0

معرفی ونقد کتاب از وبلاگ بست بوک

 
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

سر پناه امن

 

 

 هاینریش بل

هما احمدی

 

 

سازمان چاپ احمدی

  

کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه هاینریش بل است و به نظر من که کتاب قشنگی بود .

سر پناه امن : داستان مردی درگیر فقر بعد از جنگ . بد نبود

کنار رودخانه : پسری که کوپن غذای خانواده را گم کرده و قصد خودکشی دارد . خیلی قشنگ بود

مزه نان : مردی که از یک راهبه نان می خواهد . بد نبود

من کومنیست نیستم : مردی درگیر فقر بعد از جنگ و خانواده و فرزند سومش که در راه می باشد . خوب بود

مجموعه سکوت دکتر مورکه : مردی که سکوت سخنرانی ها و یا اشنایانش را ضبط می کند تا بعدا گوش کن . خیلی قشنگ بود

پاهای برادرم : برادر یک فوتبالست . بد نبود

یک داستان خوش بینانه : مردی که کاملا اتفاقی و باور نکردنی خوشبخت می شه . خیلی قشنگ بود

روی پل : مردی که به خاطر کارش با قطار از روی پل رد می شده و زنی را در حال نظافت همیشگی خانه می دیده . خوب بود

انجام کار داستانی پر تحرک : یک شرکت فعال . خوب بود

سرفه در کنسرت : مردی که به صدای سازها حساسیت دارد . خوب بود

مثل داستان های بد آموز : روابط پشت پرده برای بردن مناقصه . خوب بود

چنین شد که شامگاه و صبحگاه پدید آمد : روابط یک زن و شوهر . بد نبود .

 

 

جالبه بدونید هاینریش بل زمانی در یک کتابفروشی و زمانی در یک نجاری کار می کرده و حتی برای مدتی مسئول سرشماری آپارتمان‌ها و ساختمان‌ها در اداره آمار بوده . او در سال ۱۹۶۵ به حزب دموکرات مسیحی پیوست و خروج خود و همسرش را از کلیسای کاتولیک در سال ۱۹۷۶، اعلام کرد.

 

قسمت زیبایی از کتاب

شاید گاه از خود پرسیده باشید که این مردم در سالن های انتظار ایستگاه راه اهن منتظر چه هستند ! حتما تصور می کنید تمامی آنان در انتظار ورود یا حرکت قطاری می باشند ! ایکاش می دانستید که انسان ممکن است در چه نوع انتظارهایی به سر برد . آدمی در انتظار همه چیز می تواند باشد همه انچه مابین هیچ است و عالم لاهوت ! آری مردمی هستند که در انتظار هیچ به سر می برند .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
چهارشنبه 15 تیر 1390  10:10 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

پايان يك ماموريت /بل

پايان يك ماموريت

 

هاينريش بل

ناتالي چوبينه

 

انتشارات سپيده سحر – پيام امروز

گرول پدر و پسر به جرم آتش زدن يك ماشين نظامي محاكمه مي شوند و نهايتا تنها به شش هفته حبس محكوم مي گردند . به صورت عجيبي از جنجال آميز نمودن اين خبر در روزنامه ها جلوگيري مي شود . داستان در مورد پيش روي اين دادگاه و ديالوگ هاي بيت شاهدان ماجراست .
كتاب از جمله سياسي ترين كتاب هاي بل هست و ظاهرا براي فهم خوب اين كتاب بايد از اوضاع سياسي آلمان در اون زمان مطلع باشيم . من كه واقعا بدم اومد از كتاب و تنها چيزي كه باعث شدم ادامه بدم و تمومش كنم حجم كم كتاب بود . بل ازنويسندگاني هست كه بعد از گرفتن جايزه نوبل كارهاش كاهش پيدا كرد و برخي منتقدين مي گفتن استعداد نويسندگيش تحليل رفته . صفحه بندي كتاب افتضاح بود به نظرم تعداد سطراش استاندارد نبود و ترجمه جالبي هم نداشت . گمونم آخرين كتاب ترجمه شده از بل باشه چون اواخر سال پيش وارد بازار شد .

 

قسمت زيبايي از كتاب

هر كه قوي تر باشد ، بزرگ منش تر است ، و بيشتر اجازه دارد دست و دل بازي كند .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
چهارشنبه 15 تیر 1390  10:10 PM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

آدم های ناباب/بل

آدم های ناباب

 

هاینریش بل

شهلا حمزوی

 

انتشارات قطره

کتاب مجموعه ۲۳ داستان از هیانریش بل است . کتاب زیبا و دلپذیری است و با پیش رفتن کتاب به داستان های زیباتری بر می خورید .

