یک فیلمساز ایرانی با به نمایش درآوردن تصویری از مشکلات یک خانواده ایرانی موجهایی ایجاد کرده به گونهای که افکار و ادراک ما درباره جمهوری اسلامی ایران را تغییر داده است. جدایی نادر از سیمین فیلمی درباره یک زوج جوان است که زندگی مشترکشان در معرض خطر قرار گرفته است. سیمین (لیلا حاتمی) همسرش را ترک کرده و او را در مراقبت از پدرش که آلزایمر دارد، تنها گذاشته و مراقبت از دختر یازده ساله شان را نیز به او سپرده است؛ دختری که وظیفه دارد یاد بدهد پدرش چگونه ماشین لباسشویی را روشن کند. این فیلم که بیننده را سر جایش میخکوب میکند در تهران، پایتخت ایران به نمایش درآمده است و شما را مجاب میکند که همه چیزهایی که درباره جمهوری اسلامی ایران می دانید را دوباره بررسی کنید.
برای آن دسته از تماشاگرانی که انتظار داشتند فیلم های ایرانی به صورت خام و غیرقابل درک (خیالی) باشد «جدایی...» فیلمی است که چشم آنها را کاملا باز میکند. این فیلم نمونه ای از داستانهای سیاسی شبیه به فیلمهای ایرانی توزیع شده در غرب نیست. این نمایشی است از زندگی روزانه یک خانواده ایرانی، که در آن اتفاقات عجیب و غریب هیجان خاصی را ایجاد کرده است. به گفته فرهادی شاید برای مخاطبان ایرانی ارتباط كامل با داستان این فیلم راحتتر باشد. ولی به نظر من تمركز اصلی این داستان روی یك زوج ازدواج كرده و مشكلاتشان است و ازدواج، ارتباطی است كه میان دو انسان برقرار میشود و هیچ ربطی به زمان و مكان و جامعه خاصی ندارد. فرهادی امسال جوایز مهمی چون خرس طلای بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول زن و مرد را در جشنواره فیلم برلین از آن خود كرد. همچنین این فیلم در فرانسه موفق بوده، آن چنان كه نیكولاس ساركوزی، رییس جمهور این كشور خواستار دیدن این فیلم شده است. دلیل واقعی برای رفتن به تماشای این فیلم، ایرانی بودن آن نیست. بلکه به این خاطر است که جدایی یک فیلم پویا است که از تدوین عالی و معماهای اخلاقی كه مدت زمان زیادی است كه دیگر در فیلمهای هالیوودی شاهد آن نیستم برخوردار است. یكی از منتقدان سینما نیز این فیلم را تا حدودی هیچكاكی نامیده است. از نظر وی این فیلم مثل یک افسانه اخلاقی است كه از استرسها و فشارهای یك فیلم كلاسیك كارآگاهی برخوردار است و این فشار و استرس در طول فیلم طوری زیاد میشود که مخاطب را سر جایش میخکوب میکند.
دلیل واقعی برای رفتن به تماشای این فیلم، ایرانی بودن آن نیست. بلکه به این خاطر است که جدایی یک فیلم پویا است که از تدوین عالی و معماهای اخلاقی كه مدت زمان زیادی است كه دیگر در فیلمهای هالیوودی شاهد آن نیستم برخوردار است.
فرهادی تماشاچی را با سوالات زیادی روبرو میکند زیرا اعتقاد دارد که دنیای امروز به سوالات و معماها بیشتر نیاز دارد تا به پاسخها. زیرا پاسخها مانع فکر کردن میشوند. فرهادی در ادامه به این نکته اشاره میکند که مخاطبان غربی اغلب تصویری بسیار بهم ریخته از زنان ایرانی دارند و آنها را تنها انسانهایی مطیع در بند خانه و زندگی و به دور از هرگونه فعالیت اجتماعی میدانند. ممکن است یک عده از زنان ایرانی این گونه زندگی كنند ولی بخش عظیمی از زنان جامعه ایران حضور بسیار فعال و پررنگ در جامعه دارند. در فیلم جدایی نادر از سیمین ما شاهد هر دو قشر از این زنان هستیم، بدون آن كه هیچ كدام از آنها محكوم و یا قهرمان نشان داده شوند و این جایی است که تراژدی مدرن شکل میگیرد. و در پایان به این نکته میرسیم که فضای باز و قابل بحث در این فیلم به همه شانس صحبت کردن را میدهد. و به شکلی قوی و نیرومندانه اما عادلانه محاکمه میکند تا حقیقت را به چنگ بیاورد.