0

معرفی ونقد کتاب از وبلاگ بست بوک

 
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

چه کسی در دریا مین کاشت؟

 چه کسی در دریا مین کاشت؟

 

 ایتالو کالوینو

اعظم رسولی

 

 انتشارات کتاب خورشید

  کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه کالوینو است که به مسائل اجتماعی مانند مشکلات زندگی پس از جنگ ، دوران جنگ و ..... می پردازد . اصولا به نظر من موضوعات فردی و احساسی برای داستان کوتاه قشنگ ترند اما از این قضیه که بگذریم داستان های مجموعه ، داستان های زیبا و روانی هستند . کتاب خوبیه . توی زمینه اجتماعی موضوعات جالبی را انتخاب کرده و قشنگ هم از آب در اومدند . به خصوص فقر و ترس را خیلی خوب تصویر کرده

 سپیده دم بر شاخه برهنه : پیرمرد و پیرزن خسیسی که باغ خرمالو دارند و همیشه مراقبش هستند

از پدر به پسر : پدر و پسری که خرج خود را با گاو بارکششان در می آورند

خانه کندوها : مردی که در خانه ای دور از جامعه انسانی زندگی می کند

همخونی : جریان دو برادر در زمان جنگ

در یک هتل به انتظار مرگ : سربازانی که در هتلی زندانی هستند و هر روز عده ای یا آزاد یا کشته می شوند

اضطراب پادگان : در مورد مرد اسیری در پادگان

گرسنگی در بورا: موقع جنگ ، نبود نان در یک روستا و داوطلب شدن پیرمردی برای آوردن نان

دیدار در غذاخوری :دیدار یک ثروتمند گذشته و ثروتمند فعلی در یک غذاخوری

آرزو در ماه نوامبر : مردی که به دنبال لباس برای خود می گردد

اعدام یک قاضی : یک قاضی که همیشه ایتالیایی ها را تحقیر می کند

چه کسی در دریا مین کاشت ؟ : ماهیگیری که در دریا مینی خنثی نشده پیدا می کند و به دنبال صاحب آن است

  همه داستانهاش قشنگن نمی تونم بگم کدوم بهتر بود اما شاید " در یک هتل به انتظار مرگ " و " اعدام یک قاضی" به سلیقه ام نزدیکتر بودند . " سپیده دم بر شاخه برهنه " هم پایان زیبایی داره . کلا کتاب خوبیه .

ولی چه هنرمندی بوده کالوینو هم طنز هم رئال هم فانتزی هم داستان کوتاه ..... توی همه موارد هم اثار باارزش داره.جالبه بدونید ایتالو کالوینو مدتی هم عضو حزب کمونیست بوده و توی روزنامه های کمونیستی کار می کرده اما بعد به صورت ناگهانی از این حذب جدا می شه .

 قسمت های زیبایی از کتاب

 هیچ انسانی به خانه من نزدیک نمی شود ، از من می ترسند و حق هم دارند . اینکه می گویم حق دارند نه به خاطر اینکه بعضی داستان هایی که درباره من تعریف می کنند راست باشند ، همه دروغ اند و لایق خودشان اما کار خوبی می کنند که از من می ترسند . این همان چیزی است که من می خواهم .

 

 من هم مثل شما گاهی وحشت می کنم که نکند در اشتباهم اما باز مثل شما به زندگی ام ادامه می دهم .

 

 در آن لحظه چیزی که بیشتر به اضطرابشان دامن می زد این فکر بود : فردا از خواب بیدار می شدند و آنچه را که امروز اتفاق افتاده بود به یاد می آوردند .

 

 دردی که این نشانه ها به جانش می زدند ، راه جنون را به رویش می گشود.

 

در کوه ها مردانی دیگرند و صحبت هایی دیگر . مردانی که گرسنگی می کشند و شلیک می کنند اما نه از روی اجبار و نه به خاطر پول و یا به خاطر لذتی که از این کار می برند . مردانی که به خاطر خوب بودن بد شده اند .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  6:34 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

اگر شبی از شبهای زمستان مسافری/کالوینو

اگر شبی از شبهای زمستان مسافری

 

ایتالو کالوینو

لیلی گلستان

 

انتشارات آگاه

کتاب در حقیقت مجموعه ای از داستان هایی است که هیچ گاه تمام نمی شوند . آقای خواننده روزی کتابی را می خرد و ما همراه با او مشغول خواندن داستان می شویم اما در جای پرهیجان ،کتاب تمام می شود و خواننده عصبانی از نیمه کاره بودن کتاب به کتاب فروشی می رود و در آنجا با خانم خواننده آشنا می شود . آنهانسخه درستی از کتاب را می گیرند که متوجه می شوند تماما داستان دیگری است که به علت بدی چاپ، ادامه اش قابل خواندن نیست و به همین ترتیب ما ۱۰داستان نیمه تمام را در ماجرای اصلی کتاب دنبال می کنیم .

کتاب در حقیقت ستایشی است برای کتاب خواندن، برای لذت کتاب خوانی و شاید اشاره به این موضوع که خواندن کتاب دنیایی فراتر از نوشتن کتاب و بسیار زیباتر است . کتابی که به ما از لذت خواندن و نحوه درست خوانی می گوید ،از لذت در کنار هم بودن انسان های کتاب خوان و از خوشی بی وصف کتاب خوانی فقط برای کسب لذت کتاب خوانی . فوق العاده بود . بسیار دوستش دارم این کتاب را و می تونم بارها و بارها بخونمش . کالوینو نابغه است هیچ کدوم از کتابهاش مثل هم نیست . شروع داستان بسیار غافل گیر کننده و جذاب است : " تو داری شروع به خواندن داستان جدید ایتالو کالوینو ، شبی از شب های زمستان مسافری ، می کنی . آرام بگیر . حواست را جمع کن . تمام افکار دیگر را از سر دور کن . بگذار دنیایی که تو را احاطه کرده در پس ابر نهان شود . از آن سو مثل همیشه تلویزیون روشن است . پس بهتر است در را ببندی . فورا به همه بگو : نه نمی خواهم تلویزیون تماشا کنم! اگر صدایت را نمی شنوند بلندتر بگو : دارم کتاب می خوانم ، نمی خواهم کسی مزاحم شود . با این سر و صداها شاید حرفهایت را نشنیده باشند ،بلندتر بگو ، فریاد بزن : دارم داستان جدید ایتالو کالوینو را می خوانم ! یا اگر ترجیح می دهی هیچ نگو ،امیدوار باشیم که تو را به حال خود بگذارند . راحت ترین حالت را انتخاب کن : نشسته، لمیده ،چمباتمه، درازکش، به پشت خوابیده ،به پهلو خوابیده، دمرو ،توی مبل، نیمکت ،مبل متحرک، راحتی، عسلی یا توی یک ننو اگر داشته باشی و البته یا روی تخت یا توی تخت . حتی می توانی در یک حرکت یوگا سرت را روی زمین بگذاری و البته کتاب را هم وارونه بگیری . "

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هر مکانی در آن واحد با تمام مکان های دیگر مرتبط است ، و در طول گذر از یک مکان به مکانی دیگر ، یعنی وقتی در هیچ مکانی نباشیم می شود کمی جدایی را احساس کرد .

 

چطور می توانی پا به پای زنی بروی که همیشه جز کتابی که جلوی چشم دارد ،در حال خواندن کتاب دیگری هم هست . کتابی که هنوز وجود ندارد ،اما کتابیست که هر وقت او بخواهد ،می تواند وجود داشته باشد .

 

-انقلاب رویاها را محاکمه نمی کند .
- ما را از کابوس ها هم نجات نمی دهد .

 

از یک سو اشخاصی که کتاب را درست می کنند و از سوی دیگر آنهایی که آن را می خوانند . می خواهم به شرکت خود در گروه خواننده ادامه دهم و برای این کار مراقبم که همیشه خود را این سوی خط نگه دارم . و گر نه لذت بی غرض خواندن، دیگر وجود نخواهد داشت ،و یا دست کم به چیز دیگری تبدیل می شود ،که همان چیزی نیست که من می خواهم .

 

در این حال تو از اینکه او تو را و عین عبارات متن جسم تو را خوانده ، راضی هستی ، اما به آرامی شکی در ذهنت جای می گیرد . این که او تمام تو را آن چنان که هستی نمی خواند و فقط دارد از تو استفاده می کند ،بخش هایی را از این متن جدا می کند تا همراهی شبح گونه برای خود بسازد ، همراهی که فقط آشنای او و در تاریکی ضمیر نیمه آگاه خودش است. و چیزی را که دارد کشف می کند ، میهمان بدلی خیالاتش است و نه تو .

 

انتظار دارم که خواننده هایم چیزی را در کتاب هایم بخوانند که من خودم آن را نمی دانم و این را فقط می توانم از کسانی انتظار داشته باشم که منتظرند چیزی را بخوانند که خود آن ها آن را نمی دانند .

 

ما ممانعت کردن از خواندن را بلد هستیم اما در همین حکمی که خواندن را منع می کند ، حقیقتی است که خوانده شده ، حقیقتی که ما نمی خواهیم خوانده شود ...

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  6:34 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

یک روز ناظر انتخاباتی /کالوینو

 

ایتالو کالوینو

مژگان مهرگان

 

انتشارات کتاب خورشید

کتاب رمان خیلی کوتاهی از کالوینو هست در مورد مرد کمونیستی که ناظر انتخاباتی هست توی حوزه ای که افراد رای دهنده معلولین شدید جسمی یا ذهنی هستند و مادران و پدران روحانی به جای اونها رای می دهند . اتفاق خاص دیگه ای هم نمی افته . شخصیت اصلی داستان یعنی آمرگو توی این مدت فلسفه خودش ، حقه بازی برای جمع آوری رای ، مسئولیت در برابر به دنیا آوردن یک بچه و ... را مورد بررسی قرار می ده .

کتاب متوسطی بود به نظرم طنز روابط سیاسی و قدرت را اونم توی یک مسئله جدی مثل انتخابات خیلی خوب و ظریف نشون داده بود ولی خوب خیلی خشک بود صمیمیتی نداشت من به شخصه اصلا از ترجمه اش خوشم نیومد به نرم خیلی بد بود و فرمالیته ولی خوب دیدم کسایی را که ترجمه را خیلی هم خوب می دونستند .

جالبه بدونید آقای کالوینو این کتاب را بر اساس تجربیات شخصیش نوشته و چنین اتفاقی هم در ایتالیا می افته و ظاهرا با چیزی معروف به قانون تقلب انتخاباتی و رای گیری از معلولین ذهنی حذب دموکرات مسیحی کرسی های زیادی را از ان خودش می کنه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اگر از جنبه های مختلف به مسائل نگاه کنیم ، برای هر چیز معنای خوب و بد وجود دارد .

 

ما به هر چیزی سریع تر از آنچه تصورش را می توان کرد عادت می کنیم .

 

هیچ چیز به اندازه ی دید سهل انگارانه ی آدم ها نسبت به موضوع زاد و ولد او را مشمئز نمی کرد ، مردمی که هر چه گرسنه تر و عقب افتاده تر بودند ، بیشتر بچه دار می شدند نه به این خاطر که بچه می خواستند بلکه به این خاطر که همه چیز را به دست غرایز ، بی توجهی و بی بند و باری می سپردند .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  6:35 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

دنیای سوفی

 

 

یوستین گاردر

حسن کامشاد

 

 

به صورت خیلی خیلی ساده توضیح می ده چرا فلسفه مهمه ، چی شد که فلسفه به وجود آمد ، سیر تحولش چی بود ، ...........


توی کتاب اشاره می شه که فلسفه در نتیجه شگفتی و کنجکاوی انسان پدید آمد و هدف اصلی و اولیه آن شامل این موضوع بود که برای فرآیندهای طبیعی به جای توضیحات ماوراء طبیعی ، توضیحاتی طبیعی ارائه بده .


شگفت انگیزه وقتی می خونی می بینی واقعا همین طور می شده و چیزی جز این نمی تونسته بشه ... اینکه واقعا چه قدر بعضی چیزا برامون عادی شده و اگه یک لحظه فکر کنیم چی شد که ادمها به این نتایج رسیدن دچار شگفتی عظیمی می شیم ..... اتم قبل از دانشی و بدون هیچ وسیله ای کشف شد تنها با قدرت تفکر و فلسفه ... وقتی فیلسوف فکر کرد که دنیا چیه چه طور به وجود امده چرا یک چیز انسان می شه یک چیز مرغ و ....... بینشون ارسطو و افلاطون به نظرم نابغه بودن . چون فلسفه اونها از اساس تازه و جدید بود یعنی یک دفعه چیز خیلی خیلی جدیدی را ارائه کردن که کسی تا حالا بهش اشاره هم نکرده بود واقعا باهوش و جسور بودن


فوق العاده کتاب قشنگی بود در باور هم نمی گنجید بشه این قدر زیبا فلسفه رو توضیح داد . بعد از خوندن کتاب خیلی راحت تونستم درک کنم واقعا یعنی چی که زمان برای ما و خدا یک جور نمی گذره .... اینکه واقعا بودن بهتر از نبودنه بی انصافی که از زنده بودن ناراضی باشیم و چه قدر گناه بزرگیه خودکشی .... زندگی مثل یک نمایشنامه است این یک لطفه که به ما اجازه دادند توی این نمایش باشیم اصلا نقش خوب و بد مطرح نیست که ناراضی باشیم همه اومدیم یک نمایش را با یک هدف پیش ببریم باید فقط سعی کنیم هر نقشی را بهمون دادن خوب اجرا کنیم می شد اصلا نقشی بهمون ندن ... و چه مسخره است شکایت از دردها تحمل نکردن و به اختیار خودت از صحنه خارج شدن وقتی بدونی یک قسمت چند دقیقه ای از یک نمایش چند روزه هستی چه اهمیتی داره زجر این چند روزه تحملش کن و سعی کن بهترین نقش رو ایفا کنی شغاید یک بدیهایی باشه اما مهم اینه بدونی هدفت از اومدن تو این نمایش چیه

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
جمعه 17 تیر 1390  1:54 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

مرد داستان فروش

 

 مرد داستان فروش

 

 

 یوستین گاردر

مهوش خرمی پور

 

  مرد داستان فروش در مورد مردیست که از همان کودکی استعداد خاصی برای نقل قصه دارد . از همان موقع ذهن او پر از ایده ها و طرح های مختلف برای نوشتن رمان است اما خودش تمرکز کافی برای نوشتم یک رمان را ندارد و همچنین از شهرت نیز بیزار است پس تصمیم می گیرد طرح های خود را به نویسندگان و دفاتر انتشارات بفروشد ....

خود خانم خرمی پور که گفتن : ‌ در آلمان و سایر کشور‌های اروپایی، «مرد داستان فروش»، بعد از رمان «دنیای سوفی»، مطرح‌ترین و پر فروش‌ترین اثر این نویسنده‌ نروژی محسوب می‌شود. " اما بنده به شخصه به نظرم خیلی کتاب متوسطی بود اصلا چیز خاصی نداشت . موضوع داستان فروش بودنش خیلی جذاب و جدید بود اما قصه های نقل شده توش یا سایر روند زندگی مرد خیلی تکراری و بی مزه بود یعنی کشش خاصی نداشت داستان

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

 ممکن است ادم کسی را دوست داشته باشد که همیشه قادر به درکش نباشد .

 

  می دانست که پس از او دیگر نخواهم توانست هیچ کس دیگری را دوست بدارم ، از این رو ترتیبی داد که دیگر راه بازگشتی وجود نداشته باشد و سدی بزرگ بین ما گذاشت .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
جمعه 17 تیر 1390  1:58 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

سلام ، کسی اینجا نیست ؟

 

یاستین گوردر

مهرداد بازیاری

 

 خوب البته این کتاب یک کتاب کوچولو همراه با عکس برای نوجوانان است . از سن من گذشته :دی اما خوندنش بامزه بود خوشم اومد خیلی حس نشاط و ایام کودکی ار منتقل می نمود .

کتاب در مورد یک پسر بچه است که منتظر به دنیا اومدن برادر کوچولوش هست و همین موقع یک ادم فضایی می یاد توی خونشون . و اونها بحث و بررسی می کنند که روند شکل گیری انسان چطوری بوده خدا چه نعمت هایی به ما داده لزوم اعطای این نعمت ها چی بوده و ...... پس حتما خدایی هم هست

 از  این جهت که یاد بچگی را زنده می کرد لذت بردم

 

  قسمت های زیبایی از کتاب

 صحبت در باره "مرغ معمولی" یا "روز معمولی" احمقانه است و شاید احمقانه تر از ان ، صحبت در مورد یک "پسر معمولی" یا یک " دختر کاملا معمولی " باشد . مردم این جور حرف ها را فقط وقتی می زنند که حال و حوصله بهتر شناختن مردم را ندارند .

 

  بیشتر وقت ها ما انسان ها این طوری هستیم . چیزهایی را باور می کنیم که دلمان می خواهد .

 

   نباید فقط پرسید از کجا می آییم ، باید از خودمان بپرسیم که به کجا می رویم .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
جمعه 17 تیر 1390  1:59 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

زندگی کوتاه است ، نامه ای به قدیس آگوستین

 زندگی کوتاه است ، نامه ای به قدیس آگوستین

  

 یوستین گوردر

گلی امامی

 آقای یوستین گوردر در حال گردش در بازار بوده که توی اجناس یک دست فروش صندوقچه ای حاوی چندین صفحه پوست می بینه که روی انها به لاتین نوشته شده بوده کنجکاو می شه و وقتی چند خط را می خونه متوجه می شه نامه از طرف زنی به نام فولریا به قدیس اگوستین است . جعبه و نامه ها را خریداری می کنه و این کتاب ترجمه اون نامه است .

 فلوریا معشوقه قدیس اگوستین معروف بوده . انها سالیان زیادی به صورت عاشقانه ای در کنار هم زندگی می کردند و حتی صاحب فرزندی هم می شوند . مادر اگوستین مونیکا مخالف این رابطه بوده و نهایتا هم باعث جدایی این زوج شده و اگوستین معشوقه اش را ترک گفته و به مذهب می گراید و سپس در کتاب اعترافات خود به گناهش از جمله رابطه اش با فلوریا اشاره می کند . فلوریا این نامه را در جواب اعترافات او نوشته است . و عشق و زندگی عادی و ریاضت و عبادت را با دید دیگری مورد نقد قرار داده است .

 نمی دونم قضیه نامه بودنش راسته یا نه اما هر چی بود عالی بود واقعا لذت بردم کتاب فوق العاده قشنگیه و با دیدگاه فوق العاده قابل ستایشی موضوعات  را نقد می کنه . خیلی قشنگ مسئله وجدان و حس مسئولیت در برابر یک رابطه ، ایمان و عشق و ....... را بررسی می کنه . فوق العاده بود به نظر من

 

   قسمت های زیبایی از کتاب

  نوشته ای خداوند بالاتر از همه چیز خواهان زندگی پارسایانه بنده است . چه سخت است باور به چنین خدایی

 

  خیانتی از این بالاتر هست که آدم معشوقه اش را به خاطر نجات روحش ترک کند؟

 

  از زمانی که از یکدیگر جدا شده ایم ، من تمام وقتم را وقف حقیقت کرده ام .

 

  ما انسانیم ، اورل . ما باید نخست زندگی کنیم پس آنگاه ، بله آنگاه می توانیم فلسفه بافی کنیم .

 

  من به خدایی که زندگی زنی را به باد می دهد تا روح مردی را رستگار کند ایمان ندارم .

 

  برای من پرندگان خاموش شدند . گلها به رنگارنگی پیش نبودند ، کسی موی مرا نبویید . و هیچ کس مرا در آغوش نگرفت . به این ترتیب ، از هر چه بگذریم من نیز در سرنوشت دیدو سهیم شدم . اما هرگز نگین کنده کاریت را که در مشت دارم از دست نمی نهم .

 

   زندگی به قدری کوتاه است که ما وقت نداریم درباره عشق داوری های محکوم کننده صادر کنیم

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
جمعه 17 تیر 1390  2:00 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

قصر قورباغه ها

 قصر قورباغه ها

 

  یاستین گوردر

مهرداد بازیاری

 کریستوفر پسر کوچکی است که دلتنگ پدربزرگ فوت شده اش می باشد . شبی کوتوله ای در مقابل او ظاهر می شود و کریستوفر را به یک سرزمین رویایی می برد که یک قصر توی انجا هست و خدمتکارها مارمولکند و قورباغه های جادویی داره و .....داستان مال نوجوانان هست البته :دی اما به نظر من که اصلا چیز جالبی نبود سعی کرده یک داستان کلاس بالا در حد نوجوانان بنویسه ولی انگار خیلی سردرگم بوده یک عالمه موضوع را برای مایه دار کردن داستان با هم قاطی کرده به نظر بنده  که خیلی ضعیف بود

 

  قسمت های زیبایی از کتاب

  پادشاه با لحنی موقرانه گفت :
-         این ساعت برج قصر است . ساعت به یاد ما می آورد که زمان در حال سپری شدن است .
سپس دستش را روی سرم گذاشت و ادامه داد :
-         اما پسرم واقعیت این است که این زمان نیست که سپری می شود .
-         پس چیست ؟
-         این عمر ماست که سپری می شود . بدون ما انسان ها  ، زمان هیچ وقت عقربه ای نداشت و نخواهد داشت .
-         پس زمان چه کاری انجام می دهد ؟
-         زمان مرهم همه زخم های کهنه است و البته پدید آورنده زخم های تازه

  

 عصبانی شدن از دست کسی که واقعا دوستش داری ، هرگز نمی تواند احساس خوبی باشد .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
جمعه 17 تیر 1390  2:02 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

راز تولد

 

 

ياستين گوردر

مهرداد بازياري

 

 نشر كيميا

   يوكيم پسر كوچكي است كه يك تقويم مخصوص كريسمس مي خرد . اين تقويم يك عكس بزرگ است كه داراي 24 خانه است و پشت هر در قسمتي از يك داستان كريسمس نقل مي شود . فرد اين تقويم را 24 روز قبل از كريسمس مي خرد و هر روز در يك خانه را باز مي كند تا داستان را پيگيري نمايد .

داستان تقويم يوكيم مربوط به دختري است كه در روزهاي نزديك به كريسمس با فرشته اي هم سفر مي شود تا به 2000 سال قبل به لحظه تولد حضرت مسيح بازگردد و فرشته در راه براي او راز تولد عيسي و ساير آدميان را فاش مي كند .

اصلا  خوشم نيومد . ديگه واقعا اقاي گوردر به نظرم تكراري شده شايد براي يك بار اين شيوه نقل به صورت دنباله دار توي نامه جالب باشه اما نه اينكه شيوه نقل همه كتاب ها به همين صورت پيش بره واقعا حتي حس رمز و راز خاص هم كه سعي كرده بود نشون بده اصلا جاذبه خاصي نداشت .

بعد هم واقعا عيد همون عيد ايراني ها اولا واقعا دنيا نو مي شه به نظرم عيد وسط برفها زياد جالب نيست و ديگه اينكه عيد ما ريشه  سنتي داره اما عيد اونها ريشه مذهبي اين قسمت مذهبي بودن عيدشون واقعا تو ذوق مي زنه . بعد هم خيلي باحاله كه همه ما تو همه دنيا در يك ثانيه عيد را جشن مي گيريم اما اونها نه هر شهري هر وقت 12 شبش شد عيد رو هم جشن مي گيره پس يك هوراي بزرگ براي عيد آريايي و قشنگ خودمون

 يوستين گورد هم كه بد نيست اشاره كنيم نويسنده نروژي هست كه مدرس فلسفه نيز مي باشد و يكي از افراد اروپايي است كه شديدا در برابر رفتار اسرائيلي ها در برابر فلسطيني ها واكنش نشون داده  و اسرائيلي ها را محكوم كرده كه رفتار خيلي ناجوانمردانه اي در پيش گرفتند

 

 قسمت هاي زيبايي از كتاب

 حقيقت اين است كه ترك عادت هاي قديمي كاري بسيار مشكل است . شايد به همان اندازه كه عادت كردن به شرايط جديد مشكل به نظر مي رسد .

 

 با به دنيا آمدن بچه هاي جديد و تجربه كردن دنيا براي اولين بار ، انگار دنيا از نو آفريده مي شود .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
جمعه 17 تیر 1390  2:03 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

درون يك ايينه ، درون يك معما

درون يك ايينه ، درون يك معما

 

 

ياستين گوردر

مهرداد بازياري

 

 سسيلي دختر كوچولي مريضي است كه دائم در رختخواب است . يك شب فرشته كوچكي به ملاقات او مي ايد تا به او دلداري بدهد . سسيلي و فرشته در مورد تفاوت انسان ها و فرشته ها سخن مي گويند و فرشته با تعجبش در مورد سيستم انسان ها سعي مي كنه خواننده را به فكر بيندازه كه واقعا خدا چه نعمت هايي بهش داده و چه قدر اين نعمت ها برامون عادي شدند

 

خوب بازم بايد بگم همون چرخه هميشگي گاردر ديگه واقعا حرفاش و طرز بيانش يكنواخت تكراري شده خوشم نيومد فقط اين حرفش جالب بود كه ما همه چيز را از توي يك اينه داريم مي بينيم واسه همين كدره برامون اما اگر هم اين اينه صاف و شفاف بشه تبديل به شيشه مي شه و ديگه خودمون را توش نمي تونيم ببينيم

اصلا جالبه اگه فكر كنيم ما توي يك اكواريوم هستيم و يك عده نشستن دارن كارهاي ما را تماشا مي كنن :دي

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

  لحن صحبت سسيلي به شكلي بود كه انتظار داشت جواب منفي بشنود و ان وقت دليلي براي عصباني شدن مي يافت و به هر حال عصباني شدن به مراتب بهتر از مايوس شدن بود .

 

 

 به اين دليل از ديدن چيزهاي زيبا به گريه مي افتيم چون مي دانيم چيزهاي زيبا جاوداني نيستند و عمر كوتاهي دارند .

 

 

 هميشه فرصتي براي شروع كردن مي توان يافت

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
جمعه 17 تیر 1390  2:04 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

مایا /گوردر

مایا

 

یاستین گوردر

مهرداد بازیاری

 

انتشارات هرمس

فرانک و ورا بعد از مرگ دخترشون سوفیا از هم جدا شدند و اکنون فرانکه نامه ای به ورا می نویسد تا شاید با این نامه او را به بازگشت قانع نماید . او در این نامه شرح سفر خود به جزایر گرمسیری و دیدارش با زن و شوهر عجیبی به نام خوزه و آنا را عنوان می نماید  از دوزیستان و تکاملشان شروع کرده و به بحث های آفرینش فلسفی می رسد .

به نظرم در حد افتضاح بود خیلی بدم اومد اولا که واقعا آقای گوردر شورش را در آورده یعنی چی آخه تمام داستان هاش که شد نامه اونم چی یک نامه 300 صفحه ای که شرح دقیق تکمال دوزیستان و ... درونش هست . خیلی تکرای شده کپی داستان های قبلش بعد هم اصرار داره مطالب فلسفی را با داستان بگه ولی نتونسته اصلا و ابدا چهارچوب قابل قبولی برای داستان پیدا کنه .

 

 

قسمت های زیبایی از کتاب

اینکه پاسخی در دسترس ما نباشد ، به این معنا نیست که پاسخی وجود ندارد .

 

برای من تنها یک مرد و یک زمین وجود دارد .

 

ما زنده ایم و زندگی می کنیم . چه شگفتی ای بزرگتر از این ؟

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
جمعه 17 تیر 1390  2:05 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

آسوموار

 

امیل زولا

فرهاد غبرائی

  این رمان هفدهمین رمان از سری 20گانه خانواده روگن است و به بررسی فساد و تاثیر الکل در زندگی قشر طبقه کارگر می پردازد .

ژروز زنی رختشوی است که همراه با معشوقه اش لانتیه و 2 فرزندشان به پاریس می ایند . بعد از مدتی لانتیه زن و بچه ها را می گذارد و می رود . ژروز تصمیم می گیرد زندگی شرافتمندانه ای داشته باشد و با پول رختشویی بچه ها را بزرگ کند . بعد از مدتی با مردی به نام کوپو که کارگر شیروانی کار و بسیار ساعی و مهربان است ازدواج می کند و حتی آنقدر پیشرفت می کنند که مغازه ای برای خود دایر می کنند . اما روزی کوپو از روی شیروانی سقوط می کند و بعد از این اتفاق رو به الکل می آورد . کتاب عمق فساد و ذلالت در یک خانوده کارگر را نشان می دهد اینکه مرد بعد از الکی شدن تا چه حدی سقوط می کند .... کار زن به کجا می کشد و ......

 این کتاب یکی از شاهکارهای زولاست که معروفیت زیادی براش به ارمغان آورد و جنجال زیادی هم به دنبال داشت . راستگرایان لحن کتاب را مستهجن می دانستند و چپ گرایان آن را اهانتی به طبقه کارگر و مردم .

 کتاب خوبی بود . یعنی در حقیقت من به شخصه کارهای کلاسیک را زیاد دوست ندارم . یک جوری ساده هستند . انگار نه نویسنده کاری کرده و نه شما کاری دارید که بکنید . مفهوم ساده ای با یک چهارچوب تکراری اما تاریخچه کتاب و زمان نوشتن و اثراتش را که بخونید آدم از شجاعت نویسنده خوشش می آید و اینکه با وجود ساده بودن اما جذابیت هم داشت . کلا خوب بود که گیر نداده بود به ثروتمندها و فساد اخلاقی کارگرها را بررسی می کرد .

 در مورد اسم کتاب هم در زبان فرانسه قرن نوزدهم آسوموار اصطلاحی رایج بوده است که اشاره به مغازه ای می کند که در آن مشروبات الکلی به قیمت بسیار پایین فروخته می شد. معنی لغوی آن چکش و بیحسی و گیجی نیز می باشد و کنایه از محلی است که در آنجا انسان با نوشیدن الکل غم های خود را به فراموشی می سپارد. موضوع اصلی کتاب بدبختی یک خانواده ناشی از افراط در مصرف الکل میباشد. آسوموار محله ای است که تمامی افراد این خانواده به آنجا می رفتند و روز به روز بیشتر در فقر خود فرو می رفتند. در آسوموار که زولا در کتابش اصطلاحا آن را هیولا نامیده است هر روز کمی از خوشبختی ژروز بلعیده می شود

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

 آری گناه از خود آنها بود که فصل به فصل از بد به بدتر می رسیدند ، اما هرگز هیچ کس چنین چیزی را نمی پذیرد ، به خصوص اگر در کثافت دست و پا بزند .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
جمعه 17 تیر 1390  2:20 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

سهم سگان شکاری

 

سهم سگان شکاری


امیل زولا
محمد تقی غیاثی



داستان درباره زندگی یکی از خانواده های اشرافی فرانسه است . رنه دختری زیباست که به دلیل خطایی دخترانه و جهت سرپوش نهادن بر این ننگ با مردی مسن و پول پرست ازدواج می کند و پسر مرد را بزرگ می کند . زندگی انها پر از فساد است . مرد به خاطر پول حتی از زن و فرزند خود نیز می گذرد و پسر به خاطر هوس حتی از پدر خود گذشته و با نامادری رابطه برقرار می کند .....
یک داستان کلاسیک اما یک داستان کلاسیک ساده هم نیست خیلی سعی داره نحوه پول دار شدن توی جامعه و فساد شدید طبقه اشراف فرانسه توی اون دوران را نشون بده و به نظرم موفق بوده خیلی قشنگ می تونید تصور کنید یک جامعه تا چه حد می تونه به انحطاط اخلاقی نزدیک بشه .... داستان کلاسیکیه. به نظر شخصی من از نظر سبک داستان نویسی و ... جالب نیست اما آخر داستان را خیلی قشنگ جمع کرده و خیلی دقیق و بدیع آخرین حد سقوط اخلاقی را نشون داده و دیگه اینکه خوب نوشتن چنین داستانی در زمانی که توی همون دوران بوده شهامت زیادی رو می خواسته


از نظر زولا همون طور که جراح جسم مریض را بررسی می کنه نویسنده هم باید روح شخصیت های داستانش را مورد کاووش قررا بده . بر مبنای همین نظریه تصمیم گرفت رمان های خود را به صورت یک سری رمان مرتبط بنویسه . این دسته از رمان های او 20 جلد هستند با نام تاریخ طبیعی و اجتماعی خانواده‌ای در زمان امپراتوری دوم که عنوان دیگرش له روگون ماکار Les Rougon-Macquart است . او چندین نسل از یک خاندان را در نظر گرفته و در شرایط اجتماعی و انقلابی مختلف رمان خود را برای یکی از شاخه های این خاندان به رشته تحریر در می آورد . در حقیقت داستان رمان ها ربطی به هم نداره اما شخصیت رمان ها فامیل و ادامه دهنده هم هستند .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
جمعه 17 تیر 1390  2:21 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

پولین




امیل زولا
محمدعلی خندان


این رمان هم از سری رمان های خانواده روگن است که اسم اصلیش "شور زندگی" است .
پولین پس از مرگ پدر و مادرش بنا بر وصیت انها برای زندگی نزد خانواده شانتو می رود . او دختر شاد و قوی و مهربانیست که خانوده شانتو با خوشحالی او را پذیرا می شوند، به خصوص که ارث زیادی دارد و هزینه ای به آن خانواده تحمیل نمی کند . خانم شانتو شدیدا مراقب سرمایه پولین است تا از بین نرود . اما به مرور زمان روند تغییر می کند . او برای اولین بار از پولین قرض می گیرد و این کار تبدیل به عادت می شود .... با مصرف پول های او ، حس نفرت خانواده هم از او زیادتر می شود ...لازار پسر خانوده نامزد پولین است اما مادر پسر بعد از مدتی سعی می کند فرزندش را جلب دختر ثروت مند دیگری به نام لوییز کند .......پولین دختری فداکار است و سعی می کند مشکلات را از سر بگذراند...
داستانش بد نیست البته به نظر شخصی بنده شباهت هایی هم به داستان های عامه پسند دارد اما روی شخصیت لازار خیلی خوب کار کرده . یک پسر مردد که دائم از این شاخه به اون شاخه می پره باهوشه اما عدم پشتکار و همچنین بلندپروازی های او راه را بر وی سد می کنند . لازار نمونه خوبی از یک انسان مردد و بلاتکلیف است ...... همین طور توی تصویر کردن پولین هم برخی نقاط را خوب کار کرده مثلا نشون می ده پولین فداکار هست و گذشت می کنه اما واقعا حس گذشت نداره ناراحته گریه می کنه دعا می کنه اوضاع جور دیگه بشه . دو تا صحنه را هم راجع بهش خیلی دوست داشتم یکی انتهای داستان که دیگه لازار آخرین کنایه را هم به پولین می زنه و پولین همچنان داره لطفهای خودشو ادامه می ده ، بعد پولین فکر می کنه دیگه راحت شدم هر کار می تونستم کردم و هیچ نتیجه ای نداد هر کار تونستند با من کردند .... این حس را قبول دارم خیلی وقت ها بدترین کارها را می کنیم نه به امید نتیجه بلکه به امید لحظه ای که دیگه تموم شه و بدونیم کاری از دستمون بر نمی یاد هر چی شد کردیم و نشد ..... و دیگه اینکه وقتی پولین از لازار می خواد با لوییز ازدواج کنه لازار ابتدا قبول نمی کنه و چندین روز بعد پذیرشش را اعلام می کنه ، پولین اون زمان فکر می کنه نه اینو دیگه نمی تونم ببخشم چرا به من فرصتی دادی که امیدوار بشم منو دوست داری و به خاطر عشق من داری امتناع می کنی! چرا گذاشتی خودمو فریب بدهم ........


جالبه بدونید زولا در بيستم سپتامبر 1902 در پاريس مستقر گشت و در آپارتمان سردش بر اثر مسدود شدن لوله بخاري، به اختناق دچار شد كه هيچگونه درماني سودمند نيفتاد. او در 29 سپتامبر همان سال درگذشت

 

 

قسمت های زیبایی از کتاب

 

چه بدبختی بزرگی!! انسانی که فداکاری کند تا باری از دوش دیگری بردارد و بعد متوجه شود که اشتباه کرده و بار طرف را سنگین تر نموده است !

 

 

واقعاً دردناک است که انسان دریابد به خیانت فرد مورد علاقه اش دچار آمده و دیگر خود نیز مورد علاقه نمی باشد! از همه مهمتر اینکه بر او بشورند و او نیز خود را با هزاران تحقیر تنهای تنها بیابد!

 

آیا ممکن است کسی چیزی را که به حد پرستش دوست داشته ناگهان از یاد ببرد و دیگر به آن علاقه ای نشان ندهد؟

 

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
جمعه 17 تیر 1390  2:22 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

شکست

 

  

امیل زولا

فرهاد غبرائی

  

شکست رمانی درباره شکست ارتش فرانسه در برابر ارتش آلمان و نهایتا سقوط امپراطوری ناپلئون سوم می باشد . رمان به بررسی مولفه های شکست جمعی و فردی در کنار هم پرداخته است .

ناپلئون سوم کسی بوده که در زمان او صنعت و تجارت رونق می گیره و دوره سلطنت او را دوره سلطنت دوم می نامند . او برای فرو نشاندن قیام های توده ای فرانسه به فکر جنگ با دولت پروس می افتد . این جنگ در کمتر از 2 ماه با شکست فرانسه در سدان به انجام می رسد . در حقیقت ارتش فرانسه جنگ نمی کند انها بسیار متشنج و بی نظم هستند هر کس دستوری می دهد و تنها رویای افتخارات گذشته را دارند . در حالیکه آلمانی ها با نظم و قدرت پیش می روند . تصمیم به تسلیم گرفته می شود و جنگ با همین اشفتگی پیش می رود . در این میان که دولت المان دائم پیش روی می کند ، مردم نیز از فقر و گرسنگی به ستوه امده اند ف تسلیم را نمی پسندند و دولت را خائن می دانند . نهایتا در میان جنگ با دولت خارجی آلمان در پاریس مردم بر علیه دولت موجود نیز قیام می کنند و کمون پاریس که اولین حکومت مردمی دنیاست پایه گذاری می شود . دولت نیز از پاریس خارج شده و دوش به دوش پروسی ها بر علیه ملت می جنگد . فشار دولت فرانسه و پروس و اختلافات داخلی نهایتا باعث شکست کمون مردمی می شود .

رمان شکست در حقیقت شاید رمان داستان گونه ایی هم نباشه . موضوع بحثش 2 تا سرباز هست . داستانی را دنبال نمی کنه فقط شرح زندگی این 2 سرباز در زمان جنگ را بیان می کنه و از این طریق سعی می کنه اتفاقات افتاده در زمان جنگ و بدبختی های اون را نشون بده همین . خیلی خیلی خوب می تونید مصیبت یک جنگ را درک کنید و اینکه مردم توی اون روزگار به چه وضعی افتاده بودند چون زولا از نظر من استاد وصف هست ، اما جنبه رمان گونه و جذابیتش ضعیفه یعنی دیگه زیادی کشش داده . توصیف زنگ توی کتابی 550 صفحه ای بدون موضوع مشخص یک مقدار زیاده. اوایل داستان ریتمش کنده زیاد جذبم نکرد اما اواخرش را چرا خیلی دوست داشتم چون به جز جنبه تاریخ رو بحث های روانی افراد هم کار می کرد  . در هر صورت اطلاعات خوبی از اون جنگ در اختیارتون می ذاره . این رمان 19امین رمان از مجموعه 20گانه خانواده روگن-ماکار می باشد .

 

یک تیکه کوچیک عشقولانه قشنگ هم داره . پسری عاشق دختری هست و پدرش نمی ذاره باهاش ازدواج کنه بعد که پسر می ره و می یاد می بینه دختره از کارگرونش بارداره . خیلی می ریزه به هم دوباره می ذاره می ره و بعد از یک مدت بر می گرده از دختره می پرسه چی شد ؟ مجبورت کرد ؟ بهت تجاوز کرد؟

دختره می گه نه تنها مردی که عاشقش بودم و هستم تو بودی اما نبودی رفتی خیلی بیچاره و تنها بودم خودم خواستم نمی دونم چرا . دروغ فایده ای نداره مجبورم نکرد . پسره هم می گذره از قضیه . خیلی ساده توضیحش دادم اما واقعا قسمت قشنگی بود ادم کاملا حس می کرد چرا دختره اون کار را کرد و چرا پسره بخشیدش .

 

 

 قسمت های زیبایی از کتاب

 

 

حتی کودن ها هم تلخی ناسزائی را که سزاورش نیستند و باید تاب بیاورند ، احساس می کنند .

  

 

انسان هر اندازه تیزهوش باشد آخر روزی طعمه دیگران می شود .

 

 

دیوانه کننده است آدم کاری رو بکنه که نخواسته باشه ، و بعد هم نتونه بفهمه چرا اون کار را کرده ......

 

 

آیا وقتی همه چیز به پایان می رسد ، تنها نباید به معجزه دل خوش کرد ؟

 

 

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
جمعه 17 تیر 1390  2:30 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها