0

[نام کتاب] داش آکل

 
ahmadfeiz
ahmadfeiz
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 20214
محل سکونت : تهران

[نام کتاب] داش آکل

داستان با برخورد لفظي داش اکل، پهلواني جوانمرد و کاکا رستم در يکي از قهوه خانه‌هاي شيراز اغاز مي‌شود. يکدفعه پيشکار حاج صمد وارد مي‌شود خبر مرگ او را به داش اکل مي‌دهد و مي‌گويد که حاج صمد او را وکيل وصي خودش کرده. داش اکل به خانه حاج صمد مي‌رود و حين صحبت با همسر او به ناگاه چشمش به مرجان دختر او مي افتد و عاشق او مي‌شود. بعد از ان داش اکل مشغول رسيدگي به کارهاي حاج صمد مي‌شود و عشق خود به مرجان را پنهان نگه مي‌دارد. چون خود را زشت مي پنداشته و همچنين انرا به دور از مردانگي مي ديده با دختر کسي که او را وکيل و وصي خود کرده ازدواج کند. پس از هفت سال براي مرجان شوهري پيرتر و زشت تر از داش اکل پيدا مي‌شود. شب عروسي مرجان، داش اکل با کاکا رستم درگير مي‌شود و برخلاف هميشه اينبار شکست مي‌خورد و کشته مي‌شود

 

 .

نویسنده : صادق هدایت

 

منبع : www.irtanin.com

پسورد : www.irtanin.com

پیامبر (ص): صبر اگر به بیقراری رسید دعا مستجاب می شود.

عزیز ما قرنهاست که چشم انتظار به ما دارد!

سه شنبه 14 تیر 1390  5:38 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها