0

بازخوانى روابط دختر و پسر 1

 
shahabdadashi
shahabdadashi
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1389 
تعداد پست ها : 361
محل سکونت : هرمزگان

بازخوانى روابط دختر و پسر 1

"روابط دختر و پسر " یکى از مسائل اجتماعى است که در برهه‏هاى مختلف، کارشناسان و پژوهشگران درباره آن بسیار گفته و نوشته‏اند. با وجود این برخى خلاءهاى موجود، در عرصه پژوهش و کارشناسى، ضرورت استمرار و تعمیق بحث از این موضوع را به جامعه علمى کشور نشان مى‏دهد. برخى از ملاحظات که مى‏توان در این باره بدان اشاره نمود عبارتند از:
1. روابط دختر و پسر در عصر جدید و در جامعه ایرانى ویژگى‏هایى دارد که آن را از حد یک رابطه ساده، اتفاقى، اضطرارى و یا رابطه‏اى که به منظور رسیدن به اهدافى‏دیگر انجام مى شود خارج و به رابطه‏اى تبدیل مى‏کند که در آن اصل رابطه هدف واقع مى‏شود. از سوى دیگر ساختارهاى فرهنگى، اجتماعى و تکنولوژیک در عصر جدید زمینه‏هاى رابطه را تقویت مى‏کنند و افراد را به رابطه فرا مى‏خوانند. بسیارى از تحلیل‏ها به این دلیل که به ویژگى‏هاى روابط دختر و پسر و یا به تأثیر ساختارهاى فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى در گسترش این پدیده کم‏توجه‏اند، در شناسایى و حل این مشکل ناتوان مى‏نمایند.
2. تحولات ارزشى در جامعه ما نه تنها به گسترش روابط دختر و پسر منجر شده است که گسترش روابط آزاد در میان زن و مرد متأهل را نیز در پى داشته است. از این رو تقلیل دادن موضوع به روابط دختر و پسر مجرد نمى‏تواند ابعاد موضوع را، چنان که شایسته است، به مدیران و کارشناسان نشان دهد.
3. گسترش تکنولوژى‏هاى جدید ارتباطى، مانند ایمیل و چت روم )تالار گفتگو( و گسترش استفاده از تلفن همراه، هم به تسهیل ارتباط منجر شده و هم به کاهش حیاى عمومى جوانان و قباحت زدایى از ارتباط با جنس مخالف انجامیده است. بخشى از تحلیل‏ها باید ناظر به ترسیم ابعاد تأثیرگذارى رسانه‏هاى جدید و چگونگى‏مواجهه با آنها باشد.
4. روابط دختر و پسر بیش از هر چیز نهاد خانواده را، به عنوان مهم‏ترین کانون تربیت، آرامش روانى و رشد فضائل اخلاقى، تهدید مى‏کند. اگر در گذشته ازدواج خروج از محدودیت‏هاى زمان تجرد و آغاز دوران شیرین و مسئولانه زندگى تلقى مى‏شد، با رواج روابط دختر و پسر، انگیزه ازدواج به دلیل آن‏که با پذیرش مسئولیت‏هاى‏اقتصادى، اجتماعى و حقوقى همراه است، کاهش مى‏یابد و نیازهاى عاطفى و جنسى با روابط جایگزین تأمین مى‏گردد. بنابراین هم بالا رفتن سن ازدواج، توضیحى براى گسترش روابط دختر و پسر است و هم رابطه دختر و پسر دلیلى بر تأخیر سن ازدواج. از سوى دیگر افرادى که چنین روابطى را تجربه کرده‏اند پس از آغاز زندگى مشترک با سه مشکل مواجه مى‏شوند: عدم اعتماد به شریک زندگى و در نتیجه فقدان آرامش روانى، عدم ارضاى کامل جنسى به دلیل روحیه تنوع طلبى و عدم آمادگى براى انتقال ارزش‏هاى اخلاقى به فرزندان.
در این شماره سعى شده است تا با تبیین ماهیت جدید موضوع رابطه دختر و پسر که غالباً مورد غفلت واقع مى‏شود گامى در جهت تعمیق کارشناسى موضوع برداشته شود.

یکى از مسائل مهم اجتماعى در سال‏هاى اخیر در جمهورى اسلامى ایران، مسئله روابط دختر و پسر است. درباره این پدیده، مانند بسیارى پدیده‏هاى اجتماعى دیگر، دیدگاه‏هاى متفاوت وگاه متضادى وجود دارد که مى‏توان تا حد زیادى آن‏ها را تیپ‏بندى کرد.
در این نوشتار مؤلفه‏هاى اساسى روابط دختر و پسر بیان مى‏شود و سپس با تحلیل وضعیت روابط دختر و پسر در ایران، عوامل و دلایل گسترش این امر مورد بررسى قرار خواهد گرفت و در پایان به بیان برخى پیامدهاى این روابط و بایسته‏هاى آن خواهیم پرداخت.

مفهوم روابط دختر و پسر
مفهومى که از روابط دختر و پسر در این نوشتار مورد نظر است، ویژگى‏ها و مؤلفه‏هاى زیر را دارد.
الف. در روابط دختر و پسر، نفس ارتباط موضوعیت دارد. الگوى ارتباط براى ارتباط، تفاوت این نوع از رابطه را با رابطه‏هاى دیگرى که در اجتماع میان افراد دو جنس زن و مرد صورت مى‏گیرد، روشن مى‏کند. در روابط نوع دوم، هدف از ارتباط امر دیگرى مانند خرید و فروش، طبابت و یا تعلیم و تعلم است. در نتیجه توصیه به اینکه چنین روابطى باید در حد ضرورت باشد، معقول است، زیرا با برآورده شدن هدف، موضوع رابطه خود به خود منتفى خواهد بود. اما رابطه‏اى که نفس رابطه موضوعیت دارد، توصیه به اکتفا در حد ضرورت بى‏معناست.
ب. در این نوع از روابط، جنسیت طرف مقابل موضوعیت دارد. اگر چه در دوستى‏هاى رایج میان پسران و یا دختران، نفس رابطه موضوعیت دارد، ولى در این روابط، جنسیت طرف رابطه، مورد توجه قرار نمى‏گیرد.
ج. در این روابط، طیف وسیعى از عاطفه و احساس و در پاره‏اى موارد، رفتارهاى جنسى در اشکال و مراتب گوناگون آن مبادله مى‏شود.
نکته دیگر اینکه غالباً چنین برداشت مى‏شود که منظور از دختر و پسر در این بحث، افراد غیرمتأهل و بالغ و از هر دو جنس مى‏باشند. نهاد متولى امور جوانان این روابط را میان افراد 15 تا 29 سال تصویر مى‏کند. ظاهراً قید همچنان باقى است. اما به نظر مى‏رسد اگر جوانى را مقوله‏اى اجتماعى بدانیم که در هر دوره با کنش‏هاى مشخصى تعریف مى‏شود، مى‏توانیم با مبنا قرار دادن سه مؤلفه فوق، طیف وسیع‏ترى از افراد جامعه ایرانى را درگیر موضوع "روابط دختر و پسر یا زن و مرد " بدانیم. بر این اساس، برخى ارتباطات رایج میان افراد متأهل که ویژگى‏هاى روابط دختر و پسر در میان افراد مجرد را دارند، از مصادیق روابط دختر و پسر محسوب مى‏شوند.

تحلیل روابط دختر و پسر در ایران
همان‏گونه که گذشت، درباره روابط دختر و پسر در ایران اطلاعات چندان روشنى وجود ندارد و این امر معلول فقدان تحقیقات بسنده در این موضوع مى‏باشد. از طرف دیگر رعایت نشدن استانداردهاى پژوهش، یافته‏هاى برخى پژوهش‏ها را نیز بى‏اعتبار مى‏کند.
با این حال برخى تحلیل‏ها و پژوهش‏هاى جانبى، از گسترش پدیده روابط دختر و پسر در ایران حکایت مى‏کند. در رویکرد تحلیلى با تبیین لِمّى )سیر از علت به معلول(، مى‏توان گفت اگر روابط دختر و پسر را از پیامدهاى مدرنیته بدانیم، به موازات حرکت جامعه ایرانى به سوى مدرنیته، روابط دختر و پسر نیز گسترده‏تر مى‏شود و به الگوى روابط در کشورهاى توسعه یافته نزدیک‏تر خواهد شد.
اگر پدیده‏هایى چون تأخیر در سن ازدواج، گرایش به مد، هسته‏اى‏تر شدن خانواده‏ها، و روحیه فردگرایى در سال‏هاى اخیر در کشور ما توسعه یافته باشد، مى‏توان انتظار داشت که روابط دختر و پسر نیز گسترش یابد.
برداشت عمومى افراد جامعه ایرانى نیز، گسترش روابط دختر و پسر در ایران و نزدیک شدن الگوى آن به الگوى دوستى‏هاى میان دو جنس در کشورهاى غربى را تأیید مى‏کند. در پژوهشى که در آن از 1200 پدر و مادر تهرانى نمونه‏گیرى شده است، چنین به دست مى‏آید که 88 درصد از والدین معتقدند روابط دختر و پسر نسبت به سال‏هاى گذشته افزایش یافته است. پدران و مادران جوان )تا 40 سال( بیشتر به شیوع این پدیده اعتقاد داشتند.(2)

عوامل و دلایل افزایش روابط دختر و پسر
در بررسى عوامل ایجاد و یا افزایش روابط دختر و پسر در ایران، مى‏توان به برخى زمینه‏ها و عواملى اشاره کرد که در افزایش و یا ایجاد برخى آسیب‏هاى اجتماعى دیگر مانند طلاق نیز مؤثر هستند. عوامل به دو سطح خرد و کلان تقسیم مى‏شود، در سطح خرد، ویژگى‏هاى پسران و دخترانى تبیین مى‏گردد که بیشتر درگیر روابط دختر و پسر هستند و در سطح کلان عوامل ساختارى و تغییرات اجتماعى که زمینه‏ساز ایجاد و افزایش الگوهاى جدید روابط دختر و پسر هستند مورد بررسى قرار مى‏گیرد.
بدیهى است که توجه همزمان به دو سطح خرد و کلان، به تحلیل دقیق‏تر این موضوع و در نتیجه مدیریت بهتر آن مى‏انجامد. با این وصف مطالعه پژوهش‏ها و آثار اندکى که درباره این موضوع انجام گرفته و یا منتشر شده است، نشان مى‏دهد سهم رویکردهاى خرد به مراتب بیشتر از رویکردهاى ساختارى و کلان بوده است.
در این قسمت عوامل افزایش روابط دختر و پسر، با تأکید بر ساختارهاى کلان اجتماعى بررسى مى‏شود.

1. تسهیل روابط دختر و پسر:
یکى از تغییرات مهمى که در الگوى زندگى مردم ایران به خصوص در کلان شهرها صورت گرفته است، سهولت روابط دختران و پسران در سال‏هاى اخیر است. از جمله مظاهر این سهولت، کثرت و توسعه اماکنى است که اساساً براى بهره‏مندى نسل جوان ایجاد شده‏اند و یا نسل جوان بیشترین بهره‏گیرى را از آنها دارند. دانشگاه‏ها، سینماها، فرهنگسراها، پارک‏ها، کافى‏شاپ‏ها و کافى‏نت‏ها اماکنى هستند که در آن‏ها ارتباط حضورى دختران و پسران به شدت تسهیل شده است. الگوى طراحى برخى از این اماکن، به توسعه روابط دختر و پسر دامن مى‏زند.
ویژگى عمده اماکن اجتماعى مدرن آن است که حضور جوانان در آن‏ها بر اساس ویژگى‏ها و هویت فردى آنان مى‏باشد؛ به این معنا که خانواده، فامیل و یا مرجعیت‏هاى دیگرى که در گذشته روابط و کنش‏هاى جوانان را در اجتماع هدایت، همراهى و یا کنترل مى‏کردند، از همراهى جوانان باز مى‏مانند.

2. توسعه وسایل ارتباط جمعى:
از جمله مهم‏ترین عوامل تغییرات اجتماعى در جوامع مدرن، رسانه‏ها و وسایل ارتباط جمعى هستند. در سال‏هاى گذشته توسعه وسایل ارتباط جمعى به‏خصوص تلفن همراه و اینترنت، حجم و کیفیت روابط انسانى را تحت تأثیر خود قرار داده است.
اکثر استفاده‏کنندگان از اینترنت در ایران را جوانان تشکیل مى‏دهند و حجم بالایى از مشترکان تلفن همراه، جوانان هستند. گرچه اطلاعات دقیقى از کیفیت استفاده جوانان از این وسایل نداریم، اما برخى شواهد و آمارها نشان مى‏دهد جوانان در موارد غیر ضرورى از این وسیله استفاده مى‏کنند. توسعه امکانات در فضاهاى مجازى براى گفت‏وگو، دوست‏یابى و انتقال اخبار و اطلاعات، هر چند مى‏تواند کارکردهاى مثبت بسیارى داشته باشد، اما به دلیل فقدان زیرساخت‏هاى فرهنگى و وجود برخى‏زمینه‏هاى اجتماعى، غالباً به فضایى براى اتلاف اوقات فراغت تبدیل شده است و به شلختگى این روابط در فضاى مجازى دامن مى‏زند. شاید مهم‏ترین اقبال جوانان ایرانى به این دو وسیله، قابلیت عمده آن‏ها در امکان بروز "فردیت " است. هویت مجازى افراد در فضاى مجازى، امکان هنجارشکنى‏ها و تجربه کردن‏ها را بدون پذیرش تبعات اجتماعى ایجاد مى‏کند.

3. تغییر در گروه‏هاى مرجع جوانان:
یکى از عناصر مهم هویت‏بخشى به یک گروه یا یک طبقه اجتماعى، مرجعیت‏ها و مراکز ثقل اقتدار براى افراد و اعضاء آن گروه یا طبقه است. مرجعیت‏ها افراد یا گروه‏هایى هستند که گروه‏هاى وابسته، هنجارها و ارزش‏هاى خویش را از آنان مى‏گیرند و تلاش مى‏کنند خود را با آن هنجارها تطبیق دهند.(3)
اگر بپذیریم در گذشته عمده‏ترین مرجعیت‏هاى جوانان خانواده، روحانیت و معلمان بودند، امروزه این مرجعیت‏ها در میان جوانان، به خصوص جوانانى که با جنس مخالف خود ارتباط دارند، روز به روز کاهش مى‏یابد، به گونه‏اى که جایگاه برخى از آنان، از مرجعیت مثبت به مرجعیت منفى(4) تنزل مى‏یابد. بدیهى است نفى یک مرجعیت به معناى جایگزینى مرجعیت‏هاى دیگر است.
سیر تغییر مرجعیت گواه آن است که به تدریج مرجعیت‏هاى بیگانه و سازگار با نظام سلطه سرمایه‏دارى جایگزین مرجعیت‏هاى سنتى خواهند شد. از جمله مهم‏ترین آموزه‏هاى مرجعیت‏هاى جدید، دامن زدن به روابط آزاد دختران و پسران است.

4. بالا رفتن سن ازدواج:
از جمله پیامدها و نشانه‏هاى مدرنیته و صنعتى شدن جوامع، بالا رفتن سن ازدواج است. در کشورهاى توسعه یافته و یا در حال توسعه، فاصله بلوغ جنسى و بلوغ اجتماعى، آموزش عالى، تأخیر در استقلال اقتصادى جوانان و کاهش حمایت خانواده‏ها از فرزندان پس از ازدواج، موجب تأخیر سن ازدواج شده است.
از طرف دیگر برخى عوامل بومى نیز در سال‏هاى اخیر سن ازدواج را افزایش مى‏دهد. یکى از مهم‏ترین آن‏ها، عوامل جمعیت‏شناختى و نوسان‏هاى رشد جمعیت است که به مضیقه ازدواج در سال‏هاى گذشته منجر شد.(5) در خلال سال‏هاى 1355 تا 1365 رشد جمعیت در ایران حدود 9/3 درصد بود که با اعمال سیاست‏هاى کنترل جمعیت، از سال 1370 تا 1375 به 5/1 درصد رسید.(6)
از آنجا که میانگین سن ازدواج در مردان حدود 4 سال بیش از زنان است دخترانى که در فاصله سال‏هاى 55 تا 65 متولد شدند، به دلیل نبودن این تعداد پسر در سال‏هاى قبل از 55، در مضیقه ازدواج قرار گرفتند. آمار دختران مجرد بالاى 22 سال چنین وضعیتى را تأیید مى‏کند. بدیهى است بالا رفتن سن ازدواج به معناى تأخیر در پاسخ گفتن به نیازهاى عاطفى و غریزى است. از آنجا که نیروى جنسى و نیازهاى عاطفى و احساسى از قوى‏ترین قواى انسانى به خصوص در ایام جوانى هستند، طبیعى است خروج از قالب‏هاى مشروع و قانونى در ارضاء عواطف و نیازها افزایش یابد.
از سوى دیگر مضیقه ازدواج براى دختران در سال‏هاى گذشته، باعث شده است بسیارى از دختران روابط دختر و پسر را واسطه‏اى براى ازدواج و انتخاب همسر بدانند. بسیارى از دخترانى که به مشاوران مراجعه مى‏کنند، این سؤال را مى‏پرسند که آیا روابط دختر و پسر، راه‏کار مناسبى براى انتخاب همسر است؟(7) بنا بر گزارش برخى‏پژوهش‏ها، حدود 44 درصد دختران هدف اصلى خود را از رابطه با جنس مخالف، ازدواج و انتخاب همسر ذکر کرده‏اند، در حالى‏که 25 درصد پسران چنین ادعایى را داشته‏اند.
اما از سوى دیگر نسلى که در گذشته، بیشترین روابط میان دو جنس را تجربه کرده است، در سال‏هاى پیش رو، نسل همسران جوان را تشکیل مى‏دهد. در کنار خانواده‏هاى‏جوان موجود که روابط دختر و پسر را تجربه کرده‏اند، حجم فراوانى از دختران مجرد و زنان بیوه وجود دارند. این امر به معناى تداوم تعلق خاطر عاطفى‏خانواده، به بیرون از نهاد خانواده است. به این معنا که حجم بالایى از روابط میان دختر و پسر را با توسعه مفهوم جوانى و مفاهیم دختر و پسر در میان زوج‏هاى‏جوان، پیش‏رو خواهیم داشت. بالا رفتن آمار طلاق و بزه‏هاى اخلاقى نیز از پیامدهاى اینگونه روابط است.
5. حاکمیت روحیه فردگرایى:
اگر روابط دختر و پسر را پدیده‏اى مدرن بدانیم، بیش از آنکه مظاهر و تجلیات مدرنیته را مورد توجه قرار دهیم، باید نگاه خود را به انگاره‏ها و فرهنگ‏هایى معطوف کنیم که به تدریج با غلبه و توسعه مدرنیته در کشور ما، توسعه مى‏یابند. از جمله ویژگى‏هاى فرهنگ مدرن، تأکید بر فردگرایى است. فردگرایى که بر محوریت فرد در بهره‏مندى از حقوق اساسى و حقوق شهروندى تأکید مى‏کند، در کنار مفاهیم دیگرى چون سکولاریسم، لیبرالیسم و اومانیسم تبلیغ مى‏شود. به علاوه، در جوامع مدرن یا در حال گذار به سوى مدرنیته، فردگرایى وصف کنش‏هاى افراد جامعه محسوب مى‏شود. میل به استقلال، برنامه‏ریزى براى آینده فردى و ترسیم آرمان‏هاى‏فردى، بخشى از مظاهر حاکمیت روحیه فردگرایى است. تأکید بر حقوق و آزادى‏هاى فردى، مهم‏ترین مطالبه جوانان مى‏باشد. بر این اساس، ازدواج، دوره‏اى ایده‏آل و مرحله‏اى از کمال و پیشرفت در زندگى محسوب نمى‏شود، زیرا جوانان براى تغییر وضعیت و تغییر انتخاب، اهمیت ویژه‏اى قائل هستند.
برخى خرده‏فرهنگ‏ها و سبک‏هاى زندگى نیز به رفتارهاى فردگرایانه در جوامع متأخر دامن مى‏زند. از طرف دیگر تمایل به متفاوت بودن، دیده شدن، انتخاب کردن، به روز بودن و برخى مفاهیم بنیادى‏تر مانند کالایى شدن روابط جنسى، موجب مى‏شود دوستى‏ها و روابط پیش از ازدواج، اشکال جدیدى از خانواده را در کشورهاى در حال توسعه رقم زند.
تغییر نگاه به ازدواج و تشکیل خانواده، به خصوص از نیمه دوم قرن بیستم به بعد از ویژگى‏هاى جوامع مدرن است. در گذشته مجموعه‏اى از نیازها و اهداف مانند نیازهاى‏عاطفى، نیازهاى غریزى، میل به بقاء نسل و به دست آوردن پایگاه اجتماعى، موجب پدید آمدن نهاد خانواده و اقدام به ازدواج مى‏شد و تأکید بر دو عنصر تعهد طرفینى و قداست نهاد خانواده، از ویژگى‏هاى دیگر خانواده محسوب مى‏گردید.
افزایش روحیه فردگرایى و آرمان‏هاى فردگرایانه، خانواده را به صورت یکى از امکان‏هاى فرارویى مطرح مى‏کند که حتى‏المقدور از تعهداتى که فردیت فرد را محدود مى‏نماید، خالى است؛ به این معنا که طرفین مى‏پذیرند این انتخاب، راه را بر انتخاب‏هاى دیگر نمى‏بندد و پایان عمر یک خانواده تا زمانى است که یکى از طرفین، انتخاب جدیدى نکرده باشد. به همین دلیل روابط میان دو جنس از شکل و قالب‏هاى محدود کننده قانونى آن خارج شده و به صورت نوعى رابطه عرفى ظاهر مى‏شود.
اگرچه این ویژگى‏ها مخصوص کشورهاى توسعه یافته و به‏خصوص آمریکاست، اما مطالعه وضعیت جوانان در اکثر کشورهاى جهان نشان مى‏دهد این فرهنگ به دلیل وجود وسایل ارتباط جمعى از قبیل ماهواره و اینترنت، فراگیر خواهد شد.(8)
در جامعه ما، این وضعیت تا حد زیادى پیچیده است. تنوعات فرهنگى کشور که گاه منشاء اقتصادى، قومى و اقلیمى دارند، ما را از تعمیم ویژگى‏هاى یک خرده فرهنگ به سایر خرده‏فرهنگ‏ها باز مى‏دارد. از سوى دیگر برخى نهادها از جمله مذهب، خانواده و قانون نیز در برابر اشاعه فرهنگ افراطى فردگرایى و مظاهر آن در روابط دختر و پسر مقاومت مى‏کنند. ارزشمندى نهاد خانواده، روابط فامیلى و ارزش‏هاى اخلاقى در کنار حمایت مذهب و قانون از روابط و تعهدات متقابل میان زوجین، موجب شده است که اکثرجوانان هنوز ازدواج را مرحله‏اى تکاملى از دوران حیات اجتماعى افراد بدانند.
از سوى دیگر، تربیت فرزندان بر اساس روحیات فردگرایانه، و ظهور اینگونه رفتارها در سایر ساحت‏هاى حیات اجتماعى ایرانیان، از جمله رفتارهاى اقتصادى، گواه آن است که به تدریج رفتارها و روحیات فردگرایانه درحال گسترش است، و دیر یا زود اخلاق و نهاد خانواده را تهدید خواهد کرد. افزایش هنجارشکنى‏ها در میان افراد متأهل از رسوخ روحیات فردگرایانه در حوزه اخلاقیات و خانواده حکایت دارد؛ از طرف دیگر مظاهر فردگرایانه‏اى مانند تمایل به آزاد شدن از قید و بندهاى خانواده و گرایش به استقلال، ضعف روابط صمیمانه با پدر و مادر، حساسیت کمتر خانواده نسبت به برقرارى رابطه با جنس مخالف، ضعف اعتقادات مذهبى خانواده، ضعف نظارت خانواده بر فرزندان، ضعف پایبندى فرد به احکام شرعى و ارزش‏هاى سنتى، در افرادى که با جنس مخالف اقدام کرده‏اند، گزارش شده است.
چهارشنبه 16 تیر 1389  6:10 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها