چی و...نمونههای دیگری است از عادی سازی روابط زن و مرد نامحرم در ساختمان پزشکان.
بر این موارد بیفزایید: ترویج دروغگویی، پولپرستی، دیالوگهای اهانتبار و سرکوبگرانه، تبعیضهای ناروا میان فرزندان، در هم شکستن حریم روابط برادرانه، ترور شخصیت و تحقیر همسر نزد همسر و دیگران و الخ که البته اینها ممکن است هنوز به عنوان خط قرمز رسانه ملی شناخته نشوند!
در حوزه تکنیک:
وجود پارهای المانها و نمادهای تصویری معنادار در لوکیشن سریال نظیر نقش معروف تابلوی برهنه آفرینش آدم(که میکلانژ، شاعر و پیکرتراش ایتالیایی از عهد عتیق تورات، قسمت سفر پیدایش 1/26 الهام گرفته و خدا را به تصویر کشیده که دست خود را به سمت حضرت آدم (ع) دراز کرده)، به صورت غیرمستقیم، القاء کننده نوعی بینش مبتنی بر تفکرات غربگرایانه است.
"ساختمان پزشکان" به لحاظ روشی و پویشی، از تكنیكی روانشناختی ـ نمایشی بهره میبرد كه آسیبهای روانی ـ اجتماعی در جامعه امروز را به تصویر میکشد. اما وجود تابلوی عکس تاملبرانگیز فروید در مطب دکتر نیما، تاثیرپذیری فکری سازندگان سریال از اندیشههای منحرفانهی این روانشناس یهودی را نشان میدهد.
3. برنامهی "جمع ما"
کم از یکماه پیش در برنامه زندهای که از شبکه دو سیما پخش میشد تابوی چندهمسری توسط برنامهی "جمع ما" در هم شکست. برنامه یادشده با دعوت از مردی دارای سه همسر رسمی و قانونی، سوژه چندهمسری را هدف گرفت.
دین مبین اسلام، البته چندهمسری را با رعایت شرایط خاصش مجاز دانسته است. اما اینکه شخصی از تریبون رسمی سیما، آن هم از شبکهای که به نام کودک و نوجوان نامگذاری شده و علیالقاعده بیشتر مخاطبانش را این گروههای سنی تشکیل میدهند، تنوعطلبی را علت اصلی ازدواجهای مکررش برشمارد، با کدام معیار سنجش قابل اندازهگیری است؟
در چند برنامه بعد( 24 تیرماه) میهمانی به "جمع ما" میپیوندد که زنی است آلمانیتبار اما مدت مدیدست که در ایران زندگی میکند. مجری جوان از وی میپرسد که آیا مردان ایرانی را دوست دارد؟! وی که انگار انتظار چنین سوالی را نداشته است در پاسخ میگوید من فقط همسر خودم را دوست دارم.
4. برنامه متن، حاشیه
خط قرمز این برنامه بر زبان راندن نامهای برخی افراد حقیقی و متهمسازی بدون اثبات جرم آنهاست، چیزی که پس از آسیبشناسی مناظرات معروف پیش از انتخابات، توسط مجمع تشخیص مصلحت به عنوان خط قرمز صدا و سیما، به این رسانه ابلاغ گردید.
«به گزارش برنا، دادستان کل کشور در یک برنامه زنده تلویزیونی پس از پخش ولهای که فردی نسبت به چگونگی وضعیت پرونده فائزه هاشمی رفسنجانی سوال کرد، گفت: خواهشم این است وقتی می خواهید از افراد نام ببرید، افرادی که هنوز حکمی علیه آنها صادر نشده، خودتان را جای آنها قرار بدهید. وی خطاب به مجری برنامه گفت: در رسانه به خصوص ملی با این تعابیر که شما الان عنوان کردید، نسبت به هرکسی، باید دقت بیشتری داشت. زمانی که اسامی افراد مطرح می شود، آن فرد اگر نتواند در این شبکه و همین رسانه از خودش دفاع کند و توضیحی بدهد ممکن است حقاش زایل شود. کاری نداریم چه کسی باشد، هر کسی می خواهد باشد.»
اینکه شخصی از تریبون رسمی سیما، آن هم از شبکهای که به نام کودک و نوجوان نامگذاری شده و علیالقاعده بیشتر مخاطبانش را این گروههای سنی تشکیل میدهند، تنوعطلبی را علت اصلی ازدواجهای مکررش برشمارد، با چه معیار و منطقی توجیهپذیر است؟
5. برنامه "به سمت خدا"
"به سمت خدا"، عنوان برنامهایست گفتوگومحور که با دعوت از کارشناسان مذهبی، به پاسخگویی از مسائل شرعی و اعتقادی میپردازد. این مجموعهی وزین، با اجرای موفق مجری جوان، نجمالدین شریعتی و کارشناسان فرهیختهی حوزه دین و اندیشه، تاکنون در رسالت خطیر خود انصافا کامیاب بوده است. اما واقعیت این است که اگر در برنامهای آموزنده و پرمخاطب، سخنی ناسنجیده ولو به قصد مطایبه آنهم از زبان کارشناسی موجه و سرشناس، بیرون جهد، دیگر قبح آن سخن را به زلال زمزم هیچ توجیهی نمیتوان شست.
به سمت خدا در 20 تیرماه، میهمان کارشناسی فاضل بود که وی ناباورانه حکایتی چنین سخیف بر زبان راند:
"آقایی دو پسر داشت، از همسرش خواست تا فرزند دیگری برای او بیاورد. چندی بعد، هنگامی که دختر تازهبهدنیاآمدهاش را در در بیمارستان دید او را بسیار زشت یافت و خطاب به همسرش گفت: نکند به من خیانت کردی؟! و او پاسخش داد: نه به خدا! این یکی را خیانت نکردهام!!
پوزشطلبی و عذر تقصیر خواستن و البته ویرایش فایل صوتی برنامه، کمترین کاریست که تهیهکننده محترم این برنامه، در پایگاه اطلاعرسانی شبکه سه، بدان مبادرت ورزید.
در خاتمه تذکار این نکته ضروری مینماید که اگر نقد و ابرامی از قلم این کمترین بر نحوهی عملکرد صدا و سیما رفته است، ابدا به معنای نادیده انگاشتن زحمات پیدا و پنهان برنامهسازان خدوم رسانه ملی نیست بلکه غایت نوشتار حاضر، یادآوری رخنههای نظارتی و رسالت خطیر "شورای نظارت بر صدا و سیما"یی است که بناست دانشگاه باشد.