درامتداد زنجير متصلي از جوي ها و باغات ميوه و كشتزارهاي گسترده غرب شهر اصفهان در محصوره كمربند سبزي از دشتها و مزراع شهر نجف آباد در جنوب كوههايي كه از ارتفاعات سيد محمد در شمال غربي اصفهان شروع مي شود بنيان يافته است .
اين شهر از شمال به كوهستان خشك وعاري از پوشش گياهي از جنوب به جلگه تقريبا كوچك و حاصلخيزي كه اكثر مزراع جديد الاحداث به واسطه وفور آب تحت الارضي در آن قرار دارد و از غرب به زمينهاي لم يزرع وبياباني مجاور بلوك كرون و از شرق به روستاهايي كه تحت تاثير حوضه رودخانه زاينده رود و آبرفتهاي دشت نجف آباد از اقتصاد كشاورزي به مراتب بهتري برخوردارند منتهي ميگردد.
نجف آباد معروف و مشهور همه جا است از شهر اصفهان تا انتهاي آن سه فرسخ است و تا خود غصبه تا چهار فرسخ مي باشد .
مشرق آن بلوك ماربين ومغربش بلوك كرون و جنوب آن لنجان و شمالش نيز ماربين است . طول اراضي آن از مشرق به مغرب زياده از سه فرسخ مي باشد و متصل به كرون است و عرض اراضي زياده از يك فرسخ مي باشد
سلاطين صفوي از ابتداي آن به طرف طول خياباني طرح انداخته به طرز چهار باغ و در دوطرف اشجار چنار كاشته اند و هردو جانب باغات انداخته و تا اواخر آن ممتد نموده اند و به كمال خوبي ساخته و اگر چه اكثر آن خراب شده است و درختان ضايع گشته معذالك هنوز شكوه و صفاي آن ، خود حكايت بزرگي باني را مي نمايد ...
نجف آباد در حدود سال1022 هجري قمري همزمان با حاكميت شاه عباس اول صفوي در دشت وسيعي در بيست و نه كيلومتري غرب اصفهان بنا گرديده . .
در خصوص بناي آن روايات گوناگون ذكر شده :
بنابر عقيده علما در زمان سلاطين صفوي درحدود سال1022 هجري قمري از طرف شاه عباس) مقداري جواهر و پول نقد براي مقبره حضرت علي عليه السلام اختصاص داده و تصميم كرده شد كه وجوه مذبور به نجف ارسال شود در اين موقع مرحوم شيخ بهايي از اين قضيه آگاه مي شود و دريافت كه خروج اين ذخاير برخلاف مصالح ايران است و براي جلوگيري از ارسال وجوه تدبيري انديشيد...
به حضور شاه عباس كبير رسيد و گفت: ديشب در خواب حضرت علي را زيارت كردم به من فرمود كه نجف اشرف را به جواهرات شما حاجتي نيست جواهرات را صرف ساختمان شهري در نزديكي اصفهان به نام نجف آباد كنيد ، شاه را سخن شيخ بهايي مقبول افتاد و با نظارت شيخ بهايي شهر نجف آباد ساخته شد).« به نقل ازعلي اكبر دهخدا، لغت نامه دهخدا، نشر سازمان لغت نامه ،تهران 1341،صفحه 357»
(همچنين عده اي براين عقيده اند كه شاه عباس خود تصميم به آباداني اين ناحيه داشت و علّت آن نيز چنين بوده كه چون گاه و بيگاه سلطان به اتفاق ملتزمين ركاب قصد شكار از اصفهان به ناحيه اي كه امروز به نام قمشلو معروف مي باشد جهت شكار مي رفته و با وسايل ان روز طي اين مسافرت خشك و خالي از پوشش گياهي مشكل وشاه و همراهان در بين راه احتياج به استراحت گاه و نيز محلي براي تهيه علوفه جهت دامهاي خود داشته اند لزا تصميم برآبادي اين منطقه نمودند.)« به نقل از عشقعلي سليمي بني ، جغرافياي شهري نجف آباد ، دانشنامه ليسانس »
روايت ديگر بر آن است كه فارغ از انديشه شيخ بهايي شتران حامل وجوهات براي نجف اشرف در محلي كه بعدا قدمگاه خوانده شد از حركت باز ايستادند چون تلاش براي به حركت درآوردن آنها بي نتيجه ماند تدبير برآن قرار گرفت كه وجوه را در همين محل صرف بناي شهري نمايند بديهي است كه افسانه هايي از اين دست بسيار است كه در اين مقال نمي گنجد نويسنده تاريخ اردبيل نيز بر اين باور است كه شاه عباس نجف آياد را وقف روشناييي و فقرا و اهل علم نجف اشرف ساخت
در خصوص ساكنين اوليه شهر گفته شده است كه قبل از بناي آن عده اي زردشتيان در كوهپايه هاي شمالي شهر ساكن بوده اند.
واين محل مدتي پس از اينكه دولت اسلامي در اصفهان برقرار شد مسكن و مأواي گبران گرديد))
بعد از بناي نوين جمعي از سركشان به حكومت مركزي بنديان سياسي دراينجا اسكان داده ميشوند و صحن وبارگاه وباغات ، قدمگاه ها مذكور به صورت بست درآمد تا معترضين به حكومت و سركشان درآن آسوده و در امان باشند
نوسنده مقاله (سازگاري ايراني ) معتقد است كه اين شهر به عنوان قورخانه ساخته شد و از كارگران اسلحه سازي مسكون گرديده است
بستان السياحه دربيان معرفي اين شهر گويد:
( قصبه ايست خجسته بنياد در پنج فرسخي اصفهان ومحلي است بهجت توأمان .
در زمين هموارواقع و سمت شمالش اندك گرفته و سه طرفش واسع است آبش از كاريز و هوايش فرح انگيز ، باغاتش فراوان و فواكه سردسيريش ارزان
شاه عباس ماضي آن قصبه را احداث نموده و جميع خانه ها و بوستانهاي انجا را به طريق مهندسي طرح فرموده واز چهار طرف آنجا زياده از يك فرسخ خيابان كشيده ودرخت چنار و اشجار ميوه دار درآن خيابان نشانيده .
راقم در تماميت كشور ايران بدان اسلوب شهري و قصبه اي نديده ، غرب هزار باب خانه در اوست وچند مزرعه مضافات اوست مردمش شيعه مذهب و خوش مشرب اند .
راقم چند روز را در آنجا بوده وبا خلقش مجالست نموده . عموما از فسق و فجور دور و از معاصي مشهوره مهجورند از فواكه بادام آنجا ممتاز و نا محصور است « حاج زين العابدين شيرواني ، بستان السياحه ، صفحه 572» .
نجف آباد منطبق بر اصول خاص مهندسي و معماري زمان صفويه بنا گرديد و از آغاز در هيئت يك محل مسيوني بنيان يافت (خانه هاي نجف آباد خيلي مرتب وطبق اصول شهرسازي ساخته شده اند و شايد در اين امر نزديكي زياد به اصفهان موثر بوده است . « هنريش بروگش ، سفري به دربار سلطان صاحب قران »
( كوچه هاي آنجا همه مستقيم وعريض و مشجر و عمود بر همديگر خيلي خوش وضع است در مقاله سازگاري ايراني از بخش الحاقي بر كتاب (روح ملتها)
بي نظمي حاكم بر شهر سازي ايران را حاصل تبديل مزارع و باغها و حياطها و امارات دانسته و هيچ قانون و هدف پيش بيني شده اي را در ساخت آن متأثر ندانسته ، تنها شهر نجف اباد را از اين قانون مستثني خوانده مي نويسد.
.... فقط شهر نجف آباد اصفهان را از اين جهت مستثني ديدم ، اول دفعه كه آنجا رفتم تصور ميكردم شهرداري نجف آباد شهر قديم را يك سره كوبيده و خيابان كشي وكوچه بندي تازه منظمي كرده است ، بسيار متعجب شدم كه چه شانسي مساجد نسبتا با روح و ميدانهاي مشجر مصفاي انجا داشته اند كه تصادفا( برِ) خيابانهاي احداثي يا موازي آنها قرار گرفته اندهچ گوشه اي از آنها بريده يا پريده نشده است.
ولي پس از مختصر گردشي در شهر معلوم شده كه شهر سازي نجف آباد به هيچ وجه تازه و مربوط به دوران اخير نيست .
شهري است كه در زمان شاه عباس به دستور ونقشه شيخ بهايي به عنوان قورخانه ساخته اند و از كارگران اسلحه سازي مسكون گرديده است .
ميگفتند كه دكانهاي چاقو سازي وكارد وچنگالهاي معروف فعلي نجف آباداز بقاياي آن ايام اند نجف آباد تنها محلي يا يكي از محلهاي نادري است كه چون به منظور خاص وطبق نقشه عمومي با فكرواحد بوجود آمده است داراي نظام و قائده اي است . « آندره زيگفريد ، روح ملتها ، مقاله سازگاري ايراني » .
شهر بر ساختار بنايي اصفهان ايجاد گرديده و خيابانهاي طويل وعرض آن شهر اصفهان را در نظر به بيننده مجسم مي سازد
اين شهر كه بر روي شاهراه اصفهان به مناطق غربي و شمال غربي و جنوب كشور قرار دارد و از اين جهت نقش اقتصادي وارتباطي ويژه اي را به عهده گرفته ، تا چند دهه پيش قصبه اي بيش نبود.
در سال1337 شمسي طبق تصويب وزارت كشور به صورت شهر در آمده و در آن ايجاد فرمانداري گرديد .با اين حال ارتباط خويش را با مجامع روستايي قطع نكرده . بسيارند كساني كه ازكشاورزي ودامداري كه مشخصه جامعه روستايي است نبريده و گذاشته از فعاليت هاي شهري از قبيل كارهاي تجاري صنعتي واداري به دامداري و زراعت مشغولند و در قطعه زميني به كشت و ذرع مي پردازند ، يا پس از بازنشستگي خود را با اين گونه امور مشغول مي دارند.
در سالهاي اخير در اثر تاسيسات مسكوني و غيره بسياري از باغات و مزارع و فضاهاي سبز قديمي مورد هجوم ساختماني قرار گرفته وبه صورت مراكز اسكان يا كارگاههاي توليدي درآمده است.
حتي باغات وقفي معروف به باغشاه كه در زمان صفويه احداث گرديده و مي توانست در صورت دست نخوردگي فضاي سبز ديدني و جالبي را به نمايش بگذارد از اين گزند و تعرض مصون نمانده است.
-- با اين وجود ، اين باغ روبيها ، احداث مزارع جديد را در پيش داشت كه ادامه آن مي تواند در حفظ اصالتهاش روستايي وفضاي سبز ، هرچند ناتوان كارآمد باشد .
دكتر هينريش برگش كه در حدود سال 1861ميلادي از اين منطقه گذشته است مي نويسد باغهاي نجف آباد به قدري وسيع هستند كه ما مدت سه ربع ساعت در كوچه باغهاي اين شهر با اسبهاي خود مي تاختيم تا بالاخره به خيابانها و بازار شهر رسيديم.
-هنوز گذر گوسفندان و كشاورزان الاغ سوار از كوچه ها وخيابانهاي شهر روح روستايي وبرخورد محافل قرائي را در خاطره ها زنده نگه مي دارد .
آب و هواي نجف آباد ، معتدل گرم و خشك مي باشد اراضي آن اكثرا شني و شني رسي و ميزان بارندگي و آب آن كم و به واسطه شني بودن زمين آب تحت الارضي آن در طبقات پايين قرار دارد . مقدار رطوبت آن ناچيز بوده كه آن هم بر اثر شني بودن زمين وگرما پذيري آن از بين مي رود . گذشته از آن توده هاي عظيم هواي گرم در جذب رطوبت بي تاثير نيست.
به علت كمي آب و ناچيز بودن رطوبت و عدم مرغوبيت خاك ،كشاورزي در اين منطقه به سختي امكان پذير است . ولي تلاش وكوشش مردم ، باعث رشد زراعتي ان گرديده و توانسته باغات ومزارع سبزي را تعبيه نمايد متاسفانه به خاطر موقعيتهاي خاص اين گونه مزارع كه اكثرا قطعات كوچكي هستند درآمده هاي اقتصادي آن ناچيز و محدود است.
مزارع اين شهر اكثرا بوسيله چاههاي عميق و نيمه عميق قنواتي كه عموما از سوي غرب جاري ميشوند آبياري ميگردنند.
. گذشته از اين كانال آبرساني منشاء از زاينده رود توانسته حوضه زراعتي شرق شهر را مورد آبنوشي قرار دهد.
صاحب ( نصف جهان في تعريف الاصفهان) در باره وضعيت كشاورزي و محصولات ان مينويسد :
آب آن از قناتي است معروف و خاص خود .از طرف كرون و آن يازده رشته است و متصل به يكديگر ميشود وتمام اراضي آن را سيراب ميسازد
الا قليلي كه كشت و زراعت مي شود. زمين اكثرا مشجر و معنب است
انواع حبوبات در آن ميكارند وترياك نيز نيزدر قديم به عمل مي آوردند :
درباغات آن انواع ميوه ها موجود است و هلوي آن از اكثر هلوهاي ايراني بهتر ومعروفتر است و هلوي خوب اصفهان از آنجا است
باغهاي انار آن بسيار و همه اصفهان و اغلب قريه را انار مي دهد .
ديگر اصفهان محل نزديك انار ندارد و انگور نجف آباد معروف و از قسم انگور مثقالي و اين قسم انگور در هيچ جايي به اين خوبي و شيريني نمي شود.