دانیل در جستجوی عدالت : دانیل که مدیر مدرسه است در روز امتحان ورودی به یاد ایام کودکی خود و امتحان ورودی اش در شهر افتاده . طولانی بود و متوسط . یاد خاطره ای افتادم که دوستم از پدرش تعریف می کرد .می گفت پدرم محصل شیراز بوده و یک دوچرخه داشته همیشه آخر هفته می رفته دم دروزاه شهر ببینه کسی از شهرشون می یاد براش پیغامی بیاره یا نه . این خاطره خیلی دلمو می لرزوند. با این که پدرشو ندیده بودم صحنه ای که تعریف می کرد برای اوج تنهایی و انتظار رو نشون می داد.
بچه ها هم غیر نظامی اند  :مردی از جناح پیروز جنگ در بیمارستان کشور بازنده بستری است و سعی می کند از دختر دوره گرد شیرینی بخرد . رو به رویی بازنده و برنده جنگ و آشکاری این حقیقت که جنگ برنده ای ندارد . بسیار زیباست .
میهمان های ناخوانده : زنی که عادت دارد حیوانات مختلف رو به خانه بیاورد و آخرین بار شیری را با خود همراه می کند . خوبه
در تاریکی : صحنه جنگ و گفت و گوی سرباز جوان و پیر . دوستش نداشتم مبهم بود .
کاسبی کاسبی است : سرباز بعد از جنگ دوستش را می بیند که قبلا در بازار سیاه بوده و الان کاسبی آبرومندانه ای دارد . دید سیاسی اجتماعی بسیار زیبایی داره .
جاروساز : پسری که رریاضی بلد نیست اما دایره های زیبایی می کشد و به جنگ می ورد . خوب بود .
آن سوی پل :در کتاب سرپناه امن معرفیش کردم با عنوان روی پل .
چهره غمگین من : مردی که به علت غمگین بودن بازداشت می شود . خیلی زیباست .
برخیز ! دلدارم برخیز! : مردی که بر سر گور محبوبش می رود و از او می خواهد زنده شود . بسیار زیبا بود .
هم چون داستان های بی معنی :قبلا با عنوان مثل داستان های بد آموز  در کتاب سرپناه امن معرفیش کردم .
طنزی در باب تنزل روحیه در کار و کوشش : توریستی که شاهد ماهیگیری قانع است . داستان کوتاه ترش رو زیاد توی نت خوندیم .
باید کاری کرد : قبلا تحت نام انجام کار داستانی پر تحرک در کتاب سرپناه امن معرفیش کردم .
ترازوی خاندان بلک : خانواده اشرافی که به تمام مردم اطراف زور می گویند و کسی سعی نمی کند که امتحان کند آیا ترازوی آنها با عدالت همراه است یا خیر. پایانش بسیار روان شناسانه و هنرمندانه بود .
این جا تیبتن است : مردی که با درجه دکترا در ایستگاه قطار مشغول به کار است . دوستش داشتم .
همسفر گیسو کمندم : مرد و زنی بی خانمان که با هم آشنا می شوند . خوب بود .
دایی فرد : دایی فرد وقتی از جنگ بر می گردد اشتهای عجیبی دارد  و کار نمی کد اما ... . خوب بود .
پای گرانبهای من :مردی که در جنگ پایش را از دست داده برای دریافت حقوق بیشتر تلاش می کند . زیاد جالب نبود .
خوش خنده ی حرفه ای : مردی که حرفه اش خندیدن است . قشنگ بود . موضوع عمیقی داشت .
جدایی : گفت و گوی خداحافظی مرد و زنی جوان در ایستگاه . مرد هرگز نتوانسته به زن بگوید دوستش دارد . خیلی عاشقانه بود با این که کلام عاشقانه کم داشت . بسیار خوشم اومد .
مرگ الزا باسکولیت : مرد به محله دوران کودکی بر می گردد تا از دختر همسایه شان که بسیار می رقصید خبر بگیرد . مبهم بود اما روان .
و این چنین بود روز و شب : قبلا با نام چنین شد که شامگاه و صبحگاه پدید آمد در کتاب سرپناه امن خوندمش .
آدم های ناباب : خانواده ای که در هر نسل یک آدم بیکاره دارد . بد نبود .
زمانی که جنگ به پایان رسید  : سربازی که از جنگ برگشته و می خواهد نزد همسرش برود . خوب بود . تصویر پردازیش قوی بود .

کتاب خوبیه . خود بل عاشق داستان کوتاه بوده و اون رو از ارزشمندترین انواع ادبی می دونسته . جالبه بدونید پدر بل هم هنرمند و در واقع مجسمه ساز بوده .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

حضرات همگی آدم های خوبی بوده اند و خلاصه اگر خطایی هم سر زده آن ها مامور بوده اند و معذور و تنها بر حسب وظیفه عمل کرده اند . و باز بلیط مجانی هفتگی تراموا به آن ها داده می شود و این همه نشانه سر و سامان گرفتن همه ی کارهاست و حاکی از آن است که زندگی به روال عادی بازگشته است .

دایم از خود می پرسیدم آخر چرا آن سوئدی با این زن ازدواج کرده بود . زنی که حتی زیبا هم نبود اما من دوستش داشتم .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:28 AM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

آدم کجا بودی ؟

 

هاینریش بل

ناتالی چوبینه

 

انتشارات پیام امروز

فاین هالس از سربازان آلمانی و عضو لشکر هیتلر است . فاین هالس در جبهه است ، به ماموریت های مختلف می رود ، عاشق می شود ، به خانه باز می گردد و ...کتاب موضوع مشخصی نداره بلکه صحنه هایی از جنگ و ناکامی های اونو نشون می ده فقط یک شخصیت اصلی به نام فاین هالس هست که اونم قهرمان کتاب نیست مثلا یک قسمت فاین هالس به یک گروهان می ره و ما توی اون فصل سرنوشت فرمانده گروهان را مرور می کنیم ، فصل بعد ممکنه توی کافه سربازی را ملاقات کنه و ما تکه ای از زندگی اون سرباز را پیش رو داریم یعنی از طریق این شخصیت به قسمت های مختلف جبهه سر می کشه و یک جوری خیلی روی مرگ های ناگهانی توی جبهه تاکید داره...

کتاب متوسطی بود . چهارچوب و ایده نوشتنش را دوس دارم ولی خوب در نیومده بود حالا یا واقعا از کارهای اولیه بل بوده و اون قدر قوی این چهخارچوب را نساخته یا ضعف انتقال زبان و در حقیقت ضعف مترجم هستش یعنی می شد همچنی ایده ای خیلی بهتر گفته بشه الان خیلی گنگ و سردرگمه . در ضمن نکته منفی دیگه اش اینه که خیلی سمبلیکه و پرنماده من این شیوه را زیاد دوست ندارم ولی خوب در کل بد نیست.

برخی کتاب های هاینریش بل را خیلی دوست دارم و با برخیشم ارتباط برقرار نمی کنم . کتاب های زیادی ازش معرفی کردم اینم یکی از ترجمه های جدید بازار کتاب بود اگه علاقه مند به تهیه اش هستید .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

هیچ کار عاقلانه ای را نمی شه فوری انجام داد .

 

دختر آهسته گفت : " بوسه برای چی ؟" ، نگاهی غمگین به او کرد و فاین هالس ترسید نکن بزند زیر گریه . " من از عشق می ترسم . "
فاین هالس آهسته پرسید : "چرا ؟"
- " چون وجود نداره – فقط چند لحظه طول می کشه . "
فاین هالس اهسته گفت : " ما هم چند لحظه بیشتر وقت نداریم . "

 

صدای شلیک گلوله هفتم به گوشش خورد و پیش از انفجار آن ، فریادی سر داد ف فریاد بلندی که چند ثانیه طول کشید و او نگاهان فهمید که مردن ساده ترین کار نیست .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:30 AM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

فیل /برشت

فیل

 

برتولت برشت

علی عبداللهی

 

انتشارات مشکی

كتاب شامل 120 داستان بسيار كوتاه از داستان ها و اعتقادات شخصيتي به نام آقاي كوينر و بخشي با نام داستان هاي پراكنده است . برخي از داستان ها حتي به يك جمله نيز مي رسند . در كل نوعي سخن ها و عقايد فلسفي از زبان شخصيت داستان با ريتمي جالب ارائه شده است .
اين آثار را آقاي كوينر طي 30 سال به مرور نوشته و تصميم به چاپشون هم نداره اما خوب انتشاراتي ها هر جور بوده اقدام به چاپ اونها كردند .

از اونجايي كه دوستان همه پيش نهاد برشت را مي دادند و من ديگه خيلي احساس عقب موندگي كرده بودم كه ايشون را نمي شناسم گفتم يكي دو تا كتاب از بخونم . مجموعه جالبي هم بود نمي تونم بگم خيلي خوب بود ولي حتما ارزش خوندن را داره و مجموعه ي خوبيه . از اون كتاب هايي هست كه اگه بخواهيد كتاب هديه بدهيد و از سليقه طرف مطمئن نيستيد مي تونه انتخاب خوبي باشه . هم كوتاه هست داستانهاش هم جالب ، به نظر مي ياد با سليقه اكثريت جور باشه و طرح جلد و صحافي زيبايي هم داره .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

چه خوب است که آدم بتواند عقاید دیگران درباره ی یک نفر دیگر ا عقیده ی خودب داند و خود را به جای او بگذارد وگرنه به هیچ وجه نمی تواند یک نفر را درک کند .

 

برای دل داری دادن بخت برگشته ای هنگام مرگ ، آقای کوینر از او خواست دست از اموالش بشوید : همین که مرد دست از همه چیز شست و فقط زندگی اش برای او باقی ماند ، اندیشمند بی درنگ به او گفت : حالا از آن هم دست بشوی .

 

کسی به آقای کوینر گفت : قاضیان ما رشوه خوار هستند . آقای کوینر پاسخ داد : متاسفانه اصلا این طور نیستند ، حتی با بالاترین مبالغ هم نمی توان آن ها را تطمیع کرد تا حق را بگویند .

 

بی عدالتی اغلب به این جهت که مکرر اتفاق می افتد ، منش عدالت به خود می گیرد .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:30 AM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

داستان يك پولي /برشت

 

برتولت برشت

هوشنگ پيرنظر

 

انتشارات نيل

داستان يك پولي يا اپراي يك پولي نام داستان بلند از آقاي برشت است . پالي تنها دختر آقاي پيچام است . آقاي پيچام يك عمده فروشي براي عرضه ي وسايل گدايي دارد و كلا دار و دسته ي گداها را مديريت مي كند و بسيار بر پاك دامني دختر خود حساس است . پالي هم دختر بازيگوشي است كه حواسش به همه جا پرت مي شود :دي آقاي مك هيت هم يك جاني سابقه دار است كه تعدادي فروشگاه زنجيره اي ارزان فروشي را اداره مي كند و مي خواهد با پالي ازدواج كند .

داستان بر مبناي ثروت اندوزي و كسب و كار كثيف در بسياري از جوامع سرمايه داري پيش مي رود و به وجدان خفته ي اين افراد با ديدي طنز نگاه مي كند . در داستان متوجه هستيم كه ثروت چه نقش بزرگي را در زندگي بازي مي كند ، چه قرباني هايي براي پول وجود دارد و چه طور افراد پول دار با تمام جرائم خود تبرئه شده و هميشه برنده ي مسابقات هستند .

اين داستان به صورت تئاتر براي دفعات متعدد اجرا مي شه و يكي از شاهكارهاي برشت به حساب مي ياد . گفته مي شود تعداد دفعات اجراي اين تئاتر بيش از 10 هزار بار مي باشد . آقاي برشت جزء نوابغ ادبي آلمان محسوب مي شوند .

موضوع كتاب جالب و زيبا بود و به نكات خوبي اشاره داشت و بهتر از اون نحوه به سامان رساندن پايان داستان بود كه نشون مي داد چطور پول همه موانع را از پيش پا بر مي داره ولي خوب بسيار طولاني بود و نثرش هم اصلا من رو جذب نمي كرد يك جورايي عين كتاب هاي دكتروف بود . وقتي مي خوندمش با زجر جلو مي رفت و بدم مي يومد ولي وقتي تموم شد و به داستان نگاه مي كنم مي بينم داستان جالبيه .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

مردم وقتي كوچكترين نگراني پيدا مي كنند بيش از حد معمول به ديگران بي توجه مي شوند .

 

مسلما انسان بايد بخورد تا زنده باشد اما كسي كه خورده لزوما زندگي نكرده .

 

در دنيا كمبود هم دردي و غم خواري نيست فقط موضوع آن است كه آدم با هم دردي نمي تواند خوراك گرمي فراهم كند ولي بدون آن بهتر مي تواند .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:32 AM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

انديشه هاي متي /برشت

 

برتولت برشت

بهرام حبيبي

 

انتشارات آگه

كتاب مجموعه اي از داستان ها و عقايد فلاسفه و بزرگان چين باستان است كه برشت از چيني به آلماني ترجمه كرده و در كنار هم قرار داده و گاه چيزي به آن ها نيز افزوده است . گفته مي شه شايد به اصالت كتاب نتوان اطمينان زيادي داشت ولي مسئله مهم محتوا و پيام كتاب هست .

من كه كتاب را دوست نداشتم . قسمت هايي كه داستان كوچيكي را مي گفت جالب بود ولي وقتي از عقايدشون حرف مي زد اصلا خوندنش برام جذابيتي نداشت حوصله ام را سر مي برد .

بد نيست اينم بگيم كه آقاي برشت هم شعر مي گه هم داستان مي نويسه هم نمايش نامه و تئاتر .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

قتل انواع گوناگون دارد . مي شود با چاقو شكم كسي را پاره كرد يا نانش را بريد يا بيماريش را علاج نكرد . مي توان كسي را در دخمه اي جا داد و يا تا حد مرگ به كار كشيد . ممكن است كساني را هم به خودكشي مجبور كنند يا به جنگ بفرستند و از اين قبيل . فقط بعضي از اين نوع قتل ها در كشور ما ممنوع است .

 

فرار هميشه نشان شكست نيست بلكه ممكن است وسيله ي فتح هم باشد .

 

مواظب باشيد كه بنده ي ايده آل ها نشويد وگرنه به زودي نوكر موعظه گران خواهيد شد .

 

رفتن به جايي را كه با رفتن به آن نمي رسيم بايد ترك كنيم و بحث درباره ي موضوع هايي كه با بحث كردن فيصله نمي يابند را بايد كنار بگذاريم و انديشيدن درباره ي مسايلي كه با انديشيدن حل نمي شوند را بايد از سر دور كنيم .

 

متي مي گفت : در را هميشه بايد بست حتي پشت سر دوستي كه رفته است وگرنه هواي درون خيلي سرد مي شود . كين – يه گفت : سردتر از آن ممكن نيست . متي گفت :چرا ممكن است .

 

تاجري به نام ب به شهر دوري سفر كرد . از آن جا كه مشغله اش زياد بود و مي پنداشت كه شريكش از او خاطر جمع است ، از نامه نوشتن به او غفلت كرد . شريك او از اين بابت چنان آزرده شد ، يا به اين علت خود را از او چنان جدا ديد كه شركت خود را با او به هم زد . حتي اموال او را به خيابان ريخت و گذاشتا تاضايع شوند . در اين باره نامه اي به آقاي ب نوشت كه رهگز جواب آن را دريافت نكرد . سكوت همان سكوت قبلي بود ، علتش عوض شده بود .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:33 AM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

مادر /برشت

 

برتولت برشت

منیژه کامیاب- حسن بایرامی

 

انتشارات امیرکبیر

ماکسیم گورکی رمان معروفی به نام مادر دارد که برشت همان کتاب را به صورت نمایش نامه و جهت اجرای تئاتر بازنویسی کرده است . من با خوندن کتاب های روسی واقعا مشکل دارم و به همین خاطر این کار کمک بزرگی بهم بود :دی
پلاگه پیرزنی از طبقه کارگر است که تنها پسرش پاول وارد مبارزات طبقاتی شده و در اعتصاب ها شرکت می کند . مادر شدیدا نگران پسرش است و او را از این کار باز می دارد اما به خاطر اطمینان از سلامت او خود نیز وارد عملیات می شود و دوشادوش او می جنگد ...

خیلی خوشم اومد اوقعا زیبا بود . شاید برای علاقه مندان به زبان روس رمانش چیز بسیار بهتری باشه اما اگه شما هم مثل من با ادبیات روس مشکل دارید پیش نهاد می کنم نمایش نامه برشت رو بخونید تا حداقل از موضوع زیبای کتاب لذت ببرید . ظاهرا زمانی که این نمایش نامه را برای اجرا آماده می کردند هم زمان با روی کار آمدن هیتلر بوده و حتی نازی ها به هنرپیشه ها حمله می کنند و مانع کارشون هم می شوند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

بدبختی کمتر خودش یک جور خوشبختی است .

 

انسان سرنوشت انسان است .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:33 AM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

زندگی گالیله /برشت

زندگی گالیله

 

برتولت برشت

عبدالرحیم احمدی

 

انتشارات اندیشه

خوب همون جور که از اسمش هم پیداست کتاب نمایش نامه ای در مورد زندگی گالیله ئو گالیله ئی دانشمند بزرگ ایتالیایی است . توی کتاب با نماهایی از زندگی گالیله به عنوان یک انسان عادی که عاشق غذا و سایر لذات زندگی است ، پدری که مسئولیت زیادی هم در برابر دخترش حس نمی کنه و از سوی دیگر دانشمندی روشن فکر و باهوش آشنا می شویم . خیلی قابل ستاش هست که می بینیم تحت چه شرایط سختی به جست و جوی علم می ره ، نا امید نمی شه از هر طرف دری بسته می شه به سراغ در دیگه می ره ، چه قدر شهامت داره تو کشف عقاید جدید ، چه قدر مخالفه با خرافات کشیش ها و اینکه چه زیبا زیر بار کارهایی می ره که متنفره فقط چون اونو به هدفش نزدیک می کنه .

به شخصه خیلی از کتاب خوشم اومد و لذت بردم از خوندنش . جدای از ارزش ادبی ، از نظر اخلاقی هم بسیار آموزنده است . این کتاب جزء آثار بسیار معروف و قوی آقای برشت حساب می شه و ظاهرا در ایران هم به کاگردانی پرویز داریوش و بازی امین تارخ اجرا شده که اجرای ضعیفی هم بوده . گفته می شود که انگیزه ظاهری آقای برشت برای نوشتن این نمایش نامه خبر شکافتن اتم توسط دانشمندان آلمانی بوده است.

آقای برشت شاعر هم هستند و توی نمایش نامه هاشون جاهای زیادی هم به سرودن شعر دست می زنند و در حقیقت از اشعار خودشون در تائترهاشون بهره می برند .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

نه این که جمهوری قدر ریاضیات را نداند ، اما ریاضی نه به اندازه ی فلسفه ضروری است نه به اندازه ی الهیات مفید . ولی به اهل فن چه لذت بی پایانی می دهد !

 

هیچ شاهزاده ای بی کشیش نیست ، همان طور که هیچ گلی بی خار نیست .

 

طی چهل سال عمل و رفتار آدم ها به من یاد داد که آن ها میانه ای با عقل ندارند . دم سرخ رنگ ستاره ی دنباله داری را به آن ها نشان بده ، دلشان را از ترس پر کن ، می بینی که آشفته و سراسیمه از خانه هاشان بیرون می ریزند ، و در هم بر هم چنان می دوند که قلم پاشان بشکند . ولی بیا و به آن ها حرف معقولی بزن ، و به هزار دلیل ثابتش کن ، می بینی که فقط به ریشت می خندند .

 

شبی که انسان حقیقت را کشف می کند ، برایش شب شومی است .

 

ریشه ی اعتقاد از آن جا خشک می شود که بخواهند تحمیلش کنند .

 

آن که حقیقت را نمی داند فقط بی شعور است ، اما آن که حقیقت را می داند و آن را دروغ می نامد ، تبهکار است .

 

آندره آ : بدبخت کشوری که قهرمان ندارد !
...
گالیله : نه . بدبخت کشوری که احتیاج به قهرمان دارد .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:34 AM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

تفنگ های خانم کارار و رویاهای سیمون ماشار/برشت

 

 

برتولت برشت

فرامرز بهزاد

 

انتشارات خوارزمی

کتاب از دو نمایش نامه تشکیل شده است .

تفنگ های خانم کارار : همسر خانم کارار در جنگ علیه فاشیست های اسپانیا کشته شده است . او اکنون نسبت به هر دو طرف جنگ و برد و باخت آن ها بی اعتناست و تنها می خواهد دو پسرش را از میدان دور نگه دارد .
این نمایش نامه در ایران هم اجرا شده است .

رویاهای سیمون ماشار : سیمون ماشار دخترک فقیری است که در مسافرخانه ای کار می کند می کند و برادرش به جنگ رفته . در زمان اشغال فرانسه به دست نازی ها ، وی در اثر کتاب خواندن زیاد ، صدای فرشته ای را می شنود و گمان می کند دوشیزه ی برگزیده ای است که باید فرانسه را نجات دهد .

هر دو نمایش نامه های زیبایی هستند . چندان به ادبیات جنگ علاقه ندارم و موضوعات اجتماعی رو ترجیح می دم ولی هر دو نمایش نامه های جذاب و قوی ای بودند و روی نکات زیبایی دست گذاشته بودند .

شاید براتون جالب باشه بدونید برشت زمانی که محصل بوده توی انشاش عنوان می کنه مردن در راه سرزمین پدری اصلا افتخاری نداره و نزدیک بوده به خاطر همین موضوع اخراج بشه .

 

قسمت زیبایی از کتاب

کسانی که با دست های بدون اسلحه به این جهان خاکی فرستاده شده اند ، خوشا به حالشان اگر بتوانند لااقل با دست های بدون اسلحه هم ترکش کنند .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:35 AM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

آدم آدم است /برشت

 

برتولت برشت

م . امين مويد

 

انتشارات رز

گالي لي مرد ساده دلي است كه قدرت نه گفتن ندارد . روزي او به قصد خريد ماهي از خانه خارج مي شود و با 3 سرباز مواجه مي شود كه در اثر حادثه اي نفر چهارم هنگشان از آن ها جدا شده و در دردسر بدي افتاده اند . سربازها كه متوجه سادگي گالي لي شده اند سعي مي كنند به او بقبولانند كه گالي لي نيست بلكه جيپ سرباز چهارم هنگ آن ها مي باشد .

داستان در حقيقت داستان مسخ يك انسان و استحاله او در اثر عدم توانايي نه گفتن مي باشد . گالي لي ساده به يك فرد ديگر تبديل مي شود . اصولا برشت توي تئاترهاش قهرماني نداره و داستان هاش بت شكنانه هستند .

بد نبود . موضوعش جالب بود اما خود خط سيرش متوسط بود . به هر حال به خوندنش حتما مي ارزه ، پيام جالبي را به همراه داره .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

نبايد بلايي سر برگ خدمت ها بيايد . جاي آدم را كس ديگر پر مي كند اما برگ خدمت چيز مقدسي است .

 

هرگز آنچه جاري است ، حتي قطره اي از آن به سرچشمه اش باز نمي گردد .

 

ميان همه ي چيزهاي قطعي ، قطعي ترينشان ترديد است .

 

يك آدم هر چه باشد به حساب نمي آيد ، بايد كسي باشد كه اسمش را صدا بزند .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:36 AM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

صعود ممانعت پذير آرتورو اوئي /برشت

 

برتولت برشت

فرامرز بهزاد

 

انتشارات خوارزمي

آرتورو اوئي گانگستري است كه سعي مي كند با ايجاد وحشت و ارعاب در دل سبزي فروش ها و بعد از ان ارائه خدمات حفاظتي در قبال پول ، نبض شهر را در دست گيرد .

كلا قصه گانگستريه و واسه همين منو ياد كتاب بيلي باتگيت مي انداخت .

كتاب قشنگيه و يكي از معروف ترين و مهم ترين آثار برشت هم محسوب مي شه . اين ماجرا بارها به اجرا در امده و بازيگران معروفي نقش اوئي را بازي كردند كه از جمله آن ها مي تونيم به آل پاچينو اشاره كنيم .
برشت اين كتاب را تنها توي سه هفته در حالي كه در هلسينكي منتظر دريافت ويزاي ورود به آمريكا بوده نوشته . كتاب در واقع نوشته اي كنايه آميزه كه به آلمان نازي و هيتلر اشاره داره و آرتورو اوئي در واقع همان هيتلر مي باشد .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

بحران كه در پيش باشد از اخلاق ديگر خبري نيست !

 

اين شهر حافظه ندارد . آه كه در اين شهر عمر شهرت كوتاه است .

 

من فقط چهل سال دارم . شما هشتاد سال . پس به ياري خداوند ، بعد از شما از دنيا مي روم !

 

مبادا به اين پيروزي دل خوش كنيد :
هنوز بارور است داماني كه چنين جانوري از آن بيرون خزيد .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:36 AM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

جرقه ای در ظلمت /برشت

 

 

برتولت برشت

 

انتشارات فردا

کتاب شامل دو نمایش نامه با نام های جرقه ای در ظلمت و هوراتی ها و کوریاتی ها می باشد .

جرقه ای در ظلمت : مردی در مقابل یک فاحشه خانه کنفرانس و نمایشگاهی در باره امراض مربوط به بی بندباری جامعه راه انداخته است . نمایش نامه تک پرده ای زیبایی بود و با همه ساده بودنش هم به دل می نشست هم به تفکرات و نیات انسانی به صورت جالبی اشاره داشت .

هوراتی ها و کوریاتی ها : افراد دو جامعه که در حال جنگ با یکدیگرند . بیشترش به صورت هم اوایی و نظم نوشته شده . من خوشم نیومد باهاش ارتباطی برقرار نکردم یعنی گمونم این نمونه از نمایش نامه آدم خبره اش  را می خواد که درک بهتری از اثر داشته باشه و ارتباط بیشتری باهاش برقرار کنه .

در کل کتاب متوسطی بود . کتاب خیلی کوتاهیه و سریع تمام می شه . جالبه بدونید برشت دانشجوی رشته پزشکی بوده ولی به خاطر جنگ مجبور می شه تحصیلاتش را نیمه کاره رها کنه .

پ. ن : خوب فکر نکنید خیلی زرنگ بودم ها . کتاب اولی یک کتاب خیلی کوچولو بود که دیروز خوندمش ولی امروز نوشتم . کتاب دومی هم الکترونیکی بود که یک مدت هست می خوندمش و امروز تمام شد . کتاب سومی را امروز تا عصر خوندم و این یکی بسیار کم حجم بود و توی ماشین تمام شد اصلا .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

رهسپار شوید بی تردید گرچه بازگشت برای همه نیست .

 

خیلی چیزها در یک چیز نهفته است .

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:37 AM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

محاكمه ژان دارك در روان/برشت

محاكمه ژان دارك در روان

 

برتولت برشت

عبدا... كوثري

 

انتشارات فردا

در سال 1429 زماني كه جنگ بين انگليس و فرانسه ادامه داشته و فرانسه تا حدود زيادي در اشغال انگليس بوده يك دختر هفده ساله فرانسوي به نام ژان دارك ادعا مي كنه نجواهايي را شنيده كه از اون مي خوان براي نجات ميهنش قيام كنه . ژان لباس مردانه مي پوشه و وارد ميدان نبرد مي شه وپيروزي هاي او مسير جنگ هاي صد ساله را تغيير مي دهد ولي نهايتا به چنگ دشمنان مي افته و در اتش سوزانده مي شود .

اين نمايش نامه در حقيقت اقتباسي از نمايش نامه آنا سكرز هست كه برشت پرده هايي به اون اضافه كرده و تغييراتي را توش لحاظ نموده .

من تا حالا چيزي در مورد ژان دارك نشنيده بودم داستانش برام خيلي جالب بود و خود نمايش نامه هم زيبا نوشته شده لذت بردم خوشم اومد .

 

قسمت زيبايي از كتاب

ژان ما در كيفر خواست تو را به موارد زير متهم مي كنيم :
1- تو در مقابل دروازه هاي پاريس در روز عيد جنگيده اي
2- تو به قصد خودكشي از برج بورووار پايين پريده اي
3- تو باعث مرگ فرانك آراس شده اي
4- تو جامه ي مردانه به تن كرده اي

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:38 AM
تشکرات از این پست
savin125125
savin125125
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 5409
محل سکونت : بوشهر

ننه دلاور و فرزندان او /برشت

 

برتولت برشت

مصطفی رحیمی

 

انتشارات زمان

ننه دلاور پیرزنی است که در زمان جنگ همراه با دو پسر و دختر لالش کاسبی می کند . او فروشنده ای دوره گرد است و از کمبود و قحطی در جنگ سود برده و به تبادل کالا می پردازد او امیدوار است که تا اخر جنگ بچه هایش زنده و سالم باشند ولی از همان ابتدا هر دو پسر به میدان جنگ می روند .

خیلی قشنگ بود من خیلی کتاب را دوست داشتم موضوع را خوب پرورونده و روحیه کاسبی ننه دلاور را کنار حس مادریش قرار داده . تقابل انسان با سرنوشتش و تلاشش برای زنده موندن ، تصویرسازی های خوبی داره . به نظر من روحیه های مختلف و عکس العمل افراد مختلف توی جنگ را خوب تونسته توی قالب یک نمایش نامه جمع بندی کنه .

ننه دلاور جزء نمایش نامه های خیلی معروف برشت هست . قبلا کتاب های زیادی از برشت معرفی کردم اما خوب گفتم دوباره یک سری به نوشته هاش بزنم و باز هم چندتایی کتاب ازش بخونم . خیای ها این کتاب را چکیده افکر برشت می دونند و برخی هم گفته اند این اثر ، بزرگ ترین نمایش نامه ضد جنگ هست . توی یکی از تئاترها نقش ننه دلاور را همسر خود آقای برشت بازی کرده و جالبه بدونید از روی این کتاب ، فیلمی هم ساخته شده . در ضمن جنگی که توی نمایش نامه بهش اشاره می شه جنگ های سی ساله اروپاست که توی اروپا به دلایل مذهبی سر می گیره و از آلمان هم شروع می شه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

من جاهایی را دیده ام که نزدیک به هفتاد سال است جنگ به خود ندیده ، خوب مردم حتی اسم هم ندارند . همدیگر را نمی شناسند  . اما در جاهایی که جنگ باشد ، صورت حساب و دفتر و دستک مرتبی هست .

 

هر جا عده ی زیادی اهل فضیلت باشند ، باید مطمئن بود که بعضی از کارها رو به راه و سر به راست نیست .
- من گمان می کردم که فضیلت علامت خوبی باشد .
- نه علامت این است که یک پای کار می لنگد . وقتی فرماندهی گاو باشد وسربازهایش را به منجلاب بکشاند ، بیچاره سربازها باید سر نترس داشته باشند . اسم این نترسی را می گذراند فضیلت .

 

عالی ترین نقشه ها برای این از هم می پاشد که اجراکننده هایش بی لیاقت و بی عرضه اند .

 

وقتی که قافیه به جنگ تنگ شود ، امپراتور و پاپ کمکش می کنند . خلاصه اینکه هیچ خطر جدی و مهمی جنگ را تهدید نمی کند و ماشا ا... عمر درازی در پیش دارد . 

 

 

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وآل محمد وآخر تابع له علی ذلک  اللهم العنهم جمیعا
پنج شنبه 16 تیر 1390  9:38 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